به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

از امام علی(ع) بیشتر بدانیم

در این گزارش کتاب‌هایی را که در ارتباط با پیشوای اول شیعیان، امام علی(ع) است؛ پیشنهاد می‌کنیم.

از امام علی(ع) بیشتر بدانیمبه گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در شب‌های قدر و احیا علاوه بر خواندن دعا و نیایش‌های مخصوص این شب‌ها، خواندن کتاب‌های مرتبط نیز توصیه می‌شود. به مناسبت شب‌های قدر و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان امام علی(ع) در این گزارش کتاب‌هایی را درباره آن بزرگوار پیشنهاد می‌کنیم: 

 

تجلی امامت:

 

این کتاب اثر آیت‌الله سید اصغر ناظم‌زاده قمی است و در 660 صفحه توسط موسسه بوستان کتاب منتشر شده است. کتاب «تجلّى امامت» شامل تحلیل‌هایی از رفتارهاى حکومت حضرت على(ع) و رویدادهاى آن دوره است. امامت و حکومت على(ع)، سیاست على(ع)، على(ع) و کارگزاران، على(ع) و اقتصاد و جنگ‏هاى على(ع) در دوران حکومت مباحث کتاب را تشکیل می دهند. دوران پنج ساله حکومت امام علی(ع) و چگونگی برقراری حکومت دینی، عدالت و سایر ارزش‌های دینی در آن زمان موضوعات این کتاب هستند.

 

ولایت در کتاب و سنت:

 

كتاب ولایت در كتاب و سنت نوشته غلامرضا مغیثه با تدوین پژوهشكده حج و زیارت و از سوی مؤسسه فرهنگی هنری مشعر منتشر شده است. در این کتاب ولایت امام علی(ع) از منظر كتاب و سنت بررسی شده است. کتاب دو بخش دارد: بخش نخست درباره نقد و بررسی ادله خلافت ابوبكر از منظر اجماع، كتاب و سنت است و آیات قرآنی درباره امامت حضرت علی(ع) بررسی شده است. در بخش دوم با استناد به چهار حدیث، ولایت آن حضرت اثبات شده است. کتاب در در قطع وزیری و 216 صفحه منتشر شده است. 

 

جاذبه و دافعه امام علی:

 

این کتاب نوشته  شهید مرتضی مطهری است و از نشر صدرا منتشر شده است. همانطور که از نام این کتاب پیداست، درباره تأثیر امام علی(ع) بر روی‏ انسانها به شکل مثبت یا منفی است. در قسمتی از این کتاب آمده است:« به هر نسبت که شخصیت حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول می‏دارد و در دلها هیجان و موج ایجاد می‏کند و هر چه عظیم‌تر و پرنیروتر است خاطره‏». این کتاب مجموعه‌ای است از چهار سخنرانی که در روزهای 18 تا 21 ماه مبارک رمضان در حسینیه ارشاد ایراد شده است. یک مقدمه و دو بخش دارد و در بخش اول، جاذبه علی علیه‌السلام- که همواره دل‌هایی را به سوی خود کشیده و می‌کشد- ، و فلسفه آن و فایده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است. در بخش دوم، دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را به سختی طرد می‌کرد و دور می‌انداخت، توضیح و تشریح شده است.

 

ولایت علی در قرآن کریم و سنت پیامبر:

 

نقش و جایگاه امام علی(ع) و ولایت او (و امامان بعد از او) با استناد به برخی آیات قرآنی، احادیث و کتاب‌های شیعه و سنی، تبیین و بررسی شده است. « نامه‌های برخی از دانشمندان سنی که شیعه شده‌اند»، « امامت اهل بیت (ع) از دیدگاه روایات»، « چرا موضوع امامت در قرآن مطرح نشده است»، « چرا نام علی (ع) در قرآن نیامده است»، « حفظ و اجرای شریعت توسط اوصیای پیامبر (ص)»، « جایگاه مهدی (عج) در منابع مکتب خلفا» از موضوعات این کتاب است. سید مرتضی عسگری نویسنده کتاب است و نشر دانشکده اصول دین آن را در قطع رقعی و 179 صفحه منتشر کرده است.

 

علی از زبان علی: 

 

در کتاب «علی از زبان علی» زندگانی امیرالمومنین از زبان خودش به شکل جذابی روایت می‌شود. نویسنده کتاب سید جعفر شهیدی است و انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن را منتشر و روانه بازار کتاب نموده است. شهیدی در مقدمه کتاب نوشته است: «ماه‌ها و می‌توان گفت سال‌هاست می‌خواهم قلم بردارم و صفحه‌هایی پیرامون زندگانی امیرمومنان علی (ع) بنگارم. هر بار که خود را آماده می‌کنم، ندایی از درونم می‌شنوم: «آهسته باش! چه گستاخی! می‌خواهی در این میدان پهناور درآیی و بضاعت اندک خود را بنمائی؟ نمی‌دانی مهتاب به گز پیمودن است و دریا را با مشت تهی نمودن. درمیا! که عرصه سیمرغ نه جولانگه توست».

 

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
شنبه 27 خرداد 1396  - 7:09 PM

آنچه درباره اهمیت توبه و شرایط آن نمی‌دانید

انسان به دلیل آزادی و اختیار در معرض خطا و گناه قرار دارد اما توبه، مسیری برای بازگشت از گناه است.

اهمیت و آثار توبهبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ توبه، بازگشت از گناه و استغفار و جبران گناه است. انسان به دلیل آزادی و اختیار و نیز نفس اماره، شیطان، غفلت در معرض خطا و گناه قرار دارد. در این گزارش به اهمیت توبه می‌پردازیم.

 

اهمیت و آثار توبه

 

محبوب‌ترین: عن ابی الحسن موسی بن جعفر علیهما السلام قال: «‌أحَبُّ العِبادِ إلَی اللهِ الْمُنیبُونَ التَّوَّابُونَ ؛ محبوب‌ترین بندگان نزد خدا، انابه‌کنندگان و توبه‌کنندگان هستند.»

  

آمرزش گناهان: عن ابی جعفر علیه السلام قال: «‌کُلَّما عَادَ المُؤمِنُ بِالاستِغْفارِ وَالتَّوبَةِ  عَادَ اللهُ عَلَیهِ بِالمَغْفِرَةِ وَإنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ یقبَلُ التَّوبَةَ وَیعفُو عَنِ السَّیئاتِ فَإیاکَ أنْ تَقنُطَ المؤمِنینَ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ ؛ هر گاه مؤمن [از کار بد خویش] بازگردد و در مقام استغفار و توبه برآید، خدا بر او باز می‌گردد و او را می‌آمرزد؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است، توبه را قبول می‌کند و گناهان را می‌آمرزد، پس مبادا که مؤمنین را از رحمت خداوند ناامید سازی.»

  

سردکننده آتش: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنّه قالَ: «‌إنَّ الذُّنُوبَ لَتَشُوبُ  أهلَها لِتَحرِقَتِهِم لایطفَئُها شَیءٌ إلاّ الاستِغفَار؛ همانا گناهان، گناهکاران را برای سوزاندنشان آلوده می‌سازند و چیزی جز استغفار آن را خاموش نمی‌کند» 

 

شرایط توبه

 

عن امیر المؤمنین علیه السلام، قال لِمَن قالَ بِحَضْرَتِهِ أستَغْفِرُ اللهَ: «‌ثَکَلَتْکَ أُمُّکَ أتَدری ما الاسْتِغفارُ؟ هُوَ دَرَجَةُ العِلِّیینَ وَهُوَ اسْمٌ واقِعٌ عَلَی سِتَّةِ مَعانٍ أوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَی ما مَضی وَالثّانِی العَزْمُ عَلَی تَرکِ العَوْدِ عَلَیهِ أبَداً وَالثَّالِثُ أن تُؤَدِّی إلی المَخْلُوقینَ حُقُوقَهُم حَتّی تَلقَی اللهَ لَیسَ عَلَیکَ تَبِعَةٌ وَالرَّابِعُ أن تَعمِدَ إلی کَلِّ فَریضَةٍ عَلَیکَ ضَیعْتَهَا فَتُؤَدِّی حَقَّها وَالخَامِسُ أنْ تَعْمِدَ إلَی اللَّحْمِ الَّذی نَبَتَ عَلَی السُّحتِ فَتُذیبَهُ بِالاحْزانِ حَتّی یلصِقَ الجِلدُ بِالعَظْمِ وَینشَأَ مِنها لَحمٌ جَدیدٌ وَالسَّادِسُ أن تُذیقَ الجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أذِقْتَهُ حَلاوَةَ المَعْصِیةِ فَعِنْدَ ذلکَ تَقُولُ أسْتَغفِرُ اللهِ؛ 

 

حضرت علی علیه السلام در پاسخ به فردی که در حضورش گفت: «‌استغفر الله»، فرمود: مادرت به عزایت بنشیند. آیا می‌دانی که استغفار چیست؟ استغفار درجه کسانی است که در بالاترین جای بهشت مکان خواهند کرد و استغفار اسمی است که به شش معنی به کار برده می‌شود [و کامل می‌شود] 

 

اول پشیمانی از گذشته، 

 

دوم تصمیم گرفتن بر عدم بازگشت به معصیت برای همیشه

 

سوم اینکه حقوقی که از آفریدگان خدا برگردنت هست بپردازی تا آنکه وقتی خدا را  ملاقات می‌کنی گناهی برایت نمانده باشد. 

 

چهارم آنکه به فرائضی که آن را تباه ساخته‌ای بپردازی و حقش را به جای آوری

 

پنجم آنکه گوشتی که از غذای حرام روئیده است را با اندوه فراوان ذوب کنی تا  پوست به استخوان بچسبد و] پس از آن] گوشت جدیدی بر آن بروید

 

ششم آنکه به بدن [خود] سختی فرمان برداری را بچشانی همان گونه که شیرینی  گناه را به آن چشانده‌ای. هر گاه که چنین کردی آن وقت بگو استغفر الله» 

 

توبه‌پذیری خداوند

 

یکی از عرفا شبی از کنار خانه‌ای می‌گذشت و صدای ناله زنی را شنید که به شوهرش می‌گفت: حتی اگر به من غذا هم ندهی و مرا هم بزنی و یا اگر زن دیگری اختیار کنی و از من روی بگردانی، من از این خانه، جای دیگری نمی‌روم. آن عارف نعره‌ای زد و روی زمین افتاد و از هوش رفت. وقتی به هوش آمد، از او پرسیدند: چه اتفاقی برای شما افتاد که این گونه از هوش رفتید؟ گفت: ندایی به گوشم رسید که می‌گفت: اگر هزار بار هم گناه کنی و توبه نمایی از گناه تو خواهیم گذشت اما اگر از در خانه ما به کس دیگری پناه ببری از تو نخواهیم گذشت. 

 

غرق گنه ناامید مشو ز دربار ما 

که عفو کردن بود در همه دم کار ما 

 

بندة شرمنده تو، خالق بخشنده من 

بیا بهشت‌ات دهم، مرو تو در نار ما 

 

توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی 

امیدواری بجو ز نام غفار ما 

 

در دل شب خیز و ریز، قطره اشکی زچشم 

که دوست دارم کند، گریه گنهکار ما

 

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
شنبه 27 خرداد 1396  - 7:08 PM

از فرصت شب قدر آخر چگونه بهره ببریم؟

در این شب‌ها ما باید به دنبال چراغ باشیم، به دنبال تابلوهایی باشیم که ملائکه الهی آن سمت و سو هستند و به دستور پروردگار آمده‌اند که دست ما را بگیرند و به خدا برسانند.

از فرصت شب قدر آخر چگونه بهره ببریم؟حجت‌الاسلام والمسلمین علی صابری در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در مورد فضیلت شب‌های قدر گفت: شب‌های قدر، شب‌هایی ویژه و طلایی است که خداوند در اختیار بنده‌ها قرار داده است. آنقدر لحظه به لحظه‌اش نورانی، ارزشمند و زیباست که انسان نفس و وجودش آسمانی می‌شود چرا که همه آسمانی‌ها روی زمین هستند (تنزل الملائکه و الروح). همه ملائکه و روح اعظم که شاید همان حضرت جبرائیل باشد، روی زمین هستند. اینها به دنبال آدم‌هایی می‌گردند که خدا، خودشان، راه کمال انسانی و خوشبختی را گم کرده‌اند. ملائکه می‌خواهند دست آنها را بگیرند. بنابراین در این شب‌ها ما باید به دنبال چراغ باشیم، به دنبال تابلوهایی باشیم که ملائکه الهی آن سمت و سو هستند و به دستور پروردگار آمده‌اند  که دست ما را بگیرند و به خدا برسانند. در این شب‌ها باید این قابلیت را در خودمان به وجود بیاوریم که دستمان به دست فرشته‌های الهی و امام زمان(عج) بخورد. 

 

وی ادامه داد: برای به وجود آرودن این قابلیت‌ها بهترین وسیله‌ای که می‌توان به آن استناد کرد، دعاست. «دعاء مخ العبادت» دعا مغز عبادت است و در انسان قابلیت دریافت رحمت الهی را به وجود می‌آورد. خدا به واسطه دعا  بنده‌ها را می‌بخشد. دست آن‌ها را می‌گیرد، از آنها حمایت می‌کند، حوائج آنها را برآورده می‌کند و عاقبت بخیرشان می‌کند. همچنین بسیار به نماز توصیه شده است: خداوند می‌فرماید: «استعینو بالصبر و الصلات». هر وقت گرفتار شدید اولا صبر کنید و سپس از نماز کمک بگیرید. در هر موقعیتی نماز کمک می‌کند. وقتی در نماز ایاک نعبد و ایاک نستعین می‌گوییم دیگر برای غیر خدا چیزی نمی‌ماند.

 

این کارشناس مذهبی پیرامون نماز شب قدر بیان کرد: صد رکعت نماز در شب قدر برای این است که بگوییم خدایا فقط تو را می‌پرستم و فقط تو را می‌شناسم که قابلیت عطا کردن داری. کن فیکن هر چیزی که خداوند اراده کند، می‌شود. به شرط اینکه بنده هم سمت و سو را گم نکند. دعا، تضرع، قرآن و توجه به امام زمان در این شب‌ها بسیار اهمیت دارد.  چون امام زمان زنده و حاضر است و ما را می‌بیند، چقدر خوب است که امام زمان(عج) را راضی کنیم که حضرت زهرا(س) راضی باشد. 

 

حجت‌الاسلام صابری پیرامون فرصت باقیمانده در شب بیست و سوم بیان کرد: مرحوم امام(ره) می‌فرمودند: حتی نخود و لوبیا را از خدا بخواهید. در شب نوزدهم هر آن چیزی که از خداوند می‌خواهیم فرشته‌های الهی می‌نویسند. در شب بیست و یکم شروع به بررسی می‌کنند که آیا قابلیت برآورده شدن آن را داریم یا نه. بهتر است در این فرصت باقیمانده قابلیت در خودمان به وجود بیاوریم، خدا را قسم به بدهیم و بگوییم هر چند من بنده‌ام ولی هر چه هستم بنده توام. اگر بدی از من سر زده هرچه خوبیست از توست. قرار است در شب 23 رمضان بررسی‌هایی که شده امضا و تصویب شود بنابراین باید خیلی تلاش کنیم. اگر بگویند که در یک سوپرمارکت سکه پخش می‌کنند، مردم صف می‌بندد. اما اگر بگویند در مساجد و تکایا قسمت و روزی فراوان پخش می‌کنند، آن وقت چه؟ شب بیست و سوم شب امضاست. غافل نشویم. از امام حسین بخواهیم شفاعت‌مان بکند. در این شب‌های عزیز توجه کنیم که آن کسی که می‌تواند مشکلات ما را حل کند و آن کسی که دعایش مستجاب می‌شود امام زمان است. به ایشان توسل کنیم.

 

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
شنبه 27 خرداد 1396  - 7:08 PM

خداوند چه کسانی را به حال خود واگذار می‌کند؟

امام علی (ع) می‌فرمایند: همانا دشمن‌ترین مردم نزد خدا کسی است که معبود او را به حال خود وا گذاشته است.

خداوند گاهی برخی افراد را به حال خود رها می کندبه گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امام علی (ع) می‌فرماید: همانا دشمن ترین مردم نزد خدا کسی است که معبود او را به حال خود واگذاشته است و از راه راست منحرف شده. اگر به کارهای دنیایی دعوت شود، با نشاط آن را انجام دهد و وقتی نوبت به کارهای آخرت می رسد، کسل است.

 

آیت‌الله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح این حدیث می‌گوید: من یادم است که پدری پسرش را که نا اهل بود، از خانه بیرون کرد و گفت: برو. بعد از گذشت مدتی کلانتری آن پسر را گرفت و زندانی کرد. مامور کلانتری به پدر آن پسر گفت: بچه ات در زندان است. پدر پاسخ داد: او فرزند من نیست. بسیار زیاد از دست پسرش عصبانی بود و او را به حال خودش واگذاشت. خدا نیز گاهی برخی بندگان را به حال خود وا می گذارد.

 

مرحوم مجتهدی در ادامه می‌گوید: حالا مشخصات بنده‌ای که به حال خودش واگذار شده، این است:

 

اول: این فرد راه خدا را نمی‌رود. دیگر در پیمودن راه دلیل و راهنمایی ندارد.

 

دوم: به این فرد اگر بگویند به مجلس گناه بیا با نشاط خاصی می رود؛ اما در مجلسی که مرتبط با خداست، کسل است. حال دارد یک ساعت پای فیلم بنشیند یا فوتبال نگاه کند اما حال خواندن یک صفحه قرآن را ندارد. این فرد رها شده است.

 

 

 

منبع: کتاب احسن الحدیث، ص 42

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
شنبه 27 خرداد 1396  - 7:08 PM

چه کسانی در شب قدر بخشیده نمی شوند؟

کسانی هستند که به دلایل مختلفی در شب قدر بخشیده نمی شوند.

چه کسانی در شب قدر بخشیده نمی شوند؟حجت الاسلام والمسلمین سید جلال موسویان کارشناس مذهبی در گفتگو با خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص افراد بخشیده نشده در شب قدر گفت: روایت داریم که چند نفر در شب قدر بخشیده نمی شوند؛ امام رضا (ع) در این خصوص فرمودند: کسانی که حرمت پدر و مادر را می شکنند و عاق والدین هستند. البته در روایاتی داریم که کسانی که می خواهند بخشیده شوند به پدر و مادر خود احترام بگذارند. 

 

وی افزود: دوم کسانی که شراب خوارند و گروه سوم کسانی هستند که صله رحم نمی کنند، علت آن این است که خداوند می فرماید: کسی که از رحم ( پدر و مادر، برادر و خواهر) خود قطع رحم کند، بخشیده نمی شوند.

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:02 PM

با خواندن نمازهای نافله به خدا نزدیک شوید

رسول خدا (ص):هنگام غفلت نماز مستحبی بخوانید هر چند دو رکعت باشد.

با خواندن نمازهای نافله به خدا نزدیک شویدبه گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رسول خدا (ص) می‌فرماید: هنگام غفلت نماز مستحبی بخوانید هر چند دو رکعت باشد.

 

آیت‌الله مجتهدی تهرانی(ره) در شرح این حدیث می‌گوید: یکی از نمازهای مستحبی که خواندن آن بسیار خوب است، نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده می‌شود و زود هم باید خوانده شود. چون اگر دیر خوانده شود وقتش می‌گذرد.

 

ایشان در ادامه می‌گوید: مطلبی را زمان قدیم از واعظ‌ها می‌شنیدم که می‌گفتند: یزید به امام چهارم گفت که می‌خواهم توبه کنم. امام فرمود: نماز غفیله بخوان.در آن هنگام حضرت زینب (س)گفتند: او برادر و مولای ما را شهید کرده. حالا نماز غفیله بخواند خدا از می‌گذرد؟ امام فرمود: عمه جان یزید به جهت کاری که انجام داده موفق به خواندن نماز غفیله نمی‌شود. این نماز انقدر مهم است.

 

مرحوم مجتهدی در ادامه می‌گوید: گناه به انسان اجازه نمی‌دهد نماز مستحبی بخواند. شخصی نزد یکی از امامان رسید و گفت: من مدتی است که می‌خواهم نماز شب بخوانم اما موفق نمی‌شود دلیل آن چیست. امام در پاسخ فرمودند: دلیلش این است که گناهان تو را در زنجیر گرفته‌اند.

 

 

منبع: کتاب احسن الحدیث، ص 43

 

 

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:02 PM

محل دفن امیرالمومنین (ع) کجاست و چگونه پیدا شد؟

به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن (ع) و امام حسين (ع)، بدن مطهر او را در زمين مرتفعى كه عرب به آن «نجف‏» مى‏‌گويد، مدفون ساختند. بدون اينكه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) كجاست.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اميرمؤمنان على (عليه ‏السلام) پيشواى بزرگ اسلام و امام اول شيعيان جهان در سال چهلم هجرى يعنى سى سال بعد از رحلت پيامبر خاتم (صلى الله عليه و آله و سلم) چشم از اين دنياى مادى فروبست و روح بلندپروازش از تنگناى اين جهان به ملكوت اعلى بال و پر گشود.


به دستور حضرت علی (ع)، فرزندانش امام حسن (ع) و امام حسين (ع)، بدن مطهر او را در زمين مرتفعى كه عرب به آن «نجف‏» مى‏‌گويد، مدفون ساختند. بدون اينكه مردم بدانند محل دفن حضرت علی (ع) كجاست.
 

آرى على (عليه‏السلام) شخصيت عالي قدرى كه با زور بازوى وى كمر كفر و سطوت شرك و بت پرستى در هم شكست و با جانبازي‌هاى مردانه‌‏اش، تعاليم اسلام در سراسر عربستان گسترش يافت و مردم به دين خدا گرويدند، بواسطه كينه ديرينه‏‌اى كه دشمنان از وى بدل گرفته و در سينه پنهان داشته بودند، چنان از خلافت و روى كار آمدن وى نگران و ناراضى بودند كه اگر دستى به قبر او پيدا مى ‌كردند، از تعرض به ساحت مقدس و مدفن مقدس آن حضرت خوددارى نمى‏‌نمودند.

 

از اين رو مدفن اميرالمؤمنان در حدود 150 سال همچنان از انظار عموم پنهان بود و فقط ائمه طاهرين و عده ‏اى از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند، و در فرصتهايى كه دست مى ‏داد، دور از چشم دشمنان، تربت پاك شاه مردان را زيارت می‌كردند.
با اين وصف روزى هارون الرشيد در بيرون كوفه كه دشت وسيعى بود، به صيد آهو رفت. به فرمان او اطراف بيابان را قرق كردند و از هر طرف آهوان را رم مى‌دادند تا به تيررس خليفه قرار گيرند. ناگهان چشم هارون‌الرشيد به يك گله آهو افتاد و آنها را دنبال كرد، شكارچيان وى نيز تازى‏‌ها و بازهاى شكارى را رها كردند كه نگذارند آهوان فرار كنند.

آهوان به سرعت از تلى بالا رفتند و در آنجا خوابيده و آرام گرفتند. شكارچيان و هارون‌الرشيد ديدند همين كه سگها و بازهاى شكارى نزديك بلندى مى‌رسند هر كدام به سويى پرت مى ‏شوند. آهوان بدون هيچ واهمه‏‌اى از بلندى به زير مى‏ آمدند و همين كه سگ‌ها و بازهاى شكارى را بطرف آنها رها مى‏‌كردند به نقطه مرتفع تل بالا رفته و آسوده مى ‏خوابيدند ولى هر بار كه سگها و بازها براى صيد آنها مى‏‌خواستند از بلندى بالا روند به طرز اسرارآميزى سقوط مى‏‌كردند.
 
هارون و همراهان تا سه بار شاهد اين وضع بودند، شكارچيان تعجب كردند و هارون حيران ماند. هارون دستور داد براى وى خيمه زدند و سفارش كرد بروند كوفه و مردى سالخورده كه از اوضاع آن محل اطلاع داشته باشد پيدا نموده بياورند پيرمردى فرتوت از قبيله بنى اسد را پيدا كردند و نزد هارون آوردند. هارون از پيرمرد پرسيد: آيا راجع به اين نقطه اطلاعى دارد و از گذشتگان خبرى شنيده است؟

پيرمرد گفت: اگر خليفه به من تامين بدهد كه خودم و اين محل در امان باشد اطلاعى كه دارم در اختيار مى‏‌گذارم.

هارون گفت: خدا را گواه مى ‌گيرم كه از جانب من هيچگونه صدمه ‌اى به تو و اين محل نخواهد رسيد.

پير مرد گفت: پدرم براى من نقل كرده كه در زمان پدرش شيعيان عقيده داشتند كه اين بلندى محل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه‏السلام است. خدا اينجا را حريم امن خود قرار داده است و هر كس بدان پناه برد در امان خواهد بود.

هارون تا اين را شنيد از اسب پياده شد و آب خواست و وضو گرفت و در همان نقطه به نماز ايستاد سپس خود را به زمين افكند و تا سه روز گريه و زارى كرد...
 

هارون دستور داد گنبدى بر آن تربت پاك بنا كردند و هر بار كه به كوفه مى‌‏آمد به زيارت آن حضرت مى‏ رفت. بدين گونه مدفن اميرالمؤمنين به دست‏ يكى از دشمنان آن حضرت كشف شد و زيارتگاه خاص و عام گرديد.

 

ساخت و بنای حرم

 

 

محل دفن امیرالمومنین (ع) کجاست؟ و چگونه پیدا شد؟ 

 

 

عمارت نخست آستانه حیدریه

 

هارون به دنبال این رویداد در حدود سال(۱۷۱ قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلب‌توجه می‌کرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان‌ در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگاره یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینه حرم بردند.

 

حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.

 

عمارت دوم

 

عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.

 

عمارت سوم

 

پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر امام زین‌العابدین در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.

 

 

پنجشننبه//محل دفن امیرالمومنین (ع) کجاست؟ و چگونه پیدا شد؟ 

 

 

بازسازی ساختمان حرم


هیچ یک از پژوهشگران و مورخان به‌سازی و نوسازی آستانه را -که پس از آتش‌سوزی انجام گرفت- به شخص معینی نسبت نمی‌دهند و این می‌رساند که اصل عمارت عضدالدوله سالم بوده و بخشی از تزیینات طعمهٔ آتش شده، سپس زیورآرایی حرم مطهر را جمع فراوانی از شیعیان و شاهان کامل کرده‌اند.
 

امروزه حرم از آثار آل بویه و صحن از آثار صفویه و مجموعه این دو از شاهکارهای معماری اسلامی در جهان به شمار می‌رود.

 

صفویان

 

پس از به قدرت رسیدن دودمان صفویه در ایران و بر اساس باور شاهان این دودمان به علی بن ابی‌طالب، تعمیرات آستانهٔ علوی را شاه اسماعیل صفوی در سال(۹۱۴ قمری) (۸۸۷/۸۸ خورشیدی) آغاز کرد. در عصر شاه عباس و با طرح و نقشه و مهندسی شیخ بهایی، صحن تکمیل شد و آراستن‌ها و نوسازی و هدیه‌ها در دوران صفویه بی‌گسستگی ادامه یافت. شاه اسماعیل در روز ۲۵ جمادی‌الثانی ۹۱۴ (۹ آبان ۸۸۷) به بغداد رفت و در باغ پیر بوداق منزل کرد و شیعیان ازش استقبال کردند.. سپس رهسپار کربلا شد و بعد برای زیارت علی به نجف اشرف شتافت و چیزهایی گران‌مایه به خزانهٔ آستانهٔ علوی اهدا کرد و همهٔ حرم و رواق‌ها را با فرش‌های ابریشمین فرش نمود و چراغواره‌های زرین برای روشنایی روشنایی به حرم داد، و نیز شش صندوق خاتم در حرم نهاد.

 

نادرشاه افشار

 

در سال(۱۱۵۶ قمری) (۱۱۲۱/۲۲ خورشیدی) هنگامی که نادرشاه به زیارت نجف رفت، دستور داد که به جای کاشی‌های سبزرنگ -که زمان صفویان به طرح شیخ بهایی گنبد و دو گلدسته را تزیین کرده بود- همه را طلا کنند. وی هزینه‌ای سترگ صرف تعمیر آستانه نمود و هدیه‌هایی بی‌شمار به خزانهٔ علوی پیشکش کرد که بیشترشان تا کنون در خزانه بازمانده‌است.
 

گنبد آستانه که در عصر عضدالدوله سپید بود و در زمان صفویان سبز شده‌بود، زمان نادر زرین شد و تاریخش را در کتیبه ایوان طلای آستانه با طلا سال ۱۱۵۶ قمری نگاشته‌اند. این کار نادرشاه تاثیر ژرفی در دل‌های شیعیان نهاد و جمع فراوانی از بزرگان شاعران شیعه به فارسی و عربی و ترکی و هندی اشعاری به این مناسبت سرودند.

 

همچنین در آراستن حرم و کاشی‌کاری صحن کوشش بسیار کرد، از جمله آثار وی که تاکنون باقی است کاشی‌کاری ایوان‌العلمای کنار رواق به سمت شمال است که به «مقام‌العلماء» هم شناخته شده، در آنجا بسیاری از عالمان شیعه و برخی از بزرگان صفوی خاک‌اند.

 

همسر نادرشاه رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی نیز هزینه بسیاری خرج تعمیرات و بازسازی اماکن متبرکه وقف کرد که اکثر کاشی‌کاری آستانه علوی از آنجا انجام گرفت.

 

قاجاریان

 

هریک از شاهان قاجار آثاری در این آستانه از خود بازگذاشتند، از آن جمله آغامحمدخان قاجار در سال(۱۲۱۱ قمری) (۱۱۷۵/۷۶ خورشیدی) ضریح نقره به آستانه علوی تقدیم کرد. زمان فتحعلی‌شاه در سال(۱۲۳۵ قمری) (۱۱۹۹/۱۲۰۰ خورشیدی) تعمیراتی در آستانه انجام شد، مانند بازطلاکاری دو گلدسته. در سال (۱۲۶۲ قمری) (۱۲۲۴/۲۵ خورشیدی) به فرمان عباس‌قلی‌خان وزیر محمدشاه ضریحی دیگر از نقره به آستانه هدیه دادند.

 

حرم علوی در عصر حاضر

 

 

پنجشننبه//محل دفن امیرالمومنین (ع) کجاست؟ و چگونه پیدا شد؟ 

 

 

در عصر حاضر آخرین تعمیرات و تزیینات حرم در صورت گرفته‌است.

 

آخرین تعمیرات آستانه و آیینه‌کاری حرم و رواق‌ها تا سال ۱۳۷۰ قمری۱۳۳۲ خورشیدی انجام پذیرفت. در حال حاضر حرم صحنی بزرگ دارد و در میانش، مزار امام علی (ع) و نوح و آدم پیغمبر قرار دارد.

 

پنجشننبه//محل دفن امیرالمومنین (ع) کجاست؟ و چگونه پیدا شد؟ 

 

 

توسعه حرم نیز اکنون جریان دارد و تا حدود سال ۱۳۹۷ طول می‌کشد.

 

قصیده فارسی عرفی شیرازی در مدح علی ابن ابی‌طالب و وصف حرم:

 

این بارگاه کیست که گویند بی‌هراس        کای اوج عرش سطح حضیض تو را مماس

 

 


انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:01 PM

بسته شعر/ یا رب قسم به خونِ شهیدان مرا ببخش

بی شک مؤمن و کسی که به عظمت خداوند واقف است و مقام رحمانیت و نعمت های پروردگار را می شناسد، لذت نجوا و گفت و گوی خصوصی با خدا را درک می کند

بسته شعر/  یا رب قسم به خونِ شهیدان مرا ببخشبه گزارشحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بی  شک مؤمن و کسی که به عظمت خداوند واقف است و مقام رحمانیت و نعمت های پروردگار را می شناسد، لذت نجوا و گفت و گوی خصوصی با خدا را درک می کند و همواره در پی آن است که محل خلوتی بیابد و به خصوص ماه مبارک رمضان که بهار دعا و مناجات است، با خدای خود سخن گوید و به خواندن دعاهایی چون دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی بپردازد و از این گذر پیوند عاشقانه خویش با معبود را استوارتر سازد. انسان های غافل طعم گفت و گوی با معبود را نچشیده اند، از این ‌روی علاقه ای به خلوت با خدا و مناجات با او ندارند، اما مؤمنان راستین نیک می دانند که گفت و گوی با خدا چه لذتی دارد و کسی که در پی دعوت خدا به توفیق خلوت با معبود و گفت‌ و گوی خصوصی و عاشقانه با او نائل آمده به چه مقام و منزلتی دست یافته است.


شاعر : سیروس بداغی

 

 یا رب قسم به خونِ شهیدان مرا ببخش
مولا به قطره قطره ی باران مرا ببخش

من تحبسُ الدعاء شدم از بارِ معصیت
افتادم ار دوباره به زندان مرا ببخش

از جهل و بی بصیرتی ام ای خدایِ من
سیلی زدم به صورتِ قران مرا ببخش

گفتی ز مکر و فتنه ی شیطان ولی خدا
گشتم مطیعِ مطلقِ شیطان مرا ببخش

هنگامِ معصیت که سراسر بود سَراب
غافل شدم زِ آتشِ سوزان مرا ببخش

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
یا رب به حقِ پاکیِ آنان مرا ببخش

با صد امید آمده ام بر دَرت کنون
سوگند بر علی شهِ خوبان مرا ببخش

گفتی نظر کنم همه دم سویِ عاشقان
من آمدم به محفلِ خوبان مرا ببخش

دائم (بداغی) از گنهش گریه میکند
گوید خدا به حرمتِ انسان مرا ببخش

 

 شاعر : وحید دکامین

 

 من را سحر برای خودت انتخاب کن
با توبه آمدم روی من هم حساب کن

طومار جرم من نکند رو کنی به حشر
ستار باش و پرده بپوشان، حجاب کن

"من مستحق آتشم از کرده های خویش"
اشک مرا بیار و حساب و کتاب کن  

 بخشش همیشه کار بزرگان بُوَد..خدا
من کرده ام گناه، تو امّا ثواب کن
   
بد کرده ام خدا، تو بسوزان مرا ولی  
دوزخ نه، کربلا ببر، از غم کباب کن  

روزی که بر سرم لحد آوار می شود
خاکم به زیر پای علی بوتراب کن

 

 عمریست زیر پرچم سالار زینبم
آن را که نیست اهل ولایت عذاب کن

 

 شاعر : یوسف رحیمی

 

 امشب میام سوی تو با آشفته حالی
با چشمای پر اشک و با دستای خالی


امشب ندارم توشه ای غیر از نداری
برگشته با پای خودش عبد فراری
*******
بد کردم اما می دونم تو خوب خوبی
ای مهربون من تو ستار العیوبی


من پناهم ای پناه بی پناها
آخه کجا دارن جز اینجا روسیاها
******
امشب بگیر دستم رو که افتادم از پا
بدجوری رو دست خوردم از بازی دنیا


شرمندگی از تو منو خیلی سوزونده
اما مرامت من رو تا اینجا کشونده
**********
تو آتیش قهرت آره باید بسوزم
اما به شوق مهر تو شب می شه روزم


من بد شدم اما با من بد تا نکردی
شرمنده ای مثل منو رسوا نکردی
*****
جونم رسیده از غم دلتنگی بر لب
دارم هوای کربلا بدجوری امشب


از اشک گرم و آه سردم توشه دارم
امشب هوای دیدن شش‌گوشه دارم

 

 شاعر : سید محمد میر هاشمی

 

 به اشک و ذکر سحرگاه عادتم دادی
تو شور عشق و شرار محبتم دادی


دلت گرفت که بی دست و پایی ام دیدی
سحر به سیر مناجات همتم دادی


لباس پاره و مهمانی عظیم خودت
شفیع من شدی اذن شراکتم دادی


به جای این همه خوبی فقط بدی کردم
ولی تو قهر نکردی و فرصتم دادی


مرا که مستحق دوزخ و مجازاتم
شمیم رأفت و حکم برائتم دادی


هزار مرتبه از نفس خود کمین خوردم
دوباره آمده بر توبه جرأتم دادی


هزار پاره دل از زهر معصیت دیدی
سحر ز شور حسینیه شربتم دادی


مرا که رانده ز هر جا و هر کسی بودم
مقام سینه زنی ولایتم دادی


برای آنکه زنم سنگ عشق بر سینه
به نام عادت الاحسان جسارتم دادی


که گفته کرب و بلا من نرفته ام هر شب؟
به کوی پاک حسینی عزیمتم دادی


تمام کن کرمت را که در رکاب یار
شهادتم برسانی، سعادتم دادی

شاعر : محمود ژولیده

 

 از کجا آمده ام تا به کجا می بری اَم
بی پر و بالم و با دست دعا می بری اَم


هر شب از لطف تو هم سُفرۀ اَبرار منم
این چه لطفی است که با دل همه جا می بری ام


چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی
که تو با توبه ای از دل به سَما می بری ام


با وجودی که ندارم هنری می دانم
عاقبت هم تو شبیه شهدا می بری ام


آنقدر دورِ تو جبریل صفت می گردم
تا بگویند مرا زیر کسا می بری ام


بارِ من مانده زمین، مشتری ام کیست؟ حسین
عَن قریب است که تا خون خدا می بری ام


منم آن سائل خوشبخت که مهمان رضاست
ای خوش آندم که به ایوان طلا می بری ام


از نجف پای پیاده چه صفایی دارد
اربعینی که مرا کرب و بلا می بری ام


صحنِ بین الحرمین است همان سعیِ صفا
کعبه اینجاست ، صفا مروه چرا می بری ام؟


روزه آن نیست که با جرعه ای افطار شود
روزه آن است که لب تشنه مرا می بری ام


یا رب این خونِ سر و خونِ گلو نذر حسین
خرّم آنروز که با "واعطشا" می بری ام


آنکه از زیر سم اسب تو را می خواند
گفت اَلحمد که راضی به قضا می بری ام

 

انتهای پیام/  

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:01 PM

امام علی (ع) در چه سالی به شهادت رسید؟

على (ع) شصت و سه سال عمر و پس از بعثت‏، بيست و سه سال با رسول خدا (ص) زندگى كرد.

امام علی(ع) در چه سالی به شهادت رسید؟به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شب‌های پر  فضیلت قدر و نزول قرآن کریم، مصادف است با غم جانسوز از دست دادن پدر شیعیان امام علی (ع) و نمایش نامردی‌های مردم کوفه.

 

علامه طبرسى در خصوص شهادت امام علی (ع) می‌گويد: على (ع) شصت و سه سال عمر و پس از بعثت‏، بيست و سه سال با رسول خدا (ص) زندگانى را سپری كرد. سيزده سال در مكه پيش از هجرت در امتحان و گرفتارى به سر برد و سنگين‏ ترين بار رسالت آن حضرت را به دوش كشيد.

 

10 سال پس از هجرت در مدينه در دفاع از حضرتش با مشركان جنگيد و با جان خود او را از شر دشمنان دين دور نگاه داشت. تا آنكه خداى متعال پيامبر خود را به سوى بهشت انتقال داد و او را به بهشت آسمانى بالا برد و على (ع) در آن روز سى و سه ساله بود و بيست و چهار سال و چند ماه حق او را از ولايت غصب كردند و او را از تصرف در امور بازداشتند.

 

آن حضرت (ع) در اين دوران با تقيه و مدارا مى ‏زيست و پنج‏ سال و چند ماه خلافت را به دست گرفت و در اين سال‌ها گرفتار جهاد با منافقان از ناكثين و قاسطين و مارقين (اصحاب جمل و صفين و نهروان) بود. چنانكه رسول خدا (ص) سيزده سال از روزگار نبوت خود را ممنوع از پياده كردن احكام آن و ترسان و محبوس و فرارى و مطرود بود و نمى ‏توانست‏ با كافران به جهاد پردازد و از مؤمنان دفاع كند. سپس هجرت كرد و 10 سال پس از هجرت با مشركان به جهاد پرداخت و گرفتار منافقان بود تا خداوند او را به سوى خود برد.
 

حضرت علی (ع) در شب بيست‏ و يكم ماه مبارك رمضان سال چهل هجرى با ضربت شمشير به شهادت رسيد.

 

عبدالرحمن بن ملجم مرادى (لعنة الله عليه) در مسجد كوفه او را ضربت زد. بدين قرار كه آن حضرت در شب نوزدهم به مسجد رفت و مردم را براى نماز صبح بيدار مى‏ كرد و ابن ملجم ملعون از آغاز شب در كمين حضرتش بود. چون حضرت در مسجد عبورش به او افتاد، او كه مطلب خود را پنهان مى‏ داشت و از روى نيرنگ خود را به خواب زده بود ناگهان از جاى جست و ضربتى با شمشير زهر آلود بر فرق مباركش زد.

 

آن حضرت (ع) روز نوزدهم و شب و روز بيست و يكم را تا نزديك ثلث اول شب زنده بود، آن گاه به شهادت رسيد و در حالى كه محاسن شريفش به خون سرش رنگين بود، مظلومانه به ديدار خداى خود شتافت.

سبب كشتن امام علی (ع) را داستانى دراز است كه اينجا گنجايش ذكر آن را ندارد. حسن و حسين (ع) به امر آن حضرت مراسم غسل و تكفين او را عهده‏ دار شدند و بدن شريفش را به سرزمين غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پيش از سپيده صبح در همان جا به خاك سپردند.
 
حسن و حسين و محمد پسران آن حضرت و عبدالله بن جعفر (رضى الله عنه) وارد قبر شدند و بنا به وصيت‏ حضرتش اثر قبر پنهان گرديد. اين قبر پيوسته در دولت‏ بنى ‏اميه پنهان بود و كسى بدان راه نمی‌برد تا آنكه امام صادق (ع) آن را نشان داد.

 

ساعات پایانی زندگی امام شیعیان 

 


اصبغ بن نباته گويد: هنگامى كه اميرمؤمنان (عليه‏ السلام) ضربتى بر فرق مباركش فرود آمد كه به شهادتش انجاميد، مردم بر در دارالاماره جمع شدند و خواستار كشتن ابن ملجم  بودند. امام حسن (عليه‏‌السلام) بيرون آمد و فرمود: اى مردم! پدرم به من وصيت كرده كه كار قاتلش را تا هنگام وفات پدرم رها سازم. اگر پدرم از دنيا رفت، تكليف قاتل روشن است و اگر زنده ماند، خودش در حق او تصميم می‌گيرد. پس بازگرديد خدايتان رحمت كند.

مردم همه بازگشتند و من بازنگشتم. امام دوباره بيرون آمد و به من فرمود: اى اصبغ! آيا سخن مرا درباه پيام امير مؤمنان نشنيدى؟ گفتم: چرا. ولى چون حال او را مشاهده كردم دوست داشتم، به او بنگرم و حديثى از او بشنوم، پس براى من اجازه بخواه خدايت رحمت كند.
 
امام داخل شد و چيزى نگذشت كه بيرون آمد و به من فرمود: داخل شو. من داخل شدم. ديدم اميرمؤمنان (عليه‏‌السلام) دستمال زردى به سر بسته كه زردى چهره ‏اش بر زردى دستمال غلبه داشت و از شدت درد و كثرت سم پاهاى خود را يكى پس از ديگرى بلند مى‏ كرد و زمين مى‏ نهاد. آن گاه به من فرمود: اى اصبغ آيا پيام مرا از حسن نشنيدى؟ گفتم: چرا، اى اميرمؤمنان، ولى شما را در حالى ديدم كه دوست داشتم به شما بنگرم و حديثى از شما بشنوم. فرمود: بنشين كه ديگر نپندارم كه از اين روز به بعد از من حديثى بشنوى.
 

بدان اصبغ، كه من به عيادت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفتم. همانگونه كه تو اكنون آمده‏‌اى. به من فرمود: اى اباالحسن، برو مردم را جمع كن و بالاى منبر برو و يك پله پايين‏‌تر از جاى من بايست و به مردم بگو: «گوش داريد، هر كه پدر و مادرش را ناخشنود كند لعنت‏ خدا بر او باد. گوش داريد، هر كه از صاحبان خود بگريزد لعنت‏ خدا بر او باد. گوش داريد هر كه مزد اجير خود را ندهد لعنت‏ خدا بر او باد.»

 

اى اصبغ، من به فرمان حبيبم رسول الله عمل کردم. مردى از آخر مسجد برخاست و گفت: اى اباالحسن، سه جمله گفتى، آن را براى ما شرح بده. من پاسخى ندادم تا به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم و سخن آن مرد را بازگو كردم.

اصبغ گفت: در اينجا اميرمؤمنان عليه‏‌السلام دست مرا گرفت و فرمود: اى اصبغ، دست‏ خود را بگشا. دستم را گشودم. حضرت يكى از انگشتان دستم را گرفت و فرمود: اى اصبغ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز همين گونه يكى از انگشتان دست مرا گرفت، سپس فرمود: هان، اى اباالحسن، من و تو پدران اين امتيم. هر كه ما را ناخشنود كند لعنت‏ خدا بر او باد. هان كه من و تو مولاى اين امتيم هر كه از اجرت ما بكاهد و مزد ما را ندهد، لعنت‏ خدا بر او باد. آن گاه خود آمين گفت و من هم آمين گفتم.

اصبغ گويد: سپس امام بيهوش شد، باز به هوش آمد و فرمود: اى اصبغ آيا هنوز نشسته‏‌اى؟ گفتم: آرى مولاى من. فرمود: آيا حديث ديگرى بر تو بيفزايم؟

گفتم: آرى خدايت از مزيدات خير بيفزايد. فرمود: اى اصبغ! رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در يكى از كوچه‏ هاى مدينه مرا اندوهناك ديد و آثار اندوه در چهره‏ ام نمايان بود. فرمود: اى اباالحسن! تو را اندوهناك می‌بينم؟ آيا تو را حديثى نگويم كه پس از آن هرگز اندوهناك نشوى؟
 
گفتم: آرى، فرمود: چون روز قيامت‏ شود خداوند منبرى بر پا دارد برتر از منابر پيامبران و شهيدان، سپس خداوند مرا امر كند كه بر آن بالا روم، آن گاه تو را امر كند كه تا يك پله پايين‏‌تر ازمن بالا روى، سپس دو فرشته را امر كند كه يك پله پايين‏‌تر از تو بنشيند و چون بر منبر جاى گيريم احدى از گذشتگان و آيندگان نماند جز آنكه حاضر شود.
 
آن گاه فرشته ‏اى كه يک پله پايين‏تر از تو نشسته، ندا كند: اى گروه مردم، بدانيد هر كه مرا مى‏ شناسد كه مى‏ شناسد و هر كه مرا نمى شناسد، خود را به او معرفى مى‏كنم. من «رضوان‏» دربان بهشتم، بدانيد كه خداوند به منّ و كرم و فضل و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى بهشت را به محمد (ص) بسپارم و محمد مرا فرموده كه آنها را به على بن ابی‌طالب بسپارم، پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپرده ‏ام.

سپس فرشته ديگر كه يک پله پايين‏تر از فرشته اولى نشسته بر مى‏ خيزد و به گونه‏ اى كه همه اهل محشر بشنوند، ندا كند: اى گروه مردم، هر كه مرا مى‏ شناسد كه مى‏ شناسد و هر كه مرا نمى ‏شناسد خود را به او معرفى مى‏كنم. من «مالك‏» دربان دوزخم. بدانيد كه خداوند به من و فضل و كرم و جلال خود مرا فرموده كه كليدهاى دوزخ را به محمد بسپارم و محمد مرا امر فرموده كه آنها را به على بن ابى‏طالب بسپارم. پس گواه باشيد كه آنها را بدو سپردم.

پس من كليدهاى بهشت و دوزخ را مى‏گيرم. آن گاه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به من فرمود: اى على، تو به دامان من مى‏ آويزى و خاندانت ‏به دامان تو و شيعيانت‏ به دامان خاندان تو مى‏ آويزند. من (از شادى) دست زدم و گفتم: اى رسول خدا، همه به بهشت مى‏رويم؟ فرمود: آرى به پروردگار كعبه سوگند.

اصبغ گويد: من جز اين دو حديث از مولايم نشنيدم كه حضرتش چشم از جهان فرو بست. درود خدا بر او باد.

انتهای پیام/ 

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:01 PM

غلبه تجارت بر عرفان در قلب نمایشگاه قرآن

زرق و برق چادر های مجلسی، چشم هر بازدیدکننده ای را به خود خیره می کند.

غلبه تجارت بر عرفان در قلب نمایشگاه قرآنبه گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم با جای خالی بخش بین الملل، امسال نیز پررنگ تر از ادوار گذشته در غرفه های عفاف و حجاب خوش درخشیده است، غرفه هایی که با همت حمید قبادی دبیر کارگروه مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این رویداد قرآنی خودی نشان داد و گوی سبقت را در میدان جذب بازدیدکنندگان از غرفه های فروش کتب قرآنی ربود.

 

نمایشگاه قرآن هرساله بهانه ای بوده تا خانواده قرآنی را اعم از ناشران، گرافیست ها و یا حتی طراحان مد و لباس ایرانی را تحت عنوان عفاف و حجاب دورهم جمع کنند، ولیکن در این دوره از برگزاری گستره غرفه های فروش البسه با اینکه ظاهرا در حاشیه قرار گرفته، اما گویی متن اصلی نمایشگاه را به خود اختصاص داده است.


این غرفه ها با توجه به سابقه ی فروشی که در سالهای گذشته داشته است، از همان بدو فعالیت بیست و پنجمین نمایشگاه قرآن کریم با شعار «قرآن، اخلاق، زندگی» در مرکز توجه بازدیدکنندگان این رویداد بزرگ قرآنی قرار گرفته است.


برخی از بازدید کنندگان و همچنین غرفه داران فروش چادر مشکی و مجلسی در گفتگو باخبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛این موضوع را تایید کردند.

نمایشگاه صرفا یک رویداد قرآنی بزرگ نیست

یکی از بازدیدکنندگان این دوره از نمایشگاه در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان بیان کرد: با ورودمان به نمایشگاه،شاهد غلبه فضای تجاری به بعد عرفانی قرآن بودیم به گونه ای که برای خرید قرآن و مفاتیح ها باید زمان زیادی را صرف می‌کردیم و این امر تا اندازه‌‌ای باعث ناراحتیمان شد.


وی در ادامه به تأثیر انکارناپذیر فروش چادر،روسری،تابلوهای قرآنی و هنری در پررنگ کردن بعد عرفانی در سطح جامعه اشاره کرد و افزود: با این وجود توجه بیش از اندازه مسئولان برگزاری نمایشگاه قرآن به جنبه‌های تجاری،از نظر من و همسرم که به دیدن نمایشگاهی با محوریت قرآن آمده بودیم، وجهه خوبی ندارد اما کلیت برگزاری نمایشگاه تا به اینجای کار خوب بوده است.


هیچ‌جای دنیا نمایشگاه‌های بین‌المللی، اینگونه برگزار نمی‌شود .

حجت الاسلام محمود رضا ذکاوت مشاور امور فرهنگی بیمارستان خاتم الانبیاء در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: الحمد الله در تمام مدت برپایی نمایشگاه، با توجه به اطلاع رسانی هایی که از سمت روابط عمومی نمایشگاه و صدا و سیما شده است، با استقبال خوبی از سوی مردم داشته ایم و با توجه به اینکه در بهار قرآن هستیم، این رویدادبزرگ بستر مناسبی است تا مردم با تازه های نشر قرآنی آشنا شوند. البته که نمایشگاه امسال نیز از صرف اینکه فقط قرآنی باشد خارج شده است.


وی در ادامه افزود: این چند بعدی شدن نمایشگاه، از جهاتی مثبت و از سوی دیگر هم منفی است. ولیکن این رویداد را صرف یک نمایشگاه قرآن نمی شود دید، بلکه یک نمایشگاه عمومی است و بخش عمده آن به عرضه مباحث اسلامی عفاف و حجاب پرداخته است، فروش کتب هم وجود دارد، اما ما این را در نمایشگاه کتاب هم داریم.


حجت الاسلام ذکاوت در بازدید خود از نمایشگاه قرآن بیان کرد: بیست و پنجمین دوره از این رویداد قرآنی، نمایشگاهی بین المللی است، شما در هیچ یک از نمایشگاه های بین المللی دنیا این همه تنوع بخش در برگزاری نمایشگاه ها نمی بینید و صرفا هر رویداد بین المللی، تخصصی است. اما اینجا فروش پارچه، چادر و لباس و ... چه ربطی به نمایشگاه قرآن دارد؟ به عقیده من ای کاش به جای این همه حجم محصولات رنگارنگ البسه، در مقابل حمله دشمنان به فضای مجازی و فرهنگ اسلامی، آسیب های اجتماعی را با برپایی نشست های تخصصی فضای مجازی و پلیس فتا به مردم معرفی می کردند و از همین ظرفیت برای گسترش رویکرد قرآنی در فضای مجازی استفاده می کردند.

گفتنی است، بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم با شعار «قرآن، اخلاق و زندگی» ٨ تا ٢٦ خردادماه سال جاری (همزمان با دوم تا بیست و یکم ماه مبارک رمضان) از ساعت ١٧ تا ٢٤ در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) میزبان علاقه‌مندان به قرآن است.

انتهای پیام/

ادامه مطلب
جمعه 26 خرداد 1396  - 9:01 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 14

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1712498
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث