مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است

 

مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

 

وقتِ طواف دورِ حرم فکر می‌کنم

این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته است

 

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی (علیه السلام)

آیینه‌ای برای پیمبر نداشته است

 

سوگند می‌خورم که نبی، شهر علم بود

شهری که جز علی (علیه السلام)، درِ دیگر نداشته است

 

طوری ز چارچوب، درِ این قلعه کنده است

انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

 

یا غیرِ «لٰافَتیٰ» صفتی درخورش نبود

یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته است

 

توهین نمی‌کنم به کسی در غزل ولی

هرکس کمی محبّت حیدر نداشته است

 

خود را برای شعله مهیّا کند که او

حق را به دیده، دیده وُ باور نداشته است

 

چون روز روشن است که در جهل گم شده است

هرکس که ختمِ «نادِ علی» بر نداشته است

 

این شعر استعاره ندارد برای او

تقصیر من که نیست، برابر نداشته است

 

سیّد حمیدرضا برقعی



[ جمعه 3 فروردین 1397  ] [ 10:13 PM ] [ KuoroshSS ]