توبهام توبه نشد هرچه که همّت کردم
توبهام توبه نشد هرچه که همّت کردم
من به ستّاری تو سخت جسارت کردم
هرچه تو دوست شدی با من آلوده ولی
بیحیاتر شده با نفْس رفاقت کردم
رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس
مثل هر سال من از لطفِ تو غفلت کردم
من از این فلسفهی روزه از این فیض عظیم
به همین تشنگی ساده قناعت کردم
روزه هم چشم مرا باز نکرده، نکند
عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم
هرچه هستم سرِ دلدادگیام میمانم
روزهام را فقط افطار به تربت کردم
خواستم از عطشِ روزه بگویم امّا
از لبِ تشنهاش احساسِ خجالت کردم
حسن کردی
[ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ] [ 11:25 PM ] [ KuoroshSS ]