|
|||||||||||
سد تهم
يكي از جاذبههاي طبيعي و زيباي شهر زنجان سد تهم در روستای تهم میباشد که آبشار شارشار در آن قرار داشت و امروزه با آبگیری سد تهم در زیر آب سد قرار گرفته است.این سد دركوههاي شمالي زنجان واقع شده است و در ايام بهار و تابستان مورد توجه خاص مردم بوده و از تفرجگاههاي مهم شهر بشمار ميرود.نکته مهم دیگر این که این سد در مسیر جاده جدیدالاحداث زنجان-طارم-گیلان قرار دارد که از محورهای عمده گردشگری طبیعی در استان و کشور میباشد |
امام خميني (ره) پيامدهاي تفرقه را به خوبي شناخته بود و مي دانست که تفرقه در ميان امت اسلامي در ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي تأثير منفي بسياري بر جاي گذاشته است که رفع آنها بسيار مشکل است و به زمان زيادي نياز دارد و تنها راه جلوگيري از آسيبهاي ناشي از اين تفرقه، وحدت و برادري است که بايد حول محور اسلام عزيز و تعاليم حيات بخش آن صورت گيرد که در اين راستا ضرورتهاي وحدت را نيز تشخيص داده بودند تا بدان وسيله امت اسلامي به مسير و صراط مستقيم الهي رهنمون گردد.
اولين ضرورت وحدت از ديدگاه امام، قيام در راه خدا بود تا جامعه بشري به طور کلي اصلاح شود:« قال تعالي: قل انما اعظکم بواحده، ان تقوموا... مثني و فرادي». خداي تعالي در اين کلام شريعت از سر منزل تاريک طبيعت تا منتهاي سير انسانيت را بيان کرده و بهترين موعظه هايي است که خداي عالم از ميان تمام مواعظ انتخاب فرموده و اين يک کلمه را پيشنهاد بشر فرموده، اين کلمه تنها راه اصلاح در جهان است»
در اين راستا بايد، عدالت در جهان گسترش يابد و حزب مستضعفين جهان تشکيل شود: «اگر يک حزبي در عالم پيدا بشود، يک حزب عالمي، حزب مستضعفين که همان حزب ا... است، اين همه مشکل رفع بشود»و مسلمين جهان به رشد سياسي کافي برسند. و بازگشت به فرهنگ خودي و خودباوري و سعي در خود کفايي از غرب نهراسند و در برابر قدرتها ايستادگي کنند.
ضرورت بعدي وحدت، جلوگيري از توطئه و تفوق استکبار جهاني به سرکردگي آمريکاست که با ايجاد تفرقه اختلاف بين مسلمانان سعي در رسيدن به هدف خود دارد. امام راحل مي دانست که: « دشمن اصلي اسلام و قرآن کريم و پيامبر(ص) ، ابرقدرتها خصوصاً آمريکا و وليده فاسدش اسرائيل است که چشم طمع به کشورهاي اسلامي دوخته و براي چپاول مخازن عظيم زير زميني آنان در اين توطئه شيطاني تفرقه انداختن بين مسلمانان به هر شکل که بتوانند مي باشند».
امام مي خواست با وحدت و ايجاد همبستگي اسلامي بين مسلمانان، همه ملل اسلامي به استقلال و آزادي دست يابند، زيرا مسلمانان بايد براي بدست آوردن استقلال و آزادي اين کليد پيروزي را بدست آورند و براي وحدت کلمه کوشش کنند و به استکبار جهاني اجازه ندهند که در مقدرات کشورهاي اسلامي دخالت کند.
امام خميني (ره) براي ايجاد صلح و صفا، وحدت را ضروري مي دانست و مي فرمود: «جمهوري اسلامي مايل است با همه همجواران و ديگران با صلح و صفا زندگي کند» و در جاي ديگري نيز فرمودند: «اميدوارم صلح جهاني بر پايه استقلال ملتها و عدم مداخله در امور يکديگر و مراعات اصل حفظ تماميت ارضي کشورها بنا گردد»
از نظر امام لازمه صلح و صفاي جهاني، زيست مسالمت آميز با همه کشورهاي عالم است. «دولت و ملت جمهوري اسلامي، طالب اخوت ايماني با مسلمانان جهان و منطقه و طالب زيست مسالمت آميز با همه کشورهاي عالم است» بنابراين خواهان گسترش روابط بر اساس اصل احترام متقابل است: «روابط ، با تمام خارجيها بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود، در اين رابطه نه به ظلمي تسليم مي شويم و نه به کسي ظلم مي کنيم»
«ما با همه ملتهاي عالم مي خواهيم دوست باشيم، با همه دولتهاي عالم به حسب طبع اولي مي خواهيم دوست باشيم. مي خواهيم که روابط حسنه، با احترام، متقابل نسبت به هم داشته باشيم.»
امام خميني (ره) حکومت اسلامي را حکومتي آزاد و مستقل مي دانست که روابطش با شرق و غرب به يک نحو است و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند، دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد و اجازه نمي دهد کسي در مقدرات مملکتمان دخالت کند. بنابراين «... با همه اقشار بشر و با تمام مستضعفين عالم روابط حسنه داريم به شرط اينکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد».
بنابراين مي توان گفت امام خميني (ره) با توجه به وظايف شرعي خود براي اصلاح بشر ايجاد همبستگي بين همه مستضعفان جهان و مسلمانان دنيا، گسترش عدالت اجتماعي، به وجود آوردن صلح و صفا در همه جهان، خودباوري و نفي سبيل، جلوگيري از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهاي ضعيف و مسلمانان و چپاول ذخاير آنها و گسترش روابط مبتني بر احترام متقابل و حسن همجواري وحدت مسلمانان مستضعفان جهان را ضروري مي شمرد و آن را تنها عامل و رمز پيروزي و بقاي هر امتي مي دانست و بنابراين بر ايجاد وحدت تأکيد فراواني مي نمود.
این کلیپ را می گذارم تا معلوم بشود شجریان بی اعتنا به احکام اسلامی است. آقای شجریان بداند آن چیزی که جایگاه زن در جامعه را پایین آورده همین افکار فمینیستی هست که امثال شما در جامعه ترویج می کنید و زن را از زن بودن دور کرده و ارزش زن را به مرد بودن خلاصه می کنید. این است تحجر نوین! لفظ استاد برای شما بسیار سنگینی می کند چرا که نه شما فرهنگ ایرانی را می دانید و نه فرهنگ اسلامی
888 کیلوبایت
قرائت سوره ی مبارکه ی منافقین توسط حضرت امام خامنه ای روحی فداه.
فکر نمیکنم جایی پیدا کنید !
۷۳۲ کیلوبایت
دانلود کلیپ صوتی
سلامتی امامناالخامنه ای صلوات

اگه کسی یه مرتبه پشت شمارو خالی بکنه... در حقتون نامردی بکنه...
خودتون بقیشو گوش بدید.
۸۳۹ کیلو بایت
دانلود کلیپ صوتی
شب يکشنبه 16/3/2003 راشل کوری 24ساله طرفدارصلح شهروند امريکايی و از اهالی ايالت واشنگتن امريکا به همراه 8 تن از دوستان خود در جنبش همبستگی با ملت فلسطينی"
ISM
" ـ 5 تن امريکايی و 3 تن انگليسی ـ در محله السلام واقع در جنوب شهر رفح در نوار غزه سعی می کنند که از اقدام يک دستگاه بولدوز نظامی رژيم صهيونيستی در ويران کردن يکی از خانه های فلسطينی در مجاور نوار مرزی فلسطين با مصر واقع در جنوب شهر رفح جلوگيری کنند. کوری در برابر بولدوز ايستاد و از سرنشين بولدوزر خواست که وسيله اش را متوقف سازد. وی يک پيراهن پرتقالی رنگ را پوشيده بود که از دور قابل تشخيص بود. اين صلح طلب با بلندگوی خود با راننده بولدوز صحبت می کند و بقيه دوستانش نيز در فاصله 20 تا 15 متری کوری با فرياد از راننده بولدوزر می خواهند، توقف کند. در حالي که بولدوزر همچنان به سوی وی حرکت می کرد بر روی يک تپه خاکی رفت وقتی که خواست از بولدوزر دور شود بر زمين افتاد و تيغه بولدوزر او را در خاک دفن کرد. در همين زمان دوستان کوری فرياد می کشيدند و به راننده بولدوزر اشاره می کردند که توقف کند. که در اين حال بولدوزر چند متر جلوتر ايستاد و تيغه را بالابرد سپس آنرا پايين آورد و به عقب حرکت کرد. پس از ارتکاب اين جنايت نظاميان اشغالگر هيچ گونه کمکی را به کوری نکردند و پس از چند دقيقه يک آمبولانس فلسطينی به مکان حادثه رسيد و کوری را به بيمارستان شهيد محمد يوسف نجار در رفح منتقل کرد که در همان جا اعلام شد که وی فوت کرده است.
