به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

اول به دخترانتان هدیه بدهید و بعد پسرها

كسي كه دخترش را شادمان كند، مانند كسی است كه يك بنده از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است.

به گزاش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛هدیه دادن باعث تالیف قلوب و حک شدن خاطرات خوب از اقربا و ارحام در ذهن همدیگر می‌شود، کینه‌ها را می‌شوید و از بوجود آمدن‌شان جلوگیری می‌کند و حتی روی روحیه شخص هدیه دهنده هم تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. این عمل نیک و اخلاقی بارها در اقوال و احادیث پیامبر و امامان  شیعه مورد تاکید قرار گرفته و آداب وفواید آن برشمرده شده است.

 

پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

 

من دخل السوق فاشتري تحفة فحملها الي عياله كان كحامل صدقة الي قوم محاويج وليبدا بالاناث قبل الذكور فان من فرح ابنته فكانما اعتق رقبة من ولد اسماعيل ومن اقر بعين ابن فكانما بكي من خشية الله ومن بكي من خشية الله ادخله الله جنات النعيم (9) ;

 

هر كس به بازار رود و هديه اي براي خانواده اش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند كسي است كه براي نيازمندان صدقه مي برد [و هنگامي كه هديه را به خانه مي برد]، بايد قبل از پسران به دختران بدهد، زيرا كسي كه دخترش را شادمان كند، مانند كسی است كه يك بنده از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است و هر كس [با دادن هديه‌ای] چشم پسری را روشن كند، گويا از ترس خدا گريسته است و هر كس از ترس خدا بگريد، خداوند او را داخل نعمت های بهشت كند .

 

«وسائل الشیعة، ج 15، ص 227»

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:19 PM

حضرت زینب (س) چگونه وفات یافت؟

علت اصلی وفات ام مصائب حضرت زینب کبری ( س ) کاملا مشخص نیست.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حضرت زینب (س) بانویی است که نمونه‌ای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده و هر وظیفه‌ای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد. 

  
در تاریخ وفات حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی (ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است. 
 
یکی از سوالاتی که در ارتباط با حضرت زینب (س)، آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح می‌شود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ داده‌اند، درباره چگونگی وفات و محل دفن  ایشان است.

 

 حضرت زینب (س) چگونه به شهادت رسید؟

 
براساس برخی از نوشته‌ها حضرت زینب (س) بعد از حادثه کربلا به مدینه آمد و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بود تا این كه پس از یك سال و نیم در همان مدینه (قبرستان بقیع) از دنیا رفت و در همان جا دفن شد.  اكنون از قبر آن بانوی محترمه، اثری در دست نیست. 
 
براساس برخی از احتمالات حضرت زینب (س) پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفت و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می كرد. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب را مخیر سازند تا هر شهری كه می خواهد (غیر از مكه و مدینه) برود. حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت كرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت.

 

حضرت زینب (س) چگونه به شهادت رسید؟ 

 

آنچه از تاریخ به دست مى‌آید، بناى این مزار قدمت بسیار دارد. حتى در قرن دوم نیز موجود بوده است، زیرا بانوى بزرگوار؛ سیده نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (ع) به زیارت این مرقد مطهر آمده است.

 

 حضرت زینب (س) چگونه به شهادت رسید؟

 
 در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب (س) به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شد كه مدینه را ترك كند. از این رو مصر را انتخاب كرد. بعد از مدتی اقامت  همان جا از دنیا رفت. سیده زینب در شهر قاهره هم اكنون زیارتگاه مجلل و با شكوهی است البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است كه به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم اشتباه گرفته شده است.

 

 

منبع: زندگانی حضرت فاطمه (س) و دختر آن حضرت، سيد هاشم رسولی محلاتی

 

 


انتهای پیام/ 

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:18 PM

زینب (س)؛ اسوه صبر و شهامت

اولین و مهمترین خصلت حضرت زینب (س) محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد.

امام حسین (ع) غیرت و شهامت را ازکهبه گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اولین و مهمترین خصلت حضرت زینب (س) محبت و عشق وافری است که به ذات احدیت دارد تا بتواند همه کس و همه چیز را در محضر او ذوب کند و حتی خویشتن خویش را هم نبیند. در مقابل ایمان و اعتقاد به خداوند همین بس که همه مصائب را برای او در راه رضای حق تحمل می‌کند و همه اینها را چون از سوی معبود است، زیبا می‌بیند.

 

وقتی در کوفه ابن زیاد از او سوال می‌کند «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» در جواب می‌فرماید: «چیزی جز زیبایی ندیدم.» زیرا که این حرکت در راستای حق و حقیقت و جاودانگی بود.

 

ولادت، همسر و فرزندان

 

حضرت زینب کبری (س) در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوّره متولّد شدند. نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامی‌شان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغری، عصمة الصغری، ولیة اللّه العظمی، ناموس الکبری، شریکة الحسین علیهاالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و ...

 

پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشوای شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) و مادر گرامی آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا (س) هستند. همسر گرامی آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الوری برای آن بانوی بزرگوار سه پسر به نام‌های علی، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است.

 

فداکاری حضرت زینب (س) و فرزندانش در کربلا

 

بهترین جلوه‎گاه برای شناخت شخصیت وجودی زینب (سلام الله علیها) همان سفر تاریخی کربلا و مطالعه واقعه عاشورا و به دنبال آن خواندن داستان اسارت آن بزرگوار و همراهان او و چگونگی برخورد با ستمگران زمان است که تاریخ جزئیات آن را برای ما نقل کرده است. ولی تاریخ در بسیاری از موارد زندگی این بزرگوار کوتاهی کرده و در بیشترین دوران عمر پرثمر آن بانوی بزرگ اسلام در سکوت مانده است. به گوشه‎هایی از فضایل ایشان توجه کنید.

 

شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده است، بلکه جنگ و قیام برای خدا بوده است. آن گاه که حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بدن پاره پاره برادر را در گودال قتلگاه مشاهده می‌کند با تضرع در پیشگاه خدا می‌گوید: «اللهم تقبل منا هذا القربان.» 

 

این اوج معرفت و ایمان است و عظمت روح را می‌رساند که چون در راه خداست، تحمل آن آسان است.

 

دانش حضرت زینب سلام الله علیها

 

حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) بانوی علم و فضل است. او علم خود را از جد بزرگوارش پدر ارجمند و مادر گرامی و برادران عزیزش دارد، کسانی که متصل به وحی‎اند. نوشته‌اند حضرت زینب (سلام الله علیها) درس تفسیر برای بانوان داشت. آری دختر امیرالمومنین علی (علیه السلام) به راستی دارای علم وافر خدادادی بود.

 

ابن عباس از وی با این عبارت نقل می‌کند و می‎گوید: «بانوی خردمند ما زینب (سلام الله علیها) و همین بس که در بنی‎هاشم به «عقیله» یعنی بانوی خردمند معروف بود و آن هنگام که حضرت زینب (سلام الله علیها) در اسارت وارد کوفه شد. او بانوانی را که برای تماشا آمده‎اند، می‌شناسد. در و دیوار آن او را به یاد ایامی انداخت که بانوان همین شهر، صف اندر صف منتظر لقایش می‌نشستند تا در درس تفسیرش شرکت کنند و اکنون شهر به شهر می‌گردد.

 

از سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبه‌ها و سخنرانی‎هایی که در فرصت‌های مختلف در برابر ستمکاران و طاغوتیان آن زمان و مردم دیگر ایراد فرمود، به خوبی معلوم می‌شود که مراتب علم و دانش و کمال آن بانوی بزرگوار از راه تحصیل و تعلیم اکتسابی نبوده و بهره‌ای الهی و جنبه خارق‎العاده داشته است. شاهد این مطلب، کلام امام سجاد (علیه السلام) است که پس از خطبه کوفه بر او فرمود: عمه جان آرام باش و سکوت اختیار کن که تو بحمدالله دانشمندی معلم ندیده و فهمیده‌ای هستی که کسی تو را فهم نیاموخته است.

 

قربانگاه نینوا

 

بانوی فداکار کربلا فرزندان خود را برای قربانی به قربانگاه نینوا می‌آورد و در همه جا یاری مهربان و دلسوز برای رهبر عالی قدر این قیام و نهضت مقدس یعنی اباعبدالله الحسین (ع) بود و چون عصر عاشورا شد و آن حجت الهی به شهادت رسید، سهم عمده و بار تازه‌ای به دوش این بانوی فداکار نهاده شد که چون کوهی پولادین در برابر دشمنان منحرف ایستاد.

 

در بعضی مقاتل نوشته‎اند: (در روز عاشورا هنگامی که فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) به شهادت رسیدند، ایشان از خیمه بیرون نیامد و بر بالینشان حاضر نشد. وقتی علت را سوال کردند، پاسخ داد: «تا مبادا برادرم خجالت بکشد.)

 

تجلی و نقش بسیار مهم حضرت زینب (سلام الله علیها) به گونه‌ای است که اکنون پس از قرن‌ها باز جلوه‌ای خاص دارد.

 

 عبادت زینب سلام الله علیها 

 

عبادت غرض اصلی آفرینش است و امام معصوم سمبل و تجلی این غرض است  شاید علت انس حضرت زینب (سلام الله علیها) با برادرش امام حسین (علیه السلام) جلوه‌ای از این عبادت باشد.

 

حضرت امام حسین علیه السلام در هنگام وداع به زینب کبری فرمود: (خواهرم در نماز شبت مرا به یاد داشته باش.) و نیز از امام سجاد علیه السلام نقل شده است: (عمه‌ام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام هم فرایض و هم نوافل خود را به جای می‌آورد و غفلت نداشت. فقط در یکی از منازل به خاطر شدت ضعف و گرسنگی، نشسته نماز خواند که بعد معلوم شد، سه روز است غذا میل نکرده، زیرا به هر اسیر شبانه روز یک گرده نان می‌دادند و عمه‌ام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچه‌ها می‌داد.)

 

نوشته‌اند هیچ‎گاه نماز شب این بانوی بزرگ ترک نشد. در فرهنگ قرآنی نافله چیزی است که زیاده بر واجب است و از روی تفضل و تبرع انجام می‌گیرد.

 

حضرت زینب و مدافعان حرمش

 

هرچند حضرت زینب (س) سختی های بسیاری در راه خدا کشیدند و شاید سال ها آرامگاه ایشان مورد تکریم قرار نمی‌گرفت اما اکنون سربازان و عاشقان و مدافعانش در صف اول مبارزه علیه باطل هستند و با جریاناتی که برای مقابله با این جوش و خروش مقابله می کرد به مبارزه پرداخته و شهرهایی از کشور سوریه که مورد هجوم کفار و گروه های تروریستی بوده را باز پس گرفته اند و حرم امن این بانو امان بسیاری از عاشقان راه ولایت است.

 

نحوه وفات حضرت زینب (س)

 

در تاریخ وفات حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند امیرمومنان حضرت علی(ع) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.

 

یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح می‌شود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ داده‌اند، درباره چگونگی وفات ایشان است. براساس برخی از نوشته‌ها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کرد و این احتمال طبیعی‌تر به نظر می‌رسد؛ چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آن‌ها بیمار شد.

 

براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست؛ چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمی‌تواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمی‌دهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال می‌زنند.

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:18 PM

اعمال نیمه ماه رجب

شب نیمه ماه رجب، شب شریفى است و در آن انجام چند عمل ذکر شده است .

اعمال روز آخر اعتکاف/ اعمال نیمه ماه رجببه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نیمه ماه رجب، شب شریفى است و در آن انجام چند عمل ذکر شده است.

 

* غسل

 

* زیارت امام حسین علیه السلام 

 

* اقامه سى ركعت نماز که در هر ركعت حمد و ده مرتبه سوره توحید قرائت شود. این نماز را سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم صَلَّى اللهِ علیه و آله نقل كرده است که فضیلت بسیار دارد.

 

*دوازده ركعت نماز، هر دو ركعت با يك سلام، و در هر ركعت، هر يك از سوره هاى «حمد» و «توحيد» و «فلق» و «ناس» و «اية الكرسى» و «قدر» را چهار مرتبه بخواند، و پس از سلام چهار مرتبه بگويد:

 

اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئا وَ لا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيّا

 

خدايا خدايا، پروردگارا چيزى را شريك او نسازم، و جز او سرپرستى نگيرم. سپس هر دعايى كه مى خواهد بخواند.

 

* امام صادق عليه السّلام فرمودند:

 

در نيمه رجب دوازده ركعت نماز به جا مى آورى، در هر ركعت بعد از سوره «حمد» يك سوره خوانده، و هنگامی كه از نماز فراغت يافتى چهار مرتبه سوره مبارکه حمد و معوذتين و سوره مبارکه اخلاص و آية الكرسى را میخوانی و سپس چهار مرتبه مى ‏گویى:

 

سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ

 

منزّه است، خدا و سپاس خاص اوست و معبودى جز او نيست و او بزرگتر از هر وصفى است. پس می خوانی:

 

اللَّهُ اللَّهُ رَبِّي لا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئا وَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.

 

خدايا خدايا پروردگارا چيزى را شريك او نسازم، و هرچه او خواهد شود. نيرويى نيست جز خدا .

 

 

 

انتهای پیام /

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:18 PM

بسته شعری ویژه وفات حضرت زینب (س)

در این گزارش به اشعاری پرداخته‌ایم که از عشق و ارادت شاعران به عقیله بنی‌هاشم (س) سخن می‌گویند.

بسته شعری ویژه وفات حضرت زینب (س)به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در سالروز  وفات عقیله بنی‌هاشم؛ حضرت زینب سلام‌الله علیها، اشعاری را آورده‌ایم که از عشق و ارادت شاعران به آن حضرت سخن می‌گویند. گزیده‌ای از این اشعار را در این گزارش بخوانید:

 

مادرِ گریه! مادرِ غم ها! جان از غصه آمده بر لب! 

روضه دارِ شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب!

 

چشم های تو از نجابت و نور، چشم های تو جنس باران است

گریه های زیاد آبت کرد،  بس که زخم دلت فراوان است

 

بین بستر که روضه می‌خوانی، وسط گریه می روی از حال

وسط روضه در و دیوار، وسط روضه سر و گودال

 

رو به کربُ‌بلا بکن بانو، لحظه های وداع سنگین است

درد دل کن تو با برادر خود، روضه بی شک دلیلِ تسکین است

 

خاطرم مانده ای برادر من، زلف هایت به چنگ گرگ افتاد 

گره در بین زلف تو می خورد، روی سینه نشست یک صیاد

 

حرمتت را حرامیان بردند، غارت پیکر تو یادم هست 

دست و پا می زدی مقابل من، شمر بالا سر تو یادم هست

 

نیزه ای میخ را به یاد انداخت، ناله ی مادر تو درآمد

آن قدر سعی کرد خواهر تا، نیزه از پیکر تو  درآمد

 

از تو سر ولی ز خواهر تو، پیش چشمت غرور می بردند

دل من را که خوب سوزاندند، سر تو تا تنور می بردند...

 

حجت‌الاسلام محسن حنیفی

 

کوفیان را که تو در کوفه تماشا کردی

خطبه ها خواندی و الحق که تو غوغا کردی

 

همه گفتند که حیدر به میان آمده است

دشمنان پدرت را همه رسوا کردی

 

گفتی از حیله و نیرنگِ همه کوردلان

و تو حق را به همان معرکه افشا کردی

 

لرزه ها بر بدن غاطبه شهر افتاد

کوفه را صحنه‌ای از محشر کبری کردی

 

با همان خطبه عجب جنگ نمایان کردی

کمر هرچه حرامی تو ز قد تا کردی

 

جلوی چشم همه خنده به رویت کردند

تو به چشم اسرا اشک خود اخفا کردی

 

کوفیان خنده کنان هلهله برپا کردند

مثل یک شیر عرب ولوله برپا کردی

 

کمرت خم شد از آن اوج مصیبت بانو

یادی از مادر خود حضرت زهرا کردی

 

کوفه یادآور مظلومیت حیدر بود

یاد مظلومیت و غربت مولا کردی

 

من نگویم که چه بر قاری قرآن کردند

ناله و لعن خودت را تو به اعدا کردی

 

و دریغا که در این کوفه دگر سقا نیست

که تو او را ز حرم راهی دریا کردی

 

آخر قصه تو با غصه ی خود فهماندی

صبر بر حادثه را بر همه معنا کردی

 

محمدحسین مدرسی

 

در سینه ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد

با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد

 

عاشق شوی حرف دلم را خوب می فهمی

ذکری شبیه «زینب کبری» نخواهد شد

 

نوکر که جای خود، غلام نوکرانش هم

درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد

 

هر کس که گریان شد برای عمه ی سادات

شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد

 

داغ برادرها... اسارت... سیلی و غارت

در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد

 

از غیرت و از عفت زهرایی اش پیداست

حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد

 

مِیلش شهادت بود در کرب و بلا، اما

زینب نماند که عدو رسوا نخواهد شد

 

بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق

جز با اسارت رفتنش برپا نخواهد شد

 

عمری بلا دیده ولی داغی برای او

مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد

 

همراه مادر هر چه بر سر می زنیم انگار

قاتل ز روی سینه ی تو پا نخواهد شد

 

کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است

جایی برای بوسه ام پیدا نخواهد شد

 

مرضیه نعیم ‌امینی

 

حسین خواهر تو بر غمت دچار شده

دلم هوای تو کرده که بی قرار شده

 

تمام موی سرم ، پینه های دستانم

خودت بیا و ببین که چه گریه دار شده

 

مگر نگفتم عزیزم که بی تو می میرم

همیشه قاتل عاشق غم نگار شده

 

در احتضار کنار تمامتان بودم

برس به داد دلم وقت احتضار شده

 

اگر تو کشته اشکی دو دیده تر من

برای روضه ی تو سفره دار شده

 

ز خاطرم نرود خاطرات کربُ‌بلا

دوباره دور و بر من پر از غبار شده

 

به روی چادر من جای پای قاتل توست

لگد به روی لگد بر تنم نثار شده

 

دم غروب به آتش گرفته‌ای گفتم

بدو عزیز دلم موقع فرار شده

 

میان آن همه نامحرمان خودت دیدی

چگونه خواهری بر ناقه ها سوار شده

 

سر تو را سر بازار بس که رقصاندند

گلوی خشک تو دیدم که تار تار شده

 

زنان کوفه همه سنگ باز قهارند

چقدر راس تو با سنگ ها شکار شده

 

رباب موی سرش کند و داد زد زینب

ببین سر پسرم سهم نیزه دار شده

 

میان بزم شراب آمدم به دنبالت

یکی به طعنه صدا زد ببین چه خار شده

 

حرامزاده ای از دختران کنیزی خواست

از آن به بعد سکینه گلایه دار شده

 

قاسم نعمتی

 

نور زهرا مآب، یا زینب

بنتِ آُمُّ الکتاب، یا زینب

پرچم انقلاب، یا زینب

جلوه ی بوتراب، یا زینب 

السلام ای عقیله ی حیدر

ذوالفقارِ قبیله ی حیدر

 

زینب، ای ستر آستان حرم

بعد عباس، پاسبان حرم

دژ مستحکم میان حرم

ای فدایت مدافعانِ حرم

تا که سردارتان سلیمانی است

کار داعش فقط پشیمانی است

 

نُه فلک، سوگوارِ تو بی بی

آسمان، اشکبار تو  بی بی

قلب ها، داغدار تو بی بی

اجل آمد کنار تو، بی بی

عرش را دیده ارغوانی کن

با اجل نیز روضه خوانی کن

 

اجل ای مرهمی به پیکر من

التیام دل پر آذر من

بنشین اندکی برابر من

تا بگویم، چه آمده سر من

شرح حالم، نگفته معلوم است

در دلم، داغ پنج معصوم است

 

جدّ من تا که رفت، غم آمد

غصه با من، قدم قدم آمد

پشت در، شعله ی ستم آمد

وای از آن دم که مادرم آمد

پسِ در، مادرم ز پا افتاد

او که جان داد مرتضا افتاد

 

ای اجل؛ پشت هم، بلا دیدم

فرق منشقِ مرتضا دیدم

پاره ی قلب مجتبی دیدم

من امامی به کربلا دیدم

قد کمان، سوخته، دریده جگر

نیمه جان، پای پیکر اکبر

 

من غریبی شاه را دیدم

سرور بی سپاه را دیدم

به لبش ذکر « آه، آه» را دیدم

گودیِ قتلگاه را دیدم

عرش را دیده ام به خاک افتاد

به روی خاک، چاک چاک افتاد

 

دیده ام شمر، خنجر آورده

دشنه را روی حنجر آورده

ناله ی عرش را در آورده

چکمه را روی پیکر آورده

مست شد با دوازده ضربت

سر او را برید با سرعت

 

ای اجل، نوبت اسارت شد

خیمه، بعد از حسین؛ غارت شد

به زنان حرم جسارت شد

غصه ی من، همین عبارت شد

آی زینب، حرم شده غارت!!

پس کجا رفته این علمدارت؟!

 

آه، از شام و آن همه آزار 

از گذار یهودِ بی مقدار

تنه خوردم از در و دیوار

بنتِ زهرا و مجلس اغیار

مست بودند و تاب می خوردند

دور زینب، شراب می خوردند

 

امیر عظیمی

 

تو می روی و تمامِ تو پابرجاست

در کوفه و شام، گامِ تو پابرجاست

 

تو وارثِ درد، گرچه بودی زینب!

صبرِ علوی به نامِ تو پابرجاست...

 

عارفه دهقانی

 

با اشک بی‌زوال خودم گریه می‌کنم

بر روز و ماه و سال خودم گریه می‌کنم

 

این پلک ها به روضه‌ی تو‌ زخم شد حسین

پس با زبان حال خودم گریه می‌کنم

 

حالا دگر بدون عصا می‌خورم زمین

گاهی خودم به حال خودم گریه می‌کنم

 

می‌پرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟

بر پاسخ سوال خودم گریه می‌کنم

 

گاهی که یاد عصر دهم می‌کند دلم

بر غارت جلال خودم گریه می‌کنم

 

من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز

هر شب ز دردِ بال خودم گریه می‌کنم

 

ای بهترین برادر دنیا برای تو

تا وقت ارتحال خودم گریه می‌کنم

 

میلاد حسنی

 

حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه

تحمل می کنم اما وداعِ آخرت را نه

 

لباست کهنه پیراهن٬ تحمل می کنم باشد

ولی ای عشق غارت کردن انگشترت را نه

 

غریبیِ تو را شاید دهم دست فراموشی

هجوم و ازدحام شمرها دور و برت را نه

 

فراموشم شود گاهی لبان تشنه ات اما

به روی خاک های داغِ صحرا پیکرت را نه

 

اسارت شاید از یادم رود! یک عمر باور کن؛

به دختر بچه ها طرز نگاه دخترت را نه

 

نبودی و به شهر شام بی انصاف ها بردند

زنان خویش را در پرده اما خواهرت را نه

 

به یادم هست گفتی: زینبم آسوده خاطر باش

سرم را می دهم اما نخی از معجرت را نه!

 

مرضیه عاطفی

 

پس از حسین چگونه حیات داشته باشد؟

چگونه در دل طوفان ثبات داشته باشد؟

 

کسی که کربُ‌بلا را به چشم دیده و مانده

گمان نمی کنم اصلا وفات داشته باشد

 

به وقت مرگ نه، حقش نبود زینب کبری

کنار خویش دو شاخه نبات داشته باشد؟

 

چه غم از اینکه کسی هم حرم نداشته باشد

کسی که معجزه در کائنات داشته باشد

 

قسم به عمه ی سادات می دهد همگی را

کسی که کار مهم با ذوات داشته باشد

 

دمشق جمع پریشان کربلا و بقیع است

اگر چه فاصله با این نقاط داشته باشد

 

وزیده پرچم ارباب رو به سوی دمشقش

به خواهرش همه جا التفات داشته باشد

 

رقیه تا که نخواهد از عمه مشک عمو را

مباد سوریه رود فرات داشته باشد

 

قسم به اشک رباب و قسم به گوش سه ساله

زیارت تو دوتا احتیاط داشته باشد

 

مهدی رحیمی

 

آمدم سوی غمکده خانم!

که عزای تو آمده خانم!

اذن سینه زدن بده خانم!

جبل الصبر! سیده خانم!

 

کوه ایمانی و یقین زینب!

 

خواهر غصه! مادر غم ها!

رونوشت صلابت زهرا

ای شکوهت همیشه پابرجا

السلام علیک یا حلما

 

خانمی مؤمن و متین زینب!

 

معجزه به وضوح می کردی

هر نفس کار نوح می کردی 

با دمت قبض روح می کردی

خوب فتح الفتوح می کردی

 

اسدالله چندمین زینب!

 

تو معلم ندیده استادی

پی تفسیر عدل و بیدادی

دو جوان در مسیر حق دادی 

آه، بانو به زحمت افتادی 

 

درد داری، درد دین زینب!

 

از لبت دائما گوهر می ریخت

از دل خطبه ات جگر می ریخت 

با خروش تو کرک و پر می ریخت 

 رنگ از چهره ی خطر می ریخت

 

زن ندیدم من این چنین زینب!

 

عزت و آبروی مکتب من 

اسم پاکت نشسته بر لب من 

مدح تو نغمه ی مرتب من

شصت و نه بار ذکر هر شب من

 

فقط إیاک نستعین زینب!

 

هاشمی زاده زینت بابا

در مسیر ولایت بابا

وارث  درد و غربت بابا

عمه جان به روایت بابا...

 

بهترینی تو بهترین زینب!

 

راه تو راه سرخ عاشوراست

اخت الارباب پرچمت بالاست

عمه جان از خطابه ات پیداست

کربلا در نگاه تو زیباست 

 

به نگاهت صد آفرین زینب!

 

تا ابد هست نوکرت محتاج

به دعای مکررت محتاج

به نگاه برادرت محتاج

و به الطاف مادرت محتاج

 

أنا مسکین و مستکین زینب!

 

رنگ و بویی ببخش محفل را 

باخبر کن دوباره مقبل را

تا روایت کند مقاتل را

جان زهرا بیا و این دل را 

 

کربلا کن، فقط همین زینب!

 

درد ها را به جان خریدی، آه

دم دروازه تا رسیدی "آه"

طعنه از این و آن شنیدی، آه

خیری از زندگی ندیدی، آه 

 

با مصیبت شدی عجین زینب!

 

عاقبت شام میهمان شده ای

سرِ بازار نیمه جان شده ای

دل پریشان و قد کمان شده ای

همه دیدند ناتوان شده ای

 

بچه ها از غمت غمین زینب!

 

ای بزرگ عشیره افتادی

در بلایی کبیره افتادی

در شبی سرد و تیره افتادی

پیش چشمان خیره افتادی 

 

با لگدهای سهمگین زینب!

 

روضه را بغض در صدایت گفت

تاول روی دست و پایت گفت

ورم زیر چشم هایت گفت

دختر شام ناسزایت گفت 

 

گریه ی شهر را ببین زینب!

 

همه ی عمر موکنان خواندی

گریه کردی و بی امان خواندی

از یهودی بد دهان خواندی

از سر و تشت و خیزران خواندی

 

مرثیه هایت آتشین زینب!

 

علیرضا خاکساری

 

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:18 PM

اعمال و دعای ام داوود

شب پانزدهم رجب و روز آن، يكی از شب ها و روزهای مهم سال است و برای عبادت پيشگان و عارفان، از ايام ويژه سال به حساب می‌آيد.

اعمال ودعای ام داوودبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شب پانزدهم  رجب و روز آن، یكی از شب ها و روزهای مهم سال است و برای عبادت پیشگان و عارفان، از ایام ویژه سال به حساب می آیند.  
  
عمل «ام داوود» را امام صادق(ع) به «ام خالد بربریه» مادر رضاعی خود و مادر داوود بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی(ع) آموخت و آن زن صالحه این عمل را در نیمه رجب انجام داد و از خداوند متعال مسئلت كرد، كه فرزندش داوود بن حسن مثنی را از حبس و شكنجه منصور دوانقی (دومین خلیفه عباسی) رهایی بخشد.  
  
چیزی نگذشت كه فرزندش از حبس منصور در عراق رهایی یافت و در نزد مادرش در مدینه حاضر گشت.  
  
آن گاه، داوود به همراه مادرش ام خالد بربریه، جهت عرض تقدیر و تشكر به محضر امام صادق(ع) حضور یافتند و امام صادق(ع) به وی فرمود: منصور دوانقی(دومین خلیفه عباسی)  همان شبی كه ام داوود دعا كرد امیرمؤمنان علی(ع) را در خواب دید و آن حضرت به منصور فرمود: فرزندم را آزاد گردان و الا تو را در آتش می اندازم. منصور، پایین پایش را نگه كرد و دید پر از آتش فروزان است. از خواب بیدار شد و بدنش به لرزه درآمد و در همان حال دستور آزادی تو را صادر كرد.  
  
اعمال امّ داود كه مهمترین اعمال نیمه ماه رجب است و براى برآورده شدن حاجات و دفع گرفتاری‌ها مؤثّر است و باید روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم روزه بگیرد و در نزدیكی ظهر روز پانزدهم غسل كند و چون ظهر شد، نماز ظهر و عصر را به جا آورد، در حالتی كه ركوع و سجودشان را به بهترین وجه انجام دهد و در محلی خلوت كه چیزى او را مشغول نكند به جا آورد.  
  
 پس از نماز رو به قبله حمد را صد مرتبه و سوره اخلاص را صد مرتبه و آیة الكرسى را ده مرتبه و بعد از آن سوره انعام و بنى‌اسرائیل و كهف و لقمان و یس و صافّات و سجده و شورا و دخان و فتح و واقعه و مُلك و قلم و انشقاق و ما بعدش را تا آخر قرآن بخواند و چون از اینها فارغ شد، در حالى كه رو به قبله است، دعای وارده را بخواند.   
  
صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِیمُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَی الْقَیومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الْحَلِیمُ الْكَرِیمُ الَّذِی لَیسَ كَمِثْلِهِ شَی ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ الْبَصِیرُ الْخَبِیرُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرَامُ وَ أَنَا عَلَى ذَلِكَ مِنَ الشَّاهِدِینَ اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْعِزُّ وَ لَكَ الْفَخْرُ وَ لَكَ الْقَهْرُ وَ لَكَ النِّعْمَةُ وَ لَكَ الْعَظَمَةُ وَ لَكَ الرَّحْمَةُ وَ لَكَ الْمَهَابَةُ وَ لَكَ السُّلْطَانُ وَ لَكَ الْبَهَاءُ وَ لَكَ الامْتِنَانُ وَ لَكَ التَّسْبِیحُ وَ لَكَ التَّقْدِیسُ وَ لَكَ التَّهْلِیلُ وَ لَكَ التَّكْبِیرُ وَ لَكَ مَا یرَى وَ لَكَ مَا لا یرَى وَ لَكَ مَا فَوْقَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى  
  
راست فرمود خداى بزرگ كه معبودى جز او نیست، خداى زنده و به خود پاینده، داراى بزرگى و بزرگوارى، مهربان و بخشنده، بردبار و كریم، كه چیزى همانند او نیست، و او شنواى داناى بیناى آگاه است، گواهى داد خدا خدایى كه معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش هم گواهان وحدانیت اویند و اینكه بر پا دارنده عدالت است، معبودى جز او كه عزیز حكیم است، نیست، و پیامبران بزرگوارش این حقیقت را به مردم رساندند، و من بر این واقعیت از گواهانم، خدایا! تنها برای توست، سپاس و بزرگوارى و عزّت و افتخار، و چیرگى، و نعمت، و عظمت، و رحمت، و هیبت، و سلطنت، و زیبایى، و نعمت بخشى، و تنزیه، و تقدیس، و یكتایى، و بزرگى، و دیدنیها و نادیدنی ها، و آنچه بر فرازآسمان هاى بلند است  
  
وَ لَكَ مَا تَحْتَ الثَّرَى وَ لَكَ الْأَرَضُونَ السُّفْلَى وَ لَكَ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى وَ لَكَ مَا تَرْضَى بِهِ مِنَ الثَّنَاءِ وَ الْحَمْدِ وَ الشُّكْرِ وَ النَّعْمَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَبْرَئِیلَ أَمِینِكَ عَلَى وَحْیكَ وَ الْقَوِی عَلَى أَمْرِكَ وَ الْمُطَاعِ فِی سَمَاوَاتِكَ وَ مَحَالِّ كَرَامَاتِكَ الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِمَاتِكَ النَّاصِرِ لِأَنْبِیائِكَ الْمُدَمِّرِ لِأَعْدَائِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مِیكَائِیلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ وَ الْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِكَ وَ الْمُسْتَغْفِرِ الْمُعِینِ لِأَهْلِ طَاعَتِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى إِسْرَافِیلَ حَامِلِ عَرْشِكَ وَ صَاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ لِأَمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خِیفَتِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرِینَ  
  
و آنچه در اعماق زمین است و زمینهای فروتر، و آخرت و دنیا، و آنچه به آن خشنود شوى از ثنا و ستایش و سپاس و نعمتها، خدایا! بر جبرئیل درود فرست آن فرشته امین بر وحیت، و نیرومند بر انجام فرمانت و فرمانبردار در آسمان ها و جایگاه هاى كرامتت، حمل كننده كلماتت، یاور پیامبرانت، نابود كننده دشمنانت، خدایا بر میكائیل درود فرست آن فرشته رحمتت، آفریده براى نمایش رأفتت، و آمرزش خواه و یاور اهل طاعتت، خدایا! بر اسرافیل درود فرست آن فرشته حمل كننده عرشت، و صاحب صور (شیپور) قیامت، آن چشم به راه فرمانت، اندیش ناك و بیمناك از هراست، خدایا درود فرست بر حاملان عرش، آن حاملان پاك نهاد  
  
وَ عَلَى السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ الطَّیبِینَ وَ عَلَى مَلائِكَتِكَ الْكِرَامِ الْكَاتِبِینَ وَ عَلَى مَلائِكَةِ الْجِنَانِ وَ خَزَنَةِ النِّیرَانِ وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ الْأَعْوَانِ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَبِینَا آدَمَ بَدِیعِ فِطْرَتِكَ الَّذِی كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِكَتِكَ وَ أَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أُمِّنَا حَوَّاءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفَّاةِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْإِنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَینَ مَحَالِّ الْقُدْسِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى هَابِیلَ وَ شَیثٍ وَ إِدْرِیسَ وَ نُوحٍ وَ هُودٍ وَ صَالِحٍ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ وَ یوسُفَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ لُوطٍو  
  
 بر سفیران بزرگوار، آن نیكان پاكیزه، و بر فرشتگانت آن بزرگواران نویسنده اعمال بندگان، و بر فرشتگان بهشت، و گماشتگان بر دوزخ، و فرشته مرگ و یارانش، اى صاحب عظمت و بزرگوارى، خدایا! درود فرست بر پدرمان آدم، پدیده آفرینشت، كه او را گرامى داشتى با سجده فرشتگانت، و بهشت را به او بخشید، خدایا! بر مادرمان حوّا درود فرست، آن پاكیزه از پلیدى، و صفا یافته از چركى، و برتر از آدمیان، و گردش كننده در جایگاه هاى مقدّس، خداى درود فرست بر هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود، و صالح و ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و یوسف  
  
 اسباط و لوطوَ شُعَیبٍ وَ أَیوبَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ یوشَعَ وَ مِیشَا وَ الْخِضْرِ وَ ذِی الْقَرْنَینِ وَ یونُسَ وَ إِلْیاسَ وَ الْیسَعِ وَ ذِی الْكِفْلِ وَ طَالُوتَ وَ دَاوُدَ وَ سُلَیمَانَ وَ زَكَرِیا وَ شَعْیا وَ یحْیى وَ تُورَخَ وَ مَتَّى وَ إِرْمِیا وَ حَیقُوقَ وَ دَانِیالَ وَ عُزَیرٍ وَ عِیسَى وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجِیسَ وَ الْحَوَارِیینَ وَ الْأَتْبَاعِ وَ خَالِدٍ وَ حَنْظَلَةَ وَ لُقْمَانَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیتَ وَ رَحِمْتَ [وَ تَرَحَّمْتَ ] وَ بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِیاءِ وَ السُّعَدَاءِ وَ الشُّهَدَاءِ وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى،  
  
و شعیب و ایوب و موسى و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذى القرنین و یونس و الیاس و یسع و ذى الكفل و طالوت و داود و سلیمان و زكرّیا و شعیا و یحیی و تورخ و متى و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیر و عیسى و شمعون و جرجیس و حواریون و پیروان و خالد و حنظله و لقمان.  
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست و بر محمّد و خاندان محمّد بركت فرست، آنچنان كه درود و رحمت و بركت بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادى، به حقیقت تویى ستوده و بزرگوار، خدایا! درود فرست بر اوصیاء، و سعادتمندان و شهیدان و امامان هدایتگر،  
  
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّیاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِینَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ أَجْزَلِ كَرَامَاتِكَ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنِّی تَحِیةً وَ سَلاماً وَ زِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً حَتَّى تُبَلِّغَهُ أَعْلَى دَرَجَاتِ أَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْأَفَاضِلِ الْمُقَرَّبِینَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مَنْ سَمَّیتُ وَ مَنْ لَمْ أُسَمِّ مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ أَنْبِیائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ أَوْصِلْ صَلَوَاتِی إِلَیهِمْ وَ إِلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ اجْعَلْهُمْ إِخْوَانِی فِیكَ وَ أَعْوَانِی عَلَى دُعَائِكَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَیكَ وَ بِكَرَمِكَ إِلَى كَرَمِكَ وَ بِجُودِكَ إِلَى جُودِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ إِلَى رَحْمَتِكَ  
  
 خدایا! درود فرست بر ابدال و اوتاد و جهانگردان و عبادت كنندگان و مخلصان و پارسایان، و اهل كوشش و تلاش و محمّد و اهل بیتش را خاص گردان، به برترین دردهایت، و بزرگترین كراماتت و بر روح و جسمش از سوى من تحیت و سلام رسان، و او را آنچنان فضل و شرف و كرامت بیفزاى كه او را به بالاترین درجات اهل شرف از پیامبران و فرستادگان و برترین بندگان مقربّت برسانى، خدایا! درود فرست بر آن كه نام بردم و بر آن كه نام نبردم از فرشتگانت و و پیامبرانت و رسولانت و اهل طاعتت، و درودهایم را بر ایشان و بر ارواحشان برسان، و آنان را برادرانم در آستانت، و یارانم بر دعایت قرار بده، خدایا! شفاعت میجویم از تو، و از كرمت به سوى كرمت و از جودت به سوى جودت، و از رحمتت به سوى رحمتت  
  
وَ بِأَهْلِ طَاعَتِكَ إِلَیكَ وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِكُلِّ مَا سَأَلَكَ بِهِ أَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْأَلَةٍ شَرِیفَةٍ غَیرِ مَرْدُودَةٍ وَ بِمَا دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجَابَةٍ غَیرِ مُخَیبَةٍ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا حَلِیمُ یا كَرِیمُ یا عَظِیمُ یا جَلِیلُ یا مُنِیلُ یا جَمِیلُ یا كَفِیلُ یا وَكِیلُ یا مُقِیلُ یا مُجِیرُ یا خَبِیرُ یا مُنِیرُ یا مُبِیرُ یا مَنِیعُ یا مُدِیلُ یا مُحِیلُ یا كَبِیرُ یا قَدِیرُ یا بَصِیرُ یا شَكُورُ یا بَرُّ یا طُهْرُ یا طَاهِرُ یا قَاهِرُ یا ظَاهِرُ یا بَاطِنُ یا سَاتِرُ یا مُحِیطُ یا مُقْتَدِرُ یا حَفِیظُ یا مُتَجَبِّرُ یا قَرِیبُ یا وَدُودُ یا حَمِیدُ یا مَجِیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعِیدُ یا شَهِیدُ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا قَابِضُ یا بَاسِطُ یا هَادِی،  
  
و از اهل طاعتت به سویت، و از تو مى خواهم تمام آنچه را كه یكى از بندگان شایسته ات از تو درخواست كرده درخواست شرافت افزایى كه مردود نشده و مى خوانمت به آنچه تو را بدان خوانده اند، خواندنى كه اجابت شده و به نومیدى نرسیده، اى خدا اى بخشنده، اى مهربان، اى بردبار، اى كریم، اى بزرگ اى باشكوه، اى بخشنده، اى زیبا، اى سرپرست، اى كارگشا، اى برگیرنده لغزش ها، اى پناه ده، اى آگاه، اى روشنى بخش، اى نابود كننده، اى والا مقام، اى چرخاننده، اى دگرگون ساز، اى بزرگ، اى توانا، اى بینا، اى ستایش پذیر، اى نیكوكردار، اى پاكى، اى پاك، اى چیره اى پیدا، اى پنهان، اى پرده پوش، اى فراگیر، اى توانمند، اى نگهبان، اى بزرگمنش، اى نزدیك، اى مهرورز، اى ستوده اى بزرگوار، اى آغازگر، اى بازگرداننده، اى گواه، اى احسان كننده، اى زیبایى بخش، اى عطا بخش، اى فزونى بخش، اى گیرنده، ای دهنده، اى هدایت گر،  
  
یا مُرْسِلُ یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ یا مُعْطِی یا مَانِعُ یا دَافِعُ یا رَافِعُ یا بَاقِی یا وَاقِی یا خَلاقُ یا وَهَّابُ یا تَوَّابُ یا فَتَّاحُ یا نَفَّاحُ یا مُرْتَاحُ یا مَنْ بِیدِهِ كُلُّ مِفْتَاحٍ یا نَفَّاعُ یا رَءُوفُ یا عَطُوفُ یا كَافِی یا شَافِی یا مُعَافِی یا مُكَافِی یا وَفِی یا مُهَیمِنُ یا عَزِیزُ یا جَبَّارُ یا مُتَكَبِّرُ یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا نُورُ یا مُدَبِّرُ یا فَرْدُ یا وِتْرُ یا قُدُّوسُ یا نَاصِرُ یا مُونِسُ یا بَاعِثُ یا وَارِثُ یا عَالِمُ یا حَاكِمُ یا بَادِی یا مُتَعَالِی یا مُصَوِّرُ یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ یا قَائِمُ یا دَائِمُ یا عَلِیمُ یا حَكِیمُ یا جَوَادُ یا بَارِئُ یا بَارُّ یا سَارُّ یا عَدْلُ یا فَاصِلُ یا دَیانُ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ ،  
  
اى فرستنده، اى ارشاد كننده، اى استوارساز، اى عطا كننده، اى منع كننده، اى دفع كننده، اى بلندى بخش، ای همیشگى، اى نگهدار، اى آفریننده اى بسیار بخشنده، اى توبه پذیر، اى كارگشا، اى فراوان دهنده، اى نشاط آفرین، اى آن كه هر كلیدى به دست اوست اى بسیار سود رسان، اى مهرورز، اى عطوف، اى بسنده، اى شفابخش، اى عافیت بخش، اى پاداش دهنده، اى وفاكننده، اى سلطه گر اى با عزّت، اى جبران كننده، اى بزرگمنش، اى سلام، اى ایمنى بخش، اى یكتا، اى بى نیاز، اى نور، اى تدبیرگو، اى فرو، اى تك، اى قدوس، اى یاور، اى همدم، اى برانگیزنده، اى وارث، اى دانا، اى فرمان ده، اى آغازگر، اى برتر، ای صورتگر، اى سلامتى بخش، اى دوستی ورز، اى پایدار، اى همیشه، اى دانا، اى فرزانه، اى بخشنده، اى آفریننده، اى نیكوكار، اى شادى افزا اى دادگر، اى داور، اى جزادهنده، اى پرمهر، اى منّت گذار،  
  
یا سَمِیعُ یا بَدِیعُ یا خَفِیرُ یا مُعِینُ [مُغَیرُ] یا نَاشِرُ یا غَافِرُ یا قَدِیمُ یا مُسَهِّلُ یا مُیسِّرُ یا مُمِیتُ یا مُحْیی یا نَافِعُ یا رَازِقُس یا مُقْتَدِرُ [مُقَدِّرُ] یا مُسَبِّبُ یا مُغِیثُ یا مُغْنِی یا مُقْنِی یا خَالِقُ یا رَاصِدُ یا وَاحِدُ یا حَاضِرُ یا جَابِرُ یا حَافِظُ یا شَدِیدُ یا غِیاثُ یا عَائِدُ یا قَابِضُ یا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلَى فَكَانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى یا مَنْ قَرُبَ فَدَنَا وَ بَعُدَ فَنَأَى وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ أَخْفَى یا مَنْ إِلَیهِ التَّدْبِیرُ وَ لَهُ الْمَقَادِیرُ وَ یا مَنِ الْعَسِیرُ عَلَیهِ سَهْلٌ یسِیرٌ یا مَنْ هُوَ عَلَى مَا یشَاءُ قَدِیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فَالِقَ الْإِصْبَاحِ یا بَاعِثَ الْأَرْوَاحِ یا ذَا الْجُودِ وَ السَّمَاحِ یا رَادَّ مَا قَدْ فَاتَ یا نَاشِرَ الْأَمْوَاتِ یا جَامِعَ الشَّتَاتِ،اى شنوا، اى پدیدآور،  
  
 اى پشتیبان، اى یاور، اى زندگى بخش مردگان، اى آمرزنده، اى دیرینه، اى آسانى بخش، اى هموار كننده، اى میراننده، اى زنده كننده، اى سودبخش، اى روزى بخش، اى قدرتمند، اى سبب ساز اى فریادرس، اى بی نیازكننده، اى داراى بخش، اى آفریننده، اى در كمین، اى یگانه، اى حاضر، اى جبران كننده، اى نگهدار، اى استوار، اى فریادرس، اى بازگرداننده، اى گیرنده، اى كه بلندى جست و بر فراز آمد، آمد، پس در چشم انداز برتر جاى گرفت، اى آن كه نزدیك شد پس در كنار آمد، و دور شد پس نایافتنى شد، و نهان و ناپیداتر را دانست، اى آن كه تدبیر امور با اوست و اندازه ها به دست او، اى آن كه هر هر دشوارى بر اوس حل و آسان است، اى آن كه بر هرچه بخواهد تواناست، اى فرستنده بادها، اى پدیدآوردنده روشنى بامداد، اى برانگیزنده ارواح، اى صاحب جود و بخشش، اى بازگرداننده آنچه از دست رفته، اى زنده كننده مردگان، اى گردآوردنده پراكنده ها،  
  
یا رَازِقَ مَنْ یشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ وَ یا فَاعِلَ مَا یشَاءُ كَیفَ یشَاءُ وَ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ یا حَی یا قَیومُ یا حَیا حِینَ لا حَی یا حَی یا مُحْیی الْمَوْتَى یا حَی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یا إِلَهِی وَ سَیدِی صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیتَ وَ بَارَكْتَ وَ رَحِمْتَ [تَرَحَّمْتَ ] عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ ارْحَمْ ذُلِّی وَ فَاقَتِی وَ فَقْرِی وَ انْفِرَادِی وَ وَحْدَتِی وَ خُضُوعِی بَینَ یدَیكَ وَ اعْتِمَادِی عَلَیكَ وَ تَضَرُّعِی إِلَیكَ،  
  
اى روزی بخش بى حساب به هركه خواهى، اى انجام دهنده آنچه خواهى هرگونه كه خواهى، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى، اى زنده به خو پاینده، اى زنده آنگاه كه نباشد زنده، ای زنده كننده مردگان، اى زنده اى كه معبودى جز تو نیست، پدید آورنده آسمان ها و زمین، اى خداى من وآقاى من، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست، و بر محمّد و خاندان محمّد بركت فرست، آنچنان كه درود و بركت و رحمت خویش را بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادى، به یقین كه ستوده و بزرگوارى و رحمت آر بر خوارى و ندارى، و تهیدستى من، و بر تك بودن و تنهایى و فروتنى من در برابرت، و بر اعتمادم بر تو، و زارى ام به درگاهت،  
  
أَدْعُوكَ دُعَاءَ الْخَاضِعِ الذَّلِیلِ الْخَاشِعِ الْخَائِفِ الْمُشْفِقِ الْبَائِسِ الْمَهِینِ الْحَقِیرِ الْجَائِعِ الْفَقِیرِ الْعَائِذِ الْمُسْتَجِیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكِینِ لِرَبِّهِ دُعَاءَ مَنْ أَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ [نَفْسُهُ ] وَ رَفَضَتْهُ أَحِبَّتُهُ وَ عَظُمَتْ فَجِیعَتُهُ دُعَاءَ حَرِقٍ حَزِینٍ ضَعِیفٍ مَهِینٍ بَائِسٍ مُسْتَكِینٍ بِكَ مُسْتَجِیرٍ اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِیكٌ وَ أَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ یكُونُ وَ أَنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِیرٌ وَ أَسْأَلُكَ بِحُرْمَةِ هَذَا الشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْبَیتِ الْحَرَامِ وَ الْبَلَدِ الْحَرَامِ وَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ الْمَشَاعِرِ الْعِظَامِ وَ بِحَقِّ نَبِیكَ مُحَمَّدٍ عَلَیهِ وَ آلِهِ السَّلامُ یا مَنْ وَهَبَ لِآدَمَ شَیثا،  
  
تو را میخوانم، خواندن آن فروتن خوار خاشع ترسان بیمناك بینواى پست ناچیز گرسنه نادار پناهنده پناه جوى، معترف به گناه، آمرزش خواه از گناه، درمانده به درگاه پروردگارش، مى خوانمت خواندن آن كه معتمدانش او را واگذاشته اند و دوستانش او را ترگ گفته اند، و درد جانگاهش بزرگ شده، می خوانمت خواندن آن دلسوخته غمگین ناتوان بى مقدار بینواى درمانده پناه جو، خدایا! از تو درخواست میكنم به حق اینكه فرمانروایى، و آنچه بخواهى مى شود، و بر آنچه بخواهى توانایى، و از تو درخواست مى كنم به احترام این ماه محترم و خانه محترم، و شهر محترم و ركن و مقام و مشاعر بزرگ، و به حق پیامبرت محمّد كه بر او و خاندانش سلام، اى آن كه به آدم شیث را بخشید،  
  
وَ لِإِبْرَاهِیمَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یا مَنْ رَدَّ یوسُفَ عَلَى یعْقُوبَ وَ یا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ أَیوبَ یا رَادَّ مُوسَى عَلَى أُمِّهِ وَ زَائِدَ الْخِضْرِ فِی عِلْمِهِ وَ یا مَنْ وَهَبَ لِدَاوُدَ سُلَیمَانَ وَ لِزَكَرِیا یحْیى وَ لِمَرْیمَ عِیسَى یا حَافِظَ بِنْتِ شُعَیبٍ وَ یا كَافِلَ وَلَدِ أُمِّ مُوسَى [عَنْ وَالِدَتِهِ ] أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی كُلَّهَا وَ تُجِیرَنِی مِنْ عَذَابِكَ وَ تُوجِبَ لِی رِضْوَانَكَ وَ أَمَانَكَ وَ إِحْسَانَكَ وَ غُفْرَانَكَ وَ جِنَانَكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَفُكَّ عَنِّی كُلَّ حَلْقَةٍ بَینِی وَ بَینَ مَنْ یؤْذِینِی،  
  
و به ابراهیم اسماعیل و اسحق را، و اى آن كه یوسف را به یعقوب بازگرداند، و ای آن كه بدحالى ایوب را پس از آزمون برطرف ساخت، اى بازگرداننده موسى به مادرش و فزونى بخش دانش خضر، اى آن كه سلیمان را به داود بخشید، و یحیى را به زكریا، و عیسى را به مریم، اى نگهدار دختر شعیب، اى سرپرست فرزند مادر موسى، از تو مى خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و همه گناهان مرا بیامرزى، و از عذابت پناهم دهى، و مرا مستوجب خشنودى و ایمنى و احسان و آمرزش و بهشت خویش قرار دهى، و از تو درخواست میكنم هر حلقه اى كه میان من و آزاردهنده من 
  
 استوَ تَفْتَحَ لِی كُلَّ بَابٍ وَ تُلَینَ لِی كُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لِی كُلَّ عَسِیرٍ وَ تُخْرِسَ عَنِّی كُلَّ نَاطِقٍ بِشَرٍّ وَ تَكُفَّ عَنِّی كُلَّ بَاغٍ وَ تَكْبِتَ [عَنِّی ] كُلَّ عَدُوٍّ لِی وَ حَاسِدٍ وَ تَمْنَعَ مِنِّی كُلَّ ظَالِمٍ وَ تَكْفِینِی كُلَّ عَائِقٍ یحُولُ بَینِی وَ بَینَ حَاجَتِی وَ یحَاوِلُ أَنْ یفَرِّقَ بَینِی وَ بَینَ طَاعَتِكَ وَ یثَبِّطَنِی عَنْ عِبَادَتِكَ یا مَنْ أَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدِینَ وَ قَهَرَ عُتَاةَ الشَّیاطِینِ وَ أَذَلَّ رِقَابَ الْمُتَجَبِّرِینَ وَ رَدَّ كَیدَ الْمُتَسَلِّطِینَ عَنِ الْمُسْتَضْعَفِینَ أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلَى مَا تَشَاءُ وَ تَسْهِیلِكَ لِمَا تَشَاءُ كَیفَ تَشَاءُ أَنْ تَجْعَلَ قَضَاءَ حَاجَتِی فِیمَا تَشَاءُ.  
  
باز كنى، و هر سختى را برایم آسان نمایى، و هر مشكلى را برایم هموار كنى، و زبان هر بدگوى از من را ناگویا سازى، و هر متجاوزى را از من بازدارى، و هر دشمن و حسود بر من را نابود نمایى، و هر ستمگرى را از من بازدارى، و مرا از هر مانعى كه بین من و حاجتم حایل مى شود، و مى خواهد بین من و طاعتت جدایى اندازد، و از عبادتت بازدارد كفایت فرمایى، ای آن كه پریان سركش را مهار نمودى و شیاطین متكبّر را مقهور ساختى، و گردن گردنكشان را به خاك ذلّت افكندى، و بداندیشی چیره جویان را از مستضعفان بازگرداندى، از تو می خواهم با قدرتت بر هرچه مى خواهى، و آسان نمودنت هرچه را بخواهى به هرگونه كه بخواهى اینكه برآوردن حاجتم را در زمره آنچه می خواهى قرار دهى.  
  
سپس بر زمین سجده كن و دو طرف رخسار خود را بر خاك بگذار و بگو:اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّی وَ فَاقَتِی وَ اجْتِهَادِی وَ تَضَرُّعِی وَ مَسْكَنَتِی وَ فَقْرِی إِلَیكَ یا رَبِّ.  
  
خدایا! براى تو سجده كردم، و به تو ایمان آوردم، پس رحمت آور بر خوارى ام، و تنگدستى ام، و كوششم، و رازى ام، و درماندگى ام، و نیازم به سویت اى پروردگار من.  
  
انتهای پیام/ 

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:17 PM

نحوه گرفتن مالیات از مردم در کلام امام علی (ع)

امام علی (ع):ای مالک، دركار گرفتن مالیات نيكو نظر كن ، به گونه اى كه به صلاح مالیات دهندگان باشد . زيرا صلاح كار مالیات و مالیات دهندگان ، صلاح كار ديگران است

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی(ع)در بخشی از نامه 53 کتاب شریف نهج البلاغه در مورد نحوه گرفتن مالیات از مردم توسط عوامل حکومت به مالک اشتر می فرماید:در كار گرفتن مالیات نيكو نظر كن ، به گونه  اى كه به صلاح مالیات دهندگان باشد . زيرا صلاح كار مالیات و مالیات دهندگان ، صلاح كار ديگران است و ديگران حالشان نيكو نشود ، مگر به نيكوشدن حال مالیات دهندگان ، زيرا همه مردم روزي خوار خراج و خراجگزاران هستند . 

 

سپس امام در ادامه می فرماید:ولى بايد بيش از تحصيل خراج در انديشه زمين باشى ، زيرا خراج حاصل نشود ، مگر به آبادانى زمين و هر كه خراج طلبد و زمين را آباد نسازد ، شهرها و مردم را هلاك كرده است و كارش استقامت نيابد ، مگر اندكى . هرگاه از سنگينى خراج يا آفت محصول يا بريدن آب يا نيامدن باران يا دگرگون شدن زمين ، چون در آب فرو رفتن آن يا بى آبى ، شكايت نزد تو آوردند ، از هزينه و رنجشان بكاه ، آنقدر كه اميد مى دارى كه كارشان را سامان دهد . كاستن از خراج بر تو گران نيايد ، زيرا اندوخته  اى شود براى آبادانى بلاد تو و زيور حكومت تو باشد ، كه ستايش آنها را به خود جلب كرده اى و سبب شادمانى دل تو گردد ، كه عدالت را در ميانشان گسترده اى و به افزودن ارزاقشان و به آنچه در نزد ايشان اندوخته  اى از آسايش خاطرشان و اعتمادشان به دادگرى خود و مدارا در حق ايشان ، براى خود تكيه  گاهى استوار ساخته اى . چه بسا كارها پيش آيد كه اگر رفع مشكل را بر عهده آنها گذارى ، به خوشدلى به انجامش رسانند .

 

سپس امام علی (ع) در انتهای این بخش می فرماید:اگر بلاد آباد گردد ، هر چه بر عهده مردمش نهى ، انجام دهند كه ويرانى زمين را تنگدستى مردم آن سبب شود و مردم زمانى تنگدست گردند كه همت واليان ، همه گردآوردن مال بود و به ماندن خود بر سر كار اطمينان نداشته باشند و از آنچه مايه عبرت است ، سود برنگيرند .

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:17 PM

حدیث امام صادق(ع) درباره روزه

هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می‌شود.

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛هر روز یک حدیث از معصومین (ع) با مضامین دینی و اخلاقی در بخش قرآن و عترت منتشر می‌شود. 

امام صادق علیه السلام فرمودند:

اِذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعَک وَ بَصرَک وَ شَعرَک وَ جِلدَک؛

آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.(یعنى از گناهان پرهیز کند.)

(الکافى ج 4 ص 87)

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:17 PM

رفتار یک بازرگان و تاجر در کلام امام علی (ع)

امام علی (ع):ای مالک،پس از آنكه احتكار را ممنوع داشتى ، اگر كسى باز هم دست به احتكار كالا زد ، كيفرش ده و عقوبتش كن تا سبب عبرت ديگران گردد ولى كار به اسراف نكشد .

به گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛امام علی (ع)در بخشی از نامه 53 کتاب شریف نهج البلاغه به مالک اشتر در مورد بازرگانان و تاجران می فرماید:ای مالک،اينك سفارش مرا در حق بازرگانان و پيشه وران بپذير و درباره آنها به كارگزارانت نيكو سفارش كن . خواه آنها كه بر يك جاى مقيم اند و خواه آنها كه با سرمايه خويش اين سو و آن سو سفر كنند و با دسترنج خود زندگى نمايند . زيرا اين گروه ، خود مايه هاى منافع اند و اسباب رفاه و آسودگى و به دست آورندگان آن از راههاى دشوار و دور و خشكى و دريا و دشتها و كوهساران و جايهايى كه مردم در آن جايها گرد نيايند و جرئت رفتن به آن جايها ننمايند . اينان مردمى مسالمت  جويند كه نه از فتنه  گريهايشان بيمى است و نه از شر و فسادشان وحشتى . 

 

همچنین امام ادامه می دهد:در كارشان نظر كن ، خواه در حضرت تو باشند يا در شهرهاى تو . با اين همه بدان كه بسيارى از ايشان را روشى ناشايسته است و حريص اند و بخيل . احتكار می كنند و به ميل خود براى كالاى خود بها مى گذارند ، با اين كار به مردم زيان مى رسانند و براى واليان هم مايه ننگ و عيب هستند . 

 

امام در این بخش احتکار را گناهی بزرگ می داند و می فرماید:پس از احتكار منع كن كه رسول الله (ص) از آن منع كرده است و بايد خريد و فروش به آسانى صورت گيرد و بر موازين عدل ، به گونه اى كه در بها ، نه فروشنده زيان بيند و نه بر خريدار اجحاف شود . پس از آنكه احتكار را ممنوع داشتى ، اگر كسى باز هم دست به احتكار كالا زد ، كيفرش ده و عقوبتش كن تا سبب عبرت ديگران گردد ولى كار به اسراف نكشد .

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 25 فروردین 1396  - 8:16 PM

تصاویری زیبا از زندگی حیوانات در حیات وحش

دیدن تصاویر حیات وحش برای علاقه‌مندان به طبیعت گردی از اهمیت بالایی برخوردار است.

به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حتی با سریع ترین لنزها و مجهزترین دوربین های DSLR، ثبت حرکت سریع در عکس های حیات وحش شما می تواند نیازمند مهارت باشد. سرعت فیزیکی فوکوس خودکار شما ممکن است قادر به همراهی و ردیابی یک سوژه در حال حرکت نباشد. شما گذشته از محدودیت های تجهیزات خود، ممکن است متوجه شوید که بال زدن یک پرنده یا مبارزه بین دو حیوان را از دست داده اید.

 

دیدن تصاویر حیات وحش برای علاقه‌مندان به طبیعت گردی از اهمیت بالایی برخوردار است. اما از همه مهمتر آن است که بتوانید زیستگاه‌های طبیعی را برای ‌حیوانات حفظ و از آن نگهداری کنیم.

 

عکاسان خبره‌ای در سراسر جهان هستند که می‌توانند لحظاتی ناب را از زندگی حیوانات به ثبت برسانند که شما در این خبر می‌توانید تعدادی از این تصاویر را مشاهده کنید.

 

 

 

انتهای پیام/ 

ادامه مطلب
جمعه 18 فروردین 1396  - 7:40 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 13

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1491700
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث