به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
ثَلاثَهُ تَدُلُّ علی عُقولِ أربابِها: اَلرسّولُ وَ الکِتابُ وَ الهَدِیَّهُ؛
 

سه چیز نشان دهنده ی عقل و خرد صاحبان آن است: 1. فرستاده 2. نامه 3. هدیّه.
 
غررالحکم، ج 3، ص 343
 

شرح حدیث:

پایه ی قضاوت ما درباره ی دیگران اعمال و رفتار آنان است. 
این که کسی تا چه حدّ خردمند یا سبک عقل است، از چند چیز فهمیده می شود که در این حدیث به سه مورد اشاره شده است. 
1. پیک و قاصدی که انسان در پی انجام کاری می فرستد و به عنوان نماینده از سوی او حرف می زند یا عمل می کند. 
2. نامه و نوشته که به صورت درخواست، شکایت، انتقاد، احوال پرسی، ابراز علاقه و... است، نوشته تراوش فکر و سلیقه ی هر کس است و لحن کلام و بیان و کیفیت نامه معیار خرد نویسنده است. 
3. هدیه و تحفه ای که به هر مناسبتی برای کسی می فرستید یا با خودتان می برید. 
همچنان که «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد»، قاصد و نامه و هدیه نیز ارزش و شخصیت و میزان خرد انسان را نشان می دهد. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:50 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
ما لایَنبَغی اَن تَفعَلَهُ فِی الجَهرِ، فَلاتَفعَلهُ فِی السِّرِ؛
 

آنچه انجام دادنش در آشکارا سزاوار نیست، پس در نهان هم آن را انجام مده.
 
غررالحکم، ج 6، ص 91
 

شرح حدیث:

کارهای بد مثل غذاهای مسموم آثار زیانبار خود را دارد. 
غذایی که مضّر است، فرقی نمی کند که در نهان خورده شود یا آشکارا، با علم و عمد یا از روی اشتباه و جهل. به هر حال تأثیر خود را می گذارد. 
اعمال ناشایست نیز چنین است. 
چه دیگران ببینند و بفهمند یا نبینند و نفهمند، گناه و کار ناشایست برای روح و فکر ما، برای سعادت و آخرت ما، برای اخلاق و شخصیت ما زیان آور است، پس انجام پنهانی یا آشکار آن فرقی نمی کند. 
البته در یکی آبرو هم می رود، و در دیگری رسوایی کمتر است. 
اگر هم ارتکاب نهانی خلاف و گناهی را مردم نفهمند و آبروریزی به بار نیاید، ولی... خدا و فرشتگان شاهد و ناظر که می بینند!
زشت زشت است، چه پنهان و چه آشکار. 
گناه هم آفت روح و سیاه کننده ی نامه ی عمل و مایه ی عذاب آخرت است، چه آشکارا انجام شود چه در خفا. 
وارستگان و فرزنگان برای پرهیز از بدی و خلاف برای خدا، ملائکه، وجدان و شخصیت خود هم حسابی باز می کنند و آنچه را از انجامش در حضور دیگران شرم دارند، پنهانی هم مرتکب نمی شوند. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:50 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
الحَریصُ أسیرُ مَهانَهٍ لایُفَکُّ اَسرُهُ؛
 

حریص گرفتار و اسیر ذلت و خواری است که اسارتش هرگز از بین نمی رود.
 
غررالحکم، ج 1، ص 361
 

شرح حدیث:

به همان صورت که قناعت مایه ی عزت و آزادگی و سربلندی است، حرص و آز و طمع نیز اسارت آور و مایه ی ذلّت و خواری است. 
آنچه انسان را به «آزادگی» می رساند، مناعت طبع، بلند نظری و قناعت است و آنچه به خواری می کشد، افزون طلبی، سیری ناپذیری و زیاده خواهی است. 
اسیر کجا و آزاد کجا؟
کسی که خود را از قید و بند «حرص» آزاد کند، نه گرفتار غصه و رنج به خاطر «نداشتن» است، نه مجبور می شود برای رسیدن به خواسته هایش تملق بگوید، رو بیندازد و سبک و خوار شود. 
«نخواستن» انسان را «آزاد» می کند و «خواستن» به اسارت می کشاند، اسارتی همیشگی که حریص و آزمند گروگان ابدی آن است و چاره ای ندارد جز آن که خود را از این دام برهاند. 
مهار کردن تمنیّات نفس و خواهشهای دل بخصوص در مسائل مالی و مادی ما را از این اسارت می رهاند. 
چرا گروگان حرص و آز بمانیم وقتی که می توانیم آزاد و عزیز باشیم؟

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:50 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَهِ، وَ اترُک بَینَهُما لِلعَفوِ موضِعاً تَحرُزُ بِهِ الأجرَ وَ المَثُوبَه؛
 

در کیفر گناه و خطا شتاب مکن. میان گناه و کیفر فرصتی برای عفو باقی بگذار تا به سبب آن به پاداش و ثواب دست یابی.
 
غرالحکم، ج6، ص306
 

شرح حدیث:

یک خطا کار را هم می توان عفو کرد، هم به کیفر رساند. 
برای هر دو مجال و فرصت هست، ولی کدام بهتر است و در کدام باید شتاب کرد؟
اگر هم تنبیه و کیفری در کار باشد، باید بر اساس سازندگی و بازدارندگی باشد، نه انتقام جویی و عداوت. پس چه جایی برای عجله و شتاب؟
البته این غیر از مواردی است که حق جامعه ضایع شده باشد و خیانت به ملّت صورت گیرد، که آنجا هر چه سریع تر و قاطع تر کیفر صورت گیرد، بازدارندگی آن نسبت به جرایم مشابه بیشتر خواهد بود. 
گاهی تنبیه و عقوبت سریع مجال عفو و بخشایش را از بین می برد. 
باید فرصت و زمانی باقی گذاشت تا خطاکار مجال توبه و اصلاح و جبران داشته باشد. 
اگر عفو صورت گیرد، هم ثواب عفو و گذشت وجود دارد، هم رضای پروردگار. 
از خدا باید آموخت، مهلت دادن و زود مؤاخذه نکردن را. 
وقتی جای عفو باقی است، چه شتابی برای مجازات؟ مبادا با عجله کردن در تنبیه و عقوبت زمینه ی عفو و اصلاح از بین برود. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:50 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
اِتَّقُوا مَعاصِیَ اللهِ فِی الخَلَواتِ؛ فَإنَّ الشّاهِدَ هُوَ الحاکُم؛
 

از ارتکاب نافرمانیهای خدا در خلوتها بپرهیزید؛ چرا که همان شاهد داور است.
 
نهج البلاغه، حکمت 316
 

شرح حدیث:

خدایی را که می پرستیم و سر و کارمان در دنیا و آخرت با اوست «شنوا» و «بینا» ست. 
آنچه برای ما آشکار یا نهان به شمار می رود، برای خدا یکسان است. 
هیچ چیز از او پوشیده و پنهان نیست. همه ی سخنان حتّی نجواهای آهسته و زمزمه ها را هم می شنود و از همه ی کارها در خلوت ترین جاها و تاریک ترین صحنه ها آگاه است. 
نمی توان جایی پیدا کرد که خدا در آن جا نباشد. 
نمی توان حرفی را آهسته زد که او نشود. 
نمی توان کاری را مخفیانه انجام داد که او با خبر نباشد. 
علم و آگاهی خداوند همه زوایا و حالات و شرایط را در بر گرفته است، حتی از نیّات درونی وانگیزه های ما هم خبر دارد. 
فردای قیامت چه کسی میان مردم داوری وحکم خواهد کرد؟
همان کسی که شاهد اعمال مردم بوده است! پس نه جای انکار و حاشاست، نه می توان آن شاهد حاکم را به اشتباه و بی دقتی متهم ساخت. 
نتیجه آن که: در خلوت هم نباید گناه کرد؛ چرا که چشم بینای خدا همه جا ناظر بر اعمال ماست. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:49 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
آَیُّهَا النّاسُ! إتَّقُوا اللهَ الّذی إن قُلتُم سَمِعَ، وَ إن أضمَرتُم عَلِمَ؛
 

ای مردم! از خدایی پروا کنید که اگر بگویید می شنود، و اگر چیزی را در دل پنهان کنید، می داند.
 
نهج البلاغه، حکمت 194
 

شرح حدیث:

خلافکاران گاهی می پندارند که زیر کند که تخلف می کنند و کسی متوجه نمی شود. 
اهل معصیت نیز خیال می کنند گناهانشان از چشم و علم خدا پوشیده و پنهان است. 
آیا اگر بدانیم دوربینی در همه ی حالات از رفتار ما فیلم برداری می کند و ضبط صوتی همواره از مکالمات ما «نوار صوتی» تهیه می کند، به همین وضع خواهیم بود؟
توجه به این که پیوسته چشم و گوشی بینا و شنوا حرکات و سخنان ما را می بیند و می شنود، نقش مهمی در جلوگیری از خطا و گناه دارد. 
موعظه ی حضرت علی (علیه السلام) همین است: 
دعوت به تقوا و پروا از خدایی که هم شنوای سخن است، و هم آگاه از نهان. 
او شنواترین شنوایان است (اسمع السّامعین)
و بیناترین بینندگان (ابصر النّاظرین)
اگر خدا را باور داریم، چنین باور و معرفتی نسبت به او داشته باشیم که «عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنیم. »

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391).
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:49 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
قَلیلُ العِلمِ مَعَ العَمَلِ خَیرُ مِن کَثیرهِ بِلاعَمَلٍ؛
 

دانش اندک همراه با عمل بهتر از علم بسیار بدون عمل است.
 
غررالحکم، ج 7، ص 281
 

شرح حدیث:

هر درختی را از میوه اش می توان شناخت. 
درخت علم و دانش اگر میوه ی عمل ندهد، درخت بی ثمر است. 
آنچه «جوهر وجودی» انسان و «ارزش معنوی» او را آشکار می سازد، رفتار و اعمال اوست. تا کسی عمل خویش را بروز نداده باشد، قضاوت صحیح و دقیقی درباره ی او نمی توان داشت. 
بعضی در پی افزودن دانسته های خویشند، اما به آن عمل نمی کنند. بعضی هم به کمترین چیزی که دانا می شوند، عمل می کنند. کدام یک برترند؟
آنچه به علم ارزش می دهد و دانا را از نادان ممتاز می سازد «عمل» است. 
علم و عمل دو بال پروازند و هر کدام ناقص و آسیب دیده باشد، پرواز به نتیجه نمی رسد. 
حرف زیاد می توان زد، ادعا هم بسیار می توان داشت، امّا آنچه گواه صدق سخن و درستی ادعّاست، «عمل» است. صفحات شناسنامه ی «هویّت انسان» با حروفی از عمل و کلماتی از رفتار نگاشته می شود. 
حقیقت هر کس همان است که عمل می کند. 
فاصله ی «بود» و «نمود» را از همین جا می توان شناخت. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:49 PM
چند ماه پس از ورود و استقرار در پاریس مادر خانمم را برای همراهی در تولد نخستین فرزندمان به پاریس دعوت کردم تا هم قوت قلبی برای خانمم باشد و هم مایه راحتی خیال من از باب تجربه تر و خشک کردن نوزاد و ... .
 

حاجیه خانم بنده خدا را که تا آن موقع در انظار عمومی چادر از سر برنداشته بود، وادار کردیم تا چادرش را بردارد و مانتو بلندی به تن کند! البته زیر بار نمی رفت ولی وقتی توضیح دادیم اینجا ترکیه و ژاپن نیست و منافقین حضور دارند و ممکن است بی حرمتی کنند، قانع شد. بگذریم که حضور او در آن غربت چه نعمت بزرگی بود. یک شب حوالی ساعت یازده ونیم شب حال مادر خانم بد شد و من با عجله او را تنهایی به بخش اورژانس نزدیکترین بیمارستان که از قبل می شناختم رساندم.

پس از معاینه و آزمایش و دادن یکی دو قرص نسخه ای نوشته و دستم دادند و بیمار را مرخص کردند. من وقتی دست در جیب کردم که هزینه را حساب کنم دیدم به خاطر عجله کیف پول و مدارک را جا گذاشته ام. حتی مدارک خودرو و هیچ کارتی همراهم نبود.
بسیار مضطرب شدم که مجبورم پیر زن بدحال را تنها و غریب اینجا بگذارم تا بروم منزل پول بیاورم.

وقتی پزشک و پرستار اضطراب مرا دیدند پرسیدند مشکل چیست؟ شما هم ناراحتی داری؟

گفتم: راستش با عجله آمده ام و کیف پولم همراهم نیست و نمی دانم باید چکار کنم.

با خونسردی گفت این دلیل نگرانی توست؟ اگر پول داشتی هم فرقی نمی کرد این نیمه شب که صندوق ما باز نیست! اضطراب من بیشتر شد. حدس زدم لابد مدرکی، کارتی باید گرو بگذارم تا فردا که صندوق باز می شود، در حالیکه هیچ کارت و مدرکی هم نیاورده بودم.

کارمند گفت: کارت بیمه دارید گفتم بیمار مهمان ماست و کارت بیمه ندارد.
گفت: کارت شناسایی.
گفتم: به همان دلیل عجله داشتن، هیچ مدرکی همراهم نیست. خودم را آماده کردم بگویم بیمار اینجا بماند تا من بروم از منزل مدارک بیاورم که پرستار یک برگ کاعذ سفید دستم داد و گفت مشخصات و آدرست را اینجا بنویس و به سلامت.

نوشتم و دستش دادم؛ گفت: پس چرا نمی روی؟
گفتم: خوب بعد چکار باید بکنم؟
گفت: ببخشید یادم رفت توضیح بدهم. حد اکثر تا یک هفته صورت حساب با پست می آید به آدرست و نحوه پرداخت در آن نوشته شده است؛ به همین سادگی!

یاد خاطره ای در بیمارستان شهدای تجریش افتادم و برای لحظاتی مات و مبهوت ماندم. پرستار که حیرت مرا دیده بود دوباره پرسید: دیگر منتظر چی هستی و چرا نمی روی؟

گفتم: می توانم سوالی بکنم؟

گفت بپرس.

پرسیدم: من و همراه بیمارم خارجی هستیم، شما چطور به ما اعتماد می کنید؟ مدارک هویت هم که همراه نداریم. شاید آدرس و مشخصات غلط به شما داده باشیم! برایم جالب است بدانم.

گفت: اصل بر این است که همه درستکارند مگر خلافش ثابت شود. در مورد شما هم که هنوز چیزی ثابت نشده است. البته همیشه استثنا وجود دارد و ممکن است از هر صد نفر، دو سه نفری هم متخلف باشند و نادرست، ولی برای بیمارستان اصلا نمی صرفد که به خاطر احتمال دروغ و خلاف دو سه نفر در ماه، یک صندوقدار شیفت شب استخدام کند و به او حقوق و بیمه و رفاهیات و بازنشستگی و ... بدهد یا به صندوقدار دیگری اضافه کار بدهد صرفا بخاطر اینکه از چند تخلف احتمالی پیشگیری کند.

تشکر کرده و با مادرخانم به منزل برگشتیم... .

از فردا هر روز صندوق پستی را می پاییدم تا نامه بیمارستان را دریافت کنم و بالاخره آمد و با آمدن خود مرا یکبار دیگر مات و مبهوت کرد! در یک برگ کاغذ قطع A4 با سربرگ بیمارستان خطاب به من نوشته شده بود: هزینه عادی معاینه بیمار شما ... فرانک ( آنموقع هنوز یورو درکار نبود) بعلاوه 10 درصد هزینه مراجعه در وقت شبانگاهی که جمعا میشود .... فرانک. زیر آن نوشته بود شما برای پرداخت این مبلغ دو هفته فرصت دارید از یکی از راه های ذیل اقدام کنید:

- مراجعه حضوری به صندوق بیمارستان در روزهای کاری
- مراجعه به نزدیک ترین دفتر پست و حواله پستی (در پستخانه های فرانسه برای ارسال و حواله وجه نقد فرمهای خاصی وجود دارد)
- ارسال چک بانکی به حساب بیمارستان از طریق پست (چک خود را در وجه بیمارستان بنویسید و در پاکتی گذاشته و به صندوق پست بیاندازید)

در خط بعدی نوشته بود اگر تا دو هفته این بدهی واریز نشود یک نامه یادآوری دیگر به آدرس شما ارسال می شود و دو هفته دیگر به شما مهلت داده می شود ولی 10 درصد دیگر به مبلغ فوق افزوده می شود!

و در سطر بعدی نوشته بود اگر حداکثر تا یک ماه بدهی شما وصول نشود بیمارستان آن را به شرکت وصول مطالبات معوقه (اصطلاح ایرانیش میشود شرخر!/ در فرانسه شرکتهای رسمی و ثبت شده ای برای این کار وجود دارند) واگذار می کند و در آن صورت شما متحمل هزینه های اداری و حقوقی و کارمزد آن شرکت هم خواهید شد.

جالب تر از همه سطر آخر بود که نوشته بود: اگر به هر دلیل قدرت و امکان پرداخت این مبلغ را ندارید در روزهای فلان و بهمان از ساعت فلان تا بهمان به بخش مددکاری شهرداری محل خود مراجعه نمایید تا آنان شما را راهنمایی یا یاری دهند.

خدا را، خدا را، خدا را... من این نامه را تا سال ها بعنوان نمونه با خود نگاه داشته بودم ولی متاسفانه به خاطر اسباب کشی های متعدد آن را گم کردم.

آن را برای خانم و مادرخانم خواندم و سه نفری این همه تکریم ارباب رجوع و مسئولیت شناسی و کارگشایی را ستودیم. همانجا خاطره زیر را که در بیمارستان شهدای تجریش برایم اتفاق افتاده بود برای خانم و مادرخانم تعریف کردم و همه ما متاثر شدیم:

قبل از ظهر یک روز از پاییز 1365 بود و من یکی از همکلاسی های دانشگاهم را که مریض بود بردم درمانگاه فوریتها (اورژانس) بیمارستان شهدا در تجریش.

قبض گرفته و منتظر نوبت بودیم که چند کارگر ساختمانی لر زبان همکار دیگرشان را که از داربست افتاده و خون از بدنش جاری بود آوردند. طبعا بقیه بیماران و همراهان توجه شان به این بیچاره که وضعیت متفاوتی داشت جلب شد.

یک پرستار گفت سریع بیاوریدش داخل و روی تخت بخوابانید. یکی دیگر گفت اول باید پذیرش شود و قبض بگیرید.

همراهانش آمدند پذیرش. مسئول پذیرش گفت: برای جرح ناشی از حوادث باید فلان مقدار( مبلغش یادم نیست ولی دست کم پنج شش برابر معاینه معمولی بود) پول بدهید. همراهان که با لباس کار و خاکی آمده بودند گفتند که باعجله آمده اند و پولشان در لباسهای دیگرشان است و فراموش کرده اند بیاورند. حتی به راننده ماشینی که آنها را رسانده هم پول نداشته اند بدهند.

مسؤول صندوق گفت اول پول بعد قبض. آنها اصرار کردند و صندوقدار انکار. حتی یکی گفت شما قبض بده تا دوستانم اینجا هستند من بر می گردم و پول می آورم ولی صندوقدار همچنان مقاومت می کرد. مجروح بیچاره هم در حال آه و ناله.

من نتوانستم تحمل کنم رفتم با صندوقدار صحبت کنم که آقا این خونریزی دارد و ..که سرم داد کشید و گفت دستور رئیس بیمارستان است و بخشنامه اش را هم از زیر شیشه درآورد و نشان داد.

گفت: من هم مثل شما انسانم و این چیزها را می دانم ولی یکی دو مورد که نیست من هم کارمندم و یکبار و دوبار می توانم از جیبم بدهم ولی هر روز که نمی شود و چند بار هم از سوی مسئولین توبیخ شده ام.
ناچارا مبلغی را خودم گذاشتم و از حاضرین دیگر خواهش کردم کمک کنند و پول قبض را پرداختیم و قبض صادر شد و مجروح را به داخل راه داده و پانسمان کردند!

در پاریس دو بار یاد این خاطره افتادم . نخست آن شب که بدون پول و مدارک مادر خانمم را بیمارستان بردم و دوم آن روز که نامه صورتحساب بیمارستان به دستم رسید!

ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:49 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
جُودُ الرَّجُلِ یُحَبَّبُهُ اِلی أضدادِهِ، و َبُخلُهُ یُبغِضُهُ إلی أولادِهِ؛
 

بخشندگی مرد او را نزد رقیبان و مخالفانش محبوب می سازد، و بخل او وی را نزد فرزندانش منفور می کند.
 
غررالحکم، ج 3، ص 358؛
 

شرح حدیث:

چرا گاهی نزدیکان دور می شوند و دوران نزدیک؟
چرا گاهی خویشان بیگانه می گردند و بیگانگان خویش؟
راز آن را در نوع رفتار و معاشرت باید جستجو کرد و دریافت که چه چیزهایی «محبوبیت» می آورد و چه عواملی «نفرت» و«گریز» پدید می آورد. 
جود و بخشندگی عامل جذب است در هر که باشد. 
بخل هم صفتی گریزاننده است در هر کس که باشد. اگر دوستان و خویشاوندان شاهد بذل و بخشش نباشند، کم کم فاصله می گیرند و رابطه ها را می کاهند و بیگانگان اگر خیر و احسان و جود ببینند، جذب می شوند. 
این خصلت انسان است که برده و بنده ی احسان می شود. 
بنده ی حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش 
این تأثیر و قاعده و قانون، در خانواده و نسبت به فرزندان هم وجود دارد. کسی که به همسر و فرزندانش برسد و سخاوتمندانه برخورد کند، محبوبیت پیدا می کند و اگر اهل بخل و امساک باشد، از او بیزار می شوند و چه بسا آرزوی مرگش را کنند تا پس از او به نوایی برسند. 
«جود» کلید دوستی و محبّت است. 
«بخل» هم قفل رابطه ها و مهرورزیهاست. مبادا آن جا که باید جود کنیم، بخل ورزیم و درهای گشوده را هم قفل کنیم. 

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:48 PM
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
 
مِن کفّاراتِ الذُّنوبِ العِظام إغاثَهُ المَلهُوفِ و التَّنفیسُ عَنِ المَکرُوب؛
 

از کفاره های گناهان بزرگ رسیدن به داد مظلوم گرفتار و غم زدایی از فرد اندوهگین است.
 
نهج البلاغه، حکمت 23
 

شرح حدیث:

کفاره چیزی است که آثار گناه را می پوشاند و می زداید. 
با پرداخت کفّاره انسان خطاکار از تعقیب و تنبیه مصونیّت می یابد. 
رسیدگی به وضع محرومان و رفع نیاز از گرفتاران و دادرسی به مظلومان نزد خداوند آن قدر مهم و نیکوست که کفاره گناهان بزرگ به شمار می رود. 
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
کسی که دغدغه ی خدمت رسانی و توفیق مشکل گشایی از مردم را دارد، عنایت پروردگار شامل حالش می شود و خدا چنین بندگانی را دوست دارد. 
آنچه پرونده ی سیاه انسان خطا کار را روشن می سازد و جبران گناهانش محسوب می شود، کمر خدمت بستن نسبت به درماندگان و بی پناهان و ستمدیدگان است. 
تا می توانی گرهی را گشود چرا در کار دیگران گره انداختن؟

منبع: حکمت های علوی و ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام علی ع)، جواد محدثی، انتشارات آستانه قدس رضوی، چاپ سوم (1391)
ادامه مطلب
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394  - 2:48 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 155

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1712847
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث