به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

لَیسَ القُبلَهُ عَلَی الفَمِ اِلّا لِلزَّوجَهِ وَ الوَلَدِ الصَّغیرِ؛

 

بوسه زدن بر دهان، جز نسبت به همسر و فرزند خردسال روا نیست.

بحارالأنوار، ج75، ص321

شرح حدیث:

پیوند عاطفی با بستگان و دوستان ارزشمند است.
این پیوند و گرمی، گاهی از راه دست دادن و مصافحه است، گاهی بوسیدن و ابراز محبّت و یا به شکل های دیگر.
البته بوسیدن از دهان تنها در دو مورد است: یکی بوسیدن لب همسر، یکی بوسه زدن بر دهان کودک خردسال. در غیر این دو مورد، بوسیدن پیشانی یا دست توصیه شده است؛ چون بوسه بر دهان به تعبیر حضرت علی(ع) شهوت انگیز است و در میان بزرگسالان مفسده دارد.
از رسول خدا(ص) روایت است:
هرگاه برخی از شما یکی از محارم را که به سنّ تکلیف رسیده است، مثل خواهر، عمه، خاله... می بوسد، میان دو چشمش یا سرش را ببوسد و از بوسیدن صورت و دهان پرهیز کند.(1)
بوسیدن دست هم نسبت به پدر و مادر، یا نسبت به پیامبر و وصیّ پیامبر توصیه شده است.
بوسیدن پیشانی مؤمن نیز مستحب است. امام صادق(ع) فرمود:
شما شیعیان، نوری دارید که در دنیا با آن شناخته می شوید. هرگاه یکی از شما دیگری را می خواهد ببوسد، بر جای آن نور در پیشانی بوسه زند.(2)
گفتنی است این حدیث که از امام کاظم(ع) آوردیم، از امام صادق(ع) نیز روایت شده است.(3)

پی نوشت: 
1. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، حدیث 16282.
2. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج2، ص185.
3. همان، ج2، ص186.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

ثَلاثَهٌ یَستَظِلُّونَ بِظِلِّ عَرشِ اللهِ یَومَ لا ظِلَّ اِلاّ ظِلُّهُ: رَجُلٌ زَوَّجَ اَخاهُ المُسلِمَ، اَو اَخدَمَهُ، اَو کَتَمَ لَهُ سِرًّا؛

 

سه کس اند که در روز قیامت، که هیچ سایه ای جز سایه عرش الهی نیست، در پناه سایه سار عرش خداوندند. مردی که برای برادر دینی اش زن بگیرد، یا برای او خدمتکار بگیرد، یا راز او را حفظ کند.

بحارالأنوار، ج72، ص70

شرح حدیث:

روز قیامت، روزی گرم و طاقت سوز است.
کسانی در آن روز به خاطر بعضی کارهای نیک از آسایش خاصّی برخوردارند و لطفی ویژه ازانی شان می شود. در این حدیث، سه عمل مطرح شده است که انسان را در قیامت، سایه نشین عرش الهی می سازد:
یکی فراهم کردن شرایط ازدواج برای یک مسلمان، چه به صورت این که دختر خود را به همسری جوانی مسلمان درآورد، یا مورد مناسبی را پیشنهاد دهد، یا وساطت کند، یا هزینه ازدواج کسی را برعهده بگیرد.
دیگری آن که اگر می تواند، خدمتکاری برای برادر دینی خود بگیرد و اجرت او را بپردازد، تا کمک کار او در زندگی باشد. روشن است که این در موردی است که برادر دینی مان دچار مشکلاتی باشد و به خدمتکار نیاز داشته باشد.
سومین کار، رازداری است.
اگر رازی یا عیبی یا خطایی از کسی می دانیم، باید با حفظ اسرار دیگران آبروداری کنیم. حضرت امیر(ع) فرموده است:
«تا می توانی عیوب پنهان دیگران را بپوشان، تا خداوند هم عیبهای تو را بپوشاند(1)».
چون دوست داریم خداوند اسرار ما را فاش نسازد، ما هم راز دیگران را کتمان کنیم.

پی نوشت: 
1. عبدالواحد آمدی، غررالحکم، حدیث3354.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

ثَلاثَهٌ یَجلینَ البَصَرَ: اَلنَّظَرُ اِلی الخُضرَهِ وَ النَّظَرُ اِلَی الماءِ الجاری وَ النَّظَرُ إلَی الوَجهِ الحَسَنِ؛

 

سه چیز است که چشم را روشن و پرنور می کند: نگاه به سبزه، نگاه به آب جاری، نگاه به چهره زیبا.

الخصال، ص92

شرح حدیث:

«نور چشم»، سبب دیدن بهتر و روشنیِ بینایی است.
گاهی چشم دچار عوارضی می شود که از روشنایی و فروغ آن می کاهد.
نگاه به سبزه و آب و چهره ی زیبا، نور چشم را می افزاید و جلوه ی آن را زیاد می کند.
افزون بر این، ارتباط با طبیعت و بهره بردن از مناظر زیبا و تفرّج در دامنِ دشت و صحرا و باغ و جنگل، و حضور در ساحل دریا و آب نماها و آبشارها و رودها، انبساط روح را به ارمغان می آورد و غم را از دل می بَرَد و شاداب می کند.
ثَلاثَهٌ یُذهِبنَ عَن قَلبِ الحَزَن
اَلماءُ وَ الخَضراءُ وَ الوَجهُ الحَسَن
سه چیز اندوه را از دل می بَرَد:
آب، سبزه و چهره زیبا.

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

اَداءُ الاَمانَهِ وَ الصِّدقُ یَجلِبانِ الرِّزقَ، وَ الخِیانَهُ وَ الکِذبُ یَجلِبانِ الفَقرَ و النِّفاقَ؛

 

امانتداری و راستگویی، روزی آورند، و خیانت و دروغگویی، فقر و نفاق می آورند.

تحف العقول، ص403

شرح حدیث:

در مَثَلها آمده است:
آدم درست کار و خوش معامله، شریک مال مردم است.
به عبارت دیگر، وقتی از انسان، راستگویی و امانتداری ببینند، به او اعتماد می کنند، با او شریک می شوند، سرمایه خود را در اختیارش می گذارند و اینها سبب می شود که رزق انسان فزونی گیرد.
امّا افراد خیانتکار و دروغگو، از چشم مردم می افتند و کسی به آنان اعتماد نمی کند و دادوستدی میان ایشان روی نمی دهد. اینها همه ضربه اقتصادی و فکری و روحی به آنان وارد می سازد.
در احادیث پیشوایان دین، بر صدق و امانتداری بسیار تأکید شده و این دو صفت از نشانه های مؤمن واقعی به شمار آمده است.
پیامبر خدا(ص) فرمود: به نماز و روزه و حج و خیرات و احسانهای مردم نگاه نکنید، عبادتهای شبانه مردم گولتان نزند، بلکه به راستگویی و امانتداری افراد بنگرید، که اینها معیارند:
«... و لکن انظروا اِلی صدقِ الحدیث وَ اَداء الاَمانَهِ.(1)»
فقر و نفاق هم مولودِ همین عدم صداقت و امانت است.
منافق، ادّعای ایمان دارد، ولی صادق نیست.
کسی که به دروغگویی عادت کند، سر از نفاق درمی آورد. جایگاه اهل نفاق هم دوزخ است.
امین و صادق باشیم و با صادقان و اهل امانت دوستی و رفاقت کنیم.

پی نوشت: 
1. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، حدیث10195.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

إنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ: حُجَّهً ظاهِرَهًَ وَ حُجَّهً باطِنَهً، فَاَمَّا الظّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَ الاَنبیاءُ وَ الاَئِمَّهُ، وَ اَمَّا الباطِنَهُ فَالعُقُولُ؛

 

خداوند را بر مردم دو حجّت است: حجّتی آشکار و حجّتی پنهانی و درونی. «حجّت آشکار»، رسولان و پیامبران و امامانند، و «حجّت باطنی» اندیشه هاست.

اصول کافی، ج1، ص16

شرح حدیث:

«حجّت»، چیزی است که خداوند، بر اساس آن از انسان می پرسد و پاسخ می خواهد و اگر خلافکار باشد، محکوم می شود.
عقل، حجّت درونی است که مثل چراغی راه را روشن می کند و بد و خوب را به ما می گوید.
پیامبران و امامان، حجّتهای الهی اند.
کتابهای آسمانی، حجّتهای پروردگارند.
انسانهای پاک و متّقی، حجّت خدا بر دیگرانند.
اگر کسی عقل و شعور نداشته باشد، تکلیفی هم ندارد و مؤاخذه نمی شود.
اگر خداوند، برای یک قوم، پیامبر نفرستاده باشد، آن را عذاب هم نمی کند.
ولی... با این حجّتها چه می توان کرد و چگونه می توان پاسخ خدا را داد؟
چندین چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
خداوند، با فرستادن انبیا و نزول کتب آسمانی و با قرار دادن نور عقل در انسان، بر او «اتمام حجّت» کرده است.
کاری کنیم که در قیامت، محکوم محکمه ی الهی نشویم.
به نحوی عمل کنیم که پیش خدا «حجّت شرعی» داشته باشیم.

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

إِستَحیَوُا مِنَ اللهِ فی سَرائِر کُم، کَما تَستَحیُونَ مِنَ النّاسِ فی عَلانیَتِکُم؛

 

در پنهان های خود از خدا شرم کنید، همچنان که در آشکارِ خود از مردم خجالت می کشید.

تحف العقول، ص394

شرح حدیث:

از چه کسی باید خجالت کشید و کار زشت نکرد؟
در روایات چندین «حیا» مطرح شده که همه آنها موجب ترک گناه و پرهیز از کارهای زشت است:
حیا از خداوند، که آگاه و بصیر است.
حیا از پیامبر(ص)، که اعمال ما بر او عرضه می شود.
حیا از فرشتگان، که کارهای نیک و بد ما را می نویسند.
حیا از خویشتن.
حیا از مردم و همسایگان و افراد دیگر.
وقتی خدا را عالم و حاضر و ناظر بر اعمال خویش بشناسیم و هیچ جایی را خلوت ندانیم و باور کنیم که در محضر او پیدا و پنهان، روز و شب و آهسته و بلند فرقی ندارد و علم او بر همه چیز و همه کس، محیط است. این شناخت، عامل مهمّی در بازداشتن بندگان از خلافها و معصیت هاست.
وقتی ما به خاطر حفظ آبروی خویش، در نزد دیگران کار بد نمی کنیم، چگونه راضی می شویم که آبرویمان نزد خدا برود؟ مگر او نمی بیند؟
قرآن می فرماید:
«اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری؟»(1)
آیا نمی دانست که خداوند، می بیند؟
هر چه حیا و شرم انسان بیشتر باشد، گناهش کمتر خواهد شد.

پی نوشت: 
1. علق(96)، آیه 14.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ العَبدُ اِلَی اللهِ بَعدَ المَعرِفَهِ بِهِ، اَلصَّلاهُ وَ بِرَّ الوالِدَینِ وَ تَرکَ الحَسَدِ وَ العُجبِ وَ الفَخرِ؛

 

پس از خداشناسی، برترین کاری که بنده، به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود عبارت است از: نماز، نیکی به پدر و مادر، ترکِ حسد و خودپسندی و فخرفروشی.

تحف العقول، ص391

شرح حدیث:

«قرب به خدا»، هدفی بزرگ و مقدّس است.
چگونه می توان به خدا نزدیک شد؟
بی شک، کارهایی که پسندیده خداست و به آنها فرمان داده و از بندگانش خواسته است، اگر انجام گیرد، بنده را به خدا نزدیک می کند. «نماز» یکی از مهمترین دستورهای الهی است و بارها در قرآن، فرمانِ «اقیموا الصّلاه» آمده است.
نیکی به والدین، کار خداپسند دیگری است. در اهمیت آن همین بس که خداوند، در کنار فرمان به خداپرستی، احسان به پدر و مادر را آورده است. «الاّ تَعبُدوا اِلّا اِیّاهُ وَ بِالوالِدَینِ اِحساناَ».(1)
حسد، خودپسندی و فخر، هر سه از صفات ناپسندند.
پرهیز از اینها نیز مایه نزدیک شدن به خداست.
سرآمد همه فضایل و اعمال قرب آور، «معرفت خدا» ست. کارهای شایسته دیگر هم از کسی سر می زند که خداشناس باشد و مطیع فرمان او. از این رو، امام کاظم(ع) جایگاه والای خوبیهای یاد شده را در مرتبه بعد از معرفت یاد می کند.
در کسب این گوهرها کوشا باشیم.

پی نوشت: 
1. اسراء(17)، آیه 23.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

بِئسَ العَبدُ عَبدٌ یَکُونُ ذا وَجهَینِ وَ ذا لِسانَینِ، یُطری اَخاهُ إِذا شاهَدَهُ، وَ یَاکُلُهُ إِذا غابَ عَنهُ؛

 

بد بنده ای است، بنده ای که دو رو و دو زبان باشد، هرگاه برادر دینی اش را می بیند، او را می ستاید و تملّق می گوید، ولی پشت سرش (با بدگویی و غیبت) او را می خورد.

بحارالأنوار، ج75، ص310

شرح حدیث:

ای جان فدای آن که دلش با زبان یکی است.
«نفاق» از زشت ترین خصلتهاست؛ یعنی ظاهر و باطن انسان، حرف و عمل انسان، آشکارا و نهان انسان یکسان نباشد.
روش نفاق، اغلب برای فریب دیگران است. تملّق و چاپلوسی و شیرین زبانی برای رسیدن به مطامع دنیوی هم ریشه در نفاق دارد.
افراد دو رو، یعنی چهره واقعی شان با چهره ای که با مردم رو به رو می شوند، متفاوت است.
افراد دو زبان، یعنی در ظاهر ستایش و تعریف می کنند و پشت سر بدگویی می کنند.
قرآن کریم «غیبت» را چنین تشبیه کرده است که کسی گوشت بدن برادرِ مرده خود را بخورد(1) تا از این راه فربه شود. غیبت کننده، با بدگویی از دیگری، می خواهد خودستایی کند و با تخریب شخصیت دیگران می خواهد برای خود وجهه و موقعیتی بسازد.
در تاریخ اسلام مسلمانان از دست افراد دورو و منافق، ضربه های بسیار خورده اند. قرآن از منافقانی یاد می کند که وقتی با اهل ایمان برخورد می کردند، می گفتند: ما از شماییم و ما هم مؤمنیم. ولی وقتی پیش رفقای همفکر خودشان می رفتند، می گفتند: ما با شماییم، ما مسلمانان را مسخره کرده بودیم.(2)
هم با خدا رو راست باشیم و با اخلاص.
هم با بندگان خدا یکدل باشیم و صادق.

پی نوشت:
1. حجرات(49)، آیه 12.
2. بقره(2)، آیه 14.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390).

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

اَلمُصیبَهُ لِلصّابِرِ واحِدَهٌ وَ لِلجازِعِ إِثنانِ؛

 

مصیبت، برای انسان شکیبا و صابر یکی است، و برای بی تابی کننده، دو تا می شود.

بحارالأنوار، ج75، ص326

شرح حدیث:

بلاها و مصایبی که برای ما پیش می آید، یا «امتحان الهی» است، یا نتیجه غفلت و جهالت و خطای خودِ ما.
به هر حال، انسان در طول زندگی با انواع مصیبتها، مرگ و میرها، بیماریها، شکستها و ناکامیها و ضررهای مالی و جانی رو به رو می شود. برخورد او با این مصایب، یکی از دو شیوه است: یا صبر و شکیبایی، یا جزع و بی تابی.
آیا بی تابی و داد و فریاد و شکوه و غصّه، مشکل را حلّ می کند؟ خیر. 
فرض کنید کسی دچار مرگ یکی از عزیزانش شده است. گریه و داد و بیداد و گریبان چاک زدن و خود را به در و دیوار کوبیدن و موی سر کندن و به سر و سینه زدن، هرگز آن عزیز از دست رفته را برنمی گرداند. این شخص، هم به خودش لطمه می زند، هم آن عزیزش مرده است. پس دو مصیبت دارد.
امّا اگر کسی با روحیه باشد، صبر پیشه کند، به رضای الهی خشنود گردد، و بنا را بر این بگذارد که داغ و مصیبت را تحمّل کند تا به اجر و پاداش الهی برسد، یک مصیبت دارد و آن هم فقدان آن عزیز است.
کلام امام، آموزنده روح صبوری و متانت و شکیبایی است.
روزی اگر غمی رسدت، تنگدل مباش
رو شکر کن مباد که از بد، بتر شود
ای دل صبور باش و مخور غم، که عاقبت
این شام، صبح گردد و این شب سحر شود(1)
ظرفیت خود را در مقابل بلاها و سختیها بالا ببریم.

پی نوشت:
1. حافظ.
منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:

وَجَدتُ عِلمَ النّاسِ فی اَربعٍ: اَوَّلُها اَن تَعرِف رَبَّکَ، وَ الثّانِیَهُ اَن تَعرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَ الثالِثَهُ اَن تَعرِفَ ما اَرادَ مِنکَ، وَ الرّابِعَهُ اَن تَعرِفَ ما یُخرِجُکَ مِن دینکَ؛

 

دانش مردم را در چهار چیز یافتم: اوّل: پروردگارت را بشناسی. دوم: بدانی با تو و برای تو چه کرده است. سوّم: بدانی از تو چه خواسته است. چهارم: بدانی چه چیز، تو را از دینت بیرون می کند.

کشف الغمّه، ج3، ص45

شرح حدیث:

دامنه علم بسیار گسترده است و دانستنیهای زیادی وجود دارد که می توان آنها را آموخت، ولی کدام علم است که نافع است و سرنوشت ساز؟ 
در فراگیری دانشها هم باید «اولویّت بندی» کرد و لازم ترینها را برگزید.
آنچه امام کاظم(ع) در این حدیث بیان فرموده، خلاصه مهمترین دانستنی هایی است که سعادت انسان را به ارمغان می آورد.
اولین گام خداشناسی است،
سپس نعمت شناسی،
آن گاه وظیفه شناسی، 
و در مرتبه چهارم، آسیب شناسی و آنچه موجب گمراهی انسان می شود و انحراف اعتقادی پدید می آورد. تفکّر در هر یک از اینها، آثار مهمّی را در پی دارد.
کسی که خدا را شناخت، به عبودیّت او می پردازد و برده دیگری نمی شود. کسی که نعمتهای خدا را شناخت، شاکر خواهد شد و از طریق سپاس نعمتهای او حق بندگی را ادا خواهد کرد. کسی که وظایف و تکالیف الهی را شناخت، با عمل به وظیفه، رضای خالق را به دست خواهد آورد. کسی هم که به عوامل انحراف آفرین و گمراه کننده آشنا شد، به راحتی از دین و عقیده اش برنمی گردد.
پس بهترین دانستنی ها را بیاموزیم.

منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1390)

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 12:22 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 292

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1747023
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث