رشته‌ی دل‌های عاشق پشت این در بسته شد

 

رشته‌ی دل‌های عاشق  پشتِ این در بسته شد

بارِ ما از خانه‌ی موسی بن جعفر بسته شد

علیهما السلام

تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند

با هجومِ سائلان  از صبح معبر بسته شد

 

مُشتِ ما را وا نخواهد کرد  وقتی از کرم

مشتِ مسکینِ درش  با کیسه‌ی زر بسته شد

 

آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند

دست و پایش در غُل و زنجیر آخر بسته شد

 

ای خدا  آزاد بودن پیشکش  این ظلم چیست؟

در قفس حتّی پر و بال کبوتر بسته شد

 

یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد

یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد

 

تازیانه رفت بالا  چشم مادر تار گشت

تازیانه خورد بر تن  چشم مادر بسته شد

 

آه! روی تخته پاره ساق پایش بند نیست

بیش از این حرفی ندارم  روضه‌ها سربسته شد

 

میلاد حسنی



[ چهارشنبه 22 فروردین 1397  ] [ 9:16 PM ] [ KuoroshSS ]