به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

وَفی إِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) لی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ

 

دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) (فاطمه ى زهرا(علیها السلام)) براى من، اسوه و الگویى نیکو است.

الغیبة طوسى، ص286، ح245 ؛ احتجاج، ج2، ص279 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص180، ح9 .

شرح حدیث:

شیخ طوسى(رحمه الله)، در کتاب الغیبة خویش، قصّه ى مشاجره ى ابن ابى غانم قزوینى با جماعتى از شیعه درباره ى امر جانشینى امام عسکرى(علیه السلام)را نقل کرده است. ابن ابى غانم، به جانشینى براى حضرت امام عسکرى(علیه السلام)اعتقادى نداشت. عدّه اى از شیعیان نامه اى به حضرت مى نویسند و در آن مشاجره اى را که میان ابن ابى غانم و جماعت شیعه ایجاد شد، یادآور مى شوند. 
حضرت، در جواب نامه، به خطّ مبارک خود، بعد از دعا براى عافیت شیعیان از ضلالت و فتنه ها و درخواست روح یقین و عاقبت به خیرى آنان و تذکر به امورى چند، مى فرماید: 
فاطمه ى زهرا، دختر رسول خدا، براى من، در این مسئله، الگوى خوبى است. 
در این که حضرت کدام گفتار یا رفتار حضرت زهرا(علیها السلام) را سرمشق خویش قرار داده اند، احتمال هاى مختلفى بیان شده است. که در این جا به سه مورد از آن ها اشاره مى شود: 
1. حضرت زهرا(علیها السلام) تا پایان عمر شریفش، با هیچ حاکم ظالمى بیعت نکرد. حضرت مهدى(علیه السلام) هم بیعت هیچ سلطان ستمگرى را بر گردن ندارد. 
2. شأن صدور این نامه این است که برخى از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفته اند. حضرت مى فرمایند: 
اگر مى توانستم و مُجاز بودم، آن چنان مى کردم که حق بر شما کاملاً آشکار شود به گونه اى که هیچ شکّى براى شما باقى نماند؛ ولى مقتداى من حضرت زهرا(علیها السلام)است. ایشان، با این که حق حکومت از حضرت على(علیه السلام) سلب شد، هیچ گاه براى بازگرداندن خلافت، از اسباب غیرعادى استفاده نکرد. من نیز از ایشان پیروى مى کنم، و براى احقاق حقّم در این دوران، راه هاى غیرعادى را نمى پیمایم. 
3. حضرت در پاسخ نامه فرموده است: 
اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دست گیرى از شما نبود، به سبب ظلم هایى که دیده ایم از شما مردمان روى گردان مى شدیم. 
حضرت، با اشاره به حضرت زهرا(علیها السلام) مى خواهند بفرمایند، همان طورى که اذیت و آزارى که دشمنان نسبت به حضرت فاطمه(علیها السلام)روا داشتند و سکوتى که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا براى مسلمانان دست بکشد، بلکه دیگران را بر خود مقدم مى داشت، من نیز این ظلم ها و انکارها را تحمّل مى کنم و از دل سوزى و راهنمایى و دعا و ... براى شما، چیزى فرو نمى گذارم. 

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

لا عُذْرَ لاََحَد مِنْ مَوالینا فی التَّشْکیکِ فیما یُؤَدّیهِ عَنّا ثِقاتُنا

 

در تشکیک نسبت به روایاتى که موثّقان از ما براى شما نقل مى کنند، احدى از شیعیان ما عذرى ندارند.

رجال کشّى، ج2، ص816 ؛ بحار الأنوار، ج50، ص318و319، ح15 ؛ وسائل الشیعة، ج1، ص38، ح61 .

شرح حدیث:

این عبارت قسمتى از توقیعى است که از سوى حضرت به «قاسم بن علا» درباره ى «احمد بن هلال عبرتایى» و دورى از او صادر شده است. 
فقهاى عظام، در کتاب هاى استدلالى اصول، براى حجّیّت خبر ثقه، به این روایت تمسک کرده اند؛ زیرا در واقع، حضرت در این روایت، به متابعت و قبول روایات کسانى امر کرده است که مورد وثوق اند و سنّت اهل بیت(علیهم السلام) را نقل مى کنند. 
مفاد حدیث، آن است که، کسى حقّ ندارد در روایاتى که اصحاب مورد وثوق از اهل بیت(علیهم السلام) نقل کرده اند، تشکیک کند و به آن ها ترتیب اثر ندهد، مگر در صورتى که علم به خطاى آن داشته، یا مفاد خبر، مخالف با کتاب و یا سنّت قطعى یا عقل سلیم باشد؛ زیرا این ثقات از اصحاب اند که واسطه ى نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام) هستند و تشکیک در روایات آنان سبب مى شود که چیزى از معارف اهل بیت(علیهم السلام) به دست ما نرسد. 
شایان ذکر است که وثاقت درجاتى دارد که بعضى از مراتب آن، ملازم با عدالت، بلکه فوق عدالت است. تعبیرى که امام حسین(علیه السلام) براى حضرت مسلم بن عقیل در نامه ى خود به اهل کوفه بیان داشته اند، مرتبه ى فوق عدالت را مى رساند؛ آن سخن چنین است: 
من، به سوى شما، برادر و پسر عمو و مورد وثوق از خاندانم، مسلم بن عقیل را مى فرستم.[1] 

پی نوشت:
[1]. الإرشاد، شیخ مفید، ج2، ص39 ؛ إعلام الورى، ج1، ص436 ؛ بحارالأنوار، ج44، ص334 . 
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

لا تَشُکَنَّ، فَوَدَّ الشَّیْطانُ أَنَّکَ شَکَکْتَ

 

هرگز شک به خود راه مده؛ زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنى.

کافى، ج1، ص518، ح4 ؛ بحارالأنوار، ج51، ص309، ح25 .

شرح حدیث:

شیخ کلینى(رحمه الله)، به سند خود از حسن بن نضر، نقل مى کند: هنگامى که وارد منزل امام عسکرى(علیه السلام)شدم، شخص سیاهى را دیدم که ایستاده است. او به من گفت: «تو حسن بن نضر هستى؟» گفتم: «آرى.» گفت: «داخل شو.» پس داخل خانه شدم و سپس اتاقى را دیدم که بر درِ آن پرده اى آویزان شده بود. از داخل اتاق ندایى شنیدم که فرمود: 
اى حسن بن نضر! خدا را بر آن چه بر تو منّت گذاشته شکرگزار باش و حمد کن، و هرگز شکّى به خود راه مده؛ زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنى .... 
از آن جا که حسن بن نضر و جماعتى دیگر از شیعیان، در امر وکلا و دیگر امور شک کرده بودند، و در امر امامت و رهبرى جامعه ـ که از مسائل اعتقادى است ـ شک، موجب فساد دین خواهد شد، امام(علیه السلام) او را از شک و تردید برحذر مى دارد. 
از این حدیث شریف چند نکته استفاده مى شود: 
1. از آن جا که امام(علیه السلام) خبر از باطن حسن بن نضر مى دهد، مى فهمیم که آن حضرت علم غیب مى داند. 
2. امام(علیه السلام) اگر چه در غیبت به سر مى برد، به فکر شیعیان خود است و آنان را از حیرت و ضلالت و گرفتارى ها نجات مى دهد. 
3. شک در امور اعتقادى، زیان فراوان دارد؛ زیرا منشأ همه ى بى بندوبارى ها، نداشتن یقین و باور دینى است. ما باید ایمان خود و دیگران را تقویت کنیم و در صورت القاى شبهات، پاسخ گوى آن ها باشیم. 
4. یکى از راه هاى نفوذ شیطان، ایجاد شک و تردید در باورهاى عقیدتى مردم است، و طبق این حدیث، شیطان این حالت انسان را بسیار دوست دارد. 
5. انسان باید شک و تردید را از خود و افراد جامعه دور سازد. همان گونه که امام زمان(علیه السلام) درصدد برآمدند تا شک را از حسن بن نضر و جماعت شیعه برطرف کنند. قرآن کریم، در پانزده مورد، شک را مذمّت، و شک کننده را به تفکّر دعوت کرده است. نتیجه ى تفکّر، زوال شک ورسیدن به یقین است. 

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

رَبِّ مَنْ ذَا الَّذی دَعاکَ فَلَمْ تُجِبْهُ، وَمَنْ ذَا الَّذی سَأَلَکَ فَلَمْ تُعْطِهِ، وَمَنْ ذَا الَّذی ناجاکَ فَخَیَّبْتَهُ، أَوْ تَقَرَّبَ إِلَیْکَ فَأَبْعَدْتَهُ

 

پروردگارا! چه کسى تو را خواند و تو دعایش را اجابت نکردى، و چه کسى از تو درخواست نمود و به او عطا نفرمودى، و چه کسى با تو مناجات کرد و او را ناامید ساختى، یا خود را به تو نزدیک نمود و او را دور ساختى؟!

مهج الدعوات، ص281 ؛ البلدالأمین، ص393 ؛ بحارالأنوار، ج92، ص267، ح34 .

شرح حدیث:

این فقره از دعا، برگرفته از دعاى معروف به دعاى علوى مصرى است. محمّد بن على علوى حسینى مصرى، در مکاشفه اى، خدمت حضرت(علیه السلام)مشرّف شد و این دعا را از ایشان فرا گرفت و با خواندن آن به مقصودش رسید. 
حضرت در این دعا ـ که روح امید را در انسان زنده مى کند ـ به انسان مى آموزد که نباید از دعا کردن و روى آوردن به درگاه ایزد ناامید شد؛ زیرا خداوند متعال کسى را دست خالى برنمى گرداند و هیچ دعایى را بى جواب نمى گذارد. 
در این جا ممکن است کسى بپرسد: «چه بسیارند دعاهایى که به اجابت نمى رسند و چه بسا انسان از خدا چیزى را مى خواهد، ولى به او داده نمى شود و ... پس منظور از این حدیث چیست؟» در پاسخ باید گفت: 
اوّلاً، چه بسا، انسان از چیزى کراهت دارد، در حالى که خیر او در آن است و میل به چیزى دارد که صلاح او در آن نیست؛ ولى با این حال، آن را از ایزد تبارک و تعالى مى خواهد. در این موارد، خداوند دعاى بنده اش را در ظاهر اجابت نمى کند، ولى به عوض آن، نعمت هاى دیگرى به او مى دهد و یا گناهانش را مى آمرزد. 
ثانیاً، برآورده شدن حاجات، احتیاج به وجود شرایط و نبود موانع دارد. با نبود شرایط و وجود موانع، انسان هر چه دعا کند، حاجتش برآورده نمى شود. هم چنین براى دعا کردن آدابى است که باید رعایت شود و بدون رعایت آن ها دعا مستجاب نمى شود. نخستین شرط آن «عبد خدا» بودن است. شرط مهم دیگرش این است که دل کسى را نیازرده باشیم. کسى که دل دیگرى را به ناحق مى شکند، چگونه توقع دارد دعایش مستجاب شود؟ نفرین فرد دلشکسته زودتر به درگاه ایزد مى رسد و مستجاب مى شود. 

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

فَلا یَحِلُّ لاَِحِد أَنْ یَتَصَرَّفَ مِنْ مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ

 

براى هیچ کس جایز نیست که بدون اذن صاحب مال، در مالش تصرّف کند.

کمال الدین، ص521، ح49 ؛ احتجاج، ج2، ص299 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص183، ح11 ؛ وسائل الشیعة، ج9، ص540و541، ح12670 .

شرح حدیث:

این کلام، بخشى از جوابى است که حضرت(علیه السلام) در پاسخ مسائل اسدى، مرقوم داشته اند. 
حضرت به مطلبى اشاره مى کنند که در آیه ى شریفه ى (لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُمْ)[1]به آن اشاره شده است. خداوند در این آیه فرموده است: 
اموال خود را بین خود به باطل نخورید، بلکه تصرّف شما به واسطه ى تجارتى باشد که با رضایت شما، در میانتان متداول است. 
مال مسلمان نیز همانند آبرو و جانش باید محفوظ باشد، و دیگران نباید چشم سوئى به آن داشته باشند. مالک مال دیگران شدن، اگر بدون اسباب شرعى وعرفى (از قبیل تجارتِ با رضایت، بخشش، ارث، اجاره و یا سایر اسباب شرعى که در فقه اسلامى به آن ها اشاره شده است) باشد، نتیجه اى جز هرج و مرج در پى ندارد. در این آیه و نیز حدیث شریف، این گونه دستور داده شده که تصرّف در مال دیگران باید با رضایت یا اذن یا اجازه ى صاحب مال باشد و کسى حق ندارد با زور، مال دیگرى را از دستش بیرون آورد و خود را صاحب آن بداند. 

پی نوشت:
[1]. سوره ى نساء، آیه ى 29 . 
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ، وَلَوْلا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ الَّلأْواءُ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ

 

ما در رسیدگى و سرپرستى شما کوتاهى و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشوارى ها و مصیبت ها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ریشه کن مى نمودند.

احتجاج، ج2، ص323 ؛ الخرائج و الحرائج، ج2، ص903 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص175، ح7.

شرح حدیث:

حضرت(علیه السلام) دو توقیع براى شیخ مفید(رحمه الله) صادر فرموده است. در توقیع اول، حضرت به شیعیان خود این بشارت را مى دهد که شما، دائماً، تحت نظر و مراعات ما هستید و هرگز فراموش نمى شوید؛ از این رو، از خطر دشمنان در امانید. شیعه به سبب ظلم ستیزى و پیروى از حق و حقیقت، دائماً، مورد تعرّض حکّام جور و معاندان و مخالفان بوده است؛ لذا، به کسى نیاز دارد که در سختى ها و گرفتارى ها او را یارى کند و از نابودى نجاتش دهد. در این توقیع، حضرت(علیه السلام) این بشارت را به شیعه مى دهد که با وجود غایب بودنم، شما را حمایت مى کنم و هرگز نمى گذارم نقشه ى دشمنان حق و حقیقت به ثمر نشیند و مذهب شیعه و شیعیان نابود شوند. گره گشایى هایى که حضرت در طول دوران امامت خویش انجام داده، نمونه هایى رسا براى صحت وعده ى حضرت است. 

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

أَنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، وَبی یَدْفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلی وَشیعَتی

 

من، خاتم اوصیایم. خداوند، به سبب من، بلا را از اهل و شیعیانم دفع مى کند.

کمال الدین، ج2، ص441، ح12 ؛ الغیبة، طوسى، ص246، ح215 ؛ بحارالأنوار، ج52، ص30، ح25 .

شرح حدیث:

این حدیث شریف را شیخ صدوق و شیخ طوسى(رحمهما الله) از ابونصر خادم نقل کرده اند. ابونصر مى گوید: 
بعد از آن که به خدمت آن حضرت رسیدم، فرمود: «آیا مرا مى شناسى؟» عرض کردم: «بلى.» فرمود: «من کیستم؟» عرض کردم: «تو آقاى من و فرزند آقاى منى.» حضرت فرمود: «من از تو این سؤال را نپرسیدم!» عرض کردم: «خدا مرا فداى تو گرداند! حال خود را، براى من شرح کن.» حضرت فرمود: «من، خاتم اوصیا هستم. خداوند، به سبب من، بلا را از اهل و شیعیانم دفع مى کند. 
در این قسمت از حدیث، حضرت(علیه السلام) به دو نکته اشاره کرده اند: 
1. آن حضرت خاتم اوصیاست و وصایت و امامت، به وجود ایشان ختم شده است. ممکن است منظور از وصایت در این جا، وصایتى باشد که از فرزند حضرت آدم(علیه السلام)، هابیل یا شیث شروع و به امام زمان(علیه السلام)ختم شده است و نیز ممکن است مراد از «خاتمیت در وصایت» در قبال وصایتى باشد که از على ابن ابى طالب(علیه السلام) شروع شده است. در هر صورت، پس از ایشان، هیچ امامى نخواهد بود و هرکس ادعاى امامت کند، باطل، و مدعى آن دروغ گو است. 
2. شیعیان حضرت، در طول تاریخ، گرفتار انواع بلاها و مصایب خواهند شد. امام زمان(علیه السلام) در این حدیث شریف مى فرماید: 
تنها به سبب من است که خداوند اهل بیت و شیعیانم را از گرفتارى و بلاها نجات خواهد داد. 
این کلام دو احتمال دارد: 
الف) مراد حضرت، عصر غیبت باشد؛ در این صورت، منظور این است که شیعیان، در دوران غیبت، تنها با توسّل به حضرت مى توانند گرفتارى ها را از خود دفع کنند. 
حضرت(علیه السلام) در توقیع خود به شیخ مفید(رحمه الله) فرمود: 
ما در سرپرستى شما کوتاهى و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشوارى ها و مصیبت ها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ریشه کن مى نمودند.[1] 
ب) مراد حضرت، عصر ظهور باشد؛ در این صورت، مقصود این است که خداوند متعال با ظهور حضرت و غلبه اش بر تمام ظالمان، بلاها و مصایب را از اهل و شیعیانش دور مى کند. 
جمع بین این دو احتمال نیز ممکن است؛ به این معنا که حضرت(علیه السلام)هم در غیبت و هم هنگام ظهور خویش گرفتارى را از شیعیان دور مى سازد. 

پی نوشت:
[1]. احتجاج، ج2، ص323 ؛ الخرائج و الجرائح، ج2، ص903 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص175، ح7 . 
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ

 

براى شتاب در گشایش حقیقى و کامل، بسیار دعا کنید؛ زیرا، همانا، فَرَج شما در آن است.

کمال الدین، ج2، ص485، ح4 ؛ الغیبة، طوسى، ص293، ح247 ؛ احتجاج، ج2، ص284 ؛ إعلام الورى، ج2، ص272 ؛ کشف الغمة، ج3، ص340 ؛ الخرائج و الجرائح، ج3، ص1115 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 .

شرح حدیث:

این کلام از جمله مطالبى است که حضرت مهدى(علیه السلام) در جواب سؤال هاى اسحاق بن یعقوب بیان کرده اند. در این روایت، امام(علیه السلام)به زیاد دعا کردن براى تعجیل فَرَج فرمان مى دهند. این فرمان حضرت، اهمیّت مطلب را مى رساند؛ زیرا فَرَجْ و گشایش شیعیان از تمام گرفتارى ها و فتنه ها، در سایه ى ظهور حضرت(علیه السلام)محقق مى گردد؛ و تا زمانى که حضرت(علیه السلام) در غیبت به سر مى برد، شیعه نیز تحت فشار و ظلم و تعدّى حاکمانِ ظالم و جائر است. 
در این حدیث نکاتى است که به آن ها اشاره مى کنیم: 
1. براى شیعیان فَرَجى است و آنان از شکنجه و اذیّت و آزار و تهمت رهایى خواهند یافت. آن روز طلایى خواهد رسید و آنان در سایه ى حکومت آقا و مولایشان در آرامش و رفاه و معنویت زندگى خواهند کرد. 
2. فرج امام زمان مورد «بداء» واقع مى شود؛ و به تعبیر دیگر، قابل تأخیر یا تعجیل است و یکى از عوامل تعجیل در فرج آن حضرت، دعا است. مى دانیم که دعا بدون درخواست قلبى و زمینه سازى براى تحقّق آن، مؤثر نخواهد بود. انسان باید با زبان و قلب بطلبد، و در عمل نیز زمینه ساز خواسته ى خود باشد. 

منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:06 PM

امام مهدی علیه السلام فرمودند:

وَ أمّا ما سَألْتَ عَنْهُ مِنَ الثِّمارِ مِنْ أمْوالِنا یَمُرُّ بِهِ الْمارُّ فَیَتَناوَلُ مِنْهُ وَ یَأکُلُ هَلْ یَحِلُّ لَهُ ذلِکَ؟ فَإنَّهُ یَحِلُّ لَهُ أکْلُهُ، وَ یَحْرُمُ عَلَیْهِ حَمْلُهُ؛

 

اما سئوال کردى که شخصى به میوه‏‌جات اموال ما مى‏‌گذرد و از آن برداشته و مى‌‏خورد (حق‌‏المارّه) آیا حلال است یا خیر؟ پاسخ این است خوردن برایش حلال است ولى بردن آن حرام است.

بحارالانوار، ج 53، ص183

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:01 PM

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

أَقْدارُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لا تُغالَبُ وَإِرادَتُهُ لا تُرَدُّ وَتَوْفیقُهُ لا یُسْبَقُ

 

تقدیرهاى خداوند عزّوجلّ مغلوب نمى شود، و اراده اش برگشت ندارد، و بر توفیق او هیچ چیز پیشى نمى گیرد.

کمال الدین، ج2، ص511، ح42 ؛ الخرائج و الجرائح، ج3، ص1111 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص191، ح19 .

شرح حدیث:

این عبارت، بخشى از کلمات امام زمان(علیه السلام) است که در توقیعى به دو سفیر خود، عثمان بن سعید و فرزندش محمّد بن عثمان فرستاده است. امام(علیه السلام) در این توقیع به مسئله ى غیبت خود اشاره کرده، مى فرماید: این موضوع از تقدیرهاى الهى است و اراده ى حتمى اش به آن تعلق گرفته است. 
امام(علیه السلام) در این توقیع به چند نکته اشاره دارند: 
1. هیچ کس نمى تواند بر تقدیر الهى پیروز شود؛ زیرا او «مقدِّر کلّ قَدَر» و قدرت او فوق همه ى قدرت هاست. 
2. اگر اراده ى حتمى خداوند متعال، به چیزى تعلّق گیرد، کسى نمى تواند بر اراده ى او غلبه کند و مانع اجرایش گردد؛ زیرا اراده اى فوق اراده ى او نیست. در دعایى از امام سجّاد(علیه السلام)مى خوانیم: 
پروردگارا! حمد، مخصوص توست که مقتدرى هستى که هرگز مغلوب نمى شود.[1] 
3. کارسازى فقط براى خداست. تا خدا نخواهد، هیچ تدبیر و تلاشى سود نمى دهد. براى انجام دادن هر کارى، باید چشم امید به خدا داشت و از او مدد گرفت و با واسطه قرار دادن محبوبان درگاهش، موفّقیّت را طلب نمود. 

پی نوشت:
[1]. صحیفة سجادیة، دعاى49، رقم14 ؛ مهج الدعوات، ص222 ؛ بحارالأنوار، ج92، ص428، ح43 . 
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).

ادامه مطلب
پنج شنبه 17 تیر 1395  - 12:01 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 129

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1722617
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث