به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ابن عماد حنبلى گوید:

قیلُ لِلْمُتَوَکِّلِ اِنَّ فى بَیْتِهِ سِلاحا وَ عُدَّةً وَ یُریدُ الْقِیامَ، فَاَمَرَ مَنْ هَجَمَ عَلَیْهِ مَنْزِلَهُ، فَوَجَدَهُ فى بَیْتٍ مُغْلَقٍ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ شَعْرٍ یُصَلّى، لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الاَْرْضِ فِراشٌ.

 

به متوکل گفته ‏شد که در خانه حضرت امام هادى علیه‏ السلام اسلحه و وسایل دیگر هست و او قصد قیام و خروج دارد. دستور داد کسانى به خانه او حمله بردند و حضرت را در اتاقى در بسته یافتند در حالى که لباسى پشمى بر تن داشت و نماز مى ‏خواند و هیچ گونه فرشى در زمین نبود.

شذرات الذهب 2 : 128

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

سید بن طاووس گوید:

دُعاءُ قُنُوتِهِ [الهادى علیه‏ السلام]: یا مَنْ تَفَرَّدَ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ تَوَحَّدَ بِالْوَحْدانِیَّةِ یا مَنْ اَضاءَ بِاسْمِهِ النَّهارُ وَ اَشْرَقَتْ بِهِ الاَْنْوارُ وَ اَظْلَمَ بِاَمْرِهِ حِنْدِسُ اللَّیْلِ وَ هَطَلَ بِغَیْثِهِ وابِلُ السَّیْلِ یا مَنْ دَعاهُ الْمُضْطَرُّونَ فَاَجابَهُمْ وَ لَجَأَ اِلَیْهِ الْخائِفُونَ فَآمَنَهُمْ…؛

 

دعاى قنوت امام هادى علیه‏ السلام این گونه بود: 
اى آن که در پروردگارى یکتایى، و در وحدانیت و یگانگى واحدى، اى آن که به اسم او روز روشن مى ‏شود و نورها پرتو افشانى مى ‏کنند، و به فرمان او ظلمت و تاریکى شب را فرا گرفته و قطره ‏هاى باران پیایى فرود مى ‏آید، اى آن که درماندگان او را مى‏خوانند و جواب مى ‏دهد و بیمناکان به او پناه مى ‏برند و ایمن مى ‏سازد.

مهج الدعوات : 60

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

یحیى بن هرثمه گوید:

کانَ [الهادى علیه‏ السلام] مُحسِناً اِلَیهِم مُلازِماً لِلمَسجِدِ لَم یَکُن عِندَهُ مَیلٌ اِلَى الدُّنیا

 

[امام هادى علیه‏ السلام] به اهل مدینه احسان مى‏ کرد و همیشه در مسجد بوده و رغبتى بر دنیا نداشت.

تذکرة الخواص: 322

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

ابن شهر آشوب درباره امام هادى علیه‏ السلام گوید:

وَ کانَ اَطْیَبَ النّاسِ بَهْجَةً، وَ اَصْدَقَهُمْ لَهْجَةً، وَ اَمْلَحَهُمْ مِنْ قَریبٍ وَ اَکْمَلَهُمْ مِنْ بَعیدٍ، اِذا صَمَتَ عَلَتْهُ هَیْبَةُ الْوَقارِ، وَ اِذا تَکَلَّمَ سَماهُ الْبَهاءُ؛

 

کامل ترین مردم از نظر خوشرویى، و صادق ترین آنان از جهت گفتار و با نمک ‏ترین آنها از نزدیک و کامل ترین آنها از دور، وقتى ساکت مى‏ شد شکوه وقار بر او سایه مى ‏افکند و زمانى که سخن مى‏ گفت، عظمت و جلوه ‏اش آشکار مى‏ باشد.

مناقب ابن شهر آشوب 4: 401

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

امام هادى علیه السلام فرمودند:

اَلشّاکِرُ اَسْعَدُ بِالشُّکرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ التَّى اَوجَبَتِ الشُّکْرَ لاَِنَّ النَّعَمَ مَتاعٌ وَالشُّکْرَ نِعَمٌ وَ عُقْبى؛

 

آن کس که شکر نعمت گوید سعادتش به خاطر شکرش از سعادتش به خاطر آن نعمت بیشتر است، زیرا نعمت ها وسیله زندگى این جهانند و شکر سرمایه این جهان و آن جهان.

تحف العقول، ص 483.

شرح حدیث:

با توجه به این حقیقت که شکر تنها قدردانى با زبان نیست؛ بلکه قدردانى عملى است و هر نعمتى را به جا مصرف کردن، روشن مى شود که شکر نعمت، برکات و سعادت هایى به بار مى آورد که خود نعمت در برابر آن ناچیز است، نعمت ها را در مسیر رضاى خدا و خشنودى بندگان او به کار گرفتن، هم سرمایه افتخار این جهان و هم سعادت جاویدان آن جهان است؛ در حالى که اگر به نعمت بنگرى به تنهایى ممکن است جز یک موهبت مادى نباشد پس شکر از خود نعمت بالاتر و ارزنده تر است!
منبع: makarem.ir

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

امام هادی علیه السّلام فرمودند:

عَلَیکُم بِالوَرَعِ فَاِنَّهُ الدّینُ الَّذی نَلازِمُهُ وَ نُدینُ اللهَ تَعالیَ بِهِ وَ نُریدُهُ مِمَّن یُوالینا لاتَتعَبُونا بِالشَّفاعَةِ؛

 

با ورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن می باشیم و از پیروان خود نیز می خواهیم که چنین باشند از ما (با عدم رعایت تفوا) شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید.

وسائل الشیعه، ج15، ص 248

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

امام هادى علیه السلام فرمودند:

مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ؛

 

آن کسى که شخصیتى براى خود قائل نیست از شر او برحذر باش!

تحف العقول، صفحه 362.

شرح حدیث:

در حقیقت یکى از مهم ترین عواملى که جلو فساد و بدکارى را مى گیرد وجود شخصیّت یا لااقل احساس شخصیّت است، افراد با شخصیّت یا آنها که براى خودش شخصیّتى قائلند هر چند در نظر دیگران چندان شخصیّتى نداشته باشند، به خاطر حفظ موقعیّت خود هم که باشد از انجام بسیارى از زشتکارى ها و اعمال خلاف خوددارى مى کنند، ولى همین که احساس کردند نه آبرویى دارند و نه احترام و شخصیّتى، از هیچ چیز پروا نخواهند کرد.
لذا امام(علیه السلام) مى فرماید از این گونه افراد بپرهیز!
و نیز به همین دلیل یکى از نکات مهم تربیت فرزند یا تربیت افراد انسان به طور کلى این است که در آنها ایجاد شخصیّت شود و احساس کنند شخصیّت ویژه اى دارند، به عکس خرد کردن شخصیّت افراد اثر بسیار بدى از لحاظ تربیتى دارد.

منبع: makarem.ir

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:56 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

البُخلُ اَذَمُّ الاَخلاقِ، وَ الطَّمَعُ سَجِیَّةٌ سَیّئَةٌ؛

 

بخل، ناپسندترین اخلاق و طمع، خصلتی زشت است.

بحارالانوار، ج75، ص 369

شرح حدیث:

خُلق و خوی هر کس، نشان دهنده ی شخصیت انسانی اوست. 
اخلاق نیک، مایه ی فضیلت و برتری است و اخلاق ناپسند، موجب کاهش ارزش انسان است. 
در خودسازی و تربیت نفس، ابتدا باید «رذایل اخلاقی» را شناخت، سپس خود را از آنها دور ساخت. 
بخل و طمع که در این حدیث آمده، از بدترین خصلت هاست. محبوبیّت انسان را می کاهد و موجب تنهایی انسان می گردد. افراد بخیل، موفق به داشتن دوستان صمیمی نمی شوند. افراد طمعکار هم به حقارت و پستی دچار می شوند. 
ای دل تو ز خلق، هیچ یاری مطلب
وز شاخ برهنه، سایه داری مطلب
عزّت ز قناعت است، خواری ز طلب
با عزّت خود بساز و خواری مطلب(1)
بخیلان، امیدشان به خدا اندک است و چون به جایگزینی ایمان ندارند، انفاق نمی کنند و چون خودخواهند، به دیگران بخشش نمی کنند. 
طمعکاران هم چون روحیه ی قناعت ندارند، همیشه چشمشان گرسنه است و به قول سعدی، چشم آنان را جز خاک گور پر نمی کند. 
آن شنیدستی که در اقصای غَور
بارسالاری بیفتاد از ستور
گفت: چشم تنگ دنیادوست را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
در سخنان امام علی علیه السلام آمده است:
بخیل، میان عزیزان خودش هم خوار است. (2)
و این روشن ترین گواه ناپسندی صفت بخل است. 

پی نوشت: 
1. خواجه عبدالله انصاری. 
2. البخیل ذلیلٌ بین اعزته(غررالحکم، ج1، ص 377)... 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اُذْکُر مَصرَعَکَ بَینَ یَدَیْ اَهلِکَ، لا طبیبَ یَمنَعُکَ وَ لا حَبیبَ یَنْفَعُکَ؛

 

به یاد آور آن گاه را که هنگام مرگ، در برابر بستگانت افتاده ای، نه طبیبی هست که مانع مردن تو شود، نه دوستی که بتواند سود بخشد.

اعلام الدین، ص 311.

شرح حدیث:

مرگ، یکی از اثرگذارترین پندها در زندگی است. 
همه ی پیامبران در دعوت خویش، روی مسأله ی «مبدأ» و «معاد» و خدا و قیامت تکیه داشته اند و امتها را به روز واپسین یادآوری کرده اند. 
مرگ، ورود انسان به مرحله ی آخرت است. پس از سالها توقف انسان در عالم برزخ، به امر خدا قیامت برپا می شود و به حساب بندگان رسیدگی می کنند و آنان یا راهی دوزخ می شوند، یا به بهشت می روند. از حقیقتی به نام مرگ نباید غافل بود و نباید غافلگیر شد. 
وقتی اجل انسان فرا برسد، باید برود؛ پیر باشد یا جوان، سالم باشد یا بیمار، فقیر باشد یا ثروتمند. مشهور باشد یا گمنام، خوب باشد یا بد. 
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس(1)
بسیار اتفاق می افتد که هنگام مرگ پدر یا مادر یا عزیز دیگر، فرزندان و بستگان دور بستر او جمع می شوند و شاهد آخرین لحظات و نفس کشیدنهای او هستند و از کسی هم کاری برنمی آید. نه از طبیب، نه از حبیب. این صحنه، بسیار تکان دهنده است. 
برای همه هم دیر یا زود پیش خواهد آمد. 
«از تیر اجل کسی نخواهد جان برد». لیکن مهم است که به کجا و به سوی چه سرنوشتی می رویم؟
این را عمل دنیوی ما رقم می زند. بهشت یا جهنم آن را با اعمال نیک و بدمان در دنیا می سازیم. آخرت، مرحله ی دیدن بازتاب و نتیجه ی عملکرد دنیوی ماست. 
هرگز مباد که عمرمان چراگاه شیطان باشد!

پی نوشت: 
1. حافظ. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام در بالین بیماری که می گریست و از مردن می ترسید، فرمود:

یا عَبدَالله! تَخافُ مِنَ‌المَوتِ لاَنَّکَ لا تَعْرِفُهُ؛

 

ای بنده خدا! از آن جهت از مرگ می ترسی که آن را نمی شناسی.

معانی الاخبار، ص 290.

شرح حدیث:

ترس از مرگ، برای گنهکاران از آن جهت است که نسبت به کیفرهای الهی به خاطر نافرمانی هاشان می ترسند. در مقابل، بندگان فرمانبردار، ترس و نگرانی ندارند. 
امام هادی علیه السلام در ادامه ی این حدیث، برای آن بیمار تمثیلی را بیان می کند که زیباست. 
حضرت از او پرسید: وقتی بدنت چرک و کثیف می شود و از چرک و آلودگی بسیار ناراحتی و در بدن، زخم و جراحت هم داری و می دانی که حمام رفتن و شستشوی آنها، همه ی این آلودگیها و چرکها را از بین می برد، دوست نداری به حمام بروی و خود را بشویی؟ یا این که می خواهی به همان حال در چرک و کثافت بمانی؟
گفت: ای پسر پیامبر، دوست دارم. 
حضرت فرمود: مرگ، مثل همان حمّام است و آخرین چیزی است که گناهانت را می شوید و تو را از بدیها و سیّئات، ‌تمیز و پاک می کند. وقتی وارد آن شدی و از آن گذشتی، از هر غم و غصّه و رنجی نجات می یابی و به شادمانی و خرسندی می رسی. 
آن مرد، آرام گرفت و تسلیم شد و نشاط یافت و چشمهایش را بست و جان داد. (1)
این دلپذیری و خوشایندی مرگ، برای بندگان خداست که عمری در طاعت و نیکی به سر برده اند و مرگ برای آنان، ورود به مرحله ی برخورداری از نعمتهای ابدی خدا برای صالحان است. 
اهل تقوا، از مرگ نمی هراسند. 
بنده ی خدا باشیم، تا مرگ، آغاز راحتی ما باشد. 

پی نوشت: 
1. معانی الاخبار، ص 290. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 129

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1731363
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث