امام برای ایراد خطبه های نماز جمعه که دو خطبه است با یک زی خاصی برای خطبه خواندن می رود، زیی که جمع میان حالت نمازگزار و حالت جهادکننده است. امام عصا و یا شمشیر خود را به دست می گیرد و دامنها را بالا می زند و می رود بالای منبر می ایستد و در زی یک مجاهد خطبه می خواند. امام جمعه در خطبه برای مردم چه باید بگوید؟ این مطلب را حضرت رضا علیه السلام به بهترین وجهی بیان کرده اند. البته یکی از کارها نصیحت و پند و اندرز و موعظه است، ذکر خداوند است، ثنا و حمد الهی است، بردن نام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام است.
یکی این است که امام جمعه وظیفه دارد تازه ترین خبرها را از آنچه در دنیای اسلام واقع شده است به اطلاع مردم برساند. ببینید اسلام تا چه اندازه توجه دارد که مسلمین را در جریان اطلاعات مربوط به دنیای اسلام قرار دهد. مثلا اندلس اسلامی را در سیصد الی چهارصد سال قبل قتل عام کردند و این عضو بزرگ را از تن این اندام بریدند و تا سیصد سال بعد این طرف دنیای اسلام خبردار نشد که چنین عضوی را از او بریده اند! در تمام تواریخی که در این سیصد چهارصد سال نوشته اند اشاره ای به چنین قضیه ای نیست. اولین کتابی که در این زمینه نوشته شد، همین کتابی است که مرحوم دکتر آیتی نوشتند و خیلی کتاب خوبی هم هست. در جاهای دیگر هم همین طور است.
فرض کنید شهرهای ایران را که روسها بردند، آیا سایر بخشهای دنیای اسلام خبردار شدند که چنین قضیه ای بوده است؟ پس این خطبه ها و خطابه ها و این منبرها که وظیفه امامی است که جمعه را اقامه می کند، یکی برای این است که تازه ترین اطلاعات دنیای اسلام را به اطلاع مردم برساند. امر دیگری که حضرت رضا علیه السلام فرمود این است که امام جمعه مصالح مردم را برای آنان بازگو کند، یعنی درباره مصالح کلی عالم اسلام برای مردم بحث کند.
اهل تسنن و نماز جمعه
نماز جمعه در میان اهل تسنن به یک شکل خاص قربانی شد. آنها ظاهرش را حفظ کرده اند یعنی نماز جمعه می خوانند ولی به اقرار خودشان که در این کتب تفاسیر اغلب من می بینم (روح آن حفظ نشده است). آیه 9 سوره جمعه می فرماید: «اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله» وقتی که ندای نماز جمعه بلند می شود، بشتابید به سوی ذکر حق. خداوند خطبه را " ذکر حق " نامیده است. اصلا روح نماز جمعه همین دو خطبه است. بعدها در نماز جمعه به جای همه حرفها، مدح و ثنای خلفا و سلاطین وقت گفته شد. یعنی آقای خطیب شروع می کرد یک سخنرانی در مدح این آقایی که آنجا نشسته بود ایراد می کرد: خدا سایه فلان کس را از سر مسلمین کم نکند و غیره.
فخر رازی و دیگران می گویند: اینها همه " ذکرالشیطان " است در حالی که قرآن می گوید: «فاسعوا الی ذکر الله». "بشتابید به سوی یاد خدا " اینها را اهل سنت در کتابهایشان نوشته اند. ببینید در همین نماز جمعه و خطبه نماز جمعه که در اسلام این قدر دارای اهمیت است بنی امیه چطور اسلام را مسخ کردند. بنی امیه سب و لعن امام علی علیه السلام را جزء ارکان خطبه نماز جمعه قرار دادند. ببینید اسلام از کجاها ضربه خورده است! وقتی این نماز جمعه اینچنینی که باید در درجه اول به وسیله امام معصوم و در درجه بعد توسط امام عادل بپا شود، توسط فاسق ترین و ظالمترین امامها اقامه شد معلوم است که وضعش به چه صورت درمی آید.
منبع : آشنایی با قرآن 7، صفحه 94-92
:: ادامه مطلب
آیة الله بروجردی درباره نماز جمعه عقیده داشت که این نماز، نماز حکومتی است؛ یعنی نمازی است که حاکم اسلامی و حاکم شرعی باید بخواند نه فقط یک مجتهد.
حاکم نیز حاکمی باشد که یا بالفعل حاکم است و یا اگر بالفعل حاکم نیست کسی باشد که در مقام به دست گرفتن حکومت است.
مرحوم آیة الله بروجردی می گفت در دوران ائمه معصومین علیهم السلام هم هر کسی که درصدد انقلاب علیه خلفا بود، به خودش اجازه می داد که نماز جمعه بخواند.
تاریخ هم همین را حکایت می کند که آن کسی که نماز جمعه می خواند یا خودش مبسوط الید بود و یا در مقام به دست آوردن بسط ید بود.
مجتهدی که گوشه خانه خودش نشسته است و جز هفته ای یک بار از خانه بیرون نمی آید و بعد عبایش را به سرش می کشد و به خانه می رود اصلا معنی ندارد که بیاید نماز جمعه بخواند.
اصلا کار او نیست که بیاید مصالح عمومی مردم در دنیای اسلام را به آنها خبر بدهد و آخرین اخبار دنیای اسلام را به مردم برساند. اصلا از جایی خبر ندارد تا بیاید خبر برساند. او خودش از بی خبرترین مردم دنیاست، آنوقت بیاید خبرها را به مردم برساند؟!
مرحوم آقای بروجردی می گفت:
در جنگهای عثمانی و صفویه، صفویه دیدند یکی از مظاهر شوکتی که عثمانیها دارند و تشیع ها ندارند، نماز جمعه است.
خیلی ناراحت شدند. عثمانیها روز جمعه که می شد نماز جمعه می خواندند و از نیروی نماز جمعه برای جنگها حداکثر استفاده را می کردند. البته آنها بحثشان در نماز جمعه بیشتر این بود که شیعه کافر است و اگر هفتاد کافر را بکشند، به اندازه این است که یک شیعه را بکشند.
صفویه به علمای شیعه می گفتند آخر این نماز جمعه یک نماز اسلامی است، نمی شود که ما نداشته باشیم.
آن وقت سلاطینی مثل شاه طهماسب و کسانی دیگر بودند که از طرف علما خود را مجاز می دانستند نماز جمعه بخوانند.
از آن وقت به بعد بود که مسجد جمعه ها در ایران هم تأسیس شد که البته قبلش هم مسجد جمعه ها بود ولی مال تسنن بود.
منبع : آشنایی با قرآن 7، صفحه 98-97
:: ادامه مطلب
خداوند در سوره جمعه می فرماید:«يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِذَا نُودِى لِلصلَوةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(جمعه9) فَإِذَا قُضِيَتِ الصلَوةُ فَانتَشِرُوا فى الأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِن فَضلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَّعَلَّكمْ تُفْلِحُونَ(جمعه10): اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته مى شود به سوى ذكر خدا بشتابيد ، و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است اگر مى دانستيد . و هنگامى كه نماز پايان گرفت شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از فضل الهى طلب كنيد ، و خدا را بسيار ياد نمائيد تا رستگار شويد .
نودى از ماده نداء به معنى بانگ برآوردن است ، و در اينجا به معنى اذان است ، زيرا در اسلام ندائى براى نماز جز اذان نداريم ، چنان كه در آيه 58 سوره مائده نيز مى خوانيم : «و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا ذلك بانهم قوم لا يعقلون» : هنگامى كه مردم را به سوى نماز مى خوانيد ( و اذان مى گوئيد ) آنرا به مسخره و بازى مى گيرند ، اين بخاطر آن است كه آنها قومى هستند بى عقل . به اين ترتيب هنگامى كه صداى اذان نماز جمعه بلند مى شود مردم موظفند كسب و كار را رها كرده به سوى نماز كه مهمترين ياد خدا است بشتابند .جمله«ذلكم خير لكم ...» اشاره به اين است كه اقامه نماز جمعه و ترك كسب و كار در اين موقع منافع مهمى براى مسلمانان دربردارد اگر درست پيرامون آن بينديشند ، و گرنه خداوند از همگان بى نياز و بر همه مشفق است .
بهترين دليل بر اهميت اين فريضه بزرگ اسلامى قبل از هر چيز آيات همين سوره است ، كه به همه مسلمانان و اهل ايمان دستور مى دهد به محض شنيدن اذان جمعه به سوى آن بشتابند ، و هرگونه كسب و كار برنامه مزاحم را ترك گويند ، تا آنجا كه اگر در سالى كه مردم گرفتار كمبود مواد غذائى هستند كاروانى بيايد و نيازهاى آنها را با خود داشته باشد به سراغ آن نروند ، و برنامه نماز جمعه را ادامه دهند . در احاديث اسلامى نيز تاكيدهاى فراوانى در اين زمينه وارد شده است از جمله : در خطبه اى كه موافق و مخالف آن را از پيامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل كرده اند آمده :« ان الله تعالى فرض عليكم الجمعه فمن تركها فى حياتى او بعد موتى استخفافا بها او جحودا لها فلا جمع الله شمله ، و لا بارك له فى امره ، الا و لا صلوة له ، الا و لا زكوة له ، الا و لا حج له ، الا و لا صوم له ، الا و لا بر له حتى يتوب» : خداوند نماز جمعه را بر شما واجب كرده هر كس آن را در حيات من يا بعد از وفات من از روى استخفاف يا انكار ترك كند خداوند او را پريشان مى كند ، و به كار او بركت نمى دهد ، بدانيد نماز او قبول نمى شود ، بدانيد زكات او قبول نمى شود ، بدانيد حج او قبول نمى شود ، بدانيد اعمال نيك او قبول نخواهد شد تا از اين كار توبه كند !
در حديث ديگرى از امام باقر (عليه السلام) مى خوانيم : «صلوة الجمعة فريضة ، و الاجتماع اليها فريضة مع الامام ، فان ترك رجل من غير علة ثلاث جمع فقد ترك ثلاث فرائض ، و لا يدع ثلاث فرائض من غير علة الا منافق »: نماز جمعه فريضه است و اجتماع براى آن با امام ( معصوم ) فريضه است ، هر گاه مردى بدون عذر سه جمعه را ترك گويد فريضه را ترك گفته و كسى سه فريضه را بدون علت ترك نمى گويد مگر منافق . و در حديث ديگرى از رسول خدا مى خوانيم : «من اتى الجمعة ايمانا و احتسابا استانف العمل» : كسى كه از روى ايمان و براى خدا در نماز جمعه شركت كند گناهان او بخشوده خواهد شد و برنامه عملش را از نو آغاز مى كند .
كسى خدمت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد ، عرض كرد يا رسول الله ! من بارها آماده حج شده ام اما توفيق نصيبم نشده فرمود : «عليك بالجمعة فانها حج المساكين» : بر تو باد به نماز جمعه كه حج مستمندان است ( اشاره به اين كه بسيارى از بركات كنگره عظيم اسلامى حج در اجتماع نماز جمعه وجود دارد ) . البته بايد توجه داشت كه مذمتهاى شديدى كه در مورد ترك نماز جمعه آمده است و تاركان جمعه در رديف منافقان شمرده شده اند در صورتى است كه نماز جمعه واجب عينى باشد يعنى در زمان حضور امام معصوم و مبسوط اليد و اما در زمان غيبت بنابر اينكه واجب مخير باشد ( تخيير ميان نماز جمعه و نماز ظهر ) و از روى استخفاف و انكار انجام نگيرد مشمول اين مذمتها نخواهد شد ، هر چند عظمت نماز جمعه و اهميت فوق العاده آن در اين حال نيز محفوظ است.
منبع : آشنایی با قرآن 7، ص 89-88 ،تفسير نمونه ج : 24 ص : 1333-132 و ص : 125
:: ادامه مطلب
يك پيوند قرص و محكمی بين اسلام و خطابه وجود دارد و آن اينست كه در يك مورد ، خطابه و سخنرانی جزء متن دين قرار گرفته است . در يك مورد ، خطابه و سخنرانی يكی از فرائض است نظير نماز ، روزه ، حج ، زكات ، خمس ، امثال اينها . آن در نماز جمعه است . اسلام يك نماز هفتگی دارد كه نام آن ، نماز جمعه است . در خود قرآن مجيد از اين نماز بخصوص ياد شده است و آن در سوره جمعه است : « يا ايها الذين آمنوا اذا نودی للصلاه من يوم الجمعة فاسعوا الی ذكر الله وذروا البيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون »: ای كسانی كه ايمان آوردهايد چون در روز جمعه برای نماز ندا داده شود پس به سوی ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين برای شما بهتر است ، اگر بدانيد .به اتفاق تمام مفسرين شيعه و سنی مقصود نماز جمعه است . این نماز واجب است با جماعت خوانده شود ولی ساير نمازها : نماز عصر و نماز ظهر و نماز صبح و مغرب و عشاء ، خواندنشان با جماعت واجب نيست .
و در هر نقطهای كه اقامه شود ، تا دو فرسخ از همه جوانب ، بر مردم واجب است كه در آن شركت كنند مگر آنكه عذر داشته باشند . و نیز در هر نقطهای كه اقامه شد ، تا شعاع يك فرسخ حرام است نماز جمعه ديگری اقامه بشود ، فقط همان يك نماز جمعه بايد باشد . اين نماز بايد دو ركعت خوانده شود نه چهار ركعت . چرا ؟ در احاديث و اخبار بسيار وارد شده و از مسلمات است كه : « و انما جعلت الجمعة ركعتين لمكان الخطبتين » . يعنی اين نماز عمومی ، اين نمازی كه همه بايد در يك جا جمع بشوند و مثل اين نماز جماعتها متفرق نباشند ، فرض است كه قبل از اين نماز دو خطابه انشاء بشود ، دو خطابه ايراد بشود ، و همين دو خطابه به جای دو ركعت است . ما مادهای داريم در خود دين مقدس اسلام كه سخنرانی جزء متن دين است ، جزء نماز است . اميرالمؤمنين میفرمايد : خطبه ، نماز است . مادامی كه امام خطابه میخواند و مردم گوش میدهند ، همه مردم بايد سكوت بكنند و حرف او را گوش بكنند و مادامی كه او از كرسی پائين نيامده است همه مثل اينست كه در حال نماز میباشند . البته با يك فرقهائی از قبيل اينكه رو به قبله نشستن و لااقل رو به قبله بودن خود امام كه خطبه میخواند در اين حال واجب نيست . اين دو خطابهای كه در آنجا فرض است ، به جای دو ركعت از نماز ظهر است .
منظور اصلی از اجتماع جمعه ، شنيدن همان خطابهها است . پس آن خطابهها چقدر بايد دارای اهميت باشد و جنبه حياتی داشته باشد . آن قدر اهميت دارد كه آنگاه كه آواز مؤذن به الله اكبر بلند میشود هر كس در هر جا هست و هر كاری در دستش هست بايد بگذارد و بشتابد به سوی نماز جمعه و آن دو خطابه را بشنود و سپس دو ركعت نماز را به جماعت بخواند و آنوقت آزاد است . در سوره مباركه جمعه همين مطلب بيان شده است. ظهرها ، اول اذان گفته میشود و بعد از اذان نماز خوانده میشود و در روز جمعه استثناء اگر بنا باشد نماز جمعه خوانده بشود اذان را قبل از ظهر میشود گفت ، میشود اذان را چنان بگويند كه اول زوال ، دو خطابه تمام شده باشد . صدای مؤذن كه بلند شد برای نماز جمعه ، معامله كردن حرام است : «و ذروا البيع ». اين جهت ، نص قرآن است و از مسلمات اسلام است.
شيعه و سنی در اين زمينه اختلافی ندارند كه اگر نماز جمعه صحيحی تشكيل شود و اذانش گفته شود ، در آن حال مثلا مغازهداری پشت ترازوی خودش نشسته يا ايستاده است و مشتری آمده و از او مثلا پنير میخواهد و او كارد را برده روی پنير میخواهد ببرد ، و در آن حال بانگ موذن بلند میشود ، الله اكبر ، واجب است بر مشتری و بر فروشنده كه دست نگه دارند و بشتابند : «فاسعوا الی ذكر الله و ذروا البيع »:يعنی بشتابيد به سوی نماز و معامله را رها كنيد .
معامله در آن وقت حرام است ، بايد بشتابند و اين خطابهها ، اين سخنرانيها را گوش كنند . بنابراین خطابه نماز جمعه اينقدر اهميت دارد كه منظور عمده از اين اجتماع شنيدن همان خطابههاست . چقدر حضور در اين اجتماع اهميت دارد ، در روايت دارد كه حتی واجب است زندانيها را پليسها و مأمورين زندان با خودشان بياورند و به اين نماز عمومی هفتگی شركت بدهند ، آنها را تحت الحفظ و با مراقبت اينكه فرار نكنند با خود بياورند . يعنی بايد زندانی را از زندان بيرون كشيد و آورد تا نماز جمعهاش را با اجتماع بخواند و خطابه لازم را گوش كند و سپس برگردد به محل خودش . اما چرا بايد دو خطابه انشاء بشود ؟ چرا يك خطبه كافی نيست ؟ و آيا فرق است بين آن دو خطبه ؟ در حديث از امام رضا (ع) ذكر شده که: « و انما جعلت خطبتين ليكون واحده للثناء علی الله و التحميد و التقديس لله عزوجل ، و الاخری للحوائج و الاعذار و الانذار و الدعاء لما يريد ان يعلمهم من امره و نهيه و ما فيه الصلاح و الفساد » يعنی علت اينكه دو خطبه فرض شده اين است كه در يكی به حمد و ثناء و تقديس الهی پرداخته شود و در يكی ديگر به ذكر حوائج مردم و ارشاد و موعظه آنها پرداخته شود .
منبع : ده گفتار، ص 236-229
:: ادامه مطلب
پیوند محکمی بین اسلام و خطابه وجود دارد و آن این که در یک مورد، خطابه و سخنرانی جزء متن دین قرار گرفته و یکی از فرائض است نظیر نماز، روزه، حج، زکات، خمس و امثال اینها و آن در نماز جمعه است. اسلام یک نماز هفتگی دارد که نام آن، نماز جمعه است. در خود قرآن کریم از این نماز بخصوص یاد شده است و آن در سوره جمعه است: «یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید چون در روز جمعه برای نماز ندا داده شود پس به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید. (سوره جمعه، آیه 9) به اتفاق تمام مفسرین شیعه و سنی مقصود از این نماز، نماز جمعه است.
نماز جمعه
نماز جمعه چیست؟ نماز جمعه همان نماز ظهر روز جمعه است ولی با سایر نمازها اختلاف دارد. اولا همه نماز ظهرها چهار رکعت است اما نماز ظهر روز جمعه که اسمش نماز جمعه است، دو رکعت است. اما این که چطور شده است دو رکعت شده، خود مساله ای جداگانه است. ثانیا واجب است با جماعت خوانده شود ولی سایر نمازها، یعنی نماز عصر و نماز ظهر و نماز صبح و مغرب و عشاء، خواندنشان با جماعت واجب نیست. و ثالثا نماز جمعه در هر نقطه ای که اقامه شود، تا دو فرسخ از همه جوانب، بر مردم واجب است که در آن شرکت کنند مگر آنکه عذر داشته باشند. و رابعا در هر نقطه ای که نماز جمعه اقامه شد، تا شعاع یک فرسخ حرام است نماز جمعه دیگری اقامه بشود. فقط همان یک نماز جمعه باید باشد. ببینید اگر همچو نمازی اقامه بشود چه نمازی می شود؟! اگر مثلا در تهران یک نماز جمعه ای تشکیل بشود، از شعاع دو فرسخ یعنی از طرف شمال تا شمیران و از جنوب تا شهر ری و از همه جوانب شرق و غرب و میان اینها تا فاصله 12 کیلومتر که تقریبا دو فرسخ شرعی است در آن شرکت کنند، و تا شعاع شش کیلومتر نماز جمعه دیگری اقامه نشود و منحصر به همان یک نماز باشد، چه اجتماع عظیمی آنوقت تشکیل خواهد شد.
این نماز باید دو رکعت خوانده شود نه چهار رکعت. چرا؟ در احادیث و اخبار بسیار وارد شده و از مسلمات است که: «و انما جعلت الجمعة رکعتین لمکان الخطبتین»؛ یعنی این نماز عمومی، این نمازی که همه باید در یک جا جمع بشوند و مثل این نماز جماعت ها متفرق نباشند، فرض است که قبل از این نماز دو خطابه انشاء بشود، دو خطابه ایراد بشود، و همین دو خطابه به جای دو رکعت است. اینست آن مطلبی که در خود دین مقدس اسلام سخنرانی جزء متن دین است، جزء نماز است. امام علی علیه السلام می فرماید: خطبه، نماز است. مادامی که امام خطابه می خواند و مردم گوش می دهند، همه مردم باید سکوت بکنند و حرف او را گوش بکنند و مادامی که او از کرسی پائین نیامده است همه مثل اینست که در حال نماز می باشند. البته با یک فرقهائی از قبیل اینکه رو به قبله نشستن و لااقل رو به قبله بودن خود امام که خطبه می خواند در این حال واجب نیست. این دو خطابه ای که در آنجا فرض است، به جای دو رکعت از نماز ظهر است.
این سوال پیش می آید که چه منظوری از اینهمه اجتماع و آداب و تشریفات هست؟ در واقع باید گفت که منظور عمده از اینهمه اجتماع، شنیدن همان خطابه ها است. پس آن خطابه ها چقدر باید دارای اهمیت باشد و جنبه حیاتی داشته باشد. آنقدر اهمیت دارد که آنگاه که آواز مؤذن به الله اکبر بلند می شود هر کس در هر جا هست و هر کاری در دستش هست باید بگذارد و بشتابد به سوی نماز جمعه و آن دو خطابه را بشنود و سپس دو رکعت نماز را به جماعت بخواند و آنوقت آزاد است. در سوره مبارکه جمعه در آیه 9 و 10 همین مطلب بیان شده آنجا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون* فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فی الارض»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید چون در روز جمعه برای نماز ندا داده شود پس به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید. و چون نماز پایان گرفت در زمین پراکنده شوید." در ضمن در روزهای معمولی در هنگام ظهر، اول اذان گفته می شود و بعد از اذان نماز خوانده می شود و در روز جمعه استثنائا اگر بنا باشد نماز جمعه خوانده بشود اذان را قبل از ظهر می شود گفت؛ می شود اذان را چنان بگویند که اول زوال (ظهر)، دو خطابه تمام شده باشد. در نماز جمعه دو خطابه خوانده می شود نه یکی. به این ترتیب که امام یک خطابه انشاء می کند، بعد می نشیند و مختصری سکوت می کند، دو مرتبه بلند می شود برای خطابه دوم.
منبع :
ده گفتار، صفحه 232-229
:: ادامه مطلب
خداوند در قرآن می فرماید: « يا ايها الذين امنوا اذا نودى للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الى ذكر الله و ذروا البيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون» ترجمه:اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چون براى نماز روز جمعه ندا داده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را واگذاريد كه اين براى شما بهتر است، اگر مىدانستيد«سوره مباركه جمعه آيه 9» .در روایات و احادیث ائمه نیز به نماز جمعه و فضیلت آن پرداخته شده است از جمله:
فضيلت حضور
1. نماز جمعه، حج فقراء
امام صادق عليه السلام می فرماید: «جآء اعرابى الى النبى صلى الله عليه و آله و سلم ... فقال يا رسول الله انى تهيات الى الحج كذا و كذا مرة فما قدر لى فقال: ...عليك بالجمعة فانها حج المساكين» باديه نشينى بحضور پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و عرضه داشت: چندين بار آماده سفر حجشدهام اما توفيق نيافتم، حضرت می فرماید: نماز جمعه را درياب كه حج تهى دستان است «وسائل الشيعه، ج 5، ص 5»
2. حج و عمره در هر جمعه
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم می فرماید: «ان لكم فى كل جمعة حجة و عمرة فالحجة الهجيرة للجمعةو العمرة انتظار العصر بعد الجمعة»هر روز جمعه براى شما ثواب يك حج و يك عمره است، حجشما شتاب و مبادرت به نماز جمعه و عمره شما انتظار اقامه نماز عصر پس از نماز جمعه است«كنز العمال/ج 7/ ص 737/ حديث 21173»
:: ادامه مطلب
يکي از نمازهايي که بايد به جماعت خوانده شود و به تنهايي نمي توان خواند، نماز بسيار با عظمت جمعه است.نماز جمعه زيباترين گردهمايي هفتگي مسلمانان و عالي ترين عبادت سياسي هر هفته خداپرستان است.در اين نماز، امام جمعه نمازگزاران را به تقوا و پاکدامني توصيه مي کند و آنها را با مسائل سياسي و اقتصادي جهان اسلام آگاه مي سازد.
احکام نماز جمعه
نماز جمعه همان نماز ظهر است در روز جمعه با کیفیت خاصی و به عبارت دیگر نمازی است در روز جمعه جانشین نماز ظهر. نماز ظهر چهار رکعت است و نماز جمعه دو رکعت، ولی به جای آن دو رکعت دیگر، دو خطبه قرار داده شده است. در احادیث ائمه علیهم السلام این تعبیر بهطور مکرر آمده است که فرمودهاند: «جعلتا مکان الرکعتین» (وسائل الشیعه، ج7، ص331) دو خطبه جمعه جانشین آن دو رکعت شده است و نکته قابل توجه این است که قرآن از آن دو خطبه با اینکه منبر و سخنرانی است، مانند نماز تعبیر به " ذکرالله " کرده است. نماز جمعه دو رکعت است (مانند نماز صبح) و دو قنوت مستحبي دارد؛ يکي در رکعت اول، قبل از رکوع و ديگري در رکعت دوم، پس از رکوع. نماز جمعه همانند نماز صبح است و مستحب است حمد و سوره را در آن بلند بخوانند و نيز مستحب است سوره جمعه را در ركعت اول و سوره منافقين را در ركعت دوم قرائت كنند .
نماز جمعه، اول ظهر روز جمعه و به جاي نماز ظهر خوانده مي شود.در نماز جماعت خواندن دو خطبه، توسط امام جمعه، قبل از نماز، واجب است. وقتي که امام جمعه، خطبه هاي نماز جمعه را مي خواند، بر شرکت کنندگان واجب است، به خطبه ها گوش دهند، و سخن گفتن به هنگام ايراد خطبه ها مکروه است، بلکه اگر به سبب سخن گفتن، نتواند به خطبه ها گوش دهد، سکوت لازم است. همچنين هنگام ايراد خطبه ها، خواندن نماز مستحبي يا کتاب و روزنامه و انجام دادن کارهايي که مانع گوش دادن به خطبه ها است، خلاف است. اگر کسي به خطبه اول يا هر دو خطبه نرسد، بازهم، شرکت در نماز جمعه فضيلت دارد و جايگزين نماز ظهر مي شود.
نماز جمعه يك نماز جماعت خاص است . اولين تفاوت آن با نماز جماعت اين است كه واجب است ، جز بر افرادی كه عذر داشته باشند مثلا مريض باشند . همچنين بر زنان هم واجب نيست ، مثل جهاد است كه بر زنان ، مريضها و مسافران و چند دسته ديگر واجب نيست ولی بر باقی مردان واجب است كه شركت كنند . برخلاف نماز جماعت كه در يك شهر مسجد هر محلی میتواند يك نماز جماعت داشته باشد ، نماز جمعه را در يك شهر به صورت متعدد نمیشود اقامه كرد ، يعنی يك نماز جمعه بايد اقامه شود و بس . اين كه میگوييم يك شهر ، ملاك يك شهر نيست . بر مكلفين اگر فاصله آنها از دوازده كيلومتر بيشتر نيست ، واجب است كه شركت كنند .
مساله ديگر اين است كه در فاصله كمتر از شش كيلومتر ، تشكيل دادن نماز جمعه ديگر حرام است ، يعنی اگر نماز جمعهای در اين نقطه تشكيل میشود ، تا شش كيلومتر كسی حق تشكيل نماز جمعه را ندارد . آنوقت قهرا میشود يك نماز عمومی . وقتی كه تا شعاع دو فرسخ ، آمدن مردم واجب است و در شعاع يك فرسخ تشكيلدادن نماز جمعه ديگر حرام است و شركت در نماز جمعه هم واجب است ، معنايش اين میشود كه در هفته يك روز ، همه مردم به استثنای معذورها و به استثنای زنها و به استثنای كسانی كه وظيفه شرطهگری و مانند آن دارند كه حضورشان در كوچهها و خيابانها برای حفظ امنيت مردم لازم و ضروری است ، در يك نماز عمومی شركت میكنند . حتی زندانيهای شرعی واقعی را بايد از زندان تحت مراقبت مامورين بياورند و در نماز جمعه شركت بدهند و پس از انجام نماز به زندان برگردانند . اينقدر اين كار ضروری است .
صدای مؤذن که بلند شد برای نماز جمعه، معامله کردن حرام است: «و ذروا البیع». این جهت، نص قرآن است و از مسلمات اسلام است. شیعه و سنی در این زمینه اختلافی ندارند که اگر نماز جمعه صحیحی تشکیل شود و اذانش گفته شود، در آن حال مثلا مغازهداری پشت ترازوی خودش نشسته یا ایستاده است و مشتری آمده و از او مثلا پنیر میخواهد و او کارد را برده روی پنیر میخواهد ببرد، و در آن حال بانگ موذن بلند میشود، الله اکبر، واجب است بر مشتری و بر فروشنده که دست نگه دارند و بشتابند: «فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع»، یعنی بشتابید به سوی نماز و معامله را رها کنید. معامله در آنوقت حرام است، باید بشتابند و این خطابهها، این سخنرانیها را گوش کنند. در روایت دارد که حتی واجب است زندانیها را پلیسها و مأمورین زندان با خودشان بیاورند و به این نماز عمومی هفتگی شرکت بدهند، آنها را تحت الحفظ و با مراقبت اینکه فرار نکنند با خود بیاورند.یعنی باید زندانی را از زندان بیرون کشید و آورد تا نماز جمعهاش را با اجتماع بخواند و خطابه لازم را گوش کند و سپس برگردد به محل خودش.
در نماز جمعه نماز ظهر عوض وتبديل به نماز جمعه می شود . تبديلشدنش به اين صورت است كه چهار ركعت تبديل شده است به دو ركعت و به جای آن دو ركعت ديگر دو خطبه ايراد میشود .در نماز جمعه امام برای ايراد خطبههای نماز جمعه كه دو خطبه است با يك زی خاصی برای خطبه خواندن میرود ، زيی كه جمع ميان حالت نمازگزار و حالت جهادكننده است . امام عصا و يا شمشير خود را به دست میگيرد و دامنها را بالا میزند و میرود بالای منبر میايستد و در زی يك مجاهد خطبه میخواند. خواندن دو خطبه قبل از نماز جمعه واجب است همانگونه كه ايستادن خطيب به هنگام ايراد خطبه نيز واجب مى باشد ، شخصى كه خطبه مى خواند حتما بايد همان امام نماز جمعه باشد . خطيب بايد صداى خود را چنان بلند كند كه مردم صداى او را بشنوند تا محتواى خطبه به گوش همگان برسد . به هنگام ايراد خطبه بايد خاموش بود ، و به سخنان خطيب گوش داد ، و روبه روى خطيب نشست . شايسته است خطيب مردى فصيح و بليغ و آگاه به اوضاع و احوال مسلمين و با خبر از مصالح جامعه اسلامى ، و شجاع ، و صريح اللهجه ، و قاطع در اظهار حق باشد .
اعمال و رفتار او سبب تاثير و نفوذ كلامش گردد ، و زندگى او مردم را به ياد خدا بياندازد . شايسته است پاكيزه ترين لباس در تن بپوشد ، و خود را خوشبو كند ، و با وقار و سكينه گام بردارد ، و هنگامى كه بر فراز منبر جاى گرفت بر مردم سلام كند ، و رو به روى آنان بايستد ، و بر شمشير يا كمان يا عصا تكيه كند ، نخست بر منبر بنشيند ، تا اذان تمام شود ، و بعد از فراغت از اذان شروع به خطبه كند . محتواى خطبه نخست حمد خدا و درود بر پيامبر است ( احتياط اين است كه اين قسمت به زبان عربى باشد ولى بقيه به زبان مستمعين خوانده مى شود ) سپس مردم را به تقواى الهى توصيه كند ، و يكى از سور كوتاه قرآن را بخواند ، و اين امر را در هر دو خطبه رعايت كند ، و در خطبه دوم بعد از درود بر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) دعا بر ائمه مسلمين كند ، و براى مؤمنين و مؤمنات استغفار نمايد . و شايسته است در ضمن خطبه مسائل مهمى كه با دين و دنياى مسلمين ارتباط دارد مطرح كند ، و آنچه مورد نياز مسلمين در داخل و خارج كشورهاى اسلامى و در داخل و خارج آن منطقه مى باشد مورد بحث قرار دهد ، و مسائل سياسى و اجتماعى و اقتصادى و دينى را با در نظر گرفتن اولويتها مطرح نمايد ، به مردم آگاهى بخشد و آنها را از توطئه هاى دشمنان با خبر بسازد ، برنامه هاى كوتاه مدت و دراز مدت براى حفظ جامعه اسلامى و خنثى كردن نقشه هاى مخالفان به آنها گوشزد كند . خلاصه خطيب بايد بسيار هوشيار و بيدار و اهل فكر و مطالعه در مسائل اسلامى باشد ، و از موقعيت اين مراسم بزرگ حداكثر استفاده را براى پيشبرد اهداف اسلام و مسلمين بنمايد .
امام جمعه وظيفه دارد تازهترين خبرها را از آنچه در دنيای اسلام واقع شده است به اطلاع مردم برساند .ببينيد اسلام تا چه اندازه توجه دارد كه مسلمين را در جريان اطلاعات مربوط به دنيای اسلام قرار دهد . پس اين خطبهها و خطابهها و اين منبرها كه وظيفه امامی است كه جمعه را اقامه میكند ، يكی برای اين است كه تازهترين اطلاعات دنيای اسلام را به اطلاع مردم برساند. امر ديگر اين است كه امام جمعه مصالح مردم را برای آنان بازگو كند ، يعنی درباره مصالح كلی عالم اسلام برای مردم بحث كند . در مورد حکم نماز جمعه از نظر شیعه نظریات مختلفی است. بعضی میگویند اصلا نماز جمعه اختصاص به امام معصوم دارد، جز امام معصوم کس دیگری حق ندارد نماز جمعه را اقامه کند، حتی مجتهد عادل جامع الشرایط مبسوط الید هم حق ندارد نماز جمعه بخواند.این نظر، بسیار ضعیف است به جهت اینکه معصومین محدودند و نماز جمعه برای همه دنیا و برای همیشه است.
(معمولا) فقها چنین حرفی را نمیزنند. آنها کلمه " امام و یا نایب امام " را به کار میبرند.آیا نایب امام اختصاص به نایب خاص دارد یا نواب عام هم میتوانند نماز جمعه را اقامه کنند؟ مثلا امیرالمؤمنین خودشان امام هستند و نایبهای خاص ایشان حکامی بودند که در بلاد معین کرده بودند.بعضی میگویند نواب عام، یعنی هر کس که مجتهد شد میتواند نماز جمعه را اقامه کند. ولی بعضی دیگر میگویند نه، در این جهت هر مجتهدی نایب عام نیست. به هر حال جمعى معتقدند اين نماز از وظائف امام معصوم يا نماينده خاص او است ، و به تعبير ديگر مربوط به زمان حضور امام معصوم (عليه السلام) است .در حالى كه بسيارى از محققين معتقدند كه اين شرط وجوب عينى نماز جمعه است ، ولى براى وجوب تخييرى اين شرط لازم نيست و در زمان غيبت نيز مى توان نماز جمعه را برپا داشت و جانشين نماز ظهر مى شود ، و حق همين است ، بلكه هر گاه حكومت اسلامى با شرايط آن از طرف نايب عام امام (عليه السلام) تشكيل گردد احتياط اين است كه امام جمعه منصوب از طرف او باشد ، و مسلمانان در نماز جمعه شركت كنند .
منابع : ده گفتار، ص 233-232 ، آشنایی با قرآن 7، ص 89-88 و ص 97 وص 87، تفسير نمونه ج : 24 ص : 140 و ص : 138
منبع : طهور
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894227
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396