گل نرگس

 

زان لب لعل که رَشکِ شِکر است

خواهد آن کس که ز اهل بصر است

 

عاشق و واله و شیدای تو شد

هر کسی عارف و صاحب نظر است

 

هر کسی مِحنت هجران دیده است

از دلِ خسته ی من با خبر است

 

بی تو گر عمر ابد بخشندم

همه ی آن ضرر اندر ضرر است

 

هر که را یادِ تو از یاد برفت

روزگارش خطر اندر خطر است

 

زانچه گل در چمن حُسن بُوَد

گلِ نرگس ز همه خوب تر است

 

کی برون آیی از این پرده ی غیب

شام هجران تو را کی سحر است

 

لطفی صافیت ای معدن لطف

از غم هجر تو خونین جگر است

 

 

آیة الله صافی گلپایگانی حفظه الله



[ پنج شنبه 4 تیر 1394  ] [ 5:04 AM ] [ KuoroshSS ]