عین واقعییته
اگه دروغ بگم کور شم الهی
عاقا ما کلاس سوم ابتدایی بودیم دبستان نرجس کرج هم میرفتیم مدرسه,یه روز از طرف معلم پرورشی ما یه خانمی اومده بود با یه عالمه دم و دستگاه که از ما تست صدا بگیره واسه گروه سرود بیست و دو بهمن,مارو یکی یکی صدا میکردن واسه تست صدا,از اونجایی که فامیلی من بهادری هست من اولین نفر بودم طبق لیست دفتر چون فامیلیم با (ب)شروع میشه.
من رفتم دفتر خانمه گفت یه چیز بخون.
عاقا چشتون روز بد نبینه من چشامو بستم و تو ذهنم اهنگایی که بابام گوش میدادو سرچ کردم تو مغزم تا یکی یادم اومد
اوهوم اوهوم
شروع کردم:ممممن یه پرندم ارزوووو دارم کنارررم باشی
من یه خووونه ی سرد و تاریکممممم...
خخخخخ
هیچی دیگه کلا از کلاس ما دیگه تست نگرفتن
خود خانمه هم انقدر خندیده بود کبووود بود کبووود
[پنج شنبه 18 تیر 1394 ] [12:36 PM]
[یحیی طاهرزاده]