هماکنون تحریمهای غرب علیه ایران، حدود 32 سال است که بر فعالیتهای اقتصادی جمهوری اسلامی سایه افکنده و اجازه نمیدهد بسیاری از فعالیتهای اقتصادی ایران به راحتی انجام گیرد. اما سؤال این است که پس از گذشت سه دهه آیا تحریمها توانستهاند حال اقتصاد را وخیم کنند؟ اهداف اولیه و نهایی تحریمهای غرب چه بوده؟...
«تحریم اقتصادی» به معنی اقدامهای غیرنظامی است که بر انتقال کالا، خدمات یا سرمایه به یک کشور، اثر زیان بار میگذارد و هدف از برقراری آن تنبیه، مجازات یا وارد ساختن آن کشور به همخوان کردن خود با اهداف سیاسی کشور تحریم کننده یا گویای ناخرسندی کشور تحریم کننده از کارها و رفتارهای کشور تحریم شده است.
بیشک این رویداد پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در زمستان 1979 میلادی میان دو کشور ایران و ایالات متحدهی آمریکا به وقوع میپیوندد و باعث میشود ادبیات جدیدی با عنوان تحریم میان دو کشور حاکم شود. شواهد تاریخی نشان میدهد ایران تا پیش از وقوع انقلاب و تشکیل حاکمیت جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین شرکای سیاسی- اقتصادی ایالات متحده بوده است.
ارتباطات نزدیک این دو کشور پس از کودتای 28 مرداد 1332 بیش از پیش گسترش یافته و باعث میشود تا دولت وقت آمریکا، رژیم پهلوی را به عنوان یکی از نزدیکترین و وابستهترین دولتها به خود قلمداد کند. این اتفاق باعث میگردد تا روابط سیاسی- اقتصادی ایالات متحده به ایران هر روز نسبت به گذشته در سطح وسیعتری دنبال شود تا جایی که بنابر اسناد منتشر شدهی رسمی، شرکتهای آمریکایی بین سالهای 1351 تا 1353 ـ یعنی تنها در حدود 3 سال ـ قراردادها و معاملات مشترکی را با ایران امضا میکنند که ارزش آنها به 119 میلیارد دلار میرسد!
البته روابط گستردهی ایران و ایالات متحدهی آمریکا تنها به حوزههای سیاسی- اقتصادی محدود نمیشود. تا جایی که بنابر شواهد کاملاً مستند طی سالهای 1970 تا 1977 میلادی، کارخانههای اسلحه سازی آمریکا در حدود 7/13 میلیارد دلار تسلیحات نظامی به ایران میفروشند.
در هر صورت شواهد یاد شده تنها بخشی از مستندات قابل ارایه بوده که نشان میدهد ایران طی 37 سال به عنوان یک شریک استراتژیک برای آمریکا به شمار میآمده و دولتمردان آمریکایی نیز هرگز نمیخواستند و فکر هم نمیکردند تا روزگاری شریک کاملاً وابسته به خود را از دست بدهند. اما در هر صورت ورقِ بازی بر میگردد، انقلاب ایران در زمستان 1979میلادی به پیروزی میرسد، لذا آمریکاییها که میبینند شریک و وابستهی قدیمی خود را به سادگی از دست دادهاند شروع به مخالفتهایی میکنند که بعدها با عنوان تحریمهای اقتصادی از آن یاد میشود. آمریکاییها هنگامی که نمیتوانند حاکمیت جمهوری اسلامی را بپذیرند تنها راه برای مقابله با آن را محاصرهی اقتصادی میدانند!
هماکنون تحریمهای غرب علیه ایران، که راهبری آن را ایالات متحده بر عهده دارد حدود 32 سال است که بر فعالیتهای اقتصادی جمهوری اسلامی سایه افکنده و اجازه نمیدهد بسیاری از فعالیتهای اقتصادی ایران به راحتی و سهولت انجام گیرد اما سؤال این است که پس از گذشت سه دهه از اعمال تحریمهای اقتصادی «حال اقتصاد ایران چه طور است؟» آیا تحریمها توانستهاند حال اقتصاد را وخیم کنند؟ اهداف اولیه و نهایی تحریمهای غرب چه بوده و آیا آنها به اهداف خود رسیدهاند؟ ....
شواهد تاریخی نشان میدهد ایران تا پیش از وقوع انقلاب و تشکیل حاکمیت جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین شرکای سیاسی- اقتصادی ایالات متحده بوده است.
بیشک دولتمردان آمریکا هنگامی که در اردیبشهت 58 میخواستند دستور آغاز محاصرهی اقتصادی ایران را به طور رسمی صادر کنند؛ هیچ گاه فکر هم نمیکردند 32 سال پس از صدور دستور تاریخیشان، جمهوری اسلامی همچنان با قدرت به فعالیت خود ادامه دهد .... البته این ادعا بارها از سوی خود غربیها (تحریم کنندگان ایران) مورد تأیید قرار گرفته و خود آنها نیز به طور رسمی بارها اعلام کردهاند: از تحریم ایران عاجز هستند و ؟ نتوانستهاند آن گونه که میبایست، کاری انجام دهند!
1- بنابر آمارهای اعلام شده از سوی مراجع رسمی (پایان سال 59) جمهوری اسلامی ایران با 180 کشور جهان مبادلات تجاری دارد. این آمار نشان میدهد تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران نتوانسته آن گونه که خواست دولتمردان غربی بوده، برای آنها نتایج مطلوبی داشته باشد. عمده کشورهای هدف در صادرات ایران عبارتاند از: «ژاپن 9/9 میلیارد دلار، چین 2/9 میلیارد دلار، ترکیه 1/5 میلیارد دلار، ایتالیا 45/4 میلیارد دلار، کره جنوبی 4 میلیار دلار، هلند 2/3 میلیارد دلار، فرانسه 6/2 میلیارد دلار، آفریقای جنوبی 7/2 میلیارد دلار، اسپانیا 3/2 میلیارد دلار، یونان 2 میلیارد دلار و ...»
عمده کشورهای وارد کنندهی محصولات به ایران شامل: «آلمان، امارات، چین، کره جنوبی، روسیه، برزیل، هند، ایتالیا و ...»
2- با آن که ایالات متحدهی آمریکا افزون بر مکلف کردن کشورها به تحریم، شرکتهای بزرگ دنیا را نیز از ورود مشارکت به ایران برحذر داشته اما بارها مشاهده شده که شرکتهای بزرگ خارجی نیز به دفعات واژهی تحریم را نسبت به ایران زیر پاگذاشته و برای مشارکت پروژههای ایرانی اعلام آمادگی کردهاند. شل، توتال، رنو، پژو، فولکس واگن و ... از جملهی این شرکتهای بسیار بزرگ هستند که بارها تحریمها را دور زدهاند و البته مورد خشم دولتمردان غربی هم قرار گرفتهاند. برآوردها نشان میدهد حدود 30 میلیارد دلار توسط این شرکت در چند سال اخیر وارد کشور شده است.
3- آمارهای رسمی نشان میدهد دولتمردان ایالات متحده، بارها به ناکار آمدی سیاستهای خود دربارهی ایران اعتراف کردهاند. وزارت خزانهداری آمریکا چندی پیش در گزارشی اعلام کرد: اگرچه تحریمهای کنونی آمریکا و سازمان ملل به اقتصاد ایران تا حدودی به این اقتصاد آسیب زده اما به طور قطع این تحریمها به اندازهای نیست که اقتصاد این کشور را با مشکلات جدی و آن گونه که از اهداف نهایی غرب به شمار میرود، مواجه سازد.
این جمله بیانگر این موضوع است که خود غربیها به شکست تحریمها بر علیه جمهوری اسلامی واقف هستند.
4- غرب در حالی به تحریم ایران ادامه میدهد که خود نیز حال و خوش خوبی از لحاظ اقتصادی ندارد. نکتهی جالب توجه اینکه در حالی که کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در این میان به عنوان یکی از چالشهای بزرگ اقتصادهای بزرگ دنیا محسوب میشود، بنابر آمارهای مستند جهانی در پایان سال 89، ایران به عنوان ششمین کشور جذب کنندهی سرمایه گذاری خارجی در دنیا اعلام شده و با جذب حدود 3 میلیارد دلار در سال مالی 89 این سؤال را مطرح کرده که چگونه ممکن است یک کشور تحریم شونده جزو کشورهای با رتبهی بالا در جذب سرمایه گذاری خارجی باشد.
در هر حال جمهوری اسلامی حدود 32 سال است که با اوضاع کنونی به فعالیت خود ادامه میدهد. البته اگرچه تا کنون با چالشها و مشکلات زیادی مواجه بود. اما آنچه مهم است اینکه جمهوری اسلامی اکنون بنابر آمارهای مستند جهانی هفدهمین قدرت بزرگ اقتصاد مبانی است. بی شک عدم ارتباط برخی کشورها با هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان خوشایند آنها نخواهد بود.
بنابراین اگرچه تحریمها شاید به عنوان یک بازدارنده برای برخی کشورها عمل کند اما از عمل همانطور که آمارهای رسمی نشان میدهند، ادبیات تحریم بر علیه جمهوری اسلامی ایران چندان بازتاب چندانی نخواهد داشت.*
گروه اقتصادی برهان/ مهدی مهرپور
(*) مهدی مهرپور، پژوهشگر