حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه "مسئولان از امنیت و توطئه کشور در کار انتخابات غافل نشوند"، تصریح کردند: "کسانی که در این انتخابات رأی نمیآورند حتماً مراقب باشند که کلاهی که بر سر رای نیاوردگان انتخابات ۸۸ رفت بر سر آنها نرود."
"عماریون"-حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب ظهر امروز در خطبه نخست نماز جمعه تهران طی سخنانی با اشاره به موج بیداری اسلامی در منطقه فرمودند: ملت ایران با پیروزی این انقلابها به طور نسبی از غربت درآمد.
ایشان با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران اضافه کردند: انقلاب ما رژیم ضداسلام را از بین برد و رژیم اسلامی بر سر کار آورد؛ رژیم دیکتاتوری و مستبد را از بین برد و رژیم مردمسالار به جای آن نشاند.
رهبر معظم انقلاب همچنین تصریح کردند: انقلاب اسلامی تحقیرشدگی تاریخی ملت ایران را از بین برد؛ امروز ملت ایران احساس عزت میکند.
ایران رتبه اول علمی منطقه را داراست
مقام معظم رهبری در ادامه بیاناتشان در خطبههای نماز جمعه امروز تهران به نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی در طی ۳۰ سال اخیر اشاره و "غلبه بر تمام چالشهای پیشروی انقلاب اسلامی" را یکی از مهمترین نقاط قوت نظام عنوان کرده و تأکید کردند: ما ملتی نبودیم که راهمان را برویم و کسی کارمان نداشته باشد.
از روز اول قدرتهای جهانی با ما کار داشتند؛ علیه ما جنگ تحمیل کردند؛ صدام را به جان ما انداختند؛ تحریم کردند؛ اما ما بر همه این چالشها غلبه پیدا کردیم و هیچکدام از چالشها نتوانسته ملت ما را پشیمان کند و به زانو در آورد.
ایشان "گسترش کمی و کیفی خدمات به ملت" را از دیگر نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی دانسته و تأکید کردند: این خدمات با گذشتههای دور دست هم قابل قیاس نیست
مقام معظم رهبری با اشاره به پیشرفتهای علمی کشور در عرصههای بسیار مهم به عنوان یکی دیگر از نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی، خاطرنشان کردند: اینها رجزخوانی نیست که میخوانم، بلکه گزارشهای مراکز معتبر علمی در دنیاست که میگوید سریعترین رشد علمی در دنیا از آن ایران است.
آیتالله خامنهای پیشرفتهای کشور در ایجاد زیرساختهای فنی و مهندسی صنعتی را از دیگر نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی عنوان کرده و افزودند: این پیشرفتها در عرصههای مهم صنعتی و مهندسی بینندههای خارجی را به تحسین وادار کرده است.
ایشان انتقال ارزشهای انقلاب به نسل دوم و سوم را از دیگر موفقیتهای نظام جمهوری اسلامی عنوان و با اشاره به شهادت شهید مصطفی احمدی روشن و شهید رضایی نژاد فرمودند: هرچند در این مدت ریزشهایی نیز داشتهایم اما رویشهای انقلاب بسیار بیشتر از ریزش ها بوده است.
دخالت ایران در بحرین دروغ است/از مقابلهکنندگان با رژیم صهیونیستی علناً پشتیبانی میکنیم
مقام معظم رهبری با اشاره به موج اسلامخواهی در منطقه بر خلاف اسلامهراسی شدیدی که دستگاههای تبلیغاتی غرب از طریق رسانههای خود و هالیوود انجام میدادند، فرمودند: آنها در اسلامهراسی و حکومـتاسلامی هراسی خود که از لج جمهوری اسلامی انجام میدادند شکست خوردند.
ایشان همچنین انزوای رژیم صهیونیستی را یکی از اثرات بسیار مهم انقلابهای منطقه عنوان و تأکید کردند: رژیم صهیونیستی یک غده سرطانی واقعی است و باید قطع شود و انشاءالله قطع خواهد شد.
مقام معظم رهبری همچنین با اشاره به قیام مردم بحرین خاطرنشان کردند: به توفیق الهی مردم بحرین پیروز خواهند شد.
ایشان همچنین با اشاره به ادعای حکام بحرین مبنی بر دخالت جمهوری اسلامی ایران در این کشور، این ادعا را دروغ خوانده و فرمودند: ایران هرجا دخالت کند صریحاً اعلام میکند. برای مثال ما در ضدیت رژیم صهیونیستی دخالت کردیم که نتیجه آن هم پیروزی در جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه شد. بعد از اینهم هر کس با رژیم صهیونیستی مخالفت کند پشتیبان او هستیم و کمکش میکنیم.
آیتالله خامنهای همچنین ادامه دادند: اینکه حاکم جزیره بحرین اعلام میکند که ما در این کشور دخالت میکنیم حرف نادرستی است چرا که اگر در قضیه بحرین دخالت میکردیم ماجرا جور دیگری میشد.
ملتهای منطقه در یک سال گذشته ۴ طاغوت خطرناک و خبیث را به زیر کشیدند
حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه خطبههای نماز جمعه تهران با تأکید بر ارائه گزارش عملکرد و پیشرفتها از سوی مسئولان به مردم گفت: من متأسف میشوم وقتی میبینم گزارشها روشن و خوب به مردم ارائه نمیشود تا مردم بدانند چه اتفاقاتی در کشور رخ داده است.
ایشان در ادامه انتقال ارزشهای انقلاب را به نسل دوم و سوم از دیگر نقاط قوت انقلاب اسلامی دانستند و با اشاره به شهدای علمی اخیر کشورمان فرمودند: همین شهید عزیز اخیر مصطفی احمدیروشن که شهادتش دل ما را سوزاند و یا شهید جوان قبلی، شهید رضایینژاد، اینها دو جوانی بودند که امام و جنگ را درک نکرده بودند، دوران انقلاب را درک نکرده بودند اما با شجاعت و شهامت درس خواندند و مقامات عالی را طی کردند. آنها میدانستند و میفهمیدند که مورد تهدید هستند اما راهشان را طی کردند و این هم انتقال ارزش انقلاب به نسل سوم است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان اینکه در دوران انقلاب اسلامی ریزشهایی نیز وجود داشته است اما رویشها بیشتر از ریزشها بوده است، خاطرنشان کردند: ما توبهکار از انقلاب و پشیمان از انقلاب داشتیم اما رویشها بیشتر از ریزشها بودند، نیروهای فرسوده ریزش کردند و نیروهای جوان رویش کردند.
ولی امر مسلمین جهان ارتقای جهشآور ایران اسلامی را در مسائل مهم منطقه و جهانی از دیگر نقاط قوت کشور دانستند و افزودند: امروز نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و حتی مسائل جهانی تأثیرگذار است.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای بعد از بیان برخی از پیشرفتهای مهم کشور در عرصههای مختلف خطاب به نمازگزاران و عموم ملت ایران اعلام کردند ملت ایران توجه داشته باشند، همه این پیشرفتهای علمی، اجتماعی و فنی در شرایط تحریم اتفاق افتاده و این خیلی مهم است. در بحث علمی و فناوری، آنها راه را به روی ما بستند و محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند اما ما راهمان را ادامه دادیم و اینهاست که امیدها را افزایش میدهد.
فریب لبخندها و دروغهای دشمن را نخوریم
ایشان اضافه کردند: نباید از ارزشهای اصولی غافل شده و سرگرم مسائل فرعی بود؛ یکی از کارهای اساسی ما این است که فریب لبخندها و دروغهای دشمن را نخوریم. گاهی به روی ما لبخند میزنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند: ملتهای منطقه در به زیر کشیدن 4 طاغوت در یک سال اخیر موفق شدند و ۴ طاغوت خطرناک و خبیث منطقه در فاصله دهه فجر سال گذشته تا دهه فجر امسال به زیر کشیده شدند و از همه مهمتر این است که در تونس و مصر مردم به اسلام رأی دادند.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای افزودند: در میان ملتها ملت بحرین از همه مظلومترند، چراکه درخواست آنها به حق است ولی مظلوم واقع شدند و آنها را به کلی از دایره تبلیغ خارج کردهاند و در بایکوت کامل قرار دارند اما آنها نیز به توفیق الهی پیروز خواهند شد.
دنیاطلبی، مادیگرایی، اشرافیگری و تشریفات گریبان برخی مسئولان را گرفت
حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه خطبههای نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به نقاط ضعف کشور، تصریح فرمودند: نقاط ضعفها خطرهایی است که در سر راه ماست و در این مدت وجود داشته است.
ایشان افزودند: گرایش دنیاطلبی، مادیگرایی، اشرافیگری و تشریفات گریبان برخی مسئولین ما را گرفت و یواش یواش قبح آن افتاد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه فرمودند: وقتی ما مسئولان اینطور شدیم، این سرازیر میشود به مردم. استفاده از ثروت به شکل نامطلوب که در برخی انسانها به طور طبیعی هست، وجود داشت و متأسفانه اسراف و مصرفزدگی هم وجود دارد.
مصرفزدگی و اسراف؛ از خطرات پیش روی
حضرت آیتالله العظمی خامنهای از مصرفزدگی و اسراف به عنوان یکی دیگر از خطرات پیش روی کشور عنوان کردند و فرمودند: وقتی میگویند فلان چیز کم است، مردم هجوم میآورند و آن را جمع میکنند در حالیکه آنها را نیاز ندارند. خوب این محصول اگر هم کم نباشد، کم میشود، چون مردم به آن هجوم میآورند.
ایشان با بیان اینکه ما در علم و سیاست پیشرفت کردهایم اما به موازات پیشرفتهای علمی، پیشرفت اخلاقی و تزکیه نفس پیدا نکردهایم، این عامل را موجب عقبماندگی دانستند.
مسئولان از توطئه دشمن برای ایجاد ناامنی در انتخابات غافل نشوند
مقام معظم رهبری در بخش دیگری از خطبههای بسیار مهم امروز نماز جمعه تهران با تأکید بر اینکه "انتخابات مصونیت بخش انقلاب است" خاطرنشان کرد: هرچه حضور در انتخابات بیشتر و پای صندوقهای رای شلوغتر باشد، اعتبار کشور بالا خواهد رفت و مصونیت کشور بالا می رود.
ایشان با تأکید بر لزوم تشکیل "مجلس صالح و سالم و قوی" با شرکت پرشور مردم، و با بیان اینکه اینچنین مجلسی میتواند بر همه دستگاههای کشور اثر بگذارد، افزودند: دشمن ۲-۳ ماه است که با بوغهای تبلیغاتی اش میخواهد مردم را ناامید و مایوس کند تا در انتخابات شرکت نکنند و بعضی در داخل کشور بدون اینکه بفهمند با آنها همراهی میکنند؛ دشمنان بیرونی مغرضاند و برخی داخلیها غافل.
مقام معظم رهبری همچنین با تأکید بر اینکه آنچه در انتخابات لازم است "رقابت سالم و بدون تهمت زنی و بدگویی است" خاطرنشان کردند: فضای انتخابات باید سالم باشد. مردم اگر خودشان نامزدهای انتخاباتی را میشناسند طبق تشخیص خود حتما عمل کنند و اگر نمی شناسند از افراد بصیر استفاده کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه مجریان در اجرای درست انتخابات باید دقت کامل را به کار ببرند، افزودند: در این سی و دو سه انتخابات که از اول انقلاب داشتیم خوشبختانه همه ی اینها سالم بوده؛ البته در همه آنها کسانی معترض بوده اند اما هیچکدام از انتخاباتها ناسالم نبوده و بعد از این هم باید همینگونه باشد.
ایشان با ذکر ۳ نکته مهم درباره صلاحیت کاندیداهای انتخابات خاطرنشان کردند: نکته اول اینکه شورای نگهبان از لحاظ قانونی موظف است صلاحیت ها را احراز کند. و برسد به اینکه صلاحیت وجود دارد، اما توصیه همیشگی اینطور بوده که سطح صلاحیتها را آنقدر بالا نبرند که تعداد کمی باقی بمانند. نکته دوم اینکه بعضیها به این نظارتهای شورای نگهبان معترضند و ممکن است اعتراضشان به جا هم باشد، منتهی باید توجه کنیم که وقتی یک مقام مسئول قانونی مورد اعتماد تصمیمی گرفت تسلیم باشیم و تبعیت کنیم.
مقام معظم رهبری نکته سوم درباره صلاحیت کاندیداها را اینگونه عنوان کردند که "اعلام میکنم همه بدانند آنها که رد صلاحیت می شوند لزوما آدم های بیصلاحیتی نیستند. بلکه فقط در انتخابات نمیتواند به عنوان نامزد شرکت کنند اما ممکن است مقامی که او را ردصلاحیت کرده اشتباه کرده باشه و یا ممکن است صلاحیتهای فراوان دیگری در زمینههای دیگر داشته باشد. لذا نباید اینگونه فکر کنیم که از هستی ساقط شده"
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر اینکه "مسئولان از امنیت و توطئه کشور در کار انتخابات غافل نشوند"، تصریح کردند: "کسانی که در این انتخابات رأی نمیآورند حتماً مراقب باشند که کلاهی که بر سر رای نیاوردگان انتخابات ۸۸ رفت بر سر آنها نرود."
ایشان همچنین به همه نامزدها و هوادارانشان توصیه کردند که خود را مسئول امنیت انتخابات بدانند و در برابر توطئه دشمن هوشیار باشند و همچنین در تبلیغات انتخاباتی القای فضای اختلاف و ناامیدی نشود.
علیاکبر ولایتی مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری در حاشیه دومین همایش نخبگان فرهنگی سپاه در جمع خبرنگاران در خصوص اقدام ایران در قطع فروش نفت به برخی کشورهای غربی گفت: این نشان داد ما نیازی به خرید نفت توسط اروپاییها از ایران نداریم.
وی افزود: نفت چیزی نیست که در ایران بماند، اگر بیش از اندازه الان هم نفت استخراج کنیم مشتری خود را دارد.
ولایتی ادامه داد: ایران با این اقدام به مردم ایران نشان داد، حکومت از موضع قدرت با دیگران برخورد میکند و از طرفی برای آنهایی که بدون پشتوانه ما را تهدید میکنند موجب تنبه میشود.
ولایتی در پایان در خصوص وضعیت جبهه متحد اصولگرایان گفت: این جبهه مواضع روشنی از زمان تشکیل تا کنون داشته است و ما امیدواریم اکثریت قاطع مجلس آینده از اصولگرایان باشد.
رهبر انقلاب: مغزهای الکلی و آفت دیده فهمیدند در ایران چه خبر است
ملت ایران در انتخابات ۱۲ اسفند ضربه سخت دیگری به دشمن خواهد زد
بر خلاف تصور و تحلیلهای جبهه استكبار، نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابی طالب نیست بلكه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد و به لطف و فضل الهی حضور مردم در انتخابات آینده، حضوری پرشور و دشمنشكن خواهد بود.
"عماریون" - حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از علما، فضلا، طلاب و قشرهای مختلف مردم قم در سخنان مهمی حادثه نوزدهم دی قم را مبدأ تاریخ تحولات جدید دنیا دانستند و با اشاره به نقش صبر و بصیرت در موفقیتهای مستمر نظام اسلامی، به تبیین دو عامل مهم ناكارآمدی توطئههای دشمنان و استمرار زنجیرههای اقتدار ملت ایران یعنی ایستادگی قاطعانه نظام بر اصول، و حضور هوشمندانه مردم در صحنه پرداختند و تأكید كردند: بر خلاف تصور و تحلیلهای جبهه استكبار، نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابی طالب نیست بلكه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد و به لطف و فضل الهی حضور مردم در انتخابات آینده مجلس به عنوان یكی از مظاهر دخالت مردم در سرنوشت كشور، حضوری پرشور و دشمنشكن خواهد بود و همه مسئولان و نامزدها نیز وظیفه دارند كه با پایبندی كامل به قانون، زمینه یك انتخابات سالم و رقابتی را بوجود آورند.
به گزارش سرویس سیاست صراط به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای، در این دیدار كه همزمان با سالروز قیام مردم قم در نوزدهم دی سال 1356، برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای، این حركت ماندگار مردم قم را به مثابه جرقهای در فضای بشدت خفقانآمیز و اختناقآور دوران رژیم ستمشاهی دانستند و افزودند: این قیام سرآغاز حوادث گوناگون بعدی و سلسله اربعینها در كشور شد و حادثه نوزدهم دی قم، در واقع زمینهساز پیروزی انقلاب اسلامی، ایستادگی مردم ایران و شكسته شدن ابهت پوشالی امریكا و رژیم صهیونیستی، الگو شدن ملت ایران و در نهایت شكلگیری بیداری اسلامی و حوادث مهم و سرنوشتساز منطقه بود.
ایشان صبر و بصیرت را دو عامل مهم برای استمرار موفقیتها و پیروزیهای ملتها برشمردند و خاطرنشان كردند: ملت ایران تجربه بزرگ موفقیتهای ناشی از بصیرت و صبر را در مقابل چشم ملتهای دیگر قرار داده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بصیرت یعنی گم نكردن راه و هدف و گرفتار بیراههها نشدن و صبر هم به معنای ایستادگی قاطعانه نسلهای پی در پی در مسیر است و هنر انقلاب اسلامی این بوده است كه مردم در مدت بیش از سی سال، این دو عامل را حفظ كردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای تقویت بصیرت و صبر و استمرار موفقیتها و زنجیرههای اقتدار ملت ایران در مقابل زورگویی و زیادهخواهیهای جبهه كفر و استكبار را منوط به دو عامل دیگر دانستند و افزودند: ایستادگی قاطعانه هویت جمعی نظام اسلامی بر اصول و منحرف نشدن از آنها و همچنین حضور هوشمندانه مردم در صحنه، موجب میشود كه هیچیك از توطئهها و كیدهای دشمن تأثیرگذار نباشند.
ایشان با اشاره به تلاش گسترده و متراكم جبهه استكبار به سردمداری امریكا و صهیونیستها برای تضعیف این دو عامل، خاطرنشان كردند: با وجود همه تلاشها، این دو عامل همچنان وجود دارد و به لطف خداوند در آینده هم خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر این دو عامل از هم جدا میشدند، قطعاً، موفقیتهای نظام اسلامی دچار اختلال میشد، زیرا اگر مسئولان و مدیران نظام مصمم باشند اما مردم در صحنه نباشند، كارها پیش نمیرفت، همانگونه كه اگر مسئولان و مدیران نظام دچار تردید میشدند، این موضوع در فهم و درك و تصمیمگیری آنان در مقابل لشكر كفر و ضلالت، تأثیرگذار بود و نظام دچار اختلال می شد و به دنبال آن نیز مردم از صحنه خارج میشدند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به توسل جبهه استكبار به همه ترفندها و روشها برای ایجاد رخنه و تردید در اراده مسئولان و همچنین مأیوس كردن مردم، تأكید كردند: مقامات غربی بارها تكرار كرده اند كه هدف از تحریمها و فشارها بر ضد ایران، خسته و از صحنه خارج كردن مردم و وادار كردن مسئولان به تجدید نظر در محاسبات خود است، اما آنها اشتباه میكنند و به هدف خود نخواهند رسید زیرا این روسیاههای بد محاسبهگر، تصور میكنند نظام اسلامی در شرایط شعب ابی طالب است، در حالیكه ملت ایران امروز در شرایط بدر و خیبر قرار دارد.
ایشان افزودند: در شرایطی كه ملت ایران با سرافرازی به بسیاری از مراحل پیروزی دست پیدا كرده است و نشانههای پیروزیهای جدید را نیز به چشم میبیند، جبهه استكبار تلاش دارد با ترساندن مردم و مسئولان از تحریمها، در اراده آنان اختلال ایجاد و مردم را از صحنه خارج كند، در حالیكه ملت ایران این راه پرافتخار را با بصیرت انتخاب كرده است و برای پیمودن آن مجاهدت فراوان كرده و خون عزیزترینهای خود را نثار كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی حركت مستمر ملت ایران در مسیر رسیدن به قلهها را متوقف ناشدنی خواندند و خاطرنشان كردند: دشمن در حالی قصد دارد در عزم و اراده مردم و مسئولان رخنه ایجاد كند كه اقتدار و تواناییهای امروز نظام جمهوری اسلامی ایران با 20 و یا 30 سال پیش قابل مقایسه نیست و هیمنه ظاهری جبهه استكبار در سالهای گذشته نیز، اكنون جای خود را به ضعف و ناتوانی روزافزون داده است.
حضرت آیتالله خامنه ای افزودند: اراده مسئولان برای حركت در مسیر الهی، دین و سعادت دنیا و آخرت، مستحكم است و مردم نیز همواره پای ثابت این حركت عظیم خواهند بود.
ایشان، انتخابات را یكی از عرصههای نمایش حضور مردم دانستند و خاطرنشان كردند: از مدتها قبل، از مركز و قرارگاه فرماندهی جبهه كفر و استكبار گرفته تا پادوها و پیادهنظام این جبهه در داخل و خارج، تلاش گستردهای بكار گرفته شده تا حضور مردم در انتخابات مجلس كمرنگ باشد اما به لطف و فضل الهی، حضور مردم در این انتخابات دشمنشكن خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر اینكه انتخابات موجب نشاط جدید و دمیده شدن خون تازه در پیكره نظام اسلامی خواهد شد، افزودند: عرصه انتخابات در كنار این ویژگیهای برجسته و مهم، آفتهایی هم دارد كه باید مراقب بود این آفتها پیش نیایند.
حضرت آیتالله خامنهای انتخابات سال 88 را یادآور بهترین و بدترین خاطرهها دانستند و تأكید كردند: بهترین خاطرهها، حضور عظیم و خیرهكننده چهل میلیونی مردم در پای صندوقهای رأی بود و بدترین خاطرهها مربوط به جرزنیهای سیاسی برخی افراد ناباب، نادان و بعضاً معاند، در انتخابات بود.
ایشان با تأكید بر اینكه در هر انتخاباتی ممكن است عدهای معترض باشند، خاطرنشان كردند: در چنین شرایطی، قانون، راه را معین كرده است، اما در انتخابات سال 88 عده ای راه قانونشكنی، تحمیل هزینه به كشور و مردم، شاد كردن دشمن، و اجرای برنامههای مورد نظر دشمن را برگزیدند ولی راه به جایی نبردند زیرا مردم در صحنه بودند و تا زمانی كه ملت در صحنه است، هیچكس در كشور، نمی تواند، كارهای خلاف قانون را به پیش ببرد.
رهبر انقلاب اسلامی قضایای بعد از انتخابات سال 88 را یك تجربه و درس، خواندند و افزودند: انتخابات مظهر حضور مردم و نتیجه آن، مظهر خواست و رأی مردم است و همه باید به آن احترام بگذارند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأكید بر لزوم برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی خاطرنشان كردند: رقابت غیر از خصومت و تهمتزنی متقابل است، رقابت به معنای اثبات خود با نفی دیگران نیست. رقابت، دادن وعدههای خلاف قانون، برای جلب نظر مردم نیست.
ایشان همه مجریان و مسئولان، و نامزدها را به رعایت آداب و شروط انتخابات سالم فراخواندند و افزودند: مجریان برگزاری انتخابات اعم از دولت و وزارت كشور و همچنین شورای نگهبان باید تمام تلاش خود را برای امانتداری رأی مردم و برگزاری انتخاباتی سالم انجام دهند و همه بدانند هیچ چیزی بالاتر از قانون نیست.
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری برگزاری بیش از 30 انتخابات سالم در 32 سال گذشته، خاطرنشان كردند: در انتخابات مختلف، چه در زمان حیات امام(ره) و چه بعد از ایشان، هیچ موردی كه انتخابات را ناسالم كرده و یا نتیجه آنرا تغییر داده باشد، وجود نداشته و همان رأی و انتخاب مردم، واقع شده است.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه سخنان خود نكاتی را درخصوص نامزدهای انتخابات گوشزد كردند و از همه مردم خواستند این نكات را به دقت دنبال كنند.
ایشان افزودند: نامزدها باید با قصد خدمت وارد عرصه انتخابات شوند زیرا اگر كسانی با هدف قدرتطلبی و بدست آوردن ثروت و یا انگیزههای ناسالم دیگر وارد انتخابات شوند، به مردم و كشور خدمت نخواهند كرد.
رهبر انقلاب اسلامی، ارتباط نامزدها با مراكز ثروت و قدرت را بسیار مخرب دانستند و خاطرنشان كردند: این، همان شیوهای است كه در بهاصطلاح دموكراسی های دنیا بویژه در امریكا مرسوم است و نامزدها با حمایت مالی كمپانیها، شركتها و افراد ثروتمند، وارد انتخابات میشوند و بعد از پیروزی در انتخابات نیز وامدار این افراد هستند و به جای خدمت به مردم، در جهت منافع صاحبان قدرت و ثروت، قانون وضع میكنند.
حضرت آیتالله خامنهای استفاده از بیتالمال برای انتخابات را یكی دیگر از نكاتی دانستند كه مردم باید بشدت در مورد آن حساس باشند.
ایشان افزودند: استفاده از بیتالمال در انتخابات اشكال مضاعف دارد، ضمن آنكه هر فردی را هم نمیتوان براحتی متهم به اینگونه مسائل كرد.
ایشان مردم را به دقت و حساسیت در انتخاب نامزدها فراخواندند و تأكید كردند: برای تشخیص درست دو راه وجود دارد : یا انسان خودش تحقیق كند و به نتیجه برسد و یا استفاده از نظرات افرادی كه بین انسان و خدا حجت ایجاد میكنند.
رهبر انقلاب اسلامی اظهار امیدواری كردند با لطف خداوند و حضور پرشور مردم و انتخاب درست آنان، مجلسی در شأن نظام اسلامی تشكیل شود.
حضرت آیتالله خامنهای، انتخابات مجلس را برای ملتهای اسلامی نیز مهم و تأثیرگذار خواندند و افزودند: به همین دلیل است كه دستگاههای خبیث استكبار اعم از امریكا، انگلیس، صهیونیستها و دیگران تلاش دارند تا این انتخابات را مخدوش و برای ملتهای دیگر مأیوسكننده جلوه دهند.
ایشان تأكید كردند: ملت ایران در زمینه انتخابات و انقلابی بودن، پیشكسوت ملتها است و قطعاً نگاه ملتهای دیگر، به این انتخابات دوخته شده است.
اولین قسمت از این مجموعه، به موضوع «اهمیت انتخابات مجلس نهم» كه پیش از این منتشر شد و دومین قسمت آن به موضوع «آداب رقابت انتخاباتی» اختصاص دارد كه مهمترین بخشهای آن عبارتند از:
» آداب رقابت مربوط به همگی مردم، مسئولین و نامزدها
» آداب مربوط به جریانها، گروهها و احزاب سیاسی
» آداب رقابت مربوط به نامزدهای انتخاباتی
» آداب رقابت مربوط به مسئولین و قوای سهگانه
نمودار را از لینكهای زیر دریافت كنید.


گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون برنامههای دشمن علیه انتخابات:
با اصل انتخابات دشمنند
بیانات در «دانشكده افسرى» ۱۳۷۴/۱۲/۱۶
گزیدهای از بيانات رهبر معظّم انقلاب اسلامى پیرامون تبیین وظایف مسئولان انتخابات شامل دستگاههای دولتی، شورای نگهبان و مجریان:
برداشتهای جناحی نباید در انتخابات تاثیر بگذارد


باید معیارها را درست فهمید





هیچ چیز از قانون عزیزتر نیست


گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی پیرامون اهمیت انتخابات مجلس شورای اسلامی و تبیین جایگاه مجلس در نظام اسلامی:
انعكاس اراده ملت
جايگاه مجلس، جايگاهى است بسيار عالى؛ انعكاس نظرات و ارادهى ملت در قوانين و مقررات كشور و رگههاى اجرايى كشور است؛ اين چيز كمى نيست.
بيانات در ديدار با وزير و مسؤولان وزارت كشور و استانداران ۱۳۷۰/۰۹/۲۷
مجلس؛ مظهر اراده مردم
مجلس شوراى اسلامى، يك مركز اساسى و تعيينكننده براى انقلاب است. همهى سر رشتههاى امور، به مجلس شوراى اسلامى بر مىگردد. مجلس، مظهر حضور و ارادهى مردم در صحنههاى گوناگون سياسى و اقتصادى است. اگر مردم چيزى را در زمينههاى اقتصادى يا سياسى بخواهند كه بشود يا نشود و چيزهايى را بخواهند كه به سرنوشت كشور ارتباطى پيدا مىكند، بايد ارادهى خويش را از حنجره و زبان نمايندهى خود بيرون بدهند و به صورت قانون درآورند و اين قانون در سطح كشور عمل بشود. اين، تأثير مردم در قانونگذارى است.
بیانات در ديدار خانوادههای شهدا و ایثارگران و دستاندركاران برگزاری انتخابات ۱۳۶۸/۰۹/۲۲
مجلس؛ تجلیگاه عزت ملی
مجلس جايگاه بسيار مهمّى است؛ خانهى ملت است؛ تجلّيگاه عزّت ملى ماست؛ مىتواند عزّت اسلامى و عزّت ملى ما را به دنيا نشان دهد؛ تأمينكنندهى منافع عمومى است. با قوانين مجلس است كه مسؤولان مىتوانند حركت كنند و پيش بروند. مجلس مىتواند حافظ امنيت ملى باشد؛ مىتواند سدّ مستحكمى در برابر تعرّض دشمنان و طمعورزى بيگانگان باشد.
بيانات در اجتماع بزرگ مردم قزوين ۱۳۸۲/۰۹/۲۵
انتخابات؛ نقطه وصل مردم و نظام
انتخابات، آن نقطهى اساسى وصل افكار و آراى مردم به بدنهى نظام اجرايى است. اگر انتخابات - همچنان كه بحمداللَّه در گذشته همينطور بوده است - با حضور مردم، با ارادهى مردم، با آزادى كامل مردم و انتخاب آزادانهى آنها انجام بگيرد، و حداكثر آگاهى از سوى مردم به كار برود، تا اينكه افراد صالح و شايسته و حقيقتاً حايز شأن نمايندگى اين ملت عظيم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامى مىتواند مطمئن باشد كه در جهت آرزوها و هدفهاى خود در حركت است. اين، نقش انتخابات و شأن والاى انتخابات است.
بيانات در ديدار با وزیر و مسؤولان وزارت كشور و استانداران ۱۳۷۰/۰۹/۲۷
اتكای به ایمان و عواطف مردم؛ سرّ شكستناپذیری نظام
مسألهى انتخابات، مسألهى بسيار مهم و اساسى و تعيينكنندهاى است. اهميت انتخابات از جهات گوناگونى است. يكى از آنها اين است كه نظام ما نظامى است متّكى به ايمانها و عواطف و علايق مردم. اساساً سرِّ شكستناپذيرى اين نظام اين است كه به مردم متّكى است. اين چيز مهمّى است. اتّكاى به مردم هم آسان به دست نمىآيد و همه جا حاصل نمىشود. اگر يك سرِّ الهى در ميان نباشد، توجّه نفوس و دلهاى مردم هم ممكن نيست. شما ملاحظه بفرماييد، خداى متعال به پيغمبرِ با آن عظمت مىفرمايد: «هو الّذى ايّدك بنصره و بالمؤمنين»؛ يعنى مؤمنين را در كنار نصرت الهى مىآورد. هيچ بُعدى هم ندارد كه آدم بگويد كه اين «بالمؤمنين»، تفسير جزئى از مفهوم «بنصره» هم هست كه اصلاً نصر الهى به وسيلهى مؤمنين تحقّق مىپذيرد. البته در مواردى هم نصرتهاى خارج از مقولات عادى در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائكهى مسوّمين و غيرذلك - ليكن عمدهاش مؤمنيناند. بعد هم مىفرمايد: «لو انفقت ما فى الأرض جميعاً ما الّفت بين قلوبهم و لكنّ اللَّه الّف بينهم». يعنى اى نبى گرامى ما! اين «بالمؤمنين»ى هم كه ما مىگوييم، خيال نكن كه خودت توانستى آنها را جذب كنى؛ نه - اين كار من و ما و كار عوامل مادى و بشرى نيست - اين سرّ الهى و سرّ معنوى است.
حال آن نكتهى باريكتر ز مو اينجاست كه همين سرّ الهى و معنوى هم قابل تعريف است. چيزى نيست كه بگوييم عقل شما مردم نمىرسد و سه، چهار نفرى هستند كه اين چيزها را مىفهمند؛ نخير. اين امر واضحى است. اين سرّ الهى عبارت است از ايمان. وقتى ايمانها در دلهاى مردم مىجوشد و به مرحلهى عمل سرازير مىشود، نتيجه اين است كه هر پديدهاى كه متّكى به ايمان الهى است، تقويت پيدا مىكند.
بيانات در ديدار اعضاى هيأت نظارت بر انتخابات شوراى نگهبان ۱۳۷۴/۱۱/۱۴
حضور در انتخابات؛ زره پولادین در مقابل مستكبران
حضور در انتخابات يكى از مستحكمترين وسيلههايى است كه اين ملت مىتواند آن را مثل يك زرهى پولادين در مقابل خود و در مقابل حملهى دشمنان و سوءنيّت و بد دلىِ مستكبران و دخالتكنندگان نگه دارد. انتخابات بسيار مهمّ است.
بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم قم در آستانه سالروز قیام ۱۹ دی ۱۳۸۲/۱۰/۱۸
انتخابات؛ سنگر كشور
اهميت اوّلِ انتخابات بهخاطر اين است كه انتخابات سنگر كشور است؛ حضور مردم در پاى صندوقهاى رأى، مصونساز سرنوشت ملت و مردم است و دشمن را از تعرّض و تجاوز و پُررويىِ بيشتر باز مىدارد.
بيانات در خطبههاى نماز جمعه تهران ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
نمونه عظمت نظام اسلامی
مسئلهى انتخابات خيلى مهم است. يكى از نمونههاى عظمت اين نظام، همين انتخابات است. براى همين هم هست كه انتخابات ملت ايران - اين پديدهى به اين وضوح - را انكار ميكنند. مردمسالارى، اين چيز واضح را كه وابستهى به انتخابات مردمى است - كه در ايران در طول اين بيست و هشت نه سال، هر سالى يك بار به طور متوسط اتفاق افتاده است - دشمنان عنود و لجوج انكار ميكنند. چرا؟ چون ميدانند كه اين يكى از آن شاخصههاى مهم پيروزى ملت ايران است.
بیانات در ديدار هزاران نفر از مردم قم به مناسبت سالروز قيام ۱۹ دیماه ۱۳۸۶/۱۰/۱۹
نمایشگاه عزم و رشد ملی
آنچه كه امروز ميخواهم به شما بگويم، اين است كه ملت ايران انتخابات را قدر بدانند. انتخابات يك نمايشگاه است براى نشان دادن عزم و رشد ملى ملت ايران، استقامت ملت ايران، دانائى و هوشيارى ملت ايران، پايبندى ملت ايران به نظام مردمسالارى دينى.
بیانات در اجتماع عظیم مردم يزد ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
آن چیزی كه قدرت معنوی ملت را به رخ دشمن میكشد
انتخابات مصونيتبخش به كشور است. آن چيزى كه هيبت اين ملت را حفظ ميكند، قدرت معنوى او را به رخ دشمنان ميكشاند و آنها را از تعرض منع ميكند و ميترساند، حضور مردمى است؛ كه يكى از مظاهرش همين انتخابات است.
خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
ملتهای دیگر به انتخابات ما نگاه میكنند
من مطمئنم كه اين انتخابات براى ملتهاى ديگر هم يك نشانهاى است. براى همين هم هست كه دستگاههاى خبيث استكبار، از آمريكا و انگليس و صهيونيستها و ديگران، دارند مرتباً تلاش ميكنند كه اين انتخابات را به يك جورى خراب كنند، مخدوش كنند. كشورهاى ديگر نگاه ميكنند ببينند اين پيشكسوت انتخاباتى و انقلابى - كه ملت ايران است - چه كار خواهد كرد. ملت ايران در اين زمينه، جزو پيشكسوتهاست. ملتهاى ديگر نگاه ميكنند ببينند انتخابات در ايران به كجا خواهد رسيد. استكبار دوست دارد كه انتخابات در كشور ما آنچنان بشود كه ملتها را مأيوس كند.
بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی ۱۳۹۰/۱۰/۱۹
مجلس صالح میتواند اثر بگذارد
يك مجلس صالح و سالم و قوى ميتواند بر عملكرد همهى دستگاههاى كشور اثر بگذارد؛ بر عملكرد دولت، بر عملكرد قوهى قضائيه، حتّى بر عملكرد نيروهاى مسلح ميتواند اثر بگذارد. مجلس قوى، مجلس صالح، مجلس سالم، يك چنين وضعى دارد. خب، اين مجلس را كى ميتواند تشكيل بدهد، جز مردم؟ دشمن اين را نميخواهد.
خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی پیرامون آداب رقابت انتخاباتی و تبیین وظایف مردم، مسئولین، نامزدهای انتخاباتی و جریانها و فعالین سیاسی:
تبلیغِ به دور از دروغ؛ شرط سلامت انتخابات








وعدههای غیرعملی ملاك نیست


گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون وظیفه رسانهها، گویندگان و نویسندگان در انتخابات:
خدا را در نظر داشته باشید
از گویندگان و نویسندگانى كه توفیق سخن گفتن با مردم را دارند، درخواست مىكنم كه همواره خدا را در نظر داشته، حقیقت را بیان كنند و با سخنان خلاف واقع یا تكیه بر گمان واهى، خداى ناخواسته، به تبلیغات دشمن كمك نكرده؛ كام شیرین مردم را تلخ نكنند.
تخریب علامت بدی است
از طرف علاقهمندان به نامزدهاى انتخاباتى گوناگون، بداخلاقیهاى انتخاباتى، شایستهى ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدمهاى مؤمن را، مصونیتدار از لحاظ اسلامى و شرعى را؛ در معرض هتك آبرو قرار دادن در شبنامهها، در مطبوعات، در پایگاههاى اینترنتى و غیره، اینها اصلاً مصلحت نیست. من به طور جد از همهى كسانى كه نسبت به نامزدهاى مختلف علاقهمندىاى دارند، درخواست میكنم، اصرار میكنم كه این علاقهمندى خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم كردن دیگران نشان ندهید. هرچه میخواهید، از نامزد مورد علاقهى خودتان تمجید كنید، تعریف كنید؛ اما دیگران را تخریب نكنید. این علامت بدى است.
آنهایى كه قلمى به دستشان هست، تریبونى در اختیارشان هست، بفهمند كه اعتراض كردن، بىاحترامى كردن و هتك حرمت شوراى نگهبان، خطاى كوچكى نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست.
البته وظیفهى شوراى نگهبان خیلى سنگین است. این وظیفه را باید در حدّ مقدور با كمال دقّت و با رعایت حدّاكثر عدل و انصاف انجام دهد و بر كار نظّار نظارت كند. آنچه كه آقایان نظّار انجام مىدهند، به نام شوراى نگهبان تمام مىشود و از لحاظ مسؤولیت الهى هم علىالظّاهر با مسؤولیت بزرگواران این مجموعه انجام خواهد شد.
تبلیغات غربی فضا را مسوم میكند
فضاى انتخابات، باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات، باید با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.
امروز در دنیا، دمكراسى، یك دمكراسى حقیقى نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فریبآمیز، آنچنان بر ذهن مردم سنگینى مىكند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمىدهد؛ نمىگذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقدارى از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتیك را مشاهده كرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایى كه مىزنند، وعدههایى كه مىدهند، قیافههایى كه مىگیرند، تملقهایى كه از بعضى از قشرها یا گروهها مىگویند، ارتباطهایى كه با جناحهاى خاصى برقرار مىكنند تا نظر آنها را جلب بكنند، اینها كارهاى سالمى نیست؛ كارهایى است كه وقتى در یك مجموعهى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مىكند و قدرت فكر كردن به آنها نمىدهد.
تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن. نمىشود ما بگوییم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتى ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است.
به خواسته دشمن كمك نكنید
مبادا در روزنامه یا در رسانهیى - به هر نحوش - یا در تبلیغاتى، طورى حرف زده بشود كه مردم را نسبت به انتخابات دودل بكنند. البته این مردم دودل نمىشوند. این مردم نشان دادهاند كه در مقابل توطئههاى دشمن، هوشیارانه عمل مىكنند؛ مخالفان انقلاب اسلامى هم این را مىدانند؛ اما بالاخره تبلیغات و تلاشهاى خودشان را مىكنند. مبادا كسانى در داخل محدودهى نظام اسلامى پیدا بشوند كه به این خواستهى دشمن كمك كنند؛ به علت اختلافى كه با زید و عمرو و بكرى دارند، براى خاطر یك امر جزیى، كماهمیت و احیاناً شخصى یا گروهى، بیایند مردم را نسبت به این حقیقت عظیم - كه حضور آنها را در صحنه نشان مىدهد - مردد و دلسرد بكنند.
دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنهى بعد از انتخابات - اولین كارى كه شد، تردیدافكنى در كار مسئولین رسمى كشور بود؛ در كار شوراى نگهبان، در كار وزارت كشور. این تردیدافكنىها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد.
آبرو را در راه خدا صرف كنید
كسانى كه زبان گویایى دارند، قلم توانایى دارند و آبرویى پیش مردم دارند - كه این آبرو هم جزو ذخایر الهى است و خداى متعال به هركس داده است، باید آن را در راه او مصرف كند و به كار ببرد - مردم را توجیه و تشویق كنند و آدمهاى خوب را به آنها معرفى نمایند. در معرفىِ نامزدهاى نمایندگى باید ملاحظه كنند كه هیچ رابطهاى را غیر از رابطهى دینى و الهى و وظیفهى شرعى دخالت ندهند. فلان كس با ما رفیق است، فلان كس با ما دوست است، فلان كس فایدهاى به ما مىرساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر كارى هم كه آنها بكنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند كه چه كار مىكنند.
بدبینكنندگان مردم خائنند
انتخابات باید در فضایى انجام گیرد كه هم پُر شور و زنده و با نشاط باشد، هم آرام و متین باشد؛ یعنى شور و نشاط باشد، اما تشنّج نباشد؛ متانت و آرامش و اطمینان و استقرار باشد. این فضاى مطلوب انتخابات است. هركس اینطور عمل كند، خدمت كرده است؛ هركس عكس این عمل كند، یا مردم را نسبت به انتخابات بدبین كند، یا آنها را از نتایج انتخابات ناامید كند، یا فضا را با شایعهپراكنى و تهمتزنى و درگیریهاى دروغین ملتهب كند و از آرامش بیرون بیاورد، خیانت كرده است؛ هركس مىخواهد باشد؛ این را همه بدانند.
منبرداران سیاسی مراقب باشند
آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یك نعمت الهى پاسدارى كنند.
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر ۱۳۹۰/۰۶/۰۹
حاج ابوالفضل فخرالاسلام / دشمنان نظام اسلامی در خارج و همراهان و همفکران آنان در داخل برای این ملت نقشه های شومی تهیه دیدهاند که تاکنون همه آنها به لطف خدا و عنایت امام زمان(عج) و درایت رهبری و حضور پرشور امت خداجو خنثی شده است. آخرین نقشهی شوم آنان فتنه ۸۸ بودکه با مدیریت [...]
حاج ابوالفضل فخرالاسلام / دشمنان نظام اسلامی در خارج و همراهان و همفکران آنان در داخل برای این ملت نقشه های شومی تهیه دیدهاند که تاکنون همه آنها به لطف خدا و عنایت امام زمان(عج) و درایت رهبری و حضور پرشور امت خداجو خنثی شده است.
آخرین نقشهی شوم آنان فتنه ۸۸ بودکه با مدیریت معجزه گونه مقام معظم رهبری و حضور بی نظیر مردم و خلق حماسه ۹ دی، تمام برنامه های دشمن شکست خورد.
شکست فتنه ۸۸، آنان را به انزوا کشاند ولی با ظهور جریان انحرافی و تحرکات برنامهریزی شده، آرام آرام فتنه گران را نسبت به اجرای نقشه جدید و احیای فتنه ۸۸ در انتخابات ۹۰ امیدوار کرد.
اگرچه هشدار به موقع مقام معظم رهبری در سخنرانی عید سعید فطر مسئولان سیاسی، امنیتی و مردم را هوشیار نمود، ولی پیچیدگی نقشه دشمنان نظام و ائتلاف جریان فتنه و انحرافی، نیاز به بصیرت مضاعف و تیزبینی خواص ولایتمدار و حضور حداکثری دشمن شکن مردم دارد.
همه ما می دانیم که فتنه ۸۸ هدفی جز براندازی نداشته و دشمن به کمتر از آن فکر نمی کرده و هم اکنون نیز ثبات و عزت جمهوری اسلامی و الگو قرار گرفتن برای جنبش های اسلامی منطقه، دشمنان را سخت عصبانی کرده است. از این رو، استراتژی استکبار جهانی، تلاش برای بر هم زدن الگوی ثبات و سلامت جمهوری اسلامی در انتخابات آینده است.
براساس این فرمول، جریان فتنه و انحرافی نقش کلیدی در عملیاتی کردن نقشه دشمنان ایفا خواهند کرد و این همان چیزی است که سردار جعفری فرمانده کل سپاه این نقشه دشمنان را فاش ساخت و گفت: «یکی از تلاشهای دشمن قطعاً احیای آشوب ها و اعتراضات اجتماعی با دستاویز قرار دادن انتخابات مجلس است.» وی در بخش دیگری می گوید: «فتنه گران می خواهند با ایجاد ناآرامیها جریان فتنه را زنده کنند و از سوی دیگر با نشان دادن و برجسته سازی تقابل معترضین با نظام، چهره مردمی نظام را در جهان اسلام مخصوصاً در جبهه بیداری اسلامی مخدوش کرده و الهام بخشی انقلاب اسلامی را با مانع روبرو سازند.»
جریان انحرافی رویکرد مدل روسیه مشهور به حرکت« پیرامون به مرکز» را در دستور کار خود قرار داده اما جریان فتنه برای انتخابات مجلس نهم رویکرد متفاوتی را تعریف کرده است، از آن جمله مشارکت مشروط، مشارکت فعال و تحریم که در هفتههای گذشته به آنها پرداختهایم، ولی با مشخص شدن لیست های ثبت نامی در حوزه های مختلف، برنامهی تحریم را اجرایی کرده و به شدت انرژی منفی به مردم ترزیق مینمایند که مردم انگیزهای برای حضور در انتخابات ندارند. درکنار این موضوع براساس رصدی که از ثبت نام ها صورت گرفته است، بیش از ۸۶۰ نفر از اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس نهم کاندیدا شده اند که ممکن است پس از فضاسازیهای رویکرد تحریم و تزریق انرژی منفی کاهش مشارکت، نظام را وادار به اتخاذ تصمیمی برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی با تأیید مهره های اصلاح طلبان که عمدتاً در تهران و شهرهای بزرگ ثبت نام کرده اند، بنماید و براساس قانون انتخابات و پس از اخذ تأییدیه شورای نگهبان در یک برنامه ریزی دقیق، برای حوزه های انتخابیه سراسر کشور کاندیدا بفرستند و به اهداف سیاسی خودشان دست یابند که همان تسخیر قوه مقننه است.
رویکرد مکمل این نقشه آن است که در صورت رد صلاحیت، اصلاح طلبان فریاد مظلوم نمایی را بلند خواهند کرد و در همین گیر و دار از کاندیداهای جریان انحرافی حمایت خواهند نمود، البته با سیاست «موتور روشن، چراغ خاموش» و در نهایت اگر نتوانند در اجرای نقشه های شومشان موفق شوند، انتخابات و سلامت آن را زیر سؤال خواهند برد و دستورات بعدی دشمن را اجرا خواهند کرد و …
حسین فدایی عضو جبهه متحد اصولگرایان خلاصه محورهای برنامه آمریکا و اتاق فکر فتنه را اینگونه بیان می کند:
امریکا برای انتخابات مجلس نهم ایران شش محور در نظر گرفته است:
۱. ایجاد فضای افشاگری برای اسرار نظام
۲. ایجاد ظرفیت برای حرکتهای خیابانی، ناامنی و اغتشاش
۳. ایجاد فضایی برای شبکه سازی اجتماعی
۴. ایجاد فضا برای تشدید فشارها از خارج به داخل
۵. ایجاد شکاف شدید در درون حاکمیت
۶. ایجاد فضا برای نقد اساسی حکومت و مشروعیت زدایی از انقلاب اسلامی.
از نگاه آمریکاییها، انتخابات بخشی از پروژه نرم و کودتای مخملی خواهد بود.
وی میافزاید: اتاق فکر فتنه هم دو برنامه مهم را در دستور کار خود قرار داده است:
۱. سیاهنمایی کنند و الگوی نظام را برای بیداری اسلامی منطقه شکست خورده معرفی کنند.
۲. روی الگوی اسلام سکولاریسم که ترکیه علمدار آن است فعالیت کنند.
مهدی شارق(کاندیدای مجلس نهم در شهرستانهای زرندیه وساوه) / ملت ما از ۱۲ اسفند ماه، حماسهای ماندگار میسازد و با حضوری شکوهمند، پاسخ یاوه گوییها و تحریمهای دشمنان را خواهد داد .یقینا با همت ملت عزیز ایران نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، همچون حماسه نهم دی ماه پر شور برگزار خواهد شد و ملت، [...]
مهدی شارق(کاندیدای مجلس نهم در شهرستانهای زرندیه وساوه) / ملت ما از ۱۲ اسفند ماه، حماسهای ماندگار میسازد و با حضوری شکوهمند، پاسخ یاوه گوییها و تحریمهای دشمنان را خواهد داد .یقینا با همت ملت عزیز ایران نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، همچون حماسه نهم دی ماه پر شور برگزار خواهد شد و ملت، پاسخی دندان شکن به یاوه گویی ها و تحریم های مستکبران می دهند.
اولین سوالی که درخصوص انتخابات مطرح میشود این است که وظیفه نیروهای مخلص وکسانیکه ازابتدای انقلاب وشروع دفاع مقدس همواره پیروخط امام بوده واز دریغ جان واهدای زندگی خود درراه اسلام دریغ نورزیده اند چیست ؟
به نظر میرسد سه رسالت مهم بردوش دلسوزان انقلاب اسلامی بخصوص کسانیکه از چفیه در دوران جنگ فقط برای جنگ استفاده کرده(برخلاف کسانیکه ازجنگ فقط چفیه را باخود یدک میکشند) است
۱_ ترغیب همه برای حضور پرشور و فعال در صحنه انتخابات و تعیین سرنوشت کشور به گونه ای که هیچکس در این فرآیند مهم غایب نباشد.
تهدیدات دشمنان و با تاکید بر این مطلب که حضور مردم در انتخابات و وحدت بین آحاد ملت از جمله اساسی ترین عوامل حراست از امنیت ملی است،فارغ ازاینکه جمهوری اسلامی قدرتی شکست ناپذیر در همه زمینه هاست ، اما آمریکا حتی جرئت حمله به یک کشور ضعیف ولی متحد و یکپارچه را ندارد. رفتار آمریکایی ها از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون نشان می دهد که آمریکایی ها فقط شکاف های اجتماعی موجود در کشورها را نشانه گرفته اند و حتی یک بار هم جرئت حمله به یک کشور متحد و یکپارچه را نداشته اند که این مسئله، اهمیت وحدت و حضور مردم در صحنه به منظور حفظ امنیت کشور و مقابله با تهدیدات را نشان می دهد.
۲_ حفظ آرامش در کشور .دشمن همواره تلاش می کند با سو استفاده از اوج گیری رقابت های انتخاباتی، فضای کینه توزی را بر کشور حاکم کند. در انتخابات مجلس نیز اکثراوقات اختلافات محلی بروز کرده است و ما باید با پرهیز از اشاعه فرهنگ قوم گرایی از جمله ایجاد حساسیت های خاص مثل کرد- فارس-ترک به گونه ای مدیریت کنیم که در انتخابات مجلس نهم اختلاف سلیقه های محلی تبدیل به کینه ورزی و درگیری نشود.
۳_ برای معرفی معیار های کاندیدا های اصلح به مردم لزومی ندارد که ما وارد مصادیق شویم، بلکه باید خصوصیات یک نماینده متعهد و کارآمد را از منظر امام راحل (ره) و امام حاضر برای مردم تبیین کنیم، چرا که مردم خودشان توانایی تشخیص و انتخاب صحیح را دارند.
اگر تمام تاریخ ایران را جستجو کنیم، پر افتخار تر از نسلی که امام (ره) در سال ۴۲ آنان را “سربازان در گهواره” لقب داد پیدا نخواهیم کرد. این نسل پر افخار بود که پس از براندازی رژیم طاغوت، زرین ترین صفحه تاریخ ایران یعنی دفاع مقدس را رقم زد و اسیر منحرفانی که پس از جنگ، مسیر دنیا زدگی را درپیش گرفتند نشد و بر تمام فتنه ها فائق آمد.
بدون شک این نسل پر افتخارترین نسل های کشور است و اگر قدری بجنبد و برنامه های نیمه تمام انقلاب را به رهبری خردمندانه مقا م معظم ولایت به آخر برساند؛ آنگاه می توان لقب پر افتخار ترین نسل تاریخ بشر را به آن داد.
وبلاگ نامه شهرستان شازند / کار نظارت بر انتخابات کاری سخت و دشوار است. نظارت بر انتخابات به افرادی شجاع و جسور نیاز دارد. انتخابات آزاد مستلزم نظارت پر تحرک، همه جانبه نگر و فعال است. نظارتی که بتواند خواب متخلفان را آشفته کند، دام های فریب را شناسائی و از طریق دستگاههای قانونی برچیند. [...]
وبلاگ نامه شهرستان شازند / کار نظارت بر انتخابات کاری سخت و دشوار است. نظارت بر انتخابات به افرادی شجاع و جسور نیاز دارد. انتخابات آزاد مستلزم نظارت پر تحرک، همه جانبه نگر و فعال است. نظارتی که بتواند خواب متخلفان را آشفته کند، دام های فریب را شناسائی و از طریق دستگاههای قانونی برچیند.
افراد نظاره گر انتخابات باید با دید پهنانگر همه فعل و انفعالات انتخاباتی را زیر نظر گیرند، مطالب و شکایات وارده را با دید ژرفانگر بررسی کنند و حقوق مردم را در سرلوحه همه حقوق دیگر قرار دهند.
در جریان مسائل انتخاباتی دو هیات رسمی برای پایش امور انتخابات وجود دارند، هیات نظارت بر انتخابات و هیات بازرسی انتخابات. البته سازمان های دیگری مانند سازمان بازرسی کل کشور و دستگاههای اطلاعاتی، نامزدها ی انتخابات و ناظران منصوب شده از طرف آنها و دیگر موارد در انجام وظایف ذاتی خود در باره انتخابات ورود می کنند.
مهمترین موضوع در انتخابات ایجاد ساز و کاری برای نظارت خود مردم بر انتخابات است. هیات های نظارتی باید سازو کاری مردم سالارآنه تاسیس کنند تا مردم بتوانند بدون لکنت زبان بر امور انتخابات نظاره گر بوده و گزارش تخلفات را به آنها بدهند.
در شهرستان شازند در یک سال اخیر موارد ی انجام شده است که نیاز دارد هیات های نظارت بطور دقیق ماهیت این رخدادها را بررسی کنند و در صورت تاثیر گذاری در انتخابات و یا وقوع تخلف احتمالی برای مردم گزارش آنها را منتشر کنند.
پاره ای از سفرهای پشت سرهم مدیران ارشد دولت به جاهای کوچک و بزرگ شهرستان شازند، برپایی سفرهای درون شهرستانی، برپایی جلسات و گردهمایی های شائبه دار، نصب بنرهای تبلیغاتی در دو مورد به نفع یک نامزد خاص و انتشار مصاحبه های جهت دار پاره ای از مدیران شهرستان در رسانه ها به نفع یک نامزد خاص تنها گوشه ای از این موارد است.
از اینرو از هیات های دارای مسئولیت در امر مهم انتخابات انتظار می رود، تمام این موارد را به نمایندگی از مردم و افکار عمومی بررسی کنند و زیبنده است که گزارش آن را برای مردم نیز منتشر کنند.
مورد دیگری که از این هیات ها انتظار می رود، منتظر شکایت و دریافت گزارش های مردمی نباشند. در شهرستان شازند چنین رویه هایی چندان مرسوم نیست و مردم آنقدر گرفتاری در زندگی دارند که فرصتی برای درگیر شدن و رفت وامد در این باره ندارند.
در چند ماه گذشته وبلاگ نامه شازند در چند مورد با سند و عکس برخی تخلفات انتخاباتی را گوشزد کرده است و پاره ای از وبلاگ های دیگر شهرستان شازند نیز مبادرت به چنین کاری کرده اند.
علاوه بر اینها پاره ای از مدیران ارشد کشوری از جمله دفتر رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس در باره رفتار نماینده این شهرستان در مجلس ، سخنان صریحی را بیان کرده اند که ضرورت دارد هیات های نظارتی به نمایندگی از افکار عمومی چنین امور مهمی را لااقل در افق یک ساله منتهی به ۱۲ اسففند ماه ۱۳۹۰، یعنی روز برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار دهند.
عناصر نظام های انتخاباتی داگلاس دبلیو ری در کتاب پیامد های سیاسی قوانین انتخاباتی(۱۰) سه مرحله را برای یک نظام انتخاباتی برشمرده که بعدها اندیشمندان دیگری این نظریه را کامل کردند و بر روی آن اتفاق نظر ایجاد شد که این سه مرحله عبارتند از: ۱٫ ساختار رای گیری ۲٫ ساختار حوزه ی انتخابات ۳٫ [...]
عناصر نظام های انتخاباتی
داگلاس دبلیو ری در کتاب پیامد های سیاسی قوانین انتخاباتی(۱۰) سه مرحله را برای یک نظام انتخاباتی برشمرده که بعدها اندیشمندان دیگری این نظریه را کامل کردند و بر روی آن اتفاق نظر ایجاد شد که این سه مرحله عبارتند از:
۱٫ ساختار رای گیری
۲٫ ساختار حوزه ی انتخابات
۳٫ فرمول انتخاباتی
*ساختار رای گیری نشان میدهد که رای دهندگان چگونه انتخاب خود را بروز میدهند. ساختار رای گیری با توجه به مطلق و ترتیبی بودن رای(۱۱) و یا هدف رای و فهرست کاندیداها و احزاب ممکن است متفاوت باشد. در واقع صحبت از تعداد رای هایی است که رای دهنده اجازه ی آن را دارد. در یک تقسیم بندی(۱۲) تعداد رای هایی را که رای دهنده اجازه ی تکمیل آن را دارد به ۴ دسته تقسیم میشود:
الف) آرای نامزدها: در مناطقی که تنها یک نامزد دارد و شهروندان برای یک نامزد واحد یک رای به صندوق میریزند.
ب) آراء اولویت بندی شده: علاوه بر رای گیری برای یک حزب شامل رای دادن برای به یک نامزد خاص یا نامزدهای یک فهرست حزبی نیز میشود.
ج) آراء دوگانه: در نظام های انتخاباتی مختلط، یعنی رای دهندگان در حوزه هایی که هم یک نماینده وهم چند نماینده از انها انتخاب میشود که رای های جداگانه ای به صندوق می اندازند.
د) آراء حزبی: انتخاب رای دهنده را به دادن رای واحد به یک حزب محدود میکند.
*ساختار حوزه ی انتخاباتی: اندازه ی حوزه ی انتخاباتی با تعداد کرسی هایی که در یک انتخابات در یک حوزه اشغال می شود تعریف شده است. حوزه های انتخاباتی واحد هایی است که در آنها تمام آرا تبدیل به توزیع کرسی ها میشود.(۱۳) حوزه ها معمولا به شکل سرزمینی تعریف میشود و همچنین ممکن است با گروه های جمعیتی تعریف شود. انتخابات ممکن است به شکل عمومی برگزار شود به این صورت که کل کشور یک واحد میشود.
نظام های اکثریتی و اکثریت نسبی بیشتر موارد از حوزه هایی استفاده میکنند که فقط یک نفر ازآنها به عنوان نماینده انتخاب می شود در حالی که نظام های تناسبی حداقل دو کرسی در هر حوزه را ضروری میدانند.
اندازه ی حوزه رابطه ی نزدیکی با تناسب دارد وقتی کرسی های بیشتری به یک حوزه تخصیص داده می شود امکان اختصاص سهمیه ی کرسی ها طبق سهمیه ی آرا به طور مساوی افزایش پیدا میکند. تحقیقات نشان میدهد اندازه ی حوزه ی انتخاباتی بیشترین تاثیر را برتناسب کلی نتایج انتخابات دارد.(۱۴)
*فرمول انتخاباتی چگونگی تبدیل آرا به کرسی هارا تعیین میکند. به طور کلی سه روش وجود دارد (۱۵)و کرسی ها را می توان فرد یا حزبی اختصاص داد که:
۱٫ اکثریت آرا بدست آورده اند
۲٫ اکثریت نسبی آرا را بدست آورند
۳٫ یا یه طور نسبی بیشترین رای در میان رقیبانشان را کسب کنند
به علاوه برخی نظام ها فرمول های نسبی را با اکثریت یا اکثریت نسبی در یک انتخابات ترکیب می کنند که این نظام ها، نظام های انتخاباتی مختلط نامیده می شوند.
*دیگر عناصر تشکیل دهنده ی نظام های انتخاباتی
- آستانه های انتخاباتی: (۱۶)به معنی در صد حد اقل رای مردم که یک حزب برای پیروزی در انتخابات به آن نیاز دارد. آستانه ی انتخابات بر اساس معیارهای خاصی معرفی می شود مثلا پیروزی در کسب تعداد خاصی از کرسی ها در رده ی پایین به منظور اینکه واجد شرایط لازم در حوزه ی رده بالا شود. این آستانه ها معمولا در سطح ملی به کار برده می شود. نظام های اکثریت آستانه ی انتخابات را به کار نمی برند.
بعضی از دلایل ایجاد آستانه های انتخاباتی عبارتند از: جلوگیری از انشعاب احزاب، محدود کردن تعداد احزاب در مجلس و ایجاد شرایط سخت برای پیروزی احزاب افراطی.
آستانه های انتخاباتی و اندازه ی حوزه ها به تعبیری با هم مشابه هستند. این بعد اثر عمده ای بر نظام های حزبی دارد.
اصل دموکراتیک ایجاب میکند که اندازه ی حوزه با تعداد رای دهندگان و یا تعداد مردم در هر حوزه انتخاباتی مطابق باشد. مثلا اگر حوزه ی الف ۲ نماینده دارد حوزه ی ب با دو برابر جمعیت نسبت به حوزه ی الف باید ۴ نماینده داشته باشد. انحراف از این اصل تقسیم بندی نامناسب تعداد نمایندگان نامیده میشود. تقسیم بندی نامناسب ممکن است به نفع یک حزب یا گروه خاصی انجام شود.
تنظیم غیر عادلانه ی حوزه های انتخاباتی(۱۷)، دست کاری عمدی محدوده های حوزه به نفع یا ضرر احزاب خاص تعریف میشود. حتی اینکه مرزهای حوزه در کجا تنظیم شود اهمیت دارد. مثلا یکی از گونه های تنظیم عادلانه این است که حوزه ها را به گونه ای تنظیم کنیم که اقلیت قومی یا نژادی به منظور افزایش نمایندگی حزب اقلیت در مجلس متمرکز شود.
- اصطلاح ظاهر سازی:(۱۸) احزاب مختلف و جداگانه به منظور توزیع کرسی های نمایندگی خود را به هم مرتبط اعلان میکنند در صورتی که هر کدام در انتخابات با فهرست جداگانه حاضر می شوند ولی برای یک حزب واحد رای ریزی می شود. نهایتا آراء فهرست هر حزب به هم اضافه و پس از آن کرسی ها به طور نسبی تقسیم میشود، گویی همه نامزد ها به یک حزب تعلق داشته اند. این اصطلاح تنها در نظامهای نسبی پدیدار میشود.
حتی در نظام هایی نسبی و نظام هایی که به طور منطقی طرفدار حکومت اکثریت هستند بر اساس رای جایگزین احزاب ممکن است طرفداران خود را مجاب کنند که اولویت اول را به حزب خودشان و اولویت های دیگر را به احزاب مرتبط اختصاص دهند. در آمریکا نوع مشابهی از این همکاری در حوزه هایی که چندین حزب تصمیم می گیرند از نامزد یک حزب خاص حمایت کنند اتفاق می افتد. این شیوه (فهرست مرتبط) تا حدودی جهت کم کردن خطر احزاب کوچک به نفع احزاب بزرگ است.(۱۹)
- اندازه ی مجلس: حتی عده ای بر این باورند که اندازه ی مجلس نیز عاملی مربوط به نظام های انتخاباتی است و تعداد نمایندگان یا کمیت مجلس با تاثیر بر تعداد حوزه های انتخاباتی نقش عمده ای در نسبیت مجلس قانونگذاری دارد(۲۰). به طور مثال شانس یک حوزه ای که تنها یک نماینده دارد در یک انتخاباتی که ۱۰۰ کرسی وجود دارد بیشتر است تا انتخاباتی که مثلا ۱۰ حوزه دارد برای ۱۰ کرسی.
- نوع دولت: عده ای دیگر همانند لیجفارت(۱۹۹۵) نیز با تفاوت میان برگزاری انتخابات در نظام های پارلمانی و ریاست جمهوری، آن را یکی از جنبه های نام انتخاباتی قلمداد میکنند. به گفته ی وی ریاست جمهوری از تعدد احزاب جلوگیری میکند و نتیجه به نفع احزاب بزرگ و با ثبات خواهد بود.(۲۱)
در بررسی ها و تحقیقات متنوع عوامل دیگری مثل جرح و تعدیل کرسی ها و بحث کرسی های جبرانی و اضافی به عنوان عوامل موثر در تشکیل نظام های انتخاباتی نام برده شده که در این مسوده مجال بیان همه آنها نیست.
* گزینش نظام های انتخاباتی
به طور کلی هیچ نظریه ی مشخصی در مورد اینکه کشورها چگونه نظام انتخاباتی خود را گزینش کنند وجود ندارد اما روش ها و معیارهای گوناگونی در گزینش یک نظام انتخاباتی دخالت دارد از عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گرفته تا وسعت، قلمرو حاکمیت، سطح توسعه و سطح دموکراسی یک کشور. به عنوان مثال یک پژوهشگر در یک تحقیق بیان میکند که برای انتخاب یک نظام انتخاباتی ۴ روش وجود دارد:(۲۲)
الف) از طریق میراث استعمار ب) طراحی آگاهانه ج) تحمیل خارجی د) به صورت تصادفی
در تحقیق دیگری عوامل دیگری مثل: حوادث تاریخی، تاثیرات خارجی، عوامل موقعیتی، و براوردهای مبتنی برمنافع در انتخابات نوع خاصی از نظام انتخاباتی موثر دانسته شده.
در این مورد به ذکر یک مثال از یک تحلیل در دهه ی اخیر بسنده میکنیم(۲۳)، نگارنده در این تحقیق سابقه استعماری انگلستان را یکی از مهمترین عوامل در ایجاد نظام های انتخاباتی گوناگون در بسیاری از کشورها میداند به طوری که بیان میدارد اگر نفوذ انگلستان وجود نداشت تنها ۳۶ کشور به جای نزدیک به ۶۰ کشور نام اکثریت نسبی ر انتخاب می کردند.
با عنایت به آنچه گذشت اکنون به معرفی اجمالی انواع نظام های انتخاباتی می پردازیم.
* تقسیم بندی نظام های انتخاباتی
همانطور که ذکر شد انتخاباتی فرایندی است دارای مراحل گوناکون که هر مرحله درای قوانین خاصی است و در آخرین مرحله از این پروسه بحث از نظام انتخاباتی است، یعنی نتیجه آرا و یا تبدیل آرا به کرسی ها. در یک تقسیم بندی کلی دونظام انتخاباتی متصور است، یکی اکثریتی و دیگری تناسبی که هر کدام هدف و نتیجه خاص خود را دارند. ولی تفاوت میان این دو به دو مفهوم (عدالت) و (کارایی) بر میگردد(۲۴) به نحوی که نظام های اکثریتی با تاکید بر کارایی اعتقاد دارند وجود یک حزب قدرتمند و یکدست باعث ثبات سیاسی بهترو کارایی بهتر میشود، و در مقابل طرفداران نظام تناسبی با تاکید بر مفهوم عدالت ب دنبال ایجاد نظام نمایندگی ای هستند که در آن مجلس ماکت کوچکی از تمام اقشار و احزاب جامعه باشد و هر حزب و گروهی به تناسب طرفدارانش و قدرتش دارای نماینده باشد.
این یک حقیقت است که نظام تناسبی رنگ و بوی بیشتری از عدالت دارد ودر ان هر حزبی به تناسب آرای ای که بدست می آورد دارای کرسی میشودحتی احزاب کوچک و نوپا که در نظام اکثریتی از این شانس برخوردار نیستند. تفاوت دیگر این دو نظام در تعریفی است که از مفهوم (نمایندگی) دارند(۲۵) به طوری که در نظام اکثریتی تاکید بر پاسخگو بودن نمایندگان به عنوان سخنگوی اکثزیت است وطرفداران این نظام عقیده دارند که مجلس باید در اختیار کسانی باشد که بهتر خواسته های مردم را برآورده میکنند. ولی در نظان تناسبی منظور از نمایندگی عصاره ی کوچک جامعه است. در نهایت گفت میشود: ” مکتب تناسبی بر ترکیب مجلس و مکتب اکثریتی بر تصمیم های آن تاکید دارد.” (۲۶)
* معرفی فرمول های انتخاباتی
۱٫ نظام اکثریت
نظامی که در ان برای انتخاب یک نامزد وی باید حد اقل ۵۰% آرا را کسب کند. به طور کلی این نظام دارای دارای دو صورت است:
الف) نظام اکثریت نسبی: قدیمی ترین شیوه انتخابات در اروپا که خواستگاه اصلی آن انگلستان بود. در این صورت نامزدی که نسبت به دیگران آرا بیشتری بدست بیاورد برنده است. مبنای این نظام قاعده ی معروف (هرکس رای بیشتری بیاورد برنده است) میباشد. این نظام تنها یک مرحله دارد که در آن تکلیف انتخابات مشخص می شود و باید ذکر کرد که تنها در حوزه های تک کرسی قابل اعمال است.
یکی از مشکلات این نظام این است که ممکن است در تقسیم جغرافیای حوزه ها عدالت رعایت نشود و یک نامزد می تواند با حداقل رای نماینده همه شود. البته در انگلستان که مبدع اصلی این نظام است در گذشت تقسیم بندی حوزه ها طبقاتی بود(۲۷) و هر طبقه اجتماعی نماینده ی خود را داشت و این مشکل به وجود نمی آمد اما در تقسیمات جغرافیایی امروز با این مشکل مواجه هستیم. مثلا در انگلستان به تعداد کرسی های پارلمان حوزه وجود دارد و گاهی ممکن است کسی در یک حوزه ۲۰% رای بیاورد و رای او نسبت به بقیه بیشتر باشد و برنده شود، اینجا تکلیف آن ۸۰% که به او رای نداده اند نیز بدست این نامزد می افتد. انتخابات شوراها در ایران نیز مثالی برای این فرمول است. نهایتا اینکه در این نوع نظام پراکندگی جغرافیایی طرفداران یک حزب ممکن است به ضرر آن حزب تمام شود و یک امکان دارد یک حزب با آرا کمتری در کل کشور نسبت به حزب دیگری صاحب کرسی های بیشتری شود و این نظام میتواند اقلیت را حاکم بر اکثریت کند. ولی در مقابل سادگی و سهولت و کم هزینه بودن این نظام یک مزیت برای آن است.(۲۸)
ب) نظام اکثریت مطلق: در این نظام شرط پیروزی کسب ( نصف+۱) کل ارا اخذ شده می باشد. این فرمول ایراد وارد بر نظام اکثریت نسبی را برطرف میکند و نماینده از مشروعیت کافی برای احراز این سمت برخوردار میگردد. در اینجا با این مشکل روبرو هستیم که اگر کسی در دور اول اکثریت مطلق ارا را بدست نیاورد تکلیف چیست؟ برای رهیافت از این مشکل چند روش وجود دارد(۲۹):
۱٫ تکرار انتخابات تا رسیدن به اکثریت مطلق
۲٫ انتخابات دو مرحله ای – رقابت بین دو نامزد اول در دور دوم
- محدود کردن نامزدهای دور دوم و اعمال اکثریت نسبی
- رای جایگزین ( نظام رای بدیل )
ساده بودن و حفظ ثبات سیاسی کشور از مزایای این نظام است، این نظام هرچند خیلی عادلانه نیست اما موجب تشکیل نظام های با ثبات و مقتدر میشود. همچنین ایجاد رقابت سیاسی بین احزاب و شناخت بهتر مردم و در نتیجه کاسته شدن حاکمیت مطلق احزاب سیاسی در جامعه، احترام به اکثریت و امید اقلیت برای تبدیل شدن به اکثریت در اینده از محاسن دیگر این نظام است. اما در مقابل نا عادلانه بودن و حذف نا عادلانه ی اقلیتها و در نتیجه تشدید منطقه گرایی و غافل شدن نمایندگان از مسائل مهم و اساسی ملی، از مهمترین معایب این دسته از نظام های انتخاباتی است.
۲٫ نظام تناسبی
در این نظام هر یک از احزاب می توانند به تناسب آرا ای که کسب کرده اند صاحب کرسی های نمایندگی شوند. این نظام به صورت یک مرحله ای است و در آن حوزه های انتخاباتی باید به اندازه ی کافی وسیع و پرجمعیت باشند تا در هر حوزه چندین کرسی به رقابت گذاشته شود. مطرح شدن این فرمول در قرن ۱۹ با مخالفت شدید محافظه کاران، جناح های انقلابی تندرو، و از همه مهمتر زمامداران و طبقه ی حاکم روبرو شد زیرا این نظام را عامل بی ثباتی و فرقه گرایی در کشور می پنداشتند(۳۰) ولی عادلانه بودن آن بیشتر مورد توجه واقع شد. انتخاب تعدادکرسی ها و نمایندگان نیز روش های گوناگون دارد: (۳۱)
الف) روش ضریب انتخاباتی: روش محاسبه آرا در این نظام به این صورت است که برای بدست آوردن آرا هر حوزه ابتدا خارج قسمت انتخاباتی هر حوزه مشخص میشود و احزاب به اندازه ی ضریب این خارج قسمت دارای کرسی خواهند شد. مثلا اگر در یک حوزه ۳ کرسی باشد و ۳۰۰۰ نفر در انتخابات آن حوزه شرکت کنند ، خارج قسمت انتخاباتی در تقسیم ۳۰۰۰ بر ۳ میشود ۱۰۰۰، حال اگر حزبی ۲۰۰۰ رای آورده باشد ۲ کرسی به او میرسد. در این سیستم همواره مشکل (آرا مازاد) وجود دارد. مثلا اگر در مثال بالا حزبی ۲۳۰۰ رای داشت تکلیف آن ۳۰۰ رای اضافی چه میشود؟ برای حل این مشکل روش های متعددی است که در ادامه به ذکر آنها می پردازیم.
۱٫ سیستم ساده که در آن هر حزبی تعداد آرا اضافی اش نسبت به آن تناسب بیشتر بود نماینده اضافه را به ان میدادند.
۲٫ سیستم کامل یا کلی که در آن آرا اضافه را در سرتاسر کشور جمع می کنیم. مثلا حزب اول در کل کشور ۳ میلیون رای اضافه آورده و حزب دوم ۲ میلیون و ۵ کرسی هم اضافه داریم حال مشکل اینجاست این کرسی ها را ب کدام حوزه اختصاص دهیم.
ب) معیار واحد: در این شیوه به جای شمارش آرا و تقسیم بر کرسی ها از همان اول مشخص میکنیم که مثلا برای هر ۱۰۰ نفر یک کرسی وجود دارد. این شیوه ۲ ویژیگی دارد، اول اینکه برای سراسر کشور یکسان است و دوم اینکه از قبل برای هر حوزه مشخص است که به جای هر چند نفر چند نماینده تعلق می گیرد.
ج) ضریب ملی: این سیستم در جاهایی است که کل کشور یک حوزه ی انتخاباتی است. در این روش کل آرا ماخوذه را تقسیم بر کل کرسی ها می کنیم ( هر دو در سطح کل کشور). مشکل این روش آنجاست که استخراج ضریب بعد از پایان کامل انتخابات و شمارش تمام آرا در سراسر کشور بدست می آید که باعث طولانی شدن جریان انتخابات و بروز مشکلات میشود.
د) معیار جغرافیایی: در این سیستم بر اساس معیارهای جغرافیایی مثلا برای هر ایالت ۲ نماینده بدو ن در نظر گرفتن ضریب و جمعیت و… در این سیستم ممکن است مناطق عرفی جغرافیایی در نظر نباشد بلکه مناطق انتخاباتی ویژه ایجاد کنند مثلا چند شهر یک منطقه را تشکیل میدهند مثل انتخابات خبرگان در ایران که در سطح استان ها برگزار میشود.
* نظام تلفیقی
این نظام را که با نام های دیگری همچون (نظام دو رای)، (نظام اضافی) و (نظام آلمانی) می شناسند در واقع ترکیبی است از مزایای موجود در دو نظام اصلی یعنی نظام اکثریتی و تناسبی. (۳۲)
در این نظام تلاش میشود از جهتی تناسب میان ارا و کرسی ها رعایت شود و از طرفی دولت های پایدار و با ثبات به وجود آیند. این نظام از سوی کشورهای بسیاری مورد قبول واقع گردید ولی الگوی اصلی این نظام انتخاباتی کشور آلمان است البته برخی این نظام را مربوط به سال ۱۹۴۹ و بانی آن را فردی به نام بورنیمان میدانند. بارز ترین خصوصیت این نظام این است که در آنرای دهندگان دو بار رای میدهند، یکبار به نامزدهای مورد نظر خود درحوزه کوچک انتخاباتی و در مرحله دوم به فهرستس در حوزه های بزرگتر. برای توضیح بهتر این نظام کشور آلمان را به عنوان نمونه بررسی میکنیم.
نظام تلفیقی به صورت دو رایی از سال ۱۹۵۳ در آلمان به تصویب رسید(۳۳). طبق قانون جدید ۵۰% از کرسی های مجلس فدرال به نامزدهای فهرست ها یا احزاب سیاسی و ۵۰% دیگ به نامزدهای حوزه هاتعلق میگیرد و رای دهندگان در هر انتخابات دو رای به صندوق میریزند. شایان ذکر است که تقسیم کرسی ها در میان فهرست احزاب در مرحله ی اول به شیوه ی تناسبی صورت میگیرد و رای دوم در حوزه های کوچک تک کرسی و انتخاب تنها یک نامزد از طریق نظام اکثریت نسبی است.
نکته قابل توجه اینجاست که احزاب برای بدست اوردن کرسی ها باید ۵% آ را یا سه کرسی حوزه ی انتخابیه را بدست آورند وگرنه فاقد کرسی نمایندگی خواهند بود.
* جمع بندی
با عنایت به مطالب ذکر شده در آنچه گذشت جمع بندی این مقاله را در قالب چند نکته به استحضار خوانندگان محترم میرسانم.
۱٫ تعریفی از نظام های انتخابباتی: همانطور که ذکر شد نظام انتخاباتی مرحله ی آخر فرایند انتخابات است یعنی جایی که صحبت از شمارش آرا و تقسیم کرسی هاست و یا به تعریف ساده تر اینکه چه کسی با چه میزان رای انتخاب میشود. در واقع صحبت از ماهیت انتخاباتاست و اینکه در چه صورتی می توان ادعا کرد برگزیدگان نماینده ی واقعی تمام اقشار و احزاب یک جامعه است.
۲٫ اهمیت نظام های انتخاباتی: بسیاری برای این مقوله اهمیتی در سطح قوانین اساسی قائلند زیرا باور دارند که یک نظام انتخاباتی مناسب بخشی از نهادهای اساسی یک دموکراسی است و نقش بسازایی در تعیین ماهیت یک نظام مردم سالار دارد تا آنجایی که برخی آن را بهترین روش برای تغییر ماهیت یک دموکراسی میدانند.
۳٫ عوامل تشکیل یک نظام انتخاباتی: عوامل بسیاری در تشکیل یک نظام انتخاباتی و نوع آن تاثیر دارد از تاثیرات سیاسی، فرهنگی،اقتصادی گرفته تا وسعت و قلمرو و جمعیت. همچنین عوامل تاریخی مثل نفوذ استعمارو انقلابهای مردمی. سطح توسعه و سطح دموکراسی نیز از عوامل تاثیر گذار بر این نظام ها است.
۴٫ عناصر نظام انتخاباتی: سه عامل ساختار رای گیری، ساختار حوزه ی انتخاباتی و فرمول رای گیری از عناصر مهم تشکیل نظام های انتخاباتی است که در قسمت مربوطه به آنها اشاره شده که هر یک تاثیر مستقیم بر نظام انتخاباتی دارند.
۵٫ گزینش یک انظام انتخاباتی: به طور کلی شیوه ی ثابت و فرمول خاصی برای گزینش یک نظام انتخاباتی مناسب مد نظر نظریه پردازان نیست بلکه با توجه به عوامع موثر بر تشکیل یک نظام انتخاباتی و در شرایط خاصی یک نظام انتخاباتی گزینش می شود و هر نظام می تواند نتایج خاص خود را در یک نظام حقوقی داشته باشد و لزوما نتایج یکسانی در کشورهای مختلف به وجود نمی آید.
۶٫ تقسیم بندی نظام های انتخاباتی: به طور کلی دو نظام انتخاباتی داریم ، یکی نظام اکثریتی و دیگر نظام تناسبی که هر کدام تعریف و زیر مجموعه ی خاص خود را دارن و با توجه به هدف انتخابات هر کدام نتایج خاص خود را دارند ولی در کل نظان تناسبی هرچند معایبی نیز دارد عادلانه تر به نظر میرسد. البته نوع دیگری از این نظام ها نظام های تلفیقی است که در واقع جمع بین محاسن دو نظام اکثریتی و تناسبی است که امروزه بیشتر مورد قبول واقع شده.
درپایان امیدوارم این نوشته با تمام کاستی ها مورد توجه خوانندگان گرامی واقع شود و قطره ای باشد دربیکران علم.
والسلام علی من تبع الهدی
حمیدرضا حاجی اسفندیاری
ارجاعات:
۱٫ گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لاند- ترجمه علیرضا عیاری-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی-ص۲۱
۲٫ اکثریت چگونه حکومت میکنند-حجت اله ایوبی- انتشارات سروش- ص۴۹
۳٫ گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لاند- ترجمه علیرضا عیاری-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی-ص۲۲
۴٫ لیجفارت- ۱۹۹۱
۵٫ Pippa Norris
6. Taagepra and Shugart
7. گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لاند- ترجمه علیرضا عیاری-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی- ص۲۵
۸٫ جزوه درس نظام های انتخاباتی- دکتر اسدیان- دانشگاه آزاد تهران مرکز
۹٫ اکثریت چگونه حکومت میکنند-حجت اله ایوبی- انتشارات سروش- ص۴۶
۱۰٫ گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لاند- ترجمه علیرضا عیاری-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی- ص۳۱
۱۱٫ همان- ص۱۱
۱۲٫ همان- ص۱۲
۱۳٫ ریو و وار
۱۴٫ گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لاند- ترجمه علیرضا عیاری-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی- ص۳۴
۱۵٫ همان
۱۶٫ همان- ص۳۵
۱۷٫ همان- ص۳۶
۱۸٫ همان
۱۹٫ همان- ص۳۷
۲۰٫ همان- ص۳۸
۲۱٫ همان
۲۲٫ ریلی و رینولدز ۱۹۹۹
۲۳٫ بلیس و مسیکوت – فرمول های انتخاباتی چشم انداز کلان- نشریه اروپایی مطالعات سیاسی-۱۹۹۷
۲۴٫ اکثریت چگونه حکومت میکنند-حجت اله ایوبی- انتشارات سروش- ص۴۷
۲۵٫ همان
۲۶٫ Maclean 1991
27. اکثریت چگونه حکومت میکنند-حجت اله ایوبی- انتشارات سروش- ص۵۷
۲۸٫ همان- ص ۵۸ و ۵۹
۲۹٫ همان- ص۶۰
۳۰٫ همان- ص۷۵
۳۱٫ جزوه درس نظام های انتخاباتی- دکتر اسدیان- دانشگاه آزاد تهران مرکز
۳۲٫ اکثریت چگونه حکومت میکنند-حجت اله ایوبی- انتشارات سروش- ص۱۱۱
۳۳٫ همان- ص۱۱۳
منابع:
۱٫ عوامل موقعیتی تعیین کننده در گزینش نظام انتخاباتی- کریستر لانل- مرکز پژوهش مجلس
۲٫ اکثریت چگونه حکومت می کنند- حجت اله ایوبی- انتشارات سروش
۳٫ جزوه درسی استاد اسدیان- نظام انتخاباتی- دانشگاه تهران مرکز
۴٫ حقوق اساسی- دکتر قاضی- نشر میزان
۵٫ پرتال جامع علوم انسانی- پایگاه اینترنتی
نوشته: پیتر گروس – ترجمه: محمدرضا بلوردی / ایجاد ادارهای برای دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه دیپلماسی عمومی مأموریت ویژه و متمایزی است و مهارتها و آموزشهای خاصی را میطلبد که برای دیپلماسی بین دولتها با یکدیگر ضروری نیست. بر این اساس این کار باید از سوی مسئولانی صورت گیرد که در زمینه فعالیتهای مربوط [...]
نوشته: پیتر گروس – ترجمه: محمدرضا بلوردی / ایجاد ادارهای برای دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه
دیپلماسی عمومی مأموریت ویژه و متمایزی است و مهارتها و آموزشهای خاصی را میطلبد که برای دیپلماسی بین دولتها با یکدیگر ضروری نیست. بر این اساس این کار باید از سوی مسئولانی صورت گیرد که در زمینه فعالیتهای مربوط به دیپلماسی عمومی فعالیت داشتهاند و آموزشهای خاصی را دیده و مهارتهای خاصی را هم به دست آوردهاند و درباره آنها براساس عملکردی که در پستهای دیپلماسی عمومی داشتهاند، اظهارنظر میشود. برای تحقق این هدف شایسته است ادارهای برای دیپلماسی عمومی تأسیس شود که به نوعی در داخل وزارت خارجه از استقلال برخوردار باشد. شایسته است متخصصان دیپلماسی عمومی در این اداره جمع شوند. (در حالی که هماکنون در سراسر وزارت خارجه پراکنده شدهاند و از مهارتهایی که دارند استفاده نمیشود.)
لازم است به معاون وزیر خارجه در دیپلماسی عمومی قدرتی در زمینه جذب، آموزش، ترویج، انتصابها و بودجهها داده شود. شایسته است بیشتر کار دیپلماسی عمومی خارجی به مسئولانی سپرده شود که بیشتر زمان خود را صرف کار در این زمینه بکنند.
قبل از سال ۱۹۹۹، مدیریت قسمت اعظم دیپلماسی عمومی آمریکا از طریق آژانس رسانههای (اطلاعات) آمریکا USIA صورت میگرفت و به علت فشارهای ناآگاهانه کنگره، این آژانس در سال ۱۹۹۹ جذب وزارت خارجه شد. این ادغام، خطایی بزرگ بود. در حال حاضر نمیتوان به سادگی این وضعیت را اصلاح کرد، اما میتوان از طریق ایجاد وحدت بین مسئولان دیپلماسی عمومی وقرار دادن آنها در یک اداره جدید، تا حد امکان جلو ضرر و زیانها را گرفت. این اقدام باعث میشود عملکرد فعالان عرصه دیپلماسی عمومی، حرفهایتر شده و کارآیی بیشتری داشته باشند.
علاوه بر این، لازم است که وزارت خارجه در زمینه دیپلماسی عمومی دوباره در صدر دیگر دستگاهها قرار داشته باشد. در سالهای اخیر، وزارت دفاع فعالیتهای خود در زمینه دیپلماسی عمومی را توسعه داده که این فعالیتها ناموفق بوده است. به جای آن، شایسته است نقش وزارت دفاع در سطح همان نقشهای سنتی محدود در زمینه مدیریت عملیاتهای روانی (جنگ روانی) علیه دشمنان در زمان خاص خود باقی بماند.
فرستادن پیام احترام
اعراب و دیگر مسلمانان تا حد زیادی بر این عقیدهاند که آمریکاییها با دیده احترامآمیزی به آنها نگاه نمیکنند. این موضوع علت اصلی احساس خشم اعراب و مسلمانان نسبت به ایالات متحده آمریکاست. بر این اساس شایسته است که بازنگری در شیوه و محتوای روابط بین آمریکا و جهان اسلام صورت گیرد و پیام احترامی فرستاده شود. همانگونه که در بخشهای قبل گفتیم، لازم است که شیوه گفتوگو به منولوگ ترجیح داده شود. بخشی از علت این موضوع این است که گفتوگو، گوش دادن را میطلبد و گوش دادن احترام را نشان میدهد. در برنامههای رادیویی و تلویزیونی آمریکا شایسته است که به جای بحثهای تهاجمی خشن، اخبار واقعی تأیید شود، زیرا اینگونه بحثها نشان میدهد که طرف مقابل فکر میکند مردم بسیار احمق هستند و آنچه را که در پشت صحنه است، درک نمیکنند.
توجه به منافع اعراب و مسلمانان
به طور کلی شایسته است که ایالات متحده سیاستهای خارجی را دنبال کند که منعکسکننده دغدغههای ملتهای جهان اسلام و عرب باشد. حتی بهترین دیپلماسیهای عمومی نیز نمیتوانند از سیاستهای خارجی دفاع کنند که به ضرر منابع اساسی طرف مقابل است. ایالات متحده با حمایت خود از رژیمهای استبدادی غیرمردمی در مصر دوران مبارک، عربستان سعودی و کشورهای دیگر و حمایت بیقید و شرط خود از اسرائیل، جایگاه خود را در جهان عرب و اسلام ضعیف کرده است. به سختی میتوان اینگونه سیاستها را برای ملتهای عربی و اسلامی توجیه کرد. به جای آن شایسته است که ایالات متحده همراه با نوعی نرمش، تکثرگرایی و حکومت خوب را در جهان عرب تأیید کند و با استفاده از زور، اسرائیل را به داخل مرزهای ۱۹۶۷ براند و حتی با توسعهطلبی اسرائیل که به این مرزها بیتوجهی میکند، مخالفت کند. تمامی فعالیتهای مربوط به شهرکسازی اسرائیل در سرزمینهای مورد منازعه، از آن جمله است. در مواردی که جنگی صورت گرفته، حملهای شده یا کشورهای عربی و اسلامی اشغال شدهاند، اقدام ایالات متحده آمریکا در استفاده از زور علیه مسلمانان، باعث نارضایتی عظیمی شده است.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در سخنرانی که در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۰۹ در دانشگاه قاهره داشت، حرکتی را در جهت این سیاستها آغاز کرد و اکنون در شرایط بهار عربی و سرنگونی چند دیکتاتور در کشورهای عربی باید تا زمان رسیدن به موفقیت به کار خود ادامه دهد.
رقابت با روایت القاعده
دولتهای آمریکا در گذشته تا حد زیادی از بحث و بررسی مستقیم درباره مشروعیت و منطق روایت القاعده اجتناب کردهاند. به جای آن شایسته است که ایالات متحده برای به چالش کشاندن و از بین بردن این روایت وارد عمل شود. روایت و نگرش القاعده در بخشهایی از جهان اسلام مسلط بوده و مردم این مناطق به آن اعتقاد دارند. این روایت عده زیادی را تشویق میکند به القاعده بپیوندند یا از آن حمایت کنند. تا زمانی که القاعده این قدرت جذب را در جوامع اسلامی داشته باشد، فضای مناسبی برای آن فراهم است تا نیروی انسانی جذب کند، اعتبارات مالی و پناهگاههایی امن را در اختیار گیرد.
شایسته است که ایالات متحده با این روایت مقابله و رقابت کند، زیرا این نگرش تخریبی و ویرانگر است و برپایه ادعاهایی واهی شکل گرفته که غالباً قابل بحث و بررسی است. بدین ترتیب است که القاعده در معرض حملات شدیدی قرار میگیرد. علاوه بر این، القاعده تا زمانی که به نگرش و روایت آن آسیبی وارد نشود، همچنان پایدار باقی میماند و تا زمانی که این نگرش نقد نشود، گسترش آن همچنان ادامه خواهد یافت.
برخی اینگونه استدلال میکنند که بررسی نگرش القاعده، فقط در سطح واژگان القاعده بوده و موفق نخواهد شد. اما خطر بزرگتر در طفره رفتن از این بررسی نهفته است که حتی شامل بحثهای غیرقابل تأیید نیز میشود، زیرا پاسخی به آن داده نشده است.براین اساس بحثهای القاعده در صورتی که پاسخ قاطعی به آن داده نشود، از سوی عدهای پذیرفته خواهد شد.نگرش القاعده دارای چند فصل از جمله فصل تاریخی است که باید به ویژه به آن پاسخ داده شود.
تاریخ
روایت تاریخی القاعده این ادعا را مطرح میکند که غرب جنگی تجاوزگرانه و وحشیانه بیپایانی را علیه جهان اسلام آغاز کرده است که از زمان حضرت محمد(ص) شروع شده است. حوادثی که برای این جنگ ذکر شده، جنگهای صلیبی، استعمار وحشیانه مسلمانان از سوی انگلیسیها، فرانسویها، روسها، ایتالیاییها و آمریکاییها از قرن ۱۸ تا دهه ۶۰ قرن گذشته از بین بردن خلافت اسلامی پس از جنگ جهانی اول و تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ را شامل میشود، اما حوادث جدیدتر، دخالت نظامی آمریکا در سومالی (۱۹۹۲ ـ ۱۹۹۴) حمایت آمریکا از کشتار و طرد مسلمانان بوسنیایی از سوی صربها در آغاز دهه ۹۰، حمایت غرب از استقلال تیمور شرقی از اندونزی (۱۹۹۹) که باعث تجزیه اندونزی و کوچ اجباری مسلمانان تیمور شد، حمایت آمریکا از سرکوب مسلمانان کشمیر توسط هند و سرکوب مسلمانان چچن توسط روسیه، کشتار هزاران عراقی توسط آمریکا به علت مجازاتها و تحریمهای اقتصادی که از سال ۱۹۹۱و ۲۰۰۱ علیه نظام صدام صورت گرفت، حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳ و حمایت آمریکا از فعالیتهای متعدد نظامی اسرائیل علیه اعراب از سال ۱۹۴۸ را دربرمیگیرد. القاعده در تبلیغات خود ضررهای ناشی از این تجاوز را این گونه بیان میکند: «تمامی امت اسلامی امروز در معرض ظلم و سرکوب کفر صلیبی قرار گرفته است». القاعده تأکید میکند که ایالات متحده هیچ ارزشی برای زندگی مسلمانان قائل نیست و برای از بین بردن اسلام و تحت کنترل گرفتن نفت آن تلاش میکند. القاعده مدعی است که خشونت این گروه، از مسلمانان در برابر این تجاوزگری حمایت میکند.
در مورد تعیین وضعیت دینی نگرش القاعده نمیتوان با دو واژه درست یا اشتباه اظهارنظر کرد ، چرا که مبتنی بر معتقدات ایمانی و نه حقایق تاریخی است، بلکه فقط میتوان این گونه ارزیابی کرد و حکم داد که روایت و نگرش القاعده، به شدت از درک رایجی که از اسلام نزد مسلمانان جهان وجود دارد، منحرف شده است.
اما در بخش تاریخی روایت القاعده میتوان گفت که ملغمهای از حقایق و غیرحقایق است. اگر این روایت صحیح بود، خشم شدید جهان اسلام از جنایتهای غرب توجیهپذیر بود، اما این روایت تا حد زیادی از حقیقت منحرف شده و بخشی از علت آن ادعاهای دروغینی است که مطرح شده و این به علت بیتوجهی به حقایقی اساسی است که روایت القاعده را به راه خطا برده است.
البته تمامی ادعاهای مطرح شده در روایت القاعده دروغین نیستند. غرب از قرن ۱۷ تا دهه ۶۰ قرن گذشته بخشهای گستردهای از جهان اسلام را به شکل وحشیانهای استعمار کرد. توجه غرب به زندگی شهروندان غربی، بیشتر از اهتمام آن به زندگی مسلمانان است. هم?چنان که از حکام مستبد کشورهای اسلامی حمایت میکند و پشتیبانی آن از اسرائیل بیهیچ قید و شرطی صورت میگیرد.ادعاهای مهم دیگری در روایت القاعده وجود دارد که صحیح نیست.
در این ادعاها آمریکا مسؤول حملات هوایی به مسلمانان سومالی بوسنی، کوزوو و تیمور شرقی است، از اعمال وحشیانه روسیه و هند علیه مسلمانان در چچن و کشمیر حمایت کرده و برای از بین بردن اسلام تلاش کرده است. این نظرات، تحریف مستندات تاریخی است.
ایالات متحده در جریان دخالتهای خود در سومالی، بوسنی و کوزوو مرتکب خطاهای بزرگی شد، اما در تمام این موارد برای کمک به مسلمانان دخالت کرد و نه برای آزار و اذیت آنها. دخالت آمریکا در بوسنی و کوزوو، به خشونت صربها علیه اکثریت مسلمانان این مناطق انجامید. هم چنین دخالت آن در سومالی باعث نجات جان ۲۲?هزار نفر از مسلمانان سومالی شد. نیروهای غربی در سال ۱۹۹۹ نیز برای پایان دادن به وحشیگریهای اندونزی علیه تیمور شرقی و نه برای بیاحترامی به مسلمانان وارد این منطقه شدند.
ایالات متحده از اقدامات وحشیانه روسیه و هند در چچن و کشمیر حمایت نکرد و به هیچ وجه برای از بین بردن اسلام اقدام نکرده است.موضوع مهم چیزی است که در روایت القاعده حذف و کنار نهاده شده است و این گونه نشان داده میشود که در تاریخ روابط بین مسلمانان با غیرمسلمانان، خشونتهایی ثبت شده که تمامی آن به صورت یک جانبه و از سوی غیرمسلمانان بوده است.
کشورهای غربی اقدامات وحشیانه بزرگی را علیه جوامع اسلامی مرتکب شدهاند. این اقدامات شامل برخی جنایتها میشود که القاعده آشکارا آن را محکوم میکند(تلاشهای غربی برای سرکوب و تسلیم کردن مستعمرات اسلامی بین سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۶۰ که به آن اشاره شد) برخی از اقدامات نیز وجود دارد که القاعده چیزی از آن نمیگوید (کودتای آمریکا در ایران در سال ۱۹۵۳ و سیاست دوگانه آمریکا در قبال افغانستان از سال ۱۹۸۹ تا سال ۱۹۹۲ که این کشور را در حالی که در آتش جنگ میسوخت، رها کرد).
از سوی دیگر در اندونزی که یک کشور مسلمان است، بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۰ حدود ۲۰۰هزار نفر از مردم تیمور شرقی کشته شدند، یا در سال ۱۹۶۵ نیز بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر از اقلیتهای چینی غیرمسلمان آن کشور کشته شدند.بدین ترتیب در تاریخ جدید روابط بین مسلمانان و غیرمسلمانان، جنایتهای بزرگی صورت گرفته که دوجانبه بوده است. هر دو گروه به علت اعمال وحشیانهای که انجام دادهاند مرتکب خطاهایی شدهاند.
بنابراین هر دو طرف باید به جنایات خود اعتراف کنند و نظر خود درباره طرف مقابل را به خاطر اقداماتی که خود مرتکب شدهاند، اصلاح کنند.از سوی دیگر بسیاری از مسلمانان به وسیله تندروهای افراط گرا کشته شدهاند.
در دهه ۹۰، هزاران افغان مسلمان توسط دولت طالبان به قتل رسیدند. دهها هزار مسلمان الجزایری توسط جنبش افراطگرا و خشن الجزایر (جماعت اسلامی مسلح) از سال ۱۹۹۲ تا سال ۱۹۹۸ کشته شدند. هزاران نفر از شیعیان عراقی از سال ۲۰۰۳ توسط تندروهای سلفی کشته شدند. افراطگرایان تندرو سلفی خود را به عنوان مدافع مسلمانان معرفی میکنند، اما در سالهای اخیر آنها بیشتر از آمریکاییها و اروپاییها از مسلمانان کشتهاند.
خلاصه اینکه روایت القاعده فضای زیادی را برای بررسی و اصلاح باقی گذاشته است. شکست در توجه به این روایت، فضای منطقی قابل ملاحظهای را برای حمایت از القاعده فراهم میکند. ایالات متحده در این رابطه چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
بررسی روایت و نگرش القاعده
شایسته است که دولت امریکا تمامی تلاشهای خود را برای بالا?بردن و افزایش صداهای جوامع اسلامی که در درستی نگرش القاعده تردید میکنند، به کار گیرد. برای تحقق این هدف ، امریکا باید همه گونه کمک مفیدی به رهبران مسلمانان، پژوهشگران ، تحلیلگران، مدارس، ناشران و دیگر نهادهایی بکند که با ایدئولوژی القاعده مخالف بوده و آن را به چالش میکشند . به هر حال باید اعتراف کرد که این کمکهای آمریکا، باعث کم شدن اعتبار دریافتکنندگان آن در بین تودههای مسلمان میشود.
دولت امریکا همچنین باید شناخت داخلی خود درباره تمامی مسائل مربوط به روایت القاعده را افزایش داده و از آن حمایت کند، به گونهای که ملت آمریکا بتواند بهصورت کارآمدی به بررسی این نگرش و روایت بپردازد. بیان و صدای دولت امریکا زمانی در این بررسی کارآمد خواهد بود که با یک تجربه عمیق، حمایت شده باشد.
به منظور تحقق این هدف، شایسته است که ایالات متحده «گروه گفتوگوی تمدنها» (cdc) را برای بررسی دینی و تاریخی روایت القاعده تأسیس کند. این گروه باید در اداره جدید دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه (که به آن پرداختیم) باشد و از برخی مسئولان وزارت خارجه امریکا تشکیل شود که از عمق حقوق و فقه اسلامی، تاریخ دینی اسلام، تاریخ سیاسی و اجتماعی جهان اسلام و تاریخ روابط مسلمانان با غیرمسلمانان آگاهی داشته باشند.
موضوعی که بیشتر مورد نیاز است اینکه مسئولان cdc باید به زبان جهان اسلام ( مثل عربی، پشتون، پنجابی، فارسی یا اندونزیایی) سخن بگویند.
این مسئولان برای اینکه تجربه کافی را کسب کنند. نیازمند این هستند که چند ماه یا حتی چند سال را به آموزش فشرده خاص بپردازند. این متخصصان حقوق و تاریخ اسلامی ، نیازمند آموزشی خواهند بود تا اینکه به سطح پژوهشگران مسلمانی که از احترام برخوردار هستند، برسند.
مسئولان cdc آمادهاند که چگونگی انحراف روایت دینی القاعده از اسلام معمولی را توضیح دهند و خطاهای روایت تاریخی القاعده را نیز برملا کنند؛ درحالی که نظر عناصر حقیقی این روایت را نیز به خود جلب میکنند و نگرشی را تقویت کرده و توسعه میدهند که نماینده رفتارها و ارزشهای رایج در تاریخ اسلامی است.
این مسئولان زمام امور مدیریت در سازماندهی نظرات جهان اسلام برای بررسی روایت القاعده را برعهده خواهند گرفت.
روشن است که جوامع مسلمان، مسئولان cdc را به عنوان منبع اطلاعاتی مستندی درباره دین و تاریخ اسلامی نخواهند پذیرفت. بلکه همچنان بیشتر به منابع اطلاعاتی مستند خود گوش خواهند کرد. حتی اگر چنین هم باشد، مسئولان cdc به هدفی ارزشمند خدمت خواهند کرد.
حداقل اینکه حضور آنها همچون یک اشاره همراه با احترام به مسلمان است و ثابت میکند که دولت آمریکا به امور مسلمانان توجه دارد تا اینکه از احوال آنها با خبر شود.
همچنین این مسئولان باعث برطرف شدن نگرانی مسلمانانی میشوند که معتقدند آمریکا قصد از بین بردن اسلام را دارد و نشان میدهند که بین اسلام رایج و غرب، ارزشهای مهم مشترکی وجود دارد( که اوباما در سخنرانی خود در دانشگاه قاهره از آن سخن گفت) و علوم دینی القاعده متناقص با اسلام است.
در بلند مدت، مسئولان cdc بر واژگانی که برای بحث بین مسلمانان مطرح میشود تأثیر خواهند گذاشت.
ممکن است که بسیاری از مسلمانان به صورت مستقیم قانع نشوند ، اما آنها بحثها و بررسیهای مفیدی را تشویق خواهند کرد که با آن، مسلمانان، یکدیگر را قانع میکنند.
برای اینکه این مسئولان ایجاد شوند، وزارت خارجه میتواند برخی سخنگویان خود را که به زبانهای عربی، پشتون ، پنجابی یا اندونزیایی سخن میگویند به مدارس دینی خصوصی بفرستند تا اینکه دین یا تاریخ اسلام را فراگیرند. وزارت خارجه میتواند پژوهشگران امریکایی را که با حقوق یا تاریخ اسلامی در ارتباط هستند، جذب کند تا اینکه نمایندگان دولت امریکا در رسانههای عربی و اسلامی و دیگر مراکز و نشستهای عربی و اسلامی حضور داشته باشند و به عنوان یک نیروی احتیاط مدنی مشغول فعالیت شوند که در صورت لزوم نیز فراخوانده میشوند.
وزارت خارجه آمریکا همچنین میتواند پژوهشگرانی از جهان اسلام را جذب کند که آماده هستند آشکارا به صورت تمام وقت یا پارهوقت برای دولت امریکا کار کنند.
این گونه افراد در رسانههای خاورمیانه مثل شبکههای الجزیره و العربیه به صورت رایگان فعالیت میکنند.
برخی میگویند که مسلمانان به هیچ وجه به بررسی نگرشهای خود با امریکاییها موافقت نخواهند کرد ، پس آماده شدن برای پیوستن به این بررسیها معنایی ندارد. به هر حال دولت امریکا خود را از تجربه ضروری برای پیوستن به این بررسی محروم کرده است.
در این مرحله دولت امریکا فقط اندکی از دین یا تاریخ اسلام میداند و چیز مهم یا مفیدی در این رابطه ندارد که از آن حرف بزند.
آیا مسلمانان گفتوگو با کسی که چیزی نمیداند را قبول میکنند؟ وقتی که دولت تجربه بیشتری را به دست آورده و بر روی میز بگذارد، استقبال بیشتری از آن خواهد شد.
همانگونه که در گذشته گفتیم، کسانی در ایالات متحده آمریکا بودند که برخی مواقع از مسئولان کارگر و دیپلماسی و مشورت دفتر خارجه (Forergh Service) به خاطر برخی سخنان صریح و علنی، انتقاد میکردند، اما مسئولان CDC اگر از این که به علت انجام برخیکارها، اعتبارشان به خطر افتد، بترسند، نمیتوانند موفق باشند. این افراد نیازمندند تا در برابر این نوع حملات ، حمایت شوند.
ایجاد سازمانهای غیردولتی
شایسته است که دولت آمریکا برای یافتن راههایی به منظور ایجاد سازمانهای غیر دولتی جدیدی تلاش کند که با روایت القاعده رقابت و به شیوههای دیگر، از اهداف آمریکا حمایت میکنند.
آنچه ما اکنون نیازمند آن هستیم، ایجاد دو سازمان جدید به شیوه سازمانهای دیده بان حقوق بشر سازمان عفو بین الملل، سازمان شفافسازی و مرکز Southern Poverty Lawcenter است تا از این طریق توجهات را به افکار عمومی تحت شکنجه و آزار و اذیت در سراسر جهان جلب کنیم.
سازمانهای غیردولتی موجود که به محکوم کردن دولتها میپردازند، موفق و کارآمد هستند. دولتهایی که حقوق بشر را نقض میکنند یا اجازه عمل به فساد میدهند ، از انتقاد این سازمانهای غیردولتی میترسند و گاهی هم به بهبود مدیریت خود روی میآورند.
سازمانهای غیر دولتی جدید نیز با همین شیوه عمل، اما هدفی جدید را دنبال میکنند؛ شناسایی و انتقاد از پیدایش افکار ویرانگر به ویژه افکاری که از روایت القاعده حمایت میکند.
موفقیت این سازمانها باعث کنترل افکار تخریبی در سراسر جهان میشود و بدین ترتیب به اهداف مهمی از سیاست خارجی آمریکا کمک میکنند.
دولت آمریکا نمیتواند در زمینه ایجاد این سازمان، زمام امور را خود در دست گیرد، اما این امکان را دارد که به دوستان خود در جامعه مدنی این پیام را برساند که این کار را انجام دهند.
سازمان غیردولتی Hate Watch RELIgious استفاده از قدرت دینی را برای ایجاد تنفر و کراهت در کل جامعه دینی ، برملا کرده و تقبیح میکند .
این سازمان بر مبادی ورودی افکار دینی در سراسر جهان مثل کلیساها، مساجد ، کنیسهها، معابد، مدارس، دانشگاههای دینی، مطبوعات دینی، رسانههای الکترونیک و اینترنت نظارت خواهد داشت و بخشی از مأموریت آن ، انتقاد از فضای تشویق نفرت علیه ادیان است که در هر نهاد دینی ممکن است وجود داشته باشد.
سازمان Hate Watch Religious همچنین به جوامع دینی نیز فشار خواهد آورد تا به خطاهایی که اعتقاد آنها علیه دیگران مرتکب شده است، اعتراف کنند.
تجربه نشان داده کسانی که به خطاهای خود اعتراف میکنند، بسیار کمتر به سمت تکرار آن خطا میروند.
بر این اساس ، جوامع دینی که به گناهان خود معترف هستند، بیشتر به این موضوع اعتراف میکنند.
معمولاً پس از هر درگیری داخلی و نقض حقوق بشر، هیأتهای حقیقت یاب فرستاده میشوند که زیرساختی برای اعتراف به اشتباه است که مشهورترین آن آفریقای جنوبی بود.
میتوان متولیان ادبیات را وادار کرد تا از همین شیوه پیروی کنند و هیأتهای حقیقتیابی درباره کار آنها ایجاد شود.
این سازمان برای محدود کردن حق آزادی بیان دیگران تلاش نخواهد کرد. به عبارت دیگر، گفتمان تنفر را با گفتمانی از جنس خودش پاسخ خواهد داد. پس منولوگی که از سوی کینه جویان مذهبی در هر دینی مطرح میشود، به گفتوگوهایی تبدیل خواهد شد که پیامهای انتقادی برای این افراد بهدنبال دارد.
بنابراین مردمی که نفرت را گسترش میدهند، خود را در شرایطی میبینند که کسانی هم با آنها مقابله به مثل میکنند و پیروان آنها هر دو سوی روایت مورد نظرشان را میبینند. بدین ترتیب این سازمان، آزادی بیان بیشتری را در خصوص قضایای دینی و سیاسی ایجاد میکند.
پنج ملاحظه وجود دارد که موضوع ایجاد سازمان غیردولتی Religious – Hate Watch را تقویت و حمایت میکند:
۱- شیطان نفرت سرریز شده و خشونت دینی در جهان درحال افزایش است. خشونتالقاعده چیزی جز یکی از نمونههای تهدید و خطری گستردهتر نیست.
نمونههایی درباره منازعات دینی دیگر و مدرن وجود دارد که جنگهای داخلی در سودان از سال ۱۹۵۶، جنگ داخلی الجزایر بین افراطگرایان و لائیکها در دهه ۹۰ قرن گذشته، جنگ داخلی بین شیعیان و سنیهای عراق از سال ۲۰۰۳، بروز انگیزههای دینی بین طرفهای منازعه اسرائیل و فلسطین و منازعه هند و پاکستان در دهههای اخیر، جنگ داخلی اخیر در سریلانکا بین بوداییها و هندوها، جنگ خشن بین طالبان تندرو و دیگر گروههای افغانستان در دهه ۹۰ قرن گذشته و ظهور اصولگرایان مسیحی، یهودی، مسلمان و هندوهای خشمگین در سالهای اخیر را شامل میشود.
۲- هیچگونه حسابرسی قابل ملاحظهای برای فعالیت ادیان نیست، لازم است مکانیسمی وجود داشته باشد تا آنها مسئول کارهای خود باشند.
۳- نقد اخلاقی میتواند واژگان و اصطلاحات بحث و بررسی را در جوامعی که از لحاظ اخلاقی آشفته هستند، بهبود بخشد.
برخی جوامعی که ازطریق نقد اخلاقی متحول شدهاند، عبارتاند از: ایالات متحده آمریکا در دوره قوانین بردگی
و نژادی Jim Crow اتحاد جماهیر شوروی و جنبش جهانی کمونیسم پس از جنگ جهانی دوم، سیاست تبعیض نژادی درآفریقای جنوبی و کلیسای کاتولیک قبل از آغاز دوره دوم واتیکان.
نخبگان این جوامع به فعالیتهای خود ادامه دادند تا رهبران بپذیرند که افکار و نظام سیاسی و اجتماعی که دارند نامشروع است.
بخشی از علت این امر به این بر میگردد که افرادی در خارج، انتقادی مطرح کردند که پاسخی برای آنها وجود نداشت.
کارهایی مثل «کلبه عموتوم» نوشته «هریت بیچر استو» یا «یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ» نوشته « الکساندرسولژنیتسین» برای درهم شکستن اخلاقیات مربوط به بردگی و کمونیسم منتشر شد.
به شکل مشابهی این امکان وجود دارد که از تنفر دینی انتقاد کرد تا جوامع دینی قانع شوند که از آن دست برداشته و آن را انکار کنند.
۴- سازمان Religious – Hate Watch میتواند نگرشهای غربی را به صورت مفید و مناسبی وارد بحثهای داخلی و متقابل اسلام درباره علم دین کند.
این سازمان خود را به عنوان یک هیأت بیطرف معرفی خواهد کرد که تمامی معتقدات را براساس معیارهای موجود دنبال میکند و از هرکدام از این معتقدات، افرادی را برای رهبری آن جذب میکند.
بر این اساس رهبران هرکدام از این معتقدات به سختی میتوانند گفت و گو با این سازمان را نپذیرند. اما کسانی که عذر میآورند و نمیپذیرند، ماهیت خود را آشکار میکنند و نشان میدهند که یا جوابی ندارند یا اینکه چیزی دارند که نگران آن هستند.
۵٫ تلاشهای آمریکا برای شکست دادن القاعده به علت تندرویهای دینی از سوی غیرمسلمانان و مسلمانان ناموفق بوده است. برای این که تندروی از سوی جناحهای مسلمانان افراطی، تندروی مسلمانان را برمیانگیزد. جنبشهای دینی افراطی یکدیگر را تقویت میکنند و هر کدام برای تحریک پیروان خود طرف مقابل را تهدید میکنند. تندروها با بهرهبرداری از گفتمان ضداسلامی،ضدمسیحی و ضد یهودی برای تحریک پیروان خود اقدام کردند و عکس آن نیز رخ داد.
کسی مثل کشیش «فرانکلین براهام» که به دین اسلام نسبتهای ناروا میدهد، هیجانی واقعی برای پیروان اسامهبنلادن محسوب میشود. تفکرات این دو کمک میکند تا دو طرف با هر آنچه که دارند برای حذف دیگری تلاش کنند.
برای رسیدن به توافقی درباره تعریفی مناسب از تنفر دینی، باید تلاشهای زیادی انجام داد. مشکل در دستیابی به تعریفی نهفته است که نه زیاد گسترده و نه زیاد محدود باشد. به عنوان مثال، موضوع انحصار دینی یک قضیه بغرنج را به وجود خواهد آورد. برخی این گونه استدلال میکنند که ادعاهای هر دینی مبنی بر این که تنها راه رسیدن به خداوند است،خود باعث تنفر میشود، زیرا بر این عقیده است که انسانهای مومن دیگر ادیان در نظر خداوند از جایگاه کمتری برخوردار هستند. این نوع ادعاها به شکل گستردهای از سوی جوامع دینی مطرح میشود. بر این اساس، شماری از مسیحیان به سخنان مسیح (ع) در انجیل یوحنا، سفر۶ـ ۱۴ استناد میکنند که میگوید: «من راه و مسیر هستم … هیچ کس جز به واسطه من به پدر نمیرسد» و از آن به عنوان دلیلی برای بیان این سخن استفاده میکنند که مسیحیت تنها راه رسیدن به خداوند است.
سازمان Myth Watch آشکارا از گسترش روایتهای تاریخی شوونیستی (افراط در تعصب) دروغین از سوی دولتها، جنبشهای سیاسی و گروههای دیگر سراسر جهان انتقاد میکند. این سازمان از طریق کاهش حجم و اهمیت روایتهای ضدآمریکایی در جهان، به جنگ یا گفتوگوی افکار کمک میکند و مانع از منازعات شوونیستی میشود که در تبلیغات القاعده از آن سوءاستفاده میشود.
رهبران سیاسی برای تحریک افکار عمومی و به دست آوردن حمایت خود و برنامههایشان، در سطح گستردهای به تمجید از خود و روایتهای تاریخی دیگری میپردازند که دیگران را بیاعتبار میکند.
این گونه روایتها اصلیترین و اولین دلیل برای وقوع هرگونه منازعه است. دو جنگ جهانی اول و دوم، علیه اباطیل شوونیستی و تاریخی بودند و هیتلر براساس دروغهای خباثتآمیزی درباره تاریخ به قدرت رسید و از این دروغها برای توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود بهره گرفت.
پیوسته چنین دروغهایی، نقشی ویرانگر و مرگآور برای اوضاع جهان کنونی دارد. همانگونه که در گذشته بررسی کردیم، القاعده با پنهانکاری و دروغگوییهای مختلف خود، پیروانش را با روایتی تحریک میکند که در آن دیگران سرزنش میشوند. تفکرات شوونیستی دیگر از جمله اسرائیلیها نیز هر کدام اندیشهای را دنبال میکنند که در آن رذالتها و خطاهای خود را پنهان میکنند و روایتهایی ارائه میدهند که در آن طرف مقابل محکوم و سرزنش میشود. این نوع روایتها باعث تقویت خشونتها مثلاً در یوگسلاوی سابق در دهه ۹۰ قرن گذشته شد.
* تقویت فرایند صلحسازی
القاعده در تبلیغات خود به شدت از جنگهایی تاریخی بهرهبرداری میکند که تمامی مسلمانان را شامل شده است. در این تبلیغات به شکل زشت و ترسآوری، تصاویری از مسلمانانی ارائه میشود که در اسرائیل و منازعات کشمیر،عراق، چچن و افغانستان یا در جنگهای پیشین بوسنی، سومالی و کوزوو از تعصبات قومی رنج برده و همچنان میبرند.
القاعده از مسلمانانی که در این جنگها آزار دیدهاند یک قربانی میسازد که صرفاً در معرض وحشیگری غرب قرار گرفتهاند. این تبلیغات که با جنگ تقویت شده، یکی از بهترین ابزارها و مکانیسمها را برای جذب نیروی انسانی در اختیار القاعده قرار میدهد.
بر این اساس، پایان دادن به منازعات یا کاستن از شدت منازعاتی که مسلمانان را شامل میشود، بخش مرکزی در راهبرد جنگ اندیشهها است. برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده باید سیاست صلحسازی را با قدرت بیشتر در رابطه با درگیریهایی که در جهان اسلام و پیرامون آن جریان دارد، دنبال کند. ایالات متحده باید فراتر از مساله میانجیگری، چارچوبهایی را برای طرحهای نهایی صلح مشخص و طرفهای درگیر را قانع کند که طرح آمریکا را بپذیرند. به عنوان مثال در خصوص اسرائیل ـ فلسطین ایالات متحده باید تجدیدنظری در ارائه طرح صلح نهایی که از سوی بیلکلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا در سال ۲۰۰۰ ارائه شد، بکند و نسبت به هر دو طرف،بازنگری در این طرح داشته باشد. ممکن است این امر باعث از بین رفتن بنبست و حرکت گروهها به سوی صلح شود. نظرسنجیها نیز نشان داده است که اکثر اسرائیلیها و فلسطینیان، صلح را در چارچوب طرح کلینتون ترجیح میدهند، اما آنچه که وجود ندارد، رهبری آمریکاست تا آنها را به سوی صلح حرکت دهد.
ایالات متحده باید به رهبران میانهرو اسرائیلی و فلسطینی کمک کند و برای هر کدام از دو طرف انگیزههایی برای دادن امتیاز و پذیرش طرف مقابل ایجاد کند.اما امروز میانهروهای هر دو طرف از دادن امتیاز خودداری میکنند، زیرا نگران این هستند که جایگاه خود را از دست بدهند و کسی از آنها حمایت نکند. فشارهای آمریکا میتواند از این نگرانیها را کمک کند.
تلاشهای آمریکا، رادیکالهای هر دو طرف را مجبور خواهد کرد اهداف خود را اصلاح کنند و خطر از دست دادن حمایت جوامع خود را حفظ کنند. امروز تندروها بهای سیاسی محروم کردن جوامع خود از صلح را نمیپردازند. آنها میتوانند ادعا کنند که «کارهای رادیکال ما مانع صلح نمیشود،برای این که گزینه صلحی وجود ندارد که ما بخواهیم به شکل بهتری عمل کنیم».
درخصوص هند و پاکستان هم ایالات متحده باید طرح اوباما را به صورت منطقی دنبال کند که سازشی عادلانه برای پایان دادن به منازعه دو طرف بوده و با سیاست چماق و هویج نیز حمایت شود. ساختار کلی این طرح کاملاًمشخص است، اما آنچه که وجود ندارد فشارهای آمریکا برای اجرایی شدن طرح است. در سالهای اخیر، هند و پاکستان نشانههایی را از آمادگی خود برای رسیدن به صلح بروز دادهاند و تلاش آمریکا برای قانع کردن دو طرف، ممکن اس ت به بسته شدن پرونده منجر میشود.
در رابطه با عراق نیز آمریکا باید به دنبال تعیین چارچوب برای سازشی بزرگ باشد که در آن چگونگی حل و فصل قضایای بزرگ مشخص شده باشد: قدرت دولت مرکزی در قبال استانها، تعیین مرزهای استانها،تقسیم کنترل نهادهای امنیتی کشور، حقوق استانها در سازماندهی شبهنظامیان، توزیع درآمدهای نفتی و تعیین هویت عراق. آمریکا تا قبل از خروج نیروهایش، زمان کافی در عراق داشت تا به درک شیوههای بهتر از منازعه توسط گروههای عراقی کمک کند، اما امروز نیز باید تلاش کند در چارچوب ساختارهایی، تمامی گروهها را برای پذیرش و امضای این شیوه،قانع کند. دولت بوش با محدود کردن خود در چارچوب مرزهای مشخص و نداشتن ابتکار عمل و فقدان میانجیگری ایجاد دوستی بین گروههای عراقی، ناموفق بود و دولت اوباما باید با قدرت بیشتری عمل کند.
آیا سیاست ایجاد چنین صلحی عملاً وجود دارد؟ بله. اما ممکن است این نیاز وجود داشته باشد که مشکلات زیر در نظر گرفته شود:
* فرایند صلحسازی نیازمند سیاستی نرم است و آمریکا باید به بهترین شکل ممکن با مخالفان برخورد کند و زمانی که یکی از گروههای درگیر رفتار خود را تغییر میدهد. از آن حمایت کند. اما دولت آمریکا معمولاً نسبت به این قضیه با شدت برخورد میکند و جهان را به دو بخش تقسیم میکند: کلاه سفید و کلاه مشکی که یکی دوست دائمی و دیگری دشمن دائمی است.
* مسئولان واشنگتن باید با طرح صلح آمریکا موافقت کنند،اما تحقق این توافق اکثراً باعث چالش میشود. زیرا طرفهای درگیر معمولاً گروههای فشار مخالف را در واشنگتن به حرکت درمیآورند تا از خواستههای آنها حمایت کنند، امری که مانع پیشرفت میشود.
* دولت آمریکا نیازمند شناخت عمیق اهداف و نگرشهای طرفهای درگیر است، اما در وزارت خارجه آمریکا چنین چیزی در سطح بسیار اندک وجود دارد. نتیجه این که آمریکاییها چیز زیادی از جهان نمیدانند و ممکن است در تلاشهای خود در مسیر نادرست حرکت کنند.
* ایالات متحده باید سرپرستی پاک باشد. اگر آمریکا سیاست ناعادلانه خود را ادامه دهد، فرایند صلحسازی قدرتمند، با شکست مواجه خواهد شد. سیاستهای گذشته آمریکا فاقد پاکی بوده است و در دورههای مختلف، لابیهای خارجی تاثیرگذار بودهاند. مانند لابی چین در دهه ۵۰، لابی لیکود در حال حاضر، لابی کوبا و لابی تایوان. این گروهها تلاش میکنند به اهداف محدود خود برسند، بدون این که توجهی به عدالت داشته باشند و این امری است که بر سیاست آمریکا تاثیر میگذارد.
ممکن است این فرایند صلحسازی موفق نباشد. با این حال شایسته است که ایالات متحده برای تحقق آن تلاش کند. ایالات متحده منافع زیادی در تحقق صلح دارد، از جمله این که بر امنیت ملی آن تاثیر میگذارد،پس باید خطرات موجود در این مسیر را بداند و با کنترل آن به مسیر خود ادامه بدهد.
* نتیجهگیری
القاعده جنبش عجیب و غریبی است. رهبران آن تنفر خود را علیه بخش گستردهای از جهان از جمله بخشهای زیادی از جهان اسلام نشان میدهند، چرا که این بخش از جهان اسلام، مخالف نگرش آنها درباره اسلام است.
آنها و همپیمانانشان هزاران نفر از مسلمانان و انسانهای بیگناه دیگر را به قتل رساندند. الگوی سیاسی افراطی آنها در گذشته نتایج فاجعهانگیزی را در افغانستان، سودان و … به دنبال داتشه است و رهبران آن در کوهها به سر میبرند.
نشان دادن چهره واقعی چنین جنبشی و شکست آن باید آسان باشد. با این حال القاعده هنوز حضور دارد و با ابرقدرتی جهانی مبارزه میکند و مبارزه جهانی این ابرقدرت در نبرد به دست آوردن قلبها و اندیشهها را به بنبست رسانده است. نتیجه این که فرصتهای آمریکا برای پیروزی در جنگ گستردهای علیه القاعده با تردید همراه است.
امروز القاعده به همراه طالبان که همپیمان آن است، افغانستان را تهدید میکنند و دامنه سیطره خود بر پاکستان را گسترش دادهاند.
القاعده از این دو کشور میتواند بخش گستردهتری از جهان را تهدید کند که ایالات متحده از آن جمله است.
پیروزی بر القاعده در کوتاه مدت ممکن به نظر نمیرسد و آمریکا نمیتواند قبل از تغییر واژگان و اصطلاحات، بحث و بررسی در جهان اسلام و داشتن رویکرد موفق در گفتوگوی اندیشهها، در این جنگ پیروز شود.
شکست آمریکا در این گفتوگو، منعکسکننده راهبرد آن است. اصرار آمریکا در گذشته بر منولوگ و بیتوجهی به گفتوگو، طرح نکردن حقایق و احترام نگذاشتن به طرف مقابل، معمولاً باعث شده تا دیپلماسی عمومی آمریکا کارآمد نباشد.
رهبران آمریکا در ارائه ابتکار عملهایی که با روایت القاعده به رقابت برخاسته، شکست خوردهاند. همچنان که در پایبندی به منابع کافی برای موفقیت این ماموریت شکست خوردهاند.
در سالهای طولانی، کنگره و بخش اجرایی دیپلماسی عمومی آمریکا بر این عقیده بودهاند که فقط باید به صورت نمادین، مبالغی را در این زمینه هزینه کرد.
ایالات متحده با مشکلاتی مواجه شده است و القاعده نیز از خطاهای آن بهره برده است. شایسته است که دولت آمریکا درک کند که امنیت ملی آمریکا نیازمند قدرتی است که شکل بررسیها را در خارج از آمریکا مشخص کند.
بنابراین باید راهبرد دومی را برای این امر به پیش ببرد و با اهمیت دادن به این ماموریت حیاتی، منابع مناسبی که برای اختصاص داده میشود، پایبندی وجود داشته باشد.