| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
ریشه اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

 آنكه گرفتار ریا مى‏شود، هنوز به مرحله یقین و باور نرسیده است.
 على علیه السلام مى‏فرماید: «الاخلاصُ ثَمَرةُ الیَقین»(275)
 اخلاص، نتیجه یقین است.
 ممكن است انسان به خدا و قیامت و پاداش و... علم داشته باشد، ولى علم انسان، تا به مرحله یقین و باور نرسد، آن تأثیر گذارى لازم را نخواهد داشت. همه مى‏دانند كه مرده، قادر بر انجام كارى نیست، امّا خیلى‏ها، در همان حال، از مرده مى‏ترسند.
 ریاكار، هر چند ممكن است به خدا و قیامت و حساب و كتاب، آگاه باشد، ولى آگاهى او چون به مرحله یقین نرسیده، از اخلاص دور مى‏شود. این یقین هم در سایه عبادت بسیار فراهم مى‏آید.
 قرآن مى‏گوید: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى‏ یَأْتِیَكَ الْیَقِینُ»(276)
 آنقدر عبادت كن تا یقین به تو برسد.
 اگر یقین داشته باشیم كه عالم، محضر خداست، عزت و ذلّت به دست اوست، دنیا و جلوه‏هاى آن، سرمایه هایى كم سود و گذرا و فریبنده است، به اخلاص در عمل كشیده مى‏شویم.

 275) فهرست غررالحكم.
276) حجر، آیه 99.



:: ادامه مطلب
دانشگاه حكمت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

 اخلاص، دانشگاهى است كه فارغ التحصیلان آن در مدّت چهل روز، به مدارج عالى حكمت مى‏رسند و در سایه اخلاص، به حدّى از بصیرت و یقین مى‏رسند كه فوق تصوّر است.
 در حدیث، از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است:
 «مَنْ اَخلْصَ لِلّهِ اربعینَ صَباحاً ظَهَرتْ یَنابیعُ الحِكمةَ مِنْ قَلْبهِ عَلى‏ لِسانهِ»(274) هر كس چهل شبانه روز تمام كارهایش براى خدا باشد، (چنان آماده لطف مخصوص الهى مى‏شود كه) چشمه‏هاى حكمت از دلش بر زبانش جارى مى ‏شود.
 274) جامع السعادات، ج 2، ص 77.



:: ادامه مطلب
نیّت‏ هاى سالم
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 

 نیّت‏ هاى ناسالم و ریایى، شكل‏هاى فراوان داشت كه به برخى اشاره شد. قصد قربت و نیّت الهى نیز ممكن است در قالب‏هاى مختلفى ظاهر شود كه البته بعضى با ارزش‏تر است. برخى از این قالب‏ها چنین است:
 1- ترس از مقام و دادگاه الهى
 انجام عبادت یا ترك معصیت، گاهى از روى ترس از دوزخ و سختى حضور در دادگاه الهى و پاسخ گویى به خداوند است. هراس از دشوارى‏هاى قیامت نیز مى‏تواند انگیزه صمیمى براى برخى كارها باشد. درباره اطعام خالصانه امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیها السلام قرآن مى‏گوید: «إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً»(270)
 ما (كه غذاى خود را به مسكین و یتیم و فقیر دادیم) از خدایمان در روز گرفته و سیاه قیامت هراس داریم!

 2- امید به پاداش‏
 رسیدن به پاداش‏هاى بهشتى نیز، نیّت سالمى در عبادت است. قرآن نیز در صدها آیه از بهشت و لذائذ آن به عنوان پاداش صالحان یاد كرده و در روایات بسیارى نیز، پاداش‏هاى اخروى براى اعمال صالح بیان شده است و این پاداش‏ها، ایجاد انگیزه در انسان مى‏كند.

 3- تشكّر از نعمت‏ها
 سپاس نعمت‏هاى بى‏حدّ الهى نیز از نیّت‏هاى صالح در عبادت‏است.
 على‏علیه السلام فرموده است:
 «لَوْلَمْ یَتوعَّدِ اللّهُ عَلى‏ مَعْصِیَتِه لَكانَ یَجِبُ اَلا یُعْصى‏ شُكْراً لِنِعَمِه»(271) اگر خداوند بر نافرمانى‏اش، وعده عذاب هم نمى‏داد، واجب بود كه به عنوان سپاس نعمت هایش، معصیت نشود.

 4- حیاء
 گاهى انگیزه انجام ترك عملى، شرم از پروردگار است. وقتى انسان، عالم را محضر خدا بداند و خداوند را ناظر بر خویش بشناسد، به احترام خداوند، تخلّف و معصیت نمى‏كند. در حدیث است:
 «اُعْبُداللّه كَأنّكَ تَراهُ، فاِنْ لم تكُنْ تَراهُ فَاِنَّه یَراكَ»
 خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را مى‏بینى، اگر تو او را نمى‏بینى، او تو را مى‏بیند.

 5 - محبّت خدا
 كسانى كه عبادتشان، روى انگیزه عشق و محبت است و این كه خدارا شایسته پرستش مى‏بینند. اسوه چنین عابدان، امیرمؤمنان است كه در نهج‏البلاغه مى‏فرماید: عدّه‏اى خدارا به امید بهشت مى‏پرستند، این عبادت تاجران است. برخى از روى ترس از دوزخ عبادت مى‏كنند، این عبادت بردگان است. امّا آزادمردان، خدا را به سپاس نعمت هایش عبادت مى‏كنند.(272)
 و در مناجاتى عرضه مى‏دارد كه خدایا... تورا شایسته عبادت یافتم و پرستیدم: «بلْ وَجَدتُكَ اهلاً لِلعبادةِ فعبدتك»
 در قیامت نیز، انسان‏ها بر اساس نیّت هایشان برانگیخته مى‏شوند، رسول‏خداصلى الله علیه وآله فرموده است: «اِنّما یُحشَرُالنّاسُ عَلى‏ نیّاتِهم»(273)

 270) دهر، آیه 10.
271) نهج البلاغه، حكمت 290.
272) نهج البلاغه، حكمت 237.
273) محجةالبیضاء، ج 5، ص 77.



:: ادامه مطلب
راه نزدیك شدن به اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 

 گوشه ‏اى از راه‏هاى نزدیك شدن به اخلاص در نیّت و عمل ، از این قرار است :
 1- توجّه به ارزش‏ها
 كسانى كه جنس خود را ارزان مى‏فروشند. یا جنس را نمى‏شناسند كه آهن است یا طلا، ابریشم است یا پنبه. یا مشترى را نمى‏شناسند، یا قیمت بازار را نمى‏دانند و از نرخ رایج، بى خبرند.
 قرآن، براى آنكه انسان، خود و اعمالش را بیهوده تباه نسازد. در هر سه زمینه راهنمایى كرده است:
 امّا «جنس»: قرآن، انسان را خلیفه خدا و عصاره خلقت و هدف آفرینش مى‏داند كه ارزش والایى دارد.
 امّا «مشترى»: خود خداوند است(258) كه اعمال شایسته انسان را مى‏خرد و بر خریداران دیگر، از چند جهت امتیاز دارد:
 الف) گران مى‏خرد. (به بهاى بهشت)
 ب) كارهاى اندك را هم مى‏پذیرد. «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ»(259)
 ج) براى نیّت‏هاى خیر هم پاداش مى‏دهد.
 د) كارهاى فاسد وزشت را مى‏پوشاند وخوبى‏ها را نمودار مى‏كند. «یَا مَنْ اَظْهَر الجمیلَ و سَتَر القَبیحَ»

 امّا «نرخ»: قیمت انسان، بهشت و رضوان الهى است و هر كه خود را به كمتر از این بفروشد ضرر كرده و به تعبیر قرآن، گنهكاران خود را باخته و ضرر كرده‏اند. «خسروا انفسهم»
 و قرآن بارها از كسانى كه در مسیر گمراهى‏اند، با تعبیر «فَمارَبِحَتْ تِجارَتُهُم» یاد كرده، یعنى تجارت‏شان، سود نبخشیده است.
 امام على علیه السلام هم مى‏فرماید: «لبِئسَ الْمَتْجَرُ اَنْ تَرَى الدّنیا لِنَفْسِكَ ثَمَناً»(260)
 چه بد تجارتى است، اینكه «دنیا» را نرخ و قیمت خودت بدانى...!
 آرى، اگر انسان به قیمت خویش آگاه باشد، حاضر نیست براى غیر خدا كار كند.
 2- فكر در آفرینش‏
 تفكّر بیشتر در آفرینش، شناخت ما را به عظمت و قدرت خدا مى‏افزاید و در نتیجه، كارها را براى او انجام مى‏دهیم و به اخلاص نزدیك‏تر مى‏شویم.
 3- توجّه به صفات خدا
 اوصاف خداى متعال را دانستن و آنها را زمزمه كردن و در ذهن، زنده نگاه داشتن، سبب توجّه به او و قطع نظر از غیر او مى‏گردد و انسان را كم كم خدایى مى‏كند، مثلاً دقت و توجّه به اسامى و اوصاف خدا در دعاى «جوشن كبیر» مفید است.
 
 4- توجّه به نعمت‏ها
 شناخت نعمت‏هاى خداوند و توجّه به آنها، انسان را شیفته خدا مى‏سازد و دل را خانه عشق الهى مى‏سازد «وَالَّذینَ آمنوا اَشَدُّ حُبّاً لِلّه» و از همین رو، در دعاهاى اسلامى و مناجات معصومین، به بیان و یاد این نعمت‏ها پرداخته شده است. از جمله در عاى «ابوحمزه ثمالى»، امام سجّاد علیه السلام به یكایك نعمت‏ها اشاره مى‏كند:
 خدایا! كوچكى بودم كه بزرگم كردى‏
 ذلیلى بودم كه عزّتم بخشیدى‏
 جاهلى بودم كه آگاهم كردى‏
 گرسنه‏اى بودم كه سیرم ساختى‏
 برهنه‏اى بودم كه مرا پوشانیدى‏
 گمراهى بودم كه هدایتم نمودى‏
 فقیر بودم، بى نیازم كردى‏
 بیمار بودم، شفایم بخشیدى‏
 گناه كردم، پوشاندى‏

 و... نعمت‏هاى فراوان دیگر. امام حسین علیه السلام هم در دعاى عرفه به ذكر نعمت‏هاى حق مى‏پردازد تا از این راه، عشق الهى در دل زنده شود و انسان عاشق خدا، جز براى او و رضاى خداوند، كار نكند وبه اخلاص نزدیك شود.

 5 - توجّه به سود قطعى‏
 آنان كه براى دنیا و غیر خدا تلاش مى‏كنند، شاید به مقصود برسند و شاید هم نرسند. ولى كسانى كه براى خدا و آخرت كار مى‏كنند، سود و نتیجه كارشان قطعى است.
 قرآن مى‏فرماید: «وَمَنْ أَرَادَ الْأَخِرَةَ وَسَعَى‏ لَهَا سَعْیَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ كَانَ سَعْیُهُم مَّشْكُوراً»(261)
 هر كس در پى آخرت باشد و تلاش خود را براى آن قرار دهد در حالى كه با ایمان باشد، چنین كسانى از تلاششان قدردانى مى‏شود و به پاداش و آرزوى خود مى‏رسند.
 پس تلاش و عبادت براى خدا، به یقین نتیجه بخش است.

 6- توجّه به بى ارزشى دنیا
 كسانى هدف‏هاى دنیوى و غیر الهى دارند كه دنیا در نظرشان بیش از آنچه كه باید، ارزش دارد. در صورتى كه براى افراد بصیر، دنیا در مقابل آخرت و مردم در برابر خدا، چندان ارزشى ندارد كه براى آن كار كنند. تعبیراتى در قرآن است كه بى ارزشى و فریبندگى و جلوه‏هاى زودگذر و غرور آفرینى دنیا را به یاد مى‏آورد و از دنیا، به عنوان‏هایى همچون: «مَتاعُ الغُرور»، «لَعِبٌ و لَهوٌ»، «زَهْرة الْحیاةِ الدُّنیا» و «مَتاعُ الدُّنیا قَلیلٌ» یاد مى‏كند. این گونه تعبیرات، از كسى است كه آفریدگار هستى است و به ماهیّت دنیا بهتر از دیگران واقف است. كسى مى‏تواند به اخلاص دست یابد كه فریفته و مفتون دنیا و علاقمند به آن نباشد.

 7- توجّه به ناتوانى مخلوقات‏
 قدرت مطلق از آن خداست و همه كارها به دست اوست. بنابراین كسى غیر از خدا شایسته آن نیست كه مورد توجّه قرار گیرد و عبادت‏ها براى جلب نظر غیر خدا انجام شود.
 به تعبیر قرآن، معبودهاى باطل، حتّى از آفریدن یك مگس ناتوانند.(262) و نیز در ناتوانى بشر مى‏گوید: اگر روزى آب‏ها خشك شود و زمین را هر چه حفر كنید به آن نرسید، كیست كه براى شما آب گوارا آورد؟(263) و اگر خدا شب را براى شما همیشگى بسازد، كیست كه برایتان نور و روشنایى آورد؟ یا اگر روز را براى شما همیشگى كند، كیست كه برایتان شب آرام بخش آورد؟(264)
 حتّى شریكانى كه براى خدا قرار داده شده، نه در دنیا و نه در آخرت. كارى از آنان ساخته نیست و كسانى كه غیر خدا را پرستیده‏اند، در قیامت به حسرت گرفتار خواهند شد، چرا كه به راضى ساختن كسانى پرداخته‏اند كه ناتوان و بى تأثیر بوده‏اند.
 بعلاوه، راضى ساختن خداى یكتایى كه «سریع الرضا» است، بسى آسان‏تر از راضى ساختن خدایان متعدّد و معبودهاى بیشمار است و هر كس غیر از خداى یكتا را در نظر داشته باشد، گرفتار دشوارى‏هاى بسیار است.

 8 - عبرت از دیگران‏
 بسیارى از آنان كه توجّه به غیر خدا كردند و در پى معبودهاى پوشالى بودند، به سرنوشت شوم و دردناكى گرفتار شدند كه توجّه به سرگذشت عبرت‏آموز آنان، مى‏تواند انسان را به اخلاص برساند و بى اعتبارى غیر خدا را روشن مى‏سازد.
 پسر نوح، كه از خداوند روى‏گردان شد وتكیه به‏كوه كرد كه با رفتن بر فراز آن، از موج و طوفان رها شود، ولى در كام امواج، غرق شد.
 قارون كه به دعوت حقّ حضرت موسى بى اعتنایى كرد و به ثروت‏هاى كلان خود مغرور شد، ولى زمین او را در كام خود كشید و هیچكس از هوادارانش نتوانستند او را یارى كنند: «فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ»(265)
 ثروتمندان و باغداران مرفّه بسیارى، همه آنچه را جمع كرده بودند، گذاشتند و رفتند و از آن همه اندوخته‏ها، كمكى به آنان نرسید: «كَم تَرَكُوا مِن جَنّاتٍ وَ عُیون وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِیمٍ»(266) چه بسا باغ‏ها و چشمه‏ها و مزرعه‏ها و جایگاه‏هاى عالى را گذاشتند و رفتند.
 چه بسیار ریاكارانى كه مدّتى فریبكارانه، خود را مخلص و پرهیزكار نشان دادند، ولى خدا، ماهیّت آنان را آشكار ساخت و رسوا شدند: «وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ»(267) آنچه را پنهان مى‏كردید، خدا آشكار مى‏كند.
 آنان كه با ریا و تظاهر، مى‏خواهند كلاه سر مردم بگذارند و خدا را فریب دهند، مكر الهى دامن‏گیرشان مى‏شود و دستشان رو مى‏گردد. نمونه‏هاى فراوانى از چنین افراد را مى‏شناسیم. سرگذشت آنان نیز عبرت‏آموز است، تا انسان اخلاص داشته باشد و از ریا وفریب، بپرهیزد.

 9- توجّه به سرانجام ریا كار در آخرت‏
 آنچه تاكنون گفته شد، بیشتر عواقب و نكات مربوط به دنیا بود. سیماى شرم آور و رسوایى بزرگِ ریاكاران در قیامت، بسیار دشوارتر و عبرت انگیزتر است. قرآن، دوزخ و ویل جهنم را براى نمازگزاران ریاكارى مى‏داند كه نسبت به نماز، سهل انگارى مى‏كنند.(268)
 در حدیث است كه در قیامت، ریاكار را با چهار نام، صدا مى‏زنند: كافر، فاجر، غادر، خاسر.
 كافر، از آن رو كه از جهت عقیده، خدا را نادیده گرفته است.
 فاجر، از آن جهت كه كار براى غیر خدا، خروج از مرز عبودیت و بندگى و هدف آفرینش است.
 غادر، به آن سبب كه با این خصلت، حیله گرى كرده است.
 خاسر، چرا كه از نظر نتیجه، عمرى را از دست داده و چیزى به كف نیاورده است.
 سپس به او مى‏گویند: اعمالت تباه گشت و پاداشى در كار نیست، امروز، مزد خود را از كسانى دریافت كن كه براى رضاى آنان كار مى‏كردى.(269)
 پس، توجّه به حسرت ریاكاران در روز قیامت، انسان را به مرز اخلاص نزدیك مى‏كند.

 258) اشاره به آیه: ان الله اشترى من المؤمنین اموالهم و انفسهم.
259) زلزال، آیه 7.
260) نهج البلاغه، خطبه 32.
261) اسراء، آیه 18.
262) حج، آیه 73.
263) ملك، آیه 30.
264) قصص، آیه 71 و 72.
265) قصص، آیه 81.
266) دخان، آیه 26.
267) بقره، آیه 72.
268) ماعون، آیه 5 و 6.
269) سفینةالبحارج 1، ص 499.



:: ادامه مطلب
نیّت ، جُبران كمبودها
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 

 از آنجا كه علم و قدرت و امكانات انسان محدود است، نمى‏تواند به همه خواسته‏هاى قلبى‏اش جامه عمل بپوشاند. ولى نیّت، جاى آنرا مى‏گیرد و میان «انسان بى نهایت طلب» و «شرایط محدود» را، متصّل مى‏كند. مثلاً اگر كسى نیّت و آرزوى هدایت همه انسان‏هاى گمراه را دارد و در این راه، تلاش فراوان هم مى‏كند ولى موفق نمى‏شود. بخاطر نیّت‏ش، به همان پاداش‏هاى بزرگ مى‏رسد.
 از طرف دیگر، نیّت‏هاى بد هم شرایط زمانى و مكانى را در مى‏نوردد و آثار سوء اعمال را متوجّه صاحب نیّت مى‏كند.
 اگر انسان با فساد و گناه و ستم افراد دیگر، همدل باشد و به آنها راضى گردد. در گناهشان شریك است.
 قرآن، كشتن شتر حضرت صالح را كه معجزه الهى بود، به همه مخالفان آن پیامبر نسبت مى‏دهد، با آنكه دست همه به آن جنایت آلوده نبود، ولى در دل به آن راضى بودند.
 پس، رضایت به كار خیر و شر، انسان را از محدوده زمان و مكان بیرون مى‏آورد و در ثواب یا عقاب آن شریك مى‏سازد و این مطلب، در روایات متعددّى بیان شده است.



:: ادامه مطلب
نیّت ، به منزله عمل
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 

 تصمیم به كارهاى نیك و نیّت خیر داشتن، چون انسان را از حالت بى تفاوتى بیرون مى‏آورد و نشانه تعهّد و دلسوزى و آینده سازى است، ارزشى همچون خود عمل دارد و خداوند به آن هم پاداش مى‏دهد.
 رسول خدا صلى الله علیه وآله به ابوذر فرمود:
 «هَمِّ بِالْحَسَنَةِ وَ اِنْ لَم تَعْمَلْها لِكَیْلا تُكْتَب مِنَ الغافلین»(255)
 به كارهاى شایسته تصمیم بگیر، هر چند موفق به انجام نشوى، تا از غافلان محسوب نشوى.
 و امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ هَمّ بِحَسنةٍ وَ لَمْ یَعْمَلْها كُتِبَ لَهُ حَسَنَةٌ»(256)
 هر كس تصمیم به كار نیك بگیرد ولى انجام ندهد، برایش حسنه نوشته مى‏شود.
 و پیامبر اسلام در مورد آرزوى شهادت، فرمود: «مَنْ سَئَلَ اللّهَ الشَّهادَةَ بِصِدقٍ بَلَّغَهُ اللّهُ مَنازِلَ الشهَداءِ وَ اِنْ ماتَ عَلى‏ فِرِاشِهِ»(257) كسى كه از روى صدق و راستى، از خداوند شهادت بطلبد، هر چند در بستر بمیرد، خداوند در قیامت او را به جایگاه شهیدان مى‏رساند.

255) محجةالبیضاء، ج 5، ص 75.
256) بحارالانوار، ج 70، ص 199.
257) بحارالانوار، ج 70، ص 201.



:: ادامه مطلب
آثار دنیوى نیّت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : شنبه 5 اسفند 1391 

جز پاداش ‏هاى اخروى و بهره‏هاى معنوى كه از نتایج اخلاص است. یك سرى آثار دنیوى هم دارد كه به برخى اشاره مى ‏شود:
 1- مدیریّت جامعه‏
 اگر حسن نیّت و خلوص در مسئولان اجتماعى باشد، كارها بهتر انجام شده و عدالت، بهتر اجرا مى‏شود.
 على علیه السلام به مالك اشتر مى‏فرماید:
 «اِسْتَعِنْ عَلَى الْعَدْلِ بِحُسنِ النِیَّة فى الرَّعیَّة»(250) به وسیله حسن نیّت به مردم، براى اجراى عدالت اجتماعى كمك بگیر.
 روحیه خیرخواهى خالصانه، قوى‏ترین اهرم ایجاد عدالت است.
 2- بهبود وضع اقتصادى
 افراد خوش قلب و خیرخواه و مخلص، حتى در امور اقتصادى و كسب و كار هم موفق‏ترند و خلوص شان پشتوانه حیثیّت اجتماعى و جلب مشترى و اعتماد مردم به داد و ستد با آنانست. شاید این كلام علوى، به این مسئله مربوط باشد كه فرموده است:
 «رِزْقُ الْمَرءِ عَلى‏ قَدْرِ نِیَّتِهِ»(251) رزق هر كس به اندازه نیّت اوست.
 3- روابط خوب اجتماعى‏
 افراد خوش باطن و خوش نیّت، در دلها جا دارند و حتى اگر خلافى هم بكنند، بخاطر صفا و حسن نیّت، زندگى‏شان تلخ نمى‏شود و مردم دوستشان دارند.
 على علیه السلام فرموده است: «مَنْ حَسُنَت نِیَّتُهُ كَثُرَتْ مَثُوبَتُهُ وَ طابَتْ عیشَتُهُ وَ وَجَعَتْ مَودَّته»(252) هر كه داراى حسن نیّت باشد، موقعیت او بیشتر و زندگیش پاك‏تر مى‏شود و دوستى با او لازم است.
 این از جهت آثار خوب نیّت صالح بود. بر عكس، اگر نیّت‏ها ناسالم و شوم باشد. عوارض آن دامنگیر خود انسان مى‏شود و غیر از عقوبت‏هاى اخروى، بلاهاى اجتماعى هم در پى دارد.
 على علیه السلام مى‏فرماید: «اِذا فَسَدَتِ النِیَّةُ وَقَعَتِ الْبَلِیَّهُ»(253)
 هر گاه نیّت، خراب شود، بلا فرود مى‏آید.
 نیّت‏هاى قوى و انگیزه‏هاى خوب، حتى از بدن‏هاى ناتوان هم كارهاى مهمّ مى‏كشد. اگر انگیزه، نیرومند و الهى باشد، نه خستگى در كار است، نه نومیدى و دلسردى. به همین جهت، در هیچ یك از اولیاء خدا، خودباختگى و ضعف اعصاب، حتى در پیرى دیده نمى‏شود، چرا كه دل و جانشان با نیّت‏هاى خالص الهى سرشار است و و از او مدد مى‏گیرند و در برابر همه مشكلات و بحران‏ها و دشمن‏ها و قدرت‏ها مى‏ایستند. نمونه‏اش، امام امّت (قدس سرّه) كه دلى آرام به یاد خدا داشت و ابرقدرت‏ها را به زانو درآورد.
 امام حسین علیه السلام روز عاشورا، كه با آن همه داغ‏ها و شهادت‏ها روبرو بود و اسارت خانواده خویش را پیش بینى مى‏كرد، هر چه تنهاتر مى‏شد و یارانش به شهادت مى‏رسیدند، خودش چهره‏اى برافروخته‏تر از عشق مى‏یافت و به خداوند تكیه داشت و مى‏فرمود: «هَوَنَ عَلّى انّه بعَینِ اللّهِ» آنچه این شدائد را بر من آسان مى‏كند آنست كه مى‏بینم همه در محضر خداوند است و او مى‏بیند و شاهد است.
 على علیه السلام فرموده است:
 «ما ضَعُفَ بَدنٌ عمّا قَوِیت عَلَیْهِ النِیّةُ»(254) وقتى نیّت بر چیزى، قوى و استوار باشد، بدن احساس ضعف نمى‏كند.
 شاید این اشاره به آثار روانى و روحى نیّت در رفتار و عمل انسان باشد.

 250) نهج البلاغه، نامه 53.
251) فهرست غرر، ص 398.
252) فهرست غرر، ص 399. (كلمه نیّت)
253) فهرست غرر، ص 398 (كلمه نیّت)
254) بحارالانوار، ج 70، ص 205.



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894298
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396