حیف این مولا که در غیبت بُوَد
یادِ مهدی در دلم غوغا کند
غربتِ او دیده را دریا کند
کاش می شد غُصّههایش کم شود
یا که اشکم بر غَمش مرهم شود
در فراقش دل چه بی طاقت بُوَد
حیف این مولا که در غیبت بُوَد
سوزم و سازم به قلبِ داغدار
عُمر من طی شد به هجرانِ نگار
عمرِ بیدیدار مهدی عمر نیست
زندگی بیروی مهدی مردگیست
قلبِ مشتاقان همه صد پاره است
صاحبِ کون مکان آواره است
گِریَم و گویم ز قلبِ چاک چاک
حُجَّةِ بْنِ الْعَسْکری رُوحی فِداک
[ جمعه 8 خرداد 1394 ] [ 3:59 PM ] [ KuoroshSS ]