به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

الإشْراکُ فِی النّاسِ اَخفی مِنْ دَبیبِ النَّملِ عَلیَ المَسْحِ الاَسودِ فی اللّیلَة المُظلِمَةِ؛

 

شرک ورزی (و ریا) در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک.

موسوعة سیرة اهل البیت علیهم السلام، ج34، ص 133

شرح حدیث:

آنچه به رفتار و اعمال ما ارزش می دهد، «نیت خالص» است.
ارزش هر عملی به نیّت آن است. گاهی خدایی ترین عملها با انگیزه ی ریا و خودنمایی انجام می شود، در نتیجه از ارزش می افتد و پاداشی هم نخواهد داشت.
از این رو، پاک سازی نیّت از ریا و تظاهر، هم لازم است، هم دشوار، هم با ارزش.
اما سختی کار در اینجاست که گاهی انسان دچار ریا می شود و خودش هم نمی داند. تشخیص عمل خالص از عمل ریایی، سخت است. یکی از معیارهای آن این است که انسان از دیگران انتظار تعریف و تمجید نداشته باشد و برایش فرقی نکند که مردم بدانند یا ندانند؛ ستایش کنند یا نه.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«عمل خالص آن است که نخواهی جز خدای متعال، کسی تو را برای آن کار، ستایش کند.» (1) 
اگر امام، ریا را مخفی تر از ردّ پای مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تار می داند، به خاطر آن است که گاهی انسان عمری ریا می کند، ولی می پندارد که اخلاص دارد.
اخلاص، هرچند کمیاب است، ولی اگر پیدا شود، بسیار ارزشمند است و خداوند، مشتری و پذیرای کارهای خالص بندگان مخلص است.
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر، سیرت زیبا بیار (2) 
پی نوشت: 
1. محجه البیضاء، ج8، ص 28.
2. سعدی.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

جُعِلَتِ الخَبائِتُ فی بیتٍ، و الْکِذْبُ مَفاتیحُها؛

 

همه ی پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید همه آنها «دروغ» است.

نزهة الناظر و تنبیه الخواطر، ص 145.

شرح حدیث:

به همان اندازه که «صدق»، ارزشمند است، «کذب» ناپسند و زشت است.
دروغ، عامل فریب مردم است، دشمنی می آورد، اعتمادها را سلب می کند، روابط اجتماعی را دچار سستی و گسست می کند و نشانه ی نفاق درونی انسان است. دروغ آن قدر زشت است که حتی دروغگویان هم حاضر نیستند در جامعه «دروغگو» شناخته شوند و می کوشند تا با دروغی دیگر، دروغ اول خود را بپوشانند.
حرف راستی که با دروغ آمیخته شود، خریدار ندارد و زشتی دروغ، آن راست ها را هم بی اعتبار می سازد.
این که دروغ، کلید خانه پلیدیها به شمار آمده، سبب آن است که افراد، برای توجیه خلافهای خود دروغ می گویند، برای فریب مردم از دروغ استفاده می کنند، جنس بد را با دروغ به مشتری می دهند، با ادّعای دروغِ دوستی و خیرخواهی، سر مردم کلاه می گذارند.
دروغ، آدمی را کند شرمسار
دروغ آدمی را کند بی وقار
دروغ ای برادر مگو، زینهار
که کاذب بود خوار و بی اعتبار
کسی را که ناراستی گشت کار
کجا روز محشر شود رستگار؟ (1) 
حضرت علی علیه السلام در مذمّت دروغگویی می فرمایند:
«لا یجتمع الکِذْبُ و المروَّة» (2) 
«دروغ و جوانمردی با هم جمع نمی شوند.»

پی نوشت: 
1. سعدی.
2. غررالحکم، ج6، ص 372.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

سَیَأتی زَمانٌ عَلَی النّاسِ وُجوهُهُمْ ضاحِکةٌ مُستبْشِرةٌ و قُلوبُهمْ مُظْلِمةٌ مُتَکَّدِرَةٌ اَلسُّنَّهُ فِیهِمْ بِدْعَةٌ، وَ البِدعَةُ فِیهِمْ سُنّةٌ، اَلمؤمِنُ بَینَهُمْ مُحَقَّرٌ، وَ المُنافِقُ بَینَهُم مُوَقّرٌ؛

 

بر مردم زمانی خواهد آمد که چهره هایشان خندان و شاد است، ولی دلهایشان تاریک و گرفته است. سنّت در میان آنان بدعت شمرده می شود و بدعت، سنّتی رایج می گردد. مؤمن در میانشان حقیر است و منافق در بین آنان محترم شمرده می شود.

الحیاة، ج2، ص 311

شرح حدیث:

این حدیث، اوضاع و شرایط آخرالزّمان را بیان می کند.
امروز، بشریّت دچار انحطاط اخلاقی است. حتی مسلمانان هم از تعالیم حیات بخش قرآن فاصله گرفته اند و حقایق دین در نظرشان رونق کمتری از خرافات دارد. به اهل ایمان کمتر بها می دهند و منافقان دوچهره و ریاکار، بیشتر در دلها جا باز می کنند.
دینداری در این شرایط، دشوار و در عین حال ارزشمند است.
افراد بسیاری را می بینیم که به ظاهر، چهره های شاد و لبهای خندان دارند، ولی دلها تیره و درونها مکدّر است. سلامها تصنّعی و خوشیها سطحی است. در عمق دلها از صفا و محبّت و عشق، خبری نیست. اهل ایمان را به دیده ی تحقیر می نگرند و متعهّدان به شرع و دین و حلال و حرام را مرتجع می شمارند و راستگویان و راست کرداران را ضعیف و عقب مانده می دانند، ولی زبان بازان دورو و فریبکاران بازیگر و نیرنگباز را بیشتر دوست می دارند.
چه اوضاع تلخ و دشواری!
راستی که دینداری در آخرالزمان، از نگه داشتن آتش در کف دست، سخت تر است؛ ولی دینداران هم حجّتهای خدا بر مردمند و فردای قیامت روشن می شود که برنده کیست و بازنده کدام است؟ در هیاهوی جهان، «راه خدا» را گم نکنیم.

منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

مَنْ کانَ منَ الفُقَهاءِ صائناً لِنَفْسِهِ، حافِظاً لِدینِهِ، مُخالفاً علی هَواهُ، مُطیعاً لاَمْرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِ انْ یُقلّدوُهُ؛

 

هرکس از فقها که خویشتندار باشد، دینش را نگهبان باشد، با هوای نفس خود مخالف باشد، فرمانبردار مولایش باشد، بر عموم مردم است که از او تقلید کنند.

الحیاة، ج2، ص 282

شرح حدیث:

در عصر غیبت کبری و دست نداشتن به امام معصوم، وظیفه ی مردم رجوع به فقهاست.
شناخت دین و درک احکام خدا و نظر اسلام در امور شرعی، کاری علمی و دشوار است و تنها از عهده ی کسانی برمی آید که سالها در حوزه های علمیه به فراگیری علوم دینی مشغولند و در آیات و روایات و کتابهای فقهی بررسیهای عمیق می کنند و به مرتبه ای از علم می رسند که به آنان «فقیه» و «مجتهد» گفته می شود.
مثل همه ی اموری که مردم به کارشناسان آن رجوع می کنند، کارشناس مسائل فقهی و دینی هم مجتهدان و فقهایند. رجوع مردم به آنان را «تقلید» گویند.
اما یک نکته ظریف و مهم وجود دارد و آن این که تنها تخصّص فقهی و داشتن علم و قوّه ی اجتهاد کافی نیست، بلکه باید از نظر اخلاق و تقوا و پارسایی هم شایستگی مرجعیّت را داشته باشند.
از کسی می توان تقلید کرد که علاوه بر مجتهد بودن، متقّی و خالی از هوا و هوس، نگهبان دین و خویشتندار و خودساخته باشد. اینها معیارهای صلاحیت مرجعیت در علمای دین است.
این شرط، تضمینی بر سلامت فکر و روح آن عالم دینی است. اگر عالم دینی اهل تقوا و خداترسی و پارسایی نباشد، چه بسا نتواند حقیقت دین را بگوید، یا از احکام الهی پاسداری کند.
امام امّت رحمه الله درباره نقش علمای دین می فرماید:
«اگر فقهای اسلام، از صدر اسلام تا حالا نبودند، الآن ما از اسلام هیچ نمی دانستیم. این فقها بودند که اسلام را به ما شناساندند و فقه اسلام را تدریس کردند و نوشتند و زحمت کشیدند و به ما تحویل دادند و ما باید همین جهت را حفظ کنیم.» (1) 

پی نوشت: 
1. صحیفه ی نور، ج15، ص 150.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

مَنْ رَضِیَ بِدوُنِ الشَّرَفِ مِن المَجلِسِ لَمْ یَزِلُ اللهُ و ملائِکَتهُ یُصّلونَ علیهِ حَتّی یقوُمَ؛

 

هرکس در مجلسی به نشستن در جایی پایین تر از شأن خودش راضی باشد، همواره خداوند و فرشتگان بر او درود می فرستند، تا وقتی که از جایش برخیزد.

تحف العقول، ص 486

شرح حدیث:

یکی از مواردی که تکبّر یا تواضع شخص معلوم می شود، «جایگاه نشستن» است. اهل تکبّر، چون خود را برتر از همه می پندارند، همیشه در پی آن هستند که از دیگران امتیاز بیشتری داشته باشند و در صدر مجلس بنشینند و خانه ی مجلل داشته و شوکت خود را به رخ مردم بکشند. در حالی که هیچ یک از اینها برای انسان رفعت و بزرگی نمی آورد.
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس، کس نمی گردد به این بالانشینی ها
پس باید تمرین کرد، تا فروتنی به عنوان یک اخلاق خوب در وجود و رفتارمان نهادینه شود. اگر وارد مجلسی می شویم، در جای پایین تر بنشینیم، آن هم به خاطر خدا و برای یافتن تواضع، نه آن که ما را آدم متواضعی بشناسند.
این برنامه ی خودسازی، ارزشمند است. خدا چنین کسی را دوست دارد و پروردگار و فرشتگان بر او درود می فرستند.
انسان یکی هزار شود از فتادگی
هر دانه ای که خاک نشین گشت، خرمن است (1) 
پیامبراعظم صلی الله علیه و آله از همه ی مخلوقات خدا برتر و بالاتر است، امّا از همه بیشتر فروتنی و تواضع داشت. با مسکینان نشست و برخاست می کرد؛ جای خاصی برای نشستن خود تعیین نمی کرد؛ اگر وسیله ای نبود پیاده می رفت؛ در تشییع جنازه شرکت می جست؛ به عیادت بیمار می رفت؛ روی زمین می نشست؛ در حال تکیه دادن غذا نمی خورد و... نمونه ی صفات و رفتاری است که همه گویای تواضع آن پیامبر خاتم و اشرف کائنات است. از پیامبر بیاموزیم که متواضع باشیم.

پی نوشت: 
1. میرسند کاشانی.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

مِنَ الذّنوبِ الّتی لا تُغْفَرُ، لَیْتَنی لا اُؤاخذُ إلا بِهذا؛

 

از گناهانی که بخشوده نمی شود این است که کسی بگوید: کاش به گناهی جز این بازخواست نشوم!

تحف العقول، ص 487

شرح حدیث:

یکی از گناهان بزرگ، «کوچک شمردن گناه» است.
این نکته، به شکلهای مختلفی در انسان بروز می کند. گاهی می گوید: کاش گناه من همین بود! یا می گوید: گناه من در مقابل معصیتهای دیگران که چیزی نیست! یا می گوید: اگر بنا باشد خداوند به خاطر این گناه مرا و امثال مرا به جهنم ببرد، دیگر جایی برای فرعون ها، شدّادها، حجّاج ها، هیتلرها و صدّام ها باقی نمی ماند!
همه اینها نشانه ناچیزشمردن گناه است و این، گستاخی و جرأت بر گناه را در انسان زیادتر می کند. از گناه و مؤاخذه نسبت به آن باید هراسان بود، نه بی خیال. این که انسان به خدا بگوید:
من بد کنم و تو بد مجازات دهی
پس فرق میان من و تو چیست؟ بگو
این یک تفکر غلط است. اگرچه خدا از همه مهربان تر و رحمان و رحیم و توّاب و غفّار است، قهّار و منتقم و عادل هم از اوصاف دیگر اوست.
«چو بد کردی مشو ایمن ز آفات...»
وقتی گنهکار، جرم و معصیت خویش را ناچیز شمرد، به گناهان بیشتر و بزرگتر روی می آورد. این است که امام عسکری علیه السلام فرموده است خداوند این گونه گناه را نمی آمرزد.
گرچه در فرهنگ دینی ما گناه صغیره و گناه کبیره داریم، گناه کوچک را هم نباید کوچک شمرد. چه بسا یک جنگل بزرگ، با شعله ی یک کبریت بسوزد و خاکستر شود، امام علی علیه السلام فرموده است: « گناهان کوچک را کوچک مشمار، چه بسا همین ها مایه هلاک تو گردد» (2).

پی نوشت: 
1. غررالحکم، ج6، ص 335 (لا تحقرّنّ صغایرالآثام، فانها الموبقات).
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

التَّواضُعُ نِعْمةً لا یُحْسَدُ عَلَیهَا؛

 

فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نمی ورزند.

تحف العقول، ص 489

شرح حدیث:

اگر مال و ثروت یا مقام عالی و رتبه ی اجتماعی و شهرت داشته باشید، یا از زیبایی، رفاه، خانه خوب، ماشین گران قیمت و... برخوردار باشید، ممکن است کسانی چشم دیدن اینها را نداشته باشند. حسادت بورزند و با شما دشمن شوند.
اما تنها نعمتی که هرکس داشته باشد مورد حسادت قرار نمی گیرد، «تواضع» است.
افراد فروتن، مورد علاقه مردم هستند. محبوبیت دارند، کسی هم نمی کوشد که این نعمت را از چنگ آنان بیرون آورد، چون اصلاً نعمتی نیست که بشود دزدید و به یغما برد؛ حالتی ارزشمند و درونی در افراد است که برای خود امتیازی قایل نیستند و غرور و تکبر ندارند.
تواضع، موجب شرافت انسان است. تواضع، آدمی را رفعت می بخشد و تکبر موجب ذلّت می شود.
ماه آسمان، هرچند تواضع می کند و در برکه ی آب یا حوض حیاط جلوه می کند و خود را تا این حدّ پایین می آورد، ولی مکان اصلی او اوج آسمان است.
چه بهتر که افراد مشهور و ثروتمند و صاحب مقام در برابر دیگران تواضع کنند تا دچار غرور نگردند.
حضرت امیر علیه السلام فرمودند:
«چه نیکوست که اغنیا در برابر فقرا تواضع کنند، تا به پاداشی که نزد خداوند دارند برسند.» (1) 
تواضع ز گردنفرازان نکوست
گدا گر تواضع کند خوی اوست
هیچ کس از فروتنی و تواضع، پست و حقیر نمی شود.
عزّت را در خاکساری بجوییم.

پی نوشت: 
1. ما احسن تواضع الاغنیاء للفقراء طلباً لما عندالله: (غررالحکم، ج6، ص 100) .
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ علی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بهِ، وَ الجُلوسُ دونَ شرَفِ المجْلِسِ؛

 

سلام کردن به هرکه بر او می گذری و نشستن در جای پایین مجلس، از تواضع است.

تحف العقول، ص 487

شرح حدیث:

یکی از نعمتهای الهی، تواضع و فروتنی است.
افراد متواضع، محبوبند و متکبّران، منفور.
تواضع، نشانه هایی دارد؛ یکی هم سلام دادن به دیگران است، هرکه می خواهد باشد. بعضی ها فقط به دوستان و آشنایان سلام می دهند. اما توصیه ی دین ما این است که در جامعه اسلامی، هر مسلمان در برخورد با مسلمان دیگر، ابتدا سلام دهد. حضرت محمد صلی الله علیه و آله چنین بود و در سلام دادن به دیگران پیشدستی می کرد. هنگام ورود به مجلس، هرجا که جا بود می نشست و جای خاصّی را برای نشستن خود قرار نداده بود (1) و این نیز نشانه ی دیگری از تواضع است.
رسیدن به این کمال اخلاقی، تمرین می خواهد.
باید به مرور و استمرار، هرجا که پای خودبینی و خودخواهی به میان می آید، آن«من» را زیر پا گذاشت و غرور خویش را شکست تا فروتنی جزء خلق و خوی انسان گردد و تکبّر ریشه کن شود.
هرکه شد خاک نشین، برگ و بری پیدا کرد
سبز شد دانه، چو با خاک، سری پیدا کرد
تصمیم بگیریم بدون تکبّر و خودپسندی، به هرکه رسیدیم سلام کنیم. خواهیم دید که کبر و غرور، بتدریج از وجود ما ریشه کن می شود و جای آن را تواضع و افتادگی می گیرد. آنگاه، هم رحمت الهی شامل حال ما می شود، هم محبوبیت مردمی پیدا می کنیم.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است (2) 

پی نوشت: 
1. مکارم الاخلاق، ص 14.
2. پوریای ولی.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:47 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

إنّ الوُصولَ الی اللهِ سفَرٌ لا یُدرَکُ إلا بامْتِطاعِ اللّیل؛

 

همانا رسیدن به خدا، سفری است که جز با مرکب قرار دادن شب (شب زنده داری)‌ نمی توان به آن دست یافت.

اعلام الدّین، ص 311

شرح حدیث:

وادی ایمن و منزلگه دوست
گرچه دور است، ولی
«این قدر هست که بانگ جرسی می آید»
راه باید افتاد
گرچه ره تاریک است
و پر از وسوسه ی شیطانی است،
لیک، خورشید هدایت با توست
کوله باری بردار،
زاد و ره توشه ای از صبر و یقین
زرهی از تقوا
مشعلی از ایمان 
راه، جز با قدم صدق، نمی گردد طی(1).
از خاک تا افلاک، از هیچ تا همه، از بندگی تا رسیدن به جوار قرب خدا راهی طولانی است؛ اما این راه را باید پیمود.
مرکب ما در این سیر و سفر، نیایش و نجوای شبانه و تهجّد و عبادت است.
«امتطاء» که در سخن امام آمده، همان «شب روی» است؛ یعنی شب را مرکب قرار دادن و حرکت کردن و رسیدن به خدا.
چه بسا در دل شب، سفر شبانه رفتیم
که مگر نسیم لطفی، بوزد در این بهاران(2)
این حدیث، ما را به راز و نیاز در شب و «نماز شب» دعوت می کند.
همه آنان که به مقامهای عالی معنوی و عرفانی رسیده اند، اهل سحرخیزی و تهجّد و عبادت شب بوده و از «فیض سحر»‌ برخوردار گشته اند. اگر حافظ هم می گوید:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
اشاره به همان انس با شب و خلوت با معبود است که در سیره ی همه ی اولیای الهی و عارفان و سالکان وجود داشته است.

پی نوشت: 
1. از نویسنده (برگ و بار، صفحه 37).
2.همان، ص 22.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:42 PM

امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:

بِئْسَ العَبدُ عَبدٌ یَکونُ ذا وَجْهَینِ و ذا لِسانَینِ، یُطْری اَخاهُ شاهِداً و یأکُلُهُ غائِباً، إن اُعطِیَ حَسَدَهُ و اِن ابْتُلِیَ خانَهُ؛

 

بنده ی بدی است آن که دو رو و دو زبان باشد. در مقابل، از برادرش تعریف کند و پشت سر، او را بخورد. اگر برادرش بهره مند باشد به او حسد ورزد و اگر گرفتار شود، به او خیانت کند.

تحف العقول، ص 488

شرح حدیث:

صداقت و راستی، مهمترین آموزه ی دین است.
پیشوایان ما، پیروان را به راستگویی، امانتداری، دوری از تزویر و خیرخواهی نسبت به برادران دینی فراخوانده اند.
در این حدیث شریف هم امام عسکری علیه السلام از دورویی و نفاق در برخورد با دیگران نکوهش می کند و آن را صفت ناپسندی می شمرد. (1) آن که برخورد رویارو و پشت سرش متفاوت است، منافق است.
آن که در برابر، زبانی چرب و نرم و همراه با تعریف و ستایش دارد، اما پشت سر، غیبت و بدگویی و توهین و نیش زدن کار اوست، نمی تواند دوست مناسبی باشد.
به هر حال، فرومایگانی که نه چشم دیدن نعمت تو را دارند، نه رفتارشان با تو صادقانه است، نه در گرفتاریها یار و غمخوار تواند، نه ظاهر و باطنشان با تو یکی است، برای معاشرت مناسب نیستند.
ابر اگر آب زندگی بارد
هرگز از شاخ بید، برنخوری
با فرومایه روزگار مبر
کز نِیِ بوریا شکر نخوری (2) 
و چه اندکند دوستان صادق و یکرنگ. و چه قیمتی اند، آنان که دل و زبانشان یکی است!

پی نوشت: 
1.بخشی از این حدیث، در سخنان امام کاظم علیه السلام هم روایت شده است. (ر.ک: حکمتهای کاظمی، حدیث 9).
2.سعدی.
منبع: حکمت های عسکری (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسن عسکری علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول (1391)

ادامه مطلب
چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:42 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 129

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1732659
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث