سال پنجم هجری قمری: آغاز غزوه ذات الرّقاع
به پیامبر اكرم(ص) خبر داده شد كه جنگجویان دو تیره "بنی محارب" و "بنی ثعلبه" از قبیله غطفان در سرزمین نجد (از بخش های مركزی جزیرة العرب) با گردآوری نیرو و تهیه ی تجهیزات و امكانات لازم، آماده ی یورش به سوی مدینه ی منوره و جنگ با مسلمانان شده اند.
پیامبر(ص) برای دفع تهاجم دشمن و غافل گیر كردن آنان، در دهم محرم سال پنجم قمری (چهل و هفتمین ماه هجرت) در رأس چهارصد( به روایتی هفتصد و یا هشتصد) تن از سربازان اسلام، از مدینه بیرون رفت و عازم منطقه نجد گردید.
اما همین كه به این منطقه وارد شد، دشمنان به هراس افتاده و به كوه ها و بلندی های اطراف پراكنده گردیدند. ولیكن از دور مراقب مسلمانان بوده تا آنان را در فرصتی مناسب، در كمین خویش گرفتار سازند. پیامبر(ص) كه از قصد آنان آگاه بود، جانب احتیاط را مراعات می كرد و بدین جهت برای نخستین بار، آن حضرت و مسلمانان همراه وی، نمازشان را به صورت "نماز خوف" به جا آوردند.1
سپاه اسلام، پس از چند روز رزمایش نظامی و به دست آوردن مقداری غنایم جنگی، بدون روبه رو شدن با جنگجویان دشمن، به سوی مدینه برگشت. امّا در بین راه، كه در درّه ای گسترده توقف كرده و شب را در آن جا به استراحت پرداختند، مورد هجوم یكی از نیروهای دشمن واقع شدند. وی كه سپاه اسلام را تعقیب می كرد، از تاریكی شب استفاده كرد و به سوی نگهبانان اسلام، تیرهای چندی رها كرد و یكی از آن ها به نام "عبّاد بن بشر" نگهبان عبادت پیشه اسلام مورد اصابت قرار داد و او را از پای درآورد.2
ابوذر رضاسلطانی/گروه دین و اندیشه تبیان
تنظیم:س.آقازاده
1- نماز خوف، نماز ویژه مسلمانان در حال نبرد با دشمنان است، كه به جهت در امان ماندن از هجوم دشمن، به صورت كوتاه خوانده می شود.
2- المغازی (واقدی)، ج1، ص 395؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 423؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج2، ص 104
:: ادامه مطلب
سيد محمد مسعود معصومي
الف) وظيفه مشترك هر سه قسم
اختبار (آزمايش): مستحاضه بنابر احتياط واجب بايد پيش از انجام هر نماز خود را وارسى كند تا بفهمد كه استحاضه وى از كدام قسم است. روش وارسى، آن است كه مقدارى پنبه يا مانند آن را داخل فرج نموده،كمى صبر مىكند و پس از آن، وضع خود را درمىيابد؛ البته پس از رسيدنِ وقت نمازش بايد چنين كند و پيش از وقت، كفايت نمىكند؛ مگر آن كه يقين داشته باشد حالش فرقى نكرده است.(1)
مسأله: كسى كه اختبار و آزمايش كردن قبل از نماز برايش امكان نداشته باشد، يا حالت سابقى (يكى از اقسام سه گانه) را داشته، يا حالت سابقش روشن نيست با فرض اوّل، به وظيفه همان حالت سابق رفتار مىكند و با فرض دوم، بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آيهالله اراكى(ره) و حضرت آيهالله خوئى(ره) مىفرمايند: نسبت به آنچه يقين دارد، عمل مىكند. بهطور مثال: اگر بين قليله و متوسّطه مردّد است، به حكم قليله، و اگر ترديد ميان متوسّطه و كثيره است، به دستور متوسّطه عمل مىكند؛ اگر چه احتياطِ مستحب آن است كه حكم طرفِ مشكلتر را انجام دهد و بعضى از فقها مانند حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: بايد بنا را بر قليله بگذارد مگر آن كه سابقه يكى معلوم باشد و بعضى از فقها مانند حضرت آيهالله گلپايگانى(ره) فرمودهاند: طورى عمل كند كه به صحّت نمازش يقين پيدا نمايد (يعنى در مقام عمل هميشه بايد به نحوى عمل كند كه يقين به برائت ذمه حاصل كند پس در شك ميان قليله و متوسطه يا متوسطه و كثيره، عمل به وظيفه هر دو نمايد و در شك بين هر سه قسم عمل به وظيفه هر سه قسم نمايد، ولى اگر بداند سابقاً كدام يك از آن سه قسم بوده، بايد به وظيفه همان قسم رفتار كند.)(2)
