به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام سجاد علیه‏ السلام فرمودند:
 
اِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالبٍ علیهماالسلام کانَ أَعْبَدَ النّاسِ فى زَمانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُمْ.
 

امام حسن علیه‏ السلام عابدترین و زاهدترین و برترین مردم زمان خود بود.
 
امالى صدوق، ص 150، بحارالانوار، ج 43 ص 331 ح 1
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 3:08 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
إبنَ آدَم! مازِلتَ بِخیرٍ ما کانَ لَکَ واعِظٌ مِن نَفسِکَ، وَ ما کانَتِ المُحاسَبةُ مِن هَمِّکَ؛
 

ای فرزند آدم! تو همواره بر خیر و نیکی هستی، تا وقتی که از درون خود واعظی داشته باشی و محاسبه ی نفس مورد همّت و توجه تو باشد.
 
بحارالانوار، ج75، ص 147
 

شرح حدیث:

دو مسأله در خودسازی نقش مؤثر دارد:
1- واعظ درونی. 
2- محاسبه. 
واعظ درونی، همان وجدان بیدار و نفس لوّامه است که فعّال است و انسان را پند می دهد و به خیر و نیکی دعوت می کند و از بدی و گناه، باز می دارد. 
محاسبه، نظارت و حسابرسی بر عملکرد روزانه، ماهانه و سالانه و در طول عمر است، تا آدمی هدف و مقصد و عمل و راه را از یاد نبرد و جلو زیان و بیراهه رفتنها را بگیرد و از افزایش جرایم و قطور شدن پرونده ی گناهان مانع شود. 
خود محاسبه نیز، به نوعی واعظ درونی است. 
کسی که به توصیه ی رهبران دینی و علمای اخلاق، محاسبه ی نفس را در برنامه ی روزانه داشته باشد و بر اعمال خویش مراقبت کند، اگر دید خطاهایش زیاد است و در طول روز گناهانی از او سر زده است، خود را ملامت می کند و تصمیم می گیرد از لغزشها بکاهد و با معصیت، خشم و قهر الهی را برای خود فراهم نیاورد. 
اگر انسان دل بیدار داشته باشد، از هر چیز پند می گیرد. 
رفت و آمد و شب و روز، آمد و شد بهار و تابستان و فصول سال، مرگ و میر انسانها، به گور آرمیدن افراد مقتدر و ثروتمند، انقراض تمدنها و ... همگی مایه ی پند است. این پندها در دل انسان باید اثر کند و با یادآوری وسایل عبرت، خود را موعظه کند تا دچار غفلت نشود. 
خاقانی شروانی در قصیده ی بلند و عبرت آموز «ایوان مدائن» گوید:
دندانه ی هر قصری، پندی دهدت نو نو 
پندِ سرِ دندانه، بشنو ز بُنِ دندان
گوید که تو از خاکی، ما خاکِ توایم اکنون
گامی دو سه بر ما نِه، اشکی دو سه هم بفشان 

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:57 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
کَم مِن مَفتونٍ بِحُسنِ القَولِ فیهِ وَ کَم مِن مَغرورٍ بِحُسنِ السَّترِ عَلَیهِ؛
 

چه بسا کسانی که فریفته ی خوش گفتاری و تعریف دیگران می شوند، و چه بسا افرادی که با پوشیده ماندن عیوب و بدیهایشان، مغرور و فریفته می شوند.
 
تحف العقول، ص 281
 

شرح حدیث:

انسان معمولاً از تعریف و ستایش دیگران خوشش می آید. 
ولی حرفهای خوب و تمجیدها و ستایشها نباید انسان را به اشتباه بیندازد و خطای خود را نبیند و خویش را بی عیب و نقص پندارد. 
بعضیها کالای «تملّق» می فروشند. بعضیها مشتری جدّی «چاپلوسی» اند. بیچاره کسانی که فریب تعریفها را می خورند و دچار عجب و خودپسندی می گردند و در نتیجه از اصلاح عیوبِ خویش باز می مانند. صحنه و زمینه ی دیگر غفلت و غرور، پرده پوشی خدا از عیوب بندگان است. 
از ویژگیهای خداوند و صفات او «ستّار» بودن است. با آن که «علاّم الغیوب» است، «ستار العیوب» هم هست. می بیند و می گذارد، می داند و آبروداری می کند. از خطاهای بندگانش خبر دارد، ولی مچ گیری نمی کند و همین برخورد کریمانه و بزرگوارانه، سبب می شود برخی مفتون و مغرور شوند و به راه باطل خویش ادامه دهند. 
در دعای کمیل، با جمله ی «کم من قبیحٍ سترته» به ستّار بودن خدا اشاره می کنیم. و با جمله ی «ولا تفضحنی بخفیِّ ما اطلعتَ علیه مِن سِرّی» از پروردگار مهربانمان می خواهیم که به خاطر علم و اطلاعی که از اسرار و کارهای پشت پرده و خلافهای پنهانی ما دارد، ما را رسوا نکند. 
به هر حال، اگر در دنیا هم پرده روی اعمال زشت ما کشیده شود، آخرت روز کنار رفتن پرده ها و فاش شدن اسرار و رسوا شدن گنهکاران است. پس نباید مغرور شد. 
اگر خدا رسوایمان نمی کند، تصور نکنیم که نمی داند. مدارای خدا هم حدّی دارد. به قول شاعر:
لطف حق با تو مداراها کند
چون که از حدّ بگذری، رسوا کند

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:56 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
ما مِن قَطرَةٍ اَحَبَّ إلَی اللهِ عَزَّوجَلَّ مِن قَطرتَینِ: قَطرةِ دَم فی سَبیل اللهِ، وَ قَطرَةِ دَمعٍ فی سوادِ اللَّیلِ لا یُریدُ بِها عَبدٌ إلاّ اللهَ عزَّو جَلَّ؛
 

هیچ قطره ای نزد خدای متعال، محبوبتر از دو قطره نیست: یکی قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، دیگری قطره اشکی که در تاریکی شب فقط به خاطر خدا ریخته می شود.
 
الخصال، ج 1، ص 50
 

شرح حدیث:

آنچه به عمل انسانها ارزش می دهد، «اخلاص» است. 
در تعابیر قرآن و حدیث، این اخلاص با تعبیرهایی مانند «لله» و «فی سبیل الله» بیان شده است؛ یعنی برای خدا و در راه خدا. 
در میدانهای جنگ، در طول تاریخ خونهای بسیاری ریخته شده است، اما آن قطره ی خونی ارزش دارد و نزد خداوند قیمتی و محبوب است که در راه خدا و در مسیر یک جهاد الهی و مقدس باشد. 
در شبهای تار، بسیاری چشمها می گریند، یا از درد و فقر و بیماری، یا از دوری و مهجوری و تنهایی. اما قطره اشکی که در دل شب از چشم یک شب زنده دار مخلص ریخته می شود و نشانه دلدادگی بنده به محبوب ازلی یعنی خدای قادر متعال است، ارزشمند و محبوب خداست. 
در قرآن کریم، از بندگانی ستایش شده است که وقتی آیات الهی بر آنان تلاوت می شود، به سجده می افتند و گریه می کنند و گریه بر خشوع آنان در پیشگاه خداوند می افزاید. (1) 
در سخنان امام علی علیه السّلام نیز آمده است:
«البُکاءُ مِن خَشیَةِ الله مفتاحُ الرَّحمَة» (2) 
«گریه از خوف و خشیت خدا، کلید رحمت است. »
خوشا به حال رزمندگان شهیدی که با خون و جان خویش، با خدا معامله می کنند، و خوشا به شب زنده داران متهجّد که در دل شب، نجوای عاشقانه با خدا دارند. 

پی نوشت: 
1. مریم (19)، آیه ی 58؛ اسراء (17)، آیه ی 109. 
2. غرر الحکم، حدیث 2051. 
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:56 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
إتَّقُوا الکَذِبَ الصّغیرَ مِنهَ و الکَبیرَ فِی کُلِّ جِدٍّ وَ هَزلٍ، فَإنَّ الرَّجُلَ إذا کَذِبَ فِی الصَّغیرِ إجتَرَئَ عَلَی الکبیرِ؛
 

از دروغ بپرهیزید، چه کوچک باشد، چه بزرگ، چه جدّی باشد و چه شوخی؛ چرا که انسان اگر دروغ کوچک بگوید، بر دروغ بزرگ هم جرأت پیدا می کند.
 
کافی، ج 2، ص 338
 

شرح حدیث:

در مثلهای فارسی آمده است: «تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود». 
این اشاره به یک واقعیت مهم تربیتی و اخلاقی است. خصلتها در انسان به مرور و بر اثر تکرار، نهادینه می شوند و قوت می گیرند و ریشه می دوانند. 
دروغگویی، یکی از گناهان بسیار زشت و ناپسند است. 
بین دروغ کوچک و بزرگ تفاوتی نیست. جدّی و شوخی آن هم فرقی ندارند. 
اگر کسی در یک مورد جزئی خلاف کند و آن را کوچک بشمارد، به خلافهای بزرگتر هم کشیده می شود. 
اگر گناه کوچک تکرار شود، به «گناه کبیره» تبدیل می شود. 
اگر دروغ کوچک عادی گردد، راه برای دروغهای بزرگتر هم باز می شود. 
در روشهای تربیتی، باید چنان باشد که کار ناپسند، چه کوچک و چه بزرگ، در نظر انسان زشت جلوه کند و قبح آن از میان نرود. 
اغلب تبهکاران حرفه ای و مجرمان سابقه دار و افراد شرور، ابتدا دست به خلافهای جزئی زده اند و به مرور به یک جانی بزرگ و خلافکار قهّار تبدیل شده اند. اگر از همان آغاز، جلو جرم کوچک گرفته شود، سر از جرم بزرگ درنمی آورد. 
راه خودسازی و کنترل زبان هم همین است که از امور جزئی و ساده شروع کنیم و در مسائل عادی و ناچیز، از دروغ و بیهوده گویی بپرهیزیم، تا به وادی خطاهای بزرگ کشیده نشویم. 
کسی که طبق ضرب المثل یاد شده، تخم مرغ می دزدد، به تدریج جرأت پیدا می کند و شتر هم می دزدد. 
مواظب زبانمان باشیم و به شوخی هم دروغ نگوییم. 

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:56 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ الدُنیا؛
 

هر کس نفس خود را ارجمند و باکرامت دارد، دنیا در نظرش بی مقدار خواهد شد.
 
تحف العقول، ص278
 

شرح حدیث:

خودشناسی را سودمندترین شناختها دانسته اند. 
در بحث خودشناسی، یکی از محورها، شناخت ارزش وجودی انسان است، یکی هم شناخت میزان و استعداد رشد و بالندگی در مسیر عبودیت و کمال. 
در روایات است: آگاه باشید که بهای وجود شما «بهشت» است، پس خود را جز به بهشت نفروشید:
«لَیس لاَنفُسِکُم ثَمَنٌ الاّ الجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلاّ بها» (1) 
با این دیدگاه، انسان خود را عزیز می دارد و برای خود، قدر و قیمتی عظیم می شناسد و دنیا و آنچه در آن است، در نظرش بی مقدار و ناچیز جلوه می کند. در نتیجه، نه تابع نفس امّاره می شود، نه پیروی شیطان می کند، نه اسیر مادیّات می گردد، نه روح بلندش در چهاردیواری تنگ و محدود «زندان دنیا» اسیر می شود و زبان حال او این است که:
مرغ باغ ملکوتم، نیَم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم 
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست 
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم (2) 
راه رها شدن از دامهای شیطان و رذایل اخلاقی و گناهان هم توجّه به همین «کرامت نفس» است که امام، آن را مبنای برتر دیدن انسان از دنیا می داند. 
اولیای الهی، هرگز دل به دنیا نبستند، چون آن را ناچیز می دیدند. 
امامان ما، شوق پرواز از این خاکدان داشتند، چون خود را قیمتی تر از آن می دیدند که مفتون دنیا شوند. 
راه رهایی از دام دنیا، توجه به کرامت و ارزش انسان است. 

پی نوشت: 
1. نهج البلاغه، حکمت 456.
2. مولوی.
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:56 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
طَلَبُ الحَوائِجِ إلَی النّاسِ مَذلَّةٌ لِلحَیاة ِوَ مَذهَبَةٌ لِلحَیاءِ وَ استِخفافٌ بِالوَقارِ وَ هُوَ الفَقرُ الحاضِرُ؛
 

درخواست نیازها از مردم، مایه ی خواری زندگی، از بین برنده ی شرم و حیا و سبک کردن وقار و متانت است و خود درخواست، فقر حاضر است.
 
تحف العقول، ص279
 

شرح حدیث:

هر چند روابط اجتماعی انسانها به نحوی است که همه به هم محتاجند و کسی نمی تواند بدون کمک دیگران و به صورت انفرادی زندگی کند، و هر چند تعاون و مشارکت و همیاری و همبستگی، از توصیه های اکید دین ماست، اما اسلام، برای مؤمن خواستار کرامت و عزت نفس است و حقارت و سبک شدن او را نمی خواهد. 
از این رو، حتی در صورت فقر و نیازمندی، قناعت کردن و به اندک ساختن را، بر طلبِ حاجت از دیگران و اظهار فقر و مسکنت، ترجیح می دهد. به گفته ی سعدی:
به نان خشک قناعت کنیم و جامه ی دلق
که بار محنت خود به که بار منّت خلق
عده ای که گدایان حرفه اند و به تکدی گری می پردازند، حیثیّت و آبرو و کرامت خویش را زیر پا گذاشته اند. 
در مَثَلهای فارسی است که فلانی، با سیلی صورتِ خود را سرخ نگه می دارد. 
در قرآن هم از کسانی ستایش شده که با آنکه تهیدست و نیازمندند، از دیگران درخواست نمی کنند و به اندازه ای عفیف و بلند طبع هستند که افراد بی خبر، آنان را ثروتمند می پندارند، «یحسبُهُم الجاهلُ اغنیاءَ مِن التعفّف.» (1) 
کسی که بخواهد آبرومند زندگی کند و مکانت و شرافت خود را حفظ نماید و بی وقار و سبک و خوار نگردد، باید دست نیاز به سوی مردم نگشاید و به روزی مقدّر الهی راضی و قانع باشد. 
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم
با پادشه بگوی که روزی مقدّر است (2) 
البته، مسلمانان متعهّد هم وظیفه دارند از حال و روز تهیدستان و همنوعان باخبر باشند و به آنان کمک کنند، پیش از آنکه دست نیاز بگشایند. 

پی نوشت: 
1. بقره (2)، آیه 273. 
2. حافظ. 
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:56 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
الخَیرُ کُلُّهُ صِیانَةُ الإنسانِ نَفسَهُ؛
 

همه ی خیر و نیکی، آن است که انسان خودش را نگه بدارد.
 
بحارالانوار، ج75، ص 140
 

شرح حدیث:

هر چه در معرض تلف شدن و آسیب دیدن باشد، مراقبت و محافظت می طلبد. چه باغ و مزرعه و دام و حیوانات باشد. 
چه سرمایه و مال التجاره و خانه و کارخانه، 
چه میوه و گوشت و خوراکیها و مواد مصرفی، 
و... چه اخلاق و افکار و روحیات و باورها. 
انسان، آفریده ای است که دشمن خطرناکی همچون شیطان و غریزه ی قدرتمندی به نام هوای نفس و تمایلات حیوانی دارد. اگر از این گوهر مراقبت نشود، آلوده و تباه می شود و اگر مواظبت و صیانت گردد، رشد می یابد و به کمال می رسد. 
خداوند، آدمی را آفرید و در نهاد او کشش به سوی خوبی و بدی را قرار داد: «فَألهَمَها فُجورَها وَ تَقواها» (1) و او را از قدرت انتخاب و اختیار برخوردار ساخت که وجه امتیاز اوست و بهشت را پاداش کسی قرار داد که از این «نفس انسانی» حراست کند و آن را شکوفا سازد و از آلودگیها باز دارد و به تزکیه ی نفس بپردازد: «قَد اَفلَحَ مَن زَکّیها.» (2) 
اگر در تعلیمات اسلامی، مبارزه با هواهای نفسانی را «جهاد اکبر» دانسته اند، دلیل اهمیت این کار است و اگر در سخنان حضرت علی علیه السّلام تأدیب نفس و تعلیم نفس و مراقبت از نفس مطرح شده (3)، به سبب آن است که رها بودن انسان، زمینه ی انحراف و خروج از دایره ی بندگی و ورود به قلمرو حاکمیت شیطان را فراهم می آورد. 
همچنان که از یک گوهر گرانبها مواظبت می کنند تا گم نشود، همچنان که از یک گل مراقبت می کنند، تا پژمرده نگردد، روح و جان انسان هم باید محافظت شود، تا به گناه آلوده نشود. 

پی نوشت: 
1. شمس (91)، آیه ی 8.
2. شمس (91)، آیه ی 9.
3. نهج البلاغه، حکمت 73.
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:55 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
نَظَرُ المؤمِنِ فِی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّةِ وَ المَحبَّةِ لَهُ عِبادَةٌ؛
 

نگاه مؤمن به چهره ی برادر مؤمنش، از روی مهرورزی و محبت نسبت به او، عبادت است.
 
تحف العقول، ص 282
 

شرح حدیث:

مبنای دین، مهرورزی و محبّت است. 
مودّت و دوستی، گاهی در نگاه جلوه گر می شود، گاهی در رفتار و برخورد، گاهی در بذل و بخشش، گاهی در عفو و گذشت، گاهی در احسان و ایثار. 
روابط برادران دینی باید بر پایه ی دوستی و مودّت باشد. 
نگاه محبت آمیز، پیام دوستی قلبی و مهردرونی است. حتی نگاه به پدر و مادر از روی مهر و عاطفه و محبّت هم در روایات، عبادت شمرده شده و موجب اجر و پاداش الهی است. 
انسان، به محبت نیاز دارد. 
داشتن محبت قلبی یک مرحله است، اظهار و ابراز آن دوستی و علاقه، مرحله ی دیگر است.
این حدیث، نشان می دهد دایره ی خداپرستی و عبادت، بسی وسیع است و از حالتهای فردی و شخصی فراتر می رود و در نماز و روزه و تهجّد و ذکر، خلاصه نمی شود. 
از زیباییهای دین، یکی هم این است که اگر دو مؤمن، با چشم محبت و مودّت به یکدیگر نگاه کنند و این نگاه، علاقه ی قلبی آنان را نشان دهد، همین هم نزد خداوند، عبادت به شمار می رود و مستوجب پاداش می گردد. 
به فرموده ی امام علی علیه السّلام 
«بالتودّد تکون المحبّةُ» (1)
«تودّد و ابراز دوستی، محبّت می آورد.»
خلل پذیر بود هر بنا که می بینی 
مگر بنای محبّت که خالی از خلل است. (2) 
و چه زیباست، سیمای جامعه ای که در آن نگاهها آمیخته به محبّت باشد، نه آلوده به تردید و بدگمانی و دشمنی و حسادت!

پی نوشت: 
1. غررالحکم، حدیث 4194. 
2. حافظ. 
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:55 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
إبنَ آدَمَ! اِنَّکَ مَیّتٌ وَ مَوقوفٌ بَینَ یَدَیِ الله عزَّو جلّ وَ مَسؤولٌ، فَاَعِدَّ جَواباً؛
 

ای فرزند آدم، تو خواهی مرد و برانگیخته شده و در پیشگاه خدای متعال ایستاده و مورد بازخواست خواهی بود. پس جوابی آماده کن.
 
بحارالانوار، ج 75، ص 147
 

شرح حدیث:

غفلت از مرگ و روز حساب، ریشه ی بسیاری از گناهان است. 
آنچه دل را زنده می کند و بشر را در صراط مستقیم دینداری و عبودیت قرار می دهد، توجه به این است که «قطار عمر» روزی در «ایستگاه مرگ» می ایستد و انسانها پیاده می شوند و فرصت دنیا به پایان می رسد و مرحله ی جدیدی آغاز می گردد که به قیامت ختم می شود. 
از نامهای قیامت، «یوم الحساب» است. 
و نام دیگرش، «یوم البعث». 
یکی اشاره به حیات مجدد و برخاستن از قبر و نشور برای قیامت دارد، دیگری اشاره به دادگاه الهی در قیامت و محاکمه ی عادلانه ی افراد و دادن جزا و کیفر به نیکوکاران و بدکاران و رفتن به بهشت یا دوزخ. 
از روزهای سخت آینده، نباید غافل بود. 
متّهمی که مورد بازخواست قرار می گیرد و منتظر روز «تشکیل دادگاه» است، باید برای آن روز و دفاع از خویش، جوابهای محکم و محکمه پسند داشته باشد، وگرنه محکوم می شود و باید کیفر زندان و جریمه یا اعدام و امثال آن را بپذیرد. 
قیامت، دادگاه عدل الهی است. همه ی ما دوباره زنده می شویم و پای میز محاکمه می ایستیم. 
از ما سؤال می کنند و باید پاسخگو باشیم. 
خوشا آنان که پرونده ی اعمالشان نورانی و خالی از گناه و پر از طاعت است و نگران آن روز سخت نیستند. به قول سعدی:
«آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟»

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:55 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 451

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1528672
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث