به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلغِنی قِلَّةُ تَمَنّیکَ وَ الرِّضا بِما یَکفِیک؛

 

بی نیازی و ثروت آن است که آرزویت کم باشد و به آنچه برایت بس است راضی باشی.

بحارالانوار، ج75، ص 368.

شرح حدیث:

در مسابقه ای با موضوعِ «چه آرزو دارید؟»، کسی برنده شد که نوشته بود:
«آرزو دارم هیچ آرزویی نداشته باشم. »
این، هم می تواند به معنای این باشد که همه ی آرزوها و خواسته هایم تأمین و برآورده شده است، هم به این معنا که آن قدر روح بلند و سرشار و غنی داشته باشم که احساس کمبود نکنم و آرزویی نداشته باشم. 
انسان همیشه اسیر آرزوهای خویش است. خواسته های دل هم که بی پایان است و برخی دست نیافتنی است و تنها برای انسان غم و غصّه ی دست نیافتن به آمال و آرزوها بر جای می ماند و از رسیدن به نقطه های اوج در کمال و اخلاق، باز می ماند:
چون لاف به اندازه ی کافی زده ایم
خود را به مسیر انحرافی زده ایم
ما را به حریم صالحان راهی نیست
چون بر دل خود بار اضافی زده ایم(1)
کسی که اهل قناعت باشد و به اندازه ای که کفایت کند داشته و به آن راضی باشد و حرص و آز و طمع، او را اسیر نساخته باشد، زندگی آسوده و آرام تری خواهد داشت و این خود، یک نعمت است. 
انسان حریص، همواره در رنج و عذاب است. 
تنور شکم دم به دم تافتن
مصیبت بود، روز نایافتن(2)
کسی که نه«دارد»، تا مورد تهدید قرار گیرد و نه «می خواهد» تا مورد تطمیع قرار گیرد، «آزاده» است. 
غنا و توانگری، تنها به ثروت و دارایی نیست، قناعت و رضا، بالاترین سرمایه است. 

پی نوشت:
1. از نویسنده( برگ و بار، ص 308). 
2. گلستان سعدی، باب دوم. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام به کسی که با مشکلات و زیانهایی رو به رو شده بود و به روزگار بد می گفت، فرمود:

ما ذَنْبُ الاَیّامِ حَتّی صِرْتُمْ تَتَشَأمُونَ بِها إذا جُوزیتُم بِاَعْمالِکُمْ فیِها؟

 

روزها چه گناهی دارند که وقتی به کیفر اعمالتان در روزگار می رسید، روزها را شوم می دانید؟

تحف العقول، ص 482.

شرح حدیث:

«در دست روزگار، بود تازیانه ای. 
آری... ولی این تازیانه را ما به دست روزگار می دهیم و اگر بلایی بر سرمان می آید، نتیجه ی اعمال خودمان در زندگی است. دنیا، دنیای علل و اسباب است. 
هر کس بازتاب اعمال خویش را می بیند، یا در دنیا یا در آخرت. 
خداوند بارها در قرآن کریم، گرفتاریها، هلاکتها، و عذابهای مردم و اقوام را نتیجه عملکرد خود آنان معرفی کرده است (بِما کَسَبَتْ اَیدِی النّاس)(1). 
این هشدار، به ما می آموزد که اگر فقر و فلاکت و عقب ماندگی و بدفرجامی داریم، آن را به گردن تقدیر نیندازیم و به روزگار و سپهر کج رفتار و چرخ غدّار نسبت ندهیم، بلکه ارتباط میان«عمل و جزا» و«کنش و واکنش» را از یاد نبریم. 
تمثیلی که مولانا بیان کرده و گفته است« این جهان کوه است و فعلِ ما ندا»، اشاره به همین حقیقت است که از بازتاب اعمال خود غافل نشویم. خوبیهای ما به خودمان باز می گردد و ذخیره ی آینده ی ما می شود. بدیهای ما نیز دامنگیرمان گشته، ما را به کام عذاب و مجازات می کشاند. 
اگر بدی کردیم و بدی دیدیم، از شومی عمل ماست که به خودمان برگشته است، نه از نحوست ایّام و شومی روزگار. این که شاعری می گوید:« روزم اگر سیاه است، تقصیر آفتاب است»(2). از همان دید غلط سرچشمه می گیرد که امام هادی علیه السلام آن را رد کرده است. 
شومی را در عمل خویش بجوییم، نه در روزگار!

پی نوشت: 
1. ر. ک: شوری(42)، آیه 30؛ جاثیه(45)، آیه 22؛ بقره(2)، آیه 286؛ آل عمران(3)، آیه 25 و... آیات فراوان دیگر. 
2. دیوان کلیم، ص 113. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

ألنّاسُ فِی الدُّنیا بِالأموالِ، وَ فِی الآخِرَةِ بِالأعمَالِ؛

 

جایگاه مردم در دنیا به «اموال» است و در آخرت به «اعمال».

اعلام الدین، ص 315.

شرح حدیث:

ثروت مادی در دنیا، وسیله ی رسیدن به مقصودهای مختلف است و هر که ثروتمندتر باشد، به خواسته هایش بهتر و بیشتر می رسد. از این رو، در دنیا، مردم بر این اساس برای افراد، جایگاه و موقعیّت قرار می دهند. اما حساب آخرت با دنیا فرق دارد. 
آن جا، ارزش گذار انسانها خداست. داور و حاکم روز قیامت هم پروردگار است. معیار و میزان هم عمل افراد است. 
این معیارها را خداوند برای بندگانش بیان کرده است. یکی از آنها تقواست. در قرآن می خوانیم که «إنَّ اَکرَمَکُم عِندَاللهِ اَتقاکُم»(1)؛ «گرامی ترین شما نزد خدا، باتقواترین شماست.» خود این آیه، رتبه و جایگاه اشخاص را در قیامت روشن می سازد. 
در جای دیگر فرموده است. 
«همه ی مردم در خسران و زیانند، مگر آنان که اهل ایمان و عمل صالحند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش می کنند. »(2)
این نیز، برندگان و صاحبان امتیاز را در آخرت روشن می سازد. 
خردمند کسی است که به پیروزی و سرافرازی و رتبه ی قیامت بیندیشد و برای کسب مدال در آن صحنه ی بی نظیر بکوشد، وگرنه مال و ثروت و مقام این دنیا هر قدر هم باشد، ناپایدار است و باید همه را گذاشت و رفت. 
با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسّر گردد
مغرور به این مشو که خواندی ورقی
زان روز حذر کن که ورق برگردد(3)
معیار ارزش نزد خدا و در آخرت را از یاد نبریم. 

پی نوشت: 
1. حجرات(49)، آیه 13. 
2. سوره عصر(103)، ‌آیات 2و 3. 
3. ناصح تبریزی. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اِلقَوا النِّعَمَ بِحُسنِ مُجاوَرَتِها، و التَمِسُوا الزِّیادَةَ فیها بِالشُّکرِ عَلَیها؛

 

با نعمتها، با همراهی مناسب برخورد کنید و با شکر نعمتها، آنها را افزایش دهید.

بحارالانوار، ج75، ص 370.

شرح حدیث:

توصیه ی امام هادی علیه السلام این است که برخورد و ملاقات(1) ما با نعمتها همراه با «حسن مجاورت» باشد؛ یعنی همسایه ی خوبی برای نعمتها باشیم. 
خوش همسایگی با نعمت، به معنای قدرشناسی و استفاده ی عقلانی و خداپسندانه از آنهاست. 
برای توجه به نعمت سلامتی، باید دوران بیماری را یاد کرد. 
ارزش نعمت جوانی را با توجه به ضعفها و نارساییهای دوران پیری می توان شناخت. 
درک نعمت آسایش و امنیت را، نگاه به کشورهای آشوب زده و مناطق ناامن آسان تر می سازد. 
در مرتبه ی بعد، پرهیز از استفاده ی نعمت در راه گناه است که امام علی علیه السلام به شدّت از آن نهی فرموده است. (2)
هر که خواهان افزایش نعمت است، راهش شکرگزاری است و ناسپاسی سبب از دست دادن نعمت می شود. 
این که بشریّت، امروز دچار غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، بخشی هم به دلیل قدرنشناسی از وجود حجتهای الهی و رهبران آسمانی است. 
در عصر غیبت، جبران دسترسی نداشتن به ائمه علیهم السلام، بهره گیری از فقها و علماست که با مکتب و مرام معصومین علیهم السلام آشنا بوده و سخنان آن بزرگواران را ترویج می کنند. 
حدّاقل، قدردان نعمت فقیهان باشیم. 

پی نوشت: 
1. در برخی نقلها به جای «القوا»، کلمه ی «ابقوا» آمده است؛ یعنی نعمتها را حفظ و نگهداری کنید. 
2. نهج البلاغه، حکمت 330. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلعُجبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَ الجَهْلِ؛

 

خودپسندی، مانع طلب دانش می شود و به حقارت و نادانی می کشد.

بحارالانوار، ج75، ص 369.

شرح حدیث:

به گفته ی علمای اخلاق، «عُجب» آن است که انسان در خودش کمالی را تصوّر کند و به خاطر آن، حالتِ خودپسندی و ابتهاج در او پیدا شود و در نتیجه، خود را بهتر از دیگران پندارد و در خویش، هیچ نقصان و عیبی نبیند و همه ی کارهایش را صحیح و بی عیب تصوّر کند. 
روشن است که این حالت، مانع رشد اخلاقی و علمی و معنوی می شود و اگر امام هادی علیه السلام فرموده که عجب، انسان را از طلب دانش باز می دارد، به این سبب است که خیال می کند نقصی ندارد که در پی دانش بیشتر برود. 
در زمینه های دیگر هم چنین است. امام علی علیه السلام فرموده است:
«إنَّ الإعجابَ یَمْنَعُ الازدیاد»(1)
«خودپسندی، مانع افزودن کمالات می شود. »
همچنین، این صفت سبب می شود انسان مغرور و خودپسند، به دیگران به چشم حقارت نگاه کند و برای آنان ارزشی قایل نباشد و در نتیجه، ‌خودش هم در نظر دیگران حقیر جلوه می کند. 
گویند دو نفر وارد مسجد شدند. یکی عابد و دیگری فاسق. وقتی بیرون آمدند، آن عابد جهنمی بود و آن فاسق بهشتی. زیرا عابد، دچار عجب و خودپسندی شد و همه عبادتهایش هدر رفت، ‌ولی آن فاسق، از گناهانش توبه کرد و پشیمان شد و مورد بخشایش الهی قرار گرفت. 
این گونه است که عُجب، ثمره ی سالها عبادت و خدمت و احسان را بر باد می دهد. پس نباید خوبیها و نیکیهای خود را چندان بزرگ و مهم بشماریم و خود را باید با برتر از خودمان مقایسه کنیم تا دچار خودپسندی نشویم. 

پی نوشت: 
1. نهج البلاغه، حکمت 167. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

ایّاکَ و الحَسَدَ، فَإنَّهُ یَبِینُ فیکَ وَ لا یَعْمَلُ فی عَدُوِّکَ؛

 

از حسد بپرهیز، چرا که حسود بودن تو آشکار می شود، و در دشمنت هم تأثیری ندارد.

بحارالانوار، ج 75، ص 369.

شرح حدیث:

حسد، یکی از صفات ناپسند و ریشه ی بسیاری از دشمنیها، جبهه گیریها و غیبتهاست. 
در هر کس باشد، هم خودش را از محبوبیت می اندازد، هم دیگران را به زحمت گرفتار می کند و هرگز روی آسایش نمی بیند. 
این که گفته اند:« حسود، هرگز نیاسود»، ریشه در احادیث دارد و از سخنان حضرت امیر علیه السلام است که فرمود:« لا راحَةَ لِحسودٍ»(1)؛ «برای حسود، هرگز راحتی و آسایشی نیست. »
به گفته ی سعدی:
توانم آن که نیازارم اندرون کسی
حسود را چه کنم؟ کو ز خود به رنج در است
حسد را هر چه پنهان کنند، سرانجام به نحوی آشکار می شود، زیرا حسود پیوسته در اندیشه ی آن است که به محسود ضربه بزند و او را از اعتبار و موقعیّت بیندازد؛ این است که به هر کاری دست می زند و این سبب می شود حسد را از گفتار و رفتار و نگاه و برخوردهایش بفهمند. 
اما اغلب، این حسد مایه ی رنج درونی خود شخص می شود، بی آن که آسیبی به طرف مقابل بزند. به فرموده ی امام باقر علیه السلام:
«حسد، ایمان را می خورد، همان طور که آتش، هیزم را می خورد و نابود می کند. »(2)
اگر خواهان نعمتیم، از خدا بخواهیم به ما هم عطا کند، نه آن که آرزوی زوال نعمت دیگران را داشته باشیم. 
کرم خدا بسیار است و خزانه ی عطایش بی پایان. 

پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج73، ص 252. 
2. اصول کافی، ج2، ص 306. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

الکُفْرُ للنِّعَمِ اَمارَةُ البَطَرِ وَ سَبَبٌ لِلتَّغْییرِ؛

 

کفران نعمتها، نشانه ی سرمستی و سبب تغییر نعمت است.

موسوعة سیرة اهل البیت علیهم السلام، ج33، ص 309.

شرح حدیث:

نخستین گام معرفت، «شناخت نعمت» است. 
زیرا بسیاری از مردم، از نعمتهایی که خدا به آنان داده است، غافلند. 
گام دوم، شناختِ «صاحب نعمت» است؛ یعنی آن که به ما نعمت داده و ما عمری سر سفره ی احسان و نعمت او نشسته ایم و هرچه داریم از اوست؛ یعنی خدای رحمان. 
گام سوم، «شکر نعمت» است و زبان شاکر داشتن و نعمت را در راه رضای خدا به کار گرفتن و ناسپاس نبودن. 
بعضی در هر سه مرحله ضعیف هستند. نه به نعمتها توجه دارند، نه ولی نعمت خود را می شناسند، نه شکرگزار نعمتهای خدایند. این ناسپاسان، دچار غرور و غفلتند و با ناشکری خود، نعمت را در معرض زوال یا کاهش قرار می دهند. 
«شکر نعمت، نعمتت افزون کند. »
و... کفران نعمت نشانه ی سرمستی و طغیان است و هر که شایسته ی برخورداری از نعمت الهی نباشد، یا آن را در غیر راه صحیح به کار گیرد، از دست می دهد. 
مثلاً جوانی یک نعمت است؛ نعمتی زودگذر و بهاری رو به خزان. می توان از آن برای سعادت یک عمر بهره گرفت. اما کسی که قدر جوانی را نداند و آن را در راه خوشگذرانی و بطالت و بیهودگی سپری کند، دچار حسرت و پشیمانی خواهد شد. 
برای این که ناسپاس نباشیم، باید پیوسته نعمتها را یاد کنیم و درباره ی هر نعمتی مثل چشم و گوش و زبان و سلامتی و پدر و مادر و دین اسلام و امنیت و... فکر کنیم که اگر اینها را نداشتیم، در چه وضعی بودیم؟
قدر هر نعمت را با تصوّر فقدانش بهتر می توان شناخت. 

منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

إنَّ ِللهِ بِقاعاً یُحِبُّ اَنْ یُدعی فیها فَیَسْتَجیبَ لِمَنْ دَعاهُ، وَ الحَیرُ مِنهَا؛

 

خداوند را زمینها و جاهایی است که دوست دارد در آن جا او را بخوانند تا خواسته ی دعاکننده را اجابت کند. حائر و حرم حسینی، یکی از آن جاهاست.

تحف العقول، ص 482

شرح حدیث:

بعضی از زمانها و مکانها، قداست و ویژگی خاصّی دارد و دعا و عبادت در آنها ثواب بیشتری دارد. 
مثلاً ماه رمضان و روز جمعه، از ایّام دیگر برتر است. 
مکه و مدینه، از شهرهای دیگر بافضیلت تر است. 
سرزمین کربلا، حرمت خاص دارد و حرم حسینی مکانی مقدّس برای دعا و زیارت و عبادت است. 
در احادیث، برای امام حسین علیه السلام یک سلسله فضایل و ویژگیهایی بیان شده که یکی از آنها قرار داده شدن شفا در تربت قبرش و استجابت دعا در زیر قبّه ی حرم اوست. 
«حائر حسینی» به مدفن سیدالشهداء علیه السلام و محدوده ی اطراف قبر مطهّر گفته می شود. در این مکان، دعاها مستجاب است و خداوند، زائران حسینی را دوست دارد و به آنان عنایت و لطف ویژه ای می کند. پیرو اهل بیت، ‌باید این مکان شریف را قدر بداند و از دعا در حرم اباعبدالله علیه السلام غفلت نورزد. 
زیر سپهر، دست دعا موج می زند
در خانه ی کریم، گدا موج می زند
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند(1)
مساجد هم از ‌آن مکانهای مورد عنایت خداست. مسجدالحرام، صحرای عرفات، حرم پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از مکانهای مورد عنایت خداست. 
از خدا بخواهیم توفیق حضور در این مکانهای شریف را به ما بدهد و دعاهایمان را مستجاب سازد. 

پی نوشت: 
1. کلیّات صائب تبریزی، ص 505. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

منْ اَمِنَ مَکْرَاللهِ و ألیمَ اَخذِهِ تَکَبَّرَ حَتّی یَحِلَّ بِهِ قَضَاؤُهُ و نافِذُ اَمرِهِ؛

 

هر کس از تدبیر الهی و مؤاخذه ی دردناک او ایمن شود، تکبّر می کند، تا آن جا که تقدیر الهی و فرمان نافذ خدا بر او فرود آید.

تحف العقول، ‌ص 483.

شرح حدیث:

از نسیمی دفتر ایّام، بر هم می خورد
از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن(1)
یکی از گناهان بزرگ، ‌ایمن بودن از عقوبت خداست؛ یعنی انسان گنهکار، چنان غرق گناه باشد و از مؤاخذه ی الهی غافل شود که نه سراغ توبه برود، نه خود را اصلاح کند و نه به عاقبت و سرانجام کار خویش بیندیشد. 
خدای متعال، اگرچه ارحم الراحمین است، عقوبتش هم شدید است. اگرچه بهشت پرنعمت را آفریده، دوزخ پر آتش هم آفریده ی اوست. اگرچه غفّار و ستّار است، شدیدالعقاب و قهّار هم هست. 
غفلت از قهر خدا و انتقام الهی، بر طغیان آدمی می افزاید و وقتی بیدار می شود که فرصت جبران نیست. 
در قرآن، با لحن توبیخ آمیزی از کافران و مستکبرانی یاد شده است که از عذاب خدا آسوده خاطر بودند، ولی عقوبت بر آنان فرود آمد و به کام زمین رفتند. یا شبانه عذاب بر سرشان نازل شد و نابود شدند. (2)
سنت الهی بر آن است که به نیکان پاداش دهد و از جبّاران انتقام بگیرد. ممکن است دیر یا زود شود، ولی سنت خدا تغییرناپذیر است. 
در قرآن، فراوان از سرنوشت اشخاص یا اقوامی یاد شده که در اثر طغیان و استکبار و سرکشی و عناد، هلاک شدند و آثار بر جای مانده از آنان، مایه ی عبرت آیندگان گشت. 
مؤمن پیوسته باید بین حالتِ خوف و رجا باشد. 
هم ترسان از عذاب و مؤاخذه الهی، هم امیدوار به رحمت و بخشایش خداوند!

پی نوشت: 
1. صائب تبریزی. 
2. ر. ک: اعراف(7)، آیه 97؛ نحل(16)، آیه 45؛ ملک(67)، آیه 16. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ؛

 

هر کس خودش در نظرش بی مقدار باشد، از شرّ او ایمن مباش.

تحف العقول، ص 483.

شرح حدیث:

خداوند، انسان را «خلیفة الله» می داند. 
گوهر وجود انسان بسیار ارزشمند است. اگر در مسیر هدایت و خیر قرار گیرد، از فرشته هم برتر می شود و اگر به بیراهه افتد، از درندگان و بهایم هم پست تر می شود. 
شرط نخست کمال، «ایمان به نفس» است و رسیدن به خودباوری و اعتقاد به جایگاه رفیع انسان در منظومه ی آفرینش و هستی. 
اگر کسی قدر خود را نداند، به تباهی کشیده می شود. 
اگر شخصیت و جایگاه انسانی فرد در نظر خودش پست و حقیر باشد، هر کار زشتی را مرتکب می شود و حرمت انسانی خویش را نگاه نمی دارد. از چنین کسی باید ترسید، زیرا وقتی کسی برای خودش ارزشی قایل نباشد، برای دیگران هم قایل نخواهد بود. 
بی جهت نیست که افراد بی فرهنگ و بی هویّت، دست به جنایتهای بزرگ می زنند و از جامعه انتقام می گیرند و بزهکاری برای آنان امری عادی است. 
اگر «خودشناسی» در کلام حضرت امیر علیه السلام بهترین و سودمندترین معرفتها به شمار آمده است، به همین دلیل است. (1) تا انسان بداند کیست و از کجاست و چگونه باید باشد و چه صفاتی لایق و متناسب با جایگاه والای اوست. 
گراز پی شهوت و هواخواهی رفت
از من خبرت که بینوا خواهی رفت
بنگر چه کسی و از کجا آمده ای؟
می دان که چه می کنی، کجا خواهی رفت(2)
از ارزش وجودی خویش غافل نشویم. تا به خود و دیگران ضرر نزنیم. 

پی نوشت: 
1. معرفة النفس انفع المعارف(غررالحکم، ج6، ص 148). 
2. خیام نیشابوری. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 129

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1731332
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث