آقا سلام ماه محرّم شروع شد

 

آقا سلام بر غزلِ اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

 

چندی گذشت در غم هجران اشک تو

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

 

آقا سلام  ماه محرم شروع شد

آمد بهار زخم دل ما و مرهمت

 

خون می‌شود دل همه عالم ز قصّه‌ی

آن لحظه‌های آخر و گودال و آن غمت

 

در بین روضه  غم دل من را گرفته بود

وقتی رسید روضه به انگشت و خاتمت

 

ما بین این همه غم و اشک و فراق و داغ

ای زینب آمدم که شوم یار و همدمت

 

زینب چقدر شکل جوان مادرت شدی

با صورت کبود و همان قامت خمت

 

 

وحید محمّدی



[ سه شنبه 20 شهریور 1397  ] [ 6:24 AM ] [ KuoroshSS ]