به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امام هادی علیه السلام فرمودند:

مَنْ هانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ؛

 

هر کس خودش در نظرش بی مقدار باشد، از شرّ او ایمن مباش.

تحف العقول، ص 483.

شرح حدیث:

خداوند، انسان را «خلیفة الله» می داند. 
گوهر وجود انسان بسیار ارزشمند است. اگر در مسیر هدایت و خیر قرار گیرد، از فرشته هم برتر می شود و اگر به بیراهه افتد، از درندگان و بهایم هم پست تر می شود. 
شرط نخست کمال، «ایمان به نفس» است و رسیدن به خودباوری و اعتقاد به جایگاه رفیع انسان در منظومه ی آفرینش و هستی. 
اگر کسی قدر خود را نداند، به تباهی کشیده می شود. 
اگر شخصیت و جایگاه انسانی فرد در نظر خودش پست و حقیر باشد، هر کار زشتی را مرتکب می شود و حرمت انسانی خویش را نگاه نمی دارد. از چنین کسی باید ترسید، زیرا وقتی کسی برای خودش ارزشی قایل نباشد، برای دیگران هم قایل نخواهد بود. 
بی جهت نیست که افراد بی فرهنگ و بی هویّت، دست به جنایتهای بزرگ می زنند و از جامعه انتقام می گیرند و بزهکاری برای آنان امری عادی است. 
اگر «خودشناسی» در کلام حضرت امیر علیه السلام بهترین و سودمندترین معرفتها به شمار آمده است، به همین دلیل است. (1) تا انسان بداند کیست و از کجاست و چگونه باید باشد و چه صفاتی لایق و متناسب با جایگاه والای اوست. 
گراز پی شهوت و هواخواهی رفت
از من خبرت که بینوا خواهی رفت
بنگر چه کسی و از کجا آمده ای؟
می دان که چه می کنی، کجا خواهی رفت(2)
از ارزش وجودی خویش غافل نشویم. تا به خود و دیگران ضرر نزنیم. 

پی نوشت: 
1. معرفة النفس انفع المعارف(غررالحکم، ج6، ص 148). 
2. خیام نیشابوری. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلسَّهَرُ اَلَذُّ للمَنام، وَ الجُوعُ یَزیدُ فی طیِبِ الطَّعَامِ؛

 

بیداری کشیدن، خواب را لذّت بخش تر می کند و گرسنگی، طعام را گواراتر می سازد.

اعلام الدین، ص 311.

شرح حدیث:

بهره بردن از هر نعمت، زمینه و شرایط مناسب را می طلبد. 
خواب و خوراک، هم نعمتی الهی است، هم از ضرورتهای زندگی است. 
کسی که گرفتار بی خوابی می شود، از یک آسایش طبیعی محروم می گردد و کسی که برای خوردن، اشتهای لازم ندارد، به نوعی بیمار است. 
از این رو، کسی که خسته است و بدنش به خواب نیاز دارد، از خواب لذّت بیشتری می برد و کسی هم که گرسنه است و غذا را برای رفع نیاز بدن میل می کند، طعام برای او گوارا و لذّت بخش است. 
ای سیر، تو را نان جوین خوش ننماید
محبوب من است آن که به نزدیک تو زشت است(1)
برای زمینه سازی این بهره وری از نعمت، باید خود را مهیا ساخت و قبل از گرسنگی دست به سوی غذا نبرد و قبل از احساس خواب، به رختخواب نرفت، که در آن جا از خوردن لذّت نمی بریم و در این جا از خفتن. 
این حدیث، از امام عسکری هم روایت شده است. 
نکته ای که در ادامه ی حدیث نقل شده آن است که امام خواسته با این بیان، افراد را هم به روزه ی روزانه و هم به تهجّد و عبادت شبانه دعوت کند، زیرا وقتی کسی ساعاتی از شب را به عبادت گذرانید و با خدا راز و نیاز کرد، خواب برای او دلچسب تر خواهد بود و کسی هم که روز را به سبب روزه، گرسنگی کشید، غذای وقت افطار، لذت بخش تر و گواراتر خواهد بود. 
خدا را شاکر باشیم که برای ما این دو نعمت را قرار داده است. 
راستی اگر خواب نبود، چگونه خستگی ها برطرف می شد و نشاط دوباره می یافتیم؟

پی نوشت: 
1. سعدی(گلستان، باب اول). 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

إنَّ اللهَ إذَا اَرادَ بِعَبْدٍ خیراً، إذا عُوتِبَ قَبِلَ؛

 

هرگاه خداوند، خیر و خوبی بنده ای را بخواهد، او چنان می شود که اگر مورد عتاب و سرزنش قرار گرفت، می پذیرد.

تحف العقول، ص 481.

شرح حدیث:

گاهی در گفتار و رفتار ما خطا وجود دارد. 
اگر بر خطای خویش اصرار بورزیم، هرگز اصلاح نمی شویم. اما اگر کسی خطا و عیب ما را به ما گفت و ما را بر کار ناپسندی ملامت کرد، بهتر است بپذیریم و عیب خویش را برطرف سازیم.
از سخنان مشهور امام صادق علیه السلام آن است که فرمود: محبوب ترین دوستانم نزد من کسی است که عیبهای مرا به عنوان هدیه به من بگوید. (1)
حالتِ نقذپذیری و قبول نصیحت، ‌بسیار پسندیده است و از نشانه های تواضع است، زیرا افراد متکبّر حاضر نیستند از کسی نصیحت یا انتقادی بشنوند. 
در روایات، عنوانی وجود دارد به نام «قبول النُّصح»؛ یعنی پندپذیری، نقدپذیری، قبول نصیحت. این صفت ستایش شده است. مقدمه ی کمال انسان است و بدون آن خطاهای انسان برطرف نمی شود. 
مسؤولان هم باید با آغوش باز، از انتقادهای سازنده و دلسوزانه ی افراد استقبال کنند، تا بهتر بتوانند خدمت کنند. 
دشمن، یک خوبی دارد و آن این است که عیب های ما را بیان می کند. ما اگر زرنگ باشیم، از همین فرصت برای عیب زدایی و اصلاح خویش باید استفاده کنیم. 
دوستی که خطاهای ما را به ما یادآوری نکند و دلسوزانه تذکّر ندهد، حقّ دوستی را انجام نداده است. 
از صحبت دوستی به رنجم
که اخلاق بَدَم، حَسَن نماید
کو دشمن شوخ چشم دانا؟
تا عیب مرا به من نماید
پندپذیر باشیم، تا اخلاق و رفتارمان بهتر شود. 

پی نوشت:
1. تحف العقول، ص 366(احبّ اخوانی الیّ من اهدی الیّ عیوبی). 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

کُلَّما الطَّلَع عَلَیهِ الرَّسُولُ فَقَدِ اطَّلَعَ اَوصیاؤُهُ عَلَیهِ، کَیلاَ تَخلُو اَرضُهُ مِن حُجَّةٍ یَکُونُ مَعَهُ عِلمٌ یَدُلُّ عَلی صِدْقِ مَقالَتِهِ؛

 

پیامبر بر هر چه اطلاع و آگاهی داشته باشد، جانشینانش هم بر آن آگاهند، تا زمین خدا از حجتی خالی نباشد که علمی دارد که نشانه ی صدق گفتار اوست.

بحارالانوار، ج75، ص 367.

شرح حدیث:

امامان معصوم علیهم السلام را «حجّت»گویند. 
چرا که از سوی خدا، به عنوان سند و برهانی برای حقّانیّت «راه خدا» و الگوگیری« بندگان خدا» قرار داده شده اند. 
حجت الهی، باید برتر از دیگران باشد، تا گفته اش و رفتارش برای مردم«سند» به شمار آید. یکی از امتیازهای امامان معصوم علیهم السلام، «علم» آنان است؛ آن هم علمی لدنّی و خدادادی که از راه کسب دانش و مکتب رفتن و استاد دیدن نباشد. 
این ویژگی و موهبت، در «پیامبر» هم هست، چون انبیای الهی نیز حجتهای پروردگارند و خدای متعال علم بی پایان خویش را در وجود آنان نهاده است. 
تأکید امام هادی علیه السلام در این حدیث، بر این نکته است که هرچه را خداوند به پیامبرش عطا کرده، به جانشینان او هم داده است و ائمه علیهم السلام، وارثان حکمت و علم نبوی اند و آنچه را «رسول» می داند، «امام» هم می داند و این به سبب آن است که زمین، خالی از حجت نباشد. 
در سیره ی امامان معصوم علیهم السلام، موارد متعددی دیده می شود که آنان، برای ابهام زدایی از کسانی که در امامتشان تردید دارند، گوشه ای از آن علومی را که دارند و خدا به آنان داده است نشان می دهند، تا برای مردم اطمینان حاصل شود. 
امام، تداوم بخش راه رسول است، ‌پس باید ویژگیهای او را هم داشته باشد. 

منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلعالِمُ وَ المُتَعَلِّمُ شریکانِ فی الرُّشدِ، مأمورانِ بالنَّصیحَةِ، مَنهیّانِ عَنِ‌الغَشِّ؛

 

دانشمند و دانش آموزنده، در رشد و بالندگی شریکند، هر دو مأمور به خیرخواهی اند و هر دو از فریب نهی شده اند.

بحارالانوار، ج75، ص 367.

شرح حدیث:

بزرگ ترین بخل، «بخل علمی» است؛ یعنی آنچه را کسی می داند، به دیگران یاد ندهد. 
بدترین تکبّر هم، «تکبّر علمی» است؛ یعنی کسی که داناست، خود را برتر ببیند و کبرفروشی کند. و کسی که نادان است، از پرسیدن شرم کند، یا عار داشته باشد. 
تعامل میان معلّم و شاگرد، ‌باید به صورت «سؤال و جواب» باشد. نه شاگرد از پرسیدن دوری کند، نه عالم از یاد دادن. 
رشد علمی در سایه ی این «مشارکت» است. 
در این مشارکت علمی، هم باید خیرخواهی و نصیحت وجود داشته باشد، هم صداقت و راستی، تا دانش بشری رشد یابد و در سطح علوم افزایش پدید آید. 
یا فایده ده، آنچه بدانی دگری را
یا فایده گیر آنچه ندانی ز دگر کس
و این کلام مشهور است که زکات دانش، نشر و گسترش آن است (1). 
اگر دانشمند، در آموختن علم خود به دیگران بخل بورزد، رشد علمی متوقف می شود و اگر دانشجو در آموختن و فراگیری، جدیّت و شوق نداشته باشد، به مراتب عالی نمی رسد. ما امروز، ریزه خوار دانش گذشتگانیم که سخاوتمندانه حاصل عمر خویش را در قالب کتابها و تألیفات به آیندگان سپردند. هم احترام پیشینیان لازم است، هم بهره وری از ذخایر علمی آنان. 
فریب و بی صداقتی در عرصه ی دانش هم، نکوهیده است. چون هم مانع کمال علم می شود، هم دانش را در استخدام سودجویان بی تعهّد قرار می دهد. 

پی نوشت: 
1. زکات العلم نشره، (غررالحکم، ج4، ص 104). 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

إنَّ الامامَ بَعدِی اَلحَسَنُ اِبنی، وَ بَعْدَ الحَسَنِ إبْنُهُ القائِمُ الَّذِی یَمْلأ الأرض قِسطاً وَ عَدلاً، کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً؛

 

امام بعد از من، فرزندم«حسن» است و پس از حسن پسرش «قائم»، آن که زمین را پر از عدل و داد می کند، آن گونه که پر از جور و ستم شده باشد.

اکمال الدین، ص 383.

شرح حدیث:

اعتقاد به مهدویّت و منجی در آخرالزّمان، در همه ی ادیان وجود دارد؛ لیکن در اسلام، این عقیده با وضوح و شفافیت بیشتری مطرح است و مشخصات آن «مصلح جهانی» به دقت بیان شده است. 
هم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از آمدن مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف خبر داده است، هم امامان معصوم علیهم السلام. (1)
در این حدیث نیز، امام هادی علیه السلام، امام بعد از خود و امام دوازدهم را معرفی کرده است، تا شیعیان پیشوای حق را بشناسند و پس از شهادت یک امام، در مرحله ی بعد دچار تردید و سرگردانی نشوند. این شیوه، در میان همه امامان رایج بوده که قبل از وفاتشان، امام بعدی را معرفی می کردند. 
ویژگی «عدالت گستری» در سطح جهان که برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مطرح است، در روایات فراوانی آمده است و این مژده، مستضعفان را به آینده ای روشن و امیدبخش برای بشریت ستمدیده، دلگرم و امیدوار می سازد. 
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
تویی بهانه ی آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
به امید روزی که آن آفتاب عدل و داد، بر بام جهان بتابد و زمین را از برکات وجودی اش سرشار سازد. 

پی نوشت: 
1. در کتاب «منتخب الاثر»، احادیثی که از هر یک از امامان ما، جدا جدا درباره ی آن حضرت نقل شده، آمده است. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

إنَّ لَنا بِالرُّسُلِ اُسوَةٌ، کانوا یَأکُلُونَ و یَشْرَبُونَ و یَمْشونَ فی الأسواقِ؛

 

پیامبران برای ما سرمشق اند. آنان می خوردند و می نوشیدند و در بازارها راه می رفتند.

بحارالانوار، ج75، ص 368.

شرح حدیث:

در طول تاریخ، کافران برای نپذیرفتن دعوت پیامبران، دنبال بهانه بوده اند. 
یکی از بهانه هایشان این بوده که چرا کاخ و ثروت ندارند؟ چرا مثل مردم عادی اند؟ چرا در هوا نمی پرند؟ چرا مثل دیگران غذا می خورند و راه می روند؟ در حالی که اینها نشان دهنده ی مردمی بودن رسولان است و این که از جنس مردمند و می توانند الگو باشند. 
در قرآن آمده است:« ما پیامبران را پیش از تو هم چنان قرار دادیم که غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند. »(1)
و این پاسخی به آن بهانه جویی هاست. 
امامان ما نیز، با آن که در علم و فضل و مقام، بسیار بالایند و از عصمت برخوردارند و زبده ترین آفریدگان خدا به شمار می روند، در «زندگی مردمی» به پیامبران الهی اقتدا کرده اند. از این رو، برای همگان اسوه و الگویند. 
عادی نشان دادن زندگی امامان، پاسخی به ادعاهای افراطی، «غُلات» نیز شمرده می شود که برای ائمه علیهم السلام مقام خدایی قائلند و انحراف اعتقادی دارند. امامان نیز با شدیدترین تعبیرات، آنان را نکوهش و از ایشان اظهار برائت و بیزاری کرده اند. 
ساده زیستی پیشوایان دینی ما، برای همه ی ما سرمشق است، تا دور از تکبّر و خودبرتربینی، و دور از تجمّلات و اشرافیّت و اخلاق فرعونی، زندگیهایمان ساده و باصفا باشد و بتوانیم ادّعا کنیم که پیرو آن پیشوایانیم. 

پی نوشت:
1. فرقان(25)، آیه 20. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:36 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

الدُّنیا سوقٌ رَبِحَ فیها قَومٌ و خَسِرَ آخَرُونَ؛

 

دنیا بازار است که گروهی در آن سود برده و گروهی دیگر زیان کرده اند.

تحف العقول، ص 483

شرح حدیث:

سعدی گوید:
ای تهیدست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
برای سود بردن در زندگی، به «سرمایه»، «تجارت» و «تدبیر» نیاز است. اگر دنیا را بازار و تجارتخانه ای حساب کنیم و خود را سوداگرانی که در پی منافعیم، سرمایه ی ما عمر عزیز ماست. عملی که انجام می دهیم و تلاشهای مختلف ما تجارت است و آینده نگری و آخرت بینی هم تدبیر ما به شمار می آید. 
آیا همه از سرمایه ی عمرشان استفاده ی بهینه می کنند؟
آیا همه اهل تلاش و فعالیت و کارند؟
آیا همه به فرجام عمر خویش و جهان پس از مرگ و روز حساب و کتاب هم می اندیشند؟
در «بازار دنیا»، کسانی سود می برند که از لحظه لحظه ی عمر خویش بهره برداری کنند و این سرمایه را که هیچ جایگزینی برایش نیست، هدر نمی دهند و در راه امور بی ارزش و ناپایدار صرف نمی کنند. 
چه بسیارند آنان که دستاورد عمرشان یک «حسرت بزرگ» است که:
چه توانی که ز کف دادم مُفت
من نپرسیدم و کس نیز به من هیچ نگفت!
قرآن کریم هم افراد را به تجارتی سودبخش که انسان را از «عذاب دوزخ» می رهاند دعوت می کند و آن ایمان به خدا و رسول و جهاد در راه خدا با مال و جان است. (2)
مؤمنان صالح و آخرت باوران متّقی، سودآوران این بازارند، و گنهکاران غافل و دنیا بین، بازندگان این بازار!

پی نوشت: 
1. قل هل ادلکم علی تجارهٍ تنجیکم من عذابٍ الیمٍ... (صف، آیات 10 و 11). 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:30 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

اَلمَقادیرُ تُریکَ مَا لَمْ یَخطُرْ بِبالِکَ؛ تقدیرها،

 

آنچه را که بر دلت خطور نمی کرد، نشانت می دهد.

بحارالانوار، ج75، ص 369

شرح حدیث:

عالمی در زیر دارد، ‌آنچه در بالاستی... 
آگاهی ما از جهان و اسرار پشت پرده آن و مقدّرات عالم اندک است. ما بر اساس علم محدود خویش، مسائل و حوادث را ارزیابی و پیش بینی می کنیم، ولی گاهی آنچه مقدّر شده، از دایره تصوّرات و پندارهای ما بیرون است. 
یک دیکتاتور حاکم و جبّار، در اوج قدرت و سیطره ی بر مردم، هیچ می پندارد که ممکن است روزی سرنگون گردد و به خاک سیاه بنشیند؟ 
یک ثروتمند میلیاردر، فکر می کند که روزی ممکن است همه ی دارایی اش از دست برود و محتاج دیگران شود؟
در تقدیر الهی این است که ظلم و خیانت، دامن ستمگر را می گیرد و اسراف و ناسپاسی، سبب زوال نعمت می شود. ولی افراد غافل از برنامه ها و سنتهای خدا در هستی، به فکرشان نمی رسد که روزی مقام و قدرت و ثروت را از دست بدهند. 
شاعر گوید:
دیدی که خون ناحق پروانه، شمع را
چندان امان نداد که شب را سحر کند؟
حکمتی که از امام هادی علیه السلام خواندیم، هشدار می دهد که خود را و وضع کنونی خویش را همیشگی و پایدار ندانیم. چه بسا تقدیر، چیزهایی نشانمان دهد که به فکرمان هم نمی رسیده است. 
گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود(1)
این است که گاهی ما «تدبیر» می کنیم. 
ولی... «تقدیر» چیز دیگری است!

پی نوشت: 
1. سلمان ساوجی، دیوان، ص 98. 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:29 PM

امام هادی علیه السلام فرمودند:

إنَّ النَّفسَ اَقْبَلُ شَیئٍ لِما اَعْطَیتَ، وَ اَمنَعُ شیئیٍ إذا مَنَعْتَ؛

 

نفس انسان پذیراترین چیز است نسبت به آنچه به او بدهی و منع کننده ترین چیز است، آنگاه که او را محروم کنی.

بحارالانوار، ج75، ص 370.

شرح حدیث:

مثل بذری که در اختیار کشاورز است و آن را می افشاند و آبیاری می کند و به ثمر می رساند، وجود انسان نیز یک بذر قابل رویش و نهال قابل رشد است. 
آنچه مهم است، «تربیت نفس» و خودسازی است. 
انسان، اثرپذیر است و این کار تربیت و تهذیب نفس را آسان می کند. هر که نفس و تمنّیات نفسانی را آزاد بگذارد و دنبال هوسها و خواسته های دل برود، نفس سیری ناپذیر او را به فساد و به جهنم می کشاند. و هر که خواسته های دل را مهار کند و بر آن مسلّط باشد، سعادتمند می شود. 
قرآن کریم، بهشت را از آنِ کسانی می داند که جلوِ هوسهای نفس بایستند و از خدا و قیامت بترسند. (1)
حال که چنین است، چرا رها ساختن نفس در مرداب شهوات و در گرداب رذایل؟
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
من نفس خویش را با «تقوا» تمرین می دهم و تربیت می کنم، تا در روز قیامت، ایمن و آسوده به عرصه ی محشر و حساب بیاید. (2)
اگر طبق اشتهای نفس عمل کنیم، سیری ناپذیر است. و اگر به خواسته های دل، «نه» بگوییم، به همین عادت می کند. 

پی نوشت: 
1. وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى‌ * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى‌ (نازعات)، (79)، آیه های 41 و 41). 
2. و انّما هی نفسی اروضها بالتقوی... (نهج البلاغه، نامه 45). 
منبع: حکمت های نقوی(ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه السلام)، جواد محدثی، ‌انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول(1391).

ادامه مطلب
سه شنبه 15 تیر 1395  - 11:29 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 129

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1731714
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث