سازمان بسیج مستضعفین طی بیانیهای از حضور پرشور و شعور مردم در نهمین مرحله از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خلق حماسهای دیگر، تجلیل و قدردانی کرد.
به گزارش مجلس نهم ، سازمان بسیج مستضعفین طی بیانیهای از حضور پرشور و شعور مردم در نهمین مرحله از انتخابات مجلس شورای اسلامی و خلق حماسهای دیگر، تجلیل و قدردانی کرد.
متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:
بار دیگر ملت قهرمان و بسیجی ایران اسلامی با حضور آگاهانه و انقلابی خویش در پای صندوقهای رأی، شعور بالای سیاسی خود را در منظر همه جهانیان به نمایش گذاشتند و بطور عملی ثابت کردند که پشتوانه اصلی نظام و رهبر خردمند و فرزانه انقلاب هستند و به حق که ارکان دشمنان را به لرزه انداختند.
به حول و قوه الهی و با یاری امام زمان (عج) و به نعمت رهبری هوشمندانه امام خامنهای (مدظله العالی) هر قدر که پیش میرویم، چهره واقعی عزتمدارانه و انقلابی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش به نمایش گذاشته میشود و شاهدیم که چهره پنهان دشمنان و کینه توزان و نیات پشت پرده آنان علیه نظام اسلامی ایران بیشتر و بهتر از گذشته نمایان میشود.
جالب آنکه همان دشمنانی که دائم بدنبال ایجاد یأس و نومیدی در مردم عزیز و غیرتمند انقلاب و مخدوش جلوه دادن کارنامه نظام هستند، با درک ناقص خود دریافتهاند که همین ملت بسیجی با چشمانی بصیر و مشتاق در همه عرصهها، حیات طیبه این نظام الهی و اسلامی را رقم میزنند و باطن آلوده و سفاک آمریکای جنایتکار و متحدین خبیث استراتژیاش بالاحض رژیم اشغالگر قدس که هر روز با پنهان شدن در پشت شعارها القاب دهن پر کن سعی در فریب مردم جهان را دارند، بیشتر و بهتر نمایان میکنند.
آفرین بر مردم عزیز ایران اسلامی که با درک صحیح از آموزههای انقلاب و پیروی از منویات حضرت امام خمینی (ره) و حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) در همه گیتی نشان دادند تمامی هدف و مقصود دشمنان از کینهتوزیها و انواع و اقسام تحریمها علیه ایران، برخلاف آنچه تبلیغ کردند، ترس از حمله نظامی و تسلیحاتی نیست بلکه هراس از ایدئولوژی و مکتبی است که از هزاران هزار بمب هستهای قویتر بوده و هیچ سلاحی را یارای رویارویی با آن نبوده و نیست، بلکه میرود تا با بسط تفکر اسلامی در دنیا شاهد خروش ملتهای رنجدیده علیه ظلم و استکبار و نفاق بر گرفته از تفکرات و ایدئولوژیهای منحط غربی باشد.
در عین حال که تاکنون انواع و اقسام فشارها بر برنامههای اقتصادی، سیاسی و دفاعی و حتی فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران از سوی بدخواهان و کینهتوزان وارد آمده، نتیجه آن گونه که باید، نشده و بالعکس کار به جایی رسیده است که امروز دشمنان نه تنها از مکتب رو به جلو و مترقی انقلاب اسلامی هراس دارند بلکه این واقعیت نیز بوجود آمده که ایران اسلامی به مدد ولایت معظم فقیه و مردم در جایی قرار گرفته که در کمترین زمان ممکن میتواند دول متخاصم آمریکایی و همدستانش در خاورمیانه و اروپا را به خاک سیاه نشانده و از نقشه حذف کند.
سازمان بسیج مستضعفین بار دیگر به همه مردم ایران اسلامی تبریک و دست مریزاد گفته و حضور میلیونی این ملت فهیم و ارزشمند در مقاطع حساس را ناشی از پیوند، مستحکم وحدت همه مسلمانان در اقصی نقاط کشور میداند و توصیه مینماید، همه مظلومان و مستضعفان جهان بالاحض مردم مظلوم فلسطین با الهامگیری از این شیوه آگاهانه ایران اسلامی، به مدد آموزههای حضرت امام خمینی (ره) و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنهای (مدظله العالی)، بر کاخ کفر و استکبار جهانی بتازند و سرنوشت خود را به دست گیرند و به همه نمایندگان منتخب نیز سفارش میکند قدر این حضور حماسی و پایبندی مردم را بدانند و با همه وجود در تحقق آرمانهای نظام اسلامی و خدمت به مظلومین و مستضعفین همت گمارند که قطعاً موجبات خشنودی امام زمان (عج) را فراهم ساخته و رضای الهی را سبب خواهد شد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پیامی از حضور پرشور مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی قدردانی کرد.
به گزارش مجلس نهم به نقل از رسا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پی حضور پرشور مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیام تشکری صادر کرد.
متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور غرورانگیز ملت حماسه ساز ایران اسلامی در انتخابات روز دوازدهم اسفند ماه، برگ زرین دیگری از دفتر رشادت و وفاداری به انقلاب اسلامی بود. آری، ملت شریف ایران بهرغم توطئههای چند ماهه استکبار جهانی، با حضور فراگیر و امید آفرین خود در پای صندوقهای رأی، حماسه دیگری را آفرید و همان گونه که مقام معظم رهبری«مدظلهالعالی» در روزهای پیش از انتخابات پیش بینی کرده بودند، سیلی سخت دیگری بر چهره استکبار جهانی نواخت.
انتخابات دوازدهم اسفند به خوبی نشان داد که ملت ایران که همانا پیش کسوت کشورهای اسلامی در بیداری است، امروز نیز میتواند الگوی خوبی از مردم سالاری دینی، حفظ استقلال و آزادی، پایبندی به ارزشها، گفتمان ایمان و عدالت، کانون پیشرفت معنوی و مادی و خار چشم دشمنان اسلام باشد.
آنچه در این میان مهم است لزوم قدردانی و قدرشناسی نمایندگان منتخب ملت نسبت به مردم همیشه در صحنه و وفادار ایران اسلامی و اهتمام به خدمت خالصانه و دلسوزانه نسبت به آنان است. از مهمترین نکات پس از انتخابات، لزوم تبدیل رقابت به رفاقت و همدلی است که کاندیداهای محترم باید نسبت به آن اهتمام ویژهای داشته باشند.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با سپاس به درگاه احدیت، این حماسه بزرگ را به محضر مقام معظم رهبری «مدظله العالی»، مراجع عظام تقلید و علماء اعلام «دامت برکاتهم» و عموم ملت شریف ایران تبریک عرض نموده و از همة کسانی که با تلاش و پیگیری خود زمینه تحقق این افتخار ملی اسلامی را فراهم نمودهاند مخصوصاً شورای محترم نگهبان، وزارت کشور، دستاندرکاران اجرایی و نظارتی، نیروهای نظامی و انتظامی و رسانههای عمومی بویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی قدردانی مینماید و برای نمایندگان منتخب مجلس شورای اسلامی آرزوی موفقیت دارد.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
محمد یزدی
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
ضدانقلاب با اتخاذ سناريوي «خط تحريم»، عملاً امكان بازي با ابزارهاي كودتاي مخملين از جمله نافرماني مدني را به شدت از دست داده و تلاش شان براي ايجاد ناامني و اردوكشي خياباني به بهانه ادعاي دروغين تقلب در انتخابات ناكارآمد شده است، لذا هرگونه اظهاراتي ....
اختصاصی بصیرت :شايد مهم ترين عنصر لازم براي برگزاري يك انتخابات، حفظ امنيت و سلامت آن باشد. در صورت وجود اين مولفه است كه عملاً برگزاري انتخابات ممكن شده و مردم با آرامش به پاي صندوق هاي رأي مي روند. با توجه به اين مسئله مي توان گفت يكي از افتخارات بزرگ نظام اسلامي، برگزاري بيش از 30 انتخابات در طول سه دهه گذشته در كمال آرامش و امنيت بوده است، به نحوي كه مردم هيچ گاه با نگراني و ناامني در پاي صندوق هاي رأي حاضر نشده اند. اين امنيت در حالي تأمين شده است كه دشمنان انقلاب اسلامي و ايادي داخلي آن همواره امنيت انتخابات را نشانه رفته و براي ناامن سازي آن تلاش كرده اند. اما نظام اسلامي و ملت شجاع ايران نشان داده است كه حتي در زير بمباران و موشك باران رژيم بعثي نيز توانايي ايجاد امنيت براي انتخابات را دارد.
آخرين تلاش دشمنان براي ناامن سازي فضاي انتخابات در قالب كودتاهاي مخملين در 22 خرداد 88 رقم خورد. اين شيوه علي رغم تازگي و نداشتن سابقه اجرا در كشورمان، با توانمندي و ظرفيت هاي بالاي نظام اسلامي از جمله درايت و هدايت رهبر معظم انقلاب اسلامي، آمادگي نيروهاي انتظامي و دستگاه هاي امنيتي، حضور همه جانبه بسيجيان در صحنه و هوشياري ملت بصير ايران مهار شد.در انتخابات آتي نيز دشمنان انقلاب اسلامي كه از مشاركت حداكثري ملت و حضور پرشور در پاي صندوق هاي رأي به شدت نگران بودند، بار ديگر مسئله ناامن سازي فضاي انتخابات را در دستور كار قرار داده اند و تلاش دارند تا در حد توان، كاري كنند! در همين خصوص و در آخرين اقدام، گروه موهون «راه سبز اميد» با صدور بيانيه اي از هواداران فتنه سبز! خواسته تا در آستانه انتخابات و در روز 25 بهمن در اعتراض به نظام و در حمايت از سران فتنه بار ديگر به خيابان بيايند.اين اقدام كه به خوبي حكايت از شكست تحريم دارد، در حالي صورت مي گيرد كه ديگر پتانسيلي براي اين جريان باقي نمانده است و به حكم اين مثل كه «از دل برود هر آنچه از ديده برفت!» بعد از فرار اين افراد از كشور و پناه بردن به آغوش بيگانگان، ديگر حتي هواداران ديروز آنها نيز توجهي به اين گونه اظهارات ندارند!نكته قابل ملاحظه ديگر آن كه ضدانقلاب با اتخاذ سناريوي «خط تحريم»، عملاً امكان بازي با ابزارهاي كودتاي مخملين از جمله نافرماني مدني را به شدت از دست داده و تلاش شان براي ايجاد ناامني و اردوكشي خياباني به بهانه ادعاي دروغين تقلب در انتخابات ناكارآمد شده است، لذا هرگونه اظهاراتي اين چنيني اقدامات شكست خورده و سناريوي سوخته اي است كه ناشيانه و از روي استيصال اتخاذ شده است.همانطور كه پيش تر نيز گفته شده بود، استكبار و ايادي آن ظاهراً فراموش كرده اند كه اگر سناريوي خط آشوب توانست چند روزي برخي از خيابان هاي پايتخت را در سال 88 ناامن سازد، به دليل اعتمادي بود كه ملت و نظام اسلامي به جريان ورشكسته سياسي موسوي و كروبي داشت و گمان نمي كرد اين دو آنقدر فاسد و بازي خورده باشند كه به عنوان بازيگر نسخه اي آمريكايي نقش آفريني كنند! اما اين بار، ملت آنقدر هوشيار، آماده و بي اعتماد به اين جريان هاست كه هر حركت مشكوكي را در نطفه خفه خواهد كرد!البته مسئولان، نامزدها و جريان هاي سياسي حاضر در صحنه انتخابات نيز بايد، به ملاحظات و توصيف هاي رهبر معظم انقلاب اسلامي در نماز جمعه تهران به خوبي گوش فرا دهند، آنجا كه فرمودند: «مسئولان از توطئه دشمن در كار انتخابات غافل نشوند. آن كساني هم كه در انتخابات رأي نمي آورند، مواظب باشند آن كلاهي كه بر سر رأي نياوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛ فريب نخورند. همه نامزدهاي انتخابات و همه هواداران شان، خودشان را در مقابل توطئه احتمالي دشمن مسئول امنيت بدانند. انتخابات را متهم نكنند؛ كسي آب به آسياب دشمن نريزد؛ در تبليغات، القاي فضاي اختلاف و نااميدي نشود، تا ان شاءالله انتخابات خوبي داشته باشيم.»
بصیرت: يكي از محورهاي اساسي در خطبههاي نماز جمعهي اخير امام خامنهاي، الزامات حضور مردم در انتخابات آینده بود كه معظم له با مقايسهي آن با حضور مردم در 22 بهمن آن را از مظاهر حضور مردمي برشمردند. از نگاه ايشان تاكنون دو نوع حركت داخلي و خارجی ميتواند در زمرهي عوامل منفي در مسير مشاركت بالاي مردم به حساب آيند كه عبارتند از :
1- تلاش دشمن براي مايوس كردن مردم از حضور در انتخابات
2- القاي وجود بحران یا بزرگنمايي مسايل كوچك
از سوي ديگر رهبر فرزانهي انقلاب عوامل مشوق مشاركت و حضور بالاي مردم را نيز مورد اشاره قرار داد و موارد زير را در اين زمره ذكر فرمودند:
1- رقابت سالم و فارغ از بدگويي و بد اخلاقي سياسي
2- اجراي درست انتخابات از سوي مجريان
3- عدم ترديد آفريني نسبت به سلامت برگزاري انتخابات
4- باز نگه داشتن ميدان رقابت با رعايت سطح معقول و منطقي صلاحيتها
بديهي است رقابت سالم و سازنده و همچنين برگزاري انتخابات سالم و درست ميتواند فضايي گرم و پر شور براي مشاركت بالاي مردم فراهم سازد و مردم نيز در آرامش و امنيت به شناسايي و گزينش نامزدها بپردازند كه به دو صورت مقدور خواهد بود.1- تشخيص و شناخت نامزدها با بررسي و تحقيق فردي.2- مشورت و كمك گرفتن از افراد بصير و مطمئن.
نكتهي مهم ديگري كه امام خامنهاي در رابطه با انتخابات آينده متذكر شدند، مراقبت و هوشياري مردم، نامزدهاي انتخاباتي و مسئولان نظام از امنيت كشور در برابر توطئهي دشمنان بود كه با توجه به تلاشهاي ماههاي اخير براي تحميل ناپايداري به كشور و سوء استفاده از انتخابات براي پديد آوردن بهانههایي عليه اقتدار و امنيت نظام، ايشان تاكيد داشتند.
1- عبرت آموزي از حوادث سال 88 و مراقبت راي نياوردههاي احتمالي براي اينكه فريب مشابه راي نياوردگان آن سال را نخورند.
2- نامزدها و هوادارانشان به فضاي تهمت زني عليه يكديگر وارد نشده و آب به آسياب دشمن نريزند.چرا كه انتخابات در فضاي رقابتي ميدان برد و باخت است و لذا همهي رقباء بايد به قواعد بازي پاي بند بوده و به نتيجه ی كه از راي مردم بر ميخيزد گردن نهادند. حتي در صورت وجود ابهام و اعتراض ، بايد از مجاري قانوني و پيشبيني شده اقدام كرده و از هر گونه افراطيگري اجتناب كرد. چرا كه دشمنان وبدخواهان مترصد بهانهجويي عليه امنيت و اقتدار نظام بوده و چه بسا هر گونه اشتباه براي به راه انداختن يك معركهي نمايشي و جزيي را تبديل به فتنههاي با ابعاد نامعلوم كرده و هزينه ي گزافي را به گردن افراد غافل بيندازند. بنابراين هم نامزدهاي برنده و حاميان آنها و هم نامزدهاي بازنده و حاميان آنها بايستي با درك شرايط حساس كنوني از هر گونه رفتار هيجاني كه موجب تحريك و افراطيگري شده اجتناب كرده و اقدامات خود را در چارچوب و روال قانوني و معطوف به آرامش و عقلانيت تنظيم نمايند.در اين صورت ميتوان به شكل گيري يك حماسهي مردمي ديگري در فضاي گرم، جدي و در عين حال منطقي و معطوف به منافع و امنيت ملي و شيريني و حلاوت آن به كام مردم و پشتوانهاي براي اقتدار نظام از سوي كليه نامزدها و حاميان آنها و نقش آنان را در الگوسازي به نفع مردم سالاري ديني به رخ جهانيان كشيد.
رسول سنايي راد
انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي علي رغم اينكه براي منافع و امنيت ملي ما اهميت ويژه اي دارد براي امنيت ملي آمريكا نيز حائز اهميت است، زيرا به شكل ملموسي نه تنها انتخابات را زير نظر دارد، بلكه سعي مي كند به عنوان يك كنشگر فعال بر جنبه هاي مختلف آن اثرگذار باشد و براي همين هدف همزمان يك راهبرد چهار مسيره را دنبال مي كند:
انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي علي رغم اينكه براي منافع و امنيت ملي ما اهميت ويژه اي دارد براي امنيت ملي آمريكا نيز حائز اهميت است، زيرا به شكل ملموسي نه تنها انتخابات را زير نظر دارد، بلكه سعي مي كند به عنوان يك كنشگر فعال بر جنبه هاي مختلف آن اثرگذار باشد و براي همين هدف همزمان يك راهبرد چهار مسيره را دنبال مي كند:
1- آمريكا مي كوشد اصل انتخابات سرنوشت ساز را در جمهوري اسلامي ايران زير سوال ببرد و براي همين هم از انتخابات به عنوان انتصابات ياد مي كند. انتخابات را داراي يك جنبه نمايشي براي تقويت اراده مسئولان دانسته و اساساً چنين انتخاباتي را يك برنامه ريزي براي حذف مخالفان مي داند و در اين راستا فعاليت هاي ذيل را در دستور كار قرار داده است.
1-1- انتخابات بدون هم پيمانان آمريكا صرفاً يك شوخي با رأي مردم است، در اين انتخابات همانگونه كه آمريكا به دنبال آن بود، گروه هاي مورد حمايت آمريكا در صدد بر آمدند با تهيه دستور كار يك اعتراض به شيوه برگزاري انتخابات نظام را با چالش مشروعيتي مواجه كنند كه خود آن را ايجاد كرده است.
2-1- آمريكا هم پيمانان خود را در داخل و خارج ايران بسيج كرده است كه در راستاي انتخابات دو سخن بيشتر به ميان نياورند؛ اول اينكه ما از برگزاري انتخابات خبر نداريم! معناي مقدم آن، اين جمله است كه به انتخابات اهميت نمي دهند و معناي موخر، اين است كه اين انتخابات به شكلي غير رسمي و فارغ از چارچوبهاي قانوني در حال برگزاري است. دوم؛ اين انتخابات فاقد مشروعيت و ادامه انتخابات سابق رياست جمهوري است؛ در اين راهبرد نيز به دنبال آن هستند كه در ابتدا، دروغ انتخابات گذشته را مجدداً زنده كنند و در آخر اينكه از نظر ملي اين انتخابات را يك امر مردود تبليغ كنند.
3-1- آمريكا درصدد است كه از اين انتخابات براي همگرايي و اتحاد گروه هاي ضد انقلاب كه در 30 سال گذشته سابقه گردهمايي مشترك را نداشته اند، استفاده كند و همه اختلافات سابق آنها را در زمينه رهبري، ايدئولوژي، رابطه با رژيم صهيونيستي، استفاده از بدنه اجتماعي، عمليات نظامي و تقسيم پست هاي مديريتي رفع كند. آمريكا در طرح ائتلاف ضدايراني ضد انقلابيون به دنبال يك آلترناتيو و جايگزين براي جمهوري اسلامي ايران است و در اين راستا تا كنون چهار نشست پياپي را در كشورهاي غربي برگزار كرده است. در اين نشست ها كه بيش از 50 تن از عناصر شاخص ضد انقلاب حضور داشته اند. تصميمات راهبردي زير را اتخاذ كرده اند: الف- حمله نظامي به عنوان تنها راه براندازي جمهوري اسلامي و با حمايت از ايرانيان خارج از كشور مورد تأكيد قرار بگيرد تا بدنه اجتماعي احساس بومي بودن آن را داشته باشد و انگيزه مقابله را از دست بدهند. ب : رابطه با رژيم صهيونيستي به عنوان يك طرح ملي پذيرفته شود و جايگاه رژيم صهيونيستي به قبل از انقلاب باز گردانده شود.ج : حكومت سكولار و جدايي دين از سياست به عنوان ايدئولوژي حكومت آينده مورد تصريح قرار بگيرد. د : رهبري اصلاح طلبان بر گروه هاي ضد انقلاب فعال در براندازي در ميان گروه هاي اپوزيسيون به رأي گذاشته شود. البته در اين نشست ها نقش فتنه گران بر بسيج گري توده هاي مردم مورد تأكيد قرار گرفته است و قرار شده كه هيچ كدام از گروه هاي اپوزيسيون در راستاي تخريب ديگري فعال نشود. در آخرين جلسه اين گروه كه در بنياد پالمه در استكهلم سوئد برگزار شد ميان گروه هاي اپوزيسيون در مورد چلبي سازي از مخالفان ابراز نگراني شد.
2- آمريكا گروه هاي اصلاح طلب داخلي را فعال كرده است كه انديشه «پسا انتخابات» را مدنظر داشته و با ايجاد نا امني، نافرماني و راه اندازي تجمعات كوچك در دانشگاه ها و خيابان ها و در مراكز رأي گيري فضا را براي اثرگذاري كلام حاكميت تنگ و دشوار كنند. آنها در اين راستا وظيفه دارند كه تمام ناكارآمدي ها، تنش ها و كمبودهاي كشور را به انديشه تحريم متصل كرده و ماهي مقصود را از انزواي ايران و طرح دولت نجات ملي بگيرند.
گروه هاي مدعي اصلاح طلبي با انديشه تحريم انتخابات براي آمريكا همچنان چند نقش عمده را بازي مي كنند و مي خواهند به آمريكا و غرب بفهمانند كه :
1-2- اصلاح طلبان از ميان تمام گروه هاي اپوزيسيون مهم ترين گروهي هستند كه در ايران داراي پايگاه رسمي و اثر گذارند و نه تنها توده هاي اجتماعي از اين پايگاه باخبر هستند، بلكه سيستم سياسي نيز آن را به رسميت مي شناسد.
2-2- اصلاح طلبان تنها گروه اپوزيسيون هستند كه داراي وجهه بين المللي اند و در راستاي تعهدات و توافقات بين المللي رفتار مي كنند و در اين راستا داراي ارتباط سياسي با برخي از كشورهاي عربي، اسلامي و اروپايي نيز هستند.
3-2- اصلاح طلبان تنها گروه سياسي هستند كه در درون، سيستم را به مبارزه و چالش طلبيده و انتخابات را تحريم كرده و در يك انتخابات سراسري حاضر نشده اند.
4-2- اصلاح طلبان توان تبديل منويات غرب را به چالش هاي راهبردي براي جمهوري اسلامي دارند كه نمونه آن ملموس كردن آثار تحريم با جنگ رواني و شايعه است.
3-آمريكا در اين انتخابات بهره برداري سياسي منطقه اي را نيز دنبال مي كند؛ در كشورهاي منطقه، بيداري اسلامي ملهم از انديشه امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي دانسته مي شود و حتي بسياري از انديشمندان غربي، بيداري اسلامي را برجنبش هاي اروپا و آمريكا تأثيرگذار مي دانند. آمريكا در اين انديشه است كه الگوناپذيري انقلاب ها را از انقلاب ايران با يك انتخابات ناموفق به همه نشان بدهد و براي اين منظور فعاليت هاي رسانه اي و سياسي اي را در پيش گرفته است:
1-3- بازنمايي غيرواقعي انتخابات ايران: آمريكا در صدد است با يك تصويرسازي غيرواقعي از برگزاري انتخابات در ايران، كشورهاي اسلامي را به درك غير واقعي از انتخابات در ايران سوق دهد و به آنها نشان بدهد كه اولاً انتخابات در كشورهاي اسلامي بيدار شده بسيار پيشرفته تر و اثرگذارتر از انتخابات در ايران است و ثانياً از لحاظ كميت، انتخابات هاي ايران، كميت انتخابات شما را ندارند و در نتيجه ايران بايد از شما الگو بگيرد.
2-3- بي اعتبار كردن مردم سالاري ديني: آمريكا با بي اعتبار كردن انتخابات در ايران، بي اعتبار كردن مردم سالاري ديني را نيز هدف قرار داده است. مردم سالاري ديني يگانه انديشه اي است كه در سه دهه گذشته به عنوان تنها الگوي ضدليبراليستي توانسته است الگوي فراگير احتمالي مورد مطالعه سران غرب قرار بگيرد و آنها را نگران كند.
3-3- نا اميد كردن مسلمانان: يكي از ويژگي هاي انقلاب اسلامي در 33 سال گذشته ايجاد اميد و نشاط در ميان ملل مستضعف جهان براي رهايي از سيطره ظالمان و مستكبران بوده است و اكنون كه اين وعده تحقق يافته است، آمريكا در صدد است آن اميد سرشاري كه در ميان مردم مسلمان زنده شده است با يك انتخابات پر حرف و حديث خدشه دار جلوه كند تا كسي جرئت پيروي از نظام اسلامي را نداشته باشد.
4- آمريكا از هدف قرار دادن انتخابات ايران، به دنبال جلب آراي اقليت يهوديان و صهيونيست هاي ضد ايراني براي انتخابات آمريكا است. اوباما كه در سال 2008 با وعده تغيير در سياست خارجي آمريكا وارد كار و زار انتخاباتي شد در مدت گذشته نتوانسته است سياست هاي اعلامي خود در مقابله با ايران را حتي با حربه شوراي امنيت به نتيجه برساند و اكنون مورد انتقاد شديد رقباي خود و صهيونيست ها قرار گرفته است. اوباما در صدد است ناكامي هاي خود را با انتخابات ايران جبران كند؛
1-4- دولت فعلي آمريكا با مشكلات اقتصادي مواجه است، به گونه اي كه رشد اقتصادي آن از قاره بحران زده اروپا كمتر است و صندوق بين المللي پول از اوضاع وخيم اقتصادي در اين كشور ابراز نگراني كرده و كارشناسان احتمال مي دهند كه آمريكا يك دهه بدون بازده را پيش رو داشته باشد.
2-4- آمريكا به دنبال بحران هاي متعدد، با بحران در سرمايه اجتماعي مواجه شده است، اعتماد و اعتناي مردم به نظام سياسي از دست رفته است و اوباما به دنبال آن است با يك تهديد خارجي، فروپاشي سرمايه اجتماعي را جبران كند.
3-4- عقب نشيني آمريكا از عراق در حالي كه تلاش شده بود به عنوان اكمال يك پيروزي مورد بهره برداري قرار بگيرد به خاطر كاهش نفوذ آمريكا در دولت و پارلمان عراق و عدم موفقيت آمريكا در چينش سياسي عراق در منطقه، نه تنها دستاورد ملموسي براي آمريكا نداشت، بلكه به اعتقاد انديشكده هاي آمريكايي جايگاه ايران را در منطقه ارتقا بخشيد و هزينه ده ساله را آمريكا پرداخت در حالي كه بهره آن را مردم و دولت عراق كه خصومتي با ايران ندارند، بردند. از اين رو آمريكا براي اثبات اينكه ايران در منطقه از توان و حامي لازم برخوردار نيست به اين ابتكار دست زده است كه رفقاي منطقه اي ايران را، هم با چالش و هم با بهانه هاي خريد اعتبار از آمريكا در قبال همراهي كوتاه مدت با آتش طمع مواجه كند.
اوباما در انتخابات پيش رو نياز به يك برگ برنده دارد تا اولاً الگوي جمهوري اسلامي را با شكست مواجه كند و ثانياً الگوي صهيونيستي حاكميت در آمريكا را ارتقا ببخشد. به خاطر همين آمريكا در زنجيره خود اينگونه فرض مي كند؛ تشديد تحريم ها عليه ايران باعث تشديد فشارها بر مردم مي شود و مردم نيز در تقابل با چنين حاكميتي در ابتدا آن را فاقد مشروعيت رأي دادن مي دانند و در ثاني حكومت و آلترناتيوي آمريكايي را دنبال مي كنند. به زعم اوباما ماحصل اين زنجيره، ثبت پيروزي براي وي بدون پرداخت هزينه يك جنگ نظامي است.
در نتيجه جمهوري اسلامي در اين برهه از زمان دو انتخابات را مديريت مي كند و رأي بالاتر از 50 درصد مردم مي تواند همه تهديدات دشمنان را خنثي و صهيونيست هاي آمريكا را نيز با شكست مواجه كند و همچنين بيداري اسلامي را با جهش بزرگ در رسيدن به اهدافش نزديك تر سازد.
حسین شریعتمداری مدیر مسول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با مطلوب ندانستن لیستهای جبهه پایداری و جبهه متحد بصورت جداگانه پیشنهاد کرد مردم گزینه هایی از هر دو لیست را انتخاب کنند.
متن این یادداشت به این شرح است:
در نوشته ای از این دست که در آن پای بزرگان در میان است باید «دست به عصا» قلم زد! نه این که فلان گفتنی ناگفته بماند و یا از فلان «باید» و «نباید» سخنی به میان نیاید! بلکه فقط از این روی که در عبور از مرزهای ظریف و باریک، بیم لغزیدن هست و لغزش قلم در باریکه ها می تواند توهم آفرین باشد. اما، مرز ظریفی که در این وجیزه از آن سخن می رود، اگرچه ظریف و باریک است ولی تاریک نیست. بنابراین، شاید به لطف خدای سبحان گره گشا باشد.
۱- هر یک از دو جبهه محترم «متحد» و «پایداری» در حلقه های اول خود از هوادارانی برخوردارند که هر چند جبهه دیگر را نیز اصولگرا می دانند ولی «اصولگرایی ناب» را در جبهه ای تلقی می کنند که خود به آن تعلق دارند. این دیدگاه اما، بسیار کم دامنه است و توده های پردامنه اصولگرایان و خیل عظیم و گسترده نیروهای مؤمن و انقلابی ضمن آن که هر دو جبهه را اصولگرا می دانند، بر این باور نیستند که نامزدهای اصولگرا فقط در فلان جبهه گرد آمده اند! بنابراین خود را ملزم نمی دانند که برای انتخاب کاندیداهای اصلح و شایسته تر بایستی فهرست فلان جبهه را پیش روی نهاده و به تمامی نامزدهای معرفی شده در آن، از نفر اول تا سی ام رأی بدهند! نگاهی به اطراف بیندازید و پای صحبت این و آن بنشینید، همه یا اکثریت قریب به اتفاق را بر این نظر می بینید که از میان نامزدهای دو جبهه «متحد» و «پایداری» آنان را که شایسته ترند برگزینند، چرا؟! پاسخ روشن است. اول آن که چند نفری از مجموعه ۶۰ نفری معرفی شده در دو لیست را، آنگونه که باید «اصولگرا» نمی دانند و یا کمتر اصولگرا می دانند! دوم، این که چنانچه هر ۶۰ نفر را نیز اصولگرای ناب بدانند، از میان آنها فقط می توانند به ۳۰ نفر رای بدهند. بنابراین دغدغه گزینش بهترین ها از دو فهرست یاد شده ضمن آن که طبیعی است، منطقی نیز هست و صدالبته، کاش فقط یک فهرست بود که متأسفانه نیست. اگرچه حضور حضرات آیات مهدوی کنی و مصباح یزدی بر فراز دو لیست یاد شده، اطمینان آفرین است.
۲- برخی از اعضا یا طرفداران جبهه پایداری – تأکید می شود که فقط برخی از آنها و نه همه- برای اثبات این که نامزدهای معرفی شده از سوی آنان «اصلح» و «بهترین»ها هستند به تأکید رهبر معظم انقلاب بر بصیرت و تقوای حضرت آیت الله مصباح یزدی اشاره می کنند و سپس این سخن ایشان را به عنوان «سند» برای اثبات اصلح بودن نامزدهای خود گواه می آورند که حضرت ایشان درباره جبهه پایداری فرموده اند؛ «در حال حاضر (جبهه پایداری) جهت گیری درستی دارند و من هم حمایتشان می کنم».
از سوی دیگر، برخی از اعضا یا طرفداران جبهه متحد- باز هم تأکید می شود که فقط برخی از آنان و نه همه- با اشاره به حضور حضرت آیت الله مهدوی کنی در صدر این جبهه و نظارت ایشان بر گزینش نامزدهای معرفی شده از سوی جبهه متحد، نامزدهای این جبهه را «اصلح» و «بهترین»ها می دانند و برای اثبات نظر خویش به تاییدهای رهبر معظم انقلاب و این سخن معروف حضرت امام(ره) درباره آیت الله مهدوی کنی استناد می کنند که فرموده اند؛ «من به ایشان -حضرت آیت الله مهدوی کنی- ارادت داشته، دارم و خواهم داشت».
۳- خب! اکنون، آیا باید نتیجه گرفت که هر کس به تمامی ۳۰ نامزد جبهه پایداری رأی ندهد با نظر آیت الله مصباح یزدی و نهایتاً با نظر حضرت آقا مخالفت کرده است؟! و از سوی دیگر چنانچه کسی به همه ۳۰ نامزد معرفی شده در فهرست جبهه متحد رأی ندهد، نظر آیت الله مهدوی کنی و در نتیجه نظر حضرت امام(ره) را نادیده گرفته است؟! این چه استدلالی است؟ و چرا بعضی ها – فقط بعضی ها- اینگونه سخنان ناروا و نسبت های بی پایه و اساسی را به عالمان بزرگواری نظیر حضرات آیات مهدوی کنی و مصباح یزدی روا می دارند؟!
امام راحل(ره) و خلف حاضر او بارها بر تحقیق و بررسی دقیق و البته مراجعه به نظر افراد مطلع و دلسوز برای انتخاب «اصلح» تاکید ورزیده اند و حضرات آیات مهدوی کنی و مصباح یزدی نیز که از شاگردان برجسته و با تقوای امام راحل(ره) و از اسوه ها و استوانه های انقلاب هستند، به دفعات و در مناسبت های مختلف همین نگاه امام و رهبری را ارائه کرده اند. بخوانید؛
۴- حضرت آیت الله مهدوی کنی طی سخنانی در سالگرد شهید شیخ فضل الله محلاتی درباره نامزدهای معرفی شده تاکید می کنند که «هیچ نظر فردی» ندارند و تنها ساز و کارها را معرفی کرده اند.
و حضرت آیت الله مصباح یزدی در پاسخ به سؤالی که در انتخابات مجلس نهم به کدام فهرست رأی می دهید؟ می فرمایند؛ «من به رأی دادن طبق لیست معتقد نیستم، زیرا آن را فاقد حجیت شرعی می دانم. هر داوطلبی را از هر لیستی باشد، اگر اصلح دانستیم باید به او رأی دهیم.»
همین نظر حکیمانه دو بزرگوار یاد شده را در آموزه ها و رهنمودهای حضرت امام(ره) و حضرت آقا به وضوح می توان دید. از جمله و به عنوان نمونه، حضرت امام(ره) می فرمایند؛ «احدی شرعاً نمی تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رأی بدهد و اگر در صلاحیت شخصی یا اشخاص تمام افراد و گروه ها نظر موافق داشتند، ولی رای دهنده تشخیص اش برخلاف همه آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست و نزد خداوند مسئولیت دارد و اگر گروه یا اشخاص، صلاحیت فرد یا افرادی را تشخیص دادند و از این تایید برای رای دهنده اطمینان حاصل شد، می تواند به آنها رای دهد.»
و حضرت آقا در همین باره می فرمایند؛
«البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمی کند. از معیارها حمایت می کند. ما دنبال این هستیم که این معیارها تحقق پیدا کند… تشخیص اصلح برعهده خود مردم است.»
۵- از سوی دیگر به جرأت می توان گفت که حضرت آیت الله مهدوی کنی به تمامی نامزدهای فهرست «جبهه متحد» و حضرت آیت الله مصباح یزدی به همه نامزدهای لیست «جبهه پایداری» رأی نخواهند داد. چرا؟! پاسخ روشن است. زیرا چرخه گزینش نامزدها در هر دو فهرست براساس رأی بیشتر اعضای تدوین کننده فهرست ها صورت پذیرفته است. بنابراین اگرچه فی المثل حضرات آیات مهدوی و مصباح از این ساز و کار برای تهیه فهرست حمایت کرده اند ولی بدیهی است هنگام رأی دادن به تکلیف خویش که تشخیص خود آنان است عمل می کنند.
۶- و اما، اکنون که علی رغم اصرار فراوان مردم و تلاش گسترده دلسوزان، دو جبهه «متحد» و «پایداری» به وحدت نرسیده و هر یک بر نظر خود- با کمال تاسف و بی توجه به خواست مردم- اصرار ورزیده اند، راه کار پیش روی نه لیست کامل جبهه متحد است و نه فهرست کامل «جبهه پایداری»، بلکه گزینه هایی از هر دو لیست یعنی «هم این و هم آن»- شما بخوانید «جبهه مختلط»!- می تواند کارساز باشد. با این معیارها که؛
الف: آنان که در مقابل فتنه ۸۸ و یا حلقه انحرافی موضع روشنی نگرفته و یا مواضع دوپهلو داشته و یا دیرتر از آنچه از یک شخصیت سیاسی متدین و انقلابی انتظار می رفت موضع گرفته اند، در لیست یاد شده نباشند.
ب: افرادی که در دو گروه مورد اشاره- ساکتین فتنه و انحراف- جای می گیرند، بسیار اندک و کم شمارند و به یقین بعد از حذف این عده بسیار اندک، تعداد باقیمانده خیلی بیشتر از ۳۰ نفر مورد نیاز در تهران- و احتمالا موارد مشابه در نقاط دیگر- خواهد بود، بنابراین از میان آنها می توان نامزدهایی را که مواضع و عملکرد آنها نشان داده است «کارآمدی» و «تخصص» لازم برای نمایندگی مجلس را ندارند – تعهد و تدین و انقلابی بودن آنها مفروض است- کنار گذارد.
۷- و بالاخره، انتخابات پیش روی با توجه به شرایط کنونی و جایگاه برجسته و الگوآفرین نظام مقدس جمهوری اسلامی در منطقه و جهان، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که حضور حماسی مردم بااهمیت ترین بخش آن است.
و اما، رخدادهای چند سال اخیر و از جمله حضور بی نظیر و چندده میلیونی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن کمترین تردیدی باقی نگذاشته است که انتخابات مجلس نهم با حضوری حماسی و بی نظیر – تاکید می شود بی نظیر- در مقایسه با سایر موارد مشابه همراه خواهد بود. چرا که مردم به وضوح می دانند و به بصیرت نشان داده اند که «حضور» را در درجه اول اهمیت و ترکیب مجلس را در پله بعدی تلقی می کنند. بنابراین و نهایتا با جا به جایی چند نامزد در ترکیب مجلس نهم، سقف آسمان به زمین نمی چسبد! که اولویت اول یعنی حضور حماسی را تحت الشعاع قرار دهد و همین جا، باید همه اصولگرایان به این نکته توجه کنند که رقابت های انتخاباتی آنها بعد از انتخابات به رفاقت آنان آسیب و خدشه ای وارد نکند چرا که قرار است تاریخ با حضور فشرده و یکپارچه آنان «پیچ بزرگ»را پشت سر بگذارد.
19 ليست انتخاباتي در حوزه انتخابیه تهران براي انتخابات مجلس نهم اعلام حضور كردهاند. به گزارش بصیرت به نقل از باشگاه خبرنگاران، این لیست هابه شرح زیر می باشد:
1- جبهه متحد اصولگرایان
لیستی 30 نفره شامل حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدحسن ابوترابیفرد، غلامعلی حداد عادل، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحیمقدم، احمد توکلی، حجتالاسلام والمسلمین محسن کازرونی، محمدرضا باهنر، محمدنبی حبیبی، علیرضا زاکانی، علیرضا مرندی، حسین فدایی آشياني، الیاس نادران، مهرداد بذرپاش، محمد اسماعیل کوثری، حسین مظفر، حجتالاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی، مسعود میرکاظمی، اسدالله بادامچیان، زهره طبیبزاده، الهام امینزاده، زهره الهیان، لاله افتخاری، فاطمه رهبر، پرویز سروری، مجتبی رحماندوست، ابراهیم انصاریان، محمود فرشیدی، علیاصغر خانی، محمدنبی رودکی، حسين نجابت و حمید فرمانی است.
2- جبهه پایداري
لیستی 30 نفره شامل حجتالاسلام والمسلمين مرتضي آقاتهراني، حجتالاسلام والمسلمين روحالله حسینیان، علیاصغر زارعی، حجتالاسلام والمسلمين نبویان، غلامعلی حداد عادل، حجتالاسلام والمسلمين دكتر ناصر سقای بیریا، مسعود میرکاظمی، محمد سلیمانی، محمداسماعیل کوثری، مهدی کوچکزاده، فاطمه آلیا، حجتالاسلام والمسلمين حمید رسایی، حجتالاسلام والمسلمين قاسم روانبخش، زهره طبیبزادهنوري، زهره لاجوردی، بتول نامجو، سردار حسن حمیدزاده، بیژن نوباوه، سیدمهدی هاشمی، علی خطیبی شریفی، اسماعيل کفایتی، علیرضا مرندی، حجتالاسلام والمسلمين خلیلیان، حجتالاسلام و المسلمين باباپور، حسین طلا، جوانمردی، محمود دهقانی، محمدحسين استادآقا، جواد محمدی و عليرضا صفارزاده است.
3- جبهه ایستادگی
ليستی 30 نفره شامل حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن ابوترابیفرد، علی مطهری، حجتالاسلام والمسلمین محسن کازرونی، حسین مظفر، محمدرضا باهنر، مهرداد بذرپاش، فرشته محمدعلی، حجتالاسلام تيمور علیعسگری، حجتالاسلام مرتضی چیتسازیان، بهنام ملکی، الهام امینزاده، لاله افتخاری، حبیبالله حبیبی، ناصر داوودیراد، نبی رودکی، پرویز سروری، محمد سلیمانی، فرزاد سلیمانی، طاهره صاحبالزمانی، علیرضا طاهرنژاد، علی عباسپور تهرانیفرد، حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم، ابوالحسن نواب، حسن غفوریفرد، حسین فداییآشیانی، ایراندخت فیاض، حمیدرضا کاتوزیان، اسماعیل کوثری، مصطفی رضاحسینی قطبآبادی و جواد محمدی است.
4- جهادگران ایران اسلامی
ليستی 26 نفره شامل وهاب عزیزی، علی مطهری، عبدالله پورمظاهری، مسعود زاهدی اول، طاهره صاحبالزمانی، ابراهیم انصاریان، مرتضی غرقی، الهام امینزاده، حبیبالله حبیبی، ابوالفضل مالی، ناصر داوودیراد، مهدی شیرکوند، سیدمحمد طباطبایی، بهنام ملکی، سیدحسین هاشمی، حمیدرضا جزءمعلمی، حمدالله قهرمانیفرد، محمدعلی رجایینیا، علیرضا نژادصاحبی، فرزاد سلیمانی، محمدعلی لطفی، سعید فراهت، لاله افتخاری، پرویز سروری، فهیمه خانمحمدزاده و صادق احتشامی را برای حوزه انتخابیه تهران اعلام کرده است.
5- جنبش عدالت و مهرورزی
ليستی 26 نفره شامل حجتالاسلام ابوترابي فرد، لاله افتخاري، حجتالاسلام حسين ابراهيمي، حجتالاسلام مرتضي آقاتهراني، صاحب احسن، سعيد اصغريعلايي، غلامعلي حداد عادل، حجتالاسلام روحالله حسينيان، فهيمه خان محمدزاده، نبي رودكي، پرويز سروري، مهسا ساداتشريفي، عليرضا صفارزاده، سيدمحمد طباطبايي، اسماعيل كوثري، قاسم كريمآبادي، حجتالاسلام كازروني، مهدي كوچكزاده، حسين مظفر، صالح محقق حضرتي، الياس نادران، حسين نجابت، حجتالاسلام محمدمهدي تسخيري، حجتالاسلام غلامرضا مصباحيمقدم، فرزاد سليماني و حجتالاسلام سيدمجتبي مظلومان است.
6 - جبهه حامیان ولایت
ليستی 30 نفره شامل علی مطهری، حجتالاسلام محمدحسن ابوترابی فرد، عباسعلی اختری، فهیمه خانمحمدزاده، علیاصغر خانی، محمدرضا باهنر، حمدالله قهرمانیفرد، سیدحسین هاشمی، حسن زمانی، حمید اسکندری، حجتالاسلام تيمور علیعسگری، مرتضی غرقی، حسین شیخالاسلام، حسین مظفر، حمید فرمانی، محمدنبی رودکی، حجتالاسلام محسن کازرونی، بهنام ملکی، سیدکمال سجادی، احمد نیکفر، محمد کوثری، علی عباسپور تهرانیفرد، احمد توکلی، مهرداد بذرپاش، سیدحیدر سجادی، حمیدرضا کاتوزیان، مصطفی رضاحسینی قطبآبادی، لاله افتخاری، ناصر داوودیراد و علی فرضیپور صائین است.
7- جبهه دانشگاهیان انقلاب اسلامی
ليستی 30 نفره شامل غلامعلي حدادعادل، محمدرضا مرندي، حجتالاسلام مرتضي آقاتهراني، حجتالاسلام محمدحسن ابوترابيفرد، ايراندخت فياض، فرهاد جوانمردي، مسعود ميرکاظمي، علياصغر زارعی، حجتالاسلام محمدرضا باقرزاده، محمد کوثري، محمد سليماني، حجتالاسلام حسينيان، طيبه صفايي، لاله افتخاري، الهام امينزاده، محمد هادي زاهدي وفا، حجتالاسلام نبويان، مهرداد بذرپاش، طالبزاده، سيدعلي رياض، سيدکمالالدين سجادی، حسين نجابت، مجتبي ميردامادی، محمدنبي حبيبي، سيدمهدي هاشمي، احمد زماني گندماني، پرويز سروري، فاطمه رهبر و حسين طلا است.
8- جبهه اتحاد ملی و انسجام اسلامی
ليستی 30 نفره شامل سیدابوالحسن نواب، لاله افتخاری، محمدمهدی تسخیری، فاطمه رهبر، مرتضی چیتسازان، علی مطهری، حسن غفوریفرد، محمدحسن ابوترابیفرد، حسین شیخالاسلام، حسین ابراهیمی، ابراهیم انصاریان، جواد محمدی، الیاس نادران، اسدالله بادامچیان، حمیدرضا كاتوزیان، محمدرضا باهنر، غلامرضا مصباحیمقدم، احمد توكلی، سیدكمالالدین سجادی، محسن كازرونی، حسن لاسجردی، الهام امینزاده، نادر طالبزاده، محمداسماعیل كوثری، طاهره نظری، مجتبی رحماندوست، امیدوار رضایی، حسین مظفر، علی عباسپور تهرانیفرد و سعید محمدی است.
9- شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی با عنوان «فهرست وحدت»
ليستی 30 نفره شامل غلامعلی حدادعادل، حجتالاسلام مصباحیمقدم، محمدنبی حبیبی، اسماعیل کوثری، سیدعلیرضا مرندی، علیرضا زاکانی، پرویز سروری، اسدالله بادامچیان، الهام امینزاده، فاطمه رهبر، فاطمه آلیا، حمید رسایی، بیژن نوباوهوطن، حسین طلا، مهرداد بذرپاش، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی، حجتالاسلام محمد حسن ابوترابیفرد، مسعود میرکاظمی، حجتالاسلام کازرونی، حسین مظفر، سیدمهدی هاشمی، حسن غفوریفرد، لاله افتخاری، حجتالاسلام حسین ابراهیمی، محمدنبی رودکی، مجتبی رحماندوست، ابراهیم انصاریان و حسین نجابت است.
10- جبهه بصیرت و بیداری اسلامی
ليستی 30 نفره شامل مرتضی آقاتهرانی، سیدمهدی هاشمی، حسن غفوریفرد، احمد زمانی، طیبه صفایی، روحالله حسینیان، علیاصغر زارعی، صفارزاده، نامجو، سیدمحمود نبویان، قاسم روانبخش، حمید رسایی، بهنام ملکی، مهدی کوچکزاده، امیدوار رضایی، محمد سلیمانی، ناصر سقای بیریا، سیدکمال سجادی، مهرداد بذرپاش، بیژن نوباوهوطن، محمدرضا مرندی، زهره ساداتلاجوردی، ایراندخت فیاض، نظری مهر، حسن حمیدزاده، مسعود میرکاظمی، محمد کوثری، حمید فرمانی و سیدمحمد طباطبایی است. تا قبل از رد صلاحیت شهابالدین صدر، وی سرلیست این جبهه بود.
11- حزب تمدن اسلامی
ليستی 15 نفره شامل حجتالاسلام والمسلمين ابوترابي، نواب، حجتالاسلام كازروني، حجتالاسلام تيمور عسگري، حجتالاسلام ناصري، علي مطهري، حاج عبدالوهاب، عباسپور تهرانيفرد، حسن غفوريفرد، اميدوار رضايي، حسين مظفر، عليرضا محجوب، حسن زماني، الهام امينزاده و اعظم قاسمي است.
12- صدای ملت (جبهه منتقدين دولت دهم)
ليستی 16 نفره شامل علی مطهری، علی عباسپورتهرانیفرد، حمیدرضا کاتوزیان، حسن غفوریفرد، مصطفی رضاحسینی قطبآبادی، نواب، حجتالاسلام تيمور علیعسگری، سیدحسین هاشمی، علیرضا محجوب، حسین شیخالاسلام، حسن زمانی، حجتالاسلام سیدمحمود ابوالمعالی، سهیلا جلودارزاده، ایراندخت فیاض، علیرضا دهقان و اکبر ولیزاده است.
13- جبهه مردمی اصلاحات
ليستی 20 نفره شامل الهه راستگو، عليرضا محجوب، علي مطهري، سيدحسين هاشمي، سيدمرتضي موسوي، محمدعلي رجايينيا، حجتالاسلام تيمورعليعسگري، حجتالاسلام مصطفي ناصري زنجاني، سالار حسنزاده، وهاب عزيزي، محمدرضا طاهري كتهسري، مهدي سوراني، ابوالفضل قراخاني، حسن خزائي، سيدكريم سادات مظلوم، سيدعلي محمدخادمي، بهنام ملكي، عباس بقايي، عليرضا نژادصاحبي و سيدمهدي مرعشي است.
14- جبهه مردمسالاری
ليستی 15 نفره شامل سهیلا جلودارزاده، سیدحسین هاشمی، علیرضا محجوب، الهه راستگو، علی مطهری، حجتالاسلام تيمور علیعسگری، کاتوزیان، حجتالاسلام ناصری زنجاني، علی عباسپور، حجتالاسلام محمد جعفری، سیدمرتضی موسوی، سیدعلی خادمی، مینا صفیخانی، محمدعلی رجایینیا و علیرضا نژادصاحبی است.
15- حزب عدالتطلبان ایران اسلامی
ليستی 11 نفره شامل نعمتالله حکیم، بهزاد بهرامینسب، عبدالله بازیار، سیدمجید مطیعیان، محمد جعفری، محمد بهمنی، حوریه خدایی، معصومه صیادیان، مسعود مسلمی فرد خالدی، محمد شیرزاد و مرتضی علی بهمنی است.
16- جبهه جوانان ایران امروز
ليستی 30 نفره شامل غلامعلي حدادعادل، حجتالاسلام كازروني، مسعود ميركاظمي، سيدحسين هاشمي، عليرضا محجوب، محمدنبي حبيبي، محمد رضا باهنر، احمد توكلي، حسين فدايي، علي مطهري، حجتالاسلام ابوترابيفرد، حجتالاسلام آقاتهراني، سيدمرتضي موسوي، مهرداد بذرپاش، حسين مظفر، محمدعلي رجايينيا، مهدي كوچكزاده، بيژن نوباوه، الهه راستگو، سهيلا جلودارزاده، فاطمه آليا، زهره طبيبزاده، اسماعيل كوثري، محمد سليمانی، حميدرضا كاتوزيان، علي اصغر زارعي، عليرضا زاكاني، علي عباسپور تهرانیفرد، حسن غفوريفرد و عليرضا مرندي است.
17- ائتلاف کاندیداهای مستقل سراسر کشور
ليستی 30 نفره شامل علی مطهری، احمد توکلی، علی عباسپور، حمیدرضا کاتوزیان، مهرداد بذرپاش، حسین مظفر، حسین رمضانی خردمردی، سیدابوالفضل ابوالفضلی، نصرتالله اکوانیان، آزاد امیدوار، مهدی باسمهچی، علی بدیعزاده، علی بختیار گلپایگانی، قاسم بهرامیزاده نظرآبادی، افسر تدینخواه، ناهیدتهرانی متین، عزیزالله جعفری، حجتالاسلام مرتضی چیتسازان، علی حسینی، نیلوفر حسینی ترکانی، محمدرضا دولتی، رحمان سعادت، حسین سفری، میرسعید صفوی، حجتالاسلام مهدی علیزاده سورکی، سعید فراه، مرتضی مجیدیراد، سعید مشایی، مرتضی معدنیپور کرمانشاهی و عمران مقصومی است.
۱۸ـ جبهه توحید و عدالت(حامیان مشایی )
جبهه توحید و عدالت(حامیان مشایی) لیست انتخاباتی خود را منتشر کرد و اسامی تعدادی از نامزدهای جبهه متحد را بدون اخذ مجوز آنان در این لیست قرار داد. به گزارش خبرگزاری فارس، جبهه توحید و عدالت(حامیان دکتر احمدی نژاد) اعلام کرده پس از مراجعات و مطالبات گسترده متدینین و مومنین، با توجه به رد صلاحیت گسترده حامیان گفتمان انقلاب اسلامی، از میان کاندیدای موجود در تهران فهرستی را بنا به تشخیص جمعی از طلاب و دانشجویان حامی دولت تنظیم و منتشر کرد.اسامی "جبهه توحید و عدالت" در تهران، به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر است:1- مرتضی آقاتهرانی 2- سید اصغری علائی 3- نصرت اله اکوانیان4- فاطمه آلیا5- الهام امین زاده6- ابراهیم انصاریان7- محمد بهمنی8- عبدالله پور مظاهری9- محمد مهدی تسخیری10- احسان جهاندیده ثابت11- اصغر جمالی فرد12- مرتضی چیت سازان13- غلامعلی حدادعادل14- نعمت اله حکیم15- حوریه خدایی16- محمدجمال خلیلیان اشکذری17- مریم سادات شریف18- فرزادسلیمانی19- طیبه صفایی20- علیرضا عبدالغفاری21- مرتضی غرقی22- جمیله فدوی23- ایراندخت فیاض24- سیدمهدی قمصری25- نوید کاوین26- محمد اسماعیل کفایتی27- مهدی کوچک زاده28- حسین مظفر29- بهنام ملکی30- بتول نامجو
۱۹-لیست"اصولگرایان اصلح"در تهران
این لیست ترکیبی از کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری می باشد ، که سایت «ندای انقلاب» آن را منتشر کرده است.1- حجتالاسلام و المسلمين دکتر مرتضی آقاتهرانی 2- دکتر غلامعلی حدادعادل3_حجتالاسلام و المسلمين روح الله حسینیان4- سیدمحمدحسن ابوترابی فرد5-حجتالاسلام و المسلمين دکتر سید محمود نبویان 6- سردار محمد اسماعيل کوثری 7- دکتر علی اصغر زارعی8- دکتر سید علیرضا مرندی9- سید مسعود میرکاظمی10- غلامرضا مصباحی مقدم11- بیژن نوباوه12-حسین فدایی13-دکتر محمد سلیمانی14-دکتر علیرضا زاکانی15-حسین نجابت16-مهندس سید مهدی هاشمی 17-دکتر احمد توکلی 18-زهره الهیان19-مجتبی رحماندوست20-الیاس نادران21-محمدنبی حبیبی22-پرویز سروری23- الهام امین زاده24-محمد نبی رودکی25-علی اصغر خانی26-فاطمه رهبر27-دکتر زهره طبیب زاده نوری28-حسین مظفر29-لاله افتخاری30-مهرداد بذرپاش
جبهه توحید و عدالت(حامیان مشایی) لیست انتخاباتی خود را منتشر کرد و اسامی تعدادی از نامزدهای جبهه متحد را بدون اخذ مجوز آنان در این لیست قرار داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، جبهه توحید و عدالت(حامیان دکتر احمدی نژاد) اعلام کرده پس از مراجعات و مطالبات گسترده متدینین و مومنین، با توجه به رد صلاحیت گسترده حامیان گفتمان انقلاب اسلامی، از میان کاندیدای موجود در تهران فهرستی را بنا به تشخیص جمعی از طلاب و دانشجویان حامی دولت تنظیم و منتشر کرد.
اسامی "جبهه توحید و عدالت" در تهران، به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر است:
1- مرتضی آقاتهرانی 2- سید اصغری علائی 3- نصرت اله اکوانیان4- فاطمه آلیا5- الهام امین زاده6- ابراهیم انصاریان7- محمد بهمنی8- عبدالله پور مظاهری9- محمد مهدی تسخیری10- احسان جهاندیده ثابت11- اصغر جمالی فرد12- مرتضی چیت سازان13- غلامعلی حدادعادل14- نعمت اله حکیم15- حوریه خدایی16- محمدجمال خلیلیان اشکذری17- مریم سادات شریف18- فرزادسلیمانی19- طیبه صفایی20- علیرضا عبدالغفاری21- مرتضی غرقی22- جمیله فدوی23- ایراندخت فیاض24- سیدمهدی قمصری25- نوید کاوین26- محمد اسماعیل کفایتی27- مهدی کوچک زاده28- حسین مظفر29- بهنام ملکی30- بتول نامجو
یک منبع مطلع در جبهه متحد اصولگرایان گفت: اسامی نامزدهای جبهه متحد بدون اخذ مجوز از آنها در این لیست گنجانده شده و این افراد تمایلی به حضور خود در این لیست ندارند.همچنین از جبهه پایداری نیز خبر رسید که نامزدهای این جبهه نیز که در لیست مذکور قرار گرفتهاند به دنبال پیگیریهای قانونی درباره این اقدام هستند و تاکید کردهاند که تمایلی برای حضور در این لیست ندارند.
اخباري مبني بر حضور برخي چهره هاي بازي خورده چون سيدمحمدخاتمي در پاي صندوق هاي رأي به گوش مي رسد، گروه ضدانقلابي «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» با صدور بيانيه اي براي آخرين بار عاجزانه از ملت ايران خواسته است تا...
بصیرت:آن روز كه موسوي در برابر رأي ملت ايستاد و متوهمانه اعلام كرد كه تسليم اين صحنه آرايي نخواهد شد !شايد گمان نمي كرد كه جريان ها و گروه هاي سياسي بازي خورده اش، اينچنين توسط مردم از صحنه سياسي كشور كنار گذاشته شوند. اين جريان بعد از آنكه در حماسه 9 دي و 22 بهمن سال 88، سيلي محكمي از ملت خورد و از صحنه حقيقي جامعه به فضاي مجازي و سايت ها و وبلاگ هاي ضدانقلاب پناه برد، گمان داشت كه 12 اسفند 90 فرصتي است كه خواهد توانست وزن سياسي خود را به رخ نظام اسلامي كشانده و آن را دستمايه خودشيريني براي اربابان جديدش در آن سوي مرزها قرار دهد.اين جريان با الگوهاي مختلفي وارد بازي انتخابات نهم مجلس شد. ابتدا در حالي كه فتنه گران گمان داشتند از وزن و اعتبار قابل ملاحظه اي برخوردارند و نظام نيز مجبور است براي گرم كردن بازار انتخابات به اين جريان باج دهد، تلاش کردند تا با تأكيد بر سناريوي «مشاركت مشروط» و با نگاهي سهم خواهانه، آزادي اصحاب و سران فتنه و تأييد صلاحيت نامزدهاي افراطي خود را شرط ورود به انتخابات اعلام كنند، اما خيلي زود مشخص شد كه اين زياده خواهي متوهمانه، بي پشتوانه بوده و موضع قاطع و انقلابي نظام و عدم تسليم در برابر زياده خواهي فتنه گران، آن را به تغيير سناريو واداشت.
در اين مرحله بود كه سناريوي «تحريم منفعل» و عدم شركت در انتخابات در دستور كار فتنه گران قرار گرفت و تلاش كردند تا در اولين گام نگذارند فعالان سياسي در انتخابات ثبت نام كرده و داوطلب نامزدي مجلس نهم شوند. استقبال باشكوه فعالان سياسي و نخبگان فرهنگي از انتخابات و افزايش داوطلبان داراي مدرك كارشناسي ارشد و دكترا و تأييد صلاحيت اغلب اين افراد توسط شوراي نگهبان و رقابتي شدن صحنه انتخابات، به اينجا منجر شد كه فتنه گران خود اعتراف به شكست كرده و با عصبانيت اين بار سناريوي «تحريم فعال» را كليد زنند.در سناريوي «تحريم فعال»، تحريم گران تنها به خانه نشيني روي نياورده، بلكه تلاش مي كنند تا با استفاده از راهكارهاي نافرماني مدني و با آشوب آفريني و فتنه گري، فضا را براي حضور حداكثري مردم، آلوده و ناامن ساخته و از اين طريق ملت را به عدم حضور در پاي صندوق هاي رأي وادار کنند. براي اين هدف بود كه روز 25 بهمن را به عنوان روز ايجاد مجدد بلوا و آشوب در كشور انتخاب كرده و با تمام توان براي آن تبليغ كردند، اما افتضاح حاصله آنقدر نااميدكننده بود كه اصحاب فتنه به جان هم افتاده و يكديگر را متهم به بي تدبيري و بي لياقتي كردند. شكست در 25 بهمن كافي بود كه فتنه گران از هرگونه آشوب افكني و ناامن سازي انتخابات در روز 12 اسفند مأيوس شوند و حال كه همه سناريوها به شكست انجاميده و از طرفي پل هاي پشت سر نيز تخريب شده و راه بازگشتي وجود ندارد، سردرگمي و ترس سايه سنگين خود را بر اردوگاه فتنه گران گسترانده است.
در حالي كه حتي اخباري مبني بر حضور برخي چهره هاي بازي خورده چون سيدمحمدخاتمي در پاي صندوق هاي رأي به گوش مي رسد، گروه ضدانقلابي «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» با صدور بيانيه اي براي آخرين بار عاجزانه از ملت ايران خواسته است تا «در روز پنج شنبه 11 اسفند، بيرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماتن عمومي(مراتز خريد، ميادين، پارت ها و...) به ويژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر، براي آگاهي دادن به دوستان در مورد انتخابات نمايشي[!] و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگي با رهبران زنداني جنبش سبز، يکروز را همراه خانواده در حبس خانگي بمانند و اين بار اعتراض خود را اينگونه به نمايش بگذارند!»با اين تصميم، ميليون ها نفري كه روز 25 بهمن! به دعوت اين شورا به خيابان هاي پايتخت آمدند!! مي خواهند در خانه خود را حبس كنند! و به پاي صندوق ها نيايند!؟
اين آخرين سناريويي است كه بعد از يك سال جهد و كوشش از اتاق فكر فتنه سبز! خارج شده است! ارائه همين ايده فكاهي به خوبي كافي است تا سطح بلاهت و حماقت اين افراد مشخص شود. اين آخرين اقدام باقي مانده در حالي صورت مي گيرد كه حتي «مسعود بهنود» ضدانقلاب نيز از مشاركت 60 درصدي مردم در انتخابات سخن گفته و حضور ده ها ميليوني ملت در روز 22 بهمن نيز ميزان تأثيرگذاري چنين نظرات ابلهانه اي را آشكار ساخته است.با آغاز تبليغات انتخاباتي، فضاي سراسر كشور انتخاباتي شده و ملت با تمام توان آماده مي شود كه از ميان نامزدهاي مختلف با گرايش هاي متنوع از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا، نمايندگان اصلح مورد نظر خود را راهي «خانه ملت» تنند. فارغ از آنكه چه كسي با كدام گرايش و متعلق به كدام جبهه انتخاباتي وارد مجلس نهم شود، آنچه مهم است آن است كه حضور باشكوه ملت در پاي صندوق هاي رأي، فتنه گران را از حيز انتفاع خارج خواهد كرد.
پايگاه خبري بيبيسي فارسي روز گذشته با انتشار مطلبي درباره انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي، نشان داد براي ورود به اين بحث و اظهارنظرهاي دغلبازانه، عطش وافري دارد. بيبيسي از چند روز پيش، وارد بحث انتخابات مجلس آتي شده، اما ورود ديروزش با مباحث روزهاي پيش، تفاوت خاصي دارد که به آن اشاره ميشود.
بيبيسي نوشت: اگر حلقه ياران دولت، جبهه پايداري و جبهه متحد اصولگرايان وارد عرصه شوند، ممکن است هيچکدام از اين سه گروه نتوانند اکثريت کرسيهاي مجلس را به دست آورند. در چنين شرايطي، نقش اقليت در مجلس آينده ميتواند از هميشه پررنگتر شود... تجربه حضور معدود نمايندگان اقليتهاي قومي در مجلس ايران و عملکرد فراکسيون کوچک اصلاحطلبان در مجلس فعلي نشان داده است که حضور نمايندگان اقليت در مجلس بهويژه در برهههاي حساس، بازتابدهنده صداهايي است که تريبون ديگري درون حکومت ندارند.»
بيبيسي در ادامه آورده است: «بخش عمده اعتراضات محدودي که از درون نهادهاي حکومتي ايران انجام ميشود، به همين نمايندگان تعلق دارد. حال اگر مجلس آينده يک اکثريت منسجم و يکپارچه نداشته باشد، نقش اقليتي منعطف که بتواند براساس مصلحتسنجيهاي موردي، به ائتلافهاي گوناگون بپيوندد، ممکن است در مواردي حتي تعيينکننده شود.»
آنچه در بالا آمد، همه ادعاهاي بيبيسي درباره انتخابات نيست و تنها برشي از آن محسوب ميشود و اين رسانه توطئهگر در آينده بسيار بيشتر در انتخابات مداخله خواهد کرد؛ اما به نظر ميرسد رهنمود(!) فوق، بيشتر به اين علت است که بيبيسي از اوضاع پريشان و درهم جمع فتنهگران و دوم خرداديها بسيار نگران است و بيم آن دارد که آنها در ميانه راه وادهند و با نااميدي که بر آنها غالب ميشود، مجلس از نمايندگاني که غرب و بهويژه انگليس را خوشحال ميکند، خالي بماند. همانطور که در متن هم آمده، وجود جمعي ناسازگار با نظام در مجلس- هر چند اقليت هم باشند- آنها را خوشحال ميکند؛ زيرا باز هم همانگونه که خود به آن اشاره کردهاند، در بزنگاههايي ميتوانند اخلال ايجاد کنند.
نظام جمهوری اسلامی دارای ویژگی هایی منحصربه فرداست:

نظام انتخاباتی فرانسه
پارلمان فرانسه مركب از دو مجلس مجمع ملي و سنا است. مجمع ملي داراي 485 نماينده است كه با راي مستقيم مردم و به صورت اكثريت، در دو مرحله و براي 5 سال انتخاب مي شوند و مجلس سنا مركب از 305 نماينده است كه براي نه سال و به صورت غيرمستقيم از طرف وكلاي شوراهاي محلي انتخاب مي شوند و هر سه سال يك بار، يك سوم آنها تغيير مي كند. نقش مجلس سنا تشريفاتي است. مجلس سنا علاوه بر وظايف اصلي خود، نماينده جوامع و سرزمين هاي مختلف فرانسه نيز مي باشد اختيارات پارلمان در جمهوري پنجم بسيار كاهش يافت. پارلمان حق تقديم طرح هايي براي كاهش يا افزايش بودجه و ماليات ها را ندارد. پارلمان در ظاهر، حق نظارت بر كارهاي دولت را دارد ولي با چنان محدوديتي رو به روست كه توان ساقط كردن يك حكومت را ندارد. 36 شرايط حضور در پارلمان فرانسه بدين نحو مي باشد كه هر سناتور بايد حداقل 35 سال تمام داشته و تبعه فرانسه باشد. داوطلبين نمايندگي مجلس ملي نيز بايد قبل از شروع انتخابات، مبلغ ده هزار فرانك به عنوان ضمانت بپردازند تا بتوانند در مبارزه انتخاباتي شركت كنند. در صورتي كه داوطلب در دور اول يا دور دوم كمتر از پنج درصد آراي كساني كه اسامي شان در ليست انتخاباتي ثبت شده، كسب كند مبلغ مذكور به وي مسترد نخواهد شد. 37 سن راي دهندگان 18 سال تمام مي باشد. كانديدا هم بايد 33 سال تمام داشته باشد. اتباع خارجي با كسب تابعيت فرانسه بعد از پنج سال تابعيت مي توانند راي بدهند و پس از ده سال تابعيت مي توانند كانديدا شوند.
نظام انتخاباتي هند
نظام حكومتي هند يك نظام پارلماني است. پارلمان اين كشور متشكل از مجلس لوكسابها (مجلس مردم) و مجلس راجياسابها(شوراي ايالتها) است. رئيس جمهور، بر اساس تركيب سياسي مجلس لوك سابها، نخستوزير را انتخاب ميكند. انتخابات مجلس لوكسابها هر پنج سال يك بار و بر اساس يك نظام انتخاباتي اكثريتي ساده برگزار ميشود. اين نظام انتخاباتي ميراث استعمار بريتانياست كه در سال 1947 پايان يافت. بر اساس قانون اساسي هند تعداد اعضاي اين مجلس 550 نفر است. كاستها و قبايل به رسميت شناخته شده هم ميتوانند نمايندگاني به اين مجلس بفرستند. از اين رو براي كاستها و قبايل، حوزههاي انتخابيه مجزايي در نظر گرفته شده است. در اين حوزهها فقط نمايندگاني كه متعلق به اين گروهها باشند ميتوانند انتخاب شوند. چنانچه حكومتي كه قدرت را در اختيار دارد، نتواند رأي اعتماد اكثريت اعضاي مجلس لوك سابها را جلب كند و امكان ايجاد حكومت جديدي هم كه بتواند اين اكثريت را به دست آورد وجود نداشته باشد، رئيس جمهور ميتواند پيش از پايان دوره پنج ساله لوك سابها، اين مجلس را منحل كرده و فرمان برگزاري انتخابات زودهنگام صادر كند.
نظام انتخاباتي چين
نظام انتخاباتي چين تركيبي از انتخاباتهاي مستقيم و غيرمستقيم است. نمايندگان كنگره خلق در سطح بخشها و شهرها به طور مستقيم توسط مردم انتخاب ميشوند اما نمايندگان كنگره ملي خلق، پارلمان چين، كنگره خلق استانها، مناطق خودمختار، شهرداريهاي زير نظر دولت و نواحي مستقل در سطوح پايينتر ، توسط كنگره خلق انتخاب ميشوند.نمايندگان كنگره ملي خلق از حوزههاي انتخابيه تك نمايندگي و با كسب اكثريت آرا در آن حوزه انتخابيه انتخاب ميگردند. اگر در يك حوزه تعداد كانديداهايي كه اكثريت آرا را به دست آوردهاند بيش از تعداد نمايندگاني باشد كه از آن حوزه بايد انتخاب شوند، كسي كه بيشترين آرا را به دست آورده است به عنوان نماينده آن حوزه انتخاب ميشود. اما اگر تعداد كانديداهايي كه اكثريت لازم را به دست آوردهاند كمتر از تعداد مورد نياز باشد، يك انتخابات ديگر برگزار ميشود.كنگره ملي خلق نبايد بيش از 3000 نماينده داشته باشد. توزيع كرسيهاي كنگره ملي خلق بين استانها توسط نهادي به نام كميته دائمي (كه يك نهاد دائمي است و اعضايش توسط كنگره ملي خلق انتخاب ميشوند) و بر اساس اين اصل كه تعداد شهرونداني كه توسط هر نماينده روستايي نمايندگي ميشود چهار برابر شهرونداني است كه توسط هر نماينده شهري نمايندگي ميشوند، صورت ميگيرد. كميته دائمي همچنين تعداد نمايندگان اقليتهاي ملي كه بر اساس قانون اساسي داراي نماينده هستند را بر اساس جمعيت و نحوه پراكندگي اين اقليتها مشخص ميكند.
نظام انتخاباتي ژاپن
ژاپن يك كشور مشروطه سلطنتي و نظام حكومتي آن پارلماني است. پارلمان ژاپن يا مجمع ملي، متشكل از مجلس عوام يا مجلس نمايندگان (شوگين) و مجلس اعيان يا مجلس شوراها (سانگين) است. مجلس نمايندگان 480 عضو دارد، در حالي كه تعداد نمايندگان انتخابي مجلس شوراها 242 نفر است.نظام انتخاباتي كه براي انتخاب اعضاي مجلس نمايندگان به كار ميرود نظام انتخاباتي مختلط است، 300 نفر از اعضاي اين مجلس از حوزههاي انتخابيه تك نمايندهاي و بر اساس نظام انتخاباتي اكثريتي ساده انتخاب ميشوند و 180 نفر باقيمانده از طريق نظام انتخاباتي تناسبي مبتني بر ليستهاي حزبي و بر اساس شيوه دهوندت، كه در آن توزيع كرسيهاي مجلس بر اساس سهم احزاب از آراي ملي در 11 حوزه انتخابيه وسيع صورت ميگيرد، انتخاب ميشوند.كانديداها ميتوانند هم در حوزههاي تك نمايندهاي و هم در حوزههايي كه تكليفشان از طريق نظام تناسبي مشخص ميشود كانديدا شوند، اما آنها فقط حق كانديداشدن در آن دسته از حوزههاي انتخابيه تك نمايندهاي را دارند كه در داخل محدود حوزههاي انتخابيه تناسبي قرار گيرد كه در آن كانديدا شدهاند. انتخابات مجلس نمايندگان هر چهار سال يك بار برگزار ميشود.انتخابات مجلس شوراها هم بر اساس يك نظام مختلط صورت ميگيرد، 73 تن از اعضاي اين مجلس بر اساس يك نظام اكثريتي ساده در حوزههاي انتخابيه تك نمايندهاي و 48 عضو ديگر هم از طريق يك نظام تناسبي در يك حوزه انتخابيه واحد كه كل كشور را در بر ميگيرد و بر اساس فرمول دهوندت، انتخاب ميشوند. انتخابات مجلس شوراها هر 6 سال يك بار برگزار ميشود و در هر 3 سال يك بار نيمي از اعضا تغيير ميكنند.
نظام انتخاباتي استراليا
استراليا يك كشور مشروطه سلطنتي است. استراليا يك پارلمان ملي، 6 پارلمان ايالتي و 2 پارلمان منطقهاي دارد. در انتخابات هر كدام از اين پارلمانها، نظام انتخاباتي خاصي به كار ميرود. پارلمان ملي 2 مجلس دارد: مجلس نمايندگان (مجلس عوام) مجلس سنا (مجلس اعيان) . در سطح ملي ، حداقل هر 3 سال يك بار انتخابات برگزار ميشود. مجلس نمايندگان 150 عضو دارد كه براي يك دوره سه ساله، از حوزههاي انتخابيه تك نمايندهاي و بر اساس يك نظام انتخاباتي ترجيحي انتخاب ميشوند. مجلس سنا 76 عضو دارد كه بخشي از آنها از طريق يك نظام انتخاباتي ترجيحي در حوزههاي انتخابيه ايالتي كه هر يك 12 نماينده دارند انتخاب ميشوند و بخش ديگري از آنها از طريق يك نظام انتخاباتي تكرأي غيرقابل انتقال در حوزههاي انتخابيه منطقهاي كه از هر يك از آنها 2 نماينده انتخاب ميگردند. مدت خدمت سناتورهاي ايالتي 6 ساله است و نيمي از اين سناتورها هر 3 سال يك بار عوض ميشوند.
نظارت در انتخابات
مسئله دیگری که در مورد انتخابات ایران بسیار مورد هجمه و شبهه قرار می گیرد، مسئله نظارت بر روند انتخابات است که متاسفانه بسیاری جاهلانه یا عالمانه آن را مختص ایران معرفی می کنند که در ذیل به برخی از قوانین سخت گیرانه آنها و نیز به نقاط اشتراک و هم پوشانی آن اشاره شده است.در کشور لیبرال دموکراسی آمریکا حزب کمونیست بیش از 50 سال - از پایان جنگ دوم جهانی به بعد - است که عملاً اجازة فعالیت سیاسی ندارد و دلیلی هم که برای این مسأله وجود دارد این است که این حزب، مرام و هدفی را دنبال می کند که مغایر با اصول و مبانی جامعه و حکومت آمریکاست و تحقق آن مرام (سرنگونی سرمایه داری) به منزله نابودی نظام کنونی آمریکا - که یک نظام سرمایه داری است - می باشد. در کشورهای اروپائی نظیر آلمان، فرانسه و انگلستان نیز شاهدیم که بعد از جنگ جهانی دوم، فعالیت احزاب نژادپرست قانوناً ممنوع شده است زیرا این احزاب، علاوه بر اینکه امنیت ملی و منطقه ای این کشورها را به خطر می اندازد ناقض یکی از اصول لیبرال دموکراسی (اصل تساوی افراد) نیز هستند. از این رو فعالیت هایی که از جانب این احزاب در این کشورها مشاهده می شود، فعالیت هایی غیررسمی و غیرقانونی است. همچنین فعالیت احزاب دینی درکشورهای لیبرال دموکراسی ممنوع می باشد. به عنوان مثال مرحوم دکتر کلیم صدیقی بسیار تلاش نمود تا در انگلستان برای مسلمانان یک حزب سیاسی تشکیل دهد ولی وزارتکشور انگلستان با این استدلال که حزب دینی مخالف اصول لیبرال دموکراسی و ناقض اصل سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) است، به او اجازه چنین کاری را نداد. پس این موضوع که فعالیت سیاسی در جامعه باید در یک چارچوبی از اصول و مبانی پذیرفته شده انجام گیرد یک امر رایج در دنیا می باشد. منتهی این اصول و مبانی در جوامع مذهبی، مذهبی و در جوامع غیرمذهبی، غیرمذهبی است. در مورد انتشار کتاب نیز به همین صورت است. برای مثال، کتاب «نبرد من» هیتلر در کشور آلمان با این استدلال که مبلّغ افکار نژادپرستانه است، ممنوع الانتشار می باشد و علی رغم اینکه جوامع غربی، چندان مذهبی نمی باشند، چاپ کتاب و بر روی پرده رفتن فیلمی که علیه مسیحیت باشد در اکثرکشورهای غربی قانوناً ممنوع است. بنابراین، بحث محدودیت و نظارت بر فعالیت های سیاسی و فرهنگی یک امر رایج در تمام جوامع دنیاست. لذا با پذیرش این اصل که فعالیت های سیاسی باید در یک چارچوب مشخص انجام شود، فقط کسانی اجازة فعالیت سیاسی پیدا می کنند که مجموعه ای از شرایط و ویژگی ها را داشته باشندکه از جمله آنها، شرط پذیرش قانون اساسی کشور متبوع می باشد. لذا در تمام کشورها به کسی که قانون اساسی آن کشور را قبول نداشته باشد اجازه فعالیت سیاسی و انتخاب شدن داده نمی شود. و افرادی که بخواهند انتخاب شوند باید واجد صفات و ویژگی هایی باشند که قسمتی از آن ویژگی ها به کشوری خاص و یا انتخاباتی خاص، اختصاص دارد و قسمتی از آنها نیز در همه کشورها مشترک می باشد.از جمله ویژگی های مشترک، می توان به شرط سنی، شرط عدم سوءپیشینه، شرط التزام عملی و پذیرش قانون اساسی و تابعیت کشور متبوع و شرط سلامت روانی و عقلی اشاره کرد که برای همة انتخاب شوندگان لحاظ می شود. طبیعتاً موقعی که شرطی لحاظ شد باید مرجع تشخیص شرط هم مشخص شود. غالباً درکشورهای دیگر، احزاب یا وزارتکشور، مرجع تشخیص صلاحیت نامزدهای انتخابات می باشند و نظارتی را که اِعمال می کند چون دارای ضمانت اجراست استصوابی می باشد. لکن در ایران و برخی از کشورهای دیگر این نظارت در دو مرحله انجام می شود، در ایران، یک مرحله از نظارت به وسیله وزارتکشور، به صورت استطلاعی اِعمال می شود و مرحلة بعد به وسیلة شورای نگهبان به صورت نظارت استصوابی بر نظارت وزارتکشور اِعمال می گردد. بنابراین زمانی که بحث ضرورت نظارت مطرح می شود بحث ضرورت وجود ناظر هم بدیهی می گردد.نظارت بر روند انتخابات فرانسه نیز درخور توجه است؛ ركن دوم قوه مقننه فرانسه را مي توان شوراي قانون اساسي اين كشور دانست كه يك نهاد نظارتي مي باشد. براساس ماده 56 اين شورا از دو گروه اعضا تشكيل يافته است: گروه نخست عبارتند از: نه نفر كه سه نفر آنان را رئيس جمهور و سه نفر ديگر را رئيس مجلس ملي و سه نفر آخر را رئيس مجلس سنا براي مدت نه سال برمي گزينند و هر سه سال يك بار سه نفر از اين مجموعه جاي خود را به سه نفر جديد مي دهند. گروه دوم عبارتند از: اعضاي مادام العمر كه شامل كليه روساي جمهور سابق مي باشد، رئيس شورا نيز از ميان همين اعضا از طرف رئيس جمهور منصوب مي شود. فلسفه وجودي اين ارگان براساس ماده 58 نظارت بر صحت جريان انتخابات است و براساس ماده 59 اين شورا مي تواند در مورد درستي انتخابات پارلمان نيز تصميم گيري نمايد و براساس ماده 60 مجموعه فرايند راي گيري و همه پرسي نيز از نظارت اين شورا خارج نيست. وظيفه مهم ديگر اين شورا نظارت بر تطابق قوانين عادي با قانون اساسي است. به گونه اي كه مطابق با ماده 62 قانون اساسي فرانسه، مقرراتي كه مغاير با قانون اساسي اعلام گردد نمي توانند امضا گردد، تصميمات شوراي قانون اساسي اعتراض پذير نيستند و اجراي آن براي قواي عمومي و مقامات اداري و قضايي، لازم مي باشد. چيزي شبيه شوراي فقهاي نگهبان در قانون اساسي ايران، براساس ماده 61 قانون اساسي فرانسه مصوبات پارلمان قبل از اجرا بايد به تصويب شوراي قانون اساسي برسد. در واقع پاسداري از قانون اساسي و به دنبال آن از رژيم سياسي برعهده شوراي قانون اساسي است.
مزیت های نظام انتخاباتی در ایران
بدون شک هیچ نظام و مجموعه ای نمی تواند ادعا کند که صاحب بی عیب ترین نظام انتخاباتی است اما نظام جمهوری اسلامی در دورن همین روند صاحب ویژگی هایی است که که منحصر به فرد است.از جمله این ویژگی ها پیگیری روند نظارت از طریق دستگاهی مافوق دستگاههای اجرایی است؛ بر اساس قوانین اساسی و انتخابات روند نظارت بر انتخابات در جمهوری اسلامی بر عهده شورای نگهبان قانون اساسی که اعضای آن متشکل از منتخبین رهبری و مجلس شورای اسلامی هستند و این در حالی است که همانطور که از نظر گذشت برای نمونه در فرانسه 3 نفر از شورای قانون اساسی را شخص رئیس جمهور انتخاب می کند.از دیگر مواردی که نشان دهنده مردم سالاری حقیقی در نظام جمهوری اسلامی است، حضور مستقل اقلیت های دینی در انتخابات مجلس شورای اسلامی است.بر این اساس تمامی اقلیت های دینی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده اند- زرتشتی، کلیمی و مسیحی- بک نماینده مستقل در مجلس دارند که به پیگیری حقوق ایشان می پردازند.نکته قابل توجه اینجاست که اکثریت مردم ایران را مسلمانان تشکیل می دهند و تعداد هر کدام از این اقلیت ها شاید از چند صد هزار نفر نیز تجاوز نمی کند دارای نماینده مستقل هستند و این در حالی است که در کشور آمریکا که خود را مهد سبک زندگی لیبرال دموکراسی می داند، با وجود جمعیت چند میلیونی مسلمانان در آن کشور این حق را برای آنها قائل نیست.امید است با حضور حداکثری ملت ایران در انتخابات آینده، الگوی ایران بهتر از کذشته در جهان شناخته شود و نیز ضعف های آن به مرور مرتفع گردد
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در دومین همایش سراسری هادیان سیاسی نیروهای مسلح طی سخنانی به تشریح جایگاه و اهمیت قوه مقننه در نظام اسلامی پرداخت و اظهار داشت: قوه مقننه عامل زیر بنایی وضع قوانین در چارچوب مبانی دینی در کشور است و مجلس بستر قانون گذاری دینی می باشد.
نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: مجلس عامل زیربنایی وضع قوانین در چارچوب مبانی دینی و از ارکان قوام ولایت فقیه است. به گزارش سپاه نیوز؛ حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در دومین همایش سراسری هادیان سیاسی نیروهای مسلح طی سخنانی به تشریح جایگاه و اهمیت قوه مقننه در نظام اسلامی پرداخت و اظهار داشت: قوه مقننه عامل زیر بنایی وضع قوانین در چارچوب مبانی دینی در کشور است و مجلس بستر قانون گذاری دینی می باشد.
وی افزود: قوه مقننه علاوه بر اینکه رکن اساسی قوام ولایت فقیه و از ارکانی است که باید همسوی رهبری باشد همچنین اهرم مهم و تاثیرگذار در اسلامیت نظام است.
حجت الاسلام المسلمین سعیدی قوه مقننه را مرجع مهمی در پاسداری از اصول و گفتمان امام و رهبری دانست و اضافه کرد: مجلس محور اصلی نظارت بر قوه مجریه در پیشگیری از انحراف احتمالی این قوه است.
وی راهبرد جبهه استکبار در براندازی از بستر دموکراسی را از دسیسه های دشمن در فرصت انتخابات خواند و تصریح کرد: استراتژی دشمن بر این واقع شده که جا به جایی قدرتها را از این بیشتر دنبال کند و صرف نظر از وجود یا عدم وجود دشمن، دموکراسی به معنی احاله دادن سرنوشت قوای مجریه و مقننه به مردم که می تواند در جابه جایی قدرت نقش آفرینی کند.
نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به ایفای نقش مجلس در تحولات گفت: مجلس می تواند در تحولات گوناگون نقشهای مثبت یا منفی را ایفا کند و همانطورکه می تواند در تقویت بنیه امنیتی نقش آفرینی کند و بستر ارتقاء حاکمیت دینی باشد به همان نسبت نیز می تواند زمینه تضعیف تمامی این موارد را فراهم آورد.
وی ضمن مقایسه دستاوردها و تصمیم گیری های مجلس ششم با مجالس هفتم و هشتم خاطر نشان کرد: از مقایسه عملکردها و تصمیمات می توان نتیجه گرفت که مجلس هم فرصتی برای حامیان انقلاب و هم فرصتی برای جبهه استکبار است.
حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی در بخش دیگری از سخنانش به علل و عوامل تمرکز دشمن بر انتخابات اشاره و اعلام کرد: از جمله این عوامل ناکارآمدی تهدیدهای نظامی، بحرانهای درونی جبهه استکبار، بیداری اسلامی و خیزش های منطقه را می توان نام برد.
وی افزود: ظرفیت اپوزسیون داخل و خارج، تلاقی منافع جریانهای معارض با دشمن و حرکتهای انجام شده برای القای حاکمیت دوگانه نیز از دیگر عوامل تمرکز بیگانگان در مقوله انتخابات است.
نماینده ولی فقیه در سپاه به بیان دیدگاه ها و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب پرداخت و تصریح کرد: تاکید بر اهمیت مساله انتخابات به عنوان یکی از تابلوهای مهم نظام، ضرورت مشارکت حداکثری، اتحاد در متعهدین به اصول انقلاب از رهنمودهاي مورد توجه ایشان است.
وي ويژگيهاي مجلس تراز انقلاب را همسويي با سياستها و تدابير مقام معظم رهبري، مستقل و مصمم به کمک دولت و داشتن پشتوانه مردمي و مشارکت حداکثري دانست و اضافه کرد: برخاستن از اراده توده مردم در برابر وابستگي به کانونهاي قدرت و ثروت از ديگر ويژگيهاي مجلس تراز انقلاب است.
حجت الاسلام المسلمین سعیدی در خصوص معيارهاي کانديداي تراز انقلاب نيز اظهار داشت: کانديداي تراز انقلاب بايد داراي تقوي، تعهد و وارستگي بوده و التزام عملي به ولايت فقيه داشته باشد، از انديشهها و گرايشهاي انحرافي تاثير نپذيرد، از روحيه استکبار ستيزي هم برخوردار باشد و ضمن عدم وابستگی به کانونهاي قدرت و ثروت در قبال جريانات انحراف و فتنه موضع گيري کند.
نماينده ولي فقيه در سپاه در پايان تاکيد کرد: بيان معيارها و شاخصها بدون نام بردن از افراد مي تواند موجب شفاف سازي صحنه و رفتن افراد به سمت و سوي کانديداي اصلح شود.
همچنین در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین صفایی رییس دفتر عقیدتی سیاسی ستاد فرماندهی کل قوا طی سخنانی به بررسی فتنه از دیدگاه قرآن، ویژگی های فتنه و فتنه هایی که از آغاز شکل گیری انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه بوده پرداخت.
با شكست فتنه گران در اولين گام از سناريوي تحريم انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي و افزايش آمار داوطلبان ثبت نام كرده براي انتخابات، به ويژه نسل جديدي از تحصيل كردگان كشور كه جاي خالي جريان افراطي و ساختارشكن جريان دوم خرداد را نسبت به انتخابات گذشته پر كرده، نگراني ها بر اردوگاه فتنه گران بيش از پيش سايه افكنده است و سناريوي تحريم را در اولين گام بر زمين زدند.
اين مسير نويدبخش انتخاباتي باشكوه است كه باحضور حداكثري ملت برگزار خواهد شد. همين شرايط ايجاد شده و پيش بيني اوليه كافي بود تا اردوگاه فتنه را به تلاطم افكنده و آنان را وادار كند تا با اقدامي ناشيانه سناريوي جديدي را به ظاهر آغاز كنند.
سناريوي جديد با انتشار خبري كوتاه در سايت ضدانقلابي جرس كليد خورده كه عنواني اين چنين يافته است: «امكان سنجي سبزها براي بازگشت دوباره به خيابان!» نويسنده سايت مدعي است كه «هسته هاي اجتماعي جوانان سبز در حال امكان سنجي بهترين روز براي به راه انداختن دوباره تظاهرات خياباني هستند. منابع نزديك به شوراي هماهنگي راه سبز اميد در تهران از بررسي گزينه هاي مختلف براي تداوم جنبش خبر مي دهند. در ميان اين گزينه ها تجمعات خياباني نيز مورد بررسي است. برنامه ريزان جنبش زمستان 90 را به دو بازه زماني تقسيم كرده اند. بازه اول از 19 دي تا 12 اسفند و بازه دوم از 13 اسفند به بعد. در بازه نخست گزينه تجمعات خياباني و دوشنبه هاي اعتراض از گزينه هاي تحت مطالعه است، سه گزينه 19 دي، 25 بهمن و 12 اسفند به عنوان بهترين زمان تجمع مسالمت آميز خياباني روي ميز است» در مورد اين خبر به نكات زير مي توان توجه داشت:
1- اين ادعا بيشتر به يك بلوف سياسي براي خروج از سايه «شكست سناريوي تحريم در گام اول» شباهت دارد و تلاش دارد تا ميزان توانايي جريان حاميان فتنه و ميزان هوشياري «جبهه ملت» را ارزيابي كند! بدين معنا كه ببيند آيا هنوز كسي براي فتنه گران مانده است كه به عنوان آخرين راه، باز هم حاضر شود كه به خيابان ها بيايد؟ و از طرف ديگر مشخص شود كه نظام اسلامي و ملت تا چه اندازه هوشيار بوده و اقدامات اردوگاه فتنه را چگونه ارزيابي مي كند.
2- اين بلوف سياسي در تلاش است تا اينگونه القا كند كه آشوب هايي اين چنيني حركت هايي مردمي هستند كه منشأيي داخلي داشته و هنوز محافلي آن هم متشكل از جوانان وجود دارد كه در حال برنامه ريزي براي تداوم اينگونه اقدامات مي باشند! اين در حالي است كه آشوب هاي دو سال گذشته نيز توسط محافل وابسته به موساد و سيا و ضدانقلاب خارج كشور طرح ريزي و از طريق رسانه هاي غربي و فضاي مجازي به داخل تزريق شده بود.
3- ملاحظه ديگر درباره انتشار اين خبر آن است كه به نظر مي رسد اين خبر با هدف ايجاد انحراف در مسئله انتخابات منتشر شده است تا بخشي از توان نظام را مشغول خود سازد. به واقع اين سناريو، اقدامي تكميلي براي «خط تحريم» است تا از توان نظام براي برگزاري مشاركت حداكثري بكاهد. البته مسئولان نظام اسلامي و رسانه ها در صورت مشاهده اقداماتي عملي در راستاي اين بلوف سياسي، بايد بلافاصله با اطلاع رساني، ملت را نسبت به اين توطئه آگاه سازند.
4- از سويي ديگر اين خبر، به خوبي نشان مي دهد كه «خط آشوب»، آن روي سكه «خط تحريم» است، چرا كه اگر تحريم جواب ندهد، بلافاصله آشوبگري به عنوان تنها راه باقي مانده براي دشمن در دستور كار قرار خواهد گرفت! اين رويه از جمله تاكتيك هاي كودتاي مخملين است كه در انتخابات دهم رياست جمهوري نيز دنبال شد. در واقع همه راه ها در بازي استكبار جهاني به «آشوب» و بلوا ختم مي شود!
چند روز پيش نيز اكبرگنجي در يادداشتي با صراحت گفته بود كه «هيچ آماري از انتخابات آينده مورد تأييد مخالفان رژيم جمهوري اسلامي نخواهد بود، مگر آنكه ميزان آن زير 50 درصد باشد!» اين اظهارات به خوبي نشان مي دهد كه آشوب افكني در قالب سناريوي كودتاي مخملي هنوز در دستور كار دشمنان قرار دارد.
البته استكبار و ايادي آن فراموش كرده است كه اگر سناريوي فتنه 88 توانست چند روزي برخي از خيابان هاي پايتخت را ناامن سازد، به دليل اعتمادي بود كه ملت و نظام اسلامي به جريان ورشكسته سياسي موسوي و كروبي داشت و گمان نمي كرد اين دو، تا اين حد فاسد و بازي خورده باشند كه به عنوان بازيگر نسخه اي آمريكايي نقش آفريني كنند! اما اين بار ملت آنقدر هوشيار، آماده و بي اعتماد به اين جريان ها است كه هر حركت مشكوكي را در نطفه خفه خواهد كرد!