مه نامهربان

 

ندانم کآن مه نامهربان یادم کند یا نه

خراب انگیز من با وعده‌ای شادم کند یا نه

 

خرابم آنچنان کز باده هم تسکین نمی‌یابم

لبِ گرمی، شود پیدا که آبادم کند یا نه

 

من از یاد عزیزان یک نفَس غافل نِیَم امّا

نمی‌دانم که بعد از من کسی یادم کند یا نه

 

صبا از من پیامی دِه به آن صیّاد سنگین دل

که تا گُل در چمن باقی ست آزادم کند یا نه

 

رهی از گفته‌ام خون می‌چکد امّا نمی‌دانم

که آن بیدادگر گوشی به فریادم کند یا نه

 

رهی معیری



[ سه شنبه 26 آبان 1394  ] [ 8:44 AM ] [ KuoroshSS ]