محور : ايران و اقتصاد

اصغر ابوالحسني هستياني*

چكيده: مطالعات و بررسي‌هاي كارشناسي نشان مي‌دهد كه اقتصاد كشور بنا به علل گوناگون،‌ از عدم تعادلهاي زيادي رنج مي‌برد. چنين امري، منشأ اثرات سوئي همچون: افزايش نابرابري اجتماعي، طبقاتي شدن جامعه، گسترش فقر و محروميت، بيكاري و استقراض خارجي شده است. ولي، يك پرسش اصلي و مهم كه همواره

ذهن محققان و كارشناسان را به خود مشغول مي‌كند، آن است كه آيا دليل ايجاد و گسترش عدم تعادلها در دو دهة اخير، در قانون اساسي به عنوان چارچوب اصلي حركت نظام نهفته است؟ به عبارت ديگر، آيا قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران

ذاتاً اقتصاد و جامعه را به سوي تعادل مي‌برد يا آن را به سوي عدم تعادل ـ حداقل در عرصة اقتصاد ـ پيش مي‌راند؟

پاسخ به اين سؤال، از طريق بررسي همه‌جانبة قانون اساسي ـ بويژه اصول اقتصادي آن – هدف اين مقاله مي‌باشد كه از طريق تطبيق اصول قانون اساسي با ويژگيهاي ايجاد‌كنندة تعادل از ديدگاه انديشمندان اسلامي، بررسي ابزارهاي نظارت در آن و ارائة راهكارهايي براي استفادة كامل از ظرفيتهاي آن با اصلاحات و بازنگريهاي احتمالي، به اين پرسش مهم پاسخ داده مي‌شود.

 

....


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:44 PM | نویسنده : قاسمعلی

حور : اقتصاد اسلامي

ام. ا. منان / ترجمة سعيد كريمي‌زاده*

چكيده:

نظام اقتصادي اسلام علي رغم داشتن برخي وجوه مشترك با ساير سيستم‌هاي اقتصادي موجود ، خود هويتي مستقل و منحصر به فرد داشته و مباني آن ريشه در معيارها و ارزش‌هاي نشأت گرفته از قرآن، حديث ، سنت، اجماع و اجتهاد دارد.

از آنجا كه اصول و مباني اقتصادي اسلام، هم به صورت ايستا و هم به صورت پوياست بنابراين تركيبي از وضعيتهاي خودگرداني، تعاوني ، رقابتي و كنترلي در اين نظام اقتصادي مشهود است.

استفاده از اخلاق در تحليل موضوعاتي چون توليد، تعادل بازار، تعيين رفتار مصرف كنندة ، گرفتن ماليات، تخصيص منابع و توسعه از مهمترين وجوه افتراق اين نظام اقتصادي با ساير نظامهاست ( به طور مثال: انگيزه اوليه در توليد در اين نظام، رفاه عمومي است و نه به حداكثر رساندن سود فردي).

ناسازگاري نهادهاي اجتماعي و اقتصادي سرمايه‌داري با ساختار اجتماعي و فرهنگ و سنن جوامع اسلامي و وجود بحران در روابط اقتصادي ميان كشورهاي توسعه يافته و توسعه نيافته كه آثار سويي بر وضعيت معيشتي ملتهاي مسلمان داشته و دارد . رويكردي جدّي و دوباره را در سطح ملّي و بين المللي به ويژه ميان كشورهاي اسلامي به اقتصاد اسلامي مي‌طلبد.

مقاله حاضر با تبيين برخي وجوه تمايز نظام اقتصادي اسلام با ساير نظامهاي اقتصادي و همچنين تشريح مشكلات و نابسامانيهاي مسلمانان در جهان امروز، لزوم تلاشي همه جانبه از سوي كليه كشورهاي اسلامي را در تدوين و اجراي اين نظام براي رهايي از نابسامانيهاي اقتصادي و اجتماعي موجود، متذكر مي‌گردد.

 

...


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:43 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

دكتر محمود توسلي[1]

احمد شعباني[2]

چكيده: اين مقاله، تأثيرات توزيعي معيارهاي عدالت اجتماعي را حول نقاط كارايي محوري و برابري محوري و نقاط بينابيني، بررسي مي‌كند. در بخش نخست آن، تحليلي از الگوي ارتباط بين اصول عدالت هشتگانه ارائه مي‌شود كه با استفاده از وجوه مشخصه و متمايز سازندة اصول مزبور، به يك رتبه‌ربندي از معيارهاي عملكردي اقتصاد در يك طيف «از تفاوت كم» تا «تفاوت بسيار» دست خواهيم يافت. سپس، با ارائة تحليلي از الگوي ارتباط بين منابع چهارگانة اجتماعي كه به لحاظ اختصاص‌پذيري و قابليت همگاني شدن، هر يك مي‌توانند در رتبه‌اي خاص تحت شمول اصول عدالت واقع شوند، به رتبه‌بندي بين اين منابع اجتماعي نزديك خواهيم شد. و بالاخره در بخش پاياني اين بررسي، با نمايش رتبه‌بندي اصول عدالت به صورت عمودي و نيز رتبه‌بندي منابع اجتماعي به صورت افقي، تحليلي چند بعدي از وضعيت‌هاي تركيبي به عنوان معيارهاي سي‌ودوگانة عملكردي اقتصاد، در چارچوب يك الگوي ساختاري از ارتباط بين اصول عدالت و منابع اجتماعي، صورت داده خواهد شد.

...


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:42 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انفاق ، خمس و زكات

محمدمهدي عسگري*

چكيده: فرضية اين تحقيق آن است كه زكات، متعلق به حاكم اسلامي است. پس از زمان حضرت رسول(r) و امير مؤمنان(ع)، متولي امر زكات ائمه(ع) بودند كه به دليل نداشتن حكومت، زكات مي‌بايستي با اجازة آنها ادا مي‌شد. در زمان غيبت، فقيه مأمون از اماميه از باب نيابت عامه، متصدي اين مسند است. در فقه شيعه. دو نظرية اساسي به چشم مي‌خورد:

1. وجوب اداي زكات به پيامبر(r)، امام(ع)، نواب امام و فقهاي مأمون: شيخ مفيد، ابوالصلاح، شيخ طوسي در تهذيب، صاحب دعائم الاسلام، صاحب جواهر و آقاي منتظري بر اين نظرند.

2. جواز تولي فرد در زمان غيبت: شيخ در خلاف، محقق، علامه و شيخ انصاري از طرفداران اين نظريه‌اند.

 

...


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:28 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامي

حجت الاسلام و المسلمين غلامرضا مصباحي*

چكيده:

در قرون پيشين، پول رايج. سكه‌هاي طلا و نقره بود. در روايات و ديدگاه فقهاي اسلام نيز همين گونه پولها، موضوع بحث و فتوا بوده است. امروزه پول اعتباري جايگزين سكه‌هاي مزبور شده، هم موضوع پول تحول يافته و هم احكام فقهي پول دستخوش تغيير گرديده است.

در اين مقاله، انواع پول توضيح داده شده و احكام آن، از قبيل: ماليت پول، خريد وفروش پول، زكات پول، كنز پول بحث پول گرديده و ديدگاه فقها دربارة آن مطرح شده است.

...


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:27 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

میلتون فریدمن (۳۱ ژوئیه، ۱۹۱۲-۱۶ نوامبر، ۲۰۰۶) اقتصاددان آمریکایی بود که خدمات بزرگی در زمینه‌های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، تاریخ و آمار اقتصاد کرد. او همواره از نظریهٔ بازار آزاد در اقتصاد طرفداری می‌کرد. در سال ۱۹۷۶ جایزهٔ بانک مرکزی سوئد در زمینهٔ علوم اقتصادی که به یاد آلفرد نوبل اهدا می‌شود و با نام جایزهٔ نوبل اقتصاد نیز شناخته می‌شود را از آن خود کرد.

زندگي :
میلتون فریدمن در سال ۱۹۱۲ میلادی در خانواده‌ای فقیر در بروکلین نیویورک متولد شد. وی تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه راتگرز نیوجرسی آغاز نمود. وی در سال ۱۹۴۶ موفق به دریافت مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا شد. وی سپس روانه دانشگاه شیکاگو شد و در آنجا به مدت سی سال به فعالیت‌های آکادمیک پرداخت. فریدمن در سال ۱۹۶۲ کتاب سرمایه‌داری و آزادی را منتشر نمود و در آن از هرچه کمتر شدن نقش دولت در بازار آزاد، برای ایجاد آزادی سیاسی و اجتماعی دفاع کرد.

او پس از بازنشستگی، به موسسه هوور دانشگاه استنفورد رفت تا در آنجا فعالیت‌های خود را در ارتباط بیشتر با مردم دنبال نماید. به‌طور مثال در این دوران که مقارن با اوج دوران جنگ سرد بود، توانست یک برنامه تلویزیونی در مورد ارزش آزادی اقتصادی بسازد. او همچنین در این دوره توانست با ورود به حوزه عملی، نظریات خود را در دنیای واقعی آزمایش کند. فریدمن به نیکسون، رییس جمهور آمریکا مشاوره اقتصادی می‌داد و در دوران ریاست جمهوری ریگان مشاور اقتصادی رییس جمهور آمریکا شد. برخی، رشد مستمر اقتصادی آمریکا در دهه‌های اخیر را مرهون ایده‌های فریدمن می‌دانند. میلتون فریدمن سرانجام در نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی (آبان ۱۳۸۶ شمسی) درگذشت.[۱]

افتخارات:
میلتون فریدمن در سال ۱۹۷۶ موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. این جایزه به خاطر موفقیت‌هایش در زمینهٔ تحلیل مصرف، تاریخ و نظریهٔ عرضهٔ پول و همچنین نمایش پیچیدگی‌های سیاست‌های اقتصادی ثبات‌سازی به وی اهدا شد.[۲]

هفته نامهٔ اکونومیست (The Economist) از او به عنوان «تأثیرگذارترین اقتصاددان نیمهٔ دوم قرن بیستم...و حتی شاید تمامی آن» نام می‌برد.[۳]

نظريات:
نظریات اقتصادی

فریدمن، یکی از اولین اقتصاددانی بود که توانست نشان دهد برای کنترل تورم و جلوگیری از افزایش هزینه تولید منجر به رکود، متغیرهای پولی و حجم نقدینگی می‌بایست در تناسب با نرخ رشد اقتصادی قرار بگیرد.[۴] فریدمن همچنین نشان داد که که مصرف تابعی از درآمد است و شهروندان بر اساس پیش‌بینی درازمدت درآمد خود، رفتارهای مصرفی خود را تنظیم می‌کنند. بنابراین تغییرات مقطعی در درآمد، اثر فوری و جدی بر رفتار مصرفی آن‌ها ندارد. فریدمن برخلاف بسیاری از اقتصاددانان پیش از خود معتقد بود که تورم، نه تنها بیکاری را کاهش نمی‌دهد بلکه باعث رکود نیز می‌شود. به نظر فریدمن، مهم‌ترین عامل ایجاد تورم، رشد سریعتر حجم پول نسبت به مقدار واقعی تولید کالاها و خدمات است.

برخی از نظریات پولی میلتون فریدمن، در تقابل با نظریات جان مینارد کینز، اقتصاددان برجسته و سرشناس آمریکایی قرار دارد.

او همچنین در روش‌شناسی علم اقتصاد، معتقد بود که اقتصاد تحصیلی عبارت است از «فراهم آوردن نظامی از تصمیم‌ها که بتوان از آن‌ها برای ارایه پیش‌بینی‌های درست درباره نتایج هرگونه تغییری در اوضاع و احوال استفاده نمود. یعنی اقتصاد تحصیلی یک علم عینی مانند فیزیک است.»[۵] فریدمن بهترین راهکار برای کشورهای نفت‌خیز را اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای ۲۱ سال سن می‌دانست که حق و مسئولیت یکسانی را برای همه ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می‌کند.[۶]
نظریات سیاسی و اجتماعی

دیدگاه سیاسی فریدمن، که خودش را لیبرال کلاسیک می‌داند، بر مزایای بازار و مضرات دخالت دولت تأکید می‌کند. این دیدگاه، دیدگاه محافظه‌کاران و آزادی‌خواهان آمریکایی را شکل می‌دهد. او پیوسته بر این باور بود که اگر سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم، و یا آزادی اقتصادی، به کشورهایی که توسط دولت‌های تمامیت‌خواه اداره می‌شود شناسانده شود آزادی سیاسی به همراه خواهد داشت.او همچنین در کتاب خود با نام سرمایه داری و آزادی از به حداقل رساندن نقش دولت در بازار آزاد دفاع کرده است تاجامعه بتواند به آزادی‌های سیاسی و اجتماعی دست یابد. فریدمن به آزادی نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در تمام حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معتقد بود.
نظریات آماری

فریدمن در علم آمار، آزمون فریدمن را معرفی کرد.

تأثیرات اندیشه‌های فریدمن

طرفداری‌های فریدمن از بازار آزاد در دورهٔ «دولت بزرگ» و مالیات‌های سنگین در دهه‌های ۱۹۴۰، ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دیدگاه اقلیت به حساب می‌آمد. به‌مرور، نظریات او مورد قبول قرار گرفت و دههٔ ۱۹۸۰ اوج مقبولیت ایده‌های فریدمن بود. نظرات او در مورد سیاست‌های عرضهٔ پول، مالیات و خصوصی‌سازی، سیاست‌های دولت‌های دنیا را تحت تأثیر قرار داد. به طور ویژه در زمان رونالد ریگان در آمریکا و مارگارت تاچر در انگلستان، از ایده‌های اقتصادی او استفاده شد. ایده‌های او در سراسر جهان مورد مطالعه قرار گرفت و نقش اساسی در تغییر اقتصاد چین بازی کرد.
پانویس:

   1. غفارزاده، شهروند امروز
   2. برنده جايزه نوبل
   3. اكونوميست
   4. غفارزاده، شهروند امروز
   5. غفارزاده، شهروند امروز
   6. مرگ اقتصاددان بزرگ حامی بازار آزادوبگاه همشهری آنلاین

منابع:

    * سام غفارزاده، «آزادی انتخاب حق انسانی»، هفته‌نامه شهروند امروز، شماره پیاپی ۳۱، نوروز ۱۳۸۶
    * برندهٔ جایزهٔ نوبل ۱۹۷۶ از http://nobelprize.org؛ دسترسی در تاریخ ۳۰ ژانویهٔ .۲۰۰۷
    * میلتون فریدمن، بزرگی از میان اقتصاددانان هفته‌نامهٔ اکونومیست

    * Wikipedia contributors, "Milton Friedman," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Milton_Friedman&oldid=104419379 (accessed January 30, 2007).

 



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:27 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

جان مینارد کینز (به انگلیسی: john maynard keynes) (۱۹۴۶ - ۱۸۸۳) [۱] یکی از اقتصاددانان برجسته قرن بیستم محسوب می‌شود.
زندگينامه :
کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب می‌شدند. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشگاه اتون راه یافت و از آنجا در سال ۱۹۰۲ به کالج سلطنتی کمبریج  رفت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در کمبریج، در اداره هندوستان وزارت دفاع انگلستان به‌عنوان کارمند جزء مشغول به کار شد. کینز در سال ۱۹۰۹ به کمبریج بازگشت و به‌عنوان دانشیار ارشد کالج کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۱۱ نیز سردبیری یک مجله اقتصادی را پذیرفت. [۱]

کینز، در زمان جنگ جهانی اول در خزانه‌داری انگلیس مشغول به‌کار بود و پس از جنگ، ریاست هیات نمایندگی خزانه‌داری انگلیس در انجمن صلح پاریس را بر عهده داشت. در سال ۱۹۱۹ نماینده وزیر دارایی در شورای عالی اقتصاد انگلستان شد؛ ولی خیلی زود از این سمت کناره‌گیری نمود. چون توصیه‌های او درمورد نحوه دریافت غرامت جنگی از دولت آلمان مورد پذیرش مقامات انگلیسی واقع نشد.[۲]

وی در سال ۱۹۲۵ با لیدیا لوپوکووا ازدواج کرد. لیدیا، یک بالرین روس بود و تحصیلات بسیار کمی داشت. اما به عقیده کینز از روحی آزاد بهره‌مند بود.[۱]

کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های اقتصادی قرن بیستم محسوب می‌شود. [۱]

کینز که از سال ۱۹۳۷ به بیماری قلبی مبتلا شده بود، در ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ در خانه روستایی خود در ساسکس، تیلتون در گذشت. او پس از مرگ سوزانده شد و خاکسترش در بلندی‌های منطقه به باد سپرده شد. [۱]

نظرات :
پیش از کینز، تصور عمومی اقتصاددانان بر آن بود که نوسانهای اقتصادی، عدم تعادل‌هایی هستند که در کوتاه‌مدت توسط مکانیزم بازار اصلاح می‌شوند و شرایط اشتغال کامل  مجدداً احیا می‌شود. اما کینز معتقد بود که این چرخه‌های مخرب ممکن است در بلندمدت برگشت‌ناپذیر باشند و لذا دولت می‌بایست برای رسیدن به اشتغال کامل در اقتصاد دخالت نماید. [۳]

کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل می‌رسد رد کرد[۱] و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای موثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد. بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت می‌بایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد. [۱]

جان مینارد کینز، در سال 1944، در کنفرانس برتون وودز که صندوق بین‌المللی پول را به وجود آورد، از طرف انگلیسی‌ها و هری دکستر وایت از طرف آمریکایی‌ها سرسختانه معتقد بودند که آزادسازی حساب سرمایه زیان بار است و به هر قیمت باید از آن اجتناب شود. به نظر آنان این اقدام کشورها را از پیگیری سیاست‌های مستقل اقتصادی باز می‌دارد. مهم‌تر آنکه کینز عقیده داشت بازارها غیرعقلانی هستند. ذهنیت مردم منجر به خوش‌بینی حاد می‌شود و گسترش بیش از حد آن به بدبینی عمیق می‌انجامد که تداومی درازمدت دارد. دولت‌ها بایستی از شهروندان خود در مقابل افسارگسیختگی ارواح شرور مراقبت کنند. چنان که در طرح کینز آمده است « اعتقاد عموم بر این است که کنترل حرکت سرمایه، چه به داخل و چه به خارج، باید ویژگی دائمی اقتصاد پس از جنگ باشد.» . این استدلال تعیین‌کننده در بند ششم از بندهای موافقت‌نامه‌ی صندوق بین‌المللی پول که بر ابزارهای کنترلی سرمایه تاکید دارد ملحوظ شده ( و اکنون صندوق بین‌المللی پول خواهان حذف آن است) .[۴]

منابع :

   1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ پاک، پیتر و گارات، کریس. کینز. ترجمهٔ معظمی جهرمی، علی. چاپ دوم، تهران: نشر شیرازه، ۱۳۸۰، 9646578268. ‏
   2. واژه‌نامه پایگاه اینترنتی آفتاب
   3. پوپوليست‌ها چگونه اقتصاد را پيش می‌برند. روزنامه هم‌میهن (در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۸۶). بازدید در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۸۶.
   4. نقل از فیل بی‌اخلاق- اثر ویلیام ک.تاب - ترجمه حسن مرتضوی- نشر دیگر 1383 - ص 182-183

 



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:26 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

پل مارلور سوئیزی (زاده ۱۰ آوریل ۱۹۱۰- درگذشته ۲۷ فوریه ۲۰۰۴) اقتصاددان و تئوریسین مارکسیست آمریکایی و بنیانگذار نشریه «بررسی ماهانه» (مانتلی ریویو) بود.‌

منابع :
Wikipedia contributors, "Paul Sweezy," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Paul_Sweezy&oldid=188047753 (accessed February 19, 2008).



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:24 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

کارل هاینریش مارکس (به آلمانی: Karl Heinrich Marx) (زاده ۵ مه ۱۸۱۸ در تریر، پروس - درگذشته ۱۴ مارس ۱۸۸۳ در لندن، انگلستان) متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعه‌شناس، تاریخ‌دان، اقتصاددان آلمانی و از تاثیرگذارترین اندیشمندان تمام اعصار است.[۱][۲][۳] او به همراه فردریش انگلس، مانیفست کمونیست[۴] (۱۸۴۸) که مشهورترین رساله تاریخ جنبش سوسیالیستی می‌باشد را منتشر کرد. مارکس همچنین مولف «سرمایه» مهم‌ترین کتاب این جنبش است. این آثار به همراه سایر تالیفات او و انگلس، بنیان و جوهره اصلی تفکر مارکسیسم را تشکیل می‌دهد.[۱] «تاریخ همهٔ جوامع تا کنون، تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است.» از جمله مشهورترین جملات مارکس درباره تاریخ است که در خط اول مانیفست کمونیست خلاصه شده‌است‌.

کارل مارکس فرزند سوم هاینریش مارکس لوی (Marx Levi)، یک وکیل دادگستری یهودی بود که از خانوادهٔ خاخام‌های معروف شهر محسوب می‌شد. هاینریش «مارکس لوی» بخاطر محدودیت‌هایی که دولت پروس برای حقوق‌دانان یهودی قائل شده بود و بخاطر اینکه بتواند شغل خودرا در دادگستری حفظ کند؛ به شاخه پروتستان مسیحیت گروید و از آن پس خودرا هاینریش مارکس نامید. در سال ۱۸۲۴ فرزندان وی نیز به مسیحیت گرویدند.

کارل مارکس در شهر تریر دوره دبیرستان را به پایان رساند و در دانشگاه شهر بن به تحصیل رشته حقوق پرداخت. یک سال بعد به برلین عزیمت کرد و در دانشگاه آن شهر در رشته‌های فلسفه و تاریخ به تحصیل ادامه داد. مارکس در سال ۱۸۴۱ با ارائه تز دکترای خود دربارهٔ «اختلاف فلسفهٔ طبیعت دموکریتوسی و اپیکوری» تحصیلات دانشگاهی خود را از راه مکاتبه‌ای در دانشگاه ینا به پایان رساند. او به امید آنکه بتواند در دانشگاه بن تدریس کند به آن شهر رفت ولی دولت پروس مانع اشتغال وی بعنوان استاد دانشگاه شد. مارکس در این زمان به روزنامه نوبنیاد لیبرال‌های جبهه اوپوزیسیون شهر کلن پیوست و به عنوان عضو ارشد کادر تحریریه روزنامه مشغول به کار شد. در این دوره مارکس یک هگلی بود و در برلین به حلقه هگلی‌های چپ (شامل برونو باوئر و دیگران) تعلق داشت. در طول همین سال‌ها لودویگ فویرباخ نقد خود را از مذهب آغاز نموده و به تبیین دیدگاه ماتریالیستی خود پرداخت. ماتریالیسم فویرباخ در سال ۱۸۴۱ در کتاب جوهر مسیحیت به اوج خود رسید. دیدگاه‌های فویرباخ، به خصوص مفهوم بیگانگی مذهبی او، تاثیر زیادی بر سیر تحول اندیشه مارکس گذاشت. این تاثیرات را می‌توان به وضوح در کتاب «دست‌نوشته‌های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴» و به صورت پخته‌تری در کتاب سرمایه مشاهده کرد.

مارکس مبارزهٔ عملی سیاسی و فلسفی را به همراه دوست نزدیکش، فردریک انگلس، آغاز کرد و با او بود که یک سال پیش از انقلابات ۱۸۴۸ «بیانیه کمونیست» را به رشتهٔ تحریر در آورد. مارکس در این سال‌ها با محیط دانشگاهی و ایده آلیسم آلمانی و هگلی‌های جوان قطع رابطه کرد و به مسائل جنبش کارگری اروپا پرداخت و از ابتدا در انجمن بین‌الملل اول که در ۱۸۶۴ تأسیس شد، نقش بازی کرد و نهایتا دبیر این انجمن شد. او اولین جلد کتاب مشهورش، سرمایه، را در ۱۸۶۷ منتشر کرد. این کتاب حاوی نظریات او در نقد اقتصاد سیاسی است.
از مجموعه
Marxism
Karl Marx
فعالیت های نظری[نمایش]
مانیفست کمونیسم
نقد اقتصاد سیاسی
سرمایه
هجدهم بروئر لوئی ناپلئون
گروندریسه
The ایدئولوژی آلمانی
علوم اجتماعی[نمایش]
بیگانگی • بورژوازی
زیربنا و روبنا
آگاهی طبقاتی
شیءوارگی کالا
کمونیسم • سوسیالیسم
Exploitation • سرشت بشر
ایدئولوژی • پرولتاریا
مالکیت خصوصی
Reification • هژمونی فرهنگی
مناسبات تولید
اقتصاد[نمایش]
شیوه تولید سرمایه‌داری
شیوه تولید سوسیالیستی
انباشت سرمایه
بت وارگی(Marxism)
اقتصاد مارکسی
سوسیالیسم علمی
سوسیالیسم(مارکسی)
شیوه تولید سرمایه‌داری
جبرگرایی اقتصادی
Labour power • قانون ارزش
مفهوم تولید
شیوه تولید
چشم اندازهای سرمایه‌داری
نیروی تولید
Surplus labour • ارزش اضافی
Transformation problem
Wage labour • Immiseration
تاریخ[نمایش]
نظریه تاریخ مارکس
ماتریالیسم تاریخی
تاریخی جبرگرایی
مارکسیسم و اقتدارگریزی
تولید سرمایه‌داری
نبرد طبقاتی
دیکتاتوری پرولتاریا
انباشت ابتدایی سرمایه
انقلاب پرولتاریایی
اینترناسیونالیسم پرولتاریایی
انقلاب جهانی
کمونیسم بدون دولت
فلسفه[نمایش]
فلسفه مارکسیستی
ماتریالیسم دیالکتیک
فلسفه در اتحاد جماهیر شوروی
فلسفه مارکسیستی در باب طبیعت
انسان گرایی مارکسیستی
فمینیسم مارکسیستی
مارکسیسم غربی
مارکسیسم تحلیلی
مارکسیسم آزادی‌خواه
خودمختاری مارکسیستی
جغرافیای مارکسیستی
نقد ادبی مارکسیستی
مارکسیسم ساختارگرا
پسا‌مارکسیسم
مارکس جوان
افراد[نمایش]
کارل مارکس  • فردریش انگلس
کارل کائوتسکی  • ادوارد برنشتاین
گئورگ پلخانوف • رزا لوکزامبورگ
ولادمیر لنین  • جوزف استالین
لئون تروتسکی  • مائو زدونگ
مکتب فرانکفورت  • لوئی آلتوسر
گئورگ لوکاچ  • کارل کرش
آنتونی گرامشی  • آنتونی پانکوک
Guy Debord
more
انتقادها[نمایش]
انتقادها از مارکسیسم
مقوله ها[نمایش]
All categorised articles
 
Communism portal Hammer and sickle transparent.svg
ن • ب • و

او بیش از ۳۰ سال آخر عمر را در لندن و در تبعید گذراند و همان‌جا درگذشت. عقاید وی که در زمان خودش نیز طرفداران بسیاری یافتند، پس از مرگ توسط افراد بیشتری تبلیغ می‌شدند. با پیروزی و قدرت‌گیری بلشویک‌ها در روسیه در ۱۹۱۷ طرفداران کمونیسم و مارکسیسم در همه جای دنیا رشد کردند و چند سال پس از جنگ جهانی دوم، یک سوم مردم دنیا حکومت‌های مارکسیست داشتند. رابطهٔ این «مارکسیست»های متعدد با اندیشهٔ مارکس مورد اختلاف نظر است. خود مارکس یک بار در مورد دیدگاه‌های حزبی سوسیال دموکراتیک در فرانسه که خود را مارکسیست می‌دانست، گفت: «خوبست حداقل می‌دانم که من مارکسیست نیستم!»

در یک نظر خواهی از شنوندگان «رادیو ۴» (ایستگاه رادیویی متعلق به رادیوی بی بی سی انگلستان در سال ۲۰۰۵)، کارل مارکس به عنوان بزرگترین متفکر هزاره دوم انتخاب شد. پیشتر در آغاز هزاره جدید کاری مشابه توسط وب‌گاه انگلیسی زبان بی بی سی انجام گرفته بود که ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده و از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصله‌ای بسیار از او به عنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند.[۵][۶][۷][۸][۹]

آثار:
    * سرمایه (کاپیتال)، ترجمه‌ٔ ایرج اسکندری، اولین انتشار: ۱۳۵۲، چاپ جدید: ۱۳۸۳، انتشارات فردوسی
    * سرمایه، نقدی بر اقتصاد سیاسی (جلد یکم)، ترجمه‌ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۶، انتشارات آگاه.
    * گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه‌ٔ باقر پرهام و احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳، انتشارات آگه
    * درباره‌ٔ مسئلهٔ یهود؛ گامی در نقد فلسفه‌ٔ حق هگل، ترجمه‌ٔ دکتر مرتضی محیط، ویراستاران: محسن حکیمی-حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۱، نشر اختران
    * دست‌نوشته‌های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴، ترجمه‌ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول ۱۳۷۷، انتشارات آگه
    * درباره‌ٔ تکامل مادی تاریخ (دو رساله و ۲۸ نامه)، ترجمه‌ٔ خسرو پارسا، چاپ اخیر: ۱۳۸۰، نشر دیگر.
    * صورت‌بندی‌های اقتصادی پیشاسرمایه‌داری، ترجمه‌ٔ خسرو پارسا، چاپ اول: ۱۳۵۳ چاپ اخیر: ۱۳۷۸، نشر دیگر.
    * لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی، ترجمه‌ٔ پرویز بابایی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر چشمه
    * رسالهٔ دکترای فلسفه (اختلاف بین فلسفهٔ طبیعت دموکریتی و اپیکوری)، ترجمه‌ٔ دکتر محمود عبایان، حسن قاضی‌مرادی. چاپ اول:۱۳۸۱، نشر اختران
    * هیجدهم برومر لوئی بناپارت، ترجمه‌ٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۷۷، نشر مرکز
    * نبردهای طبقاتی در فرانسه، ترجمه‌ٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر مرکز
    * جنگ داخلی در فرانسه ۱۸۷۱، ترجمه‌ٔ باقر پرهام، چاپ اول: ۱۳۸۰، نشر مرکز
    * پنج مقاله‌ٔ مارکس و انگلس درباره‌ٔ ایران، ترجمه‌ٔ دکتر داور شیخاوندی، چاپ اول: ۱۳۷۹، نشر آتیه
    * سانسور و آزادی مطبوعات، ترجمه‌ٔ حسن مرتضوی، چاپ اول: ۱۳۸۴، نشر اختران.

کتاب‌های نوشته/ترجمه شده به فارسی دربارهٔ مارکس
    * ایشتوان مساروش. نظریهٔ بیگانگی مارکس. ترجمهٔ حسن شمس‌آوری، کاظم فیروزمند. چاپ اول، نشر مرکز، ۱۳۸۰، ISBN 964-305-615-5. ‏

    * بابک احمدی. واژه‌نامهٔ فلسفی مارکس. چاپ اول، نشر مرکز، ۱۳۸۲، ISBN 964-305-727-5. ‏

    * تری ایگلتون. مارکس و آزادی. ترجمهٔ علی‌اکبر معصوم‌بیگی. چاپ اول، آگه، ۱۳۸۳، ISBN 964-329-100-6. ‏

    * جان بلامی فاستر. اکولوژی مارکس، ماتریالیسم و طبیعت. ترجمهٔ علی‌اکبر معصوم‌بیگی. چاپ اول، نشر دیگر، ۱۳۸۲، ISBN 964-7188-27-7. ‏

    * مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاه‌های او - بخش اول: از ۱۸۱۸ تا «مانیفست». چاپ اول، اختران، ۱۳۸۲، ISBN 964-7514-14-X. ‏

    * مرتضی محیط. کارل مارکس، زندگی و دیدگاه‌های او - بخش دوم: از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۲. چاپ اول، اختران، ۱۳۸۴، ISBN 964-7514-95-6. ‏

    * میخائیل لیف شیتز. فلسفهٔ هنر از دیدگاه مارکس. ترجمهٔ مجید مددی. چاپ اول، آگاه، ۱۳۸۱، ISBN 964-416-217-X. ‏

پانويس :
   1. ۱٫۰ ۱٫۱ کارل مارکس (انگلیسی). دانشنامه بریتانیکا. بازدید در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸.
   2. کارل مارکس (شخصیت‌های تاریخی) (انگلیسی). بی بی سی (bbc.co.uk/history). بازدید در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸.
   3. کارل مارکس (انگلیسی). دانشنامه انکارتا. بازدید در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸.
   4. (نام اصلی به آلمانی: Manifest der Kommunistischen Partei)
   5. کارل مارکس به عنوان بزرگترین فیلسوف انتخاب شد در وبگاه ایرانیما
   6. Karl Marx (Winner of Your Millenium) at bbc.co.uk
   7. ↑ Karl Marx takes lead in BBC poll of philosophers at Times Online
   8. ↑ Karl Marx Voted “Greatest Philosopher of All Times” at Labor Standard
   9. ↑ Karl Marx voted most revered philosopher on BBC web site at Marxist.com


 



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:22 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

جان استوارت میل (به انگلیسی: John Stuart Mill) (۲۰ مه ۱۸۰۶ – ۸ مه ۱۸۷۳) متفکر بزرگ بریتانیایی قرن نوزدهم، گذشته از آنکه نویسنده‌ای چیره‌دست بود و در زمینه منطق، نظریه شناخت، اخلاق و اقتصاد قلم می زد، شخصیتی فعال در عرصه سیاست به‌شمار می‏آمد.

او مدتی طولانی کارمند کمپانی هند شرقی و چندی هم رئیس آن بود. در دهه ۱۸۶۰ او نماینده مجلس عوام در پارلمان بریتانیا شد و به دفاع از سیاست لیبرالی خاصه در مسائل قانونگذاری و آموزشی همت نهاد. نوشته‌های سیاسی میل بر حول مسائل مربوط به حقوق و آزادی‌های سیاسی، حکومت پارلمانی و جایگاه و پایگاه زنان در جامعه می‌گشت. میل در فلسفه قائل به اصالت تجربه و اصالت سود بود. بنیانگذاران این مکتب جرمی بنتام و پدر جان استوارت میل، جیمز میل بودند.

جان استوارت میل در سال ۱۸۰۶ در خانواده‌ای متوسط و شاید هم به لحاظ اقتصادی فقیر در لندن به دنیا آمد. پدرش جیمز میل فرزند یک کفاش روستایی در اسکاتلند بود. جان استوارت میل از سه سالگی آموختن زبان لاتین را آغاز کرد. پدرش هیچ گاه او را به مدرسه نفرستاد تا فرزندش را به شیوه خاص خودش بار بیاورد. افسانه‌های ازوپ نخستین کتابی بود که جان توانست به زبان یونانی بخواند.

وقتی جان هشت ساله شد، جرمی بنتام در اقدام سخاوتمندانه‌ای دیگر خانه شماره یک خیابان کوئین اسکویر پلیس را در اختیار خانواده میل گذاشت جان پیش از آنکه ۱۰ ساله شود، شش محاوره از محاورات افلاطون را خوانده بود تا برای آموختن منطق آماده شود؛ جان در ۱۲سالگی علاوه‌بر مطالعه آثار کلاسیک یونان و حتی «ریطوریقا»ی ارسطو، جبر، هندسه و حساب دیفرانسیل هم آموخته بود. آموختن علم منطق در ۱۲سالگی آغاز شد. آن هم با رساله‌های لاتینی درباره منطق اسکولاستیک (مدرسی). جان در کتاب بیوگرافی ای که بعدها نگاشت بر اهمیت این قسمت از آموزشش بسیار تاکید کرد. ۱۳ سالگی آغاز آموزش اقتصاد بود. جیمز در این سال یک دوره کامل اقتصاد سیاسی را به‌جان تدریس کرد و او را موظف کرد کتاب‌های آدام اسمیت و هم‌چنین اثر تازه تالیف شده دیوید ریکاردو را با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات بندی» بخواند و خلاصه نویسی کند که جان در سال ۱۸۲۰ آنها را در قالب کتاب «اصول اولیه اقتصاد سیاسی» منتشر کرد. در همین سال بود که به دعوت همان خانواده نوع دوست به فرانسه رفت تا یک سالی را در آنجا سر کند. زبان فرانسوی آموخت و شش ماهی هم در مون پلیه شیمی و ریاضیات خواند.


پس از بازگشت از فرانسه و پژوهش و تحقیق درباره انقلاب فرانسه، در زمستان سال ۱۸۲۱ «قانون رومی» را مطالعه کرد. همراه جان در این بخش از مطالعاتش جان آستین بود که شاید بتوان او را بهترین میراث دار اندیشه‌های «فایده‌گرایانه» جرمی بنتام دانست. در زمستان ۱۸۲۲ جان و دوستان جوانش انجمنی تشکیل دادند که هر دو هفته یک بار تشکیل جلسه می‌داد و به بحث و بررسی درباره موضوعات مختلف می‌پرداخت. آنها معیار تمام بحث هایشان را در اخلاق و سیاست «اصل فایده» گذاشته بودند.در سال ۱۸۲۳ جیمز میل کاری برای جان در کمپانی هند بریتانیایی دست و پا کرد. از همان سال روزنامه نگاری را هم آغاز کرد. در سال ۱۸۲۴ هم جان به انتشار مقاله در «وست مینستر ریویو» پرداخت؛ نشریه‌ای که جرمی بنتام یک سال قبلش راه اندازی کرده بود.نوشته‌های آغازینش در «مورنینگ کرونیکل» منتشر شد. جان از سال ۱۸۲۵ سخنرانی‌های عمومی اش را آغاز کرد. بحث و جدل‌های او با دیگران، منجر به‌شکل‌گیری یک انجمن بحث و جدل شد که تقریباً همه وقت جان را پر کرد. او آخرین مقاله اش را در وست مینستر، در بهار سال ۱۸۲۸ نوشت؛ مقاله ای درباره انقلاب فرانسه. در سال ۱۸۳۰ میل باز هم به فرانسه رفت. او در آنجا با انقلابیون انقلاب دوم فرانسه دیدار کرد و با نوشته‌های آگوست کنت و سن سیمون جامعه شناس فرانسوی نیز آشنا شد.

در همین ایام میل دست به کار نگارش پنج رساله شد که بعدها تحت عنوان «رساله‌هایی در باب برخی مسائل حل وفصل نشده اقتصاد سیاسی» منتشر شد. آشنایی او با هریت تیلور در سال ۱۸۳۰ هم در تغییر برخی دیدگاه‌های سیاسی اش بی تأثیر نبود، تیلور همان زنی بود که بعدها پس از مرگ همسرش به عقد جان استوارت میل درآمد و تا آخر عمر با او ماند. او در سلسله مقالاتی که با عنوان «روح زمانه» در سال۱۸۳۱ نگاشت کوشید تا دیدگاه‌های تازه اش در باب حکومت را مدون کند. حال جسمی پدرش در سال ۱۸۳۵ وخیم شد و در ژوئن ۱۸۳۶ بود که جان استوارت میل بزرگ‌ترین معلم همه دوران‌های زندگی اش را از دست داد.یک سال پس از مرگ پدر، جان تالیف کتاب نظام منطق را که پنج سال پیش به کناری نهاده بود، از سرگرفت و آن‌را در سال ۱۸۴۰ به پایان برد. البته مطابق روال همیشگی اش در سال ۱۸۴۱ آن‌را بازنویسی کرد و اندیشه‌های منطقی اش را در قالب ردیه‌ای بر «فلسفه علوم استقرایی» ویول که تازه منتشر شده بود، عرضه کرد.میل اما هنوز به مهم‌ترین موضوعات زندگی اش نپرداخته بود. علاقه او به‌نظریه پردازی سیاسی در سال ۱۸۴۷ اوج گرفت.

دغدغه میل درباره وضعیت اسف بار زندگی مردمان آن دوران را می‌توان در جای جای آثارش بازیافت. در سال ۱۸۴۸ کتاب «اصول اقتصاد سیاسی» منتشر شد. در سال ۱۸۵۱ میل با هریت تیلور ازدواج کرد. او کتباً به همسرش قول داد که همانند قبل برای انجام هر کاری آزاد باشد، اختیار اموالش را داشته باشد و نیمی از درآمد کتاب‌های میل هم از آن او باشد.

این کار میل به معنای زیر پا گذاشتن قانون‌های نوشته و نانوشته بریتانیایی در نسبت میان مردان و زنان بود. میل در سال ۱۸۵۴ نگارش رساله مختصر آزادی را آغاز کرد که بعدها و در سال ۱۸۵۹ به‌صورت کتابی مستقل منتشر شد. در سال ۱۸۶۱ هم «فایده‌گرایی» منتشر شد که یکی از مهم‌ترین آثار میل و بازپرداخت دین اش به پدر و عمو بنتام بود. کار بعدی میل انتشار جزوه «اندیشه‌هایی در باب اصلاحات پارلمانی» بود. در سال‌های بعد او کتاب «بررسی فلسفه سر ویلیام همیلتن» مشهودگرا را نگاشت و مجموعه مقالاتش در معرفی آگوست کنت را در کتاب «آگوست کنت و پوزیتیویسم» منتشر کرد. شهرت جان استوارت میل بیشتر از آن شده بود که بتواند از تبعاتش برکنار بماند. در سال ۱۸۶۵ مردم از میل خواستند تا کاندیدای نمایندگی در مجلس عوام شود. حضور میل در مجلس تأثیر فراوانی بر تصویب «لایحه اصلاحات» داشت. در سال ۱۸۶۸ پارلمان منحل شد و میل هم به زندگی خصوصی اش برگشت و بیشتر اوقاتش را در فرانسه و در جوار گور همسر و معشوقش گذراند.

در هشتم ماه مه سال، ۱۸۷۳ جان استوارت میل به دنبال یک حمله ناگهانی قلبی در آوینیون درگذشت. او را در گورستان محقر سن وران و در کنار گور هریت به خاک سپردند.

جان استوارت میل در اواخر عمرش دست به کار نگارش کتاب اتوبیوگرافی اش شده بود که به زعم بسیاری ادیبان از مهم‌ترین آثار دوره ویکتوریایی به‌شمار می‌رود. این کتاب چند ماهی پس از مرگ میل منتشر شد.

آخرین جمله‌ای که هنگام مرگ از دهان میل خارج شد این بود:
«     «می دانید که کارم را کرده‌ام.»      »
مشهورترین گفته جان استوارت میل در مورد خدا این است ,
«     بزرگترین احترام به خداوند این است که بگوییم چیزی نمیدانیم.      »

آثار :
    * در راه آزادی
    * مبانی اقتصاد سیاسی
    * تأملاتی در حكومت انتخابی (ترجمه: علی رامین)

منابع :
ابک، حمیدرضا. نگاهی به زندگی و افکار جان استوارت میل. ص 29.



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:21 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

فرانسیس یسیدرو اجورث (زادهٔ ۸ فوریهٔ ۱۸۴۵، مردهٔ ۱۳ فوریهٔ ۱۹۲۶) (به انگلیسی: Francis Ysidro Edgeworth) از اقتصاددانان برجسته بود.


وی در سال ۱۸۴۵ در ایرلند متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در خانه به پایان برد و سپس وارد کالج ترینیتی در دوبلین شد. سپس به دانشگاه آکسفورد رفت و در سال ۱۸۶۵ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل گردید. او پس از مدتی کار وکالت در لندن و تدریس ادبیات انگلیسی در کالج بدفورد، به تدریس منطق در کالج کینگز لندن پرداخت و در همین کالج در سال ۱۸۸۵ به درجه استادی رسید. اجورث در سال ۱۸۹۱ به استادی کرسی اقتصاد سیاسی دانشگاه آکسفورد دست یافت. او در سال ۱۹۲۲ بازنشسته شد، ولی همراه با جان مینارد کینز به اداره امور مجله اقتصادی ادامه داد. او در سال ۱۹۲۶ در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

فعاليت ها :
فرانسیس یسیدرواجورث تقریباً همه آثار او اقتصاددانان را مخاطب قرار داده و موضوعات فنی گسترده‌ای مثل مالیات‌ها، انحصار و قیمت‌گذاری در انحصار دو جانبه، نظریه محض تجارت بین‌المللی و نظریه شاخص‌های قیمت را متعرض شده است.کار بزرگ دیگر او تالیف کتاب روحیات ریاضی در سال ۱۸۸۱ است که استفاده از اخلاق مطلوبیت‌گرایی در زندگی اقتصادی است و نثر قدیمی و نصیحت‌گر آن که مملو از نقل قول از متون یونانی و اشاره به ادبیات کلاسیک است، البته مخاطبان وسیع‌تری دارد. با این حال، این کتاب عمیق و استعاری، حتی توجه همقطاران او را نیز چندان جلب نکرد.

فقط استفاده از منحنی‌های بی‌تفاوتی در این کتاب به طور جدی مورد توجه قرار گرفت و اشاره او به مفهوم ماهیت یک اقتصاد مبادله‌ای تنها اخیرا و در نتیجه توسعه نظریه بازی‌ها، مورد عنایت واقع شده است. شرح و بسطی که اجورث در مورد مسائل می‌دهد، بسیار موجز است او از نظر شخصیتی نیز ترجیح می‌داد در پس پرده بماند. در نتیجه، غالب افکار او هنوز که هنوز است توسط دیگرانی که با این افکار برخورد می‌کنند، مجدداً کشف می‌شود. ب

رای نمونه، در حالی که آلفرد مارشال  بی‌تردید تحت‌تأثیر پاره‌ای نکات فنی ارائه شده توسط اجورث بوده، ولی اجورث همواره مارشال را استادی قابل‌احترام می‌دانست که اجورث باید در پایین پای او بنشیند. در سال ۱۸۹۱ که مجله اقتصادی به عنوان ارگان انجمن اقتصاددانان سلطنتی انگلیس  تأسیس شد، اجورث سردبیر آن شد و مدت ۳۵ سال در این سمت باقی ماند.

او اگرچه در چاپ مقالات در مجله، جانب انصاف را مراعات می‌کرد، ولی در مواردی نیز از نشر مقالاتی که فکر می‌کرد به اشتهار مکتب کمبریج (که تحت هدایت مارشال بود) لطمه خواهد زد، سرباز می‌زد. او نخستین کسی است که قانون بازده نزولی  را برحسب کاهش تولید نهایی یک عامل تولید بیان داشت، در حالی که قبل از او دیگران همواره این قانون را برحسب کاهش تولید متوسط عامل تولید تعریف می‌کردند. او نخستین کسی است که «تابع مطلوبیت عمومی» را تعریف کرد، که مطابق آن مطلوبیت یک کالا فقط به مقدار مصرف آن توسط شخص بستگی ندارد، بلکه وابسته به مصرف دیگر کالاها توسط شخص نیز هست و بدین وسیله موضوع جایگزینی و مکمل بودن کالاها را به متن نظریه مطلوبیت آورد. او همچنین اولین کسی است که «منحنی‌های بی‌تفاوتی» را معرفی (ترکیبات مختلف دو کالا را نشان می‌دهد که برای شخص مطلوبیت یکسانی دارند) و «منحنی قرارداد» را مطرح کرده است که نقاط مشترک منحنی‌های بی‌تفاوتی را برای افراد مختلف نشان می‌دهد.

اما مهم‌ترین خدمت اجورث به علم اقتصاد، ارائه نظریه «هسته‌مرکزی» در اقتصاد مبادله‌ای است. این نظریه از نظر طرفداران نظریه بازی‌ها در اثبات وجود تعادل عمومی به روش والراس اهمیت فراوانی دارد. اجورث جدا از کتاب روحیات ریاضی، کتاب دیگری نیز در مورد اخلاق  منتشر کرد و در سال ۱۸۸۷، کتاب کوچکی نیز تحت عنوان متریک درباره اندازه‌گیری مطلوبیت تالیف کرد. او همچنین سخنرانی‌هایی در مورد اقتصاد جنگ، چه در اثنای جنگ بین‌الملل اول و چه بلافاصله پس از ختم آن، ایراد کرده است. اجورث مجموعه مقالات خود را در سال ۱۹۲۵ در سه مجلد تحت عنوان مقالاتی راجع به اقتصاد سیاسی منتشر کرد.

منيع : ويكي پديا



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:18 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انديشمندان

آدام اسمیت (۵ ژوئن ۱۷۲۳ - ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰) فیلسوفی اسکاتلندی بود که از او به عنوان پیشروی اقتصاد سیاسی یاد می‌شود. وی همچنین از نظریه‌پردازان اصلی نظام سرمایه‌داری مدرن به شمار می‌رود؛ اسمیت ایده‌های خود راجع به اقتصاد را در کتاب خود ثروت ملل به تفصیل شرح داده است.

آدام اسمیت پسر یک بازرس گمرک در کیرکالدی در منطقهٔ فایف در اسکاتلند بود . تاریخ دقیق تولد وی مشخص نیست ولی نامگذاری وی در تاریخ ۵ام ژوئیهٔ سال ۱۷۲۳ میلادی در کیرکالدی  انجام گرفته شده بود . پدر او شش ماه قبل از تولد وی از دنیا رفت. او در حدود ۴ سالگی توسط یک گروه از کولی‌ها ربوده‌شد، ولی خیلی زود توسط عموی خود نجات داده شد و به آغوش مادرش بازگشت.

در سن ۱۵ سالگی، اسمیت وارد دانشگاه گلاسگو شد و در آنجا علم اخلاق را تحت نظر فرانسیس هاچستون که اسمیت آنرا فراموش ناشدنی می‌دانست فراگرفت. در سال ۱۷۴۰ میلادی او وارد کالج بالیول در دانشگاه آکسفورد شد و در سال ۱۷۴۶ میلادی آنرا ترک کرد. در سال ۱۷۵۱ میلادی به مقام استاد منطق در دانشگاه گلاسگو رسید و سال بعد در همین دانشگاه شروع به تدریس منطق کرد.

گلاسگو مرکزی جدی مطالعه و پژوهش و یکی از کانون‌های روشنگری اسکاتلند بود . وی مدتی به پاریس رفت وبا دکتر «کنه» پزشک دربار لوئی پانزدهم که بنیان‌گذار مکتب اقتصادی فیزیوکراسی بود به گفت وگو پرداخت. به رغم عقاید جاری عصر که منبع ثروت را طلا و نقره می‌انگاشت، کنه زمین را یگانه سرچشمه ثروت می دانست. او عقیده داشت ثروت از تولید سر چشمه می‌گیرد. او فقط طبقات کشاورز را مولد واقعی ثروت می‌دانست . آدام اسمیت با دکترین تمایل به کشاورزی کنه و فیزیوکراتها موافق نبود. اسمیت پس از بازگشت کتاب بررسی در باره ماهیت و علل ثروت ملل را در ۱۷۷۶ منتشر کرد.

در نهایت او مأمور عالیرتبهٔ گمرک اسکاتلند و رئیس دانشگاه گلاسگو گردید.[۲]

در سال ۲۰۰۷، بانک مرکزی بریتانیا سری جدیدی از اسکناس‌های ۲۰ پوندی را با تصویر آدام اسمیت منتشر کرد.[۳]

او با نوشتن دو کتاب به نامهای نظریه عواطف اخلاقی در سال ۱۷۵۹ (میلادی) و بررسی درباره ماهیت و علل ثروت ملل در سال ۱۷۷۶ (میلادی) شناخته شد. کتاب آخر یکی از اولین تلاشها برای مطالعهٔ سیستماتیک پیشرفت تاریخی صنایع و تجارت در اروپا است/.

پانويس :
1. Hoaas, David J.; Madigan, Lauren J. (1999), "A citation analysis of economists in principles of economics textbooks", The Social Science Journal 36 (3): 525–532, doi:10.1016/S0362-3319(99)00022-1
   2. دائرةالمعارف دانش و هنر . پرویز اسدی‌زاده، سعید محمودی، منوچهر اشرف‌الکتابی. انتشارات اشرفی. صفحهٔ ۱۲۱۳
3. Bank of England | Banknotes | New £20 Banknote

 

منبع :

    * Wikipedia contributors. Adam Smith. Wikipedia, The Free Encyclopedia. December 7, 2007, 00:29 UTC. Available at: http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Adam_Smith&oldid=176267678. Accessed December 10, 2007.


 



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 12:11 PM | نویسنده : قاسمعلی
محور : اهل بيت (ع) و مسائل اقتصادی
 
نويسنده: سيد محمود طاهري

  سخنان اهل بيت (ع) در بردارنده خير دنيا و آخرت است آن بزرگواران با رهنمودهاي گران بهايشان، هم شيوه هاي خوشبختي در دنيا را فرا راه پيروانشان قرار داده اند و هم شيوه هاي خوشبختي در آخرت را. آموزه هاي به جا مانده از هشتمين امام ما نيز، هم در بردارنده رهنمودهاي سامان بخشي به دنياي انسان هاست و هم به خوشبختي آخرت توجه دارد. بر اين اساس و به منظور آباداني دنياي آدميان، به انديشه هاي اقتصادي امام رضا(ع) اشاره مي شود. بررسي انديشه هاي اقتصادي امام هشتم(ع)، آنگاه اهميت بيشتري مي يابد كه بدانيم، يكي ازاهداف مقام معظم رهبري در نام گذاري سال 1389 به سال «همت مضاعف و كار مضاعف»، شكوفايي اقتصادي ايران است. در اين نوشتار به برخي ازاين انديشه هاي ناب اشاره مي كنيم.

1. كار و تلاش
 

كار وكوشش، قانون عام آفرينش براي شكوفايي اقتصادي و دست يابي به اهداف و آرزوهاي بلند است. خداوند در اين باره هيچ بخلي نورزيده است. هركه اين قانون را به درستي به كار گيرد، دنياي او رونق مي گيرد و شكوفا مي شود؛ اگرچه بر آييني جز آيين اسلام باشد. در مقابل، هركه از اين قانون مهم، غفلت كند و آن را ناديده انگارد و وانهد، دچار تنگنا، عقب ماندگي و تهي دستي خواهد شد؛ اگرچه مسلماني شيعي و داراي مكتب «اثني عشري» باشد و گرچه شب و روز خويش را به دعا و توكل و عبادت سپري كند.
امام رضا(ع) به خوبي از اين قانون آگاه بود، چنان كه سامان بخشيدن به دنياي انسان ها را در گرو پاي بندي به اين قانون مي دانست. در نتيجه، آنها را به كار و كوشش فرا مي خواند. احمد بن ابي نصر بَزّنطي مي گويد: «به امام رضا(ع) گفتم: كوفه به من نمي سازد و زندگي در آن همراه با مضيقه است. زندگي ما در بغداد بود و درآنجا در روزي برمردم گشاده است. حضرت فرمود: «اگر مي خواهي بيرون بروي برو؛ چرا كه امسال، سال آشفته اي است و مردمان را چاره اي جز طلب روزي و كوشش براي به دست آوردن معيشت خوب نيست. پس طلب و كوشش را براي به دست آوردن امكانات زندگي از دست مده».(1)
از ديدگاه امام رضا(ع)، ارزش معنوي كار چنان است كه مقام كارگر را فراتر از مقام مجاهدين في سيبل الله (جهادگران در راه خدا) مي داند و مي فرمايد: «ان الذي يطلب من فضل يكف به عياله اعظم اجراً من المجاهد في سبيل الله؛ آن كه با كار و كوشش، در جست و جوي مواهب زندگي براي تأمين خانواده خويش است، پاداشي بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد».(2)
«تنها تن آدمي نيست كه به كار نياز دارد، بلكه رشد روح او وقواي معنوي و فكر و فرهنگ و تربيت او نيز بستگي به كار دارد و بي كاري، بر معنويت آدمي نيز آثاري زيان بار مي گذارد. اگر آدمي، هر چه را كه نياز دارد،دراختيار داشت و طبيعت، آماده و ساخته پرداخته به او مي داد و در نتيجه، اوقات خود را پيوسته به بي كاري و فراغت مي گذراند، به فساد و تباهي كشيده مي شد و ناگزير نيرو و انرژي خود را در راه هايي صرف مي كرد كه به نابودي خود هم نوعانش مي انجاميد».(3)

2. پرهيز از اسراف
 

اسراف، سرگراني با خداوند و نعمت هاي اوست. آن كه در به دست آوردن حتي لقمه اي نان، «ابر و باد و مه خورشيد و فلك» و ده ها عامل پيدا و پنهان ديگر را مؤثر مي داند، هرگز اسراف نمي كند. در حقيقت، اسراف، پشت پا زدن بي توجهي و بي حرمتي به همه عوامل ياد شده است.
هرگز شكوفايي و رونق اقتصادي، با اسراف و هدر دادن بيهوده اموال امكان پذير نيست، و هرگز شخص و ملت اسرافكار، به رشد اقتصادي نخواهد رسيد. از اين رو، اسراف، آفت كار نيز به شمار مي آيد، زيرا آن كه هم كار مي كند و هم اسراف، مانند آن است كه در صندوقي كه ته ندارد، پول مي ريزد و بديهي است ثروتي براي اندوخته نخواهد شد و پيشرفتي نخواهد كرد. اسراف، عامل اصلي فقر و تهي دستي نيز به شمار مي رود. از ديدگاه عرفاني، نعمت هاي پروردگار ادراك و شعور دارند و آنگاه كه بي توجهي فرد را به خود حس كنند، رخت بر مي بندند و فرد را از نعمت ها محروم مي كنند. در مقابل، اگر از انسان توجه، احترام و ارزش ببينند، نه تنها مهمان سفره زندگي او خواهند شد، بلكه نعمت هاي ديگر را نيز به سوي خويش فرامي خوانند. در نتيجه، نعمتي برنعمت شخص افزوده مي شود.
با توجه به آنچه گفته شد، امام رضا(ع) تباه سازي اموال را پديده اي ناپسند مي داند، دوستنان و پيروان خويش را از اين پديده نامبارك باز مي دارد و مي فرمايد: «ان الله يبغض... اضاغة المال؛ خداوند، تباه سازي اموال را دشمن مي دارد.» (4) «گفتني است تباه كردن اموال و تضييع آنها كه در اين روايت آمده، مفهوم گسترده اي دارد و هر نوع تباهي و نابودي و فساد در اموال را شامل مي گردد. تباهي و تضييع، ممكن است براثر علت هايي چند پديد آيد كه از جمله آنها عبارتند از: اسراف كاري و مصرف بيش از اندازه، بي اطلاعي و نبود تخصص و مهارت در مديريت هاي مالي، كوتاهي و سهل انگاري در به كارگيري اموال و مانند آنها كه موجب مي شوند تا سرمايه زندگي تباه شود و موجب فقر و تهي دستي گردد و حتي سير و حركت معنوي انسان نيز دست خوش تزلزل شود. با توجه به كليت سخن امام رضا(ع) اگر در امور اقتصادي و مسائل مالي، برنامه ريزي درست و حساب شده اي انجام نگيرد، تضييع مال خواهد بود و اگر در داد و ستدها نيز دقت لازم به كار نرود و غبن صورت گيرد، اموال، تباه خواهد شد.»(5) از اين رو، امام رضا(ع) هدر دادن و تباه ساختن اموال را، مصداقي از فساد دانسته و فرموده است: « من الفساد قطع الدرهم و الدينار و طرح النوي؛ تكه تكه كردن درهم و دينار (يا هر پولي ديگر) و دورافكندن هسته خرما(كه ممكن است بذر نخلي در آينده شود)، از جمله كارهاي فاسد ونادرست است».(6)

3. ميانه روي در مصرف
 

از فضيلت هاي مهم اخلاقي، ميانه روي در همه كارها به ويژه ميانه روي در مصرف است. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «واقصد في مشيك؛ در رفتارت ميانه رو باش!» (اسراء : 29) همچنين در آيه اي ديگر مي فرمايد: «والذين إذا انفقوا لم يسرفوا ولم يقتروا وكان بين ذلك قوامًا و آنان كه چون انفاق مي كنند، اسراف نمي ورزند و خست نمي كنند، بلكه ميان اين دو، راه اعتدال و ميانه را برمي گزينند». (فرقان:67)
در اهميت ميانه روي و ناروا بودن افراط و تفريط همين بس كه افراط و تفريط، از نشانه هاي ناداني شمرده شده و حضرت علي(ع) فرموده است: «لاتري الجاهل اماّ مفرطاً او مفرطاً؛ نادان را نبيني جز آنكه يا افراط مي كند يا تفريط.»(7) شيخ محمود شبستري در اين باره زيبا سروده است:
همه اخلاق نيكودر ميانه است
كه ازافراط و تفريطش كرانه است
ميانه چون صراط مستقيم است زهر دو جانبش جحيم است
از ديدگاه امام هشتم(ع) هم كسي كه در مصرف، به خود و خانواده خود سخت مي گيرد و در مصرف، خست مي ورزد، از جاده مستقيم بيرون است و هم آن که اسراف كرده و زياده روي مي كند. امام رضا(ع)، هر دو شيوه را ناپسند مي شمارد. يكي از ياران امام هشتم(ع) مي گويد: از امام رضا(ع) درباره چگونگي تأمين مخارج خانواده جويا شدم. فرمود: «مخارج خانواده، حد وسط است ميان دو روش ناپسند.» گفتم: «فدايت شوم، به خدا سوگند! نمي دانم اين دو روش چيست؟ فرمود: «دو روش ناپسند، اسراف و خست است. آيا نمي داني كه خداوند بزرگ، اسراف(زياده روي) و اقتار (خست گيري) را ناخوشايند مي دارد و در قرآن مي فرمايد:«آنان كه هرگاه چيزي ببخشند، نه زياده روي مي كنند و نه خست مي ورزند و ميانگين اين دو را در حد قوام برمي گزينند».(8)
«از ديدگاه امام رضا(ع)، تصرفات شخص در اموال خويش، محدود است؛ يعني اين گونه نيست كه حال كه اموال انسان ملك اوست و به وي تعلق دارد، بتواند در آنها هرگونه كه خواست، تصرف كند، بلكه تصرف اوبايد در حد ميانه و متعادل و به دور از اسراف و خست باشد. او هم اجازه ندارد كه خست ورزد و در مصرف بر خود سخت گيرد و هم مجاز نيست كه اموال خويش را ريخت و پاش نمايد. امام رضا(ع) در پايان سخن خويش به كلام خداوند استدلال فرمود كه در آن واژه «قوام» آمده است. مقصود از قوام؛ يعني آن استواري و اقتصادي كه موجب سامان يافتن زندگي همه افراد مي شود كه در آن، نه كسي محروم ماند و نه كسي بي حساب برخوردار گردد. روشن است كه هر چيز آنگاه مي تواند عامل «قوام» باشد و زمينه استواري چيز ديگري را فراهم آورد كه در موضع مناسب خود قرار گيرد و موضع مناسب، همان حد ميانه و دور بودن از اسراف و خست است. اسراف و اقتار (خست) كه دو سوي حد ميانه است، ضد قواميت مال است؛ يعني مايه قوام و سامان يابي فرد و جامعه نيست، بلكه همين مال كه عامل بقا و قوام است، در حال افراط و تفريط، عامل تباهي و هلاكت فرد و جامعه خواهد بود. بقاء و دوام و قواميت، در حد ميانه و اعتدال است».(9)
گشته است در ميانه روي، عمر ما تمام ما از پل صراط همين جا گذشته ايم
صائب

پي نوشت ها :
 

1. محمدرضا محمود و محمد حكيمي، الحياة، ج 6، ص 468.
2. حسن بن علي بن شعبه حراني، تحف العقول، ص 808.
3. محمد حكيمي، معيارهاي اقتصادي تعاليم رضوي، صص 224 و 225.
4. تحف العقول، ص 804.
5. معيارهاي اقتصادي در تعاليم رضوي(ع)، صص 143 و 144.
6. شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 167.
7.نهج البلاغه، حكمت 70
8. شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج 2، ص 622.
9. معيارهاي اقتصادي در تعاليم رضوي(ع)، صص 83. 88 و91.
 

منبع:نشريه اشارات- شماره137
ادامه دارد...

ویژه نامه راسخون



نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 10 فروردین 1390  | 11:57 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : انفاق ، خمس و زكات = جهاد اقتصادي

در تـاریخ اسلام دو دوران مشخص دیده مى شود, دوران مکه که همت پیامبر(ص ) ومسلمانان در آن مـصـروف تعلیم و تربیت نفرات و آموزش و تبلیغ ‌مى شد, و دوران مدینه که پیامبر اکرم (ص) در آن دست به تشکیل حکومت اسلامى وپیاده کردن و اجراى تعلیمات اسلام از طریق این حکومت صالح زد.بـدون شک یکى از ابتدایى و ضرورى ترین مساله , به هنگام تشکیل حکومت , تشکیل بیت المال است که به وسیله آن نیازهاى اقتصادى حکومت برآورده شود.بـه همین دلیل یکى از نخستین کارهایى که پیامبر(ص ) در مدینه انجام دادتشکیل بیت المال بود کـه یـکـى از مـنابع آن را زکات تشکیل مى داد. و طبق مشهوراین حکم در سال دوم هجرت پیامبر(ص ) تشریع شد.

خداوند آیه 60 سوره توبه به روشنى مصارف واقعى زکات را بیان کرده و آن را در هشت مصرف خلاصه مى کند:

1ـ فقرا نخست مى گوید: صدقات و زکات براى فقیران است( انماالصدقات للفقرا )

2- مساکین (والمساکین ).

3ـ عاملان و جمع آورى کنندگان زکات (والعاملین علیها).ایـن گـروه در حقیقت کارمندان و کارکنانى هستند که براى جمع آورى زکات واداره بیت المال اسلام تلاش و کوشش مى کنند.

4ـ و کسانى که براى جلب محبتشان اقدام مى شود (والمؤلفة قلوبهم ). آنـهـا کـسـانـى هـسـتـنـد کـه انگیزه معنوى نیرومندى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند, و با تـشـویـق مالى مى توان تالیف قلب , و جلب محبت آنان نمود, و در مباحث فقهى گفته شده که آیه مفهوم وسیعى دارد که کفار و غیرمسلمانان را شامل مى شود.

5ـ در راه آزاد ساختن بردگان (وفى الرقاب ).یـعـنـى سهمى از زکات , تخصیص به مبارزه با بردگى , و پایان دادن به این موضوع ضدانسانى , و آزادى تدریجى بردگان داده مى شود.

6ـ اداء دیـن بـدهـکاران و آنها که بدون جرم و تقصیر زیر بار بدهکارى مانده و از اداى آن عاجز شده اند (والغارمین ).

7ـ و در راه خدا (وفى سبیل اللّه ). اصطلاحی است در قرآن که هر چیزی که راه خصوصی و فردی برای مصرف آن نباشد، راه مصرف آن را سبیل الله می نامد. ما در باب زکات می خوانیم: « و فی سبیل الله » یکی ازراههای مصرف زکات راه خداست. راه خدا یعنی چه؟ هر راهی که راه شخص خودمان نبود و راه مصلحت عموم بود آن را می گویند راه خدا. شما پول خود را به یک فقیر می دهید یا خرج مسجد یا بیمارستان و یا مدرسه می کنید، می گویید: در راه خدا برای خدا دادم. مگر به نفع خدا کسی پول می دهد؟! بدیهی است معنای این سخن این نیست که خدا مصرف کننده است بلکه هر چیزی که راه عموم باشد ما می توانیم آن را راه خدا بنامیم.

8ـ واماندگان در راه (وابن السبیل ).یـعـنـى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده , و زاد وتوشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند, هر چند افراد فقیر و بى بضاعتى نیستند.

در پـایـان آیه به عنوان تاکید روى مصارف گذشته , مى فرماید: این فریضه الهى است (فریضة من اللّه ).و بـدون شـک ایـن فـریضه , حساب شده , و کاملا دقیق , و جامع مصلحت فرد واجتماع است , زیرا خداوند دانا و حکیم است (واللّه علیم حکیم ).


    آشنایی با قرآن 3، صفحه 75-76، برگزیده تفسیر نمونه ج1

 



نظرات 0

تعداد کل صفحات : 82 :: 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82