این پاورپوینت شامل :
- میدان مغناطیسی بدن و رابطه جالب آن با نماز!
- نماز و بارهای الکتریکی !!
- رفع سردرد و احساس ناراحتی!!!
- رفع تنبلی در کار !!!!
منبع : پایگاه اینترنتی نماز
:: ادامه مطلب
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه ای از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
نماز وبارهای الکتریکی:
همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند.
به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است.
جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو، امواج مغزی در ایده آل ترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آنها را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.
حالات نماز
۱- ایستادن در نماز:
ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقسم نگاه می دارد.
وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.
۲- رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبویت مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.
کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.
تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.
۳- سجده در نماز:
سجده، ستون مهره های بدن را تقویت کرده و درد های سیاتیک را آرام می کند.
سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده،که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طزاوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.
اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد.
سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند. دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید )
و این امر اگر با دقت و تمرکز زیاد صورت گیرد، بعد از مدت طولانی سبب بیداری چشم بصیرت شخص می گردد.
در علوم ماوراءالطبیعه به این چشم، چشم سوم گویند که بین دو ابرو و چشم واقع شده است. در علوم یوگا نیز به چاکرای “آجنا” معروف است.
هدف یک یوگی مشتعل کردن انرژی روحانی در چاکراها بلاخص چاکرای آجناست. که بتواند بدون دو چشم طبیعی ببیند.
امروز حتی پزشکان روانشناس نیز مبلغان متجدد دین شدهاند و گرویدن به دین را توصیه مینمایند. یکی از فواید ظاهری نماز و سجدههای مستحبی و طولانی در نماز شب
پیشگیری از بروز بیماری آرتروز است، زیرا حرکات فیزیکی ویژهیی را انجام میدهد، در نماز نافلهی شب چون فرد در دل شب از خواب بیدار میشود و سد استراحت طولانی را در بستر نرم و راحت میشکند و حرکات فیزیکی نماز را انجام میدهد، جلوی ابتلاء به آرتروز گردن و کمر را میگیرد.
در سجدههای مستحبی طولانی به دلیل اینکه دستها از آرنج تا کف دست روی زمین قرار میگیرد و شکم به سمت پایین کشیده میشود و پیشانی و گونهها در چند جهت روی مهر یا زمین قرار میگیرد، شرایطی ایجاد میشود تا از بروز آرتروز مهرههای گردن و کمر جلوگیری گردد.
از طرفی وقتی پیشانی به مدت طولانی روی مهر یا روی زمین قرار گیرد بدن حالتی پیدا میکند که بارو رسپتورهای (Baroreceptor) جدار آئورت و جدار عروق کاروتید گردن در اثر برخورد ستون خون تحریک شده و ازطریق ایجاد سیگنالهای عصبی مانع افزایش فشارخون در فرد نمازگزار میشود، از سوی دیگر در سجدههای مستحبی طولانی، اگر در قوس شریان آئورت کلسیم به تازگی رسوب کرده باشد، آن را از جا میکند ومانع آهکی شدن یا کلسیفیهشدن (Calcifie) جدار قوس آئورت میشود.
از نظر مذهبی در تمام کتابهای دعا و نیایش اشاره شده که هنگام دعا کف دستها باید به طرف آسمان باشد و علت علمی آن را ذکر نکردهاند، استادان مانیوتیزم علاوه بر اعتقاد شخصی، خودشان اینطور آموزشی میدهند که همیشه سیالهی عصبی از نوک انگشتان و کف دستها خارج میشود وآموزش میدهند
که هنگام هر نوع معالجه یا رفع هر گونه دردی باید کف دست را بر موضع دردناک گذاشت.
وقتی کف دستها به طرف آسمان قرار میگیرد مقداری از مانتیزورهای موجود در هوا و فضا از کف دستها جذب بدن میشود و به عکس چنانچه کف دست به طرف زمین باشد معتقد هستند که مقداری از مغناطیس شخص از بدن خارج شده و جذب زمین میشود.
:: ادامه مطلب
نتیجه تحقیقات یک دانشمند غیر مسلمان اروپایی :
بهترین روش برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی مضر بدن ، گذاشتن پیشانی بیشتر از یک بار بر روی زمین ( خاک ) است !!!!!!!
این کار شبیه اتصال ساختمان به زمین است هنگام رعد و برق !!!!
نکته جالب : بهترین حالت این کار : گذاشتن پیشانی روی خاک رو به مرکز زمین است که بر اساس اصول علمی اروپایی ثابت شده است : مرکز زمین مکه است و مرکز مکه خانه ی خدا مکه می
باشد
:: ادامه مطلب
نماز صبح:
انسان مسلمان در صبح برای نماز صبح بیدار می شود درحالیکه دربرابر سه تحول مهم قرار دارد:
- دریافت نور در زمان آن که فعالیت غده صنوبری را کاهش می دهد، و میلاتونین را کم می کند و عملیات دیگر مرتبط با نور را فعال می سازد.
- پایان کنترل دستگاه عصبی (ناخوشایند) که شب ها باعث آرامش می شود و شروع دستگاه عصبی (خوشایند) که روزها باعث فعالیت می شود.
- آمادگی برای استفاده از نیرویی که افزایش کورتیزن در صبح آن را ایجاد می کند، و این افزایش خود به خود صورت می گیرد و به خاطر بلند شدن ازخواب و پایین آمدن از تخت نیست همچنانکه هورمون سیرنونین و اندرفین در خون نیز افزایش می یابد.
نماز ظهر:
انسان مسلمان هنگام نماز ظهر در معرض سه تحول مهم قرار دارد:
- در اثر افزایش نخست هرمون ادرینالین در پایان صبح خود را با نماز آرام می کند
- از لحاظ جنسی خود را آرام می کند چرا که تستوستیرون در ظهر به اوج خود می رسد.
- ساعت بیولوژیک از بدن می خواهد که اگر وعده غذایی سریعی نخورد نیروی بیشتری برای آن فراهم کند که نماز باعث آرام کردن و کاهش تشنج حاصل از گرسنگی می شود.
نماز عصر:
تأکید زیادی بر ادای این نماز وجود دارد زیرا آن مرتبط با دومین زمان اوج ادرینالین می باشد که فعالیت ملموس چندین عضو از جمله فعالیت قلب را به دنبال دارد و بیشتر افزایش فشار قلب بیماران قلبی مستقیما در این زمان صورت می گیرد که نشان دهنده ی فشاری است که این عضو مهم در این زمان باآن روبروست. و جالب آن است که بیشتر فشار قلب کودکان تازه متولد شده نیز در همین زمان صورت می گیرد و معمولا اوج مرگ کودکان تازه تولد در ساعت 2 بعداز ظهر می باشد و بیشتر افزایش فشار قلب آنان بین ساعت 2 تا 4 بعداز ظهر می باشد. و اینها نشان دهنده سخت بودن این زمان برای جسم انسان به طور کلی و قلب به طور خاص می باشد.
بیشتر مشکلات اطفال مشکلات قلبی تنفسی می باشد و حتی در بزرگسالان نیز همینگونه می باشد چراکه بدن آنها در این زمان سختی زیادی را متحمل می شود و آن با افزایش ببتید ویژه به حوادث و فاجعه های مخوفی منجر می گردد .
و نماز عصر انسان را از کارهایش در این زمان باز می دارد و به منظور پرهیز از این پیامدها مانع مشغول شدن انسان به کار دیگری می گردد.
نماز مغرب:
این زمان تغییر و تحول از نور به تاریکی است که عکس آن چیزی است که در زمان نماز صبح صورت می گیرد بنابراین به خاطر شروع تاریکی ترشح میلاتونین افزایش می یابد که باعث می گردد انسان احساس خواب آلودگی و کسالت کند و در مقابل سیروتین ، کورتیزون و اندروفین کاهش می یابد.
نماز عشاء:
در زمان انتقال از فعالیت به استراحت و برعکس زمان نماز صبح می باشد. و زمانی ثابت برای انتقال جسم از کنترل دستگاه عصبی خوشایند به دستگاه عصبی ناخوشایند می باشد. و شاید این سرّ تأخیر این نماز تا کمی قبل از خواب می باشد تا تمام کارها تمام شده باشد و بعد از آن مستقیما خواب صورت گیرد.
در این زمان حرارت بدن و ضربات قلب کاهش می یابد و هرمون های خون بالا می رود.
قابل توجه این است که این زمان نماز های پنجگانه با تحولات بیولوژیک مهم جسم منطبق است که با گذر زمان نمازهای پنجگانه انعکاسات شرطی شده مؤثری را به جای می گذارد که می توانیم توقع داشته باشیم هر روز صبح، نماز صبح به نوبه خود علامتی باشد برای شروع فعالیتی و ثبات داشتن بر یک رژیم و برنامه ی منظم روزانه ی دارای بخش های ثابت به همراه یک عامل صوتی (اذان) آن گونه که در نماز صورت می گیرد باعث می شود بدن انسان در یک هماهنگی بسیار زیاد با محیط خارج حرکت کند و به دنبال آن هماهنگی و انسجام تام بین موارد زیر صورت گیرد:
- زمان های بیولوژیک داخل بدن
- زمان های مؤثرهای محیطی خارج از بدن مانند چرخه نور و تاریکی
- زمان های شرعی با ادای نمازهای پنجگانه در زمان آن
« منزهی تو پروردگارمان و شهادت می دهیم که پروردگاری جز تو نیست و به درگاه تو توبه می کنیم.»
منبع حزب العمل (کار) مصر
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
گروهی از نویسندگان مسلمان کوشیده اند، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قعود و رکوع و سجود جنبه هایی از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و ان را با نرمش های متداول دیگر که منجر به استراحت و امادگی عضلانی می شوند، مقایسه کنند. اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز، از دریچه دیگری است.
گروهی از نویسندگان مسلمان کوشیده اند، در حرکات حین نماز اعم از قیام و قعود و رکوع و سجود جنبه هایی از نرمش عضلانی و ورزش بدنی را بجویند و ان را با نرمش های متداول دیگر که منجر به استراحت و امادگی عضلانی می شوند، مقایسه کنند. اما دیدگاه ما به آرامش عضلانی ناشی از نماز، از دریچه دیگری است.
دانش پزشکی امروزه به اثبات رسانده است که اگر شخصی در ساعت حدود ۱۰ شب بخوابد و حدود ۵ صبح از خواب بیدار شود (یعنی حدود ۷ ساعت خواب) در ساعت حدود ۱ بامداد، در بدن او برخی مواد شیمیایی شبه مورفین که به عنوان گروهه اندورفین ها و آنکفالین ها نامگذاری شده اند، ترشح می شوند که این مواد اثر مستقیم بر روی قسمتهای مختلف بدن از جمله عضلات اسکلتی دارند و منجر به راحتی (RELAXATION) عضلانی، در طول روز آینده برای فرد می شوند.(۱)
اما چنانچه شخص در ساعت حدود ۱۲ شب بخوابد و صبح روز بعد ساعت ۱۰ صبح از خواب برخیزد (یعنی حدود ۱۰ساعت خواب) اندروفین ها و آنکفالین ها بر خلاف حالت گذشته افزایش ترشح کافی پیدا نمی کنند و در نتیجه این امر، سبب می شود با این که این شخص حدود ۳ ساعت بیشتر از شخص قبلی خوابیده است، از آرامش و استراحت عضلانی به اندازه کافی بهره مند نشود.
و درست به همین علت است که هر چه خواب انسان بیشتر ادامه پیدا کند و مثلا تا ساعت ۱۰ صبح به درازا بکشد، احساس خستگی و کوفتگی عضلانی پس از آن بیشتر خواهد بود. (اینجوری فکر کنم بشه تو جامعه گشت و اهل اینترنت رو شناسایی کرد. داخل پرانتز خاطره ای به ذهنم رسید. مدتی پیش خدمت یکی از اهالی دیار معنا رسیدم.
از بزرگوار خواستم که نصیحتی صرفا برای حقیر بکنند که در جواب فرمودند: شما شبها رو طولانی می کنی، از بسیاری از فیضهای الهی محروم می مانی. شبها را طولانی نکن.==> تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل) و اما فریضه نماز با اثر درخشان و بی نظیری که در ایجاد بهداشت خواب دارد (و به جنبه هایی از آن در شماره های گذشته اشاره نمودیم) در این مورد نیز نقش بسیار موثری ایفا می کند. چرا که نماز صبح ضمن ایجاد الزام و وجوب برای سحر خیزی، انسان را خود بخود به سوی یک آرامش عضلانی ناشی از مواد شیمیایی درونزاد، سوق می دهد.
بزرگان عرصه علم و اندیشه مانند استاد مطهری ره نیز برنامه زندگی خود را مبنای خوابیدن در ساعت حدود ۱۰ شب و برخاستن از خواب، حدود نیم ساعت قبل از اذان صبح تنظیم کرده بودند(۲) تا از مواهب خدا دادی و بی حد و حصر نماز، حداکثر فیض و بهره را ببرند.
خوشا به سعادتشان
۱. مبحث فشار خون در حاملگی، تدریس آقای دکتر عبد الرسول اکبریان-استاد جراحی زنان دانشگاه علوم پزشکی ایران
۲. طهارت روح (نماز در آثار شهید مطهری)-خاطره آقای علی لاریجانی
۴۰ نکته پزشکی پیرامون نماز
دکتر مجید ملک محمدی
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق (ع) : "ای انسان، تو طبیب خویشتن هستی. هم دردها برای تو بیان شده است و هم به دوای آن دردها راهنمایی شده ای(۱)."
اعتیاد بلای سیاه و خانمان سوز بشری در عصر بیگانگی از خود است. دامنه ابتلا به اعتیاد از وابستگی به مشروبات مرگبار الکلی در کشورهای غربی (الکلیسم) گرفته تا اعتیاد به مواد افیونی که بدبختانه هنوز گریبان گیر جامعه مسلمانان است، گسترده است. گویی انسان امروزی برای گم کردن خود و فرار از اضطراب ها و افسردگی های خویش راهی جز وابستگی به صدها نوع ماده، روان گردان پیدا نکرده است. حال آن که اگر به مجموع تعداد معتادان به الکل و مواد مخدر در سراسر جهان، شمار کسانی که به لهو و لعب های دیگر از جمله قمار و انحرافات جنسی و … اعتیاد دارند را اضافه کنیم، به آمار تکان دهنده و وحشتناکی خواهیم رسید که خبر از افول دردناک ستاره انسانیت می دهد. با این که فجایع ناشی از اعتیاد از جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… قابل بررسی است، اما تنها در بُعد پزشکی قضیه می توان به این نکته اشاره کرد که هر سال بخش عظیمی از توان پزشکی و روانپزشکی کشورها، صرف درمان عوارض جسمی و روانی متعدد معتادان و تاثیرات شومی که خواه ناخواه بر اعضای خانواده شخص معتاد وارد می شود، می گردد.
هر چند علت های مختلفی در ابتلای به اعتیاد مطرح شده است، اما بیشتر تخدیر روان و تجربه تغییر حالات روانی ناشی از سرخوشی و نشئه است که سبب گرایش به اعتیاد می شود و به این ترتیب، شخص معتاد از خود می گریزد و دچار خود فراموشی می شود و این درست برعکس جریان مقتدر خودشناسی و معرفت النفس موجود در تعالیم نماز است. نمازگزاران با تکرار دایم آیات هفتگانه سوره حمد(سبع المثانی) که "چون حلقه های به هم متصل، هر کدام راهگشای بعدی می باشد" پیوسته سرنوشت خود را مرور می کنند و در مسیر خودشناسی و خود باوری گام بر می دارند و با اعتقاد به "إیاک نعبد و إیاک نستعین" از هیچ کس و خیچ چیز، جز خدا برای التیام دردهای خویش یاری نمی جویند.
و این گونه است که نماز حقیقی تیشه بر ریشه اعتیاد می زند. به قول اندیشمند شهید و استاد بزرگ مطهری (ره ): "راز این که اکثر جانی های دنیا معتاد به یک سلسله سرگرمی های خیلی شدید از قبیل مصرف تریاک، هروئین، مشروبات الکلی و قمار هستند، این است که می خواهند از خودشان فرار کنند. مثل این که درونشان پر از مار و عقرب است و دایم او را می گزند و این اعتیاد ها مانند مرفینی است که به انسانی که از شدت درد می نالد تزریق می کنند تا درد را احساس نکند. این بدبختی بزرگی است که انسان نتواند خودش را آنچنان بسازد تا بتواند با خودش خلوت کند. برعکس بیشتر اهل صلاح و تقوی و اخلاق (نمازگزاران) و آنهایی که ندای وجدانشان را همیشه می شنوند، معتاد به اینها نیستند و از هر چه که آنها را از خودشان منصرف می کند، فرارمی کنند. دلشان می خواهد، خودشان باشند و در خودشان فکر کنند، چون عالم درونشان از عالم بیرونشان واقعی تر و سالم تر است." (2)
پی نوشت:
(۱) تحف العقول ، صفحه ۲۲۴
(۲) فلسفه اخلاق ـ استاد شهید مطهری ـ صفحه ۳۸
نویسنده : دکتر مجید ملک محمدی
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر اکرم (ص) :
“ مومن ، شوخ و لبخند بر دهان باشد و منافق بدخلق و گره بر ابرو .”
امروزه ضرب المثل ایرانى “ خنده بر هر درد بى درمان دواست ” مصداق کاملا علمى پیدا کرده است . دانش پزشکى در قرن حاضر به وضوح مى داند اشخاصى که اصطلاحا یک لب و هزار خنده گفته مى شوند ، نسبت به آنان که به اصطلاح با خودشان نیز قهرند ! و نسبت به زندگى بدبین و عبوس هستند ، بسیار کمتر دچار بیمارى هاى جسمى و روانى مى شوند .
به این ترتیب هر عاملى که شادابى را به انسان هدیه کند ، در واقع به سلامتى جسم و روان او کمک کرده است . اما نکته بسیار مهمى که دانش طب به بشر آموخته است ، این مطلب است که شادابى و افسردگى انسان پیش از آنکه تحت کنترل اراده او باشد ، زیر فرمان تغییرات مواد شیمایى در سلسله اعصاب مرکزى انسان است و ما این مطلب را در ادامه مباحث “ 40 نکته پیرامون نماز ” از جمله مبحث “ تعادل ناقلهاى عصبى ” روشن تر خواهیم کرد .
اما در اینجا ذکر همین نکته کافى است که مثلا افزایش یک ماده شیمیایى به نام “ دو پامین ” در بدن سبب مى شود ، انسان بدون آنکه خود بخواهد ، دچار ناراحتى و کاهش این ماده نیز سبب شاد شدن غیر ارادى انسان خواهد شد .(۱)
بعنوان مثال ، عصبانیت و ناراحتى غیر ارادى و بدون علت صبحگاهى که حالت شدید آن بعنوان ملانکولى یا همان مالیخولیا ( افسردگی درونزاد صبحگاهى ) شناخته مى شود ، در اثر تغییرات و کم و زیاد شدن همین مواد شیمیایى بوقوع مى پیوندد.
اما از جمله این مواد شیمیایى داخل بدن که به طور غیر ارادى سبب شادى انسان مى شود و به او شعف و نشئه بى نظیر مى بخشد ، ماده اى به نام “ کورتیزول مى باشد که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهى بشدت افزایش مى یابد (۲) و در صورت بیدارى انسان در این ساعات ، لذت و شعف سرمست کننده اى نصیب او مى شود که بی شک بر زندگى او در تمام طول روز تاثیر گذار است .
افزایش کورتیزول در ساعات صبح و ارتباط آن با سرخوشى صبحگاهى ، که امروزه از مسلمات پزشکی است ، در واقع توجیه قابل توجهى بر همه مضامینى که در فرهنگ و ادب و عرفان پیرامون “ اسرار سحر ” معرفى مى شوند ارائه مى دهد .
از نمونه توجه بسیار به سرخوشى و شادابى سحرگاهى و تاثیر آن در زندگى انسان در اشعار خواجه شیرین سخن شیراز حضرت حافظ بسیار مى توان یافت :
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ / از یمن دعاى شب و ورد سحرى بود
ضرب المثل ایرانى مشهور که منسوب به بزرگمهر مى باشد یعنى : “ سحر خیز باش تا کامروا باشى ” نیز اشاراتى نغز به تاثیر بیدارى صبحگاهى بر زندگى شادکامانه و سعادت آمیز دارد .
به این ترتیب واضح است ، امر واجب نماز صبح با ارزانى داشتن بیدارى صبحگاهى به انسان تقدیم کننده شادابى جسم و روان به او مى باشد و یک نتیجه مهم این شادابى ، سلامت جسم و روان خواهد بود .
صبح خیزى و سلامت طلبى چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
——————–
[۱] روانپزشکى کاپلان ـ سادوک ترجمه فارسى : دکتر پور افکارى
[۲] فارماکولوژى کاتزونگ ـ مبحث کورتیکو استروییدها
منبع : عطر نماز
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894245
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396