گنج و تنگدستی
ما تو را بیتوشه نفرستادهایم
آنچه میبایست دادن دادهایم
دست دادیمت که تا کاری کنی
دِرهمی گر هست دیناری کنی
پای دادیمت که باشی پا به جای
وارهانی خویش را از تنگنای
چشم دادیمت دلت ایمن کند
بر تو راه زندگی روشن کند
آن که جان کردهست بیخواهش عطا
نان کجا دارد دریغ از ناشتا
این توانایی که در بازوی توست
شاهد بخت است و در پهلوی توست
آنچه گفتی نیست، یک یک در تو هست
گنجها داری و هستی تنگ دست
عقل و رأی و عَزْم و همّت، گنج توست
بهترین گنجور، سعی و رنج توست
[ چهارشنبه 29 مهر 1394 ] [ 6:44 PM ] [ KuoroshSS ]