یک دم بیا و مونس این بی قرار باش
ای سر همیشه خاکِ سرِ کوی یار باش
هرگز ز جا ملرز و به آن استوار باش
آنقدر گویمت که انیست فقط رضاست
پس تا ابد به صحن و سرایش غبار باش
ای دل بدون خاکِ حریمش خزان شوی
در باغ گل بمان و همیشه بهار باش
ای دل کجا روی پیِ عزّت پیِ شرف؟
در زیر سایه اش شرفِ روزگار باش
گر وعده ی وصال گرفتی دگر مشین
ورنه که سال ها به صفِ انتظار باش
گرچه ز خاک کمترم ای رأفت عادتت
یک دم بیا و مونسِ این بی قرار باش
میثم کامیابی فر
[ چهارشنبه 24 تیر 1394 ] [ 8:50 PM ] [ KuoroshSS ]