این مقاله انواع کارآفرینی خلاق را با ذکر مثالهایی برای روشن کردن هر یک ارایه میکند. در منابع مختلف، کارآفرینی مترادف با ایجاد یک کسبو کار جدید دیده شده است(قاسمزاده، 1382). از جمله جذابیت های کارآفرینی که منجر به ایجاد یک کسب و کار جدید میگردد میتوان رضایت خاطر حاصل از پروژهای چنین پیچیده که مستلزم مداومت و پافشاری و خلاقیت قابلتوجهی در به ثمر رساندن آن است، دانست.
سازمانهای مختلف در درون خود شرایطی ایجاد کرده و آزادیهای لازم برای مبادرت به اقدامهایی که منجر به وضعیتی کاملاً قابل مقایسه با ایجاد یک کسبوکار جدید توسط کارآفرینان بالقوه است را به وجود آورده، بخش کاملاً قابل ملاحظهای از نتایج حاصل از دستاورد به دست آمده را نصیب کارآفرین درون سازمانی مینمایند. درموارد بسیاری، چنین افرادی به صورت یک واحد مستقل با تمام امکانات یک کارآفرین آغازگر عمل میکنند.
شکلهای مختلف کارآفرینی خلاق
اگر منشاء تقریباًهر کسبوکاری را در دنیا ردیبی کنیم، یک کارآفرین مییابیم – فردی که یک ایده یا یک فرصت برای ارائه یک فرآورده یا خدمت را به نحوی سودآور تشخیص داده و صرفنظر از اشکالاتی ه در سر راهش وجود داشته آن را به ثمر رسانده است. با توجه به مانعهای زیادی که بر سر راه یک کارآفرین در چنین طرح پیچیدهای وجد دارد، خلاقیت قابل ملاحظهای لازم است.
در اینجا خلاقیت را ایجاد راهحلهای بدیع و مناسب باری مسایل باز انتها در هر حوزه از فعالیتهای بشری، و نوآوری را پیادهسازی آن ایدههای بدیع و مناسب تعریف میکنیم. و اما کاآفرینی برحسب نوآوری تعریف میشود. شوپیتر( 1934 schumpeter ) میگوید کارآفرینی شامل اجرای ترکیبهای جدید است، ”درهم شکستن خلاق“ تعادل موجود در درون یک صنعت خاص( Amabile,1996 ). این دیدگاه کارآفرینی که به نحوی گسترده در جامعه آکادمیک پذیرفته شده است،توسط دیگارن نیز مورد تعمق قرار گرفته ، به صورت ”فرآیندی که در آن اختراع به مرحله عمل در آمده، ایدهای خام ب عملیاتی که از نظر اقتصادی معتبر است دگرگون شده“ نیز تعریف شده است( آمابلی، 1997).
بدین ترتیب کارآفرینی شکل ویژهای از نوآوری است و عبارت از پیادهسازی موفقیتآمیز ایدههای خلاق برای ایجاد کسبوکار جدید( entrepreneurship ) یک ابتکار جدید در درون یک کسب وکارموجودئ، که مورد اخیر را میتوان به فارسی” کارآفرینی درون سازمانی“ ( intraprenership ) نامید، میباشد.
خلاقیت میتواند به راههای مختلف در کارآفرینی واردشود. کارآفرین ممکن است ایدهای جدید برای محصول یا خدمت خاص داشته باشد، کاری که از آنچه قبلاً وجود داشته است متفاوت بوده توسط مشتریان مفید یا مطلوب تلقی گردد. این چیزی است که وقتی افراد نوعاً واه ”خلاقیت“ را در قالب کسبوکار میشنوند، انتظار دارند. به علت آنکه فکر میکنند خلاقیت فقط به درجه بالایی از ابداع در ایجاد ایدههیی بنیادی برای محصول یا خدمت اطلاق میشود، ممکن است نتیجه گیری کنند که خلاقیت مطقاً نقشی در بسیاری از ماجراهای کارآفرینی ندارد(قاسمزاده، 1382). با این حال ابداع ممکن است نه د خود محصول بلکه در پیادهسازی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، ابداع ممکن است در وسیله خلق یا عرضه محصول باشد – یعنی در شناسایی فرصتهای جدید در بازار، یا سازماندهی برای به بازار آوردن محصول یا ایجاد نظامی جدید به همین منظور، علاوه بر آن، راهحلهای بدیع و مناسب ممکن است برای بسیج منابع مورد نیاز باشد. درحقیقت، کارآفرینی غالباً به صورت پیگیری فرصتها بدون توجه به منابعی که اکنون در اختیار قرار دارد، تعریف میشود. بعید است که یک ماجرای کارآفرینی به میزان قابل تجهی درهمه این ابعاد باشد( فوقالعاده بدیع و در عین حال مناسب). اما کارآفرینی موفق احتمالاً حداقل نیاز به این شکلهای خلاقیت کارآفرینانه دارد.
چند مثال از خلاقیت کارآفرینانه در شکله ای مختلف آن به برقراری چارچوبی بار تعریف آن کمک میکند:
1- دو مهندس مکانیک بیکار یک سیستم اطلاعات مدیریت ابداع میکنند. نرمافزارهای آن را تهیه کرده و آن را آزمایش میکنند. کار خود را به یک گروه سرمایه گذار ارایه میکنند، بدین امید که گروه مزبور آنها را برای تأسیس کسبوکاری که سیستم را بفروشد تأمین مالی نموده و در برقراری زیرساختهای لازم برای کسب وکار نقشی اساسی ایفا نماید. در این مثال، خلاقیت اصلی درخلق خود محصول، یعنی سیستم پایگاه دادههای مدیریت است. ظاهراً خلاقیت کمتری برای یافتن منابع لازم برای تأسیس سازمان وجود داشته است. باید توجه شود که از آنجاکه این مخترعان برای فروش سیستم جدید خود تلاش نکردهاند، و برای این کار از خود تلاش به خرج ندادهاند ولی از خود خلاقیت نشان دادهاند( تولید یک سیستم بازانتها) ولی کارآفرینی بروز نداده اند.
2- یک شیمی دان که در اواخر دهه 70میلادی در یک شرکت بزرگ و معتبر کار می کند در نظام سنتی پیشنهادات برای بررسی ایدههای جدید محصول وفرآیند نارساییهایی مییابد. وی وچند همکار در پیشنهادی اظهار داشتهاند که ا رؤسای بالادستی واکنشی بسیار سطحی دریافت میکنند. با تشویق برخی از این همکاران، شیمیدان مزبورنظام جدید برای آنکه به ایدهها از نظر ارزیابی دقت کافی مبذول گردد، تدبیر مینماید. این نظام شامل تهیه” شرح کوتاهی از ایده“ توسط مبتکر ایده (با کمک یک کارشناس ارشد) و” بررسی این شرح کوتاه از ایده“ توسط گروهی از کارشناسان داخلی شرکت که مبتکر پیشنهاد میکند، بود. مراحل بعدی این نظام مشتمل بر پرورش و حمایت هدایت شده از ایدههایی بود که ارزیابی مثبت دریافت میکنند. پس از گفتگو با چند مدیر ارشد داخل شرکت، برای این سیستم یک حامی مییابد. وی با ”دفتر نوآوری“ شرکت که متشکل از خود او و دو تسهیلکننده (ناظر خبره) پاره وقت است آغاز نمده، درعرض پنج سال آن را به یک ”شبکه نوآوری“که نمایندگیهایی درهشت شعبه جهانی شرکت داردگسترش میدهد. در این مدت، ایدههایی که به ”شبکه نوآوری“ راه یافتهاند به دوازده طرح جدید برای شرکت منجر میشوند. توجه کنید که این نوآوری در قالب یک شرکت جاافتاده به وقوع پیوسته است. خلاقیت کارآفرینانه به شکل پیادهسازی یک ایده بدیع که به وسیله مشتریانش – کارکنانی که پیشنهاداتی داشتند و مایل بودند آنها را پرورش دهند، و شرکت، که نهایتا از آن پیشنهادات پیاده شده بهره میبرد – مفید تشخیص داده شده بود، به نمایش درآمد. توجه کنید که در اینجا کارآفرینی شکل یک محصول جدید را به خود نگرفت، بلکه سیستم یا فرآیندی بود که خدمتی باارزش برای داخل شرکت ارایه مینمود.
3- یک مدیر دارای تخصص در تکنولوژی برتر، یک سیستم عالم ریزکامپیوتر از یک مخترع خریداری میکند.وی سپس از ارتباطات شخصی، شبکهسازی ابتکاری، ومهارتهای معاملهگری برای ارایه حق لیسانس و سازندگان میکروکامپیوترها استفاه مینماید. در اینجا خلاقیت کارآفرینانه اساساً در تدبیر وپیادهسازی راهی برای ارسال این تکنولوژی جدید به یک بازارعمده اعمال شده است.
4- یک تیم کوچک میانرشتهای در یک شرکت بزرگ سنتی محصولات مصرفی، قدری از وقت خود را در زمینه محصولاتی که در حیطه وظایف رسمی تیم نیست صرف کرده است. در جریان این کار” خارج از وظایف“ تیم مزبور ایدهای برای بهبود یک محصول حفاظت از پوست بدن تدبیر کرده است. آزمایشات فنی اولیه، تجزیه و تحلیل بازار، و آزمایش بر روی مشتریان را برای نشان دادن امکان سنجی و سودآوری بالقوه انجام داده است. ولی پرورش محصول تا وقتی که یک معاون شرکت در یک بخش دیگر را قانع نکنند که میتواد از طریق ”انتخاب“ محصول به یک مزیت رقابتی منحصر به فرد در بازار دست یابد و در صورت قانع شدن، منابع لازم برای پرورش محصول را در اختیار تیم قرار دهد، نمیتواند ادامه یابد. توجه کنید که همانطور که در مورد مثال دوم صادق بود، خلاقیت کارآفرینانه در قالب یک سازمان مستقر و دارای تداوم به وقوع میپیوندد واین امر نشان میدهد که کارآفرینی فقط مترادف با آغاز یک کسبوکار جدید نیست. در این مثال، به علت اینکه محصول فقط با کمی از محصولات موجود متفاوت است، و به علت آنکه سیستمهای تولید وتوزیع را به آسانی میتوان برپاکرد، خلاقیت کارآفرینی اساسا درخلاقیت تیم در یافتن منابع سازمان برای تأمین مالی ایده ظاهر شده است.
5- گروهی متشکل از سه دبیر دبیرستان میخواهند یک بنیاد غیرانتفاعی برای تدریس مهارتهای کسب وکاری به جوانان تیزهوش مناطق محروم شهر تأسیس کنند. درتلاش برای جلب حمایت مالی و سایر حمایتها از کسبوکارهای محلی برای بنیاد، یک برنامه روابط عمومی تدوین کردند که بر ارزش تبلیغاتی مشارکت دراین بنیاد از طریق پیشرفتی که در نتیجه مشارکت جوانان در برنامههای بنیاد، در وضعیت محل به وجود میآید تاکید گذاشت. در اثر این تلاش معلمین موفق به کسب کل بودجه لازم برای سه سال اول فعالیت بنیاد و نیز جلب همکاری چند نفر از مدیران کسبوکارهایی که داوطلب کار به عنوان مربی پارهوقت در برنامه بودند، شدند. با آنکه این برنامه، یک بنگاه برای سودآوری نبود، خلاقیت کارآفرینانه در رفتار تعدادی ازموسسین، به ویژه تدوین مفهوم یک خدمت جدید وروش آنها برای جلب منابع مشاهده میشود.
با بررسی این مثالها درباره اینکه چه چیز خلاقیت کارآفرینانه است ، میتوانیم همین روشن کنیم که چه چیز خلاقیت کارآفرینانه نیست. اول آنکه محدود به تأسیس یک کسب وکار جدید نیست زیرا میتوان آن را در کسبوکارهای جاافتاده نیز یافت. علاوه بر آن الزاماً درایجاد هر کسبوکار جدید نیز وجود ندارد. زیرا لازم است در مرحلهای از فرآیند ایجاد کسبوکار، درجه قابل توجهی از نوآوری وجود داشته باشد. به عنوان مثال، تاسیس یک فرانشیز از یک کسبوکار موجود، یا هر نوع عملیات استاندارد، بدون این که هیچ چیز به طور چشمگیری متفاوت باشد، خلاقیت کارآفرینانه محسوب نمیشود مگر آنکه ایدههایی که به نحو چشمگیری بدیعاند در جنبهای از جریان وارد شده باشد، مانند تامین سرمایه یا انتخاب مکان. خلاقیت کارآفرینانه در بسیاری از بهبود بخشیدنهای فزاینده درمحصول یا خدمت در درون نظامهای مستقر وجود نخواهد داشت، مگر آنکه نوعی ابداع قابل ملاحظه برای بسیج حمایت از ایده یا پیادهسازی مؤثرآن لازم باشد. همچنین،حتی وقتی کی ایده واقعا بدیع برای محصول یا خدمت وجود داشته باشد، ی وقتی یک بصیرت بدیع درباره فرصتهای بازار وجود داشته باشد، خلاقیت کارآفرینانه وجود نخواهد داشت مگر آنکه ایدهها برای خلق یک کسبوکار پیاده شود.
تعریف جامع خلاقیت کارآفرینانه
با این مثالها و تعریف ما از خلاقیت، نوآوری وکارآفرینی، میتوانیم تعریفی از خلاقیت کارآفرینانه پیشنهاد کنیم:
ایجاد و پیادهسازی ایدههای بدیع ومناسب برای تأسیس یک کسبوکار جدید( یک کسبوکار جدید یا برنامه برای ارایه فراورده یا خدمت). ایدههای بدیع ومفید اولیه ممکن است مربوط باشد با:
1- خود محصولات یا خدمات
2- شناسایی بازاری برای محصولات یا خدمات
3- راههای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات، یا
4- راههای فراهم سازی منابع برای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات.
توجه کنید که درحالی که تعریف خلاقیت کارآفرینانه بر ایدههای بدیع و مفید تأکید دارد (تعریف استانداردما از خلاقیت)، بخش ”کارآفرینانه“ نیاز به عمل دارد – پیادهسازی آن ایدهها یا نوآوریها. همچنین توجه شود که خلاقیت کارآفرینانه میتواند حتی وقتی محصول یا خدمت الزاماً بدیع نیست، یا وقتی یک محصول یا خدمت بدیع از منبعی دیگر کسب شده است، وجود داشته باشد. تنها شرط لازم آن است که راهحلهای بدیع ومناسب در مرحلهای از فرایند خلق و به بازار آوردن محصول یا خدمت مورد استفاده قرار گیرد.
فهرست منابع:
1-Schumpeter, J.A.(1934), The Theory of economic development, Cambridge , MA : Harward University Press
2- Amabile (1996), Creativity in context, Boulder , CO : West view Press.
3- دکتر ترزا آمابلی(1997)،کارآفرینی خلاق: انواع وشیوههای حمایت ازآن، ترجمه دکتر حسن قاسمزاده، فصلنامه پژوهش ومهندسی، بهار 1378.
4- حسن قاسمزاده(1382)، خلاقیت بنیادی و انطباقپذیر وسیاستگذاری جهت ترویج نوآوری ، فصلنامه خلاقیت ونوآوری، بهار، شماره 2 .
منبع مقاله : فصلنامه خلاقیت و نوآوری
برگرفته از : شبکه زنان کارآفرین
اقتصاد دانان نخستین کسانی بودند که در نظریه های اقتصادی خود به تشریح کارآفرین و کارآفرینی پرداختند .
« ژوزف شومپتر» از اقتصاددانان مکتب آلمان و پدر کارآفرینی، در سال 1934 کار آفرینی را این گونه تعریف کرد: «هر فرایندی در شرکت که منجر به کالای جدید، ایجاد روش جدید، بازار جدید و منابع جدید می شود ،می گوییم کار آفرینی رخ داده است .»
در کشور ما نیز چند سالی است که به تبع مباحث توسعه اقتصادی و صنعتی موج جدیدی در مورد این مفهوم در حال شکلگیری است و این واژه در محافل علمی و اداری زیاد شنیده میشود .
دکتر احمدپور داریانی از اساتید دانشگاه امیرکبیر در ایران معتقد است «کارآفرینی عامل اصلی ایجاد خلاقیت و نوآوری است و کارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهرهگیری از فرصتها »
کارآفرین با نوآوری و شناخت فرصت از طریق ایجاد و یا تحول کسب و کار اقدام به تولید ثروت برای خود و جامعه میکند. نوآوری میتواند محصول جدید، شیوهای نو در فرایند تولید و یا راهکارهای جدید مدیریتی و بازرگانی یک شرکت باشد. کارآفرین با شناخت فرصتهای جدید بازار و صنعت و هچنین ریسک و خطرپذیری زنجیره ارزشآفرینی جدیدی را برای تولید و یا خدمات طراحی میکند که این زنجیرههای ایجاد ارزش در نهایت منجر به اشتغال و توسعه اقتصادی میشود .
از نظر اقتصاددانان موتور رشد اقتصادی کارافرینان هستند که در محیطی رقابتی جامعه را به حرکت درمیآورند و چرخهای توسعه اقتصادی را میچرخانند .
درمجموع میتوان استنباط کرد که کارآفرین فعالیتهای ذیل را انجام میدهد :
1- نوآوری در محصول، فرایند تولید، بازار و صنعت، راهکارهای بازرگانی و مدیریتی
2- شناخت فرصت
3- ریسک و خطرپذیری
4- ایجاد و یا تحول کسب و کار
5- اشتغالزایی و رشد اقتصادی
نگاهی به تجربه چند کشور
اولین کشورهایی که در این زمینه کار کردند آلمان، انگلیس و آمریکا بودند . در آلمان در سالهای 1933 تا 1935 مطالعه و شناسایی بر روی افراد با انگیزه و نوآور که دارای محدودیتهای مالی بودند، آغاز شد. اولین سیاستها، سیاستهای حمایتی ازاین افراد بود. به دنبال آن دانشکده هایی برای تربیت این افراد دراین کشور ایجاد شد. بعد از مدتی انگلیس و آمریکا نیز چنین دانشکدههایی را دایر کردند. در این دانشکدهها آموزشها عمدتا به صورت کلاسیک نبود، بلکه حالت آموزش و سمینارگونه داشت. افراد دراین آموزشکدهها مسایل خودشان را میگفتند و از تعادی روانشناس، رفتارشناس و جامعهشناس و استاد مدیریت استفاده میکردند .
بررسی رشد اقتصادی کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا نشان میدهد که یکی از دلایل توسعه اقتصادی در این کشورها توجه جدی به مقوله کارافرینی بوده است . ژاپن در سال 1958 طرحی به نام «سربازان فداکار اقتصادی» در وزارت آموزش و پرورش اجرا کرد. بر اساس این طرح افراد از سطح دبیرستان با مسئله کارافرینی آشنا شده و آموزش میدیدند که چگونه با کسب سود کشورشان را از وابستگی نجات دهند. از طرفی آموزش کارافرینی را به صورت کلاسیک در دو سطح دبیرستان و دانشگاه قرار داد. این طرحها باعث شد که بین سالهای 1970 تا 1992 بیش از 96 درصد نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برجسته و ممتاز تبدیل کند، توسط کارآفرینان صورت گرفت .
در تایوان برنامه های تربیت کارآفرینان جوان و همچنین ارتقای سطح کارآفرینان شاغل در تایوان براساس یک برنامه بلندمدت و فراگیر که دربردارنده قشرهای مختلف می باشد، طراحی شده است .
در سالهای اخیر، کارآفرینان در واحدهای خوداشتغالی، نوآوریها و خلاقیتهای بسیار زیادی در عرصه صنایع الکترونیک، مخابرات، کامپیوتر (سخت افزار و نرم افزار) و در بخش خدمات به ویژه در نگهداری و خدمات پس از فروش از خود نشان داده اند. هسته های خود اشتغالی در تایوان همان واحدهای صنعتی کوچکی هستند که توانسته اند بااستفاده از حجم کمتری از سرمایه مادی و نیروهای انسانی و در مقابل با بهره گیری از حجم گستردهتری از نیروهای خلاق و کارآفرین همراه با بهره وری فوق العاده، نقش و تاثیرگذاری ویژه ای بر اقتصاد این کشور بگذارند و شکوفایی اقتصادی را به ارمغان آورند .
این کشور از نظر دارابودن تعداد شرکتهای کوچک و متوسط صنعتی (از مجموع شرکتهای صنعتی) در بین کشورهای جهان در جایگاه اول قرار دارد، چرا که نزدیک به 98 درصد از کل شرکتهای صنعتی در تایوان را بنگاههای کوچک و متوسط تشکیل می دهند. در بخش خدمات نیز بیش از 89 درصد از مجموع شرکتهای تجاری و خدماتی متعلق به بنگاههای کوچک و متوسط است
در مالزی به دلیل اهمیت موضوع، وزارت توسعه کارافرینی تشکیل شده است که وظایف ذیل را به عهده دارد :
1- القای یک فرهنگ کارافرینی در میان جامعه
2- آموزش و راهنمایی کارآفرینان بالقوه در قالب برنامههای مشاورهای در جهت ایجاد کسب و کار جدید
3- بهبود کیفیت و کارآیی مدیریت فعلی کسب و کار
4- تشویق کارافرینان و تدارک محیطهای سودمند از طریق کلوپها و انجمنها
آموزش عالی و کارآفرینی
یکی از آرزوهای دیرینه نظام آموزش عالی تعداد زیاد فارغالتحصیل در راستای رشد کشور بودهاست. هماکنون این آرزو تاحدی برآورده شده است اما مشکلات جدی تری مانند بیکاری و عدم فعالیت فارغالتحصیلان در رشته تحصیلی خود گریبانگیر دولت شده است .
امروزه بسیاری از دانشجویان و محصلین در مراکز علمی منتظرند تا با پایانیافتن تحصیلات وارد بازار کار شوند و «بازار کار» در ذهن بسیاری از آنان شغلهای آمادهای است که منتظر آنهاست. این نوع تفکر باعث کاهش نیروی اشتغال مولد شده است و همه منتظرند دیگران پیشگامان ایجاد اشتغال و تولید ثروت برای حرکت به سمت توسعه اقتصادی باشند .
گام اول برای حل این مشکل ترویج کارافرینی میباشد. ایجاد و تقویت ارزشها و رفتارهای کارافرینانه تحت عنوان فرهنگ کارافرینی باید از مولفههای اصلی در توسعه کارافرینی باشد که در قالب سیاستها و برنامههای تشویقی و ترویجی در کلیه سطوح و ساختارهای اجتماعی پیگیری شود. رسانههای جمعی میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. به عنوان نمونه پخش برنامههای تلویزیونی برای تشریح زندگی کارافرینان برجسته میتواند مؤثر باشد. با انتشار کتب و نشریات مختلف، برگزاری همایشهای کاربردی و موثر و استفاده از رسانههای مدرن مانند اینترنت باید این فرهنگ را در دانشجویان نهادینه کرد که هر فارغالتحصیل خود را یک کارافرین بالقوه ببیند و نه یک کارمند. عدم فرهنگسازی در این موضوع باعث شده است که بسیاری از دانشجویان با مقوله کارافرینی آشنا نباشند و کارافرینی را یک امر ذاتی و غیر اکتسابی بدانند. اعطای جایزه سال به کارافرینان نمونه و برگزاری مسابقات سراسری میتواند به گسترش این فرهنگ کمک کند .
دومین گام برنامهریزی مناسب آموزشی دز سطح دبیرستان، دانشگاه و مراکز علمی، صنعتی میباشد .
یکی از مهمترین رویدادهای مرتبط با ترویج و آموزش کارآفرینی در کشور، تصویب و اجرای «طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور» (کاراد) است . این طرح جهت اجرای سیاستهای مربوط به کارآفرینی برنامههای توسعه توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تدوین شده است. بر اساس این طرح چندین مرکز کاآفرینی در دانشگاهها ایجاد شده است که وظیفه اجرای طرح را به عهده دارند .
یکی دیگر از سازمانهای فعال در زمینه آموزش کارآفرینی، سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان است. این سازمان با برگزاری همایشها، هماندیشیها و دورههای متعدد آموزش تخصصی کارآفرینی گامهای مثبتی در راستای ترویج و آموزش کارآفرینی برداشته است .
با این وجود به نظر میرسد برای توسعه آموزش کارافرینی باید سیاستهای ذیل در نظر گرفته شود .
1- هماهنگی بیشتر بین متولیان توسعه کارافرینی در کشور برای تدوین سیاستهای آموزش کارافرینی
2- تقویت ارتباط صنعت با دانشگاه و ایجاد رابطه نزدیک بین مراکز علمی و صنعتی
3- ایجاد و تقویت مؤسسات انکوباتوری در دانشگاه
4- تدوین برنامههای آموزشی بلندمدت در چهارچوب مقاطع تحصیلی مختلف و مراکز آموزشی
5- تدوین برنامههای آموزشی براساس نیازهای آموزشی منطقهای
6- فراهمسازی بسترهای مناسب یرای تشکیل مؤسسات خصوصی آموزشی
7- قراردادن واحدهای اجباری و اختیاری متناسب با هر رشته تحصیلی و تدوین دورههای آموزشی کارافرینی متناسب با هررشته
موانع قانونی و سیاستهای حمایتی
بهترین بستر برای اینکه هرکارافرین بتواند ایده خود را به مرحله اجرا برساند راهاندازی یک کسب و کار کوچک است. شرط راهاندازی یک بنگاه کوچک و ادامه فعالیت برای اجرای ایدههای کارافرینانه، فراهمبودن بسترهای لازم میباشد این بسترسازی وظیفه اصلی دولت از طریق قانونگزاری، رفع موانع قانونی و اجرای سیاستهای حمایتی صحیح میباشد که در ادامه به بخشی از آن اشاره میکنیم .
1- فرایند اخذ مجوز :
فرایند طولانی اخذ مجوز و بروکراسی شدید اداری، تغییر دائمی ضوابط و قوانین، عدم سازگاری قوانین با عوامل محیطی و منطقهای موجب شدهاست تا بسیاری از کارافرینان در ابتدای راه با مشکلات زیادی مواجه شوند. امروزه در کشورهای توسعهیافته این فرایند قانونی به شدت تسهیل شده است. به عنوان نمونه در کشور کره جنوبی دولت ترتیبی اتخاذ نموده است که تمامی مراحل راهندازی یک کسب و کار جدید از طریق مقامات محلی و با یکبار مراجعه قابل حل باشد .
2- سیاستهای مالی و اعتباری :
تامین اعتبار مالی برای اجرای ایدههای نو در قالب کسب و کار کوچک باید یکی از کلیدیترین سیاستهای حمایتی دولت باشد .
در این راستا اقدامات مناسبی در کشور صورت گرفته است. وزارت صنایع با پرداخت وامهای کمبهره در قالب طرحهایی به توسعه کارآفرینی کمک میکند . دفتر همکاریهای فناوری ریاستجمهوری نیز با راهاندازی «شبکه مالی سرمایهگزاری ریسکپذیر ایران» میتواند اطلاعات مالی را در اختیار کارآفرینان قرار دهد .
با یان وجود متاسفانه هنوز سیستم بانکی کشور در جهت تامین اعتبار کسب و کارهای کوچک با سیاستهای توسعه کارآفرینی هماهنگ نیست. یک کارافرین برای دریافت اعتبار با مشکلات متعددی مانند تامین وثیقه، راهاندازی 50درصد فعالیت برای کسب اعتبار و آمادهکردن مدارک مختلف روبرو میشود به طوریکه بسیاری از ایدهها در همین مرحله ناکام میماند. ایجاد کمیتههای کارشناسی باعنوان صندوقهای ضمانت برای تشخیص شایستگی افراد و مناسب بودن ایدهها نیز موجب میشود کارافرینان سریعتر و راحتتر به تسهیلات بانکی دست پیدا کنند. همچنین کاهش هزینهها از طریق تخفیف مالیات و هزینههای ضروری میتواند به گسترش روحیه کارآفرینی کمک کند .
3- سیاستهای توسعه و انتقال تکنولوژی :
تکنولوژیهای جدید در جهان امروز بستر فعالیت بسیاری از کارافرینان است . از طرفی باید به روشنی بدانیم که تکنولوژیهای جدید بدون بومیکردن و سیاستهای دقیق انتقال تکنولوژی نه تنها موجب توسعه کارافرینی میشود بلکه مشکلات متعددی را به وجود میآورد. برای انتقال تکنولوژی باید به نکات ذیل توجه کرد :
الف: انتقال هر نیاز تکنولوژی به راحتی امکانپذیر نیست .
ب: نیازهای واقعی تکنولوژی را هنگامی میتوان به خوبی تشخیص داد که افراد خبره، صاحبنظر و آشنا با تکنولوژیها به صورت فعال حضور داشتهباشند .
ج: انتقال تکنولوژی مورد نظر را وقتی میتوان سرعت بخشید که مؤسسات تحقیق و توسعه در داخل کشور به صورت فعال باشند .
د: شناسایی دقیق تکنولوژیهای مشابه در کشورهای مختلف و انتقال تکنولوژی مناسب با شرایط منطقهای در توان کسب و کارهای کوچک نمیباشد
با توجه به نکات فوق به نظر میرسد دولت باید با ایجاد و حمایت مراکز توسعه و انتقال تکنولوژی کارافرینی مبتنی بر تکنولوژیهای جدید را توسعه دهد .
4- تسهیل صادرات و واردات :
فراهم نبودن زمینه مناسب صادرات و واردات کالاها یکی از دلایل عدم رشد صنایع کوچک و به تبع آن کارافرینان میباشند. بیثباتی قوانین صادرات و واردات، تشریفات طولانی اداری برای دریافت ارز، بیثباتی نرخ ارز از جدیترین موانع صادرات و واردات کالا میباشد. از طرفی به نظر میرسد برای حمایت از ایدههای جدید در صادرات کالاهای صنایع کوچک دولت برنامه مدونی ندارد. بسیاری از بنگاههای کوچک توان تولید محصولات صادراتی دارند اما قادر به ارائه محصول در سطح بینالمللی نیستند .
طراحی و ایجاد سازمانهای فعال در امر صادرات تولیدات محدود و پراکنده صنایع کوچک میتوان موجب پویایی و رشد اینگونه واحدها شود. این سازمانها با ارائه خدماتی میتوانند بنگاههای کوچک و متوسط را در صادرات محصولات جدید خود کمک کنند. خدماتی مانند :
الف: تشکیل بانکهای اطلاعاتی مشاورهای و بازاریابی بینالمللی
ب: ارائه خدمات مشاورهای برای رشد کیفیت محصولات در جهت اخذ گواهینامههای بینالمللی
ج: مشارکت در هزینههای تبلیغاتی و شرکت در نمایشگاههای خارجی
5- نقش اطلاعرسانی دولت :
اطلاعات برای بقای کسب و کار و در عین حال رشد و توسعه آن اهمیت حیاتی دارد. فقدان اطلاعات میتواند به هزینهکردن بیش از حد سرمایه منجر شود . هرچه کسب و کار پیچیدهتر باشد و کارافرین ایدهی جدیدتری داشته باشد سیستم اطلاعاتی اهمیت بیشتری پیدا میکند. با توجه به اهمیت موضوع در بسیاری از کشورها دولت و سازمانهای وابسته چنین رسالتی را به عهده میگیرند. تشکیل بانکهای اطلاعاتی مورد نیاز کسب و کارها و ارائه خدمات و حمایتهای اطلاعاتی میتواند به رونق کسب و کارها کمک کند .
از طرفی توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و آموزش شیوههای نوین مانند تجارت الکترونیک میتواند به کارافرینان کمک کند تا ایدههای خود را به صورت کشوری و جهانی مطرح کنند
6- حمایت از شبکه کارآفرینان نه بنگاه های ایزوله
امروزه بحث شبکه سازی و خوشه سازی میان بنگاه های کوچک و متوسط در اولویت سیاستهای توسعه صنعتی کشورها قرار گرفته است. منطق آن این است که در دنیای کنونی نوآوری و کارآفرینی در یک صنعت نمی تواند منتزع از سایر بنگاه ها و نهادهای مرتبط با آن باشد. به عبارت بهتر به جای تمرکز بر ایجاد بنگاه ها، باید بر ایجاد زنجیره ها تآکید نمود .
متاسفانه هنوز در کشور ما پرداخت حمایتهای مالی به طور مستقیم به بنگاه ها نشانه حمایت دولت از کارافرینان تلقی می شود. اما باید پرسید چرا بیش از نیمی از شرکتهای تازه تاسیس ورشکست می شوند؟ چرا بسیاری از بنگاه های کوچک و متوسط کشور کمتر از نصف ظرفیت خود را فعال نموده اند؟ چرا با این همه بنگاه هنوز نمی توانیم در بازارهای جهانی و حتی منطقه ای حرفی داشته باشیم؟ آیا جز این است که ایجاد بنگاه ها فرع است و تکمیل زنجیره های ارزش صنعتی اصل؟
بلوغ سیاستهای صنعتی کشور آن موقع خواهد بود که دولت به جای انبوهی از کمکهای پراکنده و مستقیم به بنگاه ها، به گروهی از زنجیره های صنعتی که می توانند رقابت پذیری خود را در سطح جهانی اثبات نمایند کمک کند .
منبع :
شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران
برگرفته از پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
تفاوت کارآفرین با ...
اشتغالزا :
واژه کارآفرینی که ترجمه کلمه Entrepreneurship است. در جامعه ما که بیکاری معضل بزرگ اجتماعی محسوب می شود همه اذهان را متوجه اشتغالزایی می کند. در حالی که هر چند این دو مفهوم هر دو با ارزش و با هم مرتبطند اما لزوماً منطبق بر هم نیستند. (اشتغالزایی میتواند یکی از نتایج کارآفرینی باشد )
پس تفاوت این دو را می توان چنین خلاصه کرد :
(1 کارآفرین، یک شغل را ایجاد می کند، در حالی که اشتغالزا برای شغل ایجاد شده، جذب نیرو و تکمیل ظرفیت می کند .
(2 کارآفرینی بیشتر مربوط به بخش خصوصی است، اما اشتغالزایی در بخش دولتی هم می تواند صورت پذیرد. چرا که شاخصه اصلی کارآفرین پذیرش ریسک و تامین سرمایه به امید منفعت زیاد است. در حالی که در مشاغل دولتی سرمایه گذاری و ریسک مشاغل لزوماً درآمد و منافع سرشاری برای مدیر نخواهد داشت. دولت بیشتر می تواند مشوق و زمینه ساز کارآفرینی باشد .
(3کارآفرینی، عرضه کالا یا خدمتی نوین از لحاظ زمانی و مکانی است. در حالی که اشتغالزایی لزوماً با نوآوری همراه نیست .
(4 کارآفرینی درک و بهره گیری از فرصتهای حال یا آینده بازار به نفع خود و جامعه است، در حالی که منافع اشتغالزایی ممکن است فقط متوجه جامعه باشد .
5) اشتغالزایی به توزیع ثروتهای موجود کمک می کند اما کارآفرینی یک منبع ثروت جدید ایجاد (خلق ارزش) می کند .
6) هنر کارآفرین گردآوری و در کنار هم قرار دادن مجموعه ای از منابع انسانی و فیزیکی است که ارزش مجموعه جدید نسبت به گذشته افزون شود. در حالی که اشتغالزایی همیشه با بهره وری همراه نیست .
بههمین جهت آقای دکتر احمدپور داریانی برای رفع این شبهه، واژه ارزش آفرین را به جای کارآفرین پیشنهاد می کند .
سرمایه دار
تفاوت کارآفرین با سرمایه دار در این است که سرمایه دار لزوماً موسس یا گرداننده یک فعالیت اقتصادی نیست. در حالی که کارآفرین علاوه بر تامین سرمایه و دیگر منابع لازم و ادغام آنها با یکدیگر، عهده دار مدیریت آن نیز میشود .
هنرمند و مخترع
کارآفرین لزوماً هنرمند و مخترع به معنای متداول آن نیست، اما بزرگترین هنر وی اختراع یک روش برای ایجاد ارزش اقتصادی جهت توسعه و بهره گیری از هنر یا ابتکار دیگران است .
کاسب (Small Business Owner)
بسیاری از مردم دو عبارت کارآفرین و کاسب را مترادف می دانند. هر چند این دو مفهوم نقاط اشتراک زیادی دارند، اما تفاوتهای معنی داری نیز در این دو مفهوم دیده می شود که به مواردی از آن اشاره میشود .
(1 تفاوت میزان ثروت (ارزش آفرین) کارآفرین با کاسب :
کسبه سنتی درآمد معمول و متوسطی دارند، اما درآمد یک کارآفرین موفق بیش از حد انتظار است .
(2 سرعت ثروت آفرینی
ثروت کاسب معمولاً طی مدت زمان طولانی جمع آوری میشود. اما کارآفرین موفق همین ثروت را طی مدت کوتاه (مثلاً 3 تا 5 سال) کسب می کند .
(3 ریسک
اقدامات کارآفرینان ریسک بالایی دارد. در حالی که اقدامات کسبه معمولی چنین ریسکی را ندارد. با این وجود این افراد به خاطر اطمینان از سود قابل توجه آتی و امکان از دست رفتن فرصتهای طلایی دست به خطر می زنند. با این همه کارآفرین را نمی توان یک مجنون خطرپذیر دانست. هنر کارآفرین توام با تخمین میزان مخاطره فعالیتها و دست زدن به ریسک های ارزشمند، عقلائی و محاسبه شده است .
4 ) نوآوری
معمولاً قوه خلاقه یک کارآفرین در نوآوری بسیار فراتر از یک کسبه معمولی است و همین قوه خلاقه است که قدرت ثروت آفرینی (خلق ارزش) را در وی نسبت به کسبه معمولی فزونی می دهد. قوه خلاقه کارآفرین می تواند در تولید کالا، ارائه خدمت و یا فرایندها بروز نماید .
سه موج در پیش راندن کارآفرینی
تا دهه 1980 سه موج وسیع، کارآفرینی را به جلو هدایت کرده است .
موج اول
انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب وکار شخصی و شیوه های سریع خلق ثروت که از اواسط دهه 1950 شروع شد .
موج دوم
این موج شامل ارائه رشته های آموزش کارآفرینی در حوزه های مهندسی و بازرگانی است که از دهه 1960 بهپا شد .
موج سوم
این موج شامل افزایش علاقهمندی دولتها به تحقیقات وسیعتر در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، نشر آموزشها به شاخههای دیگر علوم اقتصادی، روانشـناسی و مدیریتی، تشویق رشد شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی است که از اوائل دهه 1980 آغاز شد .
دکتر سید محمد حسین حسینی
مرجع:روزنامه تفاهم
برگرفته از پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
کارآفرینی به عنوان شاخص استراتژیک توسعه و عامل مزیت آفرین ملت ها و کشورها، میرود تا به گزینه مناسبی در پاسخ به نیاز ها و الزامات جدید زندگی انسانی در عصر موسوم به"عصر اطلاعات" و در آغاز هزاره سوم تو جه و نظر اکثر صاحب نظران ، اندیشمندان، سیاستمداران و دست اندر کاران نهاد ها و سازمانهای اجتماعی را به خود جلب کند.
ظرفیت ها و ویژگی های نهفته در این پدیده، می تواند به بسیاری از مشکلات و معضلات حوزه های اقتصادی، اجتماعی پایان دهد و آثار و تبعات و پیامد های مثبت و اثر بخش خود در راستای رشد، توسعه، شکوفایی و پویایی جامعه را به خدمت گیرد. همه فواید مترتب بر کارآفرینی ریشه در تلاشهای مستمر، سخت کوشی، خلاقیت و نوآوری، خود باوری، مسئولیت پذیری و تعهد و اعتماد به نفس مردان و زنان بزرگی دارد که به عنوان"عاملان تغییر"وارثان انسان های والاگهری هستند که تاریخ و و تمدن درخشان جوامع انسانی مرهون حضور و اقدامات انان می باشند و به جرا ت می توان ادعا نمود که اگر نبود پایمردی ها ومجاهدتهای این افرادامروز مسیر تعالی و پیشرفت انسانیت را به گونه ای دیگر نظاره گر بودیم و شاید کاروان ترقی بشر در همان منزلگاه های اولین عصر سنتی ودر لاک قرون و اعصار نخستین فرو می رفت.
امروزه عنصر کار آفرینی و کارآفرینان، در هنگامه تغییرات پر شتاب و برق آسای عصر تکنو لوژی اطلاعات بعنوان نقطه ی اتکا و عمود استوار بنیاد زندگی بشری ،حارث و نگهدار و سکاندار سفینه ی نجات انسانیت دراقیانوس متلاطم ومواج عصرپست مدرن،نه فقط در نقش یک هدایتگر،بلکه به خواستگاه وپایگاه تجلی آرمانها وچشم اندازهای متعالی جوامع بدل گردیده است.آن به بسیاری از بحرانها، دشواریها، مشکلات، اضطرابات ودرگیری های فکری وفیزیکی بشرپایان داده وعامل آرامش و آسایش انسان درعصر موسوم به جهانی شدن گشته است.به گونه ای که باید ازآن بعنوان یک الزام وضرورت اساسی درهدایت ومدیریت کلان جامعه بشری ازسوی رهبران،مدیران وسیاست گذاران تاکیدنمود.
کارآفرینی،عنصری است که درهیمنه ی پیچیدگی زندگی اجتماعی انسان امروز،که درآن عدم قطعیت به جای ثبات و اطمینان، تغییر جایگزین سکون وآرامی وابهام جانشین شفافیت گردیده است میتواندبعنوان راهکارمقتضی مواقع دشواربه بسیاری ازدغدغه هاپایان داده و کاروان سعادت جامعه رابه سلامت به سرمنزل مقصدهدایت نماید.
باید اعتراف نمودکه امروزه اداره کلانشهرها،درفضای تکنولوژیک ومتغیر امری پیچیده،دشوار وپرهزینه است ولذانیازبه اتخاذ تدابیرویژه و مناسب دارد تا علاوه بررتق وفتق امورجاری شهروندان به بسیاری ازمشکلات،معضلات وحتی بحرانهای مبتلابه به نحومقتضی پایان داده شود.گرفتاریهایکه به نوعی ریشه درمعضل بیکاری وعدم اشتغال داشته وباقاطعیت میتوان ادعانمود که عدم اشتغال مناسب ومنطقی نبروی کاربعنوان ام المصائب میرودتاجامعه رابه چالش جدی فراخوانده وبسیاری ازشالوده هارابربادفنادهد.مشکلاتی نظیر ناامنی ها و هنجارشکنی های اجتماعی،بی نظمی ها وهرج ومرج های موجود،بزهکاری،تعدی بی حدوحصربه حریم زندگی شهروندی و سلب آسایش شهروندان ازسوی برخی ازعناصر،بروز اضطرابها ونگرانی های اجتماعی،ظهوربرخی مظاهرناروا وزشت که همه وهمه سدراه رسیدن به زندگی شهروندی خوب وموانع بسیارپرهزینه دررسیدن به اهداف ورسالت مدیریت کلان شهری میباشدو به عامل ومنشا بسیاری ازگسست های اجتماعی وخانوادگی،جرم وجنایت واعتیاد،پدیده های شومی همچون تکدی گری وظهور وحضورزنان وبچه های خیابانی و...بسان ویروس کشنده ومهلک قوام وبقای زندگی شهری راتهدیدنموده وبه مانندلکه ننگی چهره ی شهررادراذهان مشوش ساخته ،مولودنامیمون بیکاری است.
بنابراین بسارمقتضی وضروری خواهدبودتابااتخاذتدابیروتصمیماتی ازجنس مدیریت مشارکتی واستواربرپیکره شهروندمداری وباهدف ساماندهی به بسیاری ازمعضلات اجتماعی-اقتصادی که کانون اصلی بحرانهای زندگی شهری گردیده،ازطریق تحقق شعار"شهروندکارآفرین،پشتوانه زندگی خوب درشهرسالم"باهمت وسخت کوشی شهروندان وبوسیله حمایت وهدایت آنان ازسوی مدیریت شهری،همه تلاشها،اقدامات وبرنامه هارابه سمتی گسیل نمودتاروز به روزبرتعداد شهروندان کارآفرین افزوده گردیده وازآن راه بسیاری ازتهدیدهارابه نقاط قوت تبدیل نماییم.بگونه ای که بجای آنکه انبوه شهروندان درتهران نه تنها یک تهدید تلقی نگردیده بلکه تهران رابه شهری مملو ازکارآفرینان ساعی،تلاشگر،مولد،کارآمد وکارآفرین بدل نماید که بی شک درسایه چنین اقداماتی بسیاری ازگره های کورشهری بدست خودشهروندان بازشده واداره ی کلانشهری مثل تهران بسیارکم هزینه ومنطقی خواهدشد.کمااینکه خوشبختانه درفضای کنونی طلیعه های مقدس چنین اقدامات مدبرانه وهوشمندانه ای با عنایت ،هدایت وحمایت دلسوزانه مدیریت محترم شهرداری تهران وسایرمسئولان ودلسوزان به اعتلای زندگی شهری بویژه متولیان امرکارآفرینی درستادکارآفرینی شهرداری وشهرداران محترم مناطق به وضوح به چشم می آیدکه جای تقدیروسپاس داشته وهمگامی وهمیاری دیگردست اندرکاران امر اشتغال بالاخص قاطبه دولتمردان ودانشگاهیان رامی طلبد.
به منظور نهادینه شدن فرهنگ متعالی کاردرجامعه شهری پیشنهاد میگردد:
شهرداری تهران در راستای تکمیل انجام ماموریت کارآفرینانه خود و همسو با تحقق شعار زندگی خوب برای شهروندان، با بر خورداری از همه امکانات موجود، در جهت اشاعه، گسترش و تر ویج فرهنگ کارافرینی درتمامی لایه های اجتماعی شهر اقدام هماهنگ گسترده وهمه جانبه راوجهه همت قرارداده ونصب العین خودنماید.
تغییر نگرش به"خانه و خانواده" و اصلاح این رویکرد که خانه تنها محل استراحت، خواب وگذراندن اوقات فراغت است به این سمت که در محیط خانه علاوه بر داشتن اوقات فراغت پرنشاط می توان بسیاری از کارها که به کارهای"نرم و خدماتی"تعبیر می گردد انجام داد. بنابراین نهادینه نمودن الگوی کسب وکارها و اشتغال خانگی مخصوصا در کلان شهری مانند تهران که با موج فزاینده رفت وآمد های شهری و مشکلات برآمده از دل آن، ترافیک پیچیده و راهبندان های شدید رو به رو است می تواند از حجم این مشکل به نحو چشمگیری بکاهد، مضاف براینکه به بسیاری از دغدغه های شهروندان نظیر دوری محل کار با خانه و دوری از فرزندان، ناامنی ها و استرسهای اجتماعی، نداشتن تسهیلات و امکانات راه اندازی یک کسب وکارزودبازده ونشت اقتصادی مناطق پایان می دهد.
شهرداری تهران از امکانات بکروفضاهای نابی مانندپارکها،بوستانها،میادین،میادین میوه وتره بار وبسیاری مکانهای مناسب دیگربرخورداراست.لذا جادارد بخشی ازاین مکانها را همراه تجهیزات مورد نیازدر اختیار کار آفرینان شهرقراردهد تاآنان امکان استفاده از آن رابدست آورند بنابراین پیشنهادمیگردد که درکنارستادهای کارآفرینی مناطق"خانه ی کارآفرینی محلات" رابمنظورتامین فضای کسب وکار مناسب ومجهزایجادنموده ودرهمین راستا بازارچه های کارآفرینی محلات رادر فضای میادین میوه وتره باربعنوان محل پرتردد جهت عرضه ی محصولات کارآفرینی توسعه ببخشد.
درطراحی منازل مسکونی،آپارتمانهاومجتمع هاومکانهای آموزشی احداث اتاقی تحت عنوان"اتاق کار"درکناراتاق خواب ،غذاخوری ،اتاق کودک و...برای اوقات کاری شهروندان توصیه گردیده وحتی شهرداری برای مساعدت نسبت به تدارک برخی تجهیزات ضروری کمک نموده واین فضاهاراازپرداخت عوارض معاف نماید.
مدارس ،مساجد ،خوابگاههای دانشجویی ،پادگانها،زندانها وندامتگاههاوسایرپایگاههای فرهنگی شهری ازدیگرمناطق مستعدبرای اشاعه فرهنگ کار وکارآفرینی میباشندلذاتوصیه میگرددستادکارآفرینی شهرداری ظرفیتهای نهفته دراین مراکزرافراموش ننموده وباهماهنگی ارگانهای مربوطه دراین عرصه نیزدارای حضورپررنگ شود.
سپردن تعدادزیادی ازکارها وخدمات دردست اقدام شهری به گروههای بیکارپس ازآموزشهای لازم وانسجام وهماهنگی آنان درقالب شرکتهای خدمات شهری وبالاخص درراستای انجام خدماتی همچون زیباسازی،پرورش گلها وگیاهان ساختمانی وموردنیازفضاهای سبز، نگهداری باغات ،بوستانها،پارکها ونظافت خیابانها ومعابرشهری کمک شایانی به اشتغال شهروندان می نمایدوحتی درصورت لزوم میتوان ازطریق جمع آوری وآموزش آنان ازآنان هم درزمینه های مذکوراستفاده نمودتابدین طریق بسیاری ازمظاهرزشت راازچهره شهرزدود.
درراستای تقویت مهاجرت معکوس وباهدف جلوگیری ازورودبی رویه ساکنان شهرها وشهرکهای اطراف تهران به مناطق مرکزی شهر میتوان ازطریق حمایت های کارآفرینانه وتدارک برخی ازامکانات کسب وکار درآن مناطق ازورود خیل بیکاران به کلان شهرتهران جلوگیری نمود.
درخاتمه متذکرمیگرددهمه این مهم تنهاازعهده شهرداری تهران برنمی آید ولازم است تاهمه امکانات دستگاهها ونهادها فارغ ازهرگونه بخشی نگری ،شهرداری رادراین اقدام خیرخواهانه ومفیدیاری نموده وهمه مشکلات ازاین دست مشکلات خود وکشورتلقی نمایندتابه حول وقوه الهی وباسعی وتلاش مدیران خدمات شهری شاهدشهری کارآفرین،سالم ومناسب برای زندگی خوب باشیم.
سید نبیاله حسینی
مدرس کارآفرینی دانشگاه
در ایران، مرکز تحقیقات گسترش یکی از شرکتهای تابعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در رابطه با مقوله کارآفرینی تجربه بسیار ارزنده ای دارد. در طول بیش از سه سال فعالیت در رابطه با کارآفرینی حدود 120 کارآفرین را مورد حمایت مالی وفنی قرار داده است. از این تعداد کارآفرین تاکنون 40 کارآفرین پروژه خود را تمام و حاصل تلاش آنها وارد یا در شرف ورود به بازار است .
خلاصه نتایج حاصل شده از این اقدامات بشرح زیر بوده است :
- جمع وام پرداختی به این 40 کارآفرین توسط این مرکز 25292 میلیون ریال و جمع آورده (سرمایه ) خود کارآفرینان جهت اجرای پروژهها 41833 میلیون ریال است. بنابراین جهت اجرای این 40 پروژه جمعاً مبلغ 67125 میلیون ریال مورد نیاز بوده که %37 آن از طریق وام کارآفرینی تأمین و %63 آن را کارآفرین از منابع داخلی خود تأمین نموده است .
- این 40 پروژه برای 837 نفر اشتغال مستقیم ایجاده نموده است. یعنی کارآفرین به ازای هر 30 میلیون ریال وام دریافتی یک اشتغال ایجاد نموده و اگر سرمایه خود را هم به این مبلغ اضافه نماید تقریباً به ازای هر 80 میلیون ریال یک شغل ایجاد شده است. طبق اظهارات مسئولین هزینه ایجاد یک شغل در صنعت بیش از 200 میلیون ریال است. اما کارآفرین به عنوان بخش خصوصی مولد و با به کارگیری بهینه منابع این مبلغ را به 80 میلیون ریال کاهش داده است .
- این 40 پروژه برای 1456 نفر به طور غیر مستقیم شغل ایجاد نموده اگر این تعداد به اشتغال مستقیم اضافه گردد هزینه ایجاد یک شغل به مراتب کاهش میباشد .
- از این 40 پروژه 8 مورد آن به ایجاد دانش فنی منجر گردیده است. اگر قرار بود دانش فنی ایجاد شده از شرکتهای خارجی خریداری گردد مبلغی که میباید بابت آن پرداخت شود از جمع وام دریافتی به مراتب بیشتر میشود. ضمن اینکه ایجاد دانش فنی در کشور، بومی سازی آن را آسان و اعتبار کشور را درجهان افزایش میدهد .
- در این میان در 3 مورد کار کاملاً جدید بوده و برای اولین بار در ایران انجام شده است .
- از بخش تحقیق و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط (SMEها) در 4 مورد حمایت شده که در هر مورد فرآیندی جدید در تولید یا محصولی جدید به خط تولید اضافه شده است .
- با استفاده از فرایندهای جدید در ساخت، انجام پروژههای کارآفرینی در 26 مورد منجر به توسعه فنّاوری شده است .
- در این میان 11 کارآفرین توانسته اند با ثبت 11 شرکت جدید فعالیت صنعتی و اقتصادی خود را در قالب « SMEهای» ایجاد شده دنبال نمایند .
- با فروش محصولات، تولیدی کارآفرینان در طول زمان انجام پروژه کارآفرینی بیش از 595/6 میلیون دلار صرفه جویی ارزی حاصل شده است که با ادامه فعالیت کارآفرینان در صنایع ایجاد شده روند صرفه جویی ارزی به طور پیوسته ادامه خواهد یافت .
با نگاهی به نتایج ذکر شده میتوان به میزان موفقیت طرح توسعه کارآفرینی پی برد. مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد .
ضرورت توجه به کارآفرینی در کشور
در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورند که کارآفرین داخلی توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی ادامه فعالیت آنها متوقف میشود. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود نمیتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » در کشور توسعه یابد .
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد. کدام سرمایه گذاری میتواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد. در این خصوص لازم است تا از تجربه ارزنده دنیا با توجه نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی نمود .
برگرفته از: پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
دستگاههای مرتبط با کارآفرینی
1- وزارت کار و امور اجتماعی
در استراتژیهای وزارت کار و امور اجتماعی به موارد زیر اشاره شده است که تحقق آن نیازمند ساز و کار لازم برای مدیریت توسعه کارآفرینی در کشور می باشد :
1- توسعه اشتغال مولد و پایدار براساس شکوفایی اقتصادی و مزیتهای کشوری و منطقهای و راهبری مناسب بنگاههای کسب و کار و کارآفرینان با تنظیم بازارهای چهارگانه (کالا و خدمات، سرمایه، کار، پول )
2- حمایت و توسعه شرکتهای مادر تخصصی و مراکز رشد کارآفرینی و خوشههای صنعتی
3- توسعه زمینههای اشتغال و فرصتهای شغلی جدید با حمایت و هدایت کارآفرینان و نیروهای خلاق و مبتکر
4- بهرهگیری از امکانات و ظرفیتهای تمامی دستگاهها در امر اشتغال و کارآفرینی
برای تحقق استراتژیهای فوق، در تشکیلات وزارت کار و امور اجتماعی یک معاونت، تحت عنوان معاونت کارآفرینی پیگیر تحقق استراتژیهای فوق می باشد . همچنین در این رابطه و بمنظور تقویت موضوع و توجه بیشتر دستگاهها به موضوع کار آفرینی ، با پشنهاد وزارت کار و امور اجتماعی ( معاونت کارآفرینی) و تصویب هیات وزیران در سال 1384 کلیه وزارتخانه ها موسسات دولتی که حیطه اختیارات و وظایف آنها مرتبط با موضوع کارآفرینی می باشند بر حسب تشخیص وزارت کار و امور اجتماعی می توانند به ایجاد دفاتر کارآفرینی اقدام نمایند که شرح وظایف دفتر مذکور تدوین و ارایه گردیده است .
همچنین درسال 1385نیز وزارت کار و امور اجتماعی در جهت توسعه کارآفرینی و حمایت از مراکز رشد پارکهای فناوری متن مصوبه ای را جهت تصویب به هیات وزیران ارایه نموده است .
2- مراکز رشد و پارکهای علم و فنّاوری در ایران
افزایش روزافزون فاصله بخشهای اقتصادی با دانشگاهها و موسسات فنّاوری موجب پیدایش سازمانهای جدیدی با عنوان مراکز رشد و پارکهای فناوری با هدف کاهش این فاصله و کاربردی کردن نتایج تحقیقات در جامعه گردیده است. این سازمانها که در ابعاد مختلف و با طیف گستردهای از شرح وظایف ایجاد شدهاند، همگی یک هدف مشترک یعنی کمک به تکمیل حلقههای واسط مابین بخشهای اقتصادی جامعه (صنایع، کشاورزی و خدمات ) و بخشهای علمی و آموزشی جامعه ( دانشگاهها و موسسات پژوهشی) را تعقیب مینمایند. علاوه بر این افزایش ضریب موفقیت واحدهای فنّاور از طریق اجتماع آنها در یک محل و کاهش هزینههای آنها به کمک ارائه خدمات پژوهشی متمرکز از دیگر اهداف اصلی این سازمانها به شمار میروند. موفقیت این سازمانها، که در بسیاری از کشورها نقش اساسی در رشد، توسعه علمی و اقتصادی داشته، موجب تکثیر سریع این الگو در کشورهای مختلف شده است. بسته به ظرفیت علمی و اقتصادی، این سازمانها به لحاظ حجم فعالیت در سه رده مختلف مراکز رشد واحدهای فنّاور، پارکهای علم و فنّاوری و شهرکهای علم و فنّاوری در جهان شکل گرفتهاند .
در ارتباط با حمایتهای قانونی صورت گرفته از پارکهای علم و فنّاوری میتوان به ماده (47 ) قانون برنامه چهارم توسعه اشاره نمود، در این قانون عنوان شده است که به منظور ایجاد و توسعه شرکتهای دانش محور و تقویت همکاریهای بینالمللی، اجازه داده میشود واحدهای پژوهشی، فنّاوری و مهندسی مستقر در پارکهای علم و فنّاوری در جهت انجام ماموریت محوله، از مزایای قانونی مناطق آزاد در خصوص روابط کار، معافیتهای مالیاتی و عوارض، سرمایه گذاری خارجی و مبادلات مالی بینالمللی برخوردار گردند. پارکهای علم و فنّاوری از نظر مالی مشمول آیین نامه مالی و معاملاتی دانشگاهها میباشند. از جمله منابع مالی پارکها میتوان موارد زیر را بر شمرد :
Ÿ بودجه سالانه که از محل اعتبارات عمومیکشور تامین میشود .
Ÿ درآمد حاصل از فعالیتها و خدمات پارکها
Ÿ کمکها و هدایای اشخاص حقیقی و حقوقی
Ÿ عقد قراردادهای پژوهشی و اجرائی با سازمانهای دولتی و غیردولتی
ازجمله مصوباتی که برای ضابطهمند نمودن فعالیتهای مراکز رشد و پارکهای فنّاوری مورد تصویب قرار گرفته میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
1. آیین نامه تاسیس و راه اندازی مراکز رشد واحدهای فنّاوری (انکوباتورها )
2. اساسنامه مراکز رشد واحدهای فنّاوری
3. آیین نامه تاسیس و راهاندازی پارکهای علم و فنّاوری
4. اساسنامه پارکهای علم و فنّاوری
5. اساسنامه شهرکهای علمی و تحقیقاتی
6. ماده (47 ) قانون چهارم توسعه
7. آیین نامه اجرایی ماده 47 قانون برنامه چهارم توسعه
مرکز رشد واحدهای فنّاوری (انکوباتور) ، مرکزی است تحت مدیریت متخصصین حرفه ای که با ارائه خدمات حمایتی از ایجاد و توسعه حرفه های جدید توسط کارآفرینانی که در قالب واحدهای نوپای فعال در زمینه های مختلف منتهی به فنّاوری متشکل شده اند و اهداف اقتصادی مبتنی بر دانش و فن دارند، پشتیبانی می کند. این خدمات، به عنوان مثال، شامل موارد زیر است :
• تامین محل کار (به صورت اجاره )
• خدمات آزمایشگاهی و کارگاهی
• خدمات اطلاع رسانی
• خدمات مالی و اعتباری
• آموزش های تخصصی ویژه
• خدمات مدیریتی
• خدمات حقوقی
• پروژه یابی و بازاریابی
آنچه از مطالعه وضعیت ایران در مقایسه با دیگر کشورها در این خصوص نشان میدهد فقدان نهادی است که با جایگاه قانونی و برخوردار از اختیاراتی که قانون برای آن وضع نموده است بتواند سیاستگذار و حامی مراکز رشد و پارکهای فنّاور باشد. اهداف مراکز رشد بشرح زیر میباشد :
1- بستر سازی جهت تجاری کردن دستاوردهای تحقیقاتی
2- ایجاد زمینه کارآفرینی و حمایت از نوآوری و خلاقیت نیروهای محقق جوان
3- رونق اقتصاد محلی مبتنی بر فنّاوری
4- ایجاد فضای لازم جهت گسترش واحد های کوچک و متوسط دانش مدار و فنّاور فعال در زمینه های فنّاوری
5- بستر سازی برای ایجاد فرصت های شغلی مناسب به منظور جذب کارآفرینان و دانش آموختگان دانشگاهی در زمینه های فنّاوری
6- ایجاد شرایط مناسب برای تولید و توسعه محصولات و فرآیندهای فنّاوری قابل عرضه به بازار
پارک علم و فنّاوری ،سازمانی است که بوسیله متخصصین حرفه ای مدیریت می شود و هدف اصلی آن افزایش ثروت در جامعه از طریق ارتقاء فرهنگ نوآوری و رقابت در میان شرکت های حاضر در پارک و موسسه های متکی بر علم و دانش است . برای دستیابی به این هدف یک پارک علمی ، جریان دانش و فنّاوری را در میان دانشگاهها ، موسسه های تحقیق و توسعه ، شرکت های خصوصی و بازار ، به حرکت انداخته و مدیریت می کند و رشد شرکت های متکی بر نورآوری را از طریق مراکز رشد (انکوباتورها ) و فرایندهای زایشی تسهیل می کند . پارک های علمی و فنّاوری همچنین خدمات دیگری با ارزش افزوده بالا همراه با فضاهای کاری و تسهیلات با کیفیت بالا فراهم می نماید .
3- معاونت علوم و فناوری نهاد ریاست جمهوری
رئوس برنامههای معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری که وظیفه راهبری، هماهنگی، حمایت و پیشبرد امور راهبردی مربوط به علم و فناوری در کشور را عهدهدار است بشرح زیر میباشد .
1- تحول در سامانه علم و فناوری
از طریق :
1-1- باز تعریف هدفها و مأموریتهای مراکز موجود در سامانه اعم از دانشگاه، مرکز پژوهش، مرکز تحقیق و توسعه صنعتی، پارک و شهرک علم وفناوری
1-2- مهندسی ساختار موجود (تعدیل، تصحیح، ادغام و ایجاد مراکز )
1-3- تحول در اصول ضوابط برآورد و توزیع بودجههای پژوهشی
1-4- نظارت و ارزیابی و اعمال بازخوردهای حاصل شده
2- کمک به ایجاد و تقویت نهضت تولید علم و جنبش نرمافزاری
- تشکیل دفتر با ستاد نهضت تولید علم و جنبش نرمافزاری در معاونت که وظیفه آن :
1- هماهنگ سازی و ارتقای جشنوارهها و جایزههای علمی موجود در کشور
2- کمک به عرضه دانشهای ایرانی به مجامع جهانی بویژه در حوزه معارف اسلامی و رشتههای علوم انسانی
3- همکاری نزدیک با حوزههای علمیه
3- تولید و توسعه بومی کلان فناوریهای نوین
1- تشکیل بنیاد ملی فناوریهای نوین در معاونت که وظیفه :
1- راهبری و حمایت از تولید، کسب و بومیسازی فناوریهای نوین
2- سیاستگذاری و راهبری عالی پروژههای ملی کسب و تولید فناوری
3- همکاریهای بینالمللی در جهت تامین منافع کشور در سطح گسترده
4- دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری و ستادهای مرتبط با آن نظیر ستاد ویژه فناوری نانو هسته اولیه بنیاد ملی فناوریهای نوین را شکل خواهند داد .
4- پشتیبانی و بهرهمندی از نخبگان
4-1- حفظ و بکارگیری نخبگان و پشتیبانی از آنان در راستای ارتقاء تولید علم، فناوری و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه براساس سند چشمانداز عبارت از اساسنامه نخبگان آورده شده است )
4-2- تعیین جایگاه صندوق حمایت از پژوهشگران در بنیاد ملی نخبگان
5- تحقق و تقویت همکاریهای دانشگاه و صنعت
اثربخش ساختن علم در جامعه و بهرهگیری از دستاوردهای علمی در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی
5-1- تشکیل ستاد همکاریهای دانشگاه و صنعت در معاونت
برنامههای ستاد همکاریهای دانشگاه و صنعت
- برنامهریزی و تامین حضور مدیران و کارشناسان ارشد صنعت در دانشگاه
- کمک به مسأله یابی واقعی در پژوهشهای دانشگاهی
- تشکیل قطبهای علم و صنعت
- اعطای جایزه به فعالان همکاریهای دانشگاه و صنعت
- ساماندهی فرصت مطالعاتی و تحقیقاتی استادان در صنعت و بازآموزی کارشناسان صنعتی در دانشگاه
سایر واحدهای مرتبط با معاونت علم و فناوری نهاد ریاست جمهوری بشرح زیر میباشند :
1- بنیاد نخبگان
وظیفه بنیاد مذکور برنامهریزی و سیاستگذاری برای شناسایی، هدایت، حمایت مادی و معنوی نخبگان، جذب، حفظ و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه بر اساس سند چشمانداز کشور در افق 1404 می باشد .
2- صندوق حمایت از پژوهشگران کشور
وظیفه صندوق ارائه کمکها و خدمات حمایتی مادی و معنوی به پژوهشگران ایرانی اعم از حقیقی و حقوقی برای شکوفایی امور تحقیقاتی در راستای تولید علم و فناوری و بهرهمند شدن مردم از نتایج آنها در کشور است .
3- ستاد ویژه توسعه فناوری نانو
وظیفه ستاد بشرح زیر میباشد :
4-1- دستیابی به سهم مناسبی از تجارت جهانی با استفاده از فناوری نانو
4-2- ایجاد زمینه مناسب جهت بهرهمندی از مزایای فناوری نانو در راستای ارتقاء کیفیت زنده به مردم
4-3- نهادینه شدن توسعه پایدار و پویای علوم، فناوری و صنعت نانو
4- دفتر همکاریهای فناوری
دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری نیز در زمینه نیازسنجی، هماهنگی انتقال فناوری های پیشرفته و حمایت از تولید آنها در داخل کشور فعالیت می نماید .
ساختار پیشنهادی مدیریت کارآفرینی
نتایج حاصل از مطالعات مبانی و تطبیقی انجام شده نمایانگر آنست که :
1- در عصر حاضر نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران حیاتی است .
2- توسعه کارآفرینی و کارآفرینان نیاز به حمایت دولت دارد .
3- فناوری زیر ساخت کارآفرینی می باشد .
4- فناوری موضوعی است فرابخش که دستگاهها و نهادهای متعددی در سطوح راهبردی و اجرایی در آن ذیمدخل میباشند .
5- فقدان نهادی که با جایگاه قانونی و برخوردار از اختیاراتی که قانون برای آن وضع نموده است بتواند سیاستگذار و حامی مراکز فنّاوری کشور باشد کاملا مشهود است .
6- علی رغم اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی و اشتغال در کشور، تاکنون ساختار و مدیریت منسجم برای سیاستگذاری، برنامهریزی، حمایت، هدایت و نظارت بر توسعه کارآفرینی در تشکیلات دولت استقرار نیافته و مجموعه اقدامات انجام شده به صورت پراکنده در حوزههای مختلف پیگیری میشود .
با توجه به موارد فوق ایجاد سازمان یا نهادی فرابخش در زیر مجموعه ریاست جمهوری برای تامین موارد فوق ضروری است. در ایجاد سازمان مذکور نیازی به گسترش تشکیلات دولت نمی باشد و میتوان از ادغام تشکیلات واحدهای موجود در نهاد ریاست جمهوری ( شامل: معاونت علم وفناوری ، بنیاد امور نخبگان، صندوق حمایت از پژوهشگران و دفتر همکاریهای فناوری ) و وزارت کار و امور اجتماعی (سازمان آموزشهای فنی و حرفه ای ) استفاده نمود .
برگرفته از: پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
امروزه "فناوری" در کنار "سرمایهی انسانی" و "سرمایهی اقتصادی" در زمرهی مهمترین عاملهای تولید و افزایش بهرهوری در صنایع مختلف به شمار میرود. و این "فناوری" است که قدرت رقابتپذیری صنعتها و کشورها را در بازارهای جهانی رقم میزند .
در حالیکه هنوز هم بسیاری از مدیران صنعتی در کشور ما، فناوری را همان ماشینآلات و تجهیزات مستقر در خطوط تولید و پلنتها میدانند، کشورهای پیشرفتهی صنعتی از چندین دهه پیش به این معنا پی برده بودند که فناوری خیلی بیشتر از ماشینآلات و تجهیزات است.
هر فناوری ـ بنا بر تعریف اسکاپ ـ از 4 مؤلفهی کلیدی سختافزار، دانشافزار، مغزافراز (انسانافزار)، و "سازمانافزار" تشکیل میشود. به عبارت دیگر، هر فناوری به منزلهی یک "بسته" است که مؤلفههای کلیدی بالا را در خود جای میدهد .
فناوری اما از سه رویکرد قابل اکتساب است :
1. از راه تحقیق و پژوهش (R&D) در داخل صنعت؛
2. از راه انتقال فناوری؛ بهطوریکه "فرستنده"ی فناوری میتواند یک مؤسسهی داخلی یا خارجی باشد؛ و
3. از راه همکاریهای فناورانه: مثلاً سرمایهگذاری مشترک دو یا چند شرکت برای دستیابی به یک فناوری معین .
از دیدگاه ارزشهای ملی میتوان ثابت کرد که تحقیق و پژوهش با هدف تولید علم و فناوری دورنزا باید از اولویت بالا و جایگاه والایی در نظام صنعتی کشور برخوردار باشد. اما از دیدگاه یک صنعت خاص، که با چالش رقابت در بازارهای جهانی و چالش افزایش سودآوری از دیدگاه ذینفعان داخلی روبهروست، میتوان نشان داد که تحقیق و پژوهش در داخل صنعت لزوماً چالاکترین راه پاسخگویی به چالشهای صنعت نیست. تحقیق و پژوهش همواره "زمانبر" و "پرمخاطره" است و انتظار برای حصول نتایج آن، که گاه چندین و چند سال طول میکشد، در حوصلهی اغلب مدیران اجرایی نیست. این مسأله وقتی بغرنجتر میشود که ضعفِ بنیهی تحقیقاتی صنایع و شرکتهای صنعتی کشور را نیز بهعنوان یک واقعیت مشهود در نظر بگیریم .
در این وضعیت، چارهی کار چیست؟ در پاسخ به این سوالِ استراتژیک، از هر دیدگاه که نگاه کنیم، چارهی کار این است که میزان فعالیتهای تحقیقاتی و فعالیتهای انتقال فناوری در هر یک از صنایع استراتژیک کشور ـ مانند صنعت پتروشیمی ـ به یک "تعادل استراتژیک" برسد: مثلاً 20 درصد بودجههای فناوری صنعت به تحقیقات و پژوهشهای راهبردی و 80 درصد آنها به "انتقالِ فناوری هوشمندانه" تخصیص یابد .
منظور از انتقال فناوری هوشمندانه این است که صنایع مهمی چون نفت، گاز و پتروشیمی، نیازهای فناورانهی خود را تا حد ممکن از طریق دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی دولتی، و حتی شرکتهای پژوهشی داخلی و کمترین مقدار ممکن را از شرکتها و منابع خارجی تامین نمایند. به این ترتیب، هم بنیهی تحقیقاتی کشور تقویت میشود و هم مشکلات تحقیق و پژوهش در داخل صنعت تا حد زیادی کاهش مییابد .
اما انتقال فناوری موفقیتآمیز، از هر راه و هر منبعی که باشد (خواه داخلی و خواه خارجی)، الزامات و سازوکارهای خاصی را ایجاب میکند. به عنوان مثال :
1. صنعت در کلّ و شرکتهای صنعتی در جزء، باید بتوانند نیازهای فناورانهی خود را به روشنی تعریف کرده، و این نیازها را از طریق یک نظام اطلاعرسانی فعال و اثربخش به آگاهی دانشگاهها، مراکز پژوهشی، و شرکتهای پژوهشی کوچک و متوسط برسانند. بیان این نیازها به زبان دانشگاهیان و پژوهشگران، مهارتهای خاصی را میطلبد که لزوماً در همهی شرکتهای صنعتی موجود نیست .
2. اغلب دانشگاهها، مراکز پژوهشی دولتی و شرکتهای پژوهشی، سررشتهای از "بازاریابی فناوری" و جستوجوی مشتریان مناسب برای فناوریهای تولیدی خود ندارند. بنابراین، فناوریهایی که در این نهادها توسعه مییابند، مدتها خاک میخورند و گاه هرگز مشتری مناسب خود را پیدا نمیکنند .
3. برخی از فناوریهای مورد نیاز شرکتهای داخلی، گاه در شرکتهای همسایهی آنها وجود دارند، اما آنها بیخبر از این موضوع، در کشورهای خارجی به دنبال تامین نیاز خود میگردند .
یک موردکاوی تاسفانگیز در کشور چین نشان داده که شرکتهای تولیدکنندهی تلویزیون در این کشور، 16 بار فناوری تلویزیون رنگی را از شرکتهای خارجی خریدهاند! این پدیدهی منفی، صرفاً در کشور چین روی نداده؛ و شاید تجربهی روزمرهی بسیاری از کشورهای درحالتوسعه باشد که فاقد یک نظام اطلاعرسانی انتقال فناوری میباشند، و شرکتهای همکار ـ بیخبر از پروژهها و برنامههای انتقال فناوری یکدیگر ـ سرمایههای کمیاب ملی خود را به جیب بیگانگان میریزند .
دوبارهکاریها و موازیکاریها در پروژههای انتقال فناوری از خارج، تنها مشکلِ کشورهای درحالتوسعه نیست؛ مشکلتر از آن انتقال فناوریهای غالباً فرسوده و در حال منسوخشدن، آن هم به گونهای سطحی و با قیمتهای گزاف است. اگر کشورهای پیشرفتهی جهان با یک تیر ده نشان میزنند، کشورهای در حال توسعه با یک حرکت غلط و یا ناقص در انتقال فناوری، ده مشکل جدید برای خود میسازند .
"ببرهای اقتصادی آسیا" ـ کره، تایوان، سنگاپور و هنگکنگ ـ که اغلب فناوریهای مورد نیاز خود را تا همین اواخر از بیگانگان میخریدند، با مشاهده و مطالعهی شیوهی سراسر غلط و فرصتسوز انتقال فناوری در کشورهای خود، سرانجام به فکر چارهای خردمندانه و مبتکرانه افتادند، و از یک دهه پیش به این سو، نهاد ویژهای موسوم به فنبازار (Techmart) را تدارک دیدند که به پروژهها و فرایندهای انتقال فناوری در این کشورها سامان شایستهای بدهد، و انتقال فناوری را در همهی صُور آن به فرصتهای بزرگ ملی/ بخشی / بنگاهی تبدیل نماید. از این رو، فنبازار را باید یک پدیدهی کاملاً شرقی دانست که اخیراً مورد اقتباس کشورهای صنعتی پیشرفته در آمریکا و اروپا نیز قرار گرفته، و هر روز بر تعداد و تنوع آن در سراسر جهان افزوده میشود .
فنبازار ـ بنابر تعریف ـ سازوکاری است برای سامانبخشیدن به فرایندهای انتقال فناوری و تسریع این فرایندها در صنایع کشور؛ به گونهای که دستاوردهای گوناگونی را به ارمغان آورد .
ایدهی فنبازار بر چند پیشفرض کلیدی ـ به شرح زیر ـ استوار است :
1. این که فناوری، یک "کالای تجارتپذیر" به شمار میرود، و همچون سایر کالاها قابل خرید و فروش است .
2. همانگونه که تولیدکنندگان/ مصرفکنندگان و یا فروشندگان/ خریداران بسیاری از کالاهای پیچیده و تخصصی ـ مانند خرید و فروش سهام ـ و حتی کالاهای نسبتاً عادی (مانند خودرو، زمین و مسکن)، خود از مهارتها و اطلاعات لازم برای ایجاد یک "معامله"ی قانونی، سودمند، و منصفانه برخوردار نیستند و لاجرم به واسطهها و کارگزاران متخصص رجوع میکنند، خریداران و فروشندگان فناوری نیز غالباً مهارت چندانی در خرید و فروش فناوری ندارند؛ و وجود یک واسطه یا کارگزار حرفهای در این زمینه میتواند بسیار راهگشا باشد .
3. برخلاف اکثر معاملات که به صورت لحظهای صورت میگیرد، و پس از انجام معامله، رابطهی خریدار و فروشنده به کلی قطع میشود، معاملات فناوری حالت فرایندی دارد و گاه لازم میآید که رابطهی خریدار و فروشنده، طبق شرایط معینی، تا مدتها برقرار بماند. این فاکتور و فاکتورهای پیچیدهی دیگری مانند تعیین قیمت منصفانهی فناوری، حاکی از آن است که معاملات فناوری از پیچیدگیهای فراوانی در حد یک "تخصص" برخوردار است. در غیاب این تخصص، ریسک معاملات فناوری خصوصاً برای خریداران خُردهپا به طور چشمگیری افزایش مییابد. شرکتهای بزرگ خارجی از فقدان این تخصص در کشورهای جهان سوم، سود سرشاری به جیب میزنند !
4. قوانین حاکم بر خرید و فروش فناوری، تفاوتهای بارزی با قوانین حاکم بر تجارت سایر کالاها دارد. یک خودرو را در آن واحد فقط میتوان به یک خریدار فروخت و فروش آن به دو خریدار متفاوت، در حکم کلاهبرداری محسوب میشود . اما یک فناوری معین را در آن واحد میتوان به دهها و بلکه صدها شرکت فروخت؛ بدون آن که مشکل خاصی پدید آید. به عنوان مثال، اگر دانشگاه صنعتی شریف به یک فناوری پیشرفتهی رباتیک دست یابد، بیهیچ دغدغهای میتواند آن را به صدها شرکت داخلی و حتی خارجی بفروشد و کسی هم در این میان معترض نباشد. این معاملات مکرر و پرتعداد، تجارت فناوری را به پرسودترین فناوری در عصر اطلاعات و دانایی تبدیل کرده است. به همین دلیل، کشور پیشرفتهای مثل سوئیس در چشمانداز بیستسالهی خود، سوئیس را به عنوان یک پایگاه جهانی تولید فناوریهای پیشرفته ترسیم میکند. تا سال 2030، اغلب صنایع موجود در این کشور تعطیل خواهند شد تا جای خود را به مراکز تحقیقاتی سرآمد بسپارند؛ مراکزی که تولید آنها به اطلاعات و فناوریهای سطح بالا محدود میشود .
فنبازار: بیش از یک آژانس معاملات فناوری و محرکه ای اجرایی برای توسعه
در سادهترین تصور، فنبازار را میتوان یک آژانس معاملات فناوری در نظر آورد که معاملات فناوری را در صُور مختلف آن رتق و فتق میکند: ممکن است فروشندهی فناوری یک شرکت خارجی و خریدار آن یک شرکت داخلی باشد؛ ممکن است فروشندهی فناوری یک موسسهی داخلی و خریدار آن نیز یک شرکت داخلی باشد؛ و همچنین احتمال دارد که فروشندهی فناوری داخلی و خریدار آن خارجی باشد (بحث صادرات فناوری که به هیچوجه نباید با صادرات خدمات فنی و مهندسی اشتباه شود). اما کارکرد واقعی فنبازارها در کشورهای آسیای شرقی، که اینک چین و ژاپن و مالزی را هم در بر میگیرد، به مراتب بیش از این است . فنبازار معروف هنگکنگ که خود را "دروازهی ورود فناوریهای پیشرفته به چین" میداند، بهعنوان یک نهاد همهمنظوره (total solution) در زمینهی فناوری فعالیت میکند و خدمات بسیار بسیار متنوعی را به فروشندگان (صاحبان) و خریداران (متقاضیان) فناوری ارایه میدهد که از ثبت پتنت تا حمایت مالی از اختراعات و ابتکارات، و از یافتن شریک تجاری برای صاحبان فناوری تا بازاریابی برای فناوریهای جدید و غیره را در بر میگیرد . شرکتهای هنگکنگی و چینی که نیازمند فناوریهای جدیدی باشند، با اعلام نیاز به این فنبازار میتوانند مطمئن باشند که فناوری مورد نیاز خود را در کوتاهترین زمان ممکن، با کمترین قیمت، و مناسبترین شرایط از منابع داخلی یا خارجی تأمین خواهند کرد. در این فنبازار (و سایر فنبازارهای حرفهای جهان)، متخصصان کارآموزدهی تجارت فناوری امکان مذاکره بین فروشندگان و خریداران فناوری را در فضایی آرام، منطقی و سرشار از اطلاعات سودمند فراهم میسازند و با ارایهی مناسبترین مشاورهها به طرفین، معاملات را بر مبنای منطق "برنده ـ برنده" صورت میدهند .
و مهمتر از همه: فنبازار در خدمت گسترش SME ها
همهساله انواعی از فنبازارها توسط وزارت صنایع هندوستان بر پا میشود (درست مانند نمایشگاههای بینالمللی در کشور ما که هم به صورت فراگیر و هم به صورت تخصصی در مقاطع مختلف سال برگزار میشوند). جالب است که وزارت صنایع هندوستان، رسالت این فنبازارها را توسعهی بنگاههای اقتصادی با ارزش افزوده بالا و اشتغال زایی پایدار در مقیاس SMEها تعریف کرده است؛ و این کاملاً حقیقت دارد. به توضیح زیر توجه فرمایید .
گسترش SMEها در هر شاخهای از صنعت، الزاماتی دارد .
بهعنوان مثال :
1. افراد کارآفرین، بهعنوان مؤسس SMEها، نخست و قبل از هر چیز باید "فرصتها"ی تجاری سودمندی را تشخیص دهند. اما همهی آنانکه تمایل به کارآفرینی دارند، به سادگی این فرصتها را تشخیص نمیدهند .
2. به فرض تشخیص فرصت، کارآفرینان باید "ایدهها"ی تجاری لازم را برای نفوذ در بازار و بهرهبرداری از فرصتها بیابند. همهی کارآفرینان به سهولت نمیتوانند ایدههای تجاری لازم را بیابند یا خود آنها را بیافرینند .
3. به فرض تشخیص فرصت و یافتن ایدهی تجاری مناسب، کارآفرینان برای عملیکردن ایدههای خود نیاز به "فناوری مناسب"، "نیروی کار مناسب"، و "سرمایهی اقتصادی کافی" دارند (یعنی سه عامل کلیدی تولید). تأمین این عاملها به سادگی میسر نیست .
4. به فرض اینکه همهی عاملهای تولید در دسترس کارآفرینان باشد، اغلب آنها با مشکلات و چالشهای اجرایی تولید و بازاریابی محصولات جدید بیگانهاند و همین بیگانگی میتواند شرکتهای تازهپا را به آستانهی ورشکستگی بکشاند. تأسیس شرکت تازهپا یک چیز است و تثبیت و شکوفایی آن چیزی دیگر .
به راستی چگونه میتوان این الزمات پیچیده را به صورت حرفهای و با سهولت تأمین نموده، و مسیر ایجاد و توسعهی کارآفرینی را برای کارآفرینان خُردهپا ـ بهویژه جوانان دانشآموخته ـ هموار کرد؟ (جوانانی که شیفتهی کارآفرینی هستند، اما از مهارتهای لازم برای تأسیس و تثبیت SMEها بیبهرهاند .)
اعتقاد کشورهای آسیای شرقی بر این است که فنبازارها میتوانند ابزار مناسبی برای تأمین الزامات یادشده باشند .

فنبازارها در تمامی حلقههای این چرخه حضور مییابند و کارآفرینان را مدد میدهند
فنبازارها در تمامی فرایندهای راهاندازی و تثبیت SMEها حضور فعالانه دارند، و نه تنها تعداد SMEها را افزایش میدهند، بلکه از مرگومیر آنها در دوران طفولیت و نوجوانی پیشگیری میکنند (بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط در دورهی طفولیت یا نوجوانی میمیرند ).
هرچند راهاندازی و تثبیت یک SME در نگاه اول ـ بهویژه برای مدیران اجرایی دولتی ـ ساده و پیشافتاده به نظر میرسد (!)، اما واقعیت این است که به قول یکی از نویسندگان معروف، "راهاندازی یک SME موفق مانند آن است که شب با موهای سیاه بخوابی و صبح با موهای سپید برخیزی"! این فرایند به قدری پرمخاطره و مشکل است که رژیم منفور صهیونیستی، با آنکه بهترین زیرساختهای حمایتی و پشتیبانی از SMEها را پیریزی کرده، بر این باور است که تأسیس موفقیتآمیز یکصد SME در هر سال برای این رژیم یک موفقیت ملی محسوب میشود !
از اینرو، و در حالیکه دولت نهم بر لزوم کارآفرینی و در پی آن وزارت نفت بر توسعه صنایع پایین دستی نفت، گاز و پتروشیمی به عنوان تنها راه استراتژیک کارآفرینی در کنار ایجاد ارزش افزوده تأکید دارند، میتوان اهمیت ایجاد فنبازار تخصصی در این صنایع را به روشنی دریافت .
در یک فنبازار چه خواهیم دید؟
مهمترین سوال مدیریتی شاید این باشد که مراجعه کننده در فن بازار با چه خدماتی روبروست؟
1. بخش عرضهی فناوری: در این بخش کلیهی دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای مختلف پژوهشی و صنعتی میتوانند فناوریهای مرتبط خود را در این بخش به نمایش گذاشته و برای اطلاع مدیران و کارشناسان صنایع مرتبط معرفی نمایند. علاوه بر این، شرکتهای بزرگ و واحدهای تابعه و وابسته به آن نیز میتوانند فناوریهای موجود و قابل عرضهی خود را در این بخش و با هدف فروش به نمایش بگذارند. به این ترتیب، برای مثال راه فروش فناوریهای پتروشیمی به سایر صنایع و همچنین سرمایهگذاران کشور نیز معرفی خواهد شد .
2. بخش تقاضای فناوری: در این بخش کلیهی شرکتهای فعال در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، اعم از دولتی و خصوصی، میتوانند نیازهای فناورانهی خود را اعلام و به اطلاع دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، و صنعتگران و مبتکران کشور برسانند. این شاید اولین تجربهای باشد که طی آن، شرکتهای فعال در صنعت پتروشیمی به تدوین و اعلام نیازهای فناورانهی خود ـ به روش استاندارد ـ اقدام میکنند. این بخش شامل عرضه یا پیشنهاد فنآوری جدید به واحدهای SMEs فعال نیازمند تقویت و توسعه نیز می شود که عمدتا با توضیحات تخصصی و فنی و برقراری ارتباط تجاری با عرضه کننده فنآوری همراه است .
3. بخش مشاوره و آموزش: در این بخش علاوه بر ارائه اطلاعات آموزشی و راهنمایی مراجعه کنندگان در خصوص اهمیت، مزایا و دستاوردهای تکنولوژی و فن بازار، خدمات مشاوره ای در خصوص تقاضای بهینه فناوری، روش های انجام مذاکره، قیمت گذاری و خرید و فروش فناوری ارائه خواهد شد. همچنین مشاوره های جانبی نظیر مالکیت معنوی و تحلیل پتنت که از ملزومات فن بازار است نیز در این بخش به صورت نرم افزاری و یا مکتوب ارائه خواهد شد .
سابقهی فنبازار در کشور
اندیشهی فنبازار، نخستینبار در سال 1380 از سوی اندیشکده صنعت و فناوری (آصف) در کشور مطرح و بلافاصله مورد استقبال پارک فناوری پردیس (وابسته به دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری) و همچنین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، و وزارت دفاع قرار گرفت. پارک فناوری پردیس با تأسیس پایگاهی اینترنتی موسوم به فنبازار ملی، ترویج نظامیافتهی تجارت فناوریهای پیشرفته را در دستور کار قرار داده است. علاوه بر آن، از سال 1381 به اینسو، هرساله در هفتهی پژوهش، نمایشگاه بزرگ فنبازار ملی برپا میشود . وزارت دفاع نیز با تأسیس "فنبازار دفاعی" و برپایی همهسالهی نمایشگاه فنبازار دفاعی در هفتهی پژوهش، با شور و حرارت خاصی به استقبال فعالیتهای فنبازاری شتافته است. همچنین تعداد انگشتشماری از شرکتهای کارگزاری فناوری نیز اخیراً در کشور پا گرفته و در حال یادگیری مهارتهای تجارت فناوری میباشند .
مجموعهی این روند نویدبخش، حاکی از آن است که ایران اسلامی اهمیت فنبازارها را دریافته است .
سابقهی فنبازار در صنعت نفت کشور
ضربالمثلی ژاپنی میگوید: "طولانیترین سفرها نیز یک روز با گامی کوچک آغاز میشوند". شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی با برگزاری نخستین دورهی آموزش فنبازار، که در اواخر تیرماه سال 85 به مدت 2 روز و در 7 جلسه اجرا شد و با استقبال کمنظیر مدیران و کارشناسان صنعت پتروشیمی روبهرو گردید، گامِ اول در مسیر شکلگیری فنبازار پتروشیمی را با موفقیت برداشت .
در این دورهی آموزشی، که با حضور استادان برجستهی بحث برپا شد، مدیران و کارشناسان شرکت کننده با فلسفهی وجودی و کارکردهای اثربخش فنبازارها آشنا شده و در پایان دوره به این درک و دریافت مشترک رسیدند که تأسیس فنبازار پتروشیمی نه تنها یک ضرورت است که یک اقدام فرصتساز نیز هست . ابراز تمایل شرکتکنندگان به مقولهی فنبازار در صنعت پتروشیمی، همچنین حاکی از آن بود که راهاندازی فنبازار پتروشیمی، نوعاً با استقبال و مشارکت واحدهای مختلف صنعت همراه خواهد بود .
نخستین فنبازار پتروشیمی در نمایشگاه ایرانپلاست 85
همچنی در نمایشگاه ایرانپلاست 85 که در آبان ماه سال 85 برگزار شد، با همکاری پژوهش و فناوری پتروشیمی اولین نمونه فن بازار در صنعت نفت تجربه شد که در این تجربه اولیه بیش از 100 دانش فنی و دستاورد پژوهشی قابل عرضه از بخشهای مختلف صنعت پتروشیمی، دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز مرتبط و نیز حدود 10 تقاضای فناوری از شرکتهای کوچک و متوسط پایین دستی پتروشیمی اخذ گردید. چنین استقبالی با وجود محدودیتهای تجربه اول نشانگر لزوم توجه به مقوله فن بازار در صنعت نفت کشور جهت تجاری سازی پژوهشها، مدیریت انتقال فناوری در کنار مدیریت و ایجاد بنگاههای کوچک و متوسط دانش بنیان است. در همین راستا پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت نیز در حد توان خود نسبت به ارائه اطلاعات فناوری و دستاوردهای پژوهشی موجود در وزارت نفت و خارج از آن به متقاضیان اقدام نموده است. امید است با توجه بیشتر مراکز پژوهشی و مدیریتهای مرتبط در صنعت نفت فن بازار نفت، گاز و پتروشیمی به جایگاه واقعی خود دست یابد .
آلمان r
اهم تجربیات عملی دولت آلمان در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر میباشد :
• حمایت های آموزشی
- تحت پروژه Junior انستیتو Instiutder Deutschen Wintschuft برای دانشآموزان سال چهارم دبیرستان یک کسب و کار کوچک ایجاد میکنند که مدت آن کمتر از یکسال است. این سازمان به بهترین کسب و کار کوچکی که توسط این دانشآموزان ایجاد شده جایزهای اهداء میکند .
- به منظور بهبود تسهیلات مربوط به یادگیری کارآفرینی در دانشگاهها، دولت آلمان با همکاری بانک توازن آلمان اقدام به ایجاد کرسیهای دانشگاهی برای کسب و کارها نموده است. تحت مدل آزمایشی «Exist» شروع به ایجاد کسب و کارهای تکنولوژی از طریق دانشگاهی نموده و به بهترین کسب و کارهای تکنولوژی جوایزی اهداء نمودند. در دو شبکه «Push» در اشتوتکارت و Kiem در کار سروهه بیش از 100 کسب و کار جدید ایجاد شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند و آخرین طرح حمایتی اعطای بورس تحصیلی جزئی برای کمک به تدارکات ایجاد کسب و کار میباشد .
- فدراسیون انجمنهای کسب و کار
این فدراسیون یک گروه کاری صنعتی مدرسهای در سال 1992 تشکیل دادند و هدف آنها انتشار دانش اقتصاد در مدارس و گنجاندن نیازهای صنعت در سیستم مدرسه و معرفی کارآفرینی به عنوان یک انتخاب با ارزش در مراحل اولیه آموزش میباشد که به شکل ذیل مطرح گردید :
- تبادل اطلاعات و تجارب بین مدارس و صنعت
- آموزش معلمان
- بازدید و آموزش عملی در زمینه کسب و کارها برای دانشآموزان و معلمان
- ایجاد و حمایت از تاسیس شرکتها توسط دانشآموزان
- ایجاد یک رقابت به عنوان مدرسه و صنعت موفق با یکدیگر
- در مدرسه عالی Gelesenkirchen دانشگاه Wappental دو پروفسور در رشته کارآفرینی و نوآوری وجود دارد .
در اغلب کرسیهای استادی مواد درسی به شکل ذیل قابل ارایه میباشد :
• کارآفرینی، تاسیس عمومی، مدیریت تاسیس، تاسیس شرکت، واقعیتهای تاسیس، تاسیس شرکتهای فامیلی، تجارب فامیلی، کسب و کار فامیلی، دوران عمر شرکت، توسعه شرکت، توسعه علم اقتصادی کار اشتراکی شرکت، فرم سرمایهگذاری در نوآوری، مدیریت نوآوری کسب و اطلاعات تکنولوژی تاسیس، تاسیس شغلی، سرمایهگذاری تاسیس، اساس بازار، سرمایهگذاری
- ایجاد بانک اطلاعاتی برنامههای حمایتی، که توسط وزارت فدرال امور اقتصادی و تکنولوژی اداره میشود و پایگاه آن بر روی اینترنت موجود میباشد .
- فهرست کردن به برنامههای حمایتی اتحادیه اروپا و دولت فدرال و روشهای درخواست و برقراری تماس با افراد میباشد .
- یک خط مستقل در سطح کشور برای افرادی که یک کسب و کار جدید ایجاد میکنند و نیاز به مشاوره دارند .
- در سپتامبر 1999 وزارت امور اقتصادی اقدام به تشکیل گروهی به نام گروه پروژه حذف بوروکراسی کرد و مسول این گروه ابتدا فهرستی از تقاضاهای موجود برای کاهش موانع اداری را از کسب و کارها جمعآوری کرد. سپس تمام طرحهای پیشنهادی و اظهار نظرات خود را برای کم کردن و موثر کردن قوانین و بهتر شدن فرآیندهای سازمانی ارایه داد .
• حمایتهای مالی
- شبکه فرشتگان کسب و کار آلمان، در سال 1998 اولین شبکه فرشتگان کسب و کار در نوع خود ایجاد شد این شبکه از وزارت فدرال امور اقتصادی، وزارت تکنولوژی و تحقیق و بانک توازن تشکیل شده است .
• خدمات حمایتی
- حمایت دولت از بازارچههای کسب و کار و کسب و کارهای جدید
- برداشتن موانع موجود از سر راه ایجاد کنندگان کسب و کارهای جدید و شرکتهای کوچک از طریق مشارکت دادن تمام ساختارها در فرآیند ایجاد کسب و کار
- ایجاد بانک اطلاعاتی برنامههای حمایتی، که توسط وزارت فدرال امور اقتصادی و تکنولوژی اداره میشود و پایگاه آن بر روی اینترنت موجود میباشد .
- فهرست کردن برنامههای حمایتی اتحادیه اروپا و دولت فدرال و روشهای درخواست و برقرار تماس با افراد
- یک خط مستقل در سطح کشور برای افرادی که یک کسب و کار جدید ایجاد میکنند و نیاز به مشاروه دارند .
- در سپتامبر 1999 وزارت امور اقتصادی اقدام به تشکیل گروهی به نام گره پروژه حذف بوروکراسی کرد و مسول این گروه ابتدا فهرستی از تقاضاهای موجود برای کاهش موانع اداری را از کسب و کارها جمعآوری کرد. سپس تمام طرحهای پیشنهادی و اظهار نظرات خود را برای کاهش و موثر کردن قوانین و بهتر شدن فرآیندهای سازمانی ارایه داد .
r ایتالیا
اهم تجربیات عملی دولت ایتالیا در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر میباشند :
• حمایت های آموزشی
- طرح آشنایی دانشآموزان در سال آخر دبیرستان با شرکتها (با همکاری سازمانهای کسب و کار SMEها )
- ارایه سیستم آموزش حرفهای ـ فنی بالاتر (FIS) برای برآوردن سازی نیازهای SMEها جهت آموزش کارگران سطح متوسط (کارگران فنی، حرفهای، ماهر و ...)
- ایجاد پروژه پایلوت آموزش فنی بالاتر (IFTS) برای آموزش محققین سطح بالا، تکنسینها، مدیران و اپراتورهای تولید (بیش از 50 درصد کارکنان آموزشی از شرکتها تامین میشوند) (600 دوره آموزشی با هزینه 70 میلیون دلار در سال 2000 )
- ایجاد طرح آموزشی ویژه «آموزش شرکت» توسط اتاقهای بازرگانی (811 طرح آموزشی برای 1300 دانشآموز اجرا شده است ).
- ارایه دورههایی در مورد مهندسی صنایع با مدیریت در بیش از 20 دانشگاه ایتالیایی مثلاً در مورد مهندسی صنایع یا مدیریت در بیش از 20 دانشگاه ایتالیایی مثلاً دانشکده مدیریت کسب و کار باکونی (SDA) ، 855 دوره را برای 10000 نفر شرکت کننده به صورت آزا اجرا نموده است .
- ایجاد یک دوره فوق لیسانس در مدیریت شرکتهای کوچک به مدت 12 ماه برای افراد زیر 28 سال که قصد دارند در آینده یک کسب و کار خانوادگی را ارایه کنند .
• حمایتهای مالی
- عدم وجود شبکههای فرشتگان کسب و کار در ایتالیا
- دادن وام بدون وثیقه برای افراد جوان و بیکار توسط سازمان کارآفرینی جوانان (تا فوریه 2000، 212 پروژه سرمایهگذاری شده و 1000 شرکت تاسیس شده است )
- ایجاد سیستم condifi که عبارت از سازمانهایی است که تضمینهای گروهی و همچنین تسهیل دسترسی به اعتبارات یا وامهای بانکی را به به ویژه برای SMEها ارایه میدهند و شامل شرکتها، اتاقهای بازرگانی و انجمنهای کارآفرینی میباشد .
در سال 1998، حدود 3/6 میلیارد دلار را برای 850000 شرکت تضمین نمودند .
- ایجاد صندوق تضمین مرکزی برای SMEها
- اولویت سرمایهگذاری برای طرح نوآور میباشد. تاکنون 13 میلیارد دلار برای 860000 شرکت سرمایهگذاری شده است .
- قانون 488 سال 1992، امتیازاتی را به شرکتهای واقع در نواحی ضعیف اقتصادی اعطا میکند. 64 درصد از این سرمایهها به منطقه جنوب و 82 درصد به SMEها اختصاص یافته است .
- ایجاد «مالیات درآمد دوگانه» در سال 1997، به منظور تحریک سرمایهگذاری شرکتها از طریق تسهیل امور مالیاتی روی سرمایههایی که مجدداً سرمایهگذاری میشود .
- اعطای امتیازاتی به فعالیتهای کارآفرینانه بدیع و نوآوری که توسط افراد جوان بین 18 تا 35 سال (شامل کمکهای بلاعوض و وامهای با نرخهای کم ) انجام میشود .
- تشویق افراد و زنان برای ایجاد شرکت توسط اعتبارات مالی و مالیاتی
• حمایتهای نوآوری
- افزایش اختصاص هزینههای تحقیق توسط شرکتها
- قانون 317 سال 1991 در رابطه با مزیتهای مالیاتی برای شرکتهایی که روی نوآوری سرمایهگذاری میکنند تصویب گردید .
- کمکهای مالی (به مبلغ 14000 دلار در هر سال برای هر کارمند جدید) به SMEهایی که برای امور تحقیقاتی، فارغالتحصیلان متخصصین را استخدام میکنند .
- برنامه انتشار نوآوری تکنولوژی (DIT) از طریق شبکه اتاقهای بازرگانی در سراسر ایتالیا آموزش و همکاریهایی را ارایه میدهد. (از سال 1990 بیش از 2000 SME برای توسعه قابلیتهای خود در زمینه تکنولوژی و نوآوری بازار، توسط این برنامه حمایت شدهاند .
- قانون 140 وزارت صنایع، امتیازاتی را برای SMEها ارایه میدهد که شامل سر فصلهایی برای تحقیق، توسعه و نوآوری در بودجه آنها میباشد .
- ایجاد 20 مرکز اطلاعاتی در سطح ناحیهای برای افزایش آگاهی کاربران بالقوه از پتنتهاژ
- پروژه کامپیوتری کردن سیستم ثبت پتنت در حال اجرا میباشد .
- اعطای جایزه بازرگانی (Ecomerce) برای SMEهایی که روی اینترنت فعالیت میکنند .
• بهبود دیدگاه خدمات حمایتی
- تاسیس آژانس جدید Sviluppo Italia برای توسعه کارآفرینانه و ناحیهای (از سطوح فعالیت این آژانس میتوان به ارتقای تولید و طرحهای تامین اشتغال، کارآفرینان جوان، توسعه سرمایهگذاریها، تقاضا برای نوآوری و ... اشاره کرد ).
- تالیف کتابچه خود راهنمای که تهیه کنندگان خدماتی نظیر شرکتها، سازمانها، کنسرسیومها و صادر کنندگان را فهرست میکنند و به SMEها کمک مینماید تا به بازار متصل شوند. 700 شرکت مشاورهای و کارشناسی ثبت شده و بیش از 1000 درخواست به صورت ماهانه از طریق اینترنت دریافت میشود .
- راهاندازی سیستم ملی ارتباط از راه دور ثبت شرکتها از طریق سیستم اطلاعاتی Infocamere
• بهبود امور اداری
- تصویب قوانین Bassanini مربوط به فرآیند ساده سازی امور ادرای در سال 1998
- ایجاد مدل ایتالیایی بازارچه کسب و کار برای شرکتها (ساده سازی روشهای اداری) در سال 1999 این مدل تمام روشهای لازم برای کسب مجوز برای تعیین محل، تاسیس، تجدید ساختار، گسترش، اتمام کار، شروع مجدد، انتقال، اجرای کارهای داخلی و تغییر محل واحدهای تولیدی را در کنار هم ارایه میدهد و شهرداری از طریق این مدل، یک سند کسب مجوز را منتشر میکند .
- تاسیس واحد Simplification task Force برای تسهیل روشها و قوانین در دفتر نخست وزیر
• بهبود اشتغال و شرایط کاری
- ارتقای کارهای پاره وقت با سرمایهگذاری 280 میلیون دلار در طی یک دوره سه ساله در سال 2000 که 100000 فرصت شغلی جدید را ایجاد کند .
- طرح ارتقای شرکتها و سرمایهگذاری در جنوب در تابستان سال 2000 توسط دولت ارایه شد که معافیت از مالیات برای کارکنان تازه استخدام شده را در پیداشت .
r فنلاند
اهم تجربیات عملی دولت فنلاند در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر میباشند :
دولت فنلاند سال 2005-1995 را دهه کارآفرینی معرفی نموده و برنامههایی را برای افزایش کسب و کار در این کشور اجرا نموده است .
• حمایت های آموزشی
- فعالیت 58 درصد از SMEها در ارتباط با آموزش حرفهای کارمندانشان در سال 1998 خوب بوده است .
- آموزش کارآفرینی سیستم مدرسهای دبستان تا دانشگاه را شامل میشود .
- داشتن دو درجه مخصوص کارآفرینی در سطح دبیرستان (الف ـ درجه تخصصی صلاحیت کارآفرینی، ب ـ درجه پایینتر صلاحیت کارآفرینی )
- دایر شدن آموزشهای کارآموزی برای کارآفرینی از سال 1999 به بعد .
- دپارتمانهای آموزشی مختلفی را به مدیرانه شرکتها، افراد کلیدی و کسانی که میخواهند کارآفرین شوند ارایه میکنند .
- تشویق کارآفرینی از طریق اهدای جوایز :
1- جایزه بینالمللی ریاست جمهوری به کارآفرینی
2- اعطای جایزه سالانه کارآفرینی به 4 کارآفرین موفق توسط اتحادیه شرکتهای فنلاندی
- انجام پروژهها جدید «چشم اندازههای جدید کارآفرینی در سال 2020 میلادی» توسط مرکز توسعه دانشگاه تورکو و مرکز تحقیقات آتی فنلاند .
• حمایتهای مالی
- دسترسی به منابع مالی برای شرکتها مشکل بزرگ نیست و به طور کلی دسترسی به منابع مالی در مرحله راهاندازی در کشور فنلاند نسبت به اغلب کشورها مشکلات کمتری وجود دارد .
- فعالیت کشورهای «فرشتگان کسب و کار» کم است، اما بعضی از شبکههای اروپایی فرشتههای کسب و کار در فنلاند فعال میباشند .
- Finnvera یک شرکت تخصصی تامین مالی صد در صد دولتی است که اقدامات ذیل را انجام میدهد :
1- افزایش صادرات فنلاند توسط تضمین نمودن اعتبارات صادرات
2- حمایت از عملیات داخلی SMEها توسط تامین مالی ریسک پذیر مثلاً
الف) اختصاص وامهای راهاندازی به موسس یک شرکت جدیدژ
ب) اعطای وامهای خرد (برای شرکتهایی که در مرحله راهاندازی کمتر از 5 کارمند دارند )
ج) دادن وام به زنان کارآفرین
- دفاتر استخدام هزینههای راهاندازی را به افراد بیکاری که در جستجوی ایجاد کسب و کار برای خودشان هستند اهداء میکند. حداکثر زمان پرداخت 10 ماه میباشد و مقدار پرداخت از 360 دلار تا 650 دلار متغییر است. تجربیات قبلی خود اشتغالی و یا شرکت در آموزشهای کارآفرینی مبنایی برای دریافت میباشد .
- تاسیس موسسه سرمایهگذاری صنایع فنلاند جهت سرمایهگذاری در کارهای مخاطرهآمیز و ارتقای تجارتی کردن نوآوریها
- فعالیت Sitra و صندوق ملی تحقیق و توسعه فنلاند در تامین مالی سرمایههای مخاطرهآمیز برای سرمایه اولیه و راهاندازی شرکتهای فنی
Sitra تا به حال بیش از 85 میلیون دلار در اولین مرحله شرکتهای تکنولوژی و بیش از 72 میلیون دلار در صندوقهای سرمایههای بسیار مخاطرهآمیز در داخل و خارج کشور و شرکتهای انتقال تکنولوژی سرمایهگذاری کرده است .
علاوه بر فعالیت فوق توسط Sitra ، بیش از 12 صندوق ناحیهای تحت پوشش مدیریت 6 شرکت مدیریتی که توسط Sitra به وجود آمدهاند، وجود دارد. این صندوقها در اولین مرحله شرکتها و صنایع تولیدی سنتی سرمایهگذاری میکنند .
• حمایتهای نوآوری
- افزایش هزینههای R&D دولتی
- افزایش سهم نوآوری SMEها
- 7 درصد از کل SMEهای فنلاند، حداقل کاربرد یک پتنت را طی سالهای 1994 ـ 96 داشتهاند .
- آژانس ملی تکنولوژی فنلاند (TEKES) اصلیترین سازمان تامین کننده مالی R&D به کار گرفته شده و صنعتی است. از 200 میلیون اعتبارات TEKES در سال 1999، حدود 113 میلیون دلار (53 درصد) اختصاص به SMEها داشته است .
- اتحادیه اختراعات فنلاندی به طور خصوصی به افراد و کارآفرینان برای توسعه و بهرهبرداری از پیشنهادات جهت اختراعات هم در داخل کشور فنلاند و هم به طور بینالمللی، با فراهم کردن توصیههای مجانی و پذیرفتن ریسک سرمایه و ... کمک مینماید. این سازمان دارای شبکه ای از مدیران مخترع در مراکز توسعه اقتصادی و استخدام ناحیهای در بیشتر دانشگاههای فنلاند میباشد و توسط هیات ملی پتنتها تامین اعتبار مالی میشود .
- طرح INNOSUMI در سال 1994 به منظور ارتقای دادن فعالیتهای اختراع ایجاد شد. این طرح بر ایجاد خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی و ... تاکید دارد و هر ساله جوایزی به شرکتها و افراد میدهد که برندگان ملی، جوایز خود را از رییس جمهور دریافت میکنند .
- ایجاد 17 مرکز تکنولوژی و پارکهای علمی در دانشگاهها که در آنها مراکز رشد تکنولوژی قرار داده شده و تقریباً هر سال 350 شرکت در این مراکز رشد متولد میشوند. بزرگترین مرکز رشد در کشورهای نوردیاک در پارک علمی در شهر اسپواست که تماماً خصوصی میباشد .
- پروژه ملی «مرکز رشد تکنولوژی 2001» برای حمایت از راهاندازی و رشد شرکتها میباشد. این مدل شرکتها را قادر به دریافت مشاوره و آموزش بدون توجه به محل جغرافیشان میکند .
- مرکز «برنامههای تخصصی» برای افزایش همکاریهای مشترک بین مراکز تحقیقاتی و شرکتهای محلی است. 14 مرکز تخصصی ناحیهای و دو شبکه در سطح ملی وجود دارد که یکی از اهداف آنها انتقال آخرین اطلاعات و دانش فنی به SMEها میباشد .
- برنامه SPINNO در سال 1990 ایجاد شد، که هدف آن محققان، دانشجویان فارغالتحصیلان و فارغالتحصیلان مدارس حرفهای میباشد که در محدوده علم و تکنولوژی کار میکنند و به آنان در توسعهایده، ثبت شرکت، تشخیص منابع مالی و ... کمک میکند .
• بهبود دیدگاه خدمات حمایتی
- جهت توسعه ادارات ناحیهای/ محلی و حذف تداخلات، مراکز توسعه اقتصادی و استخدامی تشکیل گردید که خدمات مختلفی را به کارآفرینان در زمینههای مشاوره کسب و کار، توسعه کسب و کار و ... ارایه میدهد. اغلب مشاوران مدیران اجرایی بازنشسته هستند که تجربیات حرفهای خود را به طور مجانی ارایه میدهند و حقالزحمه خود را از شهرداری میگیرند .
- تاسیس مراکز خدمات ناحیهای توسط وزارتخانههای تجارت و صنعت، کشاورزی و جنگلداری و وزارت کار که خدمات مختلف را در 15 بازارچه کسب و کار فراهم میکند. این مراکز خدماتی را برای SMEها فراهم مینماید .
- سازمان Finpro (سازمان ارتقای تجارب کسب و کارهای فنلاندی) یک سازمان مشاورهای و خدماتی میباشد که هدف آن تسریع فرآیند بینالمللی شرکتهای فنلاندی و ویژه SMEهاست که درگیر حداقل مخاطرات شوند. به شرکتهایی که بتوانند صادرات را شروع کنند با ارایه تجربیات و هزینههای سایر شرکتهایی که در همان موقعیت هستند کمک میکند .
- 30 «آژانس شرکتی برای کارآفرینان و کسب و کارهای جدید» در فنلاند وجود دارد که تحت چتر حمایتی انجمن اجتماعی و مشاغل هستند و به کارآفرینان مشاوره میدهند .
- تاسیس «آژانس شرکتی زنان» در سال 1996، جهت تشویق کارآفرینی و خود اشتغالی به زنان .
• بهبود امور دولتی
- از سال 1998، تمام واحدهای دولتی روی شبکه اینترنت برنامهها، فرمها، مشاورهها و ... را ارایه میدهند .
- در سال 1996، ثبت شرکت 6 ماه طول میکشید. در سال 2000 این مدت بسیار کاهش یافته است .
- انجام پروژه TYVI برای کاهش هزینههای اداری برای شرکتها افزایش کیفیت دادهها توسط استفاده از اینترنت جهت پرکردن گزارشات و تکمیل فرم و ... پیشرفت خوبی داشته است .
- ایجاد فرم درخواست مشترک توسط هیات ملی پتنتها و هیات ملی مالیاتها برای ثبت مشترکت کسب و کارها با یک شماره مشترک از سال 2001
- استاندارد سازی روش ابلاغ الکترونیکی اظهارنامههای مالیاتی از 2002
• بهبود استخدام و شرایط کاری
- «برنامه ملی توسعه محل کار و برنامه بهرهوری» در آنها مدلهایی از سازمان کار ابداع شده تا استخدام و شرایط کاری بهبود حاصل شود .
- برنامه ترفیع حرفهای برای تسهیل و سرعت بخشیدن به تقاضای فعلی بخشها برای پرسنل متخصص آموزش دیده به ویژه در صنایع الکتریکی، الکترونیکی، ارتباطات و بخشهای فرآیند دادهها طراحی شده، که از سال 1998 شروع شده است .
• معرفی نشریهای در زمیه کارآفرینی
مدرسه عالی اقتصاد و امور بازرگانی تورکو با همکاری دانشگاه لینک اوپینگ سوئد و دانشگاه والس بانکر انگلستان نشریه مطالعات مدیریت نوآوری و شرکتها را منتشر میکند. در این ژورنال مقالات مرتبط با نوآوری کسب و کارهای کوچک و متوسط و سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز .... چاپ میشود .
r هلند
اهم تجربیات عملی دولت هلند در توسعه و ترویج کارآفرینی بشرح زیر میباشند :
• حمایت های آموزشی
- آموزشهای حرفهای برای پرسنل SMEها. (در سال 1998، 32 درصد از SMEها درگیر آموزش حرفهای بودهاند )
- برنامه ابتکاری آموزش «Scholing simpuls» در پاییز سال 2000، فرآیندهای آموزشی و نوآوری میباشد که به موجب آنها شرکت کنندگان و ارایه دهندگان خدمات آموزشی بتوانند با یکدیگر کار کنند. در هر فرآیند آموزشی، حداقل 50 نفر به سوی حرفهای که در آن ریسک بروز نقص ساختاری وجود دارد سوق داده میشود. موانع قانونی از سر راه هر کدام از این فرآیندهای آموزشی برداشته میشود و قالبهای آموزشی جدید (آموزش از طریق تلفن، آموزش در محل کار) به عنوان یک بخش ترکیبی از این فرآیندها معرفی خواهند شد .
- تاسیس «موسسه محور» در سال 1998، این موسسه کسب و کارهای هلندی، دولت و بخش آموزش را گرد هم میآورد. دورههای آموزشی علوم و تکنولوژی را ارایه مینماید و از پروژههای علوم و تکنولوژی دانشآموزان و دانش پژوهان حمایت مالی مینماید .
- اختصاص 95 میلیون دلار از سال 1998 به طور سالیانه در اختیار تسهیلات آموزشی
- ایجاد یک کمیته مشورتی از مدیران کسب و کار و آموزش، که روی تمام انواع آموزش کار نموده موانع موجود بر سر راه ارتقای کارآفرینی در سیستم آموزشی را حذف خواهد نمود .
• حمایت مالی
- مهمترین منابع تامین مالی برای SMEها وامها میباشند .
- تاسیست سه «شرکت مشارکتی بخش خصوصی» در سال 1996، برای تامین سرمایه شرکتهای تکنولوژیکی با عمر کمتر از 5/3 سال .
- ایجاد صندوقهای دوقلو سرمایههای بسیار مخاطرهآمیز (یک صندوق برای راهاندازی، یک صندوق برای رشد )
- وجود یک «شبکه فرشتگان کسب و کار» که عضو شبکه فرشتههای کسب و کار اروپایی میباشد علاوه بر تامین مالی، در تامین مهارتهای مدیریتی نیز فعالیت مینماید. این شبکه 75 معامله در سال 1997 و 65 معامله در سال 1998 انجام داده است .
- کمبود وثیقه غالباً مانعی را بر سر راه کسب منابع مالی کافی به وجود میآورد. برای غلبه بر این مشکلات بانکها میتوانند در هنگام گسترش ارایه وام به SMEها از طرم «تضمین اعتبار برای SMEها (BBMKB)» بهرهمند سازند . بودجه اینه طرح از سال 1999 از 60 میلیون دلار به 400 میلیون دلار ظرف سه سال خواهد رسید .
• حمایتهای نوآوری
- 44 درصد از SMEها در سال 1996 به عنوان نوآور شناخته شدهاند .
- 25 درصد از کل SMEهای نوآور با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی همکاری داشتهاند .
- طرح «تخفیفل توسعه و تحقیق (WBSO)» شناخته شدهترین طرح دولت برای ارتقای R&D میباشد. تحت این طرح شرکتها میتوانند مادامی که هزینههای دستمزد آنها کمتر از 61000 دلار آمریکا است از 40 درصد مالیات دستمزد مربوط به هزینههای R&D معاف شوند. این رقم وقتی هزینههای دستمزد بیش از 61000 دلار آمریکا است به 13 درصد کاهش مییابد. حداکثر میزان فعالیت در سال 6 میلیون دلار آمریکاست .
- در سال 1998، 37 درصد از کاربرد پتنتها توسط SMEها بکار گرفته شده است .
- دفتر دارایی صنعتی (مسئول اعطا پتنتهای اهداء شده در هلند ) SMEها را به عناون یکی از گروههای هدف برای انتشار اطلاعات در مورد سیستم پتنت در نظر گرفته است .
• بهبود دیدگاه خدمات حمایتی
- انجام اقدامات ریشهای برای بهبود دسترسی به سازمانها در زمینه مشاوره و اطلاعات توسط دولت .
- فراهم کردن اطلاعات کلی توسط اطاقهای بازرگانی برای کارآفرینان
- تشویق به تبلیغ خدمات و محصولات از طریق شبکه اینترنتژ
• بهبود امور دولتی
- رفورم و ساده سازی «قانون ایجاد کسب و کار» در سال 1999 جهت تشویق کیفیت کارآفرینی (لغو بخشی از آن در سال 2001 و تمام آن در سال 2006 )
- کاهش دادن زمان ثبت شرکت
- اجرای پروژه «کیفیت قانونی و قانون زدایی رقابت» در سال 1994 توسط دولت (این برنامه بین وزارتی به منظور بهبود رقابت بازار و حذف موانع قانونی اجرا شد. تاکنون 52 پروژه تکمیل و اجرا شده است. به منظور کسب بهترین نتایج، نمایندگان کسب و کارها و جوامع علمی به طور نزدیکی در این پروژهها درگیر بودهاند. مثلاً قانون ساعات باز بودن مغازهها با در نظر به کاستن از محدودیتهای مغازه داران در سال 1996 اصلاح شد )
- انجام چندین اقدام «برای کاهش مسئولیت اداری کارآفرینان» توسط دولت (ایجاد یک اطاق مشورتی خارجی که وظیفه آن ارزیابی و توجیه در زمینه قوانین طرح شده میباشد و وزارتخانههای دولتی به طور سالانه، کاهش محدودیتها را به این اطاق گزارش میکنند ).
- اجرای سه پروژه پایلوت بازارچه اطلاعاتی کسب و کار در پاییز سال 1999 که هدف آنها این است که تا آخر سال 2001 یک روش یکپارچه برای تامین اطلاعات و خدمات برای تمام انواع شرکتها و ایجاد یک مرکز بازارچه کسب و کار برای ایجاد کسب و کارهای جدید بود .
• بهبود استخدام و شرایط کاری
- با اجرای «طرح رفاه برای خوداشتغالی» در آوریل سال 2000 (تحت این طرح برای راهاندازی کسب و کارها، میتوان کمکهای منابع مالی را برای مدت زمان طولانیتری درخواست کرد .
• آموزش حرفهای با رویکرد کارآفرینی در هلند
ایجاد رشته تحصیلی «کارآفرینی اجباری» که هر مبتدی و هر کارآفرین نوظهور باید صلاحیت کارآفرینی را از طریق گذراندن یک رشته کارآفرینی و امتحان مربوط به آن کسب کند. این رشته شامل 6 واحد و مدت زمان 8 ماه میباشد . واحدهای درسی عبارتند از :
- مدیریت عملیاتی
- نیروی انسانی و سازمان
- امور و مدیریت مالی
- بازاریابی
- طرحهای کسب و کار
علاوه بر دروس فوق برای 4 رشته صنعتی صنایع غذایی، ساختمان، تعمیر ماشین و تاسیسات نیز هست. مبتدی باید یک دیپلم اضافی در رابطه با جنبههای فنی مشخص از آن رشته کسب کند .
برگرفته از: پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
تولید علم و دانش، بهره گیری ازدانش و گسترش آن در سطح جامعه در تمام زمینههای اجتماعی توانمندی و قدرت ایجاد مینماید. کشورهایی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را به خود اختصاص داده اند، از نظر صنعتی توسعه یافته و ازتوان اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردارند .
بدیهی است تولید علم و دانش جز از راه تحقیق حاصل نمیگردد .
رابطه سرمایه گذاری درامر تحقیقات وتولید علم و رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها یک رابطه مستقیم است. به کارگیری دانش و مدیریت در هر جامعه زیر بنای نوآوری و خلاقیتهاست. بنابراین لازمه رشد اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش، فنّاوری و مهارتهای فنی است که مهمترین آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی هستند (1). دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به عنوان رکن اساسی در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند و محققان و اساتید باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند تا با آسایش خیال قادر باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نوآور و خلاق پرورش دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایههای یک بنگاه اقتصادی نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق آنها هستند و این نیروها کسی جز کارآفرینان نیستند .
کارآفرین کیست؟
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، فراهم سازیم. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرین در جامعه مشخص میشود لذا میتوان گفت :
کارآفرین ارتباط دهنده دانش و علوم با صنعت و بازار است .
در قرن شانزدهم میلادی کارآفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح نموده اند.(2 )
نظر به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال به تدریج نه تنها اقتصاد دانان بلکه صاحبنظران سایر رشتهها از جمله روانشناسان، جامعه شناسان و حتی تاریخ دانان، از زوایای مختلف موضوع را بررسی و به ارائه تعاریفی از کارآفرینی پرداختند. اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر دارند. تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود .
کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است. کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد .
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود . کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن را کارآفرینی سازمانی مینامند .
جاذبه اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی و کارآفرین هستند. امروزه 70 تا 75 درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای عقلانی کارکنان حاصل میگردد.(3 )
بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط
2SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته
3 (HT) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکزرشد، پارکهای صنعتی و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایت کنند. در کشورهای جنوب شرقی آسیا %95 کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند.(1 )
در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » در کشور توسعه یابد .
چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
نتایج یک تحقیق در رابطه با کارآفرینی
مرکز تحقیقات گسترش یکی از شرکتهای تابع سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در رابطه با مقوله کارآفرینی تجربه بسیار ارزنده ای دارد. در طول بیش از سه سال فعالیت در رابطه با کارآفرینی حدود 120 کارآفرین را مورد حمایت مالی وفنی قرار داده است. از این تعداد کارآفرین تاکنون 40 کارآفرین پروژه خود را تمام و حاصل تلاش آنها وارد یا در شرف ورود به بازار است .
به عنوان یک کار تحقیقاتی دستاوردهای این 40 کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج این ارزیابی میتواند معیاری از موفقیت و نقش کارآفرین در توسعه صنعتی و اقتصادی کشور باشد. مرکز تحقیقات گسترش، نتایج این تحقیق و دستاوردهای حاصل از آن را در مجموعه ای تحت عنوان « کارنامه کارآفرینی شماره 1 به چاپ رسانده است. (4 )
اگر به این نتایج با دقت توجه شود قطعاً دیدگاهها نسبت به کارآفرینی تغییر اساسی پیدا خواهد کرد و مسئولان ذیربط مطمئن خواهند شد که راه شکوفایی اقتصادی و توسعه صنعتی در گروی توسعه کارآفرینی است. در این مقاله خلاصه نتایج حاصل شده از این تحقیق ارائه و بررسی میشود .
- جمع وام پرداختی به این 40 کارآفرین توسط این مرکز 25292 میلیون ریال و جمع آورده (سرمایه ) خود کارآفرینان جهت اجرای پروژهها 41833 میلیون ریال است. بنابراین جهت اجرای این 40 پروژه جمعاً مبلغ 67125 میلیون ریال مورد نیاز بوده که %37 آن از طریق وام کارآفرینی تأمین و %63 آن را کارآفرین از منابع داخلی خود تأمین نموده است .
- این 40 پروژه برای 837 نفر اشتغال مستقیم ایجاده نموده است. یعنی کارآفرین به ازای هر 30 میلیون ریال وام دریافتی یک اشتغال ایجاد نموده و اگر سرمایه خود را هم به این مبلغ اضافه نماید تقریباً به ازای هر 80 میلیون ریال یک شغل ایجاد شده است. طبق اظهارات مسئولین هزینه ایجاد یک شغل در صنعت بیش از 200 میلیون ریال است. اما کارآفرین به عنوان بخش خصوصی مولد و با به کارگیری بهینه منابع این مبلغ را به 80 میلیون ریال کاهش داده است .
- این 40 پروژه برای 1456 نفر به طور غیر مستقیم شغل ایجاد نموده اگر این تعداد به اشتغال مستقیم اضافه گردد هزینه ایجاد یک شغل به مراتب کاهش میباشد .
- از این 40 پروژه 8 مورد آن به ایجاد دانش فنی منجر گردیده است. اگر قرار بود دانش فنی ایجاد شده از شرکتهای خارجی خریداری گردد مبلغی که میباید بابت آن پرداخت شود از جمع وام دریافتی به مراتب بیشتر میشود. ضمن اینکه ایجاد دانش فنی در کشور، بومی سازی آن را آسان و اعتبار کشور را درجهان افزایش میدهد .
- در این میان در 3 مورد کار کاملاً جدید بوده و برای اولین بار در ایران انجام شده است .
- از بخش تحقیق و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط (SMEها) در 4 مورد حمایت شده که در هر مورد فرآیندی جدید در تولید یا محصولی جدید به خط تولید اضافه شده است .
- با استفاده از فرایندهای جدید در ساخت، انجام پروژههای کارآفرینی در 26 مورد منجر به توسعه فنّاوری شده است .
- در این میان 11 کارآفرین توانسته اند با ثبت 11 شرکت جدید فعالیت صنعتی و اقتصادی خود را در قالب « SMEهای» ایجاد شده دنبال نمایند .
- با فروش محصولات تولیدی کارآفرینان در طول زمان انجام پروژه کارآفرینی بیش از 595/6 میلیون دلار صرفه جویی ارزی حاصل شده است که با ادامه فعالیت کارآفرینان در صنایع ایجاد شده روند صرفه جویی ارزی به طور پیوسته ادامه خواهد یافت .
با نگاهی به نتایج ذکر شده میتوان به میزان موفقیت طرح توسعه کارآفرینی پی برد. مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد. کدام سرمایه گذاری میتواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد. آیا براستی میتوان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور یافت. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کنیم .
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد .
مرکز کوفما که رابطه با مسائل کارآفرینی فعالیت دارد وضعیت کارآفرینی را در 29 کشور جهان ارزیابی کرده و اطلاعات بسیار با ارزشی در گزارش خود ارائه داده است .
بررسی دقیق این گزارش میتواند در برنامه ریزی جهت توسعه کارآفرینی با ارزش باشد. این مرکز حداقل با 2000 نفر کارآفرین در هر کشور تماس گرفته، به بررسی وضعیت آنها پرداخته و با بیش از 950متخصص ملی در امور کارآفرینی گفتگو داشته و حجم وسیعی از اطلاعات استاندارد شده ملی هر کشور مورد بهره برداری قرارداده است. پس از بررسیهای عمیق، جمعیت کارآفرین را در کشورها از نظر سطح فنّاوری و نوع فعالیت به دو گروه اساسی دسته بندی نموده است .
1- فعالیتهای کارآفرینی بر اساس ضرورتها
2- فعالیتهای کارآفرینی بر اساس فرصتها
- این مطالعات نشان میدهد که حدوداً 4/1 میلیارد نفر نیروی کار در محدوده سنی 20 تا 64 سال در این کشورها زندگی میکنند که از این جمعیت 150 میلیون نفر (بیش از %10 نیروی کار) درگیر فعالیتهای مرتبط با کارآفرینی هستند .
- در این گزارش اشاره شده است که %54 از کارآفرینان (حدود 80 میلیون نفر کسانی هستند که بر اساس «فرصتها» فعالیتهای صنعتی و کسب کار مورد علاقه خود را ایجاد نموده اند. اغلب این افراد در کشورهای توسعه یافته یا در بخشهای توسعه یافته کشورهای در حال توسعه فعالیت خود را دنبال مینمایند . برای مثال در یک کشور توسعه یافته، کارآفرین تلاش میکند با افزایش توانمندی مثلاً دستگاه تلفنهمراه تمام نیازمندیهای ارتباطی و اطلاعاتی مشتری را تأمین نماید، لذا با توسعه فنّاوری توانمندی محصول را بالا برده و در نتیجه بازار و فرصتهای جدید برای فروش محصول خود به وجود میآورد .
بر اساس همین گزارش %43 از کارآفرینان (حدود 63 میلیون نفر) کسانی هستند که بر اساس «ضرورتها» فعالیتهای کارآفرینی خود را دنبال میکنند. اغلب این افراد در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته مشغول به فعالیت اند . در این کشورها نیازهای اولیه و ضرورتها، مبنای فعالیتهای کارآفرینی قرار میگیرد. لذا سطح فنّاوری و نوع خدمات کارآفرینی بر اساس فرصتها و ضرورتها بسیار متفاوت است .
کارآفرینان مرد %70 جمعیت کارآفرینان را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر مردان کارآفرین دو برابر زنان هستند. در دو کشور ایتالیا و نیوزلند تعداد کارآفرینان مرد و زن تقریباً برابرند .
- افراد 25 تا 44 سال بیشترین جمعیت کارآفرین (%55) و افراد 18 تا 24 سال %23 و افراد 45 سال به بالا %22 کارآفرینان را تشکیل میدهند .
سرمایه گذاری خطرپذیر یکی از عوامل مهم در توسعه کارآفرینی و منابع تامین آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در کشورهای مورد مطالعه سرمایه مورد نیاز کارآفرین از دو منبع اصلی تامین میگردد .
1- سرمایه خطر پذیر کلاسیک
این سرمایهها از طریق منابع رسمی کشور تامین و در اختیار کارآفرین قرار میگیرد. مانند سازمانهای حمایت کننده از کارآفرینان و بانکهای مرتبط با توسعه صنایع .
2- منابع مالی غیررسمی
این بخش از سرمایه توسط خود کارآفرین، بستگان، دوستان و سایر افرادی که میخواهند در پروژه مشارکت داشته باشند تامین میگردد. این بخش از منابع مالی در سراسر جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است .
به طور متوسط به ازای هر یک دلار سرمایه گذاری از نوع سرمایه خطر پذیری کلاسیک مقدار 6/1 دلار سرمایه گذاری از نوع منابع مالی غیررسمی وجود دارد میانگین سرمایه گذاری غیررسمی در کشورهای مورد مطالعه %1/1 تولید ناخالص داخلی (GDP ) کشورهاست حداکثر آن %7/3 در کره و حداقل آن %14/0 در برزیل است .
در گزارش مذکور عوامل موثر در کارآفرینی به صورت نمودار و جدول نشان داده شده و کشورهای مورد مطالعه با یکدیگر مقایسه شده اند. در پایان گزارش وضعیت هر یک از کشورها به طور مستقل ارزیابی شده و نکات کلیدی که باعث رونق کارآفرینی یا کاهش سطح کارآفرینی در کشور شده است را بیان میکند . این گزارش میتواند برای علاقمندان به موضوع کارآفرینی بسیار با ارزش باشد .
بحث و نتیجه گیری
با توجه به سطح فرهنگی، روابط اجتماعی، نظام آموزشی، نوع حمایتهای دولتی، زیر
ساختهای اجتماعی، دسترسی به سرمایههای خطر پذیر، مهارتهای کسب و کار و سطح فنّاوری، سطح کارآفرینی در بین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است. اگر چه افزایش فعالیتهای کارآفرینی باعث رونق وتوسعه اقتصاد ملی هر کشور میگردد اما این رابطه یک رابطه خطی با شیب یکسان نیست .
بررسیها نشان میدهد در کشورهایی که زیرساختها و قوانین حمایتی مناسبی دارند، قانون مالکیت معنوی رعایت میشود و هزینه قابل ملاحظه ای در بخش تحقیقات و بخشهای تحقیق و توسعه (R&D ) صرف میشود. کارآفرنیی دارای سطح بالاتری براساس
فرصتهاست. در کشورهای وارد کننده صنایع پیشرفته (HT) سطح کارآفرینی اغلب پائین و فعالیتهای کارآفرینی براساس ضرورتها شکل میگیرد .
کارآفرین نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگرا است. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دور اندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است .
در دنیای امروز که فنّاوری به سرعت تغییر مییابد، کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن و پیوسته آموختن را در اولویت قرار داده و میدانند. امروز آن دورانی که مهارتی را در مدرسه یا بازار میآموختند و تا پایان عمر از آن استفاده میکردند، به سر آمده است. امروز سازمانهای توسعه ای و کارآفرینان یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کردهاند تا بتوانند با بهره گیری از دانش در هر فرصت مناسب محصولی جدید با خدماتی نو و قابل رقابت به بازار ارائه دهند .
قطعاً امروز یکی از دغدغههای اساسی در کشور ایجاد اشتغال مولد برای جوانان است. بنابراین باید با برنامه ریزی دقیق بستر لازم را فراهم نمود، تا یادگیری و خلاقیت در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شود. باید روح کارآفرینی در سراسر کشور گسترده گردد تا جوانان کشور با شور و اشتیاق وارد فعالیتهای کارآفرینی شوند و خود مولد کار باشند نه به دنبال کار در جامعه سرگردان به سر برند .
برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین بسازیم» باید برای مواردی همانند موارد اشاره شده ذیل که به عنوان پیشنهاد مطرح شده برنامه اجرایی تهیه کنیم و مصمم و معتقد باشیم که راه گریز از بحران بیکاری و راه توسعه اقتصادی و صنعتی جز از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود .
1- آموزش مهم ترین و کلیدی ترین نقش در توسعه کارآفرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از دبیرستانها، مراکز آموزش حرفه ای، دانشکدهها و دانشگاهها آموزشهای لازم را جهت توسعه کارآفرینی و فرهنگ سازی در دستور کار خود قرار دهند، در آموزشها باید به ابداع و خلاقیت بها داده شود نه محفوظات .
2- نقش کارآفرین در توسعه صنعتی، اقتصادی و ایجاد اشتغال در جامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید و این اعتقاد به وجود آید که در دنیای امروز و در «اقتصاد دانش محور» رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است .
3- انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم و تحقیقات کاربردی به عنوان به کارگیری مبانی علمی در توسعه فنّاوری مورد حمایت و نتایج حاصله به طور پیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده در سطح جامعه ترویج میشود تا در ذهن جوانان شکوفههای نوآوری و خلاقیت شکل گیرد .
4- بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو در تولید بها داده شود . میدان رشد برای افراد خلاق و کارآفرین باز باشد، تا هم افزایی لازم در مراکز تحقیق و توسعه به وجود آید و انگیزه کار مضاعف گردد .
5- سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی و هم کاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب و کار کوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هستههای کارآفرینی در این مراکز شکل گیرند .
6- مراکز مالی حمایت کننده از کارآفرینان در سراسر کشور فراگیر گردد. دولت و موسسات مسئول توسعه فنّاوری با مکانیزمی (ساز و کاری) مناسب این مراکز را پشتیبانی و بخشی از خطر سرمایهگذاری را قبول نمایند .
7- قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شود که انگیزه لازم جهت
فعالیتهای کارآفرینی به وجود آید .
خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایر محصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود .
8- افراد کارآفرین مورد حمایت و احترام باشند و کسب درآمد و ثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد .
9- شهرکهای علمی تحقیقاتی و صنعتی که قادرند خدمات مراکز رشدی به کارآفرینان و صاحبان ایده ارائه دهند باید در مکانهای مناسب کشور ساخته شوند. این شهرکها با حمایتهایی که از کارآفرینان به عمل میآورند ضمن هدایت آنها هزینه ایجاد SMEها را برای کارآفرین کاهش میدهند. البته باید در ساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایر کشورها و تجربیات موجود در کشور بهره گرفت .
امید است مسئولین ذیربط به منظور توسعه کارآفرینی با تعیین هدف، با معیاری قابل اندازه گیری، مشخص نمایند مثلاً تا پایان برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، باید %15 از نیروی کار درگیر فعالیتهای کارآفرینی باشد تا این تصمیم زمینه را برای برنامه ریزی جهت رسیدن به هدف فراهم آورد .
منبع: مرکز مطالعات توسعه منطقه ای خراسان رضوی
برگرفته از: پایگاه اطلاعات کارآفرینی صنعت نفت
کسب درآمد از فروش محصولات اطلاعاتی
واژه "فروشنده اطلاعات" در واقع واژهای جدید در میان واژگان صنعتی است که راهی را برای کارآفرینان به سوی کسب درآمد بیشتر میگشاید. به زبان سادهتر فروشنده اطلاعات، اطلاعات میفروشد.
محصولات اطلاعاتی در شکلهای مختلف مانند کتابهای الکترونیکی، گزارشات ویژه، صدا، تصویر، کتابهای تمرین، کتابچههای آموزش نکتهها و هر روش مجازی که شما بتوانید با آن اطلاعات را انتقال دهید عرضه میشوند. شما چه بخواهید کار جدیدی را آغاز کنید و چه درآمد خود را افزایش دهید، فرصتهای فراوانی برای فروش این محصولات وجود دارند.
دریافت فایل (pdf)
مروزه اعتقاد بر این است كه نباید به كاری كمتر از آنچه عاشقش هستیم اشتغال ورزیم .
شعر بگویید، دنیا را با كشتی بگردید و خلاصه هر كاری كه به آن عشق میورزید، انجام دهید، خواهید دید پول به دنبالش سرازیر میشود.ما به خودمان میگوییم كه زندگی كوتاهتر از آن است كه ساعتهای كاریمان را به كاری كه ایدهآلمان نیست، بگذرانیم و به تحقیقات خود برای یافتن یك محیط كاری عالی ادامه دهیم. خطر این است كه اگر تقاضای ما برای یافتن كار ایدهآل، تمركزمان را به سوی آینده سوق دهد، زندگی شگفتآور و فوقالعاده امروز را كه در این لحظه در اختیارمان است، از دست خواهیم داد .
واقعیت این است كه در دنیای بیرون، شرایطی وجود دارد كه ما را از جستوجو برای یك كار ایدهآل و عالی، منصرف میكند. بسیاری از ما مسوولیتهای مهم و بینظیری در قبال افراد خانواده یا مسیر زندگی داریم.دیگران، هنوز با خود، به گفتوگوی مناسب و موثری در این زمینه نرسیدهاند. برخی از ما چنان در زندگیهای شخصی، تحت فشار و استرس هستیم كه حقیقتا نه وقت و نه انرژی كافی برای یافتن یك خط كاری جدید در خود میبینیم. زمانی كه ما انتخاب میكنیم به كاری كه انجام میدهیم عشق بورزیم، قادر خواهیم شد بر كمبودهایی چون عدم سرزندگی، پوچی و ناكاهلیهایی كه هر روز با آن سر و كار داریم، فائق آییم. این موضوع تا چه حد اهمیت دارد؟ تا حدی باور نكردنی، بهویژه زمانی كه شما میدانید مردم حدود 75 درصد از ساعات بیدار باش خود را به فعالیتهای كاری اشتغال دارند . برای مثال اگر از یك فرد معمولی شاغل سوال كنیم كه 24 ساعت شبانهروز خود را چگونه میگذراند متوجه میشویم كه شغل او بیش از هر فعالیت دیگری وقتش را میگیرد. كار در كارخانه یا اداره و رفت و برگشت به محل كار شاید تا نیمی از وقت شبانهروز او را اشغال كند و اگر نگاهی به پشت صحنه این مشاغل بیفكنیم با مطالعه یا كار بیشتری كه مثلا یك معلم برای تنظیم مطالب در كلاس خود در خانه انجام میدهد، یا محاسباتی كه یك مهندس نمیتواند در دفتر كاریاش به اتمام برساند و به خانه میآورد و یا پروندهای كه یك وكیل در منزل روی آنها كار میكند، روبهرو میشویم.حتی پارهای از اوقات فراغت و تفریح فرد هم ممكن است به برنامهریزی و اندیشه در مورد مسائل كاریاش صرف شود .
با همه اینها برای افرادی كه به كار خود علاقهمند هستند و از آن لذت میبرند مفهوم كار و تفریح یكی است . باید به این نكته توجه داشت كه اهمیت كار به زمانی كه به خود اختصاص میدهد مربوط نیست بلكه كار عامل قدرتمندی در تامین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و روانی انسان است. انگیزههای غیراقتصادی كار كه از اهمیت مساوی و گاه بیشتری برای فرد و اجتماع برخوردارند، كمتر بیان میشوند و شاید برای اكثر مردم ناشناخته هستند. كار علاوه بر تامین نیازهای مادی، پاسخگوی نیازهایی مثل نیاز به كسب موفقیت، نیاز به تایید و پذیرش دیگران، نیاز به ایجاد روابط شخصی و اجتماعی، نیاز به مفید بودن و خدمت كردن به دیگران، احساس ارزشمندی و مسوولیتپذیری و ... است.ما در دنیایی زندگی میكنیم كه سریعا در حال تحول است. در این میان برنده كسی است كه میتواند خود را با این تغییر و تحول انطباق دهد و بازنده كسی است كه قادر به انطباق و سازگاری نیست و نمیتواند برای خود برنامهریزی كند و تصمیم بگیرد .
در دنیای امروز برای انجام هر شغلی باید آموزش خاص آن شغل را دید.روال بازار كار نشان میدهد كه نداشتن آگاهی و تخصص كافی و از دست دادن امكانات آموزشی باعث سرگردانی و اتلاف وقت و نیروی جوانی خواهد شد. برنامهریزی گام به گام شما را با مهارتهای مرتبط با هدف كاری خود در آینده آشنا میسازد .
مراحل یك برنامهریزی روشمند
1ـ بیان هدف
2ـ شناسایی راهحلهای گوناگون برای رسیدن به هدف
3ـ سنجیدن راهحلها
4ـ انتخاب بهترین راهحل
5ـ به اجرا گذاشتن آن راهحل
6ـ ارزیابی پیشرفت
عوامل موثر در تصمیمگیری و در نهایت برنامهریزی درست
لازمه یك برنامهریزی موفق، آگاهی همهجانبه و دقتنظر در تصمیمگیری و تشكیل هدفهاست زیرا فرد با انتخاب هر گزینش حیطه انتخاب و اختیارات دیگر را بر خود محدودتر میسازد، طوری كه بازگشت به عقب، گاه غیرممكن و یا لااقل متضمن خسارت بسیار است.امروزه انسان در لحظههایی رشد میكند كه تصمیم میگیرد. بهعبارت دیگر یك شرط رشد و تكامل، برخورداری از مهارتهای لازم برای تصمیمگیری، استفاده از تجارب افراد آگاه، كسب راهنمایی و مشورت با آنان است.تصمیمات ما در هر مرحله از زندگی، ناشی از آن چیزی است كه هستیم و نیز متاثر از آن چیزی كه میخواهیم باشیم .
ساخت وجودی و شخصیت ما، تجارب قبلی زندگی ما، احساسات و افكار ما راجع به خودمان، ترسها و آرزوهای ما، امكانات محیطی و راهحلهایی كه تصور میكنیم در اختیار داریم، مهارت ما در تصمیمگیری و عوامل بسیار دیگری، همه با هم بهنحوی پیچیده دستاندركارند تا بر تصمیمات و گزینشهای ما اثر بگذارند .
این تاثیرات غالبا در سطحی ناخودآگاه صورت میگیرد، طوری كه ما از اثر آنها بر گزینشهایمان بیاطلاع هستیم. چنین عواملی نهتنها در تصمیمگیری ما موثرند، بلكه تعیینكننده امكانات و راهحلهایی میباشند كه تصور میكنیم در دسترس ما هستند، چنانكه ممكن است احتمال موفقیت در هدف معینی را بهعلت احساس عدم كفایت رد كنیم. به عبارت دیگر، در گرفتن یك تصمیم حقایق، مهارتها و تواناییهای شخص در احساسات، تمایلات، طرز تفكر و نگرشها ادغام میشوند.یك عامل دیگر، سودمندی یك راهحل باارزش است. البته باید به یاد داشت كه سودمندی یك راهحل، بستگی به ارزیابی هر فرد از میزان جذابیت آن راهحل برای او دارد. آنچه كه برای یك شخص ارزنده محسوب میشود، ممكن است برای دیگری جالب نباشد و عامل موثر دیگر، در تصمیمگیری درجه احتمال یعنی دانستن احتمال موفقیت یك راهحل است .
مشكلات تصمیمگیری
اگر از حق نگذریم، تصمیمگیری نه فقط كار آسانی نیست، بلكه بهدلایل زیر در مواردی سخت و دردناك نیز هست؛تعارض: وقتی راهحلی از هر نظر بهتر از راهحلهای دیگر است، تعارض در تصمیمگیری بین راهحلها وجود ندارد اما معمولاً یك راهحل از بعضی جهات و راهحل یا راهحلهای دیگر از جهات دیگر بهترند. از این رو، در انتخاب راهحلها شخص دچار تردید و تعارض میشود.در چنین شرایطی باید درجه سودمندی و احتمال هر راهحل را سنجید تا راهحلی كه برای فرد ارزش بیشتری دارد، مشخص شود.ریسك یا خطر احتمالی: عامل ریسك یا خطر احتمالی تقریبا همیشه در تصمیمگیریها وجود دارد زیرا معمولاً تصمیمگیرنده نتیجه انتخاب هر راهحل را نمیداند. مشكل، انتخاب راهحلی است كه بالاترین احتمال سودمندی را ارائه دهد. بنابراین، گزینش از بین راهحلهایی كه دربردارنده خطر احتمالی یا احتمال ضرر هستند، باید بهنحوی صورت گیرد كه بالاترین شانس برای كسب نتیجه مثبت بهدست آید.عینیت و ذهنیت: اگرچه بسیار شنیدهاید كه باید در موقع تصمیمگیری عاقلانه، واقعبین و عینینگر باشید؛ این به این معنا نیست كه تصمیمگیری شما نباید متاثر از احساسات شما باشد. نشانههای عینیبودن اگر هم وجود داشته باشند، بسیار معدودند. آنچه كه به اصطلاح عینیت یا واقعبینی گفته میشود، نمیتواند از ذهنیت یا عوامل عاطفی شما جدا باشد. در هر تصمیمی، هر دو عامل وجود دارد.بهكارگیری اطلاعات: مهمترین مشكل تصمیمگیری، گرفتن آن نیست، بلكه دستهبندی و ارزیابی اطلاعات مربوط به آن تصمیم است. برای اكثر تصمیمات بیش از یك راهحل وجود دارد و معمولاً محاسبه نتایج هر یك كار سختی است. برای دستهبندیكردن اطلاعات مربوط به هر راهحل و نتایج احتمالی آن میتوانید با استفاده از شیوه كاهش تعداد حقایق مورد بررسی در هر زمان اطلاعات بیشمار خود را دستهبندی كنید. به عبارت دیگر با اندیشیدن به فقط چند عامل در یك زمان و نادیدهگرفتن بقیه عوامل، بار خود را سبك كنید .
خصوصیات شخصیتی
نیازها و خواستههای هر فرد كه ویژگیهای شخصیتی او را میسازند، بر تصمیمات او اثر میگذارند. مثلا در برخی از افراد، انگیزه كسب موفقیت بیشتر از دوری از شكست است و برای برخی دیگر، عكس این قضیه صحت دارد.برخی از افراد فكر میكنند هدفی كه كسب آن مشكلتر است، جالبتر است! در دنیای ما، رسیدن به هدفهایی كه عده زیادی آن را ارزنده میدانند، معمولاً مشكل است .
توالی تصمیمات
تصمیمات زندگی غالبا بهدنبال یكدیگر و بهتوالی رخ میدهند. معمولاً اطلاعات سودمند برای تصمیمات بعدی، مربوط به نتایج تصمیمات قبلی است. به بیان دیگر، یك تصمیم واحد با تصمیمات قبلی و بعدی خود ارتباط دارد، بنابراین تصمیماتی كه اكنون میگیرید با آنهایی كه باید بهزودی گرفته شوند و آنهایی كه در آینده گرفته میشوند، جدا و مستقل از یكدیگر گرفته نمیشوند.از مهمترین تصمیماتی كه انسان باید در زندگی بگیرد، میتوان به انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل، انتخاب همسر و... اشاره كرد.تصمیماتی از قبیل اینكه كدام فعالیت فوقبرنامه را انتخاب كنم یا اوقات فراغت خود را چگونه بگذرانم، با چه كسی به خرید بروم، ایام تعطیل به كدام شهر سفر كنم، چه مدل كفش یا لباس را انتخاب كنم و... از درجه ریسك و اهمیت كمتری برخوردار هستند زیرا در صورت اشتباه، معمولاً جبرانپذیر و قابل برگشت میباشند اما تصمیمات مهم زندگی بهطور كلی غیرقابل برگشت هستند و یا بازگشت آنها متضمن اتلاف عمر، انرژی، وقت و خسارتهای دیگر است.بنابراین لازمه یك برنامهریزی موفق، آگاهی همهجانبه و دقتنظر در تصمیمات گرفته شده و شكلدهی به اهداف درازمدت خود میباشد.فرد با انتخاب گزینش حیطه انتخاب و اختیارات دیگر را برخورد محدودتر میسازد، طوری كه بازگشت به عقب گاه غیرممكن و یا لااقل متضمن ضررهای بسیار است. در نهایت ادیسون برای جوانان 3 توصیه دارد: كار، كار، كار .
فراموش نكنیم كه ...
ـ تصمیمگیریهای حیاتی، آسان نیست .
یادتان باشد كه تصمیمگیری هنر است. هرچه بیشتر تمرین كنید خبرهتر خواهید شد .
- برنامهریزی كه در پس تصمیمگیری عملی خواهد شد و شما را وادار میسازد كه زمان بیشتری را صرف برنامهریزی و زمان كمتری را صرف انجام فعالیتهای اجرایی عادی كنید .
- برنامهریزی خوب شامل كنترلهای لازم برای اجرای موفقیتآمیز برنامه نیز هست، درست است كه برنامهریزی درازمدت ممكن است تغییر كند، اما این كار به همه فعالیتهای روزمره جهت میدهد .
- برنامهریزی كمك میكند تا نتایج دقیق حاصل از اجرای هر وظیفه خاص را مشخص سازید. اگر برنامهریزی مناسبی انجام شود و اگر هر فرد در سازمان نسبت به مسوولیت خود در قبال هر وظیفه معینی آگاه باشد، احتمال موفقیت در عرصههای مختلف بیشتر است .
- برنامهریزی برای رشدكردن و كسب موفقیت هرگز كاری پیشپا افتاده و خستهكننده نیست. تغییر، لازمه رشد است و رشد به افراد خلاق و مستعد نیاز دارد تا شرایط بهتری ایجاد نمایند .
- در زندگی مخصوصا وقتی كه نوبت به تصمیمگیری میرسد باید مبتكر باشید. باید به خود و به توان خود در تصمیمگیری درست شدیدا اعتقاد داشته باشید. قدرت تصمیمگیری است كه شما را از دیگران متمایز میكند .
- در تصمیمگیری از تجربیات و رهنمودهای گذشته استفاده كنید اما یادتان باشد كه در هیچ دو موردی تصمیمات دقیقا یكسان نیست. درست است كه مسائل ممكن است مشابه باشند اما عوامل بیرونی و موقعیت موثر بر آنها متفاوت است .
- مسائل كلیدی در هر زمان از زندگی عبارت است از مسائلی كه در مورد آنها تجربیات گذشته كم است یا اصلا وجود ندارد تا بتوان از آن راهنمایی گرفت.هنگامی كه وضعیت مسالهسازی، تازگی دارد و آشنایی قبلی با آن نداریم، جهتیابی متفاوتی لازم میآید. برای موفقیت باید بتوانید مسائل را در زمینههای ناآشنا حل كنید .
- سروكار داشتن با ابهام و عدم قطعیت از ویژگیهای تصمیمگیری است. درباره تصمیمگیری میباید ذهنیتی مثبت داشته باشید .
تصمیمگیری مسوولانه
برای داوریهای درست در تصمیمگیریهای روزانه، مدیر باید همواره نگرشی متعادل درباره زندگی، كسب و كار و جامعه داشته باشد .
در كسب و كار، تصمیمگیری یك امر حیاتی است. قبل از آنكه هر كاری صورت گیرد، باید تصمیمی گرفته شود. این سخن حتی زمانی كه گروهی از افراد با هم به كاری میپردازند، صادقتر است. در اداره كردن كاركنان نیز، تصمیمگیری ماهرانه یك راز مهم كامیابی است. هنگامی كه در دوراهی مهمی ایستادهاید و گروهی از مردم در انتظارند تا شما راه آنان را برگزینید، شما به راستی نمیتوانید دو دل باشید و از گرفتن تصمیم دوری جویید. ناتوانی مدیران در دست زدن به اقدامات قاطع و فوری میتواند زیانهای مالی بسیار به بار آورد و به روحیه كاركنان سخت آسیب برساند.هر راهی كه برگزینید، كاركنان شما دست كم پی خواهند برد كه به چه سویی خواهند رفت و با دلیری و شوق بیشتر در آن جهت گام برخواهند داشت .
به ویژه در این روزگار پر از دگرگونیهای پیاپی كه هر كسب و كاری با رقیبان پرخاشگر و پرتحرك سروكار دارد، بسیار مهم است كه تصمیمات با اندیشه بیشتر و به اجرای سریع آنها بینجامد اگرچه در اوضاع و احوال اینچنینی، نیاز به سرعت عمل بدان معنا نیست كه یك شخص بتواند مسوول همه تصمیمها باشد. چنین كاری در عملیاتی بسیار كوچك میتواند شدنی باشد، ولی در شركتهای دارای هزاران یا دهها كارمند، رئیس شركت نمیتواند به طور فردی هر تصمیمی را بگیرد.بنابراین تصمیمگیری باید به گونهای واقعی به دیگران واگذار شود. رئیس شركت توقع دارد زیردستان او موضوعهای مهم را به وی آگاهی دهند، ولی در غیر این صورت انتظار آن است كه آنان با در نظر گرفتن سیاستهای كلی و بنیادی شركت تصمیمهای مربوط به كار خود را بگیرند. چنین راهبرد و تدبیر كلی به چرخه تصمیمگیری شتاب میبخشد . افزوده بر آن، اگر تصمیمگیری به مدیران در هر رده سازمانی واگذار شود، از رئیسان بخش به رئیسان قسمت، از رئیسان قسمت به كاركنان سرپرستی و از سرپرستان به كارگران عملیات، چرخه تصمیمگیری به فرعی در سراسر شركت به كار خواهد افتاد و پاسخ دادن سریع و درست را به هر موقعیتی كه پدید آید، آسانتر خواهد كرد. من این روش را «مدیریت مستقل» مینامم. البته رئیس شركت به طور اصولی باید بدینشیوه عمل كند ولی در این نظام رئیسان بخشها، رئیسان قسمتها و كاركنان ارشد ستادی نیز باید آماده باشند تا درباره موضوعهای مربوط به قلمرو كار خویش بهطور مستقل به كارگردانی بپردازند . حتی در پایینترین رده، كاركنان وظیفههایی دارند كه باید درباره چگونگی اجرای آنها خودشان تصمیم بگیرند .
شركتها از ترویج شیوه مدیریت مستقل سود خواهند برد زیرا زمانی كه این شیوه از سوی همه كاركنان به خوبی فهمیده و عمل شود، همگان به كار بیشتر خواهند پرداخت و استعداد و تواناییهای آنان به بهترین صورت پرورده خواهد شد.با این همه، گاه و بیگاه موضوعهای مهمی پیش خواهد آمد كه باید آنها را با مقام بالادست در میان نهاد و برای تصمیمگیری درباره آنها نیاز به كمك و یاری دیگران است .
بنابراین اعضای یك شركت از قدرت و اختیار تصمیمگیری متناسب با جایگاه شغلی خود در سازمان برخوردار خواهند بود. در چنین حالتهایی تصمیمگیری سریع، بهگونهای كه شرح داده شد، ضروری است. اگر دستیابی به راه چارهای فوری ممكن نشود ـ این ضرورت در میان باشد كه موضوع با ژرفای بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و نظر شخص سومی نیز پرسیده شود ـ موضوع را نباید همچنان معلق گذاشت، بیآنكه روشن گردد چه وقت درباره آن تصمیم گرفته خواهد شد. هرگاه تصمیمها چنان باشند كه باید هرچه زودتر به آنها پرداخت، سرعت تنها كافی نمیتواند باشد . داوری درباره چگونگی كنشهایی كه در پس آن میباید انجام گیرد، باید درست و قطعی باشد .
بهرغم هر سرعتی كه در گرفتن تصمیم بهكار برده میشود، اگر آن تصمیم، تصمیمی نادرست باشد چیزی دستگیر نخواهد شد .
انسان چگونه تصمیمهای درست میگیرد؟ این به واقع موضوعی بسیار دشوار است . هیچكدام از ما از قدرت خدایی بهرهای نداریم. بنابراین نمیتوانیم همواره تصمیمات درست بگیریم. با این همه، هیچكدام نمیتوانیم وظیفههای خود را به عنوان مدیر به انجام برسانیم، بیآنكه تصمیمهایی را به سرعت و به درستی بگیریم .
بدینمنظور، مدیران باید بر تجربه و بصیرت تكیه كنند و با توجه به اوضاع و احوال ویژهای كه بر هر موضوعی حاكم است، به نتیجهگیریهایی برسند. در این چرخه، مهمترین ابزارهایی كه شخص میتواند در اختیار بگیرد، عبارتند از نگرشی متعادل درباره زندگی، فلسفهای روشن درباره كار و آگاهی و درك واقعبینانه درباره جامعه. بهطور معمول پروراندن دیدگاههایی آگاهانه درباره زندگی و جامعه، انسان را مجهز میكند تا تصمیمهای درستی بگیرد. بدون چنین استعدادی برای آگاهی و بصیرت، تصمیمهای هر مدیری میتواند اتفاقی و مصلحتآمیز گرفته شود و نتواند زیردستان را به اعتبار آن قانع سازد .
برای نمونه به مثال زیر توجه فرمایید :
رقابت در صنعت شما بسیار شدید است و در حالی كه بر شدت رقابت افزوده میشود، رقیبان شما میكوشند كالای خود را زیر قیمت تمام شده بفروشند. مشتریان ثابت شما به نمایندگیهای فروش شما گفتهاند كه قیمتهای شما بسیار گران است و اگر شما تخفیف بیشتری نسبت به دیگران ندهید با شركت شما دیگر معامله نخواهند كرد. این سخن بهراستی نمایندگیهای فروش شما را پریشان میكند و میشتابند به سوی شما كه رئیس شركت هستید، بلكه قیمتهای خود را كاهش دهید.در پرتو چنین اوضاع و احوالی، شما نمیتوانید به آسانی تسلیم شوید و به فروشندگان خود بگویید كه كالا را با ضرر بفروشند. از سوی دیگر، برای متقاعد كردن آنان به این دلیل كه شركت باید در فروش كالای خود سود بهدست آورد، دشواری خواهید داشت. تصور میرود آنان پاسخی تند بدهند و بگویند گاهی لازم است فروش با زیان همراه باشد. شاید نیاز به توضیحی بیشتر باشد تا آنان بتوانند موضع شما را دریابند.این توضیح میتواند چنین باشد: «اگر ما سود سرشار میبردیم، من بیدرنگ با كاهش قیمتها موافقت میكردم اما قیمتهای ما برپایه نظارت كامل هزینه و عملیات منطقی و عقلانی استوار است كه در آن مبلغی اندك كه نشان از سود معقول دارد، گنجانده شده است. نیمی از آن سود به صورت مالیات به دولت و جامعه داده خواهد شد، نیم دیگر به صاحبان سهام و به پژوهش و پدیدآوردن كالای تازه اختصاص مییابد. بدینمعنا هنگامی كه شركت ما سودی معقول به دست میآورد، همه از آن بهرهمند میشوند و جامعه در كل غنیتر و بارورتر میگردد .
اگر همه از پول درآوردن دست بكشند، كشور به حالت توقف درمیآید و هیچكدام از ما نمیتوانیم هزینه زندگی خود را تامین كنیم. ما وظیفه داریم كه فرآوردههای خود را از راه عقلاییكردن عملیات تولید به قیمت معقول فراهم آوریم ولی در همان حال ما وظیفه داریم كه سودی معقول بهدست آوریم و آن سود را در دولت و جامعه خود بهطور كلی از نو سرمایهگذاری كنیم .
اگر همه از این مسوولیتها دست بكشند، به سر كشور و جامعه چه خواهد آمد؟
من اطمینان دارم شما با من موافق هستید كه ما نمیتوانیم كالای خود را با كاهش بیاندازه قیمت بفروشیم .
با توضیح موضوع بدین شیوه، نمایندگیهای فروش با امیدواری پی به نقطهنظر شما خواهند برد و با اندكی تشویق و دلگرمی، مصمم و استوار با توضیح موضع شركت به سوی خریداران باز خواهند گشت .
همانطور كه نمونههای قبل نشان میدهد، مدیران و بهواقع كسانی كه مسوولیت اداره دیگران را بر دوش دارند، باید همواره داوری درست را پرورش دهند و بكوشند تا چشماندازی متعادل از زندگی، كسب و كار و جامعه بهدست آورند. مدیران با تصمیمگیری روزانه و با كوشش پیوسته برای بهتر كردن خود بدینسان، با وجود لغزشهای اتفاقی كه در راه پدید خواهد آمد، بیتردید در توانمندی برای دستیابی به داوریهای درست رشد خواهند كرد.رشد شخصی هر مدیری به رشد زیردستان وی خواهد انجامید .
رهرو آن است كه آهسته و پیوسته رود
روزی در جنگلی، مسابقهای بین یك خرگوش و یك لاكپشت برگزار گردید. خرگوش با توجه به جثه و شرایط جسمانی خود به سرعت از لاكپشت پیشی گرفت و هنگامی كه به پشت سر خود نگاه كرد متوجه شد كه فاصله زیادی از رقیب خود پیدا كرده است به همین سبب به خود مغرور شد و تصمیم گرفت در گوشهای استراحت كند و چرتی بزند .
غفلت خرگوش مدتی به طول انجامید و در این مدت، لاكپشت آرامآرام و بیوقفه مسیر مسابقه را طی كرد و به نزدیكیهای خط پایان رسید.این بار با توجه به توقف خرگوش تند پا، لاكپشت فاصله زیادی از او جلو افتاده بود، در این هنگام خرگوش ناگهان از خواب غفلت بیدار شد و به مقصد نهایی چشم دوخت! اما دیگر دیر شده بود و تلاش و كوشش خرگوش به جایی نرسید و بازی را باخت !
هنگامی كه خرگوش از خواب بیدار شد و دریافت كه لاكپشت از او جلو افتاده، سعی كرد هر طور شده خودش را به او برساند و مسافت عقب مانده را جبران كند ولی اندیشهای مانع این كار شد. او با خود میاندیشید كه اگر بخواهد از لاكپشت سبقت بگیرد، باید ابتدا خود را به محل فعلی او برساند و طی این مدت لاكپشت باز جلوتر خواهد رفت و برای جبران آن، باید خود را به محل جدید برساند كه تا آن زمان، باز لاكپشت به محل جلوتری خواهد رفت !
این گفتوگو و جنجال ذهنی و این تصور كه هیچگاه نمیتواند به لاكپشت برسد، تمام فكر خرگوش را اشغال كرد و هرگونه تصمیمی را از او سلب نمود.در نتیجه نتوانست قدمی پیش بگذارد و از فكر رسیدن به لاكپشت و بردن مسابقه منصرف شد و شرمسارانه تن به باختن داد !
از این داستان معروف 2 نتیجهگیری مهم برداشت خواهد شد كه؛
1ـ گامهای كوچك و پیوسته، به مراتب موثرتر از حركتهای سریع و عجولانه میباشد، غرور و غفلت بیجا پیامدی جز پشیمانی و ندامت نخواهد داشت !
2ـ اگر دائم به نتوانستن یا نشدن فكر كنیم و توجهمان را به شكست معطوف نماییم، قدرت تصمیمگیری و حركت از ما سلب میشود و هرگز موفق نخواهیم شد .
27 نكته سودمند
* من فكر میكنم پس هستم .
* درباره كارهای به ظاهر غیرممكن هم فكر كنید .
* هیچگاه از سایهها نترسید، زیرا به این معنی هستند كه در همین نزدیكی باید نور باشد .
* شما نمیتوانید كارها را متفاوت انجام دهید تا زمانی كه آنها را متفاوت نبینید .
* همانند بازی شطرنج برای مهرههای اصلی مبارزه كنید و برای رسیدن به این هدف بیرون رفتن سرباز اهمیتی ندارد. یادتان باشد توجه زیاد به مسائل جزئی شما را از پرداختن به مسائل اصلی باز میدارد .
* در زمان تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری صبور باشید و در زمان اجرا بیصبر .
* بهترین عكسهای جهان هم اگر در داخل دوربین باشد، به درد نمیخورد .
* اشتباه بزرگی كه بسیاری در برنامهریزی مالی خود مرتكب میشوند این است كه روی كل حقوق خود و قبل از كسر كردنیهایی مانند مالیات بر درآمد، حساب میكنند. قاعده مهم در این بین آن است كه حقوق ناخالص را از ذهن خود پاك كنید و فقط روی حقوق خالص خود حساب كنید .
* بسیاری از مردم، بیشتر به درست انجام شده نحوه كارها توجه دارند تا به درست بودن اصل خود آن كارها .
* یك مدیر خوب كسی است كه حداكثر استفاده را از امكانات موجود ببرد .
* یك مدیر بهتر كسی است كه حداكثر بهره را از كاری كه انجام میدهد ببرد .
* یك مدیر باز هم بهتر كسی است كه كار خود را به خوبی اداره كند .
* و بالاخره بهترین مدیر كسی است كه تخم اندیشیدن را در ذهن افراد خود بكارد .
* یك شركت در واقع سایه بلند مدیر مدبر آن است .
* نگران نباشید كه دیگران درباره شما چه فكری میكنند زیرا آنها نیز نگران آن هستند كه شما درباره آنها چه فكر میكنید .
* دست به كارهای بزرگ بزنید ولی مواظب باشید دچار اشتباهات بزرگ نشوید .
* بسیاری از تجارب بزرگ بدون داشتن مدرك فوقلیسانس مدیریت بازرگانی (MBA) هم به موفقیت رسیدهاند اما بدون عقل و درایت هرگز .
* بین حرف تا عمل یك چیز كهنه میشود و آن یك جفت كفش خوب است .
* با سكوت میتوان عیوب دیگران را شنید و عیوب خود را پنهان كرد .
* جهت مهمتر از سرعت است ما آنقدر مشغول نگاه كردن به سرعتسنج خود هستیم كه از اتفاقات مهم اطراف خود غافل میمانیم .
* با تغییرات، تغییر نكنید، بلكه قبل از تغییرات تغییر كنید .
* اگر شما در زمان مناسب بذرافشانی نكنید، آنگاه نخواهید توانست در فصل برداشت، برداشتی كنید .
* افزایش كارایی فرد، بدون تذكر دادن اشتباهاتش كار آسانی نخواهد بود .
* صدا تبدیل به موزیك میشود، اگر فرد آموزش دیدهای آن را ایجاد كند آموزش ضروری است .
* هیچگاه نگذارید كاری را كه یك نفر میتواند انجام دهد، دو نفر انجام دهند .
* آموزش نیاز به نگرش مثبت دارد .
منابع
1 - نخست انسان، سپس كالا، ترجمه دكتر محمدعلی طوسی، نشر پویش
2 - حكایتهای بهرهوری، حسین پورآقاسی، نشر امید فرزانگان
3 - ماهی! ترجمه مامك بهادرزاده، نشر پیك آوین
4 - اندیشههای مدیریت، ترجمه سیدعباس مجتهدی، نشر پیك سحر
5 - برنامهریزی تحصیلی و شغلی، برنامهریزی محتوا و نظارت بر تالیف: دفتر برنامهریزی و تالیف آموزشهای فنی و حرفهای و كار دانش
6 - كارآفرینی، از انتشارات سازمان بینالمللی كار، برگردان وزارت كار و امور اجتماعی ایران .
نویسنده: بابک بهی
منبع: بازار کار
اجتماعی،به یكی ازبهترین شیوه ها وراهكارهای رشدوتوسعه دست یافته كه از آن طریق می تواندبه شكل
غیرتهاجمی ومنطقی درسامان بخشی به امورات كارها وتعدیل وختم بسیاری ازمشكلات ومعضلات وبحران
های مخرب نظیر بیكاری روبه گسترش،ركود وكسادی اقتصادی،نابسامانی های تولیدوعرضه كالاها
وخدمات،هدررفت بسیاری ازمنابع استراتژیك،ناامنی های اجتماعی،خمودی ورخوت درفضای عمومی جامعه
وتوسعه نیافتگی پایان بخشد.
بعنوان شاهدی برمدعای فوق میتوان به پیشرفت های بوجودآمده ازرهگذركارآفرینی برای تعدادی ازملت
ها،كشورها وبنگاهها مخصوصا اقتصادهای نوپا وشكوفای كشورهای كوچك جنوب شرق آسیا اشاره نمود
كه چگونه با بكارگیری شیوه ومشی كارآفرینانه وجدی گرفتن آن بعنوان یك راهبرد حیاتی وآموزش
واشاعه ی آن دركلیه لایه های اجتماعی بالاخص دربین جوانان وفارغ التحصیلان وزنان ودختران، دردنیای
بشدت رقابتی اقتصاد پا جای بزرگان این عرصه نهاده واطلاق ببرهای اقتصادی آسیا رایافتند.
كشورپهناور ایران باهمه مختصات وویژگی های منحصربفرد خود وباتوجه به دیرینه بسیاردرخشان وتابناك
علمی وفرهنگی وبرخورداری ازوجود ذیجود مفاخر وفرهیختگان،انسانهای والاهمت،سخت
كوش،پیشگام،خلاق ،مبتكر وبااراده ونیزبهره مندی ازآمیزه های متعالی دین مبین اسلام وتعالیم ارزنده آن
وسیره مترقی نبوی وباعنایت به منابع وذخایر عظیم وموهبت های بی بدیل خدادادی نظیر منابع عظیم
انرژی،معادن سرشار،امكانات غنی ارضی ،كشاورزی واقلیمی بی نظیر،میتواند به یكی ازكارآفرین ترین
ممالك دنیا تبدیل گردیده وازمنظر آن به اعتلا وشكوفایی همه جانبه درعرصه های اقتصادی،علمی،اجتماعی
دست یافته وازاین بابت الگو وسرآمدشده ودوباره فرهنگ وتمدن غنی ایرانی-اسلامی راشكوفاساخته
وبرتارك گیتی به درخشش درآورد.منوط ومشروط به اینكه دراین راه ازهمه ی امكانات وتوانمندی های
خوداستفاده نموده وازراه بسیج همگانی هرآنچه دریداختیاراست وبكارگیری كلیه عوامل وامكانات درایجاد
یك خیزش وجنبش عظیم اجتماعی تحت عنوان " نهضت ملی كارآفرینی" كه همسو وهم راستا با
جنبسش علمی ونرم افزاری دركشوراست به این مهم پرداخته شود.
بدیهی است لازمه تحقق چنین جنبشی، انجام پاره ای ازاقدامات زیربنایی دربرخی ازمهمترین بخشهای
جامعه می باشد كه ازآنجمله می توان به ایجادونهادینه شدن "خانواده كارآفرین" بعنوان سلول بنیادی پیكره
ی عظیم اجتماع اشاره نمود كه از آنطریق به اشاعه وتوسعه فرهنگ متعالی كاروكارآفرینی دربین
افرادخانواده های ایرانی همت گمارد. درهمین رهگذر بایداذعان نمود كه ارزش كاربایددرسنین كودكی
ودركنار كانون گرم خانواده به فرزندان این مرز وبوم كه آینده سازان آن می باشند آموزش داده شود تا
بعنوان یك باورملی دراذهان آنان جای گیرد.
این روند بایدادامه یابد وبه شكل وهیبت "مدرسه كارآفرین" یعنی نخستین نهاد آموزش وپرورش رسمی
اجتماع توسط معلمان ومربیان دلسوز ودرقالب الگوهای تعلیم وتربیت وچارچوب علمی به دانش آموزان
یادداده شود كه كارآفرینی تضمین كننده آینده آنان وراهكار مناسبی برای برخورداری ازمواهب یك زندگی
پرنشاط ومرفه درآینده خواهدبود وپس از آن ادامه این روند ازطریق تحقق "دانشگاه كارآفرین" بعنوان
مغزمتفكر جامعه وخاستگاه عظیم علمی ودانشی كشور از طریق ایجاد "كرسی های برتر كارآفرینی " وراه
اندازی وتجهیز مراكز رشد وپارك های علمی فناوری پیگیری گردد ضمن آنكه باید به القای روح كارآفرینی
درسازمانها ونهادهای كسب وكار وNGOها درجامعه بعنوان "سازمانها وبنگاههای كارآفرین " اشاره
نمود وازهمه مهمتر اینكه نباید نقش بسیارارزشمند "دولت كارآفرین " ونهادهای حاكمیتی كارآفرین مغفول واقع گردد.
مجموعه این روشها وروندها به نهضت عظیم وانقلاب بزرگ كارآفرینی درجامعه ایرانی منجرگردیده كه
ازدستاوردهای ارزنده آن میتوان دستیابی به جایگاه رفیع جهانی كشوردربین ممالك مترقی ونیز
رشدوشكوفایی وتوسعه علمی،اقتصادی واجتماعی دركشور وخودكفایی واستقلال كامل اقتصادی وافزایش
ضریب امنیت اجتماعی وبهبود كیفیت زندگی وارتقای سطح بهره وری وپویایی وتحرك عوامل اقتصادی
ومنابع حیاتی وذخایر گرانقدر درجامعه نام برد.
نویسنده: سیدنبی اله حسینی
مدرس كارآفرینی دانشگاه
باتوجه به همه فوایدکارآفرینی،بسیارمهم خواهدبودکه آن ازسوی جوامع وملتها موردتوجه جدی واقع گردیده تاازکارکردهای آن درجهت برون رفت ازبرخی ازمعضلات بحران گونه ومخرب که بنیان های حیات اجتماعی ملتها راموردتعدی وتعرض وتهدیدقرارداده استفاده گردد.به همین منظورازطریق القای روح کارآفرینی درهمه سطوح جامعه وفراگیری وتسری آن به همه لایه ها وبخشها میتوان حیات دوباره درکالبدجامعه دمید.
باتوجه به فراوانی ظرفیت های انسانی وفیزیکی که دربسترخانوارهای ایرانی نهفته شده است وباعنایت به اینکه ایران سرزمین پهناوری بامختصات وویژگی های خاص نظیربهره مندی ازمنابع بی بدیل وفرصت های انسانی مستعد ومتعالی میباشدکه دربطن خانواده های ایرانی حضوروظهورمی یابندلزوم توجه به کسب وکارهای خانگی توجه بیشتری رامی طلبدتابعنوان یکی ازراهکارهای مفید وچندمنظوره درراه اعتلا وشکوفایی اقتصادی جامعه وخانواده ها ونیزافزایش رفاه وکیفیت زندگی اجتماعی ونیز جلوگیری کننده ازپاره ای ازمصایب ومشکلات بسیاربغرنج که شالوده های حیات اجتماعی وفرهنگی جامعه رانشانه رفته وباعث انشقاق وگسستگی پیوندهای اجتماعی میگردد تلقی شود.
نگاهی به آمارهاوواقعیت های موجوددرجامعه ایرانی نظیرمحوریت وجایگاه والای خانواده درنظام ارزشی واجتماعی،تعدادقابل توجه وروبه تزایدفارغ التحصیلان دانشگاهی وجویای نام ومتقاضی کار،اشتیاق وعلاقه وتوانمندی زایدالوصف زنان ایرانی،معضلات وپیامدهای ناشی ازمهاجرت بی رویه به شهرها،بالارفتن سطح زندگی واحساس نیازبه کارکردن همه اعضای خانواده،نیازبهدرکنارهم بودن و...همه وهمه گواه اهمیت وتوجه بیشتربه ایجادکسب وکارهای خانگی میباشد که باید بعنوان یک الزام درنظرگرفته شود.
باتوجه به تعریف کسب وکارخانگی که درآن به هرنوع فعالیت اقتصادی قابل انجام درمحل سکونت بااستفاده ازامکانات ووسایل منزل اشاره میشوددرادامه برخی ازنکات وموارددرخصوص اهمیت وکارکردهای این قسم ازکسب وکاربرشمرده میشود:
لازم به ذکراست برخلاف تصوررایج این نوع کسب وکارها نه تنهامختص بانوان وزنان نمی باشدبلکه توسط آن ظرفیتی فراهم میگرددتاازطریق بکارگیری ایده ها واستفاده بهینه ازفرصتها ی محیطی توسط همه اعضای خانواده اشتغال مولدبرای همه آنان ایجادگردد.لذابافرض چنین ادعایی میتوان اهم تاثیرات اقتصادی واجتماعی آن رابه شرح ذیل بیان نمود:
1-ایجاداشتغال بالا وکمک به حل معضل بیکاری درجامعه
2-کاهش رفت وآمدها وترددهای شهری وبین شهری وپیشگیری ازحوادث رانندگی ونیزحل معضل ترافیک شهری وجلوگیری ازهدررفت وقت شهروندان وتبعات ومشکلات برآمده ازراهبندانها نظیرفرسایش اعصاب وپیامدهای رفتاری وروانی
3-ارتقاوبهبودکیفیت زندگی ورشدشاخص های اقتصادی خانواده ها وکسب درآمدبیشتربرای انجام زندگی بهتر
4-اختصاص زمان بیشتربه خانه وخانواده ورسیدگی به مسایل وموضوعات خانوادگی ازقبیل تربیت وپرورش فرزندان وایجادتوازن میان کاروزندگی خانوادگی
5-کاهش نشت اقتصادی محلی به مناطق دیگروکمک به رشداقتصادی پایدارمحلی وایجاد تعادل وتوازن درطبقه بندیهاودسته بندی های اجتماعی
6-این نوع کسب وکارهابرای افراددارای مشکلات جسمی وفیزیکی وافرادی که درمکانهای دورافتاده وکمتربرخوردارزندگی میکنندبسیارمناسب میباشدوهمچنین برای زنانی سرپرست خانوار
7-گزینه خوبی برای کسب وکارهای مبتنی برتکنولوژیهای نوظهورنظیرکسب وکارهای الکترونیکی واینترنتی بوده وازنظرامکان راه اندازی آسانتر ودربرخورداری ازمنابع موجودوارزان واجتناب ازهزینه های بسیارگران تهیه فضاهای اداری وتجاری مناسب است
8-کسب وکارهای خانگی مناسب برای مقتضیات محیطهای سنتی بویژه برای فعالیت بانوان درجامعه میباشد
9-این نوع کسب وکارهادرکاهش آلاینده های هواونیزصرفه جویی درمصرف انرژی وسوخت بسیارحایزاهمیت بوده وهمچنین درکاهش ناامنی های اجتماعی نقش فزاینده ای ایفا می نماید
10-کسب وکارهای خانگی درآموزش کودکان وفراگیری آنان نسبت به مهارتهای کسب وکاروکارآفرینی کودکان وهمچنین نهادینه شدن فرهنگ متعالی کاردرجامعه تاثیربه سزایی داشته وتجلی گاه تاثیرات کارتیمی ومشارکتی مانند افزایش تعهد ومسئوولیت پذیری و...
باتوجه به فوایدبرشمرده شده وباعنایت به اینکه تقریبا بیشترمشاغلی که دربیرون ازخانه قابل انجام است درخانه نیزمیتوانندایجادوراهاندازی گردندونظربه تغییرماهیت بسیاری ازکسب وکارها ونقش تکنولوژی اطلاعات درتسریع انجام کسب وکارهای جدید،بسیارعاقلانه ومنطقی واقتصادی خواهدبودتابه ظرفیتهای موجوددراین بخش بعنوان هسته بنیادین وسلول اجتماع،ازسوی دست اندرکاران باهدف اجرایی نمودن "خانواده کارآفرین بسترایجادجامعه کارآفرین" توجه لازم مبذول گردد.
لذاپیشنهادمیگردد نهادهای آموزشی ومتولیان امورفرهنگی جامعه پاپیش نهاده درجهت ترویج وتشویق شهروندان اقدامات لازم رامبذول داشته تافرهنگ کاروکارآفرینی درباورها واعتقادات آحادجامعه ریشه دوانده وبعنوان یک ارزش تلقی گردد.ضمن آنکه درپیشبرداین مهم نبایدنقش بی بدیل رسانه ها مخصوصارسانه ملی وارباب جراید ومطبوعات نادیده انگاشته شود.
ازدگرسوی به جهت فراهم آمدن امکان اجرای این نوع ازکسب وکارهاجای تعمق داردتاازسوی متولیان امرمسکن الگوهای مناسب مسکن ازجمله طراحی "یک اتاق کوچک کار"درمنازل مسکونی پیش بینی وپیشنهادگرددتاخانوارهاباطیب خاطردرمحل سکونت خودبه انجام کسب وکارهیشان بپردازند.
درخاتمه گوشزد میگردد از سوی شهرداری ها و دیگر نهادهای مسئول و مرتبط باید بازارچه های مناسب کارآفرینی و نمایشگاههای منطقه ای وفصلی و با برپایی جشنواره های متعدد جهت عرضه محصولات وخدمات کارآفرینان خانگی در نظرگرفته شودتاازطریق معرفی دستاوردهای خانواده ها،به افزایش توان رقابتی آنان کمک گردد.
نویسنده:سیدنبی اله حسینی
مدرس کارآفرینی دانشگاه
امروزه بشرباشناسایی همه ظرفیت های موجوددركارآفرینی وبكارگیری آنان درعرصه های مختلف زندگی
اجتماعی،به یكی ازبهترین شیوه ها وراهكارهای رشدوتوسعه دست یافته كه از آن طریق می تواندبه شكل
غیرتهاجمی ومنطقی درسامان بخشی به امورات كارها وتعدیل وختم بسیاری ازمشكلات ومعضلات وبحران
های مخرب نظیر بیكاری روبه گسترش،ركود وكسادی اقتصادی،نابسامانی های تولیدوعرضه كالاها
وخدمات،هدررفت بسیاری ازمنابع استراتژیك،ناامنی های اجتماعی،خمودی ورخوت درفضای عمومی جامعه
وتوسعه نیافتگی پایان بخشد.
بعنوان شاهدی برمدعای فوق میتوان به پیشرفت های بوجودآمده ازرهگذركارآفرینی برای تعدادی ازملت
ها،كشورها وبنگاهها مخصوصا اقتصادهای نوپا وشكوفای كشورهای كوچك جنوب شرق آسیا اشاره نمود
كه چگونه با بكارگیری شیوه ومشی كارآفرینانه وجدی گرفتن آن بعنوان یك راهبرد حیاتی وآموزش
واشاعه ی آن دركلیه لایه های اجتماعی بالاخص دربین جوانان وفارغ التحصیلان وزنان ودختران، دردنیای
بشدت رقابتی اقتصاد پا جای بزرگان این عرصه نهاده واطلاق ببرهای اقتصادی آسیا رایافتند.
كشورپهناور ایران باهمه مختصات وویژگی های منحصربفرد خود وباتوجه به دیرینه بسیاردرخشان وتابناك
علمی وفرهنگی وبرخورداری ازوجود ذیجود مفاخر وفرهیختگان،انسانهای والاهمت،سخت
كوش،پیشگام،خلاق ،مبتكر وبااراده ونیزبهره مندی ازآمیزه های متعالی دین مبین اسلام وتعالیم ارزنده آن
وسیره مترقی نبوی وباعنایت به منابع وذخایر عظیم وموهبت های بی بدیل خدادادی نظیر منابع عظیم
انرژی،معادن سرشار،امكانات غنی ارضی ،كشاورزی واقلیمی بی نظیر،میتواند به یكی ازكارآفرین ترین
ممالك دنیا تبدیل گردیده وازمنظر آن به اعتلا وشكوفایی همه جانبه درعرصه های اقتصادی،علمی،اجتماعی
دست یافته وازاین بابت الگو وسرآمدشده ودوباره فرهنگ وتمدن غنی ایرانی-اسلامی راشكوفاساخته
وبرتارك گیتی به درخشش درآورد.منوط ومشروط به اینكه دراین راه ازهمه ی امكانات وتوانمندی های
خوداستفاده نموده وازراه بسیج همگانی هرآنچه دریداختیاراست وبكارگیری كلیه عوامل وامكانات درایجاد
یك خیزش وجنبش عظیم اجتماعی تحت عنوان " نهضت ملی كارآفرینی" كه همسو وهم راستا با
جنبسش علمی ونرم افزاری دركشوراست به این مهم پرداخته شود.
بدیهی است لازمه تحقق چنین جنبشی، انجام پاره ای ازاقدامات زیربنایی دربرخی ازمهمترین بخشهای
جامعه می باشد كه ازآنجمله می توان به ایجادونهادینه شدن "خانواده كارآفرین" بعنوان سلول بنیادی پیكره
ی عظیم اجتماع اشاره نمود كه از آنطریق به اشاعه وتوسعه فرهنگ متعالی كاروكارآفرینی دربین
افرادخانواده های ایرانی همت گمارد. درهمین رهگذر بایداذعان نمود كه ارزش كاربایددرسنین كودكی
ودركنار كانون گرم خانواده به فرزندان این مرز وبوم كه آینده سازان آن می باشند آموزش داده شود تا
بعنوان یك باورملی دراذهان آنان جای گیرد.
این روند بایدادامه یابد وبه شكل وهیبت "مدرسه كارآفرین" یعنی نخستین نهاد آموزش وپرورش رسمی
اجتماع توسط معلمان ومربیان دلسوز ودرقالب الگوهای تعلیم وتربیت وچارچوب علمی به دانش آموزان
یادداده شود كه كارآفرینی تضمین كننده آینده آنان وراهكار مناسبی برای برخورداری ازمواهب یك زندگی
پرنشاط ومرفه درآینده خواهدبود وپس از آن ادامه این روند ازطریق تحقق "دانشگاه كارآفرین" بعنوان
مغزمتفكر جامعه وخاستگاه عظیم علمی ودانشی كشور از طریق ایجاد "كرسی های برتر كارآفرینی " وراه
اندازی وتجهیز مراكز رشد وپارك های علمی فناوری پیگیری گردد ضمن آنكه باید به القای روح كارآفرینی
درسازمانها ونهادهای كسب وكار وNGOها درجامعه بعنوان "سازمانها وبنگاههای كارآفرین " اشاره
نمود وازهمه مهمتر اینكه نباید نقش بسیارارزشمند "دولت كارآفرین " ونهادهای حاكمیتی كارآفرین مغفول واقع گردد.
مجموعه این روشها وروندها به نهضت عظیم وانقلاب بزرگ كارآفرینی درجامعه ایرانی منجرگردیده كه
ازدستاوردهای ارزنده آن میتوان دستیابی به جایگاه رفیع جهانی كشوردربین ممالك مترقی ونیز
رشدوشكوفایی وتوسعه علمی،اقتصادی واجتماعی دركشور وخودكفایی واستقلال كامل اقتصادی وافزایش
ضریب امنیت اجتماعی وبهبود كیفیت زندگی وارتقای سطح بهره وری وپویایی وتحرك عوامل اقتصادی
ومنابع حیاتی وذخایر گرانقدر درجامعه نام برد.
نویسنده: سیدنبی اله حسینی
مدرس كارآفرینی دانشگاه