بوش اين جنايت را محکوم نمی کند...
3،2 مگابایت
شادی روح شهید راشل کوری صلوات
عباس پژوهش:
رسم است که به محض پدیداریِ هرپیشامد سیاسی قابل توجه، در همان روزهای نخست، انبوهی از واکنش های له و علیه و موجی از تحلیل های موافق و مخالف از سوی مخاطبان ذی مدخل به سمت جامعه جریان یافته و فضای خبری را در بر می گیرد.
نگارندهی این مقاله اما بر این باور است که در برابر کنش های سیاسی، واکنش هایی که در همان روزهای نخست انجام می گیرد، با وجود مزایایی که دارند دارای یک عیب بزرگ نیز خواهند بود و آن این که واکنش های اولیه و آنی در همهمهی صداهای موافق و مخالف و درامواج احساساتی گری که در همان روزهای نخست واقعه وجود دارد، موجب می شود که گوش شنوایی برای شنیدن مطالب علمی، تحقیقی و یا بررسی های منطقی وجو نداشته باشد.
بنابراین در روزهایی که ارتفاع امواج یک خبر زیاد و فضای آن خبر ملتهب است، -برخی واکنش های آنی هرچند لازم و موثر است- اما به تجربه ثابت شده که تحقیقی ترین و علمی ترین بررسی ها نیز در چنین فضایی بازیچهی امواج احساسات مخاطبانِ شده و در هیاهوی جنگ های لفظی غرق و گم خواهد شد. از این رو است که نگارنده معتقد است بیان مطالب عمیق و ارایهی استدلال های ریشه دار و متقن باید پس از فرونشستن التهاب خبر ارایه شود، چرا که فرود آمدن حجم احساسات فرصتی فراهم می آورد تا با فراز آمدن سطح تعقل و منطق مخاطبان، مباحث و مقالات علمی و مستدل در فضایی شنواتر ارایه و نیز شنیده شود.
این مقدمهی کوتاه از آن جهت عرض شد که خوانندگان مقاله، فلسفهی پرداختنِ تأخیری به موضوعات خبری را از سوی نگارنده دریابند و واکنش های مخالفی اگر هست، حتی المقدور منطقیتر و مطالعاتیتر باشد. امید آن که هر سخن حق و مستدل را با گوش حقشنو بشنویم، با چشم حقبین بخوانیم و با هوش حقجو بکاویم.
و اما اصل سخن:
همانگونه که خوانندگان سایت محترم رجانیوز آگاهند در خرداد 1388 مقاله ای تحقیقی با موضوع واژه پژوهی و روانکاوی نامه آقای هاشمی رفسنجانی تهیه و تقدیم نظر گردید (لینک). چندی بعد نیز بر پایه ی واکنش ها و برداشت های مخاطبان، مقاله ای دیگر نگاشته شد (لینک) و در آن ضمن پاسخ به نظرهای مخاطبان، جنجالی ترین بخش از سخنان آقای هاشمی در خطبه های نماز جمعهی 26 تیر نیز مورد بررسی و واژه کاوی قرار گرفت. اینک پس از سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه 20 شهریور، فراز مهمی از سخنان معظم له را که ارباب رسانه به سادگی و بلکه کم توجهی از کنار آن گذشتند، واکاوی نموده و اشارات کلام ایشان را بازخوانی می نماییم تا دانسته شود که در بخش مهمی از خطبهی غرای 20 شهریور روی سخن با کدامیک از جریان های سیاسی داخلی بوده است.
بدین منظور نخست، یک بند از متن خطبه های 20 شهریور ارایه کرده و سپس بار دیگر قطعه ای از مقالهی پیشین رجانیوز را بازخوانی می کنیم تا دانسته شود که مخاطب مستقیم مورد اشاره ی خطبه های مقام عظمای ولایت چه کسی بوده است:
بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در خطبه ها ی 20 شهریور:
بنده عرض كردم نشانه ی اعتماد مردم به اين نظام، حضور چهل ميليونى در انتخابات بود. حالا در راديوهاى بيگانه و متأسفانه بعضى هم در داخل همنواى با آنها، هى اصرار و تكرار كه بله، اعتماد مردم از نظام سلب شده! اين، جواب آن حرف است. آنجا ما گفتيم اين كه هشتاد و پنج درصد مردم مىآيند رأى ميدهند، چهل ميليون پاى صندوق ها مىآيند، به هر كسى كه رأى ميدهند، خود آمدن پاى صندوق، نشانه اعتماد مردم به نظام است -كه حقيقت قضيه هم همين است- اينها براى اينكه اين حرف را دروغ از آب دربياورند، مكرر در مكرر تبليغات كردند كه اعتماد مردم از دست رفته؛ چه كار كنيم؟ حالا بعضى در لباس دلسوزى گفتند چه كار كنيم كه اعتماد برگردد!
بازخوانی بخشی از مقالهی تحلیلی پیشین رجانیوز پس از خطبه های 26 تیر هاشمی رفسنجانی:
به متن زير برگرفته از خطبه هاي نماز جمعهي اخير وی (هاشمی رفسنجانی) توجه فرماييد:
اواخر دوران تبلیغات ما دچار تردید شدیم/ 1 / یعنی یک عده افرادی پیدا شدند تردید کردند/2/ و بذر تردید حالا به هر دلیل یا تبلیغات نادرست یا عمل نادرست صدا و سیما و یا چیزهای دیگر باعث شد بذر تردید در ذهن مردم پیش بیاید./3/ (تکبیر نمازگزاران) ما تردید را بدترین مصیبت می دانیم/ 4/ (آقای هاشمی در این لحظه گفت که آقایان اجازه بدهید من که بهتر از شما دارم می گویم و شما با شعار تايیدتان کافی است)/ 5 / این تردید مثل خوره افتاد به جان ملت ما /6 / البته دو جریان هستند یک جریان که تردید ندارند و قاطع هم ایستاده اند و دارند کار خودشان رامی کنند و یک عده هستند که آنها هم کم نیستند /7 / و بخش زیادی از مردم فهیم کشور ما عالم کشور ما هستند و می گویند که ما تردید داریم /8 / و برای رفع تردید اینها باید کار کنیم / 9 /
http://www.hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic&lang=1&id=1227
آمار واژگان در این پاراگراف 9 جمله ای آقای هاشمی:
- تعداد واژگان: 99 عدد
- تعداد جملات از ديدگاه ادبي (با شمارش فعل ها): 20 جمله
- تعداد جملات از ديدگاه روانكاوي متن (باشمارش مفهوم ها): 9 جمله
- تعداد تناوب و تكرار واژه ي ترديد: 9 بار
بررسي اول:
گوينده به ازاي هر 11 واژه، يك بار واژهي ترديد را در كلام خود وارد و از زبان صادر كرده است. یعنی یک یازدهم سخنان فوق چیزی نیست جز واژهی تردید (نقطهی مقابل اعتماد)
طبق قاعده، چنانچه درصد حضور واژهي احساسي خاصی، در يك متن 6،6% از كل واژگانِ نوشتار باشد، متن مذکور دارای وزن تأکیدی قابل توجهی بر آن واژهی بهخصوص خواهد بود. در واقع اگر به ازاي هر 15 واژه، يك بار آن واژه تكرار شود، تأكيد گوينده بر آن مفهوم، داراي وزن قابل توجهي است و بيانگر اصرار گوينده در القاي آن مفهوم به مخاطب خواهد بود.
اما همانگونه كه ميبينيم در 9 جملهي 99 واژه اي آقاي هاشمي، 9 بار واژهي ترديد استخدام شده است، كه در نتيجه درصد آماري ترديد را در متن به 9،1% مي رساند، يعني حدوداً به ازاي هر 11 واژه، يك بار ترديد به كار رفته است و اين يعني تلاش و تأكيد بسيار فراوان گوينده براي القاي مفهوم ترديد به مخاطبان. تأكيدي كه از حد معمول تأكيد، نيز حدود 3% فراتر رفته است.
بررسي دوم:
به بخش آخر پاراگراف فوق دقت كنيد:
دو جریان هستند
یک جریان که تردید ندارند و قاطع هم ایستاده اند و دارند کار خودشان را می کنند و یک عده هستند که آنها هم کم نیستند /7 / و بخش زیادی از مردم فهیم کشور ما عالم کشور ما هستند و می گویند که ما تردید داریم /8 / و برای رفع تردید اینها باید کار کنیم/ 9/
ببينيم كه دو جريان مورد بحث ايشان چه ويژگي هايي دارند:
اينك در يك تقابلِ واژگاني، ترازوي احساسي كلام آقای هاشمي را در زمینه ی مقايسه ي جريان اولي ها (بي ترديدها) و جريان دومي ها (باترديدها) كنار هم مي گذاريم:
جريان دوم: بخش زیادی از مردم+ فهیم+ عالم کشور هستند.
جريان اول: کم هم نیستند+ یک عده هستند+ قاطع ایستاده اند+کار خودشان را می کنند.
نتيجه گيري كلي:
جريان اول: نه تنها صفات خوب و قابل بياني در كلام و بيان هاشمي نداشته اند بلكه خودراي و كم تعداد نيز هستند.
جريان دوم: اكثريت هستند. فهيم هستند عالم هستند و اتفاقا همين جريان فهيم، عالم و اكثريتي هستند كه ترديد هم دارند.
نكتهي آخر:
به گفتهي آقاي هاشمي بايد براي جريان دومي ها و براي ترديد اين ها كاري كرد اما براي تأمين نظر و خواسته هاي جريان اولي ها هيچ راهكاري در كلام 9،1 % ترديدزدهي هاشمي ارايه نشده است.
((پایانِ بخشِ بازخوانی شده از مقاله ی پیشین رجانیوز))
حال بیایید خطبه ی 20 شهریور رهبر انقلاب را با خطبه ی 26 تیر آقای هاشمی مقایسه کنیم:
تحلیل نهایی مقاله:
رهبرمعظم انقلاب در این بخش ازخطبه ها به چند نکته ی مهم اشاره کرده اند:
1-
2-
3-
4-
بار دیگر به متن جملات ایشان دقت فرمایید:
- عرض كردم نشانه ی اعتماد مردم به اين نظام، حضور چهل ميليونى در انتخابات بود ]اما در مقابل[ در راديوهاى بيگانه و متأسفانه بعضى هم در داخل همنواى با آنها، هى اصرار و تكرار كه بله، اعتماد مردم از نظام سلب شده!
- اين، جواب آن حرف است.
- گفتيم اين كه هشتاد و پنج درصد مردم مىآيند رأى ميدهند، چهل ميليون پاى صندوق ها مىآيند...، نشانه اعتماد مردم به نظام است. ]اما در مقابل[ اينها براى اين كه اين حرف را دروغ از آب دربياورند، مكرر در مكرر تبليغات كردند كه اعتماد مردم از دست رفته؛ چه كار كنيم؟
- بعضى در لباس دلسوزى گفتند چه كار كنيم كه اعتماد برگردد!
و اما با توجه به سخنان رهبر انقلاب چهار پرسش اساسی مطرح است:
1-
2-
3-
4-
پاسخ پرسش های فوق به ترتیب زیر می باشد:
1-
2-
3-
4-
همانگونه که مشاهده می شود در 7 مورد از 10 مورد یافتهی صفحهی نخست گوگل این اصطلاح برای کسانی به کار رفته است که در واقع نیتشان کاملاً با ادعایشان در تضاد است. بنابراین به فرمودهی رهبر معظم انقلاب کسی که موضوع وجود تردید و بی اعتمادی را در مردم، نسبت به نظام مطرح کرده است، نه تنها دلسوز نیست بلکه به لباس دلسوزی درآمده است تا به اهدافی معکوس دست یابد. اما آنان که در لباس دلسوزی بذرهای تردید بر خاک میهن می پاشند، بدانند که این بذرهای سوخته در هیچ کجا از خاک ایران نخواهد رویید، نه به آب نه به بنزین.
حسن ختام این مقاله بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در خطبه های گیرا و به یاد ماندنی 20 شهریور است تا مخاطبان هوشیار خودحدیث مفصل بخوانند از مجملِ حدیثِ جمل:
درباره اهل جمل، در قضيه جنگ جمل - كه يكى از آزمايش هاى بسيار دشوار اميرالمؤمنين بود - فرمود: «انّ هؤلاء قد تمالئوا على سخطة امارتى»؛ اينها جمع شدند، دست به يكى كردند براى اينكه نسبت به اين حكومتى كه به اميرالمؤمنين رسيده است، خشم خود را آشكار كنند. «و سأصبر»؛ فرمود: من صبر خواهم كرد.اما تا كى؟ «ما لماخف على جماعتكم»؛(6) آن وقتى كه ببينم حركت اينها دارد بين شما مسلمانها شكاف ايجادميكند، اختلاف ايجاد ميكند، برادران را در مقابل هم قرار ميدهد، آن وقت وارد عمل خواهم شد و فتنه را علاج خواهم كرد؛ تا آن وقتى كه ممكن است، صبر ميكنم و با نصيحت رفتار ميكنم.
و سلام بر اهالی تحقیق