مسأله: چنانچه پيش از وارسىِ خود، به نماز بايستد و قصد قربت كند (مانند حالت غفلت) و به وظيفه خود عمل كرده باشد؛ مثل اين كه استحاضهاش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نمازش صحيح است و اگر قصد قربت نداشته باشد، يا عمل، مطابق وظيفهاش نباشد، مثل اين كه استحاضه او متوسّطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده، نمازش باطل است.(3)
ب) وظيفه مستحاضه قليله
.1 در صورت خون ديدن براى هر نماز، بايد وضو بگيرد؛ چه نماز واجب باشد و چه مستحب؛ يعنى براى نماز ظهر يك وضو و براى نماز عصر وضويى ديگر بگيرد.
.2 براى هر نماز پنبه را عوض كند يا آب بكشد و ظاهر فرج را نيز اگر به آن خون رسيده با آب پاك كند.
مثال: براى نماز ظهر يك دفعه و در صورت خون ديدن، براى نماز عصر هم بايد همين عمل را انجام دهد و بعضى از فقها مانند حضرت آيهالله سيستانى و حضرت آيهالله مكارم عوض كردن پنبه يا تطهير آن را واجب ندانستهاند و فقط بايد از سرايت خون به ساير اعضا جلوگيرى كند.(4)
يادسپارى
مستحاضه قليله، همان گونه كه براى هر نماز بايد وضو بگيرد، براى هركارى كه شرط آن طهارت است، مانند طواف ورساندنِ جايى از بدن به خطِّ قرآن (اگر نذر كرده باشد) واجب است وضو بگيرد و يك وضو براى همه آنها كافى نيست؛ بلكه براى هر يك وضويى جداگانه لازم است؛ حتّى براى هر بار رساندن جايى از بدن به خطّ قرآن، بنابر احتياطِ واجب وضويى جداگانه لازم است.(5)
ج) وظيفه مستحاضه متوسّطه
.1 مستحاضه متوسّطه در هر شبانه روز (اگر به همان حال باقى بماند) بايد پيش از نمازِ صبح يك غسل كند؛ به عبارتِ ديگر نخستين مرتبه كه مستحاضه متوسّطه مىشود، اگر پس از نماز صبح باشد براى اوّلين نماز بايد غسل كند؛ يعنى اگر پيش از نماز ظهر و عصر، متوسّطه شد، براى آن دو نماز واگر پيش از نماز مغرب و عشا متوسّطه شد، براى نماز مغرب وعشا غسل مىكند؛ ولى از فرداى آن روز اگر به همان حالتِ متوسّطه باقى ماند، بايد پيش از هر نمازِ صبحى غسل كند. خلاصه، استحاضه متوسّطه هر شبانه روز يك غسل بيشتر ندارد و براى نمازهاى بعد - در صورتى كه خون قطع نشده باشد - بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد.(6)
.2 مستحاضه متوسّطه پيش از هر نماز بايد وظايف قليله را نيز انجام دهد؛ ولى بعضى از فقها فرمودهاند: چون مستحاضه پس از غسل بايد فورى مشغول نماز شود و گرنه (در صورت خروج خونِ استحاضه) بايد دوباره غسل را انجام دهد بدين جهت يا بايد وضو را قبل از غسل بگيرد يا درحالى انجام دهد كه منافات با فورى مشغول شدنِ به نماز نداشته باشد. به طور مثال: در حال گفتن اذان و اقامه وضو بگيرد و حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: مستحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد و غسل كند، بايد بنابراحتياط لازم غسل را اول به جا آورد و بعد وضو بگيرد ولى در مستحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد و اما بقيه فقهايى كه فتاوايشان در اين كتاب آمده است (شش فقيه ديگر) فرمودهاند: وضو حتى پس از غسل مانعى ندارد.(7)
د) وظيفه مستحاضه كثيره
.1 پيش از هر نماز بايد غسل كند، ولى با يك غسل براى نماز ظهر، مىتواند نماز عصر را هم بخواند؛ به شرطى كه ميان آن دو فاصله نيفتد. همچنين است نماز مغرب وعشا و چنانچه فاصله افتاد، براى نماز عصر يا عشا دوباره بايد غسل كند البته با غسلى كه براى نماز واجب كرده است، مى تواند نمازهاى نافله را نيز بخواند؛ ولى بايد پيش از هركدام يك وضو بگيرد و حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: در استحاضه كثيره بايد -بنابراحتياط واجب - زن براى هر نماز پنبه و دستمال را عوض كند يا آب بكشد و لازم است يك غسل براى نماز صبح و يكى براى نماز ظهر و عصر و يكى براى نماز مغرب و عشا به جا آورد، و بين نماز ظهر و عصر فاصله نيندازد و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر دوباره غسل كند و نيز اگر بين نماز مغرب و عشا فاصله بيندازد بايد براى نماز عشا دوباره غسل نمايد. اينها همه در صورتى است كه خون پىدرپى از پنبه به دستمال برسد، اما چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فاصله باشد كه زن بتواند در آن فاصله يك نماز يا بيشتر بخواند احتياط لازم آن است كه هرگاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد؛ بنابراين اگر زن غسل كرد و نماز ظهر را مثلاً خواند ولى قبل از نماز عصر يا در ميان آن، خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد بايد براى نماز عصر نيز غسل نمايد، ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد كه زن بتواند در آن ميان، دو نماز يا بيشتر بخواند مثل اين كه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آن كه خون دوباره به دستمال برسد بخواند، ظاهر آن است كه براى آن نمازها لازم نيست غسل ديگرى بكند، و در هر صورت اظهر اين است كه در استحاضه كثيره غسل از وضو كفايت مىكند.(8)
.2 مستحاضه كثيره پيش از هر نماز بايد وظيفه قليله را نيز انجام دهد؛ بدين جهت فرمودهاند: حتى اگر بخواهد نماز ظهر و عصر و يا مغرب و عشا را با يك غسل بخواند بايد براى نماز عصر و عشا وضو بگيرد ولى بعضى از فقها مانند حضرت آيهالله گلپايگانى(ره) فرمودهاند: واجب بودن وضو در مستحاضه كثيره (به طور كلّى) محلّ تأمّل است مگر آنكه قبل از غسل رجأً (به اميد ثواب) انجام شود نه به قصد اينكه در دين وارد شده است. و اما وضو ميان نماز ظهر و عصر و يا مغرب و عشا در صورتى كه بخواهد آنها را با يك غسل پشت سرهم بخواند، خلاف احتياط است. مگر آنكه در حالى كه مشغول گفتن اقامه نماز است، وضو بگيرد و نظر حضرت آيهالله سيستانى در شماره (1) بيان گرديد.(9)
ه') وظايفِ مشترك مستحاضه متوسّطه و كثيره
.1 اگر خونِ استحاضه زن جريان داشته باشد و قطع نشود، چنانچه براى او ضرر ندارد، بايد پيش از غسل و بعد از آن به وسيله پنبه از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند؛ ولى اگر هميشه جريان ندارد، فقط بايد بعد از وضو و غسل، از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون بيايد، بايد دوباره غسل كند و وضو هم بگيرد و اگر نماز خوانده، دوباره بخواند، ولى حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: بنابر احتياط مستحب دوباره غسل كند و حضرت آيهالله مكارم فرمودهاند: هرگاه خون به بيرون جريان دارد چنانچه براى او ضرر نداشته باشد بايد پيش از غسل و بعد از آن به وسيله پنبه و مانند آن از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند ولى اگر اين كار مشقت زياد دارد، لازم نيست.(10)
.2 (غسل را پس از داخل شدن وقت نماز بايد انجام داد؛ بنابراين) اگر مستحاضه كثيره يا متوسّطه، پيش از وقت نماز، براى نماز غسل كند، غسل باطل است؛ بلكه اگر نزديك اذان صبح، براى نماز شب غسل كند و نماز شب بگزارد، احتياط واجب آن است كه پس از داخل شدن صبح دوباره غسل و وضو را بهجا آورد.(11)
.3 پس از وضو و غسل بايد فورى مشغول نماز شود و اگر نماز را تأخير بيندازد چند صورت دارد كه در زير بيان مىشود:
اوّل: خون قطع شده است و مىداند دوباره خون نمىبيند: مىتواند نماز را تأخير بيندازد.
دوم: مىداند تا مدّتى خون بند است: تا همان مدّت مىتواند نماز را تاخير بيندازد.
سوم: خون قطع نشده است و احتمال قوى دارد پيش از نماز يا در ميان نماز خارج شود: بايد بى درنگ نماز بخواند كه اگر پس از وضو و غسل، نماز را تأخير بيندازد، نماز باطل است؛ مگر آن كه يقين كند از وقتى وضو گرفته، خون خارج نشده و در فضاى فرج نيز خون وجود ندارد، و اين مسأله (شتاب در انجام نماز) منافاتى با انجام مستحبّات ندارد. (پس اگر مستحاضه براى نماز اذان و اقامه بگويد و باقى مستحبّات را انجام دهد اشكال ندارد.)(12)
يادسپارى
بعضى از فقها مانند حضرت آيهالله مكارم(ره) فرمودهاند: استحاضه فقط دو قسم است: «قليله» و «كثيره»: استحاضه قليله آن است كه هرگاه زن پنبه را داخل كند، خون، آن را آلوده نمايد ولى از طرف ديگر خارج نشود، خواه خون در پنبه فرو رود يا نه، (كه در نتيجه استحاضه متوسّطه هم يكى از مصاديق استحاضه قليله خواهد بود) و استحاضه كثيره آن است كه خون، در پنبه فرو رود و از آن بگذرد وجارى شود. و از نظر احكام هم فرمودهاند: استحاضه قليله غسل ندارد و استحاضه كثيره سه غسل دارد، اگر بين نمازهاى ظهر و عصر و همچنين مغرب و عشا را جمع نمايد.(13)
1- العروهالوثقى، ج 1، فى الاستحاضه، مسأله 4.
2- همان؛ توضيحالمسائل مراجع، مسأله 406.
3- العروه الوثقى، ج 1، فى الاستحاضه، مسأله 4؛ توضيحالمسائل مراجع، مسأله 405.
4- العروه الوثقى، ج 1، فى الاستحاضه، مسأله 1؛ توضيحالمسائل مراجع، مسأله 394.
5- العروه الوثقى، ج 1، فى الاستحاضه، مسأله 17.
6- همان، مسأله 1 و 2 و 8.
7- همان، مسأله 1 و 2.
8- و .2 همان، مسأله 1.
9- و .2 همان، مسأله 1.
10- توضيحالمسائل مراجع، مسأله 415؛ العروهالوثقى، ج 1، فى الاستحاضه، مسأله 9.
11- توضيحالمسائل مراجع، مسأله 401.
12- العروهالوثقى، ج1، فى الاستحاضه، مسأله 8 ؛ تحريرالوسيله، ج1، فى الاستحاضه، مسأله 3.
13- توضيحالمسائل مراجع، مسأله 393؛ توضيحالمسائل آيهالله مكارم، مسأله 404 و 405.
سيد مسعود معصومي / احکام روابط زن ومرد
:: ادامه مطلب
در نمازهای واجب میان شیعه و اهل سنت اختلاف نظر است از نظر سوره که در نماز خوانده می شود. از نظر ما که شیعه هستیم در نمازهای واجب بعد از حمد حتما باید یک سوره کامل خوانده بشود نه یک سوره ناقص. ولو یک آیه هم کسری داشته باشد اشکال پیدا می کند. ولی از نظر اهل تسنن مقداری قرآن بعد از حمد باید خوانده بشود اعم از آنکه یک سوره کامل باشد و یا یک سوره ناقص. و لهذا دیده اید که در مکه و مدینه آنها بعد از حمد گاهی از وسط یک سوره شروع می کنند، پنج آیه، ده آیه، پانزده آیه، بیست آیه را می خوانند، اعم از آنکه آن سوره به آخر برسد یا به آخر نرسد؛ به یک مقطع معین که می رسد تمام می کنند.
البته این را هم توجه داشته باشید که معمولا آن امامهایی که واردند، حساب شده این کارها را می کنند. چند آیه مربوط به هم را از یک جا شروع می کنند و به یک جا پایان می دهند که آن آیاتی که به یکدیگر مربوط بوده پایان پذیرفته است.
در قرآنهایی که آنها چاپ کرده اند اغلب می بینید یک «ع» در حاشیه های قرآن نوشته اند که این علامت رکوع است. یعنی از هرجا شروع کردید، به اینجا که می رسید رکوع کنید، چون قسمت دیگری شروع می شود. قهرا اینها قسمتهای متناسب را می خوانند.
از نظر ما اگر نمازهای واجب مثلا سوره یس را شروع کنیم، باید از اول تا آخرش بخوانیم، منتها این امر سبب شده که ما شیعه ها به حساب تنبلی همیشه آن راه آسانتر را بگیریم، یعنی همیشه سوره های کوچک و کوتاه قرآن را در نماز بخوانیم؛ قل هو الله، سوره انا اعطینا، سوره انا انزلنا، سوره والعصر، این سوره های کوتاه را بخوانیم. چون می خواهیم سوره تمام بخوانیم یک سوره کوچک انتخاب می کنیم. این در نمازهای واجب.
در نمازهای مستحب اولا خواندن سوره لازم نیست و اگر کسی نخواند به نافله مستحبی ضرر نمی زند و اگر بخواند، هر اندازه بخواند مانعی ندارد؛ یعنی در نماز مستحبی ضرورت ندارد انسان یک سوره کامل بخواند، بلکه شما می توانید چند آیه از قرآن را بخوانید.
منبع : آشنایی با قرآن 10، صفحه 16و17
:: ادامه مطلب
طهارت
نمازگزار باید در حال نماز با ((طهارت)) باشد، یعنی مطابق وظیفه ای که دارد، نماز را با وضو یا غسل و تیمم انجام دهد و بدن و لباسش آلوده به نجاست نباشد.
نجاسات
نجاسات چند چیز است و از آن جمله است:
اول و دوم: بول و غایط حیوان حرام گوشتی که دارای خون جهنده است، یعنی حیوانی که اگر رگش را ببرند، خون از آن جستن می کند، مانند گربه و روباه و خرگوش و غیره. بلکه اگر مرغ یا حیوان دیگری به واسطه خوردن نجاست، حرام گوشت شده باشد، بول و غایط آن نیز نجس است.
سوم: مردار حیوانی که خون جهنده دارد، چه حلال گوشت و چه حرام گوشت. ولی اجزایی از حیوان مرده که مانند پشم و مو و ناخن، روح ندارد، پاک است.
چهارم: خون حیوانی که خون جهنده دارد، خواه حلال گوشت و خواه حرام گوشت.
پنجم و ششم: سگ و خوک بیابانی که همه اجزای آن ها، حتی موی آن ها هم نجس می باشد.
هفتم: شراب و هر چیزی که انسان را مست کند و در اصل، مایع باشد.
هشتم: آب جو.
:: ادامه مطلب
ارکان نماز عبارتند از: نیت، تکبیرة الاحرام، قیام، رکوع و سجده که شرح هر یک بدین کیفیت می باشد.
نیت
نیت آن است که انسان، نماز را به قصد قربت - یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم - به جا آورد و لازم نیست نیت را از قلب خود بگذراند یا مثلا به زبان بگوید: «چهار رکعت نماز ظهر می خوانم قربة الی الله».
تکبیرة الاحرام
پس از گفتن اذان و اقامه، با داشتن نیت و گفتن «الله اکبر» نماز شروع می شود و چون به واسطه گفتن این تکبیر، چیزهایی مانند خوردن و آشامیدن و خنده کردن و پشت به قبله نمودن حرام می شود، این تکبیر را «تکبیرةالاحرام» می گویند. و مستحب است در موقع گفتن تکبیر، دست ها را بالا ببریم و با این عمل، بزرگی خدا را در نظر آورده و غیر او را کوچک شمرده و پشت سر بیندازیم.
قیام
قیام در حال تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع، رکن است ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعد از رکوع، رکن نیست. بنابراین اگر کسی رکوع را فراموش کند و پیش از رسیدن به سجده یادش بیاید باید بایستد، بعد به رکوع رود و چنانچه به طور خمیدگی به حال رکوع برگردد، چون قیام متصل به رکوع را انجام نداده، نمازش باطل است.
رکوع
بعد از خواندن قرائت، باید به قدری خم شود که دست ها به زانو برسد و این عمل را رکوع می گویند. در رکوع یک مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» یا سه مرتبه « سبحان الله» باید گفت. پس از رکوع باید کاملا بایستد، بعد به سجده رود.
سجده
سجده یعنی پیشانی و دست ها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد و یک مرتبه «سبحان ربی الاعلی و بحمده» یا سه مرتبه «سبحان الله» بگوید. بعد می نشیند و دو مرتبه به سجده رفته، ذکر سابق را تکرار می نماید. محلی که پیشانی را بر آن می گذارد باید زمین یا چیزی باشد که از زمین می روید و بر چیزهای خوراکی و پوشاکی و معدنی سجده جایز نیست.
تشهد و سلام
اگر نماز، دو رکعتی است پس از انجام دو سجده برخاسته و حمد و سوره را می خواند و قنوت را انجام داده و پس از رکوع و دو سجده، تشهد را می خواند و نماز را سلام می دهد. و اگر نماز سه رکعتی است پس از تشهد برمی خیزد و حمد تنها را خوانده یا سه مرتبه می گوید: «سبحان اله والحمدالله ولااله الاالله والله اکبر» و بعد رکوع و دو سجده و تشهد و سلام را انجام می دهد. و چنانچه نماز، چهار رکعتی است رکعت چهارم را مثل رکعت سوم انجام داده و بعد از تشهد، نماز را سلام می دهد.
منبع : کتاب اصول عقاید و دستورات دینی 1 - 4 صفحه 72 و 73
:: ادامه مطلب
وقت نماز
نماز ظهر و عصر، هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند. وقت مخصوص نماز ظهر، از اول ظهر (1) است تا وقتی که به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد که اگر کسی سهوا هم نماز عصر را در این وقت بخواند، نمازش باطل است. وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و عصر است که اگر کسی اشتباها در این وقت تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز ظهر را بعد از آن به جا آورد.
نماز مغرب و عشا هم هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند. وقت مخصوص نماز مغرب (2) از اول مغرب است تا وقتی که از مغرب به اندازه خواندن سه رکعت نماز بگذرد. و وقت مخصوص نماز عشا موقعی است که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب (3) مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز مغرب را نخوانده باشد، باید اول نماز عشا و بعد از آن، نماز مغرب را بخواند. بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترک این دو نماز است که اگر کسی در این وقت اشتباها نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد. وقت نماز صبح، از اول فجر (4) صادق است تا بیرون آمدن آفتاب.
لباس
لباس نمازگزار چند شرط دارد:
1- آن که مباح باشد، یعنی مال خود نماز گزار باشد یا اگر مال خودش نیست، صاحبش به نماز خواندن در آن راضی باشد.
2- نجس نباشد.
3- پوست مردار نباشد، خواه از حیوان حلال گوشت یا حرام گوشت.
4- از پشم یا مو و کرک حیوان حرام گوشت نباشد ولی با لباس خز می شود نماز خواند.
5- اگر نماز گزار مرد است، لباسش ابریشم و طلاباف نباشد و با طلا هم خود را زینت نکند و در غیر نماز هم، پوشیدن لباس ابریشمی و زینت کردن به طلا برای مردان حرام است.
مکان
مکان نماز گزار، یعنی جایی که در آن نماز می خواند، چند شرط دارد:
1- مباح باشد.
2- بی حرکت باشد و اگر ناچار باشد در جایی که مانند اتومبیل و کشتی حرکت دارد نماز بخواند، مانعی ندارد و چنانچه آن ها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، به طرف قبله برگردد.
3- اگر مکان نجس است، به طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد ولی جایی که پیشانی را بر آن می گذارد اگر نجس باشد، در صورتی که خشک هم باشد نماز باطل است.
4- جای پیشانی از جای زانوها و سرانگشتان پای او بیش از چهار انگشت بسته، پست تر یا بلندتر نباشد.
قبله
خانه کعبه که در مکه معظمه می باشد، قبله است و باید رو به روی آن نماز خواند ولی کسی که دور است اگر طوری بایستد یا بنشیند که بگویند رو به قبله نماز می خواند کافی است و همچنین است کارهای دیگری که مانند سر بریدن حیوانات باید رو به قبله انجام گیرد. کسی که نشسته هم نمی تواند نماز بخواند، باید در حال نماز به پهلوی راست طوری بخوابد که جلوی بدن او رو به قبله باشد و اگر ممکن نیست، باید به پهلوی چپ طوری بخوابد که جلوی بدن او رو به قبله باشد و اگر این را هم نمی تواند (انجام دهد)، باید به پشت بخوابد به طوری که کف پاهای او رو به قبله باشد. اگر نمازگزار بعد از تحقیق، نفهمد که قبله کدام طرف است، باید به گمانی که از محراب مسلمانان یا قبرهای آنان یا از راه های دیگر پیدا می شود عمل نماید.
منبع :
کتاب اصول عقاید و دستورات دینی 1 - 4 صفحه 69 تا 71
:: ادامه مطلب
نماز، نشانه بندگی و فرمان برداری
پس از شناختن خدا، باید اعمالی را که مانند نماز و روزه نشانه بندگی و فرمان برداری است به جا آوریم.
خداوند متعال می فرماید: ما سلککم فی سقر*قالوا لم نک من المصلین (مدثر«74»: 42و 43)، وقتی از دوزخیان می پرسند: چه چیز شما را جهنمی کرد؟ می گویند: علتش آن بود که ما در دنیا نماز نمی خواندیم.
پیغمبر (ص) فرمود: نماز، ستون دین است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت های دیگر هم قبول می شود و اگر قبول نشود، عبادت های دیگر هم قبول نمی گردد (ر.ک:کافی 19:2، ح5 و 3: 268، ح4). و همان طور که اگر کسی شبانه روزی پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند، چرک در بدنش نمی ماند، نمازهای پنج گانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و باید دانست کسی که نماز می خواند ولی به آن اهمیت نمی دهد، مانند کسی است که نماز نمی خواند.
خداوند در قرآن مجید می فرماید: فویل للمصلین* الذین هم عن صلاتهم ساهون، (ماعون «107»:4 و 5). وای بر نمازگرانی که از یاد خدا غفلت می کنند!
روزی پیغمبر اکرم (ص) وارد مسجد شدند و دیدند یک نفر نماز می خواند ولی رکوع و سجودش را کاملا انجام نمی دهد. آن حضرت فرمود: «اگر این مرد در حالی که این طور نماز می خواند از دنیا برود، مسلمان از دنیا نرفته است.» (ثواب الاعمال: 229). بنابراین، باید انسان نماز را با خضوع و خشوع به جا آورد و در موقع خواندن نماز، متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید و رکوع و سجود و سایر اعمالش را به طور صحیح انجام دهد، تا از نتایج عالیه نماز بهره مند گردد.
خداوند در قرآن کریم راجع به نماز می فرماید: ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر، (عنکبوت «29»: 45)، یعنی: نماز، آدمی را از کارهای زشت و ناشایست باز می دارد. و البته همین طور است، زیرا آداب نماز طوری است که اگر نمازگزار مراعات کند، هیچ گاه گرد بدی ها نمی گردد. مثلا یکی از آداب نماز این است که مکان و لباس نمازگزار غصبی نباشد، حتی اگر یک نخ غصبی در لباسش باشد، نماز او درست نیست و نمازگزاری که مجبور است تا این قدر از حرام اجتناب کند، ممکن نیست در مال حرام تصرف نماید یا حق کسی را ضایع کند. و نیز در صورتی نماز قبول می شود که آدمی از حرض و حسد و سایر صفات رذیله برکنار باشد و مسلم است که منشا هه بدی ها این صفات ناپسند است و نمازگزار (ی) که خود را از این صفات برکنار کند، مسلما از همه زشتی ها و بدی ها برکنار خواهد بود. و اگر بعضی از مردم با این که نماز می خوانند مرتکب کارهای ناپسند می شوند، علتش این است که به دستورهای لازم نماز رفتار نمی کنند و در نتیجه، نمازشان قبول نمی شود و از ثمرات عالیه آن استفاده نمی کنند. و به قدری شارع مقدس اسلام به نماز اهمیت داده که در هر حال - حتی در حال احتضار - نماز را بر انسان واجب کرده و اگر نتواند نماز را به زبان بیاورد، باید در دل بگذراند و در حالت جنگ و ترس از دشمن یا حال اضطرار و ناچاری که نمی تواند رو به قبله نماز بخواند، توجه به قبله ساقط است و به هر حال که هست، باید نماز ر انجام دهد.
نمازهای واجب
نماز های واجب شش است:
1- نماز یومیه، (نمازهای یومیه عبارتند از: نماز صبح، دو رکعت، نماز ظهر و عصر، هر کدام چهار رکت، نماز مغرب، سه رکعت، نماز عشاء، چهار رکعت. (از علامه رحمه الله).
2- نماز آیات،
3- نماز میت،
4- نماز طواف واجب،
5- نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگ تر واجب است،
6- نمازی که به واسطه اجازه یا نذر و قسم و عهد واجب می شود.
مقدمات نماز
برای انجام نماز - یعنی حضور در برابر خداوند عالم و اظهار بندگی و پرستش آن ذات مقدس - مقدماتی لازم است که تا فراهم نشوند، نماز صحیح نیست و آن مقدمات عبارتند از:
1- طهارت،
2- وقت،
3- لباس،
4- مکان،
5- قبله.
مقارنات نماز
مقارنات نماز - یعنی کارهایی که در نماز واجب می باشد - یازده چیز است:
اول: نیت،
دوم: تکبیرة الاحرام،
سوم: قیام،
چهارم: قرائت،
پنجم: رکوع،
ششم: سجده،
هفتم: تشهد،
هشتم: سلام،
نهم: ترتیب، یعنی اجزای نماز را به دستوری که معین شده بخواند و پس و پیش نیندازد،
دهم: طمانینه: یعنی نماز را با وقار و آرامش بخواند،
یازدهم: موالات، یعنی اجزای نماز را پشت سر هم به جا آورد و بین آن ها فاصله نیندازد. پنج چیز از این یازده چیز، رکن است که اگر عمدا یا سهوا کم یا زیاد شود. نماز باطل است و بقیه رکن نیست و فقط در صورتی نماز باطل می شود که عمدا کم یا زیاد گردد.
ارکان نماز
ارکان نماز عبارت است از:
1- نیت،
2- تکبیرة الاحرام،
3- قیام در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع،
4- رکوع،
5- دو سجده.
منبع : کتاب اصول عقاید و دستورات دینی 1 - 4 صفحه 61 تا 63 و 71 تا 72
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895661
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396