مژده که گل سرسبد فاطمه آمد (اللهم صل علی فاطمه و ابیها ...)

 

مژده که گُل سرسبد فاطمه آمد

از باغِ جَنان، سروْ قدِ فاطمه آمد

دستِ مددِ حقّ، مددِ فاطمه آمد

اینک سند مُستند فاطمه آمد

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

جِبْریل بشارت دهد از عالم بالا

علیه السلام

امروز که طاووس جنان بال گشوده

دل از همه‌ی اهل سماوات ربوده

از سینه‌ی یاران، غم و اندوه زدوده

این کیست که بر ما همه رخسار نموده

 

او مهدی زهراست، همان یوسف طاها

سلام الله علیهم

بوی گُلِ نرگس همه جا عطر فشان شد

امواج نسیم سحر از شرق، وزان شد

انگار محمّد ز جنان باز عیان شد

فرعونِ زمان از خبر او نگران شد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

زیرا حسنِ عسکری امشب شده بابا

سلام الله علیه

این است به عالم ثمرِ آل پیمبر

این است همان وعده‌ی دیرینه‌ی حیدر

او خیر کثیر است پیِ سوره‌ی کوثر

او جان غدیر است که شد بر همه رهبر

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آیاتِ الهی ست از این چهره هویدا

 

این نور قرار است که در وعده‌ی نزدیک

تابد به شبی تار، به هر کلبه‌ی تاریک

بر ظلم بتازد، پس از آن کوچه‌ی باریک

گویند ملائک همه بر فاطمه تبریک

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

او پاسخِ قطعی ست به هر سیلی اعدا

 

او صاحبِ تیغ است، همان تیغِ ولایت

او رهبرِ راه است، همان راهِ هدایت

او مَظهرِ عدل است، همان عدل و درایت

او سایه‌ی دست است، همان دست عنایت

 

ما بنده‌ی عشقیم  وَ او سیّد و مولا

 

او آب حیات است و ما تشنه‌ی دیدار

او معدن سِرّ است و ما طالبِ اسرار

او حافظ دین است و ما ناصر ابرار

او فاتح کعبه است و ما کشته‌ی آن یار

 

با یار بپوئیم مسیر شهدا را

 

در گوشِ فَلک از همه سو این خبر افتاد

بر دوشِ بُت و بتکده دیگر تبر افتاد

با آلِ علی هر که در افتاد، ور افتاد

هر دشمن مَغضوب، به قعر سَقَر افتاد

سلام الله علیهم

تقدیرِ الهی ست که قرآن شود احیا

 

او مُنتقم خونِ خدا، خونِ حسین است

اسلام به وَٱلله که مدیون حسین است

مهدی که دمادم، همه محزون حسین است

او پیرو ثارُٱلله و مفتون حسین است

سلام الله علیهما

هر روز به گودال بیاید گُلِ زهرا

 

دل همره ارباب، سوی دشت بلا رفت

بر عمّه‌ی سادات، در آن دشت، چها رفت

از کرب و بلا دُختِ علی تا به کجا رفت

گه با اُسرا، گاه کنار شهدا رفت

 

مانده‌ست غم داغ حسینش روی دلها

سلام الله علیه

ای زاده‌ی زهرا که رُخت قبله‌ی دلهاست

بازآ که اکنون زینبیه، کعبه‌ی دلهاست

امروز حریم حرمش، مکّه‌ی دلهاست

امروز حَلَب قتلگه و فَکّه‌ی دلهاست

 

مائیم و دفاع از حرم زینب کبری

سلام الله علیها

امروز فداکاری ما مرز ندارد

بر دین خدا، یاری ما مرز ندارد

این اشکِ عزاداری ما مرز ندارد

امروز علمداری ما مرز ندارد

 

فرمان ز علمدارِ تو، فرمانبری از ما

 

 

محمود ژولیده

 



[ یک شنبه 9 اردیبهشت 1397  ] [ 5:52 AM ] [ KuoroshSS ]