به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

فردا كه برمن و تو وزد باد مهرگان --- آنگه شود پديد كه نامرد و مرد كيست ؟ (( ناصر خسرو))

فرزند بي ادب مثل انگشت ششمه، اگر ببري درد داره ، اگر هم نبري زشته !

فرزند عزيز نور ديده --- از دبه كسي ضرر نديده !

فرزند كسي نميكند فرزندي  --- گر طوق طلا به گردنش بر بندي !

فرزند عزيز دردونه، يا دنگه يا ديوونه !

فرشش زمينه، لحافش آسمون !

فرش، فرش قالي، ظرف، ظرف مس، دين، دين محمد !

فضول را بجهنم بردند گفت : هيزمش تره !

فقير، در جهنم نشسته است !

فكر نان كن كه خربزه آبه !

فلفل نبين چه ريزه بشكن ببين چه تيزه !

فلك فلك، بهمه دادي منقل، به ما ندادي يك كلك !

فواره چون بلند شود سرنگون شود !

فيل خوابي مي بيند و فيلبان خوابي !

فيلش ياد هندوستان كرده !

فيل و فنجان !

فيل زنده اش صد تومنه، مرده شم صد تومنه !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:17 AM

عذر بدر از گناه !

عروس بي جهاز، روزه بي نماز، دعاي بي نياز، قرمه بي پياز !

عروس تعريفي عاقبت شلخته در آمد !

عروس كه بما رسيد شب كوتاه شد !

عروس مردني را گردن مادر شوهر نگذاريد !

عروس مياد وسمه بكشه نه وصله بكنه !

عروس نميتونست برقصه ميگفت : زمين كجه !

عروس را كه مادرش تعريف كنه براي آقا دائيش خوبه !

عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !

عزيز كرده خدا را نميشه ذليل كرد !

عزيز پدر و مادر !

عسس بيا منو بگير !

عسل در باغ هست و غوره هم هست !

عسل نيستي كه انگشتت بزنند !

عشق پيري گر بجنبد سر به رسوائي زند !

عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند !

عقلش پاره سنگ بر ميداره !

عقل كه نيست جون در عذابه !

عقل مردم به چشمشونه !

عقل و گهش قاطي شده !

علاج واقعه پيش از وقوع بايد كرد . ((‌ ... دريغ سود ندارد چو رفت كار از دست ))  (( سعدي ))

علاج بكن كز دلم خون نيايد . (( سرشك از رخم پاك كردن چه حاصل ... )) (( مير والهي))

علف بدهان بزي بايد شيرين بياد !

عيدت را اينجا كردي نوروزت را برو جاي ديگه !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:16 AM

غاز ميچرونه !

غربال را جلوي كولي گرفت و گفت : منو چطور مي بيني ؟ گفت : هر طور كه تو منو ميبيني !

غلام به مال خواجه نازد و خواجه به هر دو !

غليان بكشيم يا خجالت  ! (( مائيم ميان اين دو حالت  ... ))

غم مرگ برادر را برادر مرده ميداند !

غوره نشده مويز شده است !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:16 AM

عاشقان را همه گر آب برد  --- خوبرويان همه را خواب برد . (( ايرج ميرزا ))

عاشق بي پول بايد شبدر بچينه !

عاشقم پول ندارم كوزه بده آب بيارم !

عاشقي پيداست از زاري دل --- نيست بيماري چو بيماري دل .  (( مولوي ))

عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد !  (( حافظ ))

عاشقي كار سري نيست كه بر بالين است ! (( سعدي ))

عاقبت جوينده بابنده بود ! (( مولوي))

عاقبت گرگ زاده گرگ شود --- گر چه باآدمي بزرگ شود . (( سعدي ))

عاقل بكنار آب تا پل ميجست  --- ديوانه پا برهنه از آب گذشت !

عاقل گوشت ميخوره، بي عقل بادمجان !

عالم بي عمل، زنبور بي عسله !

عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشكل !

عالم ناپرهيزكار، كوريست مشعله دار !

عبادت بجز خدمت خلق نيست --- به تسبيح و سجاده و دلق نيست ! (( سعدي ))

عجب كشگي سابيديم كه همش دوغ پتي بود !

عجله، كار شيطونه !

عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:16 AM

طاس اگر نيك نشيند همه كس نراد است !

طالع اگر اري برو دمر بخواب !

طاووس را به نقش و نگاري كه هست خلق --- تحسين كنند و او خجل از پاي زشت خويش !(( سعدي ))

طبل تو خاليست !

طبيب بيمروت، خلق را رنجور ميخواهد !

طشت طلا رو سرت بگير و برو !

طعمه هر مرغكي انجير نيست !

طمع آرد بمردان رنگ زردي !

طمع پيشه را رنگ و رو زرده !

طمع را نبايد كه چندان كني ---  كه صاحب كرم را پشيمان كني !

طمع زياد مايه جونم مرگي ( جوانمرگي ) است !

طمعش از كرم مرتضي علي بيشتره !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:15 AM

شغال ترسو انگور خوب نميخوره !

شغال كه از باغ قهر كنه منفعت باغبونه !

شغالي كه مرغ ميگيره بيخ گوشش زرده !

شكمت گوشت نو بالا آورده !

شكم گشنه، گوز فندقي !

شلوار نداره، بند شلوارش را مي بنده !

شمر جلودارش نميشه !

شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره !

شنا بلد نيست زير آبكي هم ميره !

شنونده بايد عاقل باشه !

شنيدي كه زن آبستن گل ميخوره اما نميدوني چه گلي !

شوهر كردم وسمه كنم نه وصله كنم !

شوهر برود كاروانسرا، نونش بياد حرمسرا !

شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد !

شير بي يال و اشكم كه ديد --- اينچنين شيري خدا هم نافريد . (( مولوي ))

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:14 AM

صابونش به جامه ما خورده !

صبر كوتاه خدا سي ساله !

صداش صبح در مياد !

صد پتك زرگر، يك پتك آهنگر !

صد تا گنجشك با زاق و زوقش نيم منه !

صد تا چاقو بسازه، يكيش دسته نداره !

صد تومن ميدم كه بچه ام يكشب بيرون نخوابه وقتي خوابيد ، چه يكشب چه هزار شب !

صد رحمت به كفن دزد اولي !

صد سال گدائي ميكنه هنوز شب جمعه را نميدونه !

صد سر را كلاه است و صد كور را عصا !

صد من پرقو يكمشت نيست !

صد من گوشت شكار به يك چس تازي نميارزه !

صد موش را يك گربه كافيه !

صفراش به يك ليمو مي شكنه !

صنار جيگرك سفره قلمگار نمي خواد !

صنار ميگيرم سگ اخته ميكنم، يه عباسي ميدم غسل ميكنم !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:14 AM

شتر را گفتند : چرا گردنت كجه ؟ گفت : كجام راسته !

شتر را گفتند : چكاره اي ؟ گفت : علاقه بندم . گفتند : از دست و پنجه نرم و نازكت پيداست !

آن يكي مي گفت استر را كه هي --- از كجا مي آيي اي فرخنده پي

        گفت : از حمام گرم كوي تو --- گفت : خود پيداست از زانوي تو !

شتر را گم كرده پي افسارش ميگرده !

شتر سواري دولا دولا نميشه !

شتر كه نواله ميخواد گردن دراز ميكنه !

شتر كجاش خوبه كه لبش بده ؟!

شتر گاو پلنگ !

شتر مرد و حاجي خلاص !

شتر مرغ را گفتند : بار بردار . گفت : من مرغم . گفتند : پرواز كن . گفت : من شترم !

شترها را نعل ميكردند، كك هم پايش را بلند كرد !

شراب مفت را قاضي هم ميخوره !

شريك اگر خوب بود خدا هم شريك ميگرفت !

شريك دزد و رفيق قافله !

شست پات توي چشمت نره !

شش ماهه به دنيا اومده !

شعر چرا ميگي كه توي قافيه اش بموني ؟!

شغال، پوزش بانگور نميرسه ميگه ترشه !

شغال ترسو انگور خوب نميخوره !

ادامه مطلب
پنج شنبه 14 خرداد 1394  - 11:14 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 328

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1751016
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث