من زنده ام به عشق تو و اعتبار تو
ای آب و مهربانی و گل از تبار تو
من زنده ام به عشق تو وُ اعتبارِ تو
ای آفتاب جاری در ذرّه ها رضا (علیه السلام)
هستند ذرّه ها همگی خاکسار تو
بگذار تا که پنجره هایم شود وسیع
تا چشم های سبز همیشه بهار تو
بگذار تا که رشد کند طفل اشک من
در دامن مناظر سبزه کنار تو
بگذار تا قدم بزنم نرم و با ثبات
زیر هوای ابری ناپایدار تو
سرچشمه ی خیال منی و نگاه من
سرچشمه ی هر آنچه ستاره نثار تو
تو اختیارداری و ما هم به تو نیاز
آقا! نیاز ما همه در اختیار تو
عمری خطا و معصیت و بخشش و کرم
این کار، کار ماست و آن کار، کار تو
بازار حُسن و مِهر تو گرم است و چشم ما
چون مشتری که حلقه زده بر مدار تو
خورشید تا همیشه ی آئینه حل شده ست
در گنبد طلایی روی مزار تو
جاری ست توی آینه و آب، جوهرت
پیداست از تلألؤ خورشید عیار تو
مثل کبوتران حرم آرزوی من
این بوده، آشیانه کنم در جوار تو
محمد کامرانی اقدام
[ چهارشنبه 7 مرداد 1394 ] [ 4:47 AM ] [ KuoroshSS ]