دوستت دارم
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم
چه شعبانُ ٱلْمُعَظّم، چه مُحرّم دوستت دارم
دلم با عشق، خویشاوندیِ دیرینهای دارد
از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم
وضوی گریه میگیرم در استغفار و میریزم
به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم
برای این دل بیچاره، همدم، عاشقت هستم
برای زخمهای سینه، مرهم، دوستت دارم
نگو از چشم من افتادهای من چشم در راهم
که از تو بشنوم یکبار من هم دوستت دارم
خودم را بین آغوش تو میبینم شبیه حُر
که با اشک خودش میگفت نم نم دوستت دارم
در این دنیا نبُردی آبرویم را، در آن دنیا
چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم
مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی
زنم فریاد در بین جهنم دوستت دارم
دلِ دلواپسی دارم، دلی از غصهها سرشار
ولی، یا کاشِفَ ٱلْهَم، کاشف ٱلْغَم، دوستت دارم
فراز آخر شعر است و یک اقرار بیپایان
مرا بسیار میخواهی و من کم دوستت دارم
رضا خورشیدیفر
