پر میزند دوباره قلم در هوای تو
پَر میزند دوباره قلم در هوای تو
چون آسمان گرفته دلش در عزای تو
دیگر صدای نالهی شَبهات رفته وُ
حتّی سَحر بهانه بگیرد برای تو
از حال میروی چقَدَر بینِ سجدهها
مشتاقِ این عبادتِ شیرینْ خدای تو
با سیلی و شکنجه که افطار میکنی
حالا شبیه فاطمه شد روضههای تو
علیها السلام
با ناسزا به مادرتان گریه میکنی
چون از تبار فاطمهای، ماجرای تو ...
موسای ما تویی و فقط با اشارهای
نیلی روان ز چشم ترم با عصای تو
بدکاره هم شوم تو مرا خوب میکنی
آدم کند مرا نفَسِ ربّنای تو
بابَ ٱلْحوائجِ همهی مستمندها
شد مستجاب حاجت ما از دعای تو
آیا شود گدای حریم شما شوم؟
هستم دخیلِ دامنِ اِبْنُ ٱلرِّضای تو
احمد ایرانی نسب
[ چهارشنبه 22 فروردین 1397 ] [ 10:54 PM ] [ KuoroshSS ]