بسم الله الرحمن الرحيم
"اي علي بن محمد سمري! خداوند، اجر برادرانت را در عزاي تو عظيم گرداند. به درتسي که تو تا شش روز ديگر از دنيا ميروي. پس به کارهاي خود رسيدگي کن وبه احدي وصيت مکن که پس از وفات، جانشنين تو شود. به تحقيق دومين غيبت(غيبت کامر) واقع گرديده است. پس ظهروي نيست؛ مگر بعد از اذن خداي(عزوجل) و آن بعد از مدتي طولاني و قساوت دلها و پر شدن زمين از ضلم خواهد بود به زودي ميآيد نزد شيعيان من، کسي که ادعاي مشاهده ميکند. بدانيد کسي که ادعاي مشاهده کند، قبل از خروج سفياني و ندا، پس دروغگو و افترا زننده است. و لا حول ولاقوة الا بالله العلي العظيم"(کمال الدينع ج2، ب45، ح45).
پرسش: آيا ادعاي ديدار با توقيع امام مهدي به علي بن محمد سمري (دروغگو بودن مدعيان مشاهده ) منافات ندارد؟
پاسخ: براي آنکه به درستي در اين مورد، گفت و گو کرد و به قضاوت نشست، ابتدا لازم است متن کلام حضرت را به دقت مرور کرد تا روشن شود امام مهدي(ع) چيست؟
حديثي که بحث مشاهده و دروغگو بودن مدعي مشاهده را مطرح ميکند، آخرين توقيع و نامهاي است که امام زمان(ع) به چهارمين و آخرين نايب خاص خود، چند روز قبل از مرگاش نوشته است. متن نامه چنين است:
بسم الله الرحمن الرحيم
"اي علي بن محمد سمري! خداوند، اجر برادرانت را در عزاي تو عظيم گرداند. به درتسي که تو تا شش روز ديگر از دنيا ميروي. پس به کارهاي خود رسيدگي کن وبه احدي وصيت مکن که پس از وفات، جانشنين تو شود. به تحقيق دومين غيبت(غيبت کامر) واقع گرديده است. پس ظهروي نيست؛ مگر بعد از اذن خداي(عزوجل) و آن بعد از مدتي طولاني و قساوت دلها و پر شدن زمين از ضلم خواهد بود به زودي ميآيد نزد شيعيان من، کسي که ادعاي مشاهده ميکند. بدانيد کسي که ادعاي مشاهده کند، قبل از خروج سفياني و ندا، پس دروغگو و افترا زننده است. و لا حول ولاقوة الا بالله العلي العظيم"(کمال الدينع ج2، ب45، ح45).
اين حديث در بردارنده نکاتي است از جمله:
1. مدعيان مشاهده، در اين دوره، وجود خواهند داشت.
2. مدعي مشاهدهع قبل از خروج سفياني و ندا(دو علامت حتمي ظهور) هم دروغگو است و هم افترا زننده.
افترا يا تهمت، آن است که فردي به شخص ديگر عملي يا قولي را نسبت دهد؛ در حالي که او چنين نکرده باشد. بنابراينع بين دروغگو بودن و تهمت زدن، تفاوت است. هر دروغگويي، تهمت زننده نيست. اگر کسي فقط مدعي ديدن باشد، ولي نسبتي به حضرت ندهد، ممکن است دروغگو باشد اما تهمت زننده نيست. امام، در اين نامهع هر دو صفت ناپسند را به مدعي مشاهده، وارد کرده است؛ يعني، مدعي مشاهده، نسبتي نيز به حضرت ميدهد.
اين نکات در نامه، بزرگان را بر آن داشت تا با تامل و تدبر دقيقتر به محتواي نامه بنگرند و بعد اظهار نظر کنند.
عدهاي با توجه به اينکه نامه، در آخرين روزهاي عمر نايب چهارم صادر شده و در آن، تصريح به پايان نيابت خاصه شده است؛ چنين گفتهاند که: مراد از مدعي مشاهده، مدعي نيابت خاصه و داشتن ارتباط با حضرت است؛ زيرا، نيابت خاصه؛ يعني حضور نزد حضرت، همراه با شناخت آن بزرگوار و رساندن سؤالات مردم و ابلاغ پاسخها و پيامها. اين فرد، هم ادعاي ديدار دارد و هم آنچه را ميگويد، از جانب حضرت بيان ميکند و حرفها را پيام حضرت اعلام ميکند.(بحار الانوار، ج52، ص151).
امام خميني(ره) ميگويد: مراد از تکذيب مدعي مشاهده اين است که فردي مدعي ملاقات باشد، ولي شاهد و دليلي نداشته باشد. (انوار الهدايه، ج1، ص256).
شهيد صدر ميگويد: مراد، ادعاي انحرافي است که شخصي با ادعاي مشاهده و ارتباط، بخواهد عقايد و نظر خود را با نام پيامهاي امام زمان به مردم القا کند.(تاريخ الغيبة الصغري، ج1، ص654 ـ 639).
برخي نيز گفتهاند: مراد از تکذيب مدعي ظهور است. (مهدي منتظر، ص93).
بنابراين ميتوان دريافت که صرف ديدار، در روايت، منتفي نشده است و علما نيز نفي اصل ديدار را استفاده نکردهاند. به علاوه، روايتع مدعي مشاهده را کذاب ميداند؛ حال اگر کسي امام را ببيند و به ديگران نگويد، تحت اين روايت قرار نميگيرد. لذا اصل ديدارع امر ممکني خواهد بود.
نکته آخر اينکه علماي ما که موفق به ديدار حضرت شده بودند، آن را براي مردم بازگو نميکردند، بلکه اطرافيان و خواص آنانع از روي شواهد و قرايني و يا در زمانهاي بعد، متوجه وقوع ديدار آن عالم با امام ميشدند. لذا علما تحت عنوان مدعي مشاهده (فرد اعلام کننده و مدعي ديدار و ارتباط) قرار نميگيرند و اين روايت با داستان ملاقات برخي بزرگان تنافي ندارد.