یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم
"یادِ روزی که به عشق تو گرفتار شدم
از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم"
من که در میکدهی میلِ دلم خوش بودم
چون تو را دیدم از آن میکده بیزار شدم
خوابِ غفلت زده بود، خیمه بر خانهی دل
من ز آن خواب به آوای تو بیدار شدم
من جوان بودم و در شور جوانی غافل
تا که با ساغر لبریز تو هشیار شدم
چلچراغ سخنت روشنی راهم شد
ز چپ و راست بریدم وَ تو را یار شدم
روزهایم همه در شوقِ وصالِ تو گذشت
حیف که محروم ز یک لحظهی دیدار شدم
آخرین لحظهی دیدار تو در سیما بود
تنِ تبدار تو را دیدم و بیمار شدم
ماتم رفتن تو سایه فکند بر دل من
به غم هجر تو ای دوست گرفتار شدم
شکر لِله که بعدِ تو نماندم بییار
رهروِ رهبری سیّد ابرار شدم
فخر «راجی» به جهان، رهروی راه تو است
میروم باز اگر زنده دو صد بار شدم
محمّد رجبزاده (راجی)