امر به معروف کنید ولی با غیر زبان هایتان !
مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای « مدظله العالی» :
دعوت کنندهی مردم به خیر باشید از راهی غیر از راه زبان .
تأثیر زبان ، تأثیر زیادی است لکن آن چه از زبان تأثیرش بیشتر است ، عمل است .
مردم را با عمل خودتان به خیر دعوت کنید .
« وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
باید از میان شما، گروهى مردم را به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتى باز دارند و آنان همان رستگارانند.
(سورهی آل عمران، آیهی ۱۰۴)
در آیات بسیاری از قرآن مجید به طور مستقیم و غیرمستقیم به مسأله امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده است تا آن جا که شرط این که مسلمانان « خیر أمة » بهترین امت شمرده شوند را موضوع امر به معروف میداند (کتاب الشافی، صفحهی ۵۵۰) یعنی اگر این مسأله از بین مسلمانان رخت بربندد دیگر از آنها به بهترین امتها یاد نمیشود.
نکتهای که از اهمیّت فراوانی برخوردار است و اغلب اوقات به دست فراموشی سپرده میشود این است که تا سخن از امر به معروف و نهی از منکر به میان میآید وجه غالب و سادهتر آن یعنی امر و نهی زبانی مورد توجه قرار میگیرد غافل از اینکه توصیه با زبان پس از عمل به همان اوامر و نواهی توسط آمر یا ناهی است که اثر بخش خواهد بود وگرنه یا نتیجهی معکوس دارد یا در خوش بینانهترین حالت، بسیار کم اثر است. آن چه بسیار حایز اهمیّت بوده و کمتر به آن پرداخته میشود، مسألهی امر به معروف و نهی از منکر با غیر از زبان است، چیزی که اهل بیت علیهالسلام نیز به آن سفارش نمودهاند.
در همین زمینه رهبر معظم انقلاب در ابتدای یکی از جلسات درس خود ضمن بیان روایتی از امام جعفر صادق (ع) به نکاتی دربارهی وظایف عالمان دینی و راههای اثربخش بودن دعوت به خیر اشاره نمودند :
« فی الکافی عن الصّادق علیه السلام : کُونُوا دُعاةَ النّاس بِالخَیر بِغَیرِ أَلسِنَتِکُم لِیروا مِنکُمُ الإِجتِهاد و الصِّدق و الوَرَع » ، دعوت کنندهی مردم به خیر باشید از راهی غیر از راه زبان.
تأثیر زبان، تأثیر زیادی است لکن آنچه از زبان تأثیرش بیشتر است، عمل است. مردم را با عمل خودتان به خیر دعوت کنید. باید مردم اولاً اجتهاد را یعنی تلاش و کوشش و جدّ و جهد را ببینند. این تلاش گاهی تلاش علمی و گاهی تلاش خدماتی به مردم است، گاهی تلاش تبلیغ دین است. انواع و اقسام تلاشهای در راه خدا را شامل میشود. این را مردم ببینند.
« ورع » یعنی شدت خودداری از محارم و گناه ، برخی نیز گفتهاند که « ورع » اجتناب کردن از شبهات است برای پرهیز از وقوع در محرمات و « تقوا » در اصطلاح به معنای پرهیز از گناه ، معصیّت و خویشتنداری است. بنابراین، شدت پرهیز از گناه در ورع بیشتر از تقوا است.
ببینید که اهل اجتناب از گناه هستید. آدم با ورع ممکن است گاهی هم مبتلای به گناه بشود. مثل کسی که در یک راه یخ زده یا لجن آلودهای حرکت میکند، خیلی سعی میکند و مواظب است که نلغزد. ولی به هر حال ممکن است پایش بلغزد و بیفتد . اما باید بنایش بر این باشد که گناه نکند. این را باید مردم از شما احساس کنند و ببینند. اگر این شد دعوت مردم به خیر از بهترین راهش خواهد شد.
« لَمَم » به معنى نزدیک شدن به گناه است و از گناهان صغیره نیز تعبیر به لمم مىشود. این واژه در اصل از مادهی المام گرفته شده که به معنى نزدیک شدن به چیزى بدون انجام آن است و گاه به اشیای قلیل و کم نیز اطلاق شده است. بعضى آن را به گناه صغیره و بعضى به نیّت معصیّت بدون انجام آن و بعضى به معاصى کم اهمیّت، تفسیر کردهاند. گاه نیز گفته شده است که « لَمَم » هر گونه گناه را اعم از صغیره و کبیره شامل مىشود مشروط بر اینکه عادت نشده باشد و گاه گاه اتفاق بیفتد و انسان متذکر گردد و توبه کند.
در حدیثى امام جعفر صادق (ع) فرمود :
منظور گناهى است که انسان به سراغ آن مىرود سپس مدتى از گناه خوددارى کرده
بار دیگر به آن آلوده مىشود و هرگز کار همیشگى او نیست .
به هر حال منظور این است که نیکوکاران ممکن است لغزشى داشته باشند ولى گناه بر خلاف طبع و سجیهی آنهاست، روح و قلب آنها همواره پاک است و آلودگیها جنبهی عرضى دارد و لذا به محض ارتکاب گناه پشیمان مىشوند و از خدا تقاضاى بخشش مىکنند .
دلیلی که همیشه توجه به طبقهی علما بوده و لغزشهایشان پررنگ و فعالیتهایشان کم رنگ نشان داده میشد این بود که اگر امثال رضاخانها موفق میشدند این طبقه را از مردم جدا کنند در حقیقت منبع تغذیهی دینی مردم را مسدود میکردند و وقتی تغذیه نرسد چند روز و چند ماه و در نهایت چند سال بیشتر نمیتوان، دوام آورد. هرچند در آن صورت افکار خنثی و دین کلیسایی را به عنوان خوراک به مردم میدادند تا جامعه از عقایدی همچون امر به معروف و نهی از منکر که یکی از قویترین راههای مقابله با ظلم، جور و فساد است، تهی شود. البته هیچ گاه نتوانستند به اهدافشان برسند چرا که در پس پرده، دست قدرتمند پروردگار امور را آنگونه که باید هدایت میکند:
« یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ » (سورهی صف، آیه ۸) ، « مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد ، نور خود را کامل خواهد گردانید » .
یکی از صفاتی که آمر به معروف باید مد نظر داشته باشد ، « ورع » است .
« ورع » در اصل به معنای شدت خودداری از محارم و گناه است.
نکتهای که در کلام رهبر معظم انقلاب وجود دارد این است که نباید از این بیان حدیث، اینگونه استفاده شود که هر کس دچار کوچکترین لغزشی شد دیگر صلاحیّت دعوت به معروف و خیر ندارد یا نباید وارد این وادی شود بلکه بنا به فرمایش معظم له همین که بنایش بر این باشد که گناه نکند کفایت میکند و لغزشهای جزیی و مقطعی مانع از این کار نخواهند بود.
در مجموع وقتی مردم احساس کردند که روحانی یا آمر به معروف و خیر ، خود اهل عمل است،
اهل تلاش ، جدّ و کوشش در مسیر دین است و در نهایت اهل پرهیز از گناه و لغزش است
و در یک کلام حرف و ظاهرش با عملکرد و باطنش یکی است ،
آن وقت است که :
« اگر این شد ، دعوت مردم به خیر از بهترین راهش خواهد شد . »