به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
مَن سَرَّهُ اَن یَمُدَّاللهُ فی عُمرِهِ وَ اَن یَبسُطَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیَصِل رَحِمَهُ؛
 

هر کس خوش دارد که خداوند، عمرش را طولانی و روزی اش را فراوان کند، صله ی رحم کند.
 
حیاة الامام زین العابدین، ص 339
 

شرح حدیث:

«صله ی رَحِم» آن است که انسان به خویشاوندان خود سر بزند، از حالشان بپرسد، به مشکلاتشان رسیدگی کند، در حد توان به آنان یاری برساند. 
در مقابل، «قطع رَحِم» است که به معنای قطع رابطه با بستگان و فامیل است. 
حداقل صله ی رَحِم، دیدار و سلام و احوالپرسی است. 
اما مساعدت و کمک و رسیدگی، مرحله ی بالاتر را می رساند. 
رفت و آمدهای فامیلی، به افراد یک خاندان روحیه و نشاط و دلگرمی می دهد، در سختیها به کمک هم می شتابند و هنگام نیاز، پشتوانه ی یکدیگر می شوند. این توصیه ی اخلاقی اسلام، تأثیر فراوانی در ایجاد «همبستگی اجتماعی» دارد و الفت آفرین است. 
در روایات بسیاری که درباره ی آن نقل شده، آثار و فواید زیادی برای صله رحم ذکر شده است. آنچه در این حدیث است، دو نمونه از آنهاست؛ یعنی: «طولانی شدن عمر انسان و افزایش رزق و روزی.»
در «اصول کافی»، در باب صله ی رحم، 33 حدیث از پیشوایان معصوم صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده که اهمیت آن را می رساند. یکی از آنها چنین است:
مردی به حضور پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم رسید و گفت: یا رسول الله! خویشاوندانم با من بدرفتاری و بی اعتنایی می کنند. آیا آنان را ترک کنم؟
حضرت فرمود: در این صورت، خداوند همه ی شما را ترک می کند. 
پرسید: پس چه کنم؟
فرمود: هر کس از تو قطع رابطه کرده، با او بپیوند. هر کس تو را محروم کرده به او عطا کن و هر کس به تو ستم کرده است از او درگذر. اگر چنین کنی، خداوند پشتیبان تو در مقابل آنان خواهد بود. (1) 
بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم... . 

پی نوشت: 
1. الکافی، ج2، ص150، حدیث2.
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:54 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
إیّاکَ و الإبتهاجَ بالذَّنبِ، فَإنَّ الإبتهاجَ بِهِ اَعظَمُ مِن رُکوبِهِ؛
 

از خوشحال شدن به گناه بپرهیز، چرا که خوشحالی از انجام گناه، از ارتکاب گناه بدتر است.
 
کشف الغمه، ج 2، ص 108
 

شرح حدیث:

معصیت، گاهی از روی غفلت و نادانی است. 
در این صورت، وقتی گنهکار، آگاه و هشیار و بیدار شد و خطای خویش و عمل زشت خود را فهمید، پشیمان می شود و توبه می کند و خداوند هم از او می گذرد. 
گاهی هم گنهکاران، از روی عناد و لجاجت و ستیزه جویی با مکتب انبیا و دین الهی و ارزشهای اخلاقی گناه می کنند و از گناه خویش خوشحالند و پشیمان هم نمی شوند. این گستاخی و بی پروایی بسیار زشت و عقوبتش سنگین است. آنان که به زبان، استغفار می کنند، اما در دل، همچنان هوس گناه و شوق عصیان دارند، استغفار را هم به سخره گرفته اند. گناه را، هر چند کوچک باشد، باید بزرگ شمرد و در آستان الهی معذرت خواهی و استغفار کرد. 
ناچیز شمردن معصیت و اهمیت ندادن به آن، انسان را بد عاقبت می کند و رفته رفته او را در باتلاقی گرفتار می سازد که بیرون آمدن از آن دشوار است. 
در روایات توبه، آمده است: «ندامت، برای توبه کافی است». 
یعنی رسیدن به حالت پشیمانی پس از ارتکاب گناه، نشانه ی بیداری فطرت و روشنی چراغ وجدان است و همین کمک می کند که خطاکار، تصمیم بگیرد دیگر گناه نکند. 
اما «ابتهاج» و شادمانی از گناه، نشانه ی تیره دلی و غفلت شدید است و در کسانی یافت می شود که تحت سلطه ی شیطان و نفس اماره قرار گرفته اند. 
این خوشحالی از گناه، از خود گناه زشت تر و عظیم تر است. 

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:50 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
سُبحانَ مَن جَعَل الإعترافَ بِالنِّعمَةِ لَهُ حَمداً، سُبحانَ مَن جَعَلَ الإعترافَ بِالعَجزِ عَن الشّکرِ شُکراً؛
 

منزّه است خدایی که اعتراف به نعمت را، حمد خود قرار داده است. منزّه است خدایی که اعتراف به ناتوانی از شکر را، شکر محسوب می دارد.
 
تحف العقول، ص 283
 

شرح حدیث:

از روشهای هدایتی قرآن، یادآوری نعمتهای بی شمار خداوند است. 
در دعاهای ما نیز، بازگو کردن عطاها و نعمتهای خدا، بسیار دیده می شود. 
قرآن کریم نیز به یاد کردن از نعمتهای پروردگار دعوت می کند، «وَ اَمّا بِنَعمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث.» (1) 
ما مأموریم ثناگوی پروردگار باشیم، ولی خداوند آن قدر کریم و والامرتبه است که برشمردن نعمتها و اعتراف به آنها را به جای «حمد» می پذیرد، و چه حمد و ثنایی بالاتر از یاد کردن عطایای او؟
ما مأموریم شکرگزار نعمتهای خداوند باشیم. ولی خداوند، اظهار عجز نسبت به ادای شکر نعمتها را هم به جای «شکر» از ما می پذیرد و در قرآن می فرماید که از شمردن نعمتهای او ناتوانید. (2) 
سعدی چه زیبا سروده است:
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد 
ور نه سزاوار خداوندی اش 
کس نتواند که به جای آورد (3) 
با این حال، معرفت و حق شناسی و حق گزاری ایجاب می کند که همواره ستایشگر خداوندی باشیم که پاک و منزّه و رازق و بخشنده است و هر چه شکر کنیم، باز هم باورمان این باشد که از شکر نعمتهای بی شمارش ناتوانیم، هر چند روز و شب، ثناخوان و سپاس گوی او باشیم. 
ما هر چه داریم از اوست. 
و اگر توفیق شکر هم داشته باشیم، همین نیز نعمتی از سوی خداوند است. 

پی نوشت: 
1. ضحی (93)، آیه 11. 
2. نحل (16)، آیه 18: «و اِن تعدّوا نعمة الله لا تحصوها». 
3. گلستان سعدی، دیباچه. 
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:50 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
اَلتّارِکُ لِلأمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ کَنابِذِ کِتابِ اللهِ وَراءَ ظَهرِهِ؛
 

آن که امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کند، همچون کسی است که کتاب خدا را پشت سر انداخته است.
 
حیاة الامام زین العابدین، ص344
 

شرح حدیث:

نشانه ی یک جامعه ی زنده، وجود تعهّد اجتماعی و احساس مسؤولیت در افراد است. 
آن که بگوید: «به من چه»، این حسّ و حیات را ندارد. 
امر به معروف و نهی از منکر که از واجبات دینی است و در روایات، از آن به عنوان «اَسمی الفَرائض» یاد شده، یعنی والاترین فریضه ها، همان احساس مسؤولیت در افراد جامعه است که نسبت به خوب و بد و صالحان و فاجران بی تعهّد و بی تفاوت نباشند، به خوبیها دعوت و از بدیها نهی کنند. 
این یک تکلیف دینی است و عمل به آن واجب است و ترک آن هم از گناهان به شمار می آید. 
در احادیث، درباره ی جایگاه مهم این فریضه آمده است: به سبب انجام آن، فریضه های دیگر بر پا می شود و حدود الهی اجرا می گردد. 
پس چون یک وظیفه ی قرآنی و دینی است که خداوند به آن امر نموده، هر که این وظیفه را ترک کند، به قرآن بی اعتنایی کرده است. 
در قرآن می خوانیم: «وَلتَکُن مِنکُم اُمَّةٌ یَدعونَ إلَی الخَیرِ وَ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ (1)»
باید گروهی از شما باشند که به نیکی دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند. 
این فراخوان قرآنی باید مورد توجه قرار گیرد، وگرنه مفاسد اجتماعی و گناهان رواج می یابد و آثار شوم آن دامنگیر همه می شود و آتش فساد، خشک و تر را با هم می سوزاند. 
حضرت لقمان نیز در وصیتهایش به فرزندش، به او دستور می دهد امر به معروف و نهی از منکر کند و در این راه، بر سختیهای انجام فریضه صبر نماید (2). 
فرمان خدا و توصیه ی قرآن را جدی بگیریم و به آنها عمل کنیم. 

پی نوشت:
1. آل عمران (3)، آیه 104. 
2. لقمان (31)، آیه 17.
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:50 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
کلُّ عینٍ باکیةٌ یومَ القیامَةِ إلاّ ثلاثَ عُیُونٍ: عَینٌ سَهَرَت فی سبیلِ الله،ِ وَ عَینٌ غَضَّت عَن محارِم ِاللهِ، و عَینٌ فاضَت مِن خَشیةِ اللهِ؛
 

هر چشمی در روز قیامت گریان است، مگر سه چشم: چشمی که در راه خدا بیدار مانده (و نگهبانی داده) است، چشمی که از حرامهای الهی بسته باشد، و چشمی که از ترس خدا گریسته است.
 
بحارالانوار، ج 75، ص 161
 

شرح حدیث:

پرهیزکاری و تقوای دنیا، در آخرت ثمر می دهد. 
میوه ی نهال ایمان و عمل انسان در این جا، در روز رستاخیز به دست می آید و خداوند کریم و عادل، بنده ای را که در این جا، اهل تقوا و دینداری و رعایت حدود الهی و پرهیز از حرامها باشد، در آخرت بهره مند می سازد و او را از سختیها و هراسهای قیامت، مصون می دارد. 
سه عاملی که مایه ی خرسندی و برخورداری بنده در قیامت است، عبارت است از:
- بیدارماندن شب، برای نگهبانی و مرزبانی در راه خدا. 
- چشم پوشیدن از محرمات و نگاه نکردن به آنچه خدا نهی کرده است. 
- گریستن در دل شب از خوف خدا در حالت عبادت و تهجّد. 
در دل شب خیز و ریز، قطره اشکی ز چشم 
که دوست دارم کند، گریه گنهکار ما 
روز قیامت، برای خیلی ها روز حسرت و اندوه و نگرانی و اضطراب است. چشمها گریان است و احوال، پریشان و دلها نگران. 
امّا کسی که در دنیا، خوف از عذاب آخرت داشته و بر گناهانش گریسته است، یا کسی که عبادتهای عاشقانه داشته است و شبها به درگاه الهی تضرّع کرده و نالیده و استغفار نموده است، از هول و هراس آخرت، ایمن است و به قرب الهی و رضوان او می رسد. 
این گونه چشمهای ارزشمند که در حدیث آمده، به مراتب شرف دارد بر چشمهایی که یا در پی هوسرانی و گناه است، یا پیوسته در خواب غفلت به سر می برد. 
خوشا به حال دیده های خداترس و چشمهای اشک ریز!

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:50 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
إیّاکَ وَ الغیبَةَ فَإنَّها اِدامُ کِلابِ النّارِ؛
 

از غیبت بپرهیز، که غیبت، خوراک سگهای دوزخ است.
 
کشف الغمّه، ج2، ص 108
 

شرح حدیث:

قرآن کریم، زشتی غیبت را با یک تمثیل مؤثر بیان کرده است. می فرماید:
«آیا دوست دارید که گوشت بدن مرده ی برادر خود را بخورید؟ قطعاً از آن بدتان می آید.» (1) 
غیبت هم چنین است. 
همان گونه که با خوردن گوشت، انسان می کوشد تا چاق و قوی شود، غیبت کنندگان هم با بدگویی پشت سر برادر دینی، می کوشند با بدنام کردن آنان، برای خود حیثیّت و آبرویی کسب کنند و با آلوده نشان دادن آنان، خود را پاک و بی عیب جلوه دهند. 
این، همان کاستن از دیگری و افزودن به خود است و نوعی مردارخوری است. 
غیبت، بازی کردن با آبروی دیگران است. 
غیبت، مفاسد و عیوب پنهان را به سطح عموم می کشاند، «امنیت روانی» جامعه را به خطر می اندازد، دشمنی پدید می آورد و سبب گسست رابطه ها می شود و چه کاری بدتر از این؟
در این حدیث، زشتی غیبت را با بیان این که «غیبت، خوراک سگهای دوزخ است» به ترسیم کشیده، تا در نظر ما زشت جلوه کند و از آن بپرهیزیم. 
شرط اوّل پرهیز از یک گناه، آن است که آن را بد و ناپسند بدانیم. 
وقتی غیبت مؤمن، مثل خوردن گوشت مردار است، 
وقتی غیبت، خوراک سگهای دوزخی است، 
وقتی غیبت، سبب می شود گناهان آن فرد به پرونده ی غیبت کننده منتقل شود و ثوابهای او به نامه ی اعمال غیبت شونده برود، 
پس انسان فهمیده و باکرامت، هرگز غیبت نمی کند. 
نه دیگری را رسوا می سازد، نه خود را دچار قهر و غضب پروردگار می سازد. 

پی نوشت: 
1. حجرات (49)، آیه ی 12: «و لا یغتب بعضکم بعضاً، ایحبّ احدکم ان یأکل لحم اخیه میتاً؟».
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:50 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: اَلوَرعُ فِی الخَلوَة وَ الصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، وَ الصَّبرُ عِندَ المُصیبَةِ وَ الحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، وَ الصّدقُ عِندَ الخَوفِ؛
 

نشانه های مؤمن پنج چیز است: پرهیزگاری در خلوت، صدقه در حالت نیازمندی، شکیبایی هنگام مصیبت، بردباری هنگام خشم و راستگویی هنگام ترس.
 
الخصال، ص 245
 

شرح حدیث:

اعتقاد یک «مؤمن»، این است که:
خداوند در همه جا حضور دارد و از نهان و آشکار باخبر است. 
صدقه و انفاق خالصانه را خداوند پاداشی مضاعف می دهد. 
مصیبتها نوعی امتحان است و شکیبایی بر آن، اجر الهی را در پی دارد. 
خشم، شعله ای شیطانی است و مهار آن «جهاد با نفس» است. 
صدق و راستی و راستگویی، نجات بخش انسان است. 
با این باورها، اگر کسی خلوتهای خود را به گناه و خلاف نیالود، ایمان او واقعی است. 
اگر کسی در عین تنگدستی و کمی ثروت، باز هم به اتکای جبران الهی، صدقه داد، مؤمن راستین است. اگر مصیبت را وسیله ای برای آزمایش دانست و صبوری کرد، اجر صابران را می برد. 
اگر هنگام خشم و غضب، خود را کنترل کرد و سخن بیجا و عمل نادرست انجام نداد، اعتقادش به خدا ریشه دار است. 
اگر هنگام خوف و خطر، باز هم به دروغ نپرداخت و گوهر صداقت خود را با چیزی مبادله نکرد، مؤمن حقیقی است. 
با این نشانه ها، هر کس می تواند به خودش نمره و امتیاز دهد و میزان ایمان خویش را محاسبه و ارزیابی کند. 
در کلاس ایمان، چه رتبه ای داریم؟

منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:49 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
مَن إشتاقَ إلَی الجَنَّةِ سارَعَ إلَی الحَسَناتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَن أشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ إلَی اللهِ مِن ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ المَحارِمِ؛
 

هر که مشتاق بهشت باشد، به انجام خوبیها می شتابد و از شهوتها دوری می کند. و هر که از آتش دوزخ ترسان باشد، به سوی توبه به درگاه خدا می شتابد و از ارتکاب حرامها برمی گردد.
 
تحف العقول، ص 281
 

شرح حدیث:

خداوند، بندگان را به مسابقه ای فراخوانده است که فرجام آن بهشت است. 
چشم اندازی چون بهشت، شوق را می افزاید. مشتاقان بهشت بسیارند، ولی شوق چه کسانی جدّی و واقعی است؟
همچنین خداوند، از آینده ای سخت و تلخ به نام «آتش جهنم» بیم داده است. دوزخ هم نتیجه ی عملهای بد و نافرمانی پروردگار است. 
برای رسیدن به بهشت و رهایی از آتش چه باید کرد؟
در این حدیث، دو ویژگی برای مشتاقان بهشت و دو عملکرد برای بیمناکان از جهنم یاد شده است. 
مشتاق جنّت، باید برای انجام کارهای نیک بشتابد و خود را از شهوات و تمنیات نفسانی حرام دور کند. 
خائف از آتش نیز، باید هر چه زودتر از گناهان توبه کند و از آنچه خداوند حرام کرده است، دست بکشد و از راه شیطان به راه رحمان بازگردد. 
خداوند، بندگان نکوکار را دوست می دارد و از عاصیان بیزار است. 
«حسنات»، مایه ی قرب به خداست. 
«سیّئات»، نیز انسان را از رحمت الهی دور می کند. 
سود دنیا و دین اگر خواهی 
مایه ی هر دوشان نکوکاری است
راحتِ بندگانِ حق جستن 
عین تقوا و زهد و دینداری است (1) 
وقتی راه عصیان، بیراهه است و ما را از مقصد دور می کند، پس هر چه زودتر باید برگشت. این همان «مبادرت به توبه» است که در کلام امام آمده است. 

پی نوشت: 
1. ابن یمین. 
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:49 PM
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
 
لا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقَوى وَ کَیْفَ یَقِلِّ ما یُتقَبَّلُ؛
 

کارى که با اخلاص و پرهیزگارى توأم باشد، هر قدر به ظاهر کم باشد، کم نیست، چگونه ممکن است عملى که مقبول درگاه خداست، کم باشد؟!
 
از کتاب تحف العقول، صفحه 201.
 

شرح حدیث:

قرآن مجید مى گوید: «خداوند تنها اعمالى را مى پذیرد که با تقوا و نیّت پاک همراه باشد»، بنابراین باید بیش از هر چیز به پاکى نیّت و اخلاص و تقوا توجه کرد نه به کمیّت عمل; زیرا چنین عملى هر قدر هم کم باشد، پر ارزش است، چون مقبول درگاه خداست. آیا عملى که مقبول درگاه او باشد، کم محسوب مى شود!؟ کوتاه سخن این که، انبوه اعمال تو خالى و ناخالص و ریا کارانه، بى ارزش است و کم وزن، ذره اى عمل پاک و خالص و صادقانه، پر ارزش است و سنگین قدر!

منبع: makarem.ir
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:49 PM
امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
 
اَلمؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلی ثَلاثٍ: إما یُدَّخَرُ لَهُ، و إمّا یُعَجَّلُ لَهُ، وَ إمّا اَن یُدفََعَ عَنه ُبلاءٌ یُریدُ اَن یُصیبَهُ؛
 

مؤمن از دعای خویش یکی از سه بهره را دارد: یا برایش ذخیره می شود، یا برایش مستجاب می گردد، یا بلایی که مقدر بوده به او برسد، از او دفع می شود.
 
تحت العقول، ص280
 

شرح حدیث:

خداوند، بندگان را به دعا فراخوانده و وعده ی اجابت داده است. (1) 
گاهی دعا از سوی بنده ی مؤمن انجام می گیرد، ولی مستجاب نمی شود. 
چنین نیست که این نیایش و حاجت خواهی بی ثمر باشد. 
اگر دعا از روی اعتقاد و یقین صورت گیرد، 
اگر بنده در دعایش اخلاص داشته باشد، 
اگر شرایط دعا موجود باشد و موانع استجابت در کار نباشد، در این صورت، دعای مؤمن برای او ثمربخش است. بهره ی دعا به این صورت است که اگر خداوند، استجابت آن دعا را به صلاح بنده در این دنیا یا در حال حاضر نداند، برای او ذخیره می کند و در صورت شرایط بهتری برآورده می سازد، یا به سبب این دعا، بلایی از او دفع می گردد. 
گاهی طبق تقدیر الهی، مقدر است که آفت و بلایی به بنده ای برسد، اما توجه او به آستان پروردگار و دست نیازی که به سوی خدا برمی آورد و حالت تضرّع و نیایشی که پیدا می کند، سبب می شود خداوند، به برکت همین توجّه، آن بلا را از او دفع کند و تقدیر خویش را عوض کند. 
در روایات است که:
«دعاء، قضای الهی را پس از ابرام و حتمی شدن نیز برمی گرداند و عوض می کند.»
پس هرگز نباید ناامید شد و دست از دعا کشید. 

پی نوشت: 
1. اُدعونی اَستَجِب لَکُم، غافر (40)، آیه ی 60.
منبع: حکمت های سجادی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام سجاد علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)
ادامه مطلب
جمعه 24 اردیبهشت 1395  - 2:49 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 451

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1528696
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث