خیلی حرمت شکل بهشت است
مشتاق توأم با همهی آسی و پاسی
با کوه گناهان و خطاها و معاصی
این بار چرا هول شده ام، قافیه بد شد
دربست حرم .. زیر گذر .. بست طبرسی
آقا! حرم تو هتلی هشت ستارهست
خوش حال و هوا، با برکت، شیک و اساسی
خیلی حرمت شکل بهشت است ولی نه
شرمنده! چه تشبیه سخیفی، چه قیاسی
عقل آمده زانو زده تا اذن بگیرد
پشت در این مدرسهی هشت کلاسی
هرکس که نگاهش بکنی آمده اینجا
حتّی منِ کم، این منِ بد، این منِ عاصی
تنها نه خراسان شمالی و جنوبی
ایران همه جایش شده از بوی تو یاسی
من آمدهام توی حرم جامعه خوانی
تا دوره کنم بحثِ خوشِ عشق شناسی
بر قامت این شاعر دلخسته بپوشان
از خلعت آقایی خود تکّه لباسی
یک عمر امیدم به شما بوده و این در
آقا نکند روز قیامت نشناسی
در بازی ما بُرد از آن دل و عشق است
نه تیم ابومسلم و نه فجر سپاسی
با پای خودش آمده این آهوی وحشی
حالا بزن ای عشق تو هم تیر خلاصی