به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

اِنَّ مِن بَرَکَهِ المَراَهً قِلَّهُ مَهرِها؛

 

از برکت و خجستگی زن، آن است که مهریّه اش کم باشد.

من لا یحضره الفقیه، ج3، ص254

شرح حدیث:

ازدواج و تشکیل خانواده، از بهترین کارهاست و به تعبیر روایات، هیچ بنایی برپا نشده است که بهتر از «بنای خانواده» باشد.
آنچه اساس این کانون را تشکیل می دهد، مهرورزی، علاقه، صداقت و صمیمیّت است.
هر چند «مهریّه» نشانه اهتمام و علاقه ی مرد به همسرش است و پشتوانه ای برای زن به شمار می آید ولی معیار ارزش او نیست. در فکر جاهلانه بعضی افراد، ارزش و اعتبار زن به میزان مهریه ی او بستگی دارد که این خطاست.
اگر صمیمیّت، محبت، توافق اخلاقی و انس روحی نباشد، مهریه یسنگین، هرگز نه سعادت می آورد و نه تضمینی برای استحکام بنای خانواده و دوام زندگی مشترک می گردند.
در روایات، مهریّه زیاد، شوم و ناپسند معرفی شده است و بهترین مهریّه را کمترین و آسانترین آن دانسته اند. از رسول خدا(ص) روایت شده است:
«برترین زنان امّت من، آنانند که... کم مهریّه تر باشند».(1)
در ازدواج، مهمترین معیار، باید «دین»، «نجات و اصالت خانوادگی»، عقل، شعور، صداقت و عفاف باشد و این عوامل است که سلامت زندگی و دوام آن را تضمین می کند. به قول سعدی:
زن خوب فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا

پی نوشت: 
1. بحارالانوار، ج103،ص237.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

للمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: یَشتَری ما لَیسَ له، وَ یَلبَسُ ما لَیسَ لَهُ وَ یَاکُلُ ما لَیسَ لَه؛

 

اسرافکار سه نشانه دارد: چیزی می خرد که در شأن او نیست؛ چیزی می پوشد که در شأن او نیست؛ چیزی می خورد که در شأن او نیست.

تفسیر نورالثقلین، ج1، ص772

شرح حدیث:

اسراف که به معنای ولخرجی، هدر دادن نعمتهای خدا و مصرف بیهوده می باشد، ناپسند است و در قرآن کریم از آن نهی شده است.
در این حدیث، از جمله حدود و شاخصهای نشان دهنده ی اسراف و اسرافکار، خریدن، پوشیدن و خوردن چیزی بیان شده است که برای او و در شأن او نیست. برای مثال، کسی که زندگی متعادلی دارد و درآمدش اندک است، برگزاری مهمانی باشکوه و تجمّلاتی و پذیرایی از مهمانان با غذاها و میوه های گران قیمت، اسراف است، یا کسی که زندگی و امورش با یک ماشین معمولی می گذرد، خریدن یک ماشین بسیار گران قیمت، اسراف محسوب می شود.
در زندگی برخی افراد ثروتمند، آن قدر مواد غذایی و مصرفی دور ریخته می شود که با آن زندگی بعضی خانواده ها را می توان تأمین کرد و این، مصداق روشن اسراف و تبذیر است.
باید در مصرف آب شُرب و آب برای وضو و غسل نیز قناعت کرد. لباسی را که قابل پوشیدن است، نباید دور ریخت. وسایل منزل را که سالم و قابل استفاده است، فقط به دلیل چشم و هم چشمی با دیگران، نباید کنار گذاشت و وسایل جدید خرید.

منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

اَورَعُ النّاسِ مَن وَقَف عِندَ الشُّبهَهِ؛ اَعبَدُ النّاسِ مَن اَقامَ الفَرائِضَ؛ اَزهَدُ النّاسِ مَن تَرَکَ الحَرامَ؛ اَشَدُّ النّاسِ اِجتِهاداً مَن تَرَکَ الذُّنوبَ؛

 

پارساترین مردم کسی است که در برخورد با شبهه، توقف و درنگ کند؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را برپا دارد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک کند و کوشاترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.

بحارالانوار، ج75، ص192

شرح حدیث:

وقتی احتمال بدهیم، غذایی مسموم است، از مصرف آن خودداری می کنیم. اگر احساس کنیم خطری در کمین است، هر چند یقین نداشته باشیم، به راه نمی افتیم.
شبهات و مشتبهات، جای است که احتمال بدهیم، چیزی حرام و نامشروع است و شرط عقل و احتیاط آن است که از آن بپرهیزیم.
بعضی از مردم برای این که نشان دهند اهل عبارت و بندگی اند، نماز مستحبی می خوانند، روزه ی مستحبی می گیرند و کارهایی که ثواب دارد، انجام می دهند. در عین حال، گاهی بعضی از تکالیف واجب را ترک می کنند. کسی که واجبات را انجام بدهد، عابدترین مردم است (ترک واجب کرده ای، سنّت به جا آورده ای!)
پارساترین و زاهدترین مردم نیز کسی است که از حرام دوری کند، نه آن که به اسم زهد، حلالهای الهی را بر خود حرام سازد.
پرتلاش ترین افراد نیز کسانی اند که گناهان را ترک کنند.
ترک گناه، همتی عالی و اراده ای قوی می خواهد. بعضی از افراد، بازوهای قوی و اندام ستبر دارند و وزنه های سنگین بلند می کنند، امّا حریف نفس خود نیستند و گرفتار عادتهای ناپسندند. این افراد، در واقع، بسیار ضعیفند، هر چند در میان مردم قهرمان به شمار آیند.
مسلمان، کسی است که تسلیم اوامر خدا باشد. این برترین عبادت و بندگی است.

منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

اِذا کانَ الزّمانُ زَمانَ جَورٍ وَ اَهلُهُ اَهلَ غَدرٍ فَالطُّمَانینَهُ اِلی کُلِّ اَحَدٍ عَجزٌ؛

 

هرگاه زمانه، زمانه ی جور باشد و مردم آن زمان اهل نیرنگ باشند، اطمینان کردن به هر کس، ناتوانی است.

بحارالانوار، ج75، ص239

شرح حدیث:

گرچه، حسن ظنّ و خوش بینی نسبت به مردم، سفارشِ دین ماست، ولی نه هر جا و نه نسبت به هر کس.
وقتی محیطی آلوده و فاسد است و مردم جامعه ای اهل نیرنگ و دغلبازی اند، به هر کس نمی توان اعتماد کرد و خوش بین بود؛ چون این سادگی و ساده لوحی است و باعث فریب خوردن انسان می شود.
منافقان و ریاکاران، از ساده لوحی دیگران سوء استفاده می کند و اهداف شوم خود را پیاده می سازند.
آن شنیدم که رادمرد بزرگ
پایه ی مردمی چنین بنهاد
که نه از کس فریب باید خورد
نه کسی را فریب باید داد(1)
امروز در سطح جهان، سیاست کشورهای سلطه جو بر پایه مکر، فریب و تزویر است. اگر از انسان دوستی و حقوق بشر حرف می زنند، همه ریاکارانه است، چون قدرتهای بزرگ، بدترین جنایتها را در حق بشریّت انجام می دهند، پس فریب شعارهای صلح دوستانه جنگ افروزان را نباید خورد.
در زمانی که مردم، خوبند و زمانه، زمانه ی مطلوب است، بدون دلیل نباید به دیگران بدگمان بود.
امّا در شرایط غلبه ی جوّ نامردمی و نیرنگ و فریب، این ساده لوحی است که همه را خوب بدانیم و از این رهگذر، صدمه های جبران ناپذیر به ما وارد شود.

پی نوشت: 
1. چکیده اندیشه ها، ج2، ص111.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

ما اَقبَحَ لِلمُؤمِنِ اَن تَکُونَ لَهُ رَغبَهٌ تُذِلُّهُ؛

 

چه زشت است برای مؤمن که رغبت و خواسته ای داشته باشد که او را ذلیل و خوار کند.

کافی، ج2، ص320

شرح حدیث:

در کیمیای سعادت آمده است:
«بدان که طمع، از اخلاق ذمیمه است و قطع نظر از مذلّتی که در اوّل طمع باشد و از خجلتی که در آخر کار باشد... هر که به کسی طمع کرد، باید با وی نفاق ورزد و بر استخفاف وی صبر کند و بر باطل وی تن در دهد...». این گوشه ای از زیان های طمع است.
رغبت، خواسته و آرزو، آدمی را حقیر و ذلیل می کند. امّا، کسی که خواسته هاش محدود است، دچار زبونی نمی شود.
افراد طمع کار، خواسته های سیری ناپذیر دارند.
اهل قناعت، اهل هوس، حرص و آز نیستند.
گر با خردی، تو حرص را بنده مشو
در پای طمع، خوار و سرافکنده مشو
آزاد، کسی است که اسیر خواسته های دل نمی شود.
فرض کنید، کسی علاقه بسیار به سفره های چرب و نرم دارد و اسیر شکم است و اگر در جایی یک وعده غذای چرب، همراه با خفّت و خواری، سبک شدن و اهانت دیدن باشد، باز هم می رود و این، مصداق همان رغبتی است که او را ذلیل می کند.
قصّابی به حضرت علی(علیه السلام) گفت: یا علی! گوشتهای خوبی دارم، ببرید. حضرت فرمود: پول به همراه ندارم. گفت: نسیه ببر. بعداً پولش را می دهی. امام علی(علیه السلام) فرمود: اگر به شکمم بدهکار باشم، بهتر از آن است که به قصّاب بدهکار باشم.
طمع بسیار کردن خواری آرد
نتیجه خواریش غمخواری آرد
مدار از کس طمع، هر دم به چیزی
شود خوار از توقّع، هر عزیزی(1)

پی نوشت: 
1. ناصرخسرو.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

اَلتَّواصُلٌ بَینَ الاِخوانِ فی الحَضَرِ التَّزاوُرُ، وَ التَّواصُلُ فِی السَّفرِ المُکاتَبَهُ؛

 

پیوند میان برادران دینی در وطن، دیدار و در سفر، نامه نگاری است.

بحارالأنوار، ج75، ص241

شرح حدیث:

توصیه به پیوند، الفت، آشنایی و همبستگی، در روایات ما بسیار است. جامعه ی سالم، جامعه ای است که افراد آن با هم مأنوس و همدم باشند و الفت و ارتباط مستحکم داشته باشند.
این پیوند چگونه باید باشد؟
در این روایت، عامل پیوند در حَضَر و وطن را دیدار حضوری و زیارت معرفی می کند و اتصال و پیوند در سفر را مکاتبه و نامه نگاری.
در زمانهای گذشته، ارتباط به صورت کنونی نبود و بیشتر پیوند، خبردهی و خبرگیریها از طریق نامه، پیک و قاصد انجام می گرفت. مردم گذشته چقدر چشم به راه می ماندند که نامه ای از یک دوست یا خویشاوند برسد و خوشحال شوند! بعد از مدتها، تلگراف اختراع شد، بعد از آن تلفن و امروز نیز، تلفن همراه، دستگاههای ارتباطی سریع و دنیای مجازی و فن آوریهای جدید و پیشرفته تر.
در ادبیات ما راجع به نامه، پیام و دیدار، نکته های فراوانی بیان شده است و چه گله و شکایتها از نامه ننوشتن ها!
دیری است که دلدار، پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
در هر صورت، دیدار و زیارت، الفت می آورد، غم را می زداید و دوستی و علاقه را می افزاید. نامه نگاری نیز فرصتی برای ابراز محبت و خبردهی و همدلی و مؤانست است.
اگر به دوستان و خویشان خود نامه نمی نویسیم، حداقل با تلفن، خبر بگیریم و احوال بپرسیم.
قاصد رسید و نامه رسید و خبر رسید
در حیرتم که جان به کدامین فدا کنم؟

منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

اَربَعَةُ اَشیاءَ، القَلیلُ مِنها کَثیرٌ: آَلنّارُ، وَ العَداوَة، وَ الفَقرُ وَ المَرَضُ؛

 

چهار چیز است که اندکِ آن نیز بسیار است: آتش، دشمنی، فقر و بیماری.

بحارالانوار، ج75، ص237

شرح حدیث:

دانی که چه گفت زال، با رستم گُرد؟
دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد(1)
چهار چیزی که در این حدیث بیان شده و اندکِ آن هم بسیار به شمار آمده است، همه، ناشی از آفت و آسیب و ضرر و خطرهاست، و این نشان می دهد که ضرر، زیان، خوف و خطر را باید جدّی گرفت؛ چون، سهل انگاری در این موارد، عوارض جبران ناپذیری دارد.
گاهی یک جنگل عظیم که ثروت ملّی است، بر اثر یک جرقه کوچک با آتش سیگار آتش می گیرد و نابود می شود.
گاهی یک دشمنی کوچک در دلها می ماند، ریشه می دواند، بزرگ می شود و به نزاع و قتل و کشتار منتهی می شود.
گاهی فقر و ناداری، بعضی افراد را به بیراهه می کشاند و وادار به سرقت و غارت می کند یا به کفرگویی و توهین به مقدّسات مجبور می کند. در حدیثی آمده است که: «کادَ الفَقرُ اَن یَکوُنَ کُفراً»؛ نزدیک است که فقر، به کفر بیانجامد.
گاهی اگر یک بیماری ساده و جزئی مداوا نشود و ناچیز شمرده شود، ریشه می دواند و جان شخص را می گیرد.
پس، آتش، دشمنی، فقر و مرض را نباید ساده گرفت و باید مهار و درمان کرد و از بین برد، تا از خطرهای بزرگ مصون ماند.
توصیه های ایمنی، از این رو اهمیت دارد که ما را به عواقب سهل انگاری در برخورد با امور خطرناک آشنا می سازد.

پی نوشت:
1. گلستان سعدی.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

مَن اَرادَ عِزّاً بِلا عَشیرَهٍ وَ غِنیً بِلا مالِ وَ هَیبَهً بِلا سُلطانٍ فَلیَنتَقِل عَن ذُلِّ مَعصِیَهِ اللهِ اِلی عِزِّ طاعَتِهِ؛

 

هر کس عزّت بدون عشیره و فامیل و ثروتِ بدون مال و هیبتِ بدون حکومت و قدرت می خواهد، پس، از ذلّت معصیت خدا بیرون آید و به عزّت اطاعت خدا وارد شود.

بحارالانوار، ج75، ص192

شرح حدیث:

افراد در دنیا به دنبال «عزّت»، «ثروت» و «قدرت» اند.
عزّت را در سایه قوم و قبیله، فامیل و دوست و آشنا می جویند؛ ثروت را، تنها ثروت مالی می دانند و هیبت و قدرت را نیز از راه حکومت و ریاست می طلبند.
امّا عزّت واقعی در دست خداست. اوست که عزّت می بخشد یا ذلیل می کند.
از طرف دیگر، تجربه ثابت کرده است، کسانی که با خدا باشند و فقط از خدا بترسند و بر او توکّل کنند، خود پروردگار، زمینه رشد، قوّت و عظمت آنان را فراهم می کند و عزّتی به آنان می بخشد که فراتر از ثروت، سلطنت و خویشاوندان است.
با خدا باش و پادشاهی کن.
گناه انسان را حقیر، پست و زبون می سازد.
خداوند اگر تا حدّی با معصیت کاران نیز مدارا کند، ولی فرجام زشت گناه و عواقب بد نافرمانی خدا، دامنگیر آنان می شود و رسوا می شوند و از چشمها می افتند، پس، گناه خوار می سازد و طاعت، عزّت می آورد.
بندگان مطیع خدا، حتی اگر گرفتار و دچار سختیها باشند، ولی در دلها جا دارند. موسی بن جعفر(علیه السلام) با آن که در دست مأموران هارون الرشید، اسیر و زندانی بود، امّا عزّت داشت. خود هارون از هیبت و موقعیت آن امام هراسان بود و می گفت: «من پیشوای اجسادم و او پیشوای قلوب!»
خدا را بنده باشیم تا از بردگی بندگان آزاد شویم.

منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

القَلبُ حرَمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ؛

 

دل، حرم خداست. پس در حرم خدا غیر خدا را ساکن مکن.

جامع الأخبار، ص185

شرح حدیث:

بزرگان، عارفان و اساتید اخلاق، «دربانی دل» را رمز و راز رسیدن به کمالات دانسته اند.
نظارت بر این که چه چیزهایی وارد قلب می شود و دل، خانه و جایگاه چه مسائلی می شود، زمینه ساز تهذیب نفس و رسیدن به طهارت درونی است.
عرش رحمانی که می گویند، آن نامِ دل است
بر درِ دل حلقه زن، کام دل از دل حاصل است
پس، باید از این دل مواظبت کرد.
این حدیث، دل را «حرم خدا» شمرده است.
پس، در این حریم مقدس و حرم متعالی، هوس، کینه، بت، شرک، جاذبه های دنیوی و وسوسه های شیطانی، نباید جایی داشته باشد. حضرت رسول(ص) فرمودند:
«خداوند در روی زمین، ظرفهایی دارد که عبارت است از این دلها و بهترین این ظرفها نزد خداوند، دلی است که نسبت به برادران نازکتر و از گناهان پاکتر و در راه خدا استوارتر باشد».(1)
اگر این دل آلوده شود، معارف ناب الهی در آن وارد نمی شود.
اگر قلب، تیره و تار باشد، نور حقیقت در آن نمی تابد.
وقتی دل جایگاه خدا می تواند باشد، چرا مأمن و مأوای ابلیس گردد؟
این دل، سرای توست نه بیگانه
در راه دل، نشسته و دربانم
حاشا که جز تو ره به دلم یابد
جانم فدایت، ای همه جانانم(2)
حرمت قلب را پاس بداریم و این خانه را به اغیار نسپاریم.

پی نوشت:
1. میزان الحکمه، حدیث16913.
2. برگ و بار، ص93.
منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

ثَلاثَهُ اشیاءَ تَدُلُّ عَلی عَقلِ فاعِلِها: الرَّسُولُ عَلی قَدر مَن اَرسَلَهُ، وَ الهَدیَّهُ عَلی قَدرِ مُهدیها، وَ الکِتابُ عَلی قَدرِ کاتِبِهِ؛

 

سه چیز بر عقل صاحبان آنها دلالت می کند: فرستاده، قدر موقعیت فرستنده را نشان می دهد. هدیه، نشانه قدر و خِرد هدیه دهنده است. و نوشته و نامه، نشانه ی عقل نویسنده ی آن است.

تحف العقول، ص322

شرح حدیث:

درخت را از میوه اش، کارخانه را از محصولاتش و عاقل را از رفتارش می شناسند.
سه نشانه ای که در این حدیث برای خردمندی بیان شده است، میزان عقل و شعور انسان را نشان می دهد.
وقتی پیک و قاصدی می فرستید، او به نمایندگی از شما به سوی دیگران می رود. اگر این پیغام رسان، فهمیده، مؤدّب و کاردان باشد، نشانه حسن انتخاب شماست و طرف مقابل، بر عقل و فهم شما درود می فرستد.
هدیه ای که به کسی می دهید، گواه میزان درک و عقل شماست. این که در ضرب المثل آمده است: «زیره به کرمان بردن و قطره به عمّان بردن»، اشاره به همین نکته است. برای مثال، اگر شما برای ساحل نشینانی که هر لحظه دسترسی به آب دریا دارند، یک دبّه آب هدیه ببرید، از خود بی ذوقی نشان داده اید. پس، باید به فراخور شأن و موقعیّت و نیاز طرف، هدیه فرستاد.
نوشتن نامه نیز گواه عقل و شعور نویسنده است.
در زمان گذشته، کاتبان و نامه نگاران می کوشیدند نهایت ذوق ادبی، ظرافت مفهومی، خطّ زیبا و جملات فصیح را در نامه های خود استفاده کنند تا دریافت کننده، لذّت ببرد و تحسین کند.
فرستادن نامه ای بد خط، بی مفهوم و اشتباه در کاغذی کوچک و نامناسب برای یک شخصیتِ محترم و مقام عالی، نشان دهنده این است که فرستنده ی نامه، در برخورد با دیگران، آداب اجتماعی و عقل معاشرت و ادب ندارد.

منبع: حکمت های صادقی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام صادق علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
یک شنبه 23 خرداد 1395  - 4:49 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 292

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1802118
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث