به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام حسین علیه‏ السلام در قنوت نماز وتر چنین مى‏گفت:
 
أَللّهُمَّ إِنَّکَ تَرى وَلاتُرى وَأَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلى وَإِنَّ إلَیْکَ الرُّجْعى وَإنَّ لَکَ الاْخِرَةُ وَالْأُولى، أَلّلهُمَّ إنّا نَعُوذُ بِکَ مِنْ أنْ نَذِلَّ وَنَخْزى.
 

خدایا! تو مى‏بینى و دیده نمى‏شوى و در بلندترین جایگاه دیده‏بانى هستى، بازگشت همه به سوى تو و آغاز و انجام براى توست، به تو پناه مى‏بریم از این که ذلیل و خوار شویم.
 
کنزالعمال ج 8 ص 82
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:28 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
لایَکمُلُ العَقلُ اِلّا بِاتِّباعِ الحَقِّ؛
 

عقل، جز با پیروی از حق، کمال نمی پذیرد.
 
مستدرک الوسائل، ج12، ص209
 

شرح حدیث:

جاذبه های بسیاری از همه سو ما را احاطه کرده است.
کشمکش میان «عقل» و «نفس» در درون ما وجود دارد و هر یک آدمی را به سویی می کشد. اگر در روایات، تعبیر « جنود رحمانی» و «جنود شیطانی» به کار رفته، بدین معناست که کششهای دوگانه یکی به سوی خدا و حق و خیر و معنویات است و دیگری به سوی شیطان و رذایل و مادیات و شهوات؛ برای مثال، خدا حق است، دین خدا هم حق است، احکام الهی هم حق است، آیات بیدارگر و پرمعنای قرآن کریم هم حق است. پیامبران آمده اند تا انسان را به سوی حق دعوت کنند و از چنگ باطل نجات دهند.
اگر پیرو حق شویم، عقلمان هم به کمال می رسد، چون رهنمودهای خدا و دین در مسیر رشد عقلانیت و اطاعت از فرمان خدا و خرد است.
اگر کسی در پی باطل رفت و اهل هوی و هوس گشت، چرا عقل هم کم سو و بی فروغ می شود و قدرت راهنمایی را از دست می دهد.
اگر می گویند: «عاقل آن است که اندیشه کند پایان را»، این یک حقیقت است.
و اگر می گویند: «عاقل نکند کاری، کاوَرَد پشیمانی»، این هم یک حکمت عقلانی است.
مکتب انبیا به حق دعوت می کند و از باطل و بیراهه بر حذر می دارد. کسی که در این مکتب ثبت نام کند و شاگرد پیامبران شود و درس وحی و قرآن بیاموزد و به امر و نهی پروردگار گردن نهد و جز «تبعیّت از حق»، راهی برنگزیند، به عقل خود حرمت نهاده و آن را در سایه ی حق جویی و حق پذیری، به کمال رسانده است.
نگذاریم چراغ عقل، در توفان هوس خاموش شود!

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
اَلنّاسُ عَبیدُ الدّنیا، وَ الدّینُ لَعِقٌ عَلی ألسِنَتِهِم یَحوطونَهُ بِهِ ما دَرَّت مَعایِشُهُم، فَاِذا مُحِصّوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدّیانونَ؛
 

مردم بنده ی دنیایند و دین، چیزی است که بر زبانشان می چرخد و تا وقتی زندگی هاشان به خوبی می گذرد، دم از دین می زنند. پس هر گاه با بلا آزموده شوند، دینداران اندک می شوند.
 
تحف العقول، ص 245
 

شرح حدیث:

میان ادّعا و عمل گاهی فاصله بسیار است.
در شرایط عادی و امنیت، بسیارند آنان که از حق خواهی و عدالت دم می زنند و خویشتن را مسلمان می دانند، ولی وقتی پای زیان و ضرر به میان آید، تنها گروه اندکی در میدان می مانند و به حق وفاداری نشان می دهند.
سخن بالا را سیدالشهداء(علیه السلام) با توجه به این نکته بیان فرمود که هزاران نامه دعوت از کوفیان دریافت کرده بود که همه مدعی بودند اگر پیش ما بیایی و رهبری ما را بر عهده بگیری، حاضریم در رکاب تو با آل ابوسفیان مبارزه کنیم و بنی امیه را از بین ببریم.
ولی وقتی نماینده ی امام، مسلم به عقیل در کوفه بود و شرایط بحرانی پیش آمد و ابن زیاد، سختگیری و دستگیری و تهدید و تطمیع را شروع کرد، چه تعداد از آنان به مسلم بن عقیل وفادار ماندند؟ مگر مسلم، غریب و تنها نماند و به شهادت نرسید؟
وقتی امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمد و در محاصره ی کوفیان قرار گرفت، آن همه خطبه خواند و «هَل مِن ناصر» گفت و یاور طلبید، ولی چه شد که آن مدعیان مسلمانی نه تنها یاری اش نکردند، بلکه به رویش شمشیر کشیدند و او را شهید کردند!
مدعیان سست ایمان و منافقان، از ایمان و دین دم می زنند، اما وقتی خطر پیش آمد و صحنه ی آزمون فراهم شد، مردود می شوند و باطنشان آشکار می گردد.
از خدا بخواهیم در صحنه های آزمون دین، ما را موفق بدارد.

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
بُکاءُ العُیونِ وَ خَشیَةُ القُلوبِ مِن رَحمَةِ اللهِ؛
 

گریستن چشمها و ترس دلها از رحمت خداست.
 
جامع الأخبار، ص97
 

شرح حدیث:

چشم گریان، چشمه ی فیض خداست... .
در احادیث آمده، خشکیدن اشک به خاطر «قساوت» دل است و قساوت دل به خاطر گناهان بسیار(1).
از این رو، دلی که خدا را بشناسد و به رحمت او امیدوار و از عقوبتش بیمناک باشد، از حالت «خشیت» برخوردار است. این حالت قلبی و درونی، چشم را اشکبار می سازد و بنده را در دل شب به مناجات و دعا و تضرّع به درگاه خدا می کشاند و فیضهای معنوی بسیار، از این رهگذر به بنده مؤمن می رسد، به قول صائب تبریزی:
در سیاهی می توان گل چید از آب حیات 
گریه را باشد اثر، دامان شبها بیشتر 
صاحبان قلبهای خاشع و چشمهای پراشک از خوف خدا، به گنجینه ای دست یافته اند که بسی گرانبهاست و دامان آنان را از گوهرهای رحمت الهی سرشار می سازد.
اما وقتی معصیت زیاد شود و گناه عادی گردد، چشم هم می خشکد و حالت گریه و تضرّع رخت برمی بندد و نه حال دعایی می ماند و نه شوق مناجاتی و نه لذّتی از عبادتی.
عصیان و گناه، پرتگاه دل ماست
مسدود به روی عقل، راه دل ماست
خشکیدن اشک گرم از چشمه چشم 
گویای سقوط پایگاه دل ماست(2)
یاد کردن از مرگ و قبر و قیامت و دشواریهای عالم پس از مرگ و مواقف هولناک صحرای محشر و حسابرسیِ دقیق خداوند نسبت به اعمال بندگان و به یاد آوردن پرونده سیاه اعمال و طومار بلند گناهان و خطاها، دل را نرم می کند و خشوع و خشیت می آورد.
در سایه ی خشیت از خدا، به چشمه ی اشک گرم برسیم.

پی نوشت:
1. نک: میزان الحکمه، حدیث 16999: امام علی علیه السلام می فرماید: «اشک چشم فرو نمی خشکد مگر به دلیل سنگدلی و سنگدلی جز به خاطر گناهان بسیار نیست».
2. از جواد محدثی
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
لاتَقولَنَّ فی اَخیکَ المُؤمِنِ اِذا تَواری عَنکَ اِلّا ما تُحِبُّ اَن یَقولَ فیکَ اِذا تَوارَیتَ عَنهُ؛
 

پشت سر برادر مؤمن خود، چیزی مگو مگر آنچه دوست داری او پشت سر تو بگوید.
 
بحارالانوار، ج44، ص 127
 

شرح حدیث:

صداقت در دوستی، آن است که ظاهر و باطن انسان با دوست، یکسان باشد و از برخورد دوگانه در روبه رو و پشت سر پرهیز شود.
ای جان فدای آن که دلش با زبان یکی است...
آنان که پشت سر برادر دینی خود به عیبجویی و انتقاد می پردازند اما در برابر او زبان به چاپلوسی و تملّق می گشایند، صفت نفاق و دورویی دارند و این با ایمان ناسازگار است.
از این گذشته، اگر دوست داریم دیگران در غیاب و پشت سر ما از ما به خوبی یاد کنند و با عبارتهای شایسته درباره ی ما حرف بزنند و از خوبیهای ما بگویند، ما هم پشت سر آنان باید همین حالت و رفتار را داشته باشیم و جز به خوبی و از خوبیهایشان سخن نگوییم.
بدگویی در نبودِ دوست و برادر دینی، از صداقت به دور است.
دوست آن باشد که معایب دوست 
همچو آیینه رو به رو گوید 
نه که چون شانه با هزار زبان 
پشت سر رفته مو به مو گوید
رعایت حقوق برادر مسلمان، از سنگین ترین وظایف دینی و اخلاقی است.
اگر می خواهیم دیگران با احترام و ادب از ما یاد کنند، باید ادب و احترام را درباره ی آنان رعایت کنیم. اگر نمی پسندیم که با عنوانهای زشت از ما یاد کنند، ما هم تعبیرهای زننده و توهین آمیز درباره ی آنان به کار نبریم. اگر از غیبت خود بدمان می آید و ناراحت می شویم، ما هم از آنان غیبت نکنیم. اگر از افشای رازمان توسط دیگران می رنجیم، با افشای اسرار آنان، مایه ی رنجش خاطرشان را فراهم نکنیم.
این رفتار، نشانه ی «انصاف» در معاشرت است.

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
یَا ابنَ آدَمَ! اِنَّما اَنتَ اَیّامٌ، کُلَّما مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُک؛
 

ای فرزند آدم! تو همان روزهایی هستی که سپری می کنی. هر روزی که می گذرد، بخشی از وجود تو از دست می رود.
 
ارشادالقلوب، ج 1، ص 40
 

شرح حدیث:

از سفارشهای مهم فرزانگان و حکیمان، استفاده از فرصت و غنیمت شمردن عمر و توجه دادن به گذشت سریع زمان است.
«سرمایه عمر» بسیار ارزشمند است.
برخی این درّ گرانمایه و گوهر کمیاب را به راحتی از دست می دهند و در آینده، حسرت می خورند و احساس ندامت می کنند که چرا قدر عمر را ندانستند و آن را بیهوده تلف کردند.
امام حسین(علیه السلام) در این حدیث، حقیقت آدمی را همان روزها و فرصتهایی می شمارد که به نام «عُمر» در اختیار دارد و هر روز که می گذرد، بخشی از وجود انسان از دست می رود و همچون شمعی است که به تدریج می سوزد و آب می شود، تا به آخرین شعله برسد و خاموش گردد.
بسیارند کسانی که در آخر عمر، با حسرت و پشیمانی می گویند:
«عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی 
چه توانی که ز کف دادم مفت؟!
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت 
قدرت عهد شباب، 
می توانست مرا تا به خدا پیش برد 
لیک، بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات...».(1)
پند آن حضرت این است که عمر را یک سرمایه بدانیم و گذشت آن را جدی بگیریم و بکوشیم از لحظه لحظه ی آن بهره ببریم.
سعادت اخروی ما، در گرو استفاده درست از عمر دنیوی ماست.
وقتی فرصت از دست رفت، به هیچ قیمتی این آب رفته، به جوی برنمی گردد.
از گنج و گهر عمر، بیشتر مراقبت کنیم.

پی نوشت:
1. اسلام و آبی تازه اش باید، نسرین صاحب.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
اِنَّ اَجوَدَ النّاسِ مَن اَعطی مَن لایَرجوهُ؛
 

بخشنده ترین مردم کسی است که به کسی عطا کند که امید بخشش از او ندارد.
 
بحارالانوار، ج44، ص 121
 

شرح حدیث:

گاهی کسی درخواست می کند و عطا می کنیم. این یک مرتبه از سخاوت است.
گاهی پیش از آنکه شخص نیازمند زبان به درخواست بگشاید، حاجت او را می دانیم و عطا می کنیم. این مرتبه ی والاتری از بخشندگی است.
همچنین، گاهی کسی به عطای دیگری چشم امید دوخته است و او کمکش می کند. این حدّ معمولی کرم و بزرگواری است.
گاهی بی آنکه امید داشته باشد، می بخشد. این سخاوت، برتر و ارزشمندتر است.
خداوند متعال، بخشش خود را به همگان می رساند؛ چه کسی که او را بشناسد یا نشناسد و چه از او بخواهد یا نخواهد. سفره ی رزق الهی برای همه گسترده است(1). این است که خدا را « أجود الأجودین» می نامیم؛ یعنی از همه ی بخشندگان بخشنده تر است.
در میان مردم همه بخشنده ترین فرد، کسی است که دامنه ی عطایش چنان گسترده باشد که به آنان هم که از او انتظار بخشش ندارند، برسد؛ مثل باران باشند و ببارند و مثل ابر باشند و سایه گسترند.
مرد باید ز پی نفع رسانیدن خلق 
به ره دولتِ ارباب کرم جا گیرد 
روز و شب می گذراند ز خطر مردم را 
بی سبب نیست که کشتی لبِ دریا گیرد(2)
امام صادق(علیه السلام) گاهی در دل شبهای تاریک، بار نان و خرما به دوش می کشید و در مناطق محروم، سراغ بینوایان می رفت و بی آنکه او را بشناسند، در حالی که خواب بودند، آهسته گرده های نان را زیر سرشان می گذاشت و رد می شد.
این نهایت بخشندگی خالصانه است.
بکوشیم از دست ما خیری به بندگان خدا برسد.

پی نوشت:
1. دعای ماه رجب: «یا من ارجوه لکل خیر... یا من یعطی من لم یسأله و من لم یعرفه».
2. فیضی دکنی.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِن حَیاةٍ فی ذُلٍّ؛
 

مرگ با عزّت، بهتر از زندگی ذلیلانه است.
 
مناقب، ج4، ص 68
 

شرح حدیث:

از الفبای فرهنگ عاشورایی امام حسین(علیه السلام) عزّت نفس و کرامت انسان است.
گاهی کرامت انسان، زیر لگدهای جباران له می شود. گاهی برخی از مردم، برای زنده ماندن، هر تحقیر و پستی و ذّلت را تحمّل می کنند.
امام حسین(علیه السلام) به ما می آموزد که مرگ همراه با عزّت و افتخار، از حیات ذلیلانه برتر است.
مضمون سخنان بلند آن حضرت درباره عزّتمندی و پرهیز از ذلّت و خواری در این سروده ها دیده می شود:
از آستان همّت ما ذّلت است دور 
و اندر کُنام غیرت ما نیستش ورود 
بر ما گمان بردگی زور برده اند
ای مرگ، همّتی که نخواهیم این قیود
اکنون که دیده هیچ نبیند به غیر ظلم 
باید ز جان گذشت، کزین زندگی چه سود؟
گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند 
ای تیغها بیایید، بر فرق من فرود(1)
هر که این درس بزرگ عاشورایی را بیاموزد و برای آنکه با ذّلت، زیر فرمان فرومایگان به سر نبرد، آماده ی شهادت و فدا کردن جان باشد و به عزّت ابدی دست می یابد.
امروز، عزیزتر از حسین(علیه السلام) کیست؟
آنان که در رکاب او جان فدا کردند و بستر سرخ شهادت را بر بستر نرم و گرم عافیت طلبی ترجیح دادند، همواره نامشان با عزّت قرین است و یاد حماسه ها و جانفشانیهایشان درس شهامت و مقاومت را به ملّتها در طول تاریخ داده و می دهد.
زندگی، ارزش آن را ندارد که همراه با ذلت سپری شود. درود بر حسین(علیه السلام) که معلم آزادگی و عزّت است.

پی نوشت:
1. حسین پیشوای انسانها، ص27
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
لا یَامَنُ یَومَ القِیامَةِ اِلّا مَن قَد خافَ اللهَ فِی الدُّنیا؛
 

روز قیامت، جز آنها که در دنیا خداترس بوده اند در امان نیستند.
 
بحارالأنوار، ج44، ص192
 

شرح حدیث:

در احادیث قدسی آمده که خداوند فرموده است: من دو ترس را در دل بنده ی خودم نمی پذیرم: ترس در دنیا و ترس در آخرت.
یعنی آن که در دنیا از خدا نترسد و بی مبالات باشد، باید در قیامت نگران حساب و کتاب و کیفر الهی باشد، ولی کسی که در دنیا، متقی و خداترس باشد و از گناه بپرهیزد و دستورهای خدا را اجرا کند، در قیامت آسوده خاطر خواهد بود.
ایمنی و آسوده خاطری در آخرت، بسیار مهم است.
آنجا صحنه ی محاکمه ی بندگان و محاسبه ی اعمال است و بهشت و جهنم در پیش روست و برخورداری از نعمتهای الهی یا سوختن در آتش عقوبت پروردگار، بسته به این است که در دنیا، از خدا ترسیده ایم یا نه؟ مطیع فرمان او بوده ایم یا نه؟
آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟
قرآن کریم برای آنان که از جایگاه والای الهی بیم دارند و برای خداوند حسابی باز کنند و او را که آفریدگار هستی و مولای همگان است در نظر می گیرند، مژده بهشت می دهد:
«وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى‌ * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى‌ ».(1)
ترس از خدا در دنیا، موجب ایمنی از آتش در قیامت است.
بجاست مسلمان و مؤمن، پیوسته در حال محاسبه و مراقبه باشد و اعمال خویش را ارزیابی کند و آنها را از ریا و ناخالصی پاک کند و خوف خدا را سپری دفاعی در مقابل وسوسه های نفس قرار دهد و بنده ی خدا باشد. چه نیکو گفته است صائب:
هر سرایی را چراغی هست صائب در جهان
خانه ی دل روشن از نور عبادت می شود

پی نوشت:
1. نازعات(79)، آیه های 40 و 41: « و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، به یقین بهشت جایگاه اوست».
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
 
مَن طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ وَکَلَهُ اللهُ اِلَی النّاسِ؛
 

هر کس به بهای نارضایتی خدا، مردم را راضی کند، خداوند او را به مردم وامی گذارد.
 
مستدرک الوسائل، ج12، ص209
 

شرح حدیث:

از قدیم گفته اند: رضایت همه را نمی توان به دست آورد.
هر کار کنید، برخی خوششان می آید و بعضی ناراحت می شوند، رفتار شما بعضی را خشنود و برخی را ناراضی می کند. به علاوه، گاهی جلب رضای مردم به آن است که حق و انصاف و عدالت را زیر پا بگذارید و خلاف کنید، تا خواسته های نادرست آنان را تأمین نمایید.
پس باید به فکر جلب رضای کسی بود که رضایت او کارساز است و آخرت و عاقبت و بهشت و جهنم انسان به دست اوست؛ یعنی خدا.
هیچ سزاوار نیست که برای خشنود کردن مردم، خدا را به خشم آوریم.
در تاریخ، بسیار بوده اند کسانی که برای رضای سلاطین و به خاطر پسند ارباب زر و زور، از حق چشم پوشیده و به باطل گرویده اند. مگر «عمر سعد»، به خاطر رضایت «ابن زیاد» با حسین بن علی(علیه السلام) نجنگید؟ مگر ابن زیاد، برای تأمین رضایت اربابش یزید، از کوفه لشکری عظیم برای نبرد با سیدالشهداء (علیه السلام) نفرستاد؟ آخر کار هم دچار خشم الهی شد و همان گونه که امام فرموده است، خداوند، آنان را به مردم واگذاشت. مردمی که به دستور یزید و ابن زیاد به جنگ حسین(علیه السلام) آمده بودند، روزی هم با نفرت و لعنت از آنان یاد می کردند و از کرده ی خویش پشیمان بودند.
در هر کاری باید جانب رضای خدا را گرفت، نه پسند مردم را.
کسی که حساب خود را با خداوند، صاف و پاکیزه کرده باشد و رضای الهی را در کارها در نظر بگیرد، خداوند هم به او عزّت دنیا و سربلندی و سعادت آخرت عطا می کند.
ممکن است کسانی در دنیا با جلب رضایت مردم از راه حلال و حرام و راست و دروغ، به مقام و موقعیتی برسند، ولی دوام نخواهد داشت.
معیار حساب آخرت، رضای خالق است، نه پسند خلق!

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)
ادامه مطلب
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395  - 11:17 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 451

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1746820
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث