پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
پسری را که بود نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر آه دل و چشم ترش
حضرتِ عسکری از داغ جفا می سوزد
حجة بن الحسن از غم شده گریان به برش
سلام الله علیهما
چار ساله پسری مانده و صدها دشمن
که خداوند نگه دارد و از هر خطرش
دشمن افکنده ز پا نخل امامت را باز
کند اندیشه به نابودی یکتا پسرش
خانه ای را که عدو دست به غارت زده است
آتش ظلم برافروخته از بام و درش
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
غیبتی را که بود خون شهیدان ثمرش
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
بارالها که مؤید نفتد از نظرش
سید رضا مؤید
[ جمعه 25 آبان 1397 ] [ 6:57 AM ] [ KuoroshSS ]