👑👑👑 راسخونک👑👑👑

مطالبی جالب از موضوعات مختلف

امر به معروف کنید ولی با غیر زبان ‌هایتان !


 مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای « مدظله العالی» :

 

دعوت کننده‌ی مردم به خیر باشید از راهی غیر از راه زبان .

تأثیر زبان ، تأثیر زیادی است لکن آن‌ چه از زبان تأثیرش بیش‌تر است ، عمل است .

مردم را با عمل خودتان به خیر دعوت کنید .

 

« وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »

باید از میان شما، گروهى مردم را به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتى باز دارند و آنان همان رستگارانند.

(سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۱۰۴)

 

در آیات بسیاری از قرآن مجید به طور مستقیم و غیرمستقیم به مسأله‌ امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده است تا آن جا که شرط این که مسلمانان « خیر أمة » بهترین امت شمرده شوند را موضوع امر به معروف می‌داند (کتاب الشافی، صفحه‌ی ۵۵۰) یعنی اگر این مسأله از بین مسلمانان رخت بربندد دیگر از آن‌ها به بهترین امت‌ها یاد نمی‌شود.

نکته‌ای که از اهمیّت فراوانی برخوردار است و اغلب اوقات به دست فراموشی سپرده می‌شود این است که تا سخن از امر به معروف و نهی از منکر به میان می‌آید وجه غالب و ساده‌تر آن یعنی امر و نهی زبانی مورد توجه قرار می‌گیرد غافل از این‌که توصیه با زبان پس از عمل به همان اوامر و نواهی توسط آمر یا ناهی است که اثر بخش خواهد بود وگرنه یا نتیجه‌ی معکوس دارد یا در خوش بینانه‌ترین حالت، بسیار کم اثر است. آن چه بسیار حایز اهمیّت بوده و کم‌تر به آن پرداخته می‌شود، مسأله‌ی امر به معروف و نهی از منکر با غیر از زبان است، چیزی که اهل بیت علیه‌السلام نیز به آن سفارش نموده‌اند.

در همین زمینه رهبر معظم انقلاب در ابتدای یکی از جلسات درس خود ضمن بیان روایتی از امام جعفر صادق (ع) به نکاتی درباره‌ی وظایف عالمان دینی و راه‌های اثربخش بودن دعوت به خیر اشاره نمودند :

« فی الکافی عن الصّادق علیه السلام : کُونُوا دُعاةَ النّاس بِالخَیر بِغَیرِ أَلسِنَتِکُم لِیروا مِنکُمُ الإِجتِهاد و الصِّدق و الوَرَع » ، دعوت کننده‌ی مردم به خیر باشید از راهی غیر از راه زبان.

تأثیر زبان، تأثیر زیادی است لکن آن‌چه از زبان تأثیرش بیش‌تر است، عمل است. مردم را با عمل خودتان به خیر دعوت کنید. باید مردم اولاً اجتهاد را یعنی تلاش و کوشش و جدّ و جهد را ببینند. این تلاش گاهی تلاش علمی و گاهی تلاش خدماتی به مردم است، گاهی تلاش تبلیغ دین است. انواع و اقسام تلاش‌های در راه خدا را شامل می‌شود. این را مردم ببینند.

« ورع » یعنی شدت خودداری از محارم و گناه ، برخی نیز گفته‌اند که « ورع » اجتناب کردن از شبهات است برای پرهیز از وقوع در محرمات‌ و « تقوا » در اصطلاح به معنای پرهیز از گناه ، معصیّت و خویشتن‌داری‌ است. بنابراین‌، شدت پرهیز از گناه در ورع بیش‌تر از تقوا است.

ببینید که اهل اجتناب از گناه هستید. آدم با ورع ممکن است گاهی هم مبتلای به گناه بشود. مثل کسی که در یک راه یخ زده یا لجن آلوده‌ای حرکت می‌کند، خیلی سعی می‌کند و مواظب است که نلغزد. ولی به هر حال ممکن است پایش بلغزد و بیفتد . اما باید بنایش بر این باشد که گناه نکند. این را باید مردم از شما احساس کنند و ببینند. اگر این شد دعوت مردم به خیر از بهترین راهش خواهد شد.

« لَمَم » به معنى نزدیک شدن به گناه است و از گناهان صغیره نیز تعبیر به لمم مى‏شود. این واژه در اصل از ماده‌ی المام گرفته شده که به معنى نزدیک شدن به چیزى بدون انجام آن است و گاه به اشیای قلیل و کم نیز اطلاق شده است. بعضى آن را به گناه صغیره و بعضى به نیّت معصیّت بدون انجام آن و بعضى به معاصى کم اهمیّت، تفسیر کرده‏اند. گاه نیز گفته شده است که « لَمَم » هر گونه گناه را اعم از صغیره و کبیره شامل مى‏شود مشروط بر این‌که عادت نشده باشد و گاه گاه اتفاق بیفتد و انسان متذکر گردد و توبه کند.

 

در حدیثى امام جعفر صادق (ع) فرمود :

منظور گناهى است که انسان به سراغ آن مى‏رود سپس مدتى از گناه خوددارى کرده

بار دیگر به آن آلوده مى‏شود و هرگز کار همیشگى او نیست .

 

به هر حال منظور این است که نیکوکاران ممکن است لغزشى داشته باشند ولى گناه بر خلاف طبع و سجیه‌ی آن‌هاست، روح و قلب آن‌ها همواره پاک است و آلودگی‌ها جنبه‌ی عرضى دارد و لذا به محض ارتکاب گناه پشیمان مى‏شوند و از خدا تقاضاى بخشش مى‏کنند .

دلیلی که همیشه توجه به طبقه‌ی علما بوده و لغزش‌هایشان پررنگ و فعالیت‌هایشان کم رنگ نشان داده می‌شد این بود که اگر امثال رضاخان‌ها موفق می‌شدند این طبقه را از مردم جدا کنند در حقیقت منبع تغذیه‌ی دینی مردم را مسدود می‌کردند و وقتی تغذیه نرسد چند روز و چند ماه و در نهایت چند سال بیش‌تر نمی‌توان، دوام آورد. هرچند در آن صورت افکار خنثی و دین کلیسایی را به عنوان خوراک به مردم می‌دادند تا جامعه از عقایدی هم‌چون امر به معروف و نهی از منکر که یکی از قوی‌ترین راه‌های مقابله با ظلم، جور و فساد است، تهی شود. البته هیچ گاه نتوانستند به اهدافشان برسند چرا که در پس پرده، دست قدرتمند پروردگار امور را آن‌گونه که باید هدایت می‌کند:

« یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ » (سوره‌ی صف، آیه‌ ۸) ، « مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آن‌که خدا گر چه کافران را ناخوش افتد ، نور خود را کامل خواهد گردانید » .

 

یکی از صفاتی که آمر به معروف باید مد نظر داشته باشد ، « ورع » است .

« ورع » در اصل به معنای شدت خودداری از محارم و گناه است‌.

 

نکته‌ای که در کلام رهبر معظم انقلاب وجود دارد این است که نباید از این بیان حدیث، این‌گونه استفاده شود که هر کس دچار کوچک‌ترین لغزشی شد دیگر صلاحیّت دعوت به معروف و خیر ندارد یا نباید وارد این وادی شود بلکه بنا به فرمایش معظم له همین که بنایش بر این باشد که گناه نکند کفایت می‌کند و لغزش‌های جزیی و مقطعی مانع از این کار نخواهند بود.

 

در مجموع وقتی مردم احساس کردند که روحانی یا آمر به معروف و خیر ، خود اهل عمل است،

اهل تلاش ، جدّ و کوشش در مسیر دین است و در نهایت اهل پرهیز از گناه و لغزش است

و در یک کلام حرف و ظاهرش با عملکرد و باطنش یکی است ،

آن وقت است که :

« اگر این شد ، دعوت مردم به خیر از بهترین راهش خواهد شد . » 



[پنج شنبه 23 بهمن 1393 ]  [6:59 PM]   [یحیی طاهرزاده]

ای امام زمان ، شرمنده ایم !!!


 

یا صاحب الزمان ! یا اباصالح المهدی « ارواحی و ارواحنا له الفداء » !

 

ای معمار کبیر انقلاب ، ای خمینی عزیز « ره » ! ای امام شهدا ، جانبازان و آزادگان !

 

ای نائب صاحب الامر (عج) ، ای مقام عظمای ولایت فقیه ، یا امام الخامنه ای « مد ظله العالی » !

 

ایها الشهداء و العلما و الصدیقین !

 

ما به خاطر اجتماع ضد اخلاقی و اسلامی « پارک آب و آتش » توسط دوزخیان خاکی

 

شرمنده ایم ! شرمنده ایم ! شرمنده ایم !

 

خاک بر سر ما که ادعای شیعه بودن مولای متقیان علی (ع) را داریم !!!

 

تف بر بی شرمی و بی حیایی ما که ادعای انتظار فرج حجت حق بر عالم هستی (عج) را داریم !!!

 

 

قال رسول الله (ص) :

« مَن أَمَرَ بِالمَعرُوفِ وَ نَهى عَنِ المُنکَرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّه‏ِ فِى الارض وَ خَلیفَةُ رَسُولِهِ »

هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید ، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست .

« مستدرک ‏الوسایل ، ج۱۲، ص۱۷۹ »

 

قال رسول الله (ص) :

« مَن رَأى مِنکُم مُنکَرا فَلیُغَیِّرهُ بِیَدِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم یَستَطِع فَبِقَلبِهِ وَ ذلِکَ أضعَفُ الإیمانِ »

هر کس از شما منکرى ببیند باید با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغییر دهدکه پائین‏ترین درجه ایمان همین تغییر قلبى است.

 

قال رسول الله (ص) :

« نَصرُ الْمَظلُومِ وَ الْأمرُ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهیُ عَنِ الْمُنکَرِ جِهادٌ »

یارى رساندن به ستمدیده و امر به معروف و نهى از منکر جهاد در راه خداست . (جامع الأحادیث قمى، ص ۱۲۵)

 

قال امیرالمؤمنین علی (ع) :

« وَ ما أعمالُ البِرِّ کُلُّها وَ الجِهادُ فى سَبیلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهىِ عَنِ المُنکَرِ إِلاّ کَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ »

همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره‏اى است در دریاى عمیق . (نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴)

 

قال الباقر (ع) :

« إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَ النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبیلُ الأنبیاءِ وَ مِنهاجُ الصُّلَحاءِ ، فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ و تَأمَنُ المَذاهِبُ و تَحِلُّ المَکاسِبُ و تُرَدُّ المَظالِمُ وَ تَعمُرُ الأرضُ وَ یُنصَفُ مِنَ الأعداءِ وَ یَستَقیمُ الأمرُ »

امر به معروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است و فریضه بزرگى است که دیگر فرایض به واسطه آن بر پا مى‏شود ، راه‏ها امن مى‏گردد و درآمدها حلال مى‏شود و حقوق پایمال شده به صاحبانش برمى‏گردد، زمین آباد مى‏شود و بدون ظلم حق از دشمنان گرفته مى‏شود و کارها سامان مى‏پذیرد.

 

قال الباقر (ع) :

« أوحَى اللّه‏ُ تَعالى إلى شُعَیبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِکَ مِائَةَ أَلفٍ : أَربَعینَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَ سِتّینَ أَلفا مِن خیارِهِم فَقالَ: یارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخیارِ ؟! فَأَوحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم یَغضِبُوا لِغَضَبى »

خداى تعالى به شعیب پیامبر (ع) وحى فرمود که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد: 40 هزار نفر بدکار را ، 60 هزار نفر از نیکانشان را . شعیب (ع) عرض کرد: پروردگارا ! بدکاران سزاوارند اما نیکان چرا ؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود که : آنان با گنهکاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نیامدند . (کافى ، ج۵ ، ص5۶ )

 

بارالها !

ما را به عفو و بخشش و کرامت الهی ات ببخش و بیامرز

از اینکه قلب نازنین و رئوف امام حیّ و زنده مان

این دردانه عالم خلقت و حجت الهی بر عالم هستی 

را با جهالت و نادانی عده ای بنده و غلام حلقه به گوش ابلیس ملعون

شکستیـم !!! چون ما با سکوت معنادارمان شریک جرم محسوب می شویم .



[پنج شنبه 23 بهمن 1393 ]  [6:59 PM]   [یحیی طاهرزاده]

منتظر واقعی درکلام مقام عظمای ولایت امام خامنه ای (مدظله العالی)


بسم‏ اللَّه‏ الرّحمن ‏الرّحیم‏

در آثار اسلامى و شیعى از انتظار ظهور حضرت مهدى (عج) تعبیر شده است به انتظار فرج . فرج یعنى چه ؟ یعنى گشایش . کى انسان انتظار فرج و گشایش دارد؟ وقتى یک فرو بستگی اى وجود داشته باشد ، وقتى گره و مشکلى هست . در زمینه ‏ى وجود مشکل، انسان احتیاج پیدا می‌کند به فرج یعنى سرانگشتِ گره ‏گشا ، بازکننده‏ ى عقده‏ هاى فروبسته . این نکته‏ ى مهمى است .

معناى انتظار فرج به عنوان عبارة أخراى انتظار ظهور این است که مؤمنِ به اسلام ، مؤمنِ به مذهب اهل‏بیت علیهم السّلام وضعیتى را که در دنیاى واقعى وجود دارد، عقده و گره در زندگى بشر می‌شناسد . واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتارى عمومى انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله ، مسئله‏ ى گره در کار شخص من و شخص شما نیست . امام زمان علیه الصّلاة و السّلام براى اینکه فرج براى همه‏ى بشریت به وجود بیاورد ، ظهور می‌کند که انسان را از فرو بستگى نجات بدهد ، جامعه‏ ى بشریت بلکه تاریخ آینده‏ ى بشر را نجات بدهد.

این معنایش این است که آنچه را که امروز وجود دارد این نظم بشرى غیرعادلانه ، این نظم بشری ای که در آن انسانهاى بی‌شمارى مظلوم واقع می‌شوند، دلهاى بی‌شمارى گمراه می‌شوند ، انسانهاى بیشمارى فرصت عبودیت خدا را پیدا نمی‌کنند ، مورد رد و اعتراض بشرى است که منتظر ظهور امام زمان (عج) است .

 

انتظار فرج یعنى قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتى که بر اثر جهالت انسانها ،

بر اثر اغراض بشر بر زندگى انسانیت حاکم شده است.

این معنى انتظار فرج است .

 

امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید ، همان چیزى که در روایاتِ مربوط به ظهور ولى عصر (ارواحنا فداه) وجود دارد، امروز در دنیا حاکم است ؛ پر شدن دنیا از ظلم و جور . امروز دنیا از ظلم و جور پر است . در روایت و ادعیه‏ى گوناگون و زیارات مختلف مربوط به ولى‏عصر (ارواحنا فداه) دارد که « یملأ اللَّه به الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً » ؛ چنانکه روزى همه‏ى عالم از ظلم و جور پر بوده است همانطور خداى متعال در زمان او عدل و داد را وضع حاکم بر بشریت قرار خواهد داد.

امروز همین است . امروز ظلم و جور حاکم بر بشریت است. زندگى بشرِ امروز زندگى مغلوب و مقهورِ دست ظلم و استبداد در همه‏ ى دنیاست. در همه‏ جا این جور است . بشریت، امروز بر اثر غلبه ‏ى ظلم ، غلبه‏ ى اغراض و هواهاى نفسانى دچار مشکلات فراوانند . دو میلیارد گرسنه در دنیاى امروز ، وجود میلیونها انسانى که در نظامهاى طاغوتى مغلوب هواى نفس قدرتمندان طاغوتى هستند ، حتّى فشار بر مؤمنین و مجاهدین فى سبیل اللَّه و مبارزان راه حق و ملتى مثل ملت ایران که توانسته است در یک مجموعه‏ى محدودى ، در یک فضاى معینى، پرچم عدل و داد را بلند بکند و فشار بر مجاهدان فى سبیل اللَّه، همه نشانه‏ى سیطره‏ى ظلم و جور بر دنیاست. این انتظار فرج را با وضعیت کنونى زندگى انسان در دوره‏هاى مختلف معنا می‌کند.

امروز ما انتظار فرج داریم یعنى منتظریم که دست قدرتمند عدالت‏ گسترى بیاید و این غلبه‏ى ظلم و جور را که همه‏ ى بشریت را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضاى ظلم و جور را دگرگون کند و نسیم عدل را بر زندگى انسانها بوزاند تا انسانها احساس عدالت کنند.

 

این نیازِ همیشگى یک انسان زنده و یک انسان آگاه است

انسانى که سر در پیله‏ى خود نکرده باشد ،

به زندگى خود دل خوش نکرده باشد.

انسانى که به زندگى عمومى بشر با نگاه کلان نگاه میکند ،

به طور طبیعى حالت انتظار دارد.

این معناى انتظار است.

 

انتظار یعنى قانع نشدن ، قبول نکردن وضع موجودِ زندگى انسان و تلاش براى رسیدن به وضع مطلوب که مسلّم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولى خدا حضرت حجت ا‏بن ‏الحسن مهدى صاحب زمان (صلوات اللَّه علیه و عجّل اللَّه فرجه و ارواحنا فداه) تحقق پیدا خواهد کرد. باید خود را به عنوان یک سرباز ، به عنوان انسانى که حاضر است براى آنچنان شرائطى مجاهدت کند، آماده کنیم .

انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند،

دست به هیچ کارى نزند،

هیچ اصلاحى را وجهه ‏ى همت خود نکند ،

صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) هستیم.

 

انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملکوتى است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‏ى ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند . انسانها را بنده‏ى واقعى خدا بکند. باید براى این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهورى اسلامى یکى از مقدمات این حرکت عظیم تاریخى است. هر اقدامى در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست.

انتظار حرکت است ؛ انتظار سکون نیست ؛ انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست . انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. این آمادگى را باید در وجود خودمان ، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم و خداى متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران که توانسته‏اند این قدم بزرگ را بردارند و فضاى انتظار را آماده کنند. این معناى انتظار فرج است.

انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى که امام زمان (علیه الصّلاة والسّلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبودیت خدا ؛ این معناى انتظار فرج است.

 

انشاءاللَّه ظرفیت دلها و چشمها و ظرفیت جهان آماده براى آن انقلاب عظیم الهى بشود .

 

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‏

 

منبع : برگرفته از پایگاه معظم له



[پنج شنبه 23 بهمن 1393 ]  [6:59 PM]   [یحیی طاهرزاده]
تعداد کل صفحات :  31 ::         10   11   12   13   14   15   16   17   18   19   >