به نام انکه تنهائی وجدائی را افرید
من همونم که همیشه غم غصم پر شماره
اونی که تنهاترینه حتی سایه ام نداره
این منم که خوبیام رو کسی هرگز نشناخته
اونکه درراه رفاقت همه هستی شو باخته
هرکسی بازمزمه عشق دوسه روزی عاشم شد
عشق اون باعث زجر همه دقایقم شد
اونکه عاشق بودوعمری ازجدا شدن میترسید
همه حواس وترسش به دروغ عشق نمی ارزید
چه اثر ازاین رفاقت چه ثمر ازین نجابت
ما که قدسرسوزن به وفا نکردیم عادت