یا رب که کارها همه گردد به کام ما

 

یا رب که کارها همه گردد به کام ما

نور حضور خویش فروزد امام ما

 

ما باده‌ی محبّت او نوش کرده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذّت شرب مدام ما

 

هرگز نمیرد آنکه از این باده زنده شد

ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام ما

 

ای باد اگر به کوی امام زمان رسی

زنهار عرضه دار به پیشش پیام ما

 

گو همّتی بدار که مخمور فرقتیم

شاید برآید از مِیِ وصلِ تو کام ما

 

از اشک در ره تو فشاندیم دانه‌ها

باشد که مرغ وصل بیفتد به دام ما

 

«فیضت» به صبح و شام ز جان می‌کند سلام

پیکی کجاست تا برساند سلام ما؟

 

 

مُلّا محسن فیض کاشانی



[ یک شنبه 14 اردیبهشت 1399  ] [ 8:35 PM ] [ KuoroshSS ]