شاید که آمدی گذر ما نیامدی
این هفته هم گذشت تو امّا نیامدی
خورشیدِ خانوادهی زهرا نیامدی
از جادهی همیشهی چشم انتظارها
ای آخرین مسافرِ دنیا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم
آمد غروب، رفت و تو آقا نیامدی
از نازِ چشمهای تو اصلا بعید نیست
شاید که آمدی گذرِ ما نیامدی
امروزمان که رفت، چه خاکی به سر کنیم
آقای من اگر زد و فردا نیامدی
غیبت بهانهای ست که پاکیزهتر شویم
تا روبرویمان نشدی تا نیامدی
« یَا بْنَ الْحَسَن بیا » ی قنوتم وظیفه است
دیگر به ما چه آمدهای یا نیامدی
علیاکبر لطیفیان
[ جمعه 24 مهر 1394 ] [ 8:56 PM ] [ KuoroshSS ]