می ترسم از ان لحظه كه عمرم به سر آید
مهتاب رخت بعد غروبم به در آید
می ترسم از آن دم كه بیای و نباشم
جان از بدنم رفته و عمرم به سر آید
می خوانمت ای یار ز صبح ازلی
آه از دل خونم زغم هجر برآید
در راه تو من منتظرم تا كه بیای
از گل وصل رخت بهر دلم كی ثمر آید
جز هجر تو اندر دل من هیچ غمی نیست
كی می شود از سینه غم هجر برآید
احادیث پیامبران و امامان
مهدویت
دینی و مذهبی و قرآنی
دیدنی ها و شنیدنی ها
تاریخی
مهمترین اخبار
روانشناسی و طالع بینی
پزشکی و سلامت
ورزش
آشپزی و تغذیه
داستانهای آموزنده
عکس نوشته ها ،تصاویر و کاریکاتور
اشعار زیبا
پیامک
طنز و لطیفه
ضرب المثل
علم و فناوری و ترفند
اوستا
انجیل
سخنان بزرگان
سخنان آبراهام مازلو
سخنان آلبرت انيشتين
سخنان اُرد بزرگ
سخنان ارسطو
سخنان بزرگمهر
سخنان بودا