| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
ركوع
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

 ركوع آنست كه پس از پایان سوره، به نیّت تعظیم خدا و فروتنى در برابر فرمان و عظمت پروردگار، تا حدّى خم شویم كه دست‏ها به زانوها برسد، كمر، صاف باشد، گردن، كشیده باشد، گویا نمازگزار، حاضر است كه در راه خدا، گردنش زده شود.(353) در هر ركعت، یك ركوع لازم است، مگر نماز میّت كه بى ركوع است، و نماز آیات، كه هر ركعت، پنج ركوع دارد.
 ركوع، كه از اركان نماز است و كم یا زیاد شدن آن، چه به عمد یا سهو، نماز را باطل مى‏كند، از بهترین نوع اظهار بندگى است.
 ركوع، ادب است و سجود، قُرب و كسانى به خدا نزدیك مى‏شوند كه در اظهار ادب، كوتاهى نكرده باشند. این، مضمون كلام امام صادق‏علیه السلام است كه فرمود: «وَ فىِ الرّكوعِ اَدَبٌ وَ فىِ السّجودِ قُرْبٌ وَ مَنْ لا یَحْسُنُ الادبَ لا یَصْلَحُ للْقربِ»(354)
 در روایات، نمونه‏هایى از ركوع و سجود پیشوایان نقل شده كه انسان از ركوع خود، شرمنده مى‏شود.
 ركوع اولیاء خدا
 امیرالمؤمنین علیه السلام آن قدر ركوع طولانى داشت كه عرق از ساق پاى او جارى و زیر قدم‏هاى مباركش‏تر مى‏شد.(355)
 شخصى وارد منزل امام صادق علیه السلام شد، دید كه امام در حال ركوع، به تسبیح خدا مشغول است و تا 60 مرتبه، تسبیح را تكرار نمود.(356)
 در حدیث دیگرى آمده است كه امام صادق علیه السلام ذكر خدا را در ركوع و سجود، بیش از 30 بار تكرار مى‏كرد.(357)
 فیض كاشانى مى‏افزاید: تكرار تسبیح بیش از 30 بار، در نماز جماعت بود. از اینكه امام، باید مراعات حال ضعیف‏تران را بنماید، معلوم مى‏شود كه شركت كنندگان در نماز، همه خواهان این طول‏دادن بودند.
 در ركوع مى‏گوییم: سُبحان ربى العظیم و بحمده، و خداى بزرگ را تسبیح و ستایش مى‏كنیم. وقتى آیه «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِیمِ»(358) نازل شد، پیامبر فرمود: «اِجعَلوها فى ركُوعِكم»(359)
 همراه با فرشتگان‏
 فرشتگان خدا، همواره در حال پرستش خدایند، برخى همواره در ركوع، و بعضى همیشه در سجود و تسبیح. این كلام على علیه السلام در نهج‏البلاغه است:
 «مِنْهُم سُجود لا یَركَعُونَ وَ رُكوعٌ لایَنْتَصِبُونَ وَ صافُّونَ لا یَتَزایَلُونَ و مُسَبِّحُونَ لایَسْئمُونَ»(360) عدّه‏اى از آنان همواره در ركوع‏اند و سجود، وصف كشیدگان و تسبیح گویان بدون خستگى.
 نمازگزارانى كه به ركوع مى‏پردازند، همصف و هماهنگ با فرشتگان الهى‏اند، بلكه با همه ذرّات عالم وجود، كه به تسبیح خداى سبحان مشغولند.(361) و چه عزّتى از این بالاتر! و چه غفلتى بالاتر از اینكه كسانى با نماز و ركوع و سجود، بیگانه باشند!...

 353) محجةالبیضاء، ج 1، ص‏390.
354) بحارالانوار، ج‏82، ص‏108.
355) بحارالانوار، ج‏82، ص 110.
356) وافى، ج 2، ص 107.
357) همان مدرك.
358) واقعه، آیه  74.
359) المیزان، ج 19، ص 160.
360) نهج البلاغه، خطبه 1.
361) اسراء، آیه 44.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901715
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396