| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
اهمیّت نماز جماعت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

غیر از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت (كه به آنها اشاره خواهد شد) پاداش‏هاى عظیمى براى آن بیان شده كه در اینجا به بعضى از روایات، اشاره مى‏شود.
از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده كه: «منْ سَمِعَ النّداءَ فَلَمْ‏یُجِبْهُ مَنْ غیرِ عِلّةٍ فَلا صَلاةَ له»(482)
نماز كسى كه صداى اذان را بشنود و بى دلیل، در نماز جماعت مسلمانان شركت نكند، ارزشى ندارد.
در حدیث، تحقیر نماز جماعت، به منزله تحقیر خداوند بشمار آمده است: «مَنْ حَقَّرَهُ فَاِنّما یُحَقّرُاللّه»(483)
شركت دائم در نماز جماعت، انسان را از منافق شدن بیمه مى‏كند.(484) و براى هر گامى كه به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود، ثواب و حسنه در نظر گرفته شده است.(485)
همین كه كسى براى شركت در نماز جماعت از منزل خارج مى‏شود، یا در مسجد، در انتظار نماز جماعت به سر مى‏برد پاداش كسى را دارد كه در این مدّت، به نماز مشغول بوده است.(486)
تعداد حاضران در نماز جماعت، هر چه بیشتر باشد، پاداش آن بیشتر است. این كلام رسول خداصلى الله علیه وآله است كه فرمود: «ما كَثُرَ فَهُوَ اَحَبُّ الى اللّه»(487)
حدیث جالبى در بیان فضلیت نماز جماعت است كه قسمتى از آن در رساله‏هاى عملیه هم ذكرشده كه ترجمه تمام حدیث چنین است:
اگر اقتدا كننده 1 نفر باشد، پاداش 150 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 2 نفر باشد، پاداش 600 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 3 نفر باشد، پاداش 1200 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 4 نفر باشد، پاداش 2400 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 5 نفر باشد، پاداش 4800 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 6 نفر باشد، پاداش 9600 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 7 نفر باشد، پاداش 19200 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كننده 8 نفر باشد، پاداش 36400 نماز داده مى‏شود.
اگر اقتدا كنندگان و امام جماعت به 10 نفر رسیدند، پاداش 72800 نماز را دارد. ولى، همین كه عدد افراد از ده نفر گذشت، حساب آنرا جز خدا كسى نمى‏داند.(488)

در حدیث دیگر است: هر كه نماز جماعت را دوست بدارد، خدا و فرشتگان او را دوست مى‏دارند.(489)
در زمان پیامبر صلى الله علیه وآله هرگاه افراد نماز جماعت كم مى‏شدند، آن حضرت به جستجو و تفقّد از افراد مى‏پرداخت و مى‏فرمود: شركت در نماز صبح و عشاء بر منافقان از هر چیز سنگین‏تر است.(490)
قرآن نیز، از اوصاف منافقان، بى حالى و كسالت هنگام نماز را بیان كرده است.(491) زیرا سحرخیزى و حضور در جماعت مسلمین، آن هم از راه‏هاى دور و در گرما و سرما، نشانه صداقت در ایمان و عشقِ نمازگزار است.
حضور در نماز جماعت، خاصّ یك منطقه نیست. انسان در هر جا كه باشد، خوب است به فكر نمازجماعت و حضور در آن و تشویق دیگران باشد. رسول خدا صلى الله علیه وآله درباره اهمیّت جماعت، فرمود:
«صلاةُ الرَّجُلِ فى جماعةٍ خیرٌ مِنْ صَلاتِهِ فى بَیْتِهِ اَرْبَعینَ سَنَةٍ. قیلَ: یا رَسُولَ اللّهِ! صَلاةُ یَوْمٍ؟ فقال صلى الله علیه وآله: صَلاةٌ واحدَةٌ»(492)
یك نماز با جماعت، بهتر از چهل سال نماز فرادى‏ در خانه است. پرسیدند: آیا یك روز نماز؟ فرمود: بلكه یك نماز.
و مى‏فرمودند: صف‏هاى نماز جماعت، همانند صف‏هاى فرشتگان در آسمان چهارم است.(493)
اوّلین نماز جماعتى هم كه بر پا شد، به امامت رسول خدا و شركت حضرت على علیه السلام و جعفر طیّار (برادر حضرت على علیه السلام) بود. همین كه ابوطالب، فرزندش على علیه السلام را دید كه به پیامبر اقتدا كرده، به فرزند دیگرش جعفر گفت: تو نیز به پیامبر اكرم اقتدا كن. و این جماعت دو سه نفرى، پس از نزول آیه «فاصدَعْ بماتؤمَر» بود، كه فرمان به علنى ساختن دعوت و تبلیغ مى‏داد.(494)

 482) وسائل‏الشیعه، ج 5، ص 375، كنزالعمال، ج 8، حدیث 22799.
483) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 377.
484) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 488.
485) كنزالعمال، ج 8، حدیث 22815 از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله.
486) كنزالعمال، ج 8، حدیث 22818 و 22827.
487) كنزالعمال، ج 8، ص 258.
488) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 487، رساله حضرت امام، مسئله 1400.
489) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 488.
490) كنزالعمال، ج 8، ص 256.
491) و اذا اقاموا الى الصلوة قاموا كُسالى‏» نساء، آیه 142.
492) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 488.
493) همان مدرك.
494) همان مدرك، ص 689، وسائل‏الشیعه، ج 5، ص 373.



:: ادامه مطلب
نماز جماعت و...
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

آئین اسلام، از بعد اجتماعى مهّمى برخوردار است و با عنایت به بركات آثار وحدت و تجمّع و یكپارچگى، در بسیارى از برنامه هایش بر این بعد، تكیه و تأكید كرده است.
برگزارى نمازهاى روزانه واجب نیز به صورتِ جماعت و گروهى، یكى از این برنامه هاست. در اینجا به اهمیت «نماز جماعت» و آثار گوناگون آن اشاره مى‏كنیم:



:: ادامه مطلب
نمازهاى مستحب (نوافل)
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

به جز نمازهاى واجب روزانه (17 ركعت)، نمازهاى دیگرى هم وجود دارد كه انجام آنها مستحب است و بسیار ثواب دارد و چون این نمازها، اضافه بر نماز واجب است، به آنها نافله و نوافل گفته مى‏شود (نقل، به معناى زاید و افزون است).
تعداد ركعت‏هاى نمازهاى مستحب، دو برابر ركعات واجب، یعنى 34 ركعت است، بدین شرح:
1- نافله نماز صبح، دو ركعت، قبل از نماز صبح.
2- نافله نماز ظهر، هشت ركعت، قبل از نماز ظهر.
3- نافله نماز عصر، هشت ركعت، قبل از نماز عصر.
4- نافله نماز مغرب، چهار ركعت، بعد از نماز مغرب.
5 - نافله نماز عشاء، دو ركعت نشسته، بعد از نماز عشاء.
6- نافله شب، یازده ركعت، پیش از اذان صبح، كه هشت ركعت آن «نافله شب» نام دارد، دو ركعتش به نام «شفع»، و یك ركعت دیگرش به نام «وتر» است.(462)

در حدیث است كه: نمازهاى نافله، به منزله هدیّه است و در هر صورت پذیرفته مى‏شود.(463)
با همه تأكید و تشویقى كه درباره انجام نمازهاى مستحبى است، اداى آنها باید از روى علاقه و عشق باشد و انسان، بر خودش آنها را تحمیل نكند. سعى كند كه ابتداء آمادگى روحى و علاقه و كشش قلبى بیابد، آنگاه به انجام آنها بپردازد.
امام رضا علیه السلام فرموده است:
دل‏ها، گاهى اقبال و آمادگى دارند، و گاهى نه. عبادت را وقتى كه دل‏ها آماده است انجام دهید.(464)
به همین دلیل، در نمازهاى مستحب، برخى ارفاق‏ها و تسهیلاتى وجود دارد كه در نمازهاى واجب نیست. این آسان‏گیرى، براى جذب بیشتر افراد است. از جمله اینكه:
1- نماز مستحب را، هم مى‏توان ایستاده خواند، هم نشسته.
2- در نمازمستحب، مى‏توان فقط سوره حمد را خواند وبه ركوع رفت.
3- در نماز مستحب، شكّ میان ركعت اوّل و دوّم، نماز را باطل نمى‏كند و نمازگزار مى‏تواند تصمیم بر هر كدام بگذارد.
4- انجام كم و زیادهاى اشتباهى در نماز مستحب، سجده سهو ندارد.
5 - براى نمازهاى واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولى درباره نوافل، چنین دستورى نیست.
این ساده‏گیرى‏ها براى تشویق افراد به این عبادت‏هاى سازنده است. حتى اگر نماز مستحب را كسى در وقتش نتوانست بخواند، قضاى آنرا مى‏تواند انجام دهد، كه در اینصورت، طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات كرده و مى‏فرماید: به بنده‏ام بنگرید! چیزى را كه بر او واجب نكرده‏ام، قضا مى‏كند! (و در حدیث دیگرى افزوده شده كه: شما را شاهد مى‏گیرم كه او را آمرزیدم)(465)
در حدیثى آمده: نماز نافله، جبران كننده نواقصى است كه در نمازهاى واجب است.(466)
و... همچون صدقه‏اى است كه انسان مى‏پردازد.(467)
نماز شب‏
در میان نوافل، «نماز شب» جایگاه خاصّى دارد و تأكید فراوانى كه در آیات قرآن و احادیث درباره آنست، به مراتب بیش از نمازهاى دیگر مستحب است و به همین جهت، اولیاء خدا بر آن مداومت و مواظبت داشتند و به تهجّد و عبادت نیمه شب مى‏پرداختند. تا آنجا كه نماز شب را خداوند، بر بنده محبوبش حضرت محمد صلى الله علیه وآله واجب ساخته و چنین فرمان داده بود: «وَمِنَ الَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ»(468) بخشى از شب را بعنوان نافله به تهجّد بپرداز و سحرخیزى كن.
قرآن، در توصیف كسانى كه نیایشگران شب واهل نمازشب‏اند، مى‏فرماید: «الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ»(469) استغفاركنندگان در سحرها.
«وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیماً»(470) آنان كه در حال سجود و قیام، براى خدا شب زنده دارى مى‏كنند.
«كانوا قَلیلاً مِنَ اللّیلِ ما یَهْجَعُون»(471) مردان خدا، مقدار كمى از شب را مى‏خوابیدند.
در آیه دیگر مى‏خوانیم: مردان خدا براى انجام نیایش سحرگاهان و نماز شب، از بستر گرم فاصله مى‏گیرند و به نماز شب مشغول مى‏شوند، پاداش آنان، غیر از بهشت و حوریان و... چیزهایى است كه خداوند برایشان ذخیره كرده كه موجب روشنى دیدگانشان است: «فَلَاتَعْلَمُ نَفْسٌ مَّآ أُخْفِىَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ»(472)
از این رو، نماز شب، مورد عنایت تمام انبیاء بوده(473) و رسول خدا چندین مرتبه حضرت على را به نماز شب سفارش نموده و فرموده است:
«علیك بِصلاة اللیل، علیك بصلاة اللیل، علیك بصلاة اللیل»(474) بر تو باد، نماز شب.
و در حدیث است: «شرفُ المؤمنِ صَلاتُهُ بالَّیل»(475) شرف مؤمن به نماز شب اوست.
و امام صادق علیه السلام فرمود: در خانه هایى كه نماز شب خوانده مى‏شود و قرآن تلاوت مى‏گردد، آن خانه‏ها نزد آسمانیان، همچون ستاره‏ها درخشانند.(476)
گذشته از آن، سحرخیزى و استفاده از هواى مفید آن هنگام، براى بدن، نشاط آور است و در حدیث است كه: «قیامُ اللیلِ مُصِحَةُ الْبَدَنِ»(477) شب زنده دارى، بدن را تندرست مى‏كند.
و در حدیث دیگرى اضافه بر آثار معنوى آن، خاصیت درد زدایى براى آن بیان شده است: «... ومُطردةُ الدّاءِ عَنْ اَجْسادِكم»(478)
نماز شب، نشان عشق و محبت انسان به آفریدگار است و این علاقه، انسان را از خواب، جدا مى‏كند و به راز و نیاز نیمه شب، با محبوب وامى‏دارد، و اگر آن عاشق نباشد، انسان با چه انگیزه‏اى، در تنهایى و تاریكى، از استراحت دست بشوید و در خلوتى عارفانه، به گفتگو با معشوق بپردازد؟
در یك حدیث قدسى از قول خداوند، مى‏خوانیم:
«كَذِبَ مَنْ رَعَمَ اَنَّهُ یُحِبُّنى فَاِذا جَنَّهُ اللَّیلُ نامَ عَنّى، اَلَیْسَ كُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبیبهِ؟»(479)
دروغ مى‏گوید آنكه مدّعى محبّت من است، ولى وقتى شب او را فرا مى‏رسد، مى‏خوابد، آیا مگر نه اینكه هر عاشقى، خلوت با معشوق را دوست دارد؟...
نماز شب، توفیقى مى‏خواهد كه آنرا هم باید از خدا طلبید.
گاهى گناهان و دروغ‏ها، سبب محرومیّت انسان از نماز شب مى‏گردد و شیرینى عبادت و نیایش، از انسان گرفته مى‏شود.
در حدیث است: «اِنّ الرَّجُلَ لَیَكْذِبُ الْكِذْبَة فَیُحْرَمُ بِها عَنْ صَلاةِ اللَّیْلِ»(480) گاهى كسى دروغ مى‏گوید، و به همین سبب از نماز شب محروم مى‏شود.
انسان، با تداوم نماز شب و تهجّد و عبادت‏هاى شبانه، مى‏تواند به مقامى از كمال و صفاى نفس و قرب به خدا برسد كه چشم و گوش و دستِ خدایى پیدا كند (جز حق نبیند، جز حق نشنود و جز حق، عمل نكند) و به آنجا برسد كه هر دعایى كند، مستجاب گردد.(481)
462) در بحار الانوار، تمام جلد 84، به روایات مربوط به نمازهاى مستحب اختصاص یافته و صدها حدیث در این باره نقل شده است.

463) قصارالجمل، ج 2.
464) ان للقلوب اقبالاً وادباراً... بحارالانوار، ج 84، ص 47.
465) بحارالانوار، ج 84، ص 43، وسائل‏الشیعه، ج 3، ص 56.
466) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 177.
467) قصارالجمل، نافله.
468) اسراء، آیه 79.
469) آل عمران، آیه 17.
470) فرقان، آیه 64.
471) ذاریات، آیه 18.
472) سجده، آیه 17.
473) بحارالانوار، ج 84، ص 136.
474) وافى، ج 2، ص 22.
475) وافى ج، 2، ص 21.
476) وافى، ج 2، ص 22.
477) وسائل‏الشیعه، ج 5، ص 272.
478) وافى ج 2، ص 22.
479) نقل از: مصباح الشریعه.
480) نورالثقلین، ج 3، ص 204.
481) ثواب الاعمال، ص 88.
 



:: ادامه مطلب
تعقیب نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:
همین كه از نماز واجب فارغ شدى، به دعا و تعقیب نماز مشغول باش.(443) و مى‏فرماید:
دعا پس از نماز صبح و ظهر و مغرب، مستجاب مى‏شود.(444)
و نیز: تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام از هزار ركعت نماز مستحب، نزد خداوند بهتر است.(445)
و در حدیث مى‏خوانیم: هر كس این تسبیحات را بگوید، به آیه «وَاذْكُرُواللّهَ ذِكرَاً كَثیراً»(446) كه به معناى زیاد یاد كردن خداوند است، عمل كرده است.(447)
البته دعا و تعقیبات به جاى خود، و ادامه كار و تلاش هم به جاى خود. و هیچكدام مانع یكدیگر نیست. بعضى مى‏پندارند اگر به جاى دعا، سراغ كار بروند، كامیاب‏تر و موفق‏ترند.
رسولخدا صلى الله علیه وآله مى‏فرماید:
«التعقیبُ بَعْدَ صَلاةِ الفجرِ اَبْلَغُ فىِ طَلَب الرِزّقِ»(448) دعاى پس از نماز صبح، براى زندگى و جلب رزقِ، مؤثّرتر است.

درود و نفرین‏
از جمله كارهاى تعقیباتى، درود و صلوات فرستادن بر نیكان و زبده‏هاى كمال بشَرى، و لعن و نفرین بر مظاهر شرك و پلیدى و سردمدارانِ كفر و ستم است.
در آنچه به عنوان دعاهاى تعقیب آمده، هم به موارد متعدّدى از «صلوات» برمى‏خوریم، همه به مواردى از لعن و این، گوشه‏اى از تولى‏ و تبرى‏ در یك مكتب زنده و جهت دار است.
صلوات‏ها، كه نقل شده به جاى خود، حتى در نمونه‏هاى فراوانى، خود «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد»، به عنوان یكى از تعقیبات نمازها بیان شده است.
امّا در مورد لعن:
امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «اِذِا انْحَرَفْتَ عَنْ صَلاةٍ مَكتوبةٍ فلا تَنْحَرِفْ اِلا بِانْصرافِ لَعْنِ بَنى امیّةَ»(449) هر گاه نماز واجب را تمام كردى، جز با لعن بنى امیّه، از جاى خود حركت نكن.
چرا كه آن دودمان ننگین و تبهكار، نمونه طاغوت‏ها و از بارزترین چهره‏هاى مخالفت با خطّ رهبران معصوم و آل پیامبر بودند و مستحقّ هر گونه نفرت و نفرین!
امام صادق علیه السلام در پى هر نماز، به چهار مرد و چهار زن (كه از دشمنان سرسخت مقام امامت بودند) لعن و نفرین مى‏كرد.(450)
چه زیباست اسلامى كه در كنار برنامه‏هاى عبادى و الهى خویش، بیزارى از ستمگران و مفسدان و طاغوت‏ها را هم جزء برنامه‏هاى خود، ساخته و نماز و عبادات و حجّ آن، همراه با برائت و اعلام تنفّر از كفّار و مشركان و منافقان است.(451) پس تعقیبات نماز، برخوردار از نوعى فریاد لعنت بر دشمنان خدا و مخالفان خط رهبرى الهى است.

تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام‏
یكى دیگر از تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام است. (34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمدللّه و 33 مرتبه سبحان اللّه پس از هر نماز) این تسبیحات را رسول خدا صلى الله علیه وآله به دخترش فاطمه علیها السلام تعلیم داد و بر گفتن آن، بسیار سفارش شده است و پاداش بسیار دارد.
امام باقر علیه السلام مى‏فرماید:
در میان ستایش‏ها، بهتر از تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام نیست، و اگر بود، رسول خدا صلى الله علیه وآله به فاطمه علیها السلام تعلیم مى‏داد.(452)
در روایات متعددى، تأكید شده به همراه داشتن تسبیِح 34 دانه‏اى از خاك مقدّس امام حسین علیه السلام و اینكه ذكر گفتن با آن، ثواب زیاد دارد و حتى گرداندن آن، بدون ذكر هم ارزشمند و خوب است.(453)
و در حدیثى است كه: خود آن دانه‏ها ذكر مى‏گویند.(454)
تربت حسین علیه السلام، یادآور حماسه‏هاى كربلا و احیاگر «فرهنگ شهادت» است و انس انسان را با رهبرى الهى، جهاد، شهادت، ایثار، سیدالشهداء، مبارزه با ستم و انتقام از ظالمان را بیشتر مى‏كند.
تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام به ترتیبى كه گفته شد، حتى در كتب حدیثى اهل سنت نیز آمده،(455) ولى هیچكدام نگفته‏اند كه نام این تسبیحات، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام است!!!...

سجده شكر
سپاس نعمت‏هاى حقتعالى، نشان معرفت و ادب و بندگى است. در آیات و روایات، به مسئله شكرگزارى از نعمت‏ها، بسیار سفارش شده و اینكه یاد نعمت‏ها، محبت انسان را به خدا زیاد مى‏كند و نعمتهاى الهى را مستدام و افزون مى‏گرداند.(456)
گرچه شكر نعمت‏ها، از توان و طاقت بشر بیرون است، ولى انسان باید به هر قدر كه مى‏تواند، سپاسگزار احسان و نعمت و نیكى پروردگار باشد. یكى از شكلهاى شكر، سجده بر خاك كردن و پیشانى بر خاك نهادن در برابر خداوند و شكر گفتن اوست.
و «سجده شكر» یكى از تعقیبات نماز به حساب آمده است.(457)
مرحوم علامه مجلسى، تمام جلد 83 بحارالانوار را (جز چند صفحه آخر) به روایات تعقیبات نماز اختصاص داده و 63 حدیث، پیرامون سجده شكر، از ائمه اطهار علیهم السلام نقل كرده است.
سجده بعد از نماز، شكرانه توفیق انجام نماز است.(458)
در سجده شكر، سه مرتبه «شكراً لِلّهِ» كافى است، ولى در حدیث است: اگر انسان به طولِ یك نفس «یا ربّ، یا ربّ» بگوید، خداوند به او خطاب مى‏فرماید:
«لبّیك! ماحاجتك؟» حاجت تو چیست تا انجام دهم؟(459)
امام صادق علیه السلام فرمود: سجده شكر بعد از نماز، دلیل كامل شدن نماز و رضاى خدا و اعجاب و خوش آمدن فرشتگان است. خداوند بارها از آنان مى‏پرسد، پاداش این بنده شاكر چیست؟ مى‏گویند: رحمت تو، بهشت تو، حلّ مشكل او، و هر خیرى را كه فرشتگان مى‏گویند، جوابى نمى‏شنوند، به خدا عرضه مى‏دارند: ما نمى‏دانیم پاداش این سجده چیست؟ خداوند مى‏فرماید: همچنانكه او از من تشكر كرد، من هم از او تشكر مى‏كنم، و با این جمله به فرشتگان مى‏فهماند كه رضا و سپاس الهى از او، بالاتر از بهشت و رحمت و حلّ مشكلات است.(460)
در حدیث است: خداوند به حضرت موسى فرمود: دلیل آنكه تو را به پیامبرى مبعوث كردم، سجده‏ هایى بود كه بعد از نماز داشتى.(461)

443) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 336.
444) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 336.
445) همان مدرك.
446) احزاب، آیه 41.
447) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1023.
448) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 336.
449) وافى، ج 2، ص 121.
450) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1037.
451) در اینجا بجاست كه یاد كنیم از 400 شهید مظلوم ایران كه، در ایّام حج، در جمعه خونین مكّه، در حالى كه فریاد برائت از كفار و طواغیت و مستكبران جهانى بر لب داشتند و «مرگ بر آمریكا» و «مرگ بر اسرائیل» مى‏گفتند، آماج گلوله‏هاى وهابیان حاكم بر حجاز قرار گرفته و مظلومانه به شهادت رسیدند (در سال 1366). زهى تأسف كه اینگونه شعارها را كه الهام گرفته از آیات قرآن است و دستور قرآن، به اعلام برائت و بیزارى از مشركان در مناسك حج مى‏باشد. برخى كج فهمان، مخالف حال عبادت در حج مى‏دانستند و مخالفت مى‏كردند...!
452) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1024.
453) جواهر، ج 10، ص 405.
454) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1033.
455) از جمله در: صحیح مسلم، ج 1، ص 418، صحیح بخارى، ج 1، ص 110، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 299 (در بحث تعقیبات نماز).
456) لئن شَكَرتُم لازیدنّكم» ابراهیم، آیه 5.
457) بحارالانوار، ج 83، ص 194. (در این كتاب، حدود 87 روایت و 38 آیه درباره مسئله شكر نقل كرده است).
458) بحارالانوار، ج 83، ص 200.
459) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1071.
460) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 1071، وافى، ج 2، ص 123.
461) بحارالانوار، ج 83، ص 200.
 



:: ادامه مطلب
تعقیبات و نوافل
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

نماز، حضور در پیشگاه خداوند و شركت در ضیافتى معنوى است كه وى، بندگان را به آن فرا خوانده است.
همچنان كه حضور در یك میهمانى، مقدّمات و آدابى دارد و نسبت به مهمان، استقبال و بدرقه به عمل مى‏آید و مهمان هر چه عزیزتر باشد، مراسم پیشواز و بدرقه، با شكوهتر صورت مى‏پذیرد، اداى فریضه الهى نیز چنین است.
پیشوایان معصوم ما علیهم السلام پیش از فرا رسیدن وقت نماز، خود را مهیّاى آن مى‏ساختند و پس از نماز نیز، مدّت‏ها به تعقیب نماز مى‏پرداختند و دل از یاد خدا نمى‏كندند و لب از ثناى او نمى‏بستند و چهره از قبله برنمى‏تافتند.
مگر نه آنكه نماز را «نور چشم» خود مى‏دانستند؟ مگر انسان به آسانى دل از نور چشم مى‏كند و از آن چشم مى‏پوشد؟
اذان و اقامه، نوعى استقبال از نماز است و تعقیبات، بدرقه آن.
بى اعتنایى به تعقیبات و دعاهاى پس از نماز، نشان بى علاقگى به خود نماز است.
آنگونه كه در روایات، نسبت به زودتر رفتن به مسجد و انتظار شروع نماز را كشیدن، تشویق و سفارش شده و منتظر نماز را، «مهمان خدا» گفته‏اند.(441) به انجام مستحبات و دعاهایى پس از اتمام نماز نیز سفارش شده است.
قرآن مى‏فرماید:
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ وَاِلى‏ ربِّكَ فَارْغَبْ»(442) همین كه فارغ شدى، به كار دیگرى بپرداز و به سوى پروردگارت رغبت نما.
اینك به ذكر برخى از مسائل مربوط به تعقیبات مى‏پردازیم. (در مطالب بعدی مشاهده نمایید ...)

441) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 336.
442) انشراح، آیه 7.



:: ادامه مطلب
نگاهى به سلام
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

سلام، غیر از نماز، در برخوردهاى مسلمانان در جامعه اسلامى، یكى از آداب معاشرت و ادب و اخلاق بشمار مى‏آید، كه هم جلب محبّت و دوستى مى‏كند، هم نشان تواضع و فروتنى است، و هم پاداش بسیار دارد.
خداوند، بر اهل بهشت، سلام مى‏فرستد.(425) و به پیامبر، دستور مى‏دهد كه در برخورد با مؤمنان، به آنان سلام بدهد.(426)
فرشتگان نیز به رستگاران، سلام مى‏دهند.(427)
بهشتیان نیز در برخوردها، به یكدیگر سلام مى‏گویند: «تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَمٌ»(428)
این‏ها، گوشه‏اى از آیاتى بود كه مسئله «سلام» در آنها مطرح است.

امّا در روایات:
احادیث بسیار فراوانى، درباره سلام و پاداش آن و كیفیّت آن وارد شده كه در كتب حدیثى مى‏توان ملاحظه كرد. در اینجا تنها به چند نمونه، كه حاوى نكاتى درباره «سلام» است، اكتفا مى‏كنیم:
«اَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلام»(429)
بخیل‏ترین افراد، كسى است كه در سلام دادن بخیل باشد.
امام صادق علیه السلام سلام كردن به هر كس را، یكى از نشانه‏هاى تواضع، و نداشتن غرور و تكبّر مى‏شمارد.(430)
گاهى سلام دادن، وسیله تشویق است و سلام ندادن، نوعى توبیخ و نهى از منكر به حساب مى‏آید.
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله فرمود: بر افراد، مست، مجسّمه ساز، قمار باز و... سلام نكنید.(431)
و در حدیث است: نزدیك‏ترین افراد به اخلاق پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله و لطف خداوند، كسى است كه ابتدا سلام كند.(432)
امام رضا علیه السلام مى‏فرماید: هر كس در سلام كردن (یا جواب سلام دادن) میان فقیر وغنى فرق بگذارد، خداوند در قیامت بر او غضب مى‏كند.(433)
گرچه سلام كردن مستحب است، ولى پاسخ آن واجب است و بهتر است كه جواب سلام، گرمتر و با تحیّت بیشتر نسبت به اصل سلام باشد. قرآن مى‏فرماید:
«وَإِذَا حُیِّیْتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَآ أَوْ رُدُّوهَآ»(434)
هر گاه مورد تحیّت و لطف قرار گرفتید (و به شما سلام دادند) شما جواب بهتر، یا همانند آن بدهید و احترام كنید.
سلام كردن، نه تنها سبب كوچك شدن نیست، بلكه عزّت و محبوبیّت مى‏آورد. رسول خدا صلى الله علیه وآله به همه، حتّى به كودكان سلام مى‏كرد و به این كار، افتخار مى‏نمود.(435)
در حدیث است: براى یك سلام، هفتاد ثواب است كه 69 ثواب به سلام دهنده است و یك اجر، براى پاسخ دهنده مى‏باشد.(436)
قرآن دستور مى‏دهد: وقتى وارد خانه ‏ها مى‏شوید، بر خود سلام كنید، سلام و تحیّتى از سوى خداوند كه مبارك و پاك است.(437) امام باقر علیه السلام در تفسیر آن مى‏فرماید: منظور، سلام كردن فرد به اهل خانه است.(438) چرا كه همسر و فرزندان، چون جان انسانند و اینگونه برخورد، از نظر قرآن پاك و مبارك است و نشان محبّت و صفاى زندگى و از بین برنده خستگى‏هاست.
گرچه سلام كردن، موجب افتخار است، نه عار، ولى بهتر است كه كوچك بر بزرگتر، رونده بر ایستاده، گروه كم بر گروه زیاد سلام كنند.(439)
پایان بخش سلام را، روایتى از امیر مؤمنان قرار دهیم.
فرمود: رسولخدا صلى الله علیه وآله بر زنان و مردان سلام مى‏ كرد.
امّا خود على علیه السلام، بر زنان جوان سلام نمى‏ كرد، و مى‏فرمود: مى‏ترسم جواب نرم آنان در من اثر بگذارد، و پیش از آنكه به پاداش سلام برسم، به دام وسوسه بیفتم.
علامه مجلسى در توضیح این حدیث مى‏نویسد:
آن حضرت كه چنین مى‏كرد و چنین مى‏ گفت: براى یاد دادن به امّت بوده تا مردم، تماس با زنان جوان را كم كنند. وگرنه امام معصوم، هرگز دچار وسوسه نمى‏گردد.(440)

425) یس، آیه 58.
426) انعام، آیه 54.
427) رعد، آیه 24.
428) ابراهیم، آیه 23.
429) بحارالانوار، ج 73، ص 4.
430) مِن التّواضع أن تسلّم على مَن لقیت». بحارالانوار، ج 73، ص‏3.
431) بحارالانوار، ج 73، ص 8.
432) بحارالانوار، ج 73، ص 12.
433) قصارالجمل، ج 1، ص 321.
434) نساء، آیه 86.
435) بحارالانوار، ج 73، ص 10.
436) بحارالانوار، ج 73، ص 11.
437) نور، آیه 61.
438) تفسیر نمونه، ج 14، ص 553.
439) میزان الحكمه، ج 4، ص 538.
440) بحارالانوار، ج 40، ص 335.



:: ادامه مطلب
سلام
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

پس از تشّهد، در پایان نماز، سه سلام است.
سلام نخست، به رسول خدا،
سلام دوّم، به خود ما و بر بندگان شایسته خدا
سلام سوّم، بر همه فرشتگان، مؤمنان و...
سلام، خواستارى سلامتى و خیر و بركت است.
سلام، یكى از نام‏هاى پروردگار است(423) و به این معنى است كه آنچه از خداوند دریافت مى‏كنیم، خیر و لطف و بركت است.(424)
سلامى كه در نماز، بر پیامبر مى‏دهیم، همراه با رحمت و بركات الهى است و این بهترین شكل سلام است.
السلام علیك ایّها النّبىّ و رحمةاللّه و بركاته‏
سلام ما به پیامبر، قدرشناسى از زحمات اوست كه ما را هدایت كرده و با خدا آشنا و مرتبط ساخته است.
نمازگزار، وقتى در سلام نماز، به همه مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام مى‏دهد، احساس مى‏كند كه تنها نیست و یكى از آحاد امّت بزرگ اسلام است و با مردان خدا در هر جاى زمین، احساس همبستگى مى‏كند.

 423) حشر، آیه 22 «السّلام المؤمن...»
424) المیزان، ج 19، ص 256.



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894302
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396