تاريخ : جمعه 12 آبان 1391  | 9:51 PM | نویسنده : قاسمعلی

برابر آنچه از منابع تاریخى به دست مى‏آید اولین موردى كه حضرت على علیه السلام حدیث غدیر را مطرح فرمود، بعد از رحلت پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله بود. وقتى حضرت را براى بیعت ‏به مسجد آوردند، آن بزرگوار با بیان حقانیت ‏خود خلافت مسلمین را از آن خویش دانست و از بیعت امتناع كرد.

بشیر بن‏سعد انصارى برخاست و گفت: اى ابوالحسن، اگر انصار قبل از بیعت ‏با ابوبكر این كلام را مى‏شنیدند، حتى دو نفر درباره بیعت‏ با شما اختلاف نمى‏كردند. حضرت در جواب فرمود:
«یا هؤلاء اكنت ادع رسول الله مسجى لا اواریه و اخرج انازع فى سلطانه؟ و الله ما خفت احدا یسمو له و ینازعنا اهل البیت فیه و یستحل ما استحللتموه، ولا علمت ان رسول الله صلى الله علیه و آله ترك یوم غدیر خم لاحد حجة و لا لقائل مقالا. فانشد الله رجلا سمع النبى صلى الله علیه و آله یوم غدیر خم یقول: «من كنت مولاه فهذا على مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله‏» ان یشهد الان بما سمع.‏» (1)
آیا باید پیكر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را بر روى زمین رها مى‏كردم و قبل از كفن و دفن آن حضرت، درباره خلافت و جانشینى وى نزاع مى‏كردم؟ مساله خلافت چنان روشن بود كه گمان نمى‏كردم كسى در صدد دستیابى به آن باشد و در این موضوع با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) درگیر شوند. مگر رسول خدا صلى الله علیه و آله در روز غدیر خم حجت را بر مردم تمام نكرد و مگر جاى عذرى براى كسى باقى مانده بود؟
همگان را به خدا قسم مى‏دهم، هر كس كلام پیامبر اكرم در روز غدیر خم را شنیده است كه مى‏فرمود: «هر كس كه من مولاى او هستم اینك على مولاى اوست. خداوندا، هر كس على را دوست دارد دوست‏ بدار و آن كه على را دشمن بشمارد، دشمندار، هر كس على را یارى كند یارى كن، و هر كه على را خوار كند، خوار ساز.» برخیزد و شهادت دهد.
زید بن‏ارقم مى‏گوید: بعد از این سخن حضرت، دوازده تن از اصحاب جنگ بدر برخاستند و گواهى دادند. اما من، با آن كه این گفتار را از زبان رسول الله صلى الله علیه و آله شنیده بودم، از اداى شهادت خوددارى كردم و بر اثر همین امر و نفرین حضرت بینایى‏ام را از دست دادم.
 
1- احتجاج طبرسى، ج 1، ص 184/ الامامة و السیاسة، ص‏29 – 30/ بحارالانوار، ج 28، ص 185.



نظرات